چرا آمریکا به تعهداتش پایبند نیست؟
آمریکا با توجه به ضعف کشور تحریم شونده که منجر به برقراری مذاکره و نهایتا حصول توافق شده است، تلاش می کند توافق به گونه ای تنظیم شود که نقض عهد برای آمریکا «تقریبا هیچ» هزینه ای نداشته باشد.
به گزارش مشرق، در جعبه ابزار سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، «تحریم های اقتصادی» از مهمترین ابزارهای فشار برای همراهی سایر کشورها و گروههای به اصطلاح بدرفتار است. سلاحهای اقتصادی یا مالی آثار تخریبی به اندازه یک جنگ دارند، اما در بهکارگیری آنها نه نیروی انسانی از کشور مهاجم کشته میشود، نه جنگافزار نابود میشود و نه منابع مالی چندانی نیاز است.
یکی از مهمترین شروط لازم برای پاسخ دادن به این سوال که مسئولان و سیاستگذاران ایران باید چگونه با این تحریمها برخورد کنند تا جلوی تحقق هدف اصلی آمریکا یعنی فروپاشی اقتصادی و نهایتا تجزیه کشورمان را بگیرند، آشنایی بهتر با موضوع تحریم است. در همین راستا، قصد داریم در قالب پرونده «تحریم بدون روتوش» به مهمترین سوالات درباره تحریم از دیدگاه آمریکایی ها پاسخ دهیم. در قسمت های قبلی این پرونده به برخی سوالات درباره این موضوع پاسخ دادیم و قسمت ششم این پرونده با موضوع «چرا آمریکا به تعهداتش پایبند نیست؟» در ادامه آمده است:
*س_بیشتر بخوانید:_س* *س_احتمال بازگشت دوجانبه ایران و آمریکا به برجام_س*در ابتدا و به عنوان مقدمه، باید به این نکته توجه داشته باشیم که پایبندی برای تعهدات برای آمریکا، موضوعیت ندارد زیرا ساختار سیاسی آمریکا به دنبال تحقق برنامه کلی خود (مثلا ایجاد خاورمیانه جدید یا تغییر رفتار کشور تحریم شونده در تمامی موضوعات مورد اختلاف) است و این مذاکرات و تعهدات صرفا بخشی از آن برنامه است. در نتیجه، آمریکا برای پایبندی به تعهداتش صرفا به موازنه «هزینه - فایده» توجه دارد. به صورت کلی، آمریکا با توجه به ضعف کشور تحریم شونده که منجر به برقراری مذاکره و نهایتا حصول توافق شده است، تلاش می کند توافق به گونه ای تنظیم شود که نقض عهد برای آمریکا «تقریبا هیچ» هزینه ای نداشته باشد. از سوی دیگر، رفتار کشور تحریم شونده در مقابل نقض عهدهای آمریکا، نقش مهمی در شکل گیری رفتار آتی این کشور درباره این توافقات دارد. با توجه به همین نکات، در ادامه توضیحات بیشتری درباره رفتار آمریکا درباره برجام داده می شود:
* هزینه نداشتن نقض عهد برای آمریکا با استفاده از ضعف کشور تحریم شونده
الف - استفاده از دوگانه دولت و کنگره برای لغو نکردن تحریمها: با وجود توافق صورت گرفته بین ایران و کشورهای 1+5 در توافق ژنو (آذر 92) مبنی بر لغو تحریم ها و تاکید مقامات ایرانی بر تحقق این موضوع، آمریکا نهایتا حاضر به انجام این کار نشد و صرفا شاهد تعلیق (توقف اجرای) تحریم ها بودیم. وندی شرمن معاون وزیر امور خارجه آمریکا در تاریخ 30 مهر 1393 در گفتگو با کریستین امانپور درباره این موضوع گفت: «آنچه در اولین فرصت به ایران و به صورت علنی گفتهایم این است که ما تحریمها را تعلیق خواهیم کرد نه لغو زیرا باید ببینیم که ایران هر آنچه که پذیرفته را اعمال میکند و در یک بازه زمانی به آنچه توافق شده پایبند میماند. آژانس بینالمللی انرژی هستهای نیز نقش بسیار مهمی ایفا میکند زیرا آنها اقدامات ایران را بررسی کرده و درباره پروتکل الحاقی نیز در نهایت اعلام خواهند کرد که هیچگونه تأسیسات اعلام نشدهای وجود ندارد... قبل از اینکه از کنگره بخواهیم که تحریمها را بردارد باید تمام این گامها برداشته شوند».
نهایتا دولت روحانی که اعتقاد داشت «هر توافقی بهتر از عدم توافق است»، تسلیم آمریکا شد و این موضوع مهم در توافق لوزان (فروردین 94)، به تعلیق تحریمها تبدیل شد. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در مصاحبه با روزنامه دنیای اقتصاد در تاریخ 30 خردادماه 94 ضمن اشاره به توافق صورت گرفته، اظهار داشت: «دولت آمریکا باید اجرای تحریمها را لغو کند و همین اصطلاحی است که در توافق به کار رفته است؛ باید اجرایش را متوقف بکند. این به خاطر این است که نخواستیم وارد دعواهای داخلی آمریکا بشویم. ما دولت آمریکا را مسوول میدانیم نه اینکه در کنگره چه اتفاقی میافتد یا رئیسجمهور چه اقدامی میکند. رئیسجمهور آمریکا این اختیار را طبق قانون اساسی دارد که اجرای این تحریمها را متوقف کند و اگر توافق انجام شود، این مسوولیت داخلی رئیسجمهور آمریکا بهعنوان یک وظیفه بینالمللی رئیسجمهور شناخته میشود. الان در مذاکراتی که دوستان ما دارند، با توجه به اظهارنظرهایی که انجام شده ما داریم اطمینان حاصل میکنیم که این اقدام اوباما تعهد دولت آمریکا خواهد بود و آثارش هم این خواهد بود که تحریمی علیه کسی اعمال نشود».
چند سال بعد یعنی در تاریخ 9 بهمن ماه 96، عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه در برنامه «جهان آرا» درباره این موضوع گفت: «آمریکاییها گفتند، چون اکثریت کنگره دست جمهوریخواهان و با کل قضیه مخالف است این قوانین را لغو نمیکنند، اما میتوانیم با اختیار رئیسجمهور این تحریمها را waive (اسقاط یا تعلیق) کنیم. این را گزارش کردیم. خود امریکاییها گفتند اگر اصرارتان بر لغو قوانین کنگره است پس توافقی نمیکنیم، چون خود کنگره باید این کار را انجام دهد و ما اختیاری نداریم. ما فقط میتوانیم آن را waiveکنیم. این قضیه به داخل منتقل و روی آن بحث و نتیجهگیری شد که عیبی ندارد که تحریمهای مربوط به کنگره را رئیسجمهور امریکا waive کند، ولی متعهد باشد این waiveرا ادامه بدهد!».
نتیجه این عقب نشینی ایران آن بود که ریسک تعامل با کشورمان بسیار بالا باقی ماند چون آمریکا هر 120 یا 180 روز یکبار این امکان را دارد که امضایش را پس بگیرد و تعهدش را نقض کند یعنی آمریکا فرصت لازم برای اینکه هر 120 یا 180 روز یکبار یک شوک به فضای اقتصادی و بینالمللیمان وارد کند، داشت ولی کشورمان ابزاری برای برخورد با این اقدامات آمریکا مطابق برجام نداشت.
گفتنی است که این موضوع تنها عقب نشینی ایران از آنچه که در ژنو درباره سرنوشت تحریم ها توافق کرده بود، نبود بلکه مقایسه توافق لوزان و توافق ژنو نشان می داد که سرنوشت تحریم ها در گام نهایی با 5 تغییر اساسی مواجه شده است. این در حالی بود که توافق ژنو مبنای توافق نهایی میان ایران و 1+5 بود و در برنامه مشترک اقدام (توافق ژنو) بخشی با نام عناصر گام نهایی راه حل جامع (Elements of the final step of a comprehensive solution) وجود داشته که چارچوب توافق نهایی را مشخص کرده بود و قرار بود مفاد توافق نهایی باید در همین چارچوب باشد.
ب - استفاده از دوگانه دولت و کنگره برای تحمیل مکانیسم ماشه: یکی از مهمترین و جنجالیترین بخشهای برجام، سازوکار حل و فصل اختلافات یا همان مکانیسم ماشه (Snapback) است. «ساز و کار حل اختلافات» در بندهای 36 و 37 برجام شرح داده شدهاند و از آنجایی که رجوع به آنها میتواند به بازگشت «خودکار» تحریمهای بینالمللی (تحریمهای شورای امنیت ذیل قطعنامههای پیش از 2231) علیه ایران منجر شود به «مکانیسم ماشه» معروف شدهاند. در بندهای 11 و 12 قطعنامه 2231 هم به این مکانیسم اشاره شده است.
مطابق این دو بند برجام، در صورتی که یکی از کشورهای 1+5، ایران را به عدم پایبندی به توافق هستهای متهم کنند و تصمیم بگیرند مسئله را به کمیسیون مشترک برجام ارجاع دهند، ایران به عنوان طرف متشاکی 30 روز فرصت خواهد داشت رضایت طرف شاکی (کشورهای 1+5) را جلب کند. در صورتی که رضایت طرف شاکی جلب نشود، پرونده پس از چند روز به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع خواهد شد. شورای امنیت ظرف یک ماه بعد از دریافت این شکایت بایستی درباره بازگشت تحریمهای ایران رأیگیری کند.
اما کشورهای غربی در مذاکرات برجام ساختار این رأیگیری را به گونهای تغییر دادهاند که امکان وتوی نظر کشورهای غربی درباره برگرداندن تحریمها علیه ایران به کل از روسیه و چین سلب شده است. در شورای امنیت به جای رأیگیری درباره «لغو تحریمهای ایران» بر سر «ادامه لغو تحریمهای ایران» رأیگیری میشود؛ این تغییر در عبارتپردازی ابتکار عمل استفاده از حق وتو را عملا در اختیار طرف غربی قرار میدهد، به این صورت که این طرفها میتوانند از حق وتوی خود استفاده کرده و از تصویب «ادامه لغو تحریمها» جلوگیری کنند. در این حالت، قطعنامههای تحریمی پیشین سازمان ملل متحد علیه ایران احیا خواهند شد.
به عبارت دیگر، نکته مهم در این مکانیسم این است که بازگشت تحریمها، قابل وتو نیست بلکه «عدم بازگشت تحریمها» قابلیت وتو دارد یعنی رای گیری برای «بازگشت تحریم ها» انجام نمی شود بلکه برای «ادامه تعلیق تحریم ها» انجام می شود که حتی اگر شورا به آن رای ندهد، آمریکا یا هر کشوری که داری حق وتو است می تواند رای را وتو کرده و عملا تحریم ها بازگردند. در واقع، مکانیسم ماشه (trigger mechanism) سازوکاری برای بازگشت پذیری سریع تحریمها علیه ایران در صورت نقض تعهدات توسط کشورمان است. آمریکا با گنجاندن این مکانیسم در متن برجام و قطعنامه 2231، کاری کرد که تهران همواره سایه تحریمها را بالای سرخود احساس کرده و به مفاد برجام پایبند بماند.
عجیب ترین بخش این سازوکار اینجاست که در صورت شکایت ایران نسبت به نقض تعهدات طرف مقابل و رجوع به مکانیزم حل و فصل اختلافات، تمامی تحریمها علیه ایران به شکل خودکار باز میگردد!
با توجه به همین سازوکار عجیب و غیرمنطقی، دست ایران از لحاظ حقوقی در مقابل بدعهدی های غربی ها بخصوص آمریکا، کاملا خالی بود. به همین دلیل، بعد از وضع تحریمهای جدید، بدعهدی های مکرر آمریکا و نهایتا خروج این کشور از برجام، وزارت امور خارجه حتی یکبار هم به مکانیزم حل و فصل اختلافات در برجام رجوع نکرد و نهایتا مجبور شد به دادگاه لاهه شکایت کند.
البته این موضوع صرفا بخشی از هزینه سنگینی بود که بخاطر قرار گرفتن مکانیسم ماشه در برجام به ایران تحمیل شد. عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما در تاریخ 6 خردادماه 97 یعنی صرفا چند هفته بعد از خروج آمریکا از برجام، با اشاره به اینکه بندهای 36 و 37 برجام مکانیسم حل اختلاف برجام است و ممکن است در پایان گفتوگوها با اروپا اگر به نتیجهای نرسیم، براساس همین بند از برجام خارج شویم، گفت: «اگر از برجام خارج شویم همه چیز به حالت قبل برمیگردد و تمام محدودیتهای هستهای به حالت قبل برمیگردد و اروپا هم تحریمهای یکجانبه خود را برمیگرداند و تحریمهای شورای امنیت هم برمیگردد».
در واقع، این اظهارات عراقچی بخوبی نشان داد که آمریکا با قرار دادن مکانیسم ماشه در برجام، عملا از دولت روحانی تضمین گرفته است که از این قرارداد در هیچ حالتی خارج نشود. این موضوعی بود که مقامات آمریکایی به خوبی از آن آگاهی داشتند و صراحتا بیان می کردند. به عنوان مثال، برایان هوک نماینده ویژه وزارت امور خارجه آمریکا در امور ایران در جلسه پرسش و پاسخ در مرکز مطالعات امنیتی اسرائیل (INSS) در تاریخ 13 نوامبر 2018 (22 آبان ماه 97) و در پاسخ به سوالی که «اگر به جای اینکه تحریمها باعث بشوند ایران پای مذاکره بیاید، ایران را مجبور به خروج از برجام کند، آنوقت پاسخ شما چیست؟»، گفت: «ارزیابیها ما نشان میدهد که ایرانیها توافق را ترک نمیکنند. دلایل زیادی وجود دارد برای اینکه ایران در برجام بماند. اگر ایران توافق را ترک کند، تحریمهای سازمان ملل باز میگردند. همچنین آنها پشتیبانی اروپا و آسیا را از دست خواهند داد».
حالا جالب است بدانید که دولت روحانی با چه توجیهی این مکانیسم را پذیرفته بود؟ محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در نشست کمیسیون برجام مجلس در اواخر شهریورماه 94، درباره مکانیسم ماشه گفته بود: «بازگشت پذیری مصالحه ای برای رفع تحریم (تعلیق) بوده و گرنه طرف مقابل آماده برداشتن تحریم ها نبود! بازگشتپذیری دست ما را بازتر میگذارد و در صورتی که طرف مقابل مرتکب نقض اساسی - Significant Noncomplince- شد ما سریعتر از طرف مقابل برمیگردیم!».
*رفتار ضعیف کشور تحریم شونده در مقابل نقض تعهد توسط آمریکا
یکی از بهترین مصادیقی که برای تبیین این موضوع وجود دارد، نقض مکرر برجام در دوره اوباما و ترامپ بود، اتفاقی که با توجه به بی عملی ایران نهایتا منجر به خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 97 شد.
یکی از شعارهای اصلی ترامپ در رقابت های انتخاباتی، ناکارآمد بودن برجام و ضرورت خروج آمریکا از این توافق بود. با این وجود، ترامپ این اقدام را به صورت فوری انجام نداد و همین موضوع باعث شد تا مقامات دولتی به تعریف و تمجید از استحکام برجام بپردازند. به عنوان مثال، حسن روحانی رئیس جمهور در یک نطق زنده تلویزیونی در تاریخ 21 مهرماه 96 و در پاسخ به ادعاهای رئیس جمهور آمریکا درباره برجام گفت: «حقوق بینالملل را هم ظاهرا دقیق نخواندهاند، چطور نسبت به یک معاهدهای که معاهده چند جانبه است و به یک معنا چون در سازمان ملل متحد و طبق قطعنامه تأیید شده، یک سند سازمان مللی است، مگر یک رییس جمهور میتواند این سند را به تنهایی لغو کند و ملغی کند. او ظاهرا نمیداند که این یک سند دو جانبه بین ایران و آمریکا نیست که هرگونه خواست، رفتار کند... سخنان امشب نشان داد که برجام مستحکمتر از آن چیزی است که این آقا {ترامپ} در دوران رقابت انتخاباتی فکر میکرد. ماهها از حکومت جدید آمریکا گذشته و مداوم علیه برجام شعار میدهد و تازه که میخواست درباره برجام تصمیمی بگیرد، میگوید من میخواهم با همکاری کنگره به برجام تبصره بزنم».
عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه در برنامه تلویزیونی «نگاه یک» در تاریخ 23 دی ماه 96 درباره عدم خروج آمریکا از برجام علی رغم اظهارات تند ترامپ درباره این توافق گفت: «همین الان هم آقای ترامپ از روز اول رئیس جمهوری می تواند کاملا از برجام خارج شود ولی در عمل موفق نشد این کار را انجام دهد چون که برجام بخشی از قطعنامه شورای امنیت است نه اینکه این شورا برجام را تایید کرده بلکه برجام بخشی از قطعنامه است».
یک روز بعد، روحانی در مراسم اختتامیه نهمین دوره جشنواره بین المللی فارابی درباره این موضوع گفت: «دیپلماتهای ما قراردادی را نوشتند و منعقد کردند نمیخواهم بگویم این قرارداد هیچ نقصی ندارد ولی قراردادی است که این آقای ترامپ یک سال است خودش را به در و دیوار میزند مداوم بالا و پایین میرود برای اینکه این قرارداد را به هم بزند تا امروز موفق نشده است. این به معنای استحکام و پیروزی تعهدات بینالمللی است. این به معنای پیروزی حقوق بر دیکتاتوری است».
چند هفته بعد یعنی در تاریخ 9 بهمن ماه 96، عراقچی در برنامه تلویزیونی «جهان آرا» مجددا به دفاع از استحکام برجام پرداخت و گفت: «ترامپ اگر می دانست از برجام خارج می شود، هزینه ای پرداخت نمی کند تا حالا این کار را کرده بود».
اما کم کم این موضوع جدی تر و جدی تر شد به گونه ای که از اواخر سال 96 و در پاسخ به ضربالاجل دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا برای تغییر برجام یا خروج آمریکا از این توافق، مقامات دولتی از جمله حسن روحانی رئیس جمهور، از واکنش فوری ایران به این اقدام آمریکا خبر دادند که «غیرقابل تصور» و «شدیدا دردناک» است و منجر به پشیمانی طرف مقابل خواهد شد. آنها برجام بدون آمریکا را بیمعنا میخواندند و بر همین اساس اعلام میکردند در صورت خروج آمریکا از این توافق، ایران نیز از آن خارج خواهد شد. به عنوان مثال، عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه در تاریخ 23 اسفندماه 96 در جلسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفت: «موضع ما این است که اگر آمریکا خارج شود ما هم خارج میشویم؛ این را به اروپاییها هم گفتیم که اگر نتوانند آمریکا را در برجام حفظ کنند. ایران هم از برجام خارج خواهد شد».
همچنین حسن روحانی رئیس جمهور در مراسم دوازدهمین سالروز ملی فناوری هسته ای در تاریخ 20 فروردین ماه 97 اظهار داشت: «آنها حتما بدانند اگر نقض پیمان کنند پشیمان خواهند شد. آمادگیها بیشتر از آن مقداری است که آنها فکر میکنند و اگر نقض پیمان کنند در عرض کمتر از یک هفته آثارش را خواهند دید». البته این تنها دفعه ای نبود که رئیس جمهور به تهدید آمریکا درباره تبعات خروجش از برجام پرداخت بلکه روحانی در آن چند هفته، بارها این کار را انجام داد.
به علاوه، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در گفتوگو با نشریه نیویورکر در تاریخ 3 اردیبهشت ماه 97 درباره گزینه های ایران در صورت خروج آمریکا از برجام گفت: «ایران سه انتخاب دارد؛ میتواند توافق {برجام} را کنار بگذارد و غنیسازی اورانیوم خود را از سر بگیرد... گزینه دوم ایران این است که از ساز و کار موجود در توافق استفاده کند که به هر یک از طرفها اجازه میدهد که تا یک شکایت رسمی در کمیسیونی که برای رسیدگی به نقض توافق ایجاد شده است، مطرح کند... انتخاب سوم ایران این است که این کشور میتواند تصمیم به خروج از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای بگیرد».
نهایتا دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در تاریخ 18 اردیبهشت ماه 97، خروج آمریکا از برجام را رسما اعلام کرد و در حالی که افکار عمومی در ایران منتظر واکنش قاطع طرف ایرانی براساس اظهارات قبلی آنها بود، روحانی گفت ایران بدون آمریکا برجام را ادامه خواهد داد.
روحانی دقایقی بعد از کنفرانس خبری ترامپ، آمریکا را «موجود مزاحم» و «شر» توافق هستهای دانست و از خروج آمریکا از این توافق ابراز خوشحالی کرد و گفت: «توافق برجام میان ایران و پنج کشور است؛ از این لحظه 5+1، یک را از دست داده است و در این شرایط ما باید منتظر آن باشیم که این کشورهای بزرگ جهانی نسبت به این توافق چگونه عمل خواهند کرد».
دقایقی بعد از این نطق تلویزیونی روحانی، محمدجواد ظریف در قالب توییتی نوشت: «من تلاشی دیپلماتیک را پیش خواهم برد تا بررسی کنم که آیا دیگر اعضای برجام میتوانند منافع کامل را برای ایران تضمین کنند یا نه؟». همچنین عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر خارجه هم در تاریخ 21 اردیبهشت 97 در دیدار با یک دیپلمات ارشد روسیه گفت: «در صورت ارائه تضمینهای قطعی از سوی سایر طرفهای برجام نسبت به تامین منافع ایران و جبران آثار خروج آمریکا از این توافق، حفظ برجام ممکن خواهد بود».
*آمریکا بدون پرداخت هیچ هزینه ای از برجام خارج شد
مهمترین موضوع برای آمریکاییها در مسئله خروج از برجام، محاسبه آنها درباره نوع واکنش ایران بود. از نظر طرف آمریکایی اگر ایران از برجام خارج نشود و همچنان به تعهدات خود ادامه دهد و تغییری از طرف تهران در این معادله رخ ندهد، خارج شدن رسمی آمریکا از برجام، بهترین گزینه است. این وضعیت برای آمریکا «یک تیر و دو نشان» بود یعنی از یکسو آمریکا در عین حال که - با خروج از برجام - دیگر هیچ تعهدی نسبت به برجام ندارد، با خیال آسوده نظارهگر اجرای تعهدات یکطرفه برجامی از سوی ایران است. به عبارت دیگر، آمریکا بدون هیچ هزینهای از برجام خارج شد و در مقابل ایران همچنان تمامی تعهدات خود را یکطرفه انجام میدهد یعنی دستاورد مدنظر آمریکا بدون دادن هیچ هزینهای محقق می شود.
در واقع، آمریکا از برجام خارج شد چون درباره عدم خروج ایران از برجام به اطمینان رسیده بود. اما این اطمینان چگونه حاصل شد؟! حسن روحانی رئیس جمهور در جلسه شورای اداری استان خراسان رضوی در تاریخ 17 اردیبهشت ماه 97 یعنی یک روز قبل از خروج آمریکا از برجام، در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «اگر اهداف ما از برجام بدون آمریکا محقق شود، چه بهتر، در غیراینصورت تصمیم خود را خواهیم گرفت». بیان این موضع از سوی رئیسجمهور، پیامی شبیه «خزانه خالی است» را به طرف غربی ارسال کرد. این موضع تأمل برانگیز روحانی، به آمریکاییها این پیغام را داد که شما هرکاری میخواهید با توافق هستهای بکنید و خیالتان راحت باشد که ما پایمان را از محدودیتهای برجام فراتر نخواهیم گذاشت!
اما اطمینان آمریکا از عدم خروج ایران از برجام، به اظهارنظر تأمل برانگیز رئیسجمهور ختم نشد. 22 اردیبهشت 97 یعنی چهار روز پس از خروج آمریکا از برجام - پایگاه تحلیلی «پولیتیکو» گزارش داد که فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس این اتحادیه گفته است: «از «حسن روحانی» رئیسجمهور ایران تضمین گرفتم که این کشور علیرغم تصمیم «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای خروج از برجام و وضع مجدد تحریمها علیه ایران، همچنان در توافق میماند!».
چند روز بعد یعنی 6 خردادماه 97، عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما، ادعای موگرینی را به صورت ضمنی تایید کرد. عراقچی گفت: «موضع ما همیشه این بوده تا زمانی در برجام میمانیم که منافعمان از این توافق تامین شود. در زمانی که ترامپ مصمم بود از برجام خارج شود و در تلاش بود این کار را انجام دهد، 16 ماه در این زمینه تلاش کرد. موضع ما این بود ما تصور نمی کنیم با خروج آمریکا منافع ما تامین شود. ما عدم اطمینان به اروپا را همیشه داشتهایم. وقتی خروج آمریکا جدی شد، اروپاییها از ما خواستند فرصتی به آنها بدهیم که تلاششان را انجام دهند که بلکه بتوانند منافع ایران را تامین کنند و این موضوع به سطوح عالی منتقل شد و رئیس جمهور تصمیم گرفت این فرصت را برای چند هفته به اروپا بدهد و ما الان در حال مذاکره با اروپا هستیم».
منبع: فارس- برچسبها:
- آمریکا
- اتحادیه اروپا
- استان خراسان رضوی
- ایالات متحده آمریکا
- برایان هوک
- تهران
- چین
- خراسان رضوی
- رژیم صهیونیستی
- روسیه
- سازمان ملل متحد
- سیاست خارجی
- شبکه دوم سیما
- معاون سیاسی وزیر خارجه ایران
- وزیر امور خارجه آمریکا
- امنیت ملی و سیاست خارجی
- برجام
- دونالد ترامپ
- شورای امنیت سازمان ملل
- غنیسازی اورانیوم
- قطعنامه ۲۲۳۱
- حسن روحانی
- کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی
- مجلس شورای اسلامی