هزینه سنگین مهره سوخته MI6 روی دست ملکه انگلیس / شبکه 50 نفره زاغری چگونه متلاشی شد؟
انگلیسیها پس از ناامیدی مطلق از آزادی زاغری دو ضربه محکم خوردند؛ آنها هم سر پل شبکه جاسوسی خود را ازدستدادهاند و باید علاوه بر پرداخت پولهای بلاک شده مردم ایران در لندن، سود آن را نیز بدهند.
سرویس سیاست مشرق - در آخرین روزهای فروردین سال 1395 در فرودگاه امام خمینی (ره) به ناگهان صف پرواز لندن بههمخورده و مأموران حراست فرودگاه از یکی از مسافران میخواهند که برای پاسخ به چند سؤال با آنها همراه شود. مأمور انگلیسی کمی شال روی سرش را محکمتر کرده و به خیال اینکه قرار است چند پرسش ساده از او شود با نماینده دادستان همراه میشود؛ اما هر قدم که بیشتر به درب خروج نزدیک میشد چهره اش بیشتر بههمخورده و رنگ از رخسارش میپرد، او حالا میدانست که آنسوی درب خروج چه چیزی انتظار او را کشیده و تا دقایقی دیگر به ایستگاه آخر خواهد رسید.
فردای آن روز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ناحیه کرمان در اطلاعیهای مینویسد که پس از چند ماه رصد اطلاعاتی سربازان گم نام امام زمان (عج) در سازمان اطلاعات سپاه یک جاسوس انگلیسی را در مرز خروج از کشور دستگیر کردهاند. در ادامه این اطلاعیه آمده بود که خانم نازنین زاغری تبعه ایرانی - انگلیسی است که توسط نیروهای سازمان اطلاعات سپاه در فرودگاه امام خمینی (ره) دستگیر و به کرمان منتقل شده است. این نهاد انقلابی در توصیف دلایل بازداشت زاغری نوشته بود که ایشان با عضویت در شرکتها و مؤسسات بیگانه در طراحی و اجرای پروژههای رسانهای و سایبری با موضوع براندازی نرم نظام مقدس جمهوری اسلامی مشارکت داشته است.
فیلم / لحظه بازداشت نازنین زاغری در فرودگاه امام (ره)
بالا آمدن یک گاندو از زیر گلولای رودخانه تیمز
انگلیسیها یک ضربالمثل عجیب دارند که میتوان زیر رودخانه تیمز حتی کره زمین را هم مخفی کرد، آنها با همین تصور بیش از دو قرن به استعمار در آسیا و آفریقا پرداخته و در تمام طول این مدت با استفاده از نیروهای آموزشدیده اطلاعاتی بر آن مناطق حکمرانی نیابتی کردهاند. در ماجرای نازنین زاغری اما سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا رو دست بدی خورده و دستگاههای اطلاعاتی در جمهوری اسلامی ایران توانستند با رسوخ به لایههای زیرین MI6 یک گاندو خوش خطوخال را روی آب آورده و او را شکار کنند.
نازنین زاغری آخرین مهره از حلقه 50 نفری جاسوسانی است که در پرونده نفوذ دستگیر شده اند. پس از بازداشت زاغری این شبکه به طور کلی منهدم شد. شبکه نارنجی؛ پروژه ایران 1 و 2، TRF و TWC بخشی از پروژه های کلان سازمان MI6 است که با تلاش شبانه روزی سازمان اطلاعات سپاه شناسایی و مهار شده است.
نازنین زاغری متولد سال 1357 در تهران است، او در دانشگاه تهران زبان انگلیسی خوانده و پس از چند سال همکاری در چند موسسه آموزشی زبان انگلیسی به ناگهان در دوره مدیریت اصلاحطلبان بر شهرداری تهران وارد روزنامه همشهری شده و در سرویس بینالملل آن مشغول به کار میشود. زاغری در این بخش با فریبا صحرایی خبرنگار بیبیسی فارسی همکار میشود. زاغری پس از همشهری در روزنامه شرق (ارگان رسمی حزب منحله مشارکت) مشغول به کار میگردد.
تصاویر کمتر دیده شده از نازنین زاغری در دوران همکاری با رسانه های اصلاح طلب
سال 1381 اتفاقات جالبی برای مأمور ملکه در تهران میافتد! خانم زاغری به بهانه کمک به زلزلهزدگان در شهر بم راهی استان کرمان شده و به مدت شش ماه در این شهر ساکن میشود. ماجرای وقتی اهمیت پیدا میکند که بدانیم که نازنین زاغری در بم به فدراسیون بینالمللی صلیب سرخ متصل شده است.
بعدها مشخص میشود که هدف این سازمان نه کمک به مردم زلزلهزده که بررسی شرایط آبهای زیرزمینی در استان کرمان است. او به مدت سه سال روی این پروژه بهظاهر حقوق بشری متمرکز بوده و پس از جمعآوری اطلاعات لازم به بهانه ادامه تحصیل از ایران مهاجرت کرده و راهی انگلیس میشود. او در لندن بهسادگی بورسیه دانشگاه مترو پلیتن را گرفته و در مقطع کارشناسی ارشد مطالعات ارتباطات پذیرفته میشود.
نازنین زاغری در پوشش نیروی فدراسیون بینالمللی صلیب سرخ
دعوتنامه زاغری در دانشگاه مترو پلیتن
نازنین در آخرینترم تحصیلی در دانشگاه انگلیسی یک دعوتنامه مهم دریافت میکند. از زاغری خواستهشده بود که در همایش دانشگاه soas شرکت کند! این دانشگاه یکی از مهمترین مراکز مطالعات خاورمیانه در اروپا است. او پس از شرکت در چند نشست بررسی منابع خاورمیانه با گرایش ایران بهواسطه یکی از محققان آن دانشگاه فردی بانام ریچارد رتکلیف (Richard ratcliffe) آشنا میشود.
واسطه آشنایی نازنین و ریچارد نادیا ابوزهرا است. نادیا فردی کانادایی الاصل است که سال ها در دانشگاه آکسفورد در مقطع دکتری مشغول به تحصیل بوده است. ابوزهرا پدری فلسطینی و مادری کانادایی دارد. ابو زهرا در اواخر سال 2002 به ایران سفر کرده و مدتی کوتاه در تهران اقامت داشته است.
نادیا ابوزهرا معرف زاغری به ریچارد رتکلیف
ازدواج با ریچارد رتکلیف آغاز ماجراجوییهای جدید نازنین در لندن است. همسر زاغری یکی از مهمترین محققان حوزه خاورمیانه با گرایش فلسطین است. او با تأسیس یک شرکت پوششی در بخش حسابرسی (شرکت موراستیونز) علاوه بر کسب درآمد افزوده، شبکه تحقیقاتی خود را نیز پوشش میداد. رتکلیف سفرهای زیادی به سرزمینهای اشغالی و در حوزه یورو داشته است.
نکته مهم آنکه شرکت پوششی خانواده رتکلیف قصد داشت با ایجاد فضای پسا برجامی در ایران نیز شعبهای بازکرده و مدیر برای آن تعیین کند با دستگیری زاغری آن پروژه متوقف شد. رتکلیف در شرکت پوششی موراستیونز با سازمان WFD(گروه اجرای قراردادهای پارلمان انگلیس) همکاری میکرد. یکی از اهداف مهم این سازمان پیشبرد سیاستهای لندن در کشورهای مختلف است.
زاغری و رتکلیف دو مامور انگلیسی در سفر به ایران تحت اشراف اطلاعاتی قرار داشتند
برشی در زندگی یک مادر بیگناه انگلیسی!
پس از بازداشت زاغری رسانههای غربی نازنین زاغری را با عنوان شهروندی دو تابعیتی اما ساده و مادری بیگناه توصیف میکردند. در مقاطعی هم ریچارد همسر او روبروی ساختمان نخستوزیری انگلیس تحصن کرده و نمایش یک خانواده مظلوم را پیش چشم رسانههای بینالمللی بازی میکند. در تهران نیز زاغری با استفاده از رأفت اسلامی با یک پابند رو به دوربین عکس گرفته تا به اتهامات خود رنگ و بوی گروگانگیری و سیاسی بدهد، اما مادر مهربان انگلیسی دستش برای ایرانیها رو شده است.
نازنین بهواسطه شوهرش در سال 2011 به موسسه تامسون رویترز میپیوندد. این اتفاق یک سکوی پرش بزرگ برای تبدیل یک رابط ساده و کمبهره انگلیسی به یک مأمور حرفهای است. نازنین آن دوران را مهمترین و جذابترین روزهای زندگی خود یادکرده است.
موسسه تامسون تحت عنوان یکنهاد خیریه ثبتشده و از زیرمجموعههای فنی خبرگزاری رویترز محسوب میشود. تامسون رویترز 14 شعبه خارجی داشته و به 35 زبان زنده دنیا پروژه تعریف کرده است. مهمترین پروژههای این موسسه در حال حاضر در عراق و سوریه است.
عجیب آنکه زاغری بهمحض پیوستن به موسسه تامسون بدون داشتن رزومه بهعنوان مدیر یک پروژه مهم در حوزه منابع زیرزمینی انتخاب میشود. حالا میتوان دریافت که چرا صلیب سرخ در کرمان روی زاغری سرمایهگذاری کرده و شش ماه او را مأمور بررسی آبهای زیرزمینی در کویر ایران کرده بود! موسسه تامسون در اواخر دولت خاتمی سعی کرده بود شعبهای در ایران تأسیس کند؛ پس از فتنه 88 نهادهای ناظر انقلابی با رصد فعالیتهای این موسسه مانع از اقدام آنها در ایران شدند.
زاغری علاوه بر همکاری در پروژه ایران مدیر بخش تحقیقاتی تامسون رویترز در امور لبنان نیز بوده است. زاغری بهعنوان نماینده رسمی WFD به بیروت سفرکرده و در آنجا برای فعالان رسانهای دوره آموزش سایبری و استفاده از شبکههای اجتماعی را آموزش میدهد. او پس از لبنان در مراکش و آمریکای لاتین و کشورهایی که زمینه ایجاد انقلابهای رنگی و براندازی نرم داشتند نیز همین دورههای آموزشی را برگزار میکند.
زاغری پس از بازگشت دوباره به لندن ترفیع شغلی گرفته و این بار، وزارت خارجه انگلیس از او دعوت میکند در آکادمی زیگزاگ برای بخش فارسی BBC فعالیت کند! او بهمحض ورود به شبکه تلویزیونی دولتی انگلیس مسئول «پروژه ایران» میشود.
یکی از مهمترین اهداف این پروژه تربیت خبرنگاران حرفهای و تبدیل شهروندان آماتور به خبررسان (شهروند خبرنگار) در سطح ایران است. نازنین زاغری پروژه ایران را از بیبیسی به موسسه زیگزاگ منتقل کرده تا چتر امنیتی آن را بالا ببرد.
او با توجه به سابقه روزنامهنگاری در ایران و آشنایی با برخی روزنامهنگاران شاغل در روزنامههای زنجیرهای بهمرور میان آنها پرسه زده و به جذب کادر برای بخش فارسی BBC میپردازد. در این راه مسعود بهنود، محمود عنایت، امیلی وایت و آدرین ون هترن او را همراهی کرده و مشاوره به زاغری میدهند.
یکی از روزنامهنگاران سابق درباره پروژه ایران به «مشرق» میگوید: مسعود بهنود به نیابت از زاغری به دفتر روزنامههای مختلف میرفت و در اتاق سردبیر با سوژه موردنظر قرار ملاقات میگذاشت. در آن دیدارها آقای بهنود پیشنهاد تابعیت انگلیس و دستمزد بالا به پوند را داده و نیرو برای زاغری جمع میکرد. اهمیت پروژه ایران وقتی بالا میرود که بخش فارسی بیبیسی همزمان با فتنه 88 فعالشده و نقش رسانه مادر را بازی برای افزایش ضریب اغتشاشات بازی میکند.
گاندو مخفی با پوشش شهروند ساده وارد میشود!
دیگر موسسه زیگزاگ برای نازنین زاغری کوچک بود، او سال 2010 با هدایت همسرش به موسسه ترینینگ استیشن (traning station) میپیوندد. این موسسه در اساسنامه خود بهصورت رسمی در حوزه پروژههای ضد امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند.
تاکنون سه پروژه این موسسه توسط نهادهای امنیتی کشف و خنثیسازی شده است. این موسسه بودجه خود را از سازمانهای زیرمجموعه وزارت دفاع آمریکا و انگلیس دریافت کرده و هدف آن تشکیل شبکه جمع آوری اطلاعات و جاسوسی، نفوذ و براندازی نرم در کشورهای هدف است.
کوین بردن مدیریت این موسسه را بر عهده داشته و در 20 سال گذشته در پوشش روزنامهنگار به بسیاری از کشورهای دنیا سفرکرده است. موسسه ترینینگ استیشن به این نتیجه رسیده بود که برای پیشبرد اهداف خود در ایران باید نیروهای فارسیزبان را استخدام کند. نازنین زاغری بهترین گزینه برای انگلیسیها بود.
موسسه ترینینگ استیشن از زاغری میخواهد که برنامههایش را در حوزه مبارزه با فیلترینگ، نفوذ سایبری، جنبشهای زنانه و حقوق بشر به هیئتمدیره بدهد. نیک ریستریک یکی از اعضای ارشد این موسسه در وصف نازنین زاغری میگوید: «این موسسه بدون نازنین در ایران فلج میشد، او بهخوبی میتوانست با چند کلیک به ایرانیهای زیادی دسترسی داشته باشد. در این پروژه شادی صدر؛ شیرین عبادی و محبوبه عباسقلی زاده با زاغری همکاری میکردند»
دعوتنامه موسسه ترینینگ استیشن برای زاغری با امضای وین بردن
نازنین زاغری کار خودش را در این موسسه با ویرایش محتوا و ترجمه متون آموزشی و جزوههای براندازی آغاز میکند. زاغری این جزوات را برای نیروهای هدف خود در ایران فرستاده و از آنها میخواهد پس از مطالعه دقیق جزوه بهحساب او به ترکیه یا امارات سفرکرده و با اقامت در یک هتل پنج ستاره در کارگاه آموزشی شرکت کنند. زاغری نام این کارگاه آموزشی را «پروژه ایران 2» میگذارد.
زاغری این کارگاههای آموزشی را تحت پوشش شرکتهای رسانهای چون اسمال مدیا و اینتر نیوز برگزار کرده و هدف آن بود که از روزنامه نگاران و شهروندان عادی یک جاسوس حرفهای باهدف نفوذ به اماکن دولتی بهمنظور جمعآوری اطلاعات طبقهبندیشده بسازد.
زاغری در تمام مدت حضور در موسسه ترینینگ استیشن جوانب پوشش امنیتی را رعایت کرده و از کارورزان خود میخواست بههیچعنوان با ایمیل های رسمی با او ارتباط نگیرند. او با این هدف میتوانست همچنان نقش مادر ساده خانهدار را بهخوبی بازی کند!
شام آخر در تهران! / صورتحساب 500 میلیون پوندی روی میز ملکه
شکارچیان جانوران خطرناک یک اصطلاح فنی جالب دارند؛ آنها میگویند برای شکار خود عجله نکرده و بگذارید شکار به زمین مسطح رسیده و راحت او را محاصره کنید.
نازنین زاغری پیش از اولین خروج از ایران در رصد قرار داشته و چندین سال به او اجازه داده شد تا پوست اندازی کرده و به شکاری جذاب تبدیل شود. او پس از آخرین تردد به داخل کشور از همان اولین لحظه ورود در زیر نظر چشمان تیزبین سازمان اطلاعات سپاه پاسداران قرار داشته و پس از چک کردن آخرین قرار کاری در فرودگاه دستگیر شد.
تا مدتها پس از بازداشت خانم زاغری انگلیسیها با نقش بازی کردن سعی داشتند از زاغری یک شهروند دو تابعیتی بیگناه بسازند، اما وقتی حکم دادگاه او اعلام و مشخص شد حتی بوریس جانسون نیز نمیتواند با وساطت او را آزاد کند، به یکباره وزیر دفاع انگلیس برای اولین بار سکوت را شکسته و اعلام میکند که حاضر به تبادل کارمند خود در ایران است.
سال 1398 بن والاس در یک برنامه تلویزیونی درباره زاغری میگوید: «واقعیت آن است که دوست دارم نازنین را آزاد کنیم؛ اما میدانید که ما به ایرانیها بدهکاریم؛ از سالها قبل آنها درباره خرید چند تانک چیفتن پولهای ایران در بانک انگلیسی بلوکهشده است» وزیر دفاع انگلیس در ادامه میگوید: «نازنین برای ما آنقدر ارزش دارد که پولهای مصادره شده را پس بدهیم. "
ایران در زمان رژیم پهلوی سفارش خرید تانک چیفتن از انگلیس را داده بود اما لندن به بهانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران از عمل به تعهدات خود سر باز زد و اکنون تخمین زده میشود که میزان بدهی انگلیس به ایران به دلیل عدم تحویل این تانکها بیش از 500 میلیون پوند باشد.
تاکنون دادگاههای متعددی در این خصوص برگزارشده که آخرین مورد آن در ژانویه سال جاری میلادی بود. یکی از مسائل مورد مناقشه بین ایران و انگلیس، سودی است که بر این بدهی تعلق میگیرد.»
سخنان وزیر انگلیسی باعث شد تا تشت رسوایی دروغ «زندانی شدن یک شهروند ساده» و ادعای مضحک «زندانی شدن مادری که صرفاً آمده بود خانوادهاش را ببیند» از بام بیفتد. تا پیش از این بی بی سی فارسی با تهیه گزارشهای جهت دار سعی می کرد از زاغری یک چهره مظلوم سینمایی بسازد، در یکی از گزارش های تلویزیون دولتی انگلیس با تیتری بزرگ نوشته شده بود: «نازنین زاغری کیست و چرا در ایران زندانی است؟»
در پاسخ این سوال زاغری یک دانشجوی ایرانی معرفی شده بود که تنها گناهش ازدواج با یک مرد انگلیسی است. ریچارد هم برای داغ کردن ماجرا در برابر ساختمان سفارت ایران نمایش اعتصاب غذا برگزار کرده و حتی در یکی از این شوی خیابانی خانواده انوشه آشوری جاسوس کد دار و بازداشتی در تهران به حمایت از خانواده رتکلیف به جمع آنها می پیوندند. نمایش مضحک جاسوسها در خیابان های لندن تا مدت ها سوژه رسانه ها بود.
انوشه عاشوری در حال گذراندن دوران محکومیت خود در ایران است
پس از دستگیری نازنین زاغری شبکه فعال او در «پروژه ایران 2» متلاشیشده است. انگلیسیها بارها باواسطه خواهان استرداد زاغری به لندن بودهاند؛ اما هر بار پس از مذاکره مستقیم و یا غیرمستقیم طرف انگلیسی دست از پا درازتر به خانه بازگشته است. پیام جمهوری اسلامی ایران به سرویسهای جاسوسی غربی آن بود که ایران بهشت جاسوسان غربی نیست.
انگلیسیها پس از ناامیدی مطلق از آزادی زاغری دو ضربه محکم خوردند؛ آنها هم سر پل شبکه جاسوسی خود را ازدستدادهاند و هم باید علاوه بر پرداخت پولهای بلاک شده مردم ایران در لندن، سود آن را نیز بدهند.
انگلیسیها حالا باید برای بردن یک گاندو شکار شده در ایران هزینه آن را بدون کموکاست پرداخت کنند، این سرشکستگی در تاریخ MI6 ثبت خواهد شد!
زاغری هم اکنون یک مهره سوخته با گنجینهای از اطلاعات حیاتی از شبکههای نفوذ و جاسوسی انگلیس در کشورهای مختلف است که هر روز ماندن او در ایران و در تعامل مستمر با کارشناسان این حوزه، خسارتی عظیم است.
هرچند پس از 5 سال بازداشت و همکاری زاغری با دستگاه اطلاعاتی ایران، در عمل بطور کامل تخلیه شده است.
نازنین البته در این سالها حرفهای زیادی برای گفتن داشته و به زودی کارفرمایان او از اشراف سربازان گمنام امام زمان غافلگیر خواهند شد.