پیامدهای نگاه به شرق برای آمریکا و بروکسل
به ادعای نشنال هرالد، ایران به نوبه خود تحولات را فراتر از برجام و هرگونه توافق هستهای ترسیم میکند، بالاخص آن که امروز احتمال احیای چنین توافقی اندک است.
گروهی از ناظران با استناد به تلاشهای ناموفق برای احیای برجام، به رویکرد اخیر ایران که همانا نزدیکتر شدن به بلوک شرقی و کشورهایی چون چین و روسیه است، استناد کرده و مدعیاند، اگر غرب نخواهد در باب برنامه هستهای ایران با تهران به توافق دست یابد، باید خود را برای واکنش به کنش تازه بازیگرانی چون ایران و روسیه آماده کند؛ بازیگرانی که هدف تحریمها هستند و همین گزاره بستر را برای همصداییشان هموار کرده است.
نشنال هرالد با انتشار یادداشتی مدعی شد، توفق هستهای ایران مرده و مانند بسیاری از بیماریهایی که منطقه درگیر آن است، آمریکا مسئول مرگش است. پس از 14 ماه مذاکره برای ورود مجدد به توافق پس از خروج یکجانبه ایالات متحده از آن در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، این مسیر به بن بست خورده است.
ایالات متحده در مسیر مذاکرات، موانعی را یکی پس از دیگری، عمدتاً به دستور اسرائیل، قرار داد. در حالی که تمام جزئیات فنی حذف شده، تنها موضوعی که باقی ماند، حذف نام سپاه از فهرست سیاه بود. ایران بر این خواسته تاکید داشت، زیرا این اقدام توسط ترامپ و پس از انعقاد برجام انجام شده بود و از این رو روح توافق را نقض میکرد.
با این حال، ایالات متحده با این پیشنهاد مخالفت کرد و لابی بسیار قوی اسرائیل در ایالات متحده به صفوف لابیهای نمایندگیهای پادشاهی های خلیج فارس پیوست و فشار بیسابقهای را بر کاخ سفید جهت عدم موافقت با این امر اعمال کرد.
بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، که در درازمدت از حمایت لابیهایی بهره میبرد، سرمایه سیاسی برای مقابله با آنها را نداشت و بنابراین، معامله به بن بست رسیده است.
پیامدهای توافقی که مرد
وبگاه نشنال هرالد در ادامه ادعا کرد: اینطور نیست که ایران برداشتن نام سپاه از لیست سیاه را پیش نیاز معامله بداند. اما مسئه این است که ایالات متحده بعد از ترور (شهید) قاسم سلیمانی به دنبال به دست آوردن تصمیمهایی در باب این است که از جانب ایران هدف رویکرد انتقام جویانه قرار نگیرد و تهران نیز نمیخواهد چنین تضمینی اراده دهد.
در این میان، هر دو طرف با توسل به تاکتیکهای آشنا سعی کردهاند منافعشان را محقق کنند، تلاشی که در نهایت زمینه ساز پایان برجام شد. ایران بر اساس جزئیات برجام محق بود در صورت نقض این توافق توسط طرف مقابل، غنی سازی اورانیوم را با خلوص بالاتر آغاز کند. این کشور در حال حاضر اورانیوم را با خلوص 60 درصد غنی سازی میکند؛ گزارهای که غرب آن را برنتابیده و مدعی است که تهران تا غنی سازی 90 درصدی فاصلهای اندک دارد و میتواند از آستانه گریز هستهای عبور کند.
ایران به نوبه خود همواره مدعی است که برنامه هستهایاش غیرنظامی است و غرب و سازمانهای اطلاعاتی بیشمارش هرگز نتوانستهاند مدرکی بر خلاف آن ارائه دهند.
با این حال، به دلیل عدم توازن قدرت بین رسانههای غربی و رسانههای جهان سوم، نکتهای در بحثها مغفول مانده است. بر اساس برجام، ایران مجاز است اورانیوم 3.67 درصدی را غنیسازی کند، اما اگر یکی از طرفین توافق را نقض کند - در این مورد، ایالات متحده - ایران میتواند به آرامی این سقف را حذف کند. اما ایالات متحده ظاهرا چنین فرضی را بر نمیتابد.
بنابراین، از یکی از متحدانش، یعنی یونان خواست که یک نفتکش با پرچم روسیه و متعلق به ایران را دریای آزاد توقیف کند. دادگاه یونان استدلال ایالات متحده را شایسته تشخیص داد. ایران فوراً تلافی کرد و دو نفتکش یونانی را به توقیف کرد. این بار قضات یونانی ناچار شدند طرف ایرانی را محق دانسته و نفتکش ایرانی را با محمولهاش آزاد کنند. در اینجا میتوان پرسید که چرا یونان در حالی که میدانست ایران دولت بریتانیا را برای آزاد کردن نفتکش تحت فشار مشابهی قرار داده، به خواست آمریکا عمل کرد؟
مشروح این گزارش را در اقتصادنیوز با تیتر «رقص ناموزون ایران و روسیه برای گشایش کریدور شمال و جنوب؛ دور زدن تحریمها برای متحدان راهبردی اولویت شد / معمای خیز مسکو برای نفوذ در خرز» بخوانید.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.