«پرهیز از دشمن پنداری متقابل مردم و نیروهای نظامی و امنیتی»
تهران - ایرنا - اگر امروز در داخل کشور برخلاف وحدت، یگانگی و انسجام گامی برداشته شود، همان کاری صورت می گیرد که آمریکا و رژیم تروریستی بدنبال آن بوده اند؛ دشمن اصلی آمریکا است و نمی توان از سویی مردم ایران و از سوی دیگر نیروهای امنیتی و نظامی را دشمن تلقی کرد.
تردیدی وجود ندارد که طی دهه های گذشته، موضع گیریهای غیر منطقی، رفتارهای خودسرانه، اقدامات تنگ نظرانه، تقسیم بندی شهروندان به خودی و غیر خودی و در نهایت سوء استفاده های کلان از جایگاههای حاکمیتی، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را تحت تاثیر شدید قرار داده است. نمی توان باور داشت که در به وجود آمدن این وضعیت، مردم دخیل باشند و اگر هم سهمی در آن داشته باشند، به واسطه قاعده «الناس علی دین ملوکهم» است. مردم، کشور خود را دوست داشته و با وفاداری خود، بر این امر صحه گذاشته اند. نمونه ی بارز این وفاداری را می توان در حضور میلیونی اقشار مختلف مردم برای تشییع جنازه ی قهرمان ملی سپهبد شهید سلیمانی، دید. در حالی مردم، حضور گسترده، بی سابقه و میلیونی خود را در شهرهای مختلف به ثبت رساندند که چند ماه پیش از آن، جمعی از آنها در شهرهای مختلف نارضایتی خود را از برخی تصمیمات ارگان های حاکمیتی ابراز داشته و با برخورد ناخوشایند نیروهای امنیتی و نظامی مواجه شده بودند.
فرصتی که به برکت خون شهید سپهبد سلیمانی در راستای وحدت و انسجام ملی بوجود آمده بود، بار دیگر با یک اشتباه حاکمیتی (پنهانکاری و ارایه ی گزارش های خلاف واقع در مورد سقوط هواپیمای اوکراینی) با چالش مواجه گردید و واکنش ها به این قضیه، برخی از معترضین و متقابلا نیروهای نظامی و امنیتی را در دشمن شناسی دچار خطا کرده و آنها را مقابل هم قرار داد.
با جرات می توان گفت که در داخل کشور نباید به دنبال دشمن گشت، بلکه دشمن در خارج از مرزها است و باید روی آن متمرکز شد. دشمن همانی است که از روزهای پیش از کودتای 28 مرداد 1332 و به دنبال آن انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و... با ابزارهای مختلف نظامی، اقتصادی، سیاسی، کنسولی، فرهنگی و... ایجاد محدودیت های فراوان به دنبال «خشکاندن ریشه ی ایرانیان» بوده است. اعترافی که در سال 1366 بر زبان «کاسپار واینبرگر» وزیر جنگ وقت آمریکا، جاری شد و امروز چنین هدفی به واسطه «تروریسم اقتصادی و فرهنگی» علیه کشورمان از سوی ترامپ رییس جمهوری آمریکا پیگیری می شود.
دشمنی با مردم ایران، راهبرد آمریکا است و فرقی ندارد که چه حزبی، در این کشور قدرت را در اختیار داشته باشد. تنها تفاوت در دوره ی ترامپ که شاهد آن هستیم، بی روتوش بودن و عریان شدن دشمنی با مردم کشورمان است. ترامپ بر اساس شعارهای انتخاباتی خود از برجام خارج شد، قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل را نقض کرد و با اعمال تحریم های فراوان علیه مردم کشورمان، «تروریسم اقتصادی و فرهنگی» را در پیش گرفت. او به قول خود تحریمهای سخت و بی سابقه ای علیه مردم کشورمان تحمیل کرده و با محدودسازی شدید مبادلات مالی و بانکی، حتی واردات دارو و مواد غذایی به کشورمان را با مشکلات عدیده مواجه کرده است. این محدودیتها جان بسیاری از بیماران صعب العلاج از جمله بیماران "ای. بی" (پروانه ای) و سرطانی را به خطر انداخته و تعدادی از آنها جان خود را از دست داده اند. این نوعی از جنایت جنگی است، به طوریکه «سارا لی ویتسون»، مدیر بخش خاورمیانه سازمان دیده بان حقوق بشر، روی آن تاکید می کند. وی طی توئیتی نوشت: «نهادهای متعدد حقوق بین الملل استفاده از کمبود موادغذایی را به عنوان یک ابزار جنگی منع می کند. طبق معاهده رم که به تشکیل دیوان بین المللی کیفری منجر شد، این یک جنایت جنگی است.»
در زمان ترامپ جنایتکارترین گروه تروریستی چون منافقین که هزاران نفر از مردم ایران را به کام مرگ فرستاده اند، بیشتر از قبل مقرب درگاه شده و برای اقدامات بیشتر علیه کشورمان، تهییج می شوند؛ کشورهای مرتجع عرب برای تشکیل ناتوی عربی علیه ایران، تشویق می شوند؛ نیروها و ناوهای جنگی بیشتری به منطقه خلیج فارس اعزام شده و ایران تهدید به حمله ی نظامی می شود و... و. هر چند ترامپ در مواقعی ژست هواخواهی از مردم ایران می گیرد، ولی علاوه بر رفتارش، گفتار او هم نشان از دشمنی با خود مردم کشورمان دارد. او زمانی طی پیام توئیتری، تمامی مردم ایران را تروریست خواند و وزیر خارجه بی ادب او عنوان کرد: «ایران باید تصمیم بگیرد که آیا می‌خواهد مردمش غذا بخورند یا نه» و اضافه می کند: «نفع ایران در حرف شنوی از آمریکا است و گرنه مردم ایران بهای آن را خواهند پرداخت». به قول وزیر خارجه کشورمان، پومپئو با چنین پیامها و اظهاراتی «بار دیگر اقرار می‌کند که تروریسم اقتصادی آمریکا علیه ایران، برای گرسنگی دادن و در زمینه کمک‌های دارویی برای کشتن شهروندان بی‌گناه ما طراحی شده‌اند.»
صدور فرمان ترور وحشیانه و بزدلانه ی «سرباز وطن» سپهبد سلیمانی، قهرمان ملی کشورمان، توسط ترامپ و به دنبال آن درج پیامهای تهدید آمیز توئیتری، به خوبی نشان می دهد که او نه با حاکمیت، بلکه با خود مردم و تمدن و فرهنگ ایران ضدیت دارد. او طی پیام توئیتری اعلام کرد: «ما 52 مکان و سایت را که برخی از آنها ارزش بسیار بالایی از نظر فرهنگی دارند، تحت نظر داریم. ایران و خود این اهداف تحت حمله سریع و شدید قرار خواهند گرفت.» با توجه به اینکه حمله به مراکز فرهنگی، برخلاف کنوانسیون لاهه و اساسنامه نورنبرگ به حساب آمده و جنایت جنگی تلقی می شود، پومپئو در صدد توجیه پیام ترامپ برآمد، ولی او تهدید خود را تکرار کرد. البته وسعت اعتراض به تهدید عریان ترامپ آنقدر زیاد بود که او عقب نشینی کرد، با این وجود نمی توان باور داشت که طینت و ذات او تغییر کرده باشد.
تشییع جنازه ی چند میلیونی شهید سپهبد سلیمانی، در شهرهای مختلف و حضور اقشار مختلف مردم در آنها نشان داد که ترامپ، محبوب مردم و قهرمان ملی را شهید کرده است. شهید سپهبد سلیمانی پیشگام مبارزه با گروههای تروریستی در منطقه بویژه طالبان و داعش بود که ساخته و پرداخته آمریکا و برخی از کشورهای مرتجع عرب بودند. سردار سلیمانی با رشادتهای خود مانع از سقوط و فروپاشی سوریه و عراق شد، هدفی که آمریکا، رژیم صهیونیستی و ریاض و ابوظبی به دنبال آن بودند. اگر سوریه و عراق سقوط می کرد، هدف بعدی می توانست ایران باشد و داعش همان بلایی را بر سر مردم و میراث فرهنگی کشورمان می آورد که بر سر مردم سوریه و عراق و آثار فرهنگی و باستانی آنها آورد. خنثی شدن چنین اهدافی منجر به انتقام آمریکا از شهید سپهبد سلیمانی شد.
مراکز فرهنگی سمبل وحدت، یگانگی و انسجام ملی به حساب می آیند و تروریستها برای فروپاشی هر کشوری بدنبال تخریب مراکز فرهنگی می روند. آنچه در افغانستان توسط طالبان و در شهرهای موصل، نمرود، هترای عراق و تدمیر سوریه توسط داعش صورت گرفت، در این راستا بود. ترامپ هم به عنوان سردمدار رژیم تروریستی آمریکا و هدایتگر گروههای مختلف تروریستی، به دنبال تکرار اقدامات مخرب گروههای تروریستی در ایران است تا وحدت، یگانگی و انسجام ملی در کشورمان را از بین برده و ایران را با فروپاشی مواجه سازد.
مردم هوشمند ایران با آگاهی کامل از پیشینه دشمنی بی پایان رژیم تروریستی آمریکا و سردمدار بی ادب و گستاخ این رژیم، هرگز تسلیم عوام فریبی هایی نظیر ادعای «کنار مردم ایران بودن» نمی شوند. مردم ایران می دانند که اگر امروز با نابسامانیهای فراوانی در داخل مواجه هستند، علاوه بر تاثیر تروریسم اقتصادی آن کشور، بخشی دیگر ناشی از سوء استفاده برخی اشخاص حقیقی و حقوقی داخلی در ایجاد محدودیتها و امنیتی سازی فضای کشور به بهانه مقابله با آمریکا است. اگر امروز در داخل کشور برخلاف وحدت، یگانگی و انسجام ملی (که همیشه مورد تاکید امام راحل و مقام معظم رهبری بوده است) گامی برداشته شود، همان کاری صورت می گیرد که آمریکا و رژیم تروریستی بدنبال آن بوده اند. دشمن اصلی آمریکا است و نمی توان از سویی مردم ایران و از سوی دیگر نیروهای امنیتی و نظامی را دشمن تلقی کرد.
نامحرم دانستن مردم و پنهانکاری و ارائه اطلاعات خلاف واقع، بدترین ضربه را به وحدت ملی و اعتماد عمومی زده و مردم را در مقابل ارگانهای حاکمیتی قرار می دهد. متاسفانه امروز افراد و مراکزی در زمین دشمن اصلی (رژیم تروریستی آمریکا) بازی می کنند که ادعای مبارزه با آمریکا را هم دارند. رسانه ملی به جای وحدت بخشی، در نفرت پراکنی و تفرقه افکنی پیشرو شده و از آن، پیامهایی نظیر «اگر دوست ندارید جمع کنید بروید» مخابره می شود. شایسته است برای پیروزی در مقابل دشمن اصلی، اعلام آشتی ملی شود و از تداوم رفتارهای تنگ نظرانه که موجب تضعیف اعتماد عمومی می شود، اجتناب شود. مردم همان مردمی هستند که در 22 بهمن 1357 با وحدت و انسجام خود، بزرگترین انقلاب را به پیروزی رساندند و در جریان 8 سال جنگ تحمیلی و دیگر اقدامات مخرب دشمنان اصلی، از جان خود مایه گذاشتند. امید است که با اقدامات اصلاحی و بازگشت به آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی، در 22 بهمن امسال و سپس انتخابات مجلس شورای اسلامی، شاهد حضور گسترده و وحدت بخش مردمی در صحنه باشیم.
کارشناس سیاسی
*س_برچسب‌ها_س*