پلن بی بایدن، پس از شکست مأموریت غیرممکن
اقتصادنیوز: چندین ماه بود که مقامات واشنگتن و دیگر قدرتهای جهانی تصور میکردند تلاشهای دیپلماتیک برای دستیابی به توافقی هستهای با ایران به بنبست میرسد؛ اما پس از دو سال مذاکرات نامطمئن، نشانههایی وجود دارد که بالاخره آمریکا در تلاش برای کاهش تنش با تهران، دستیابی به توافقی برای آزادی آمریکاییهای زندانی در ایران و شاید شروع به حرکت در مسیر حل مسأله هستهای این کشور، موفقیتهایی...
به گزارش اقتصادنیوز به نوشته اوراسیا ریویو، این تلاشها در پسزمینه پویاییهای جاری سیاست خاورمیانه، از جمله دیپلماسی فعال محمد بن سلمان و ادامه بیثباتی سیاسی در اسرائیل که بر سیاست خارجی دولت بایدن تأثیر میگذارد، صورت میگیرد. بر اساس گزارشها، کاخ سفید نیز احتمال روند عادیسازی بین ریاض و تلآویو را به عنوان بخشی از توافق با عربستان و ایالات متحده که میتواند روابط دفاعی آمریکاییها با سعودیها را ارتقا دهد، دنبال میکند.
احیای ناکام برجام
علاوه بر این، احتمال دارد که دونالد ترامپ پس از انتخابات ریاستجمهوری 2024 به کاخ سفید بازگردد. سیاستگذاران برجسته سعودی و اسرائیلی، رئیسجمهور سابق را در مورد نیازهای امنیتی خود نسبت به جو بایدن حساستر میدانند.
اکوایران در ادامه ترجمه این گزارش آورده است: در زمان ترامپ بود که ایالات متحده به طور یکجانبه از توافقی که تهران با قدرتهای جهانی در سال 2015 امضا کرد، خارج شد. توافق هستهای محدودیتهای شدیدی را بر برنامههای هستهای ایران تحمیل کرد و شامل توافق تهران برای بازرسی دقیق بینالمللی از سایتهای هستهایش در ازای لغو تحریمهای اقتصادی بود.
ترامپ توافق با ایران را لغو کرد و به جای آن تحریمهای تنبیهی (فشار حداکثری) را اعمال کرد و قصد داشت تهران را مجبور کند تا توافق را بر اساس شرایط مورد علاقه دولت ترامپ و همچنین سعودیها و اسرائیلیها بازتنظیم کند. اما انتظارات دولت ترامپ برآورده نشد و در عوض، ایران فعالیتهای هستهای قبلی خود را از سر گرفت کرد و حتی سرعت بخشید.
بایدن با تعهد به احیای برجام روی کار آمد. اما از نوامبر گذشته، زمانی که ایران از توافق پیشنهادی کنارهگیری کرد و مقامات آمریکایی نسبت به شانس دستیابی به توافق جدید ابراز بدبینی کردند، هیچ مذاکره رسمی صورت نگرفته است. علاوه بر این، از زمان اعتراضات در تهران و همچنین همکاریهای نظامی ایران و روسیه، تماس بین ایالات متحده و جمهوری اسلامی کاهش یافته است.
اما به نظر میرسید که همه اینها پس از کشف اورانیوم غنیشده 83.7 درصدی در نیروگاههای هستهای ایران توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ماه ژانویه تغییر کرده است. این نشان میدهد که ایرانیها بیش از هر زمان دیگری به گریز هستهای نزدیک شدهاند.
نگرانی اصلی واشنگتن این بوده که اگر ایران به آستانه گریز هستهای برسد، اسرائیل به سایتهای هستهای ایران حمله کند. این به نوبه خود میتواند جرقه شعله جنگ منطقهای باشد که خواسته یا نخواسته، ایالات متحده به آن کشیده خواهد شد. اگر این اتفاق بیفتد، با توجه به نقش آمریکا در جنگ اوکراین و تنشهای نظامی فزاینده با چین بر سر تایوان، این سناریوی کابوسوار خواهد بود. جنگ جدید در خاورمیانه آخرین چیزی است که دولت بایدن به آن نیاز دارد.
نگرانی فزاینده در مورد برنامه هستهای ایران باعث شده که مقامات واشنگتن و سه دولت اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا بحثها درباره از سرگیری مذاکرات با تهران را دوباره مطرح کنند. این امر منجر به آغاز مذاکرات بین مقامات آمریکایی و ایرانی با هدف کاهش تنش بین دو کشور و دستیابی به تفاهمی در نیویورک و بعداً در عمان شد؛ موضوع این مذاکرات شامل تبادل زندانیان و احتمالاً توافق موقتی بود که در آن ایالات متحده با کاهش برخی تحریمها علیه ایران در ازای تعهد تهران به اعمال «برخی» محدودیتها بر فعالیتهای هستهای خود موافقت میکند.
طبق دید مقامات دولت بایدن، احیای برجام از نظر سیاسی یک «مأموریت غیرممکن» است. هرگونه توافق رسمی ایالات متحده با ایران میتواند پای کنگره را برای تصویب توافق، به موضوع باز کند؛ جایی که خواهان و بسیاری از دموکراتها به شدت با توافق با ایران مخالف هستند.
توافق هستهای جدید
ورود کنگره همچنین میتواند موضوع رابطه آمریکا با ایران را در رأس برنامههای سیاسی قرار دهد و در نتیجه، آن را به موضوعی در مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری آینده تبدیل کند. ناگفته نماند که ریسک تنشهای دیپلماتیک با اسرائیل و عربستان سعودی که مخالف احیای برجام هستند نیز وجود دارد.
با در نظر گرفتن همه اینها، آنچه دولت بایدن امیدوار بود به آن دست یابد، راهحلی موقت در قالب یک تفاهم محدود با ایران است که بر اساس آن ایران با اقداماتی برگشتپذیر برای محدودکردن برنامه هستهایش، از جمله توقف در انباشت اورانیوم غنیشده و بالاترنبردن خلوص اورانیوم موافقت کند.
نشانههای چنین توافق گامبهگامی در هفته گذشته و زمانی که ایران اعلام کرد به عنوان اولین مرحله از مبادله زندانیان، پنج شهروند آمریکایی را از زندان اوین به حبس خانگی منتقل میکند، آشکار شد. در ازای آن، واشنگتن 7 میلیارد دلار از منابع مالی مسدودشده ایران در کره جنوبی را آزاد کرده و پنج زندانی ایرانی در آمریکا را آزاد میکند. ایالات متحده قبلاً با آزادسازی نزدیک به 3 میلیارد دلار پول خرید نفت و گاز ایران توسط عراق موافقت کرده است. تبادل موفقیتآمیز زندانیان میتواند به اعتمادسازی کمک کند، زیرا دو طرف در حال مذاکره درباره سایر اقدامات تنشزدایی هستند که شامل توافق ایران برای محدودکردن سطح غنیسازی اورانیوم و همکاری بیشتر با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. همچنین شایعاتی درباره فشار بر ایران برای توقف همکاریهای نظامی با روسیه به گوش میرسد.
چنین توافقی که بر اساس آن، هر دو طرف کمتر از آنچه در برجام وجود داشت، دریافت میکنند، میتواند به معنای توقف موقت برنامه هستهای ایران در ازای تسهیلات اقتصادی بیشتر برای این کشور باشد. آزادی زندانیان آمریکایی نیز میتواند به عنوان بخشی از این تفاهم «کمتر برای کمتر» به دولت بایدن کمک کند تا آن را به عنوان یک اقدام بشردوستانه برای کنگره و مردم به نمایش بگذارد.
اما این توافق نیز باعث خاموششدن انتقاد مخالفان برجام یا هرگونه توافق با ایران در واشنگتن نشده است.
نگرانیهای ریاض و تلآویو
واکنش احتمالی اسرائیل و عربستان سعودی نیز کمکی به ماجرا نمیکند. تصمیم محمد بن سلمان برای خودداری از پیوستن به غرب در اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه و رشد روابط اقتصادی و دیپلماتیک بین ریاض و پکن، ناشی از ملاحظات منافع ملی عربستان سعودی بوده است. اما شکی نیست که انگیزه آنها تا حدی ناشی از نگرانی فزاینده محمد بن سلمان در مورد تضمینهای امنیتی ایالات متحده به پادشاهی برای محافظت از آن در برابر ایران بوده است.
در عین حال، اسرائیل که اکنون توسط راستگراترین کابینه تاریخ خود رهبری میشود، در بحبوحه یک بحران سیاسی بزرگ بر سر تصمیم دولت برای بازنگری در سیستم قضایی قرار دارد. این بحران میتواند اثرات طولانیمدتی بر امنیت اسرائیل داشته و باعث شود که ایران و حزبالله آن را فرصتی برای آزمایش عزم اسرائیل تلقی کنند. هم اسرائیلیها و هم سعودیها نگرانند که توافق مبادله زندانیان، دسترسی ایران به منابع مالی جدید را فراهم کند. این میتواند به حمایت از تلاشهایش در خاورمیانه از طریق نیروهای نیابتی خود نه تنها در لبنان، بلکه در عراق و یمن کمک کند.
اما با توجه به افزایش دولت بایدن که بر اوکراین و چین، و آمادهشدن برای انتخابات 2024، مقامات واشنگتن در درجه اول قصد دارند که یک بحران دیپلماتیک را از سر راه برداشته و اطمینان حاصل کنند که موضوع روابط ایالات متحده با ایران به سرخط خبرها تبدیل نشود.
در عین حال، ممکن است در صورت موفقیتآمیز بودن توافق با ایران به همراه تلاش برای عادیسازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل، با برداشت ریاض و تلآویو و همچنین تهران درباره عزم آمریکا برای مهار ایران و محافظت از منافع خود و متحدانش در منطقه وجود دارد، متفاوت باشد.
در واقع، چشمانداز عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی که پس از امضای توافقنامه ابراهیم صورت میگیرد، میتواند به ایجاد شالوده شراکت بین دو متحد اصلی آمریکا در منطقه کمک کرده و منابع انرژی خلیج فارس را با فناوری پیشرفته اسرائیل پیوند بزند و به قدرتی تبدیل شود که میتواند به طور مؤثر ایران و نیروهای نیابتی آن را مهار کند.
چنین توافقی که شامل تضمینهای امنیتی جدید ایالات متحده برای سعودیها نیز میشود، میتواند نگرانیهای محمد بن سلمان را برطرف کرده و اهرمهایی را به آمریکاییها بدهد تا سعودیها را تحت فشار قرار دهند و جلوی رشد روابط دیپلماتیک ریاض با پکن را گرفته، از نزدیکشدن عربستان به روسیه جلوگیری کنند و ثبات بازارهای جهانی انرژی را تضمین کنند. اینها مسائلی است که احتمالاً در دیدار برنامهریزیشده بایدن با محمد بن سلمان در اجلاس سران گروه 20 در دهلینو در ماه سپتامبر مطرح شود.
همچنین بخوانید