کارزار چهرههای سیاسی در انتخابات 1400
تهران - ایرنا - کمتر از یکسال دیگر تا انتخابات ریاستجمهوری 1400 باقیمانده است، تحلیلهای متفاوتی درباره میزان مشارکت مردم و کاندیدایی که احتمال تایید آنها وجود دارد، مطرح میشود. از طرفی شرایط امروز سبب شده تا همگان به دنبال نامزدی باشند که در عمل باری از دوش ملت بردارد.
کمتر از یک سال دیگر سوت سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به طور رسمی به صدا درخواهد آمد اما تنور انتخابات همچون انتخابات دوم اسفند 1398خورشیدی داغ داغ نیست؛ هرچند احتمال دارد از اواخر پاییز سال جاری با برگزاری میتینگهای انتخاباتی و سیاسی، میدان رقابتها را گرمتر کند اما لازم است، حضور کمرنگ مردم در انتخابات اسفندماه نسبت به سالهای گذشته تحلیل و مطالعه شود. بررسی روزنامهها، تارنماها و خبرگزاریهای داخلی نشان میدهد که رسانههای داخلی از هم اکنون به بررسی نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری پرداخته اند.
رسانههای اصلاحطلب
رئیس دولت اصلاحات به میدان بیاید
روزنامه آرمان ملی در گزارشی نوشت: عبدا...ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است: شرایط 1400 را مشابه هیچ دورهای از انتخابات در این 42ساله نمیدانم.
بههمین دلیل اگر هسته اصلی قدرت تصمیم به تحولات اساسی بگیرد، انتخابات 1400 را میتوان مثل دوم خرداد یا 96 پیشبینی کرد. اما فقط عبدا... ناصری نیست که شرایط انتخابات آتی را برای همگان بهویژه اصلاحطلبان دشوار تصور میکند بلکه صاحبنظران بسیاری سخن از اعتماد ازدسترفته بخشهایی از جامعه میزنند که منجر به کاهش مشارکت در انتخابات 1400 خواهد شد. این صاحبنظران سیاسی تغییر ایدئولوژیهای جریان اصلاحات را ضروری میدانند. در این راستا، محمود صادقی، نماینده ادوار و فعال سیاسی اصلاحطلب درباره ضرورت و تمرکز اصلاحطلبان بر جامعه مدنی به «آرمان ملی» گفت: «دو رویکرد حضور در جامعه و کنار مردم بودن با حضور در قدرت، منافاتی با هم ندارند و حتی مکمل یکدیگر هستند اما وقتی مطالبات جامعه تحتالشعاع حضور در قدرت باشد و در چنین شرایطی، امکان حضور در قدرت از جریانی سلب و به مطالبات جامعه بیتوجهی شود، اصلاحطلبان خواهناخواه از جامعه دور میشوند و حضور این نیروی سیاسی در قدرت بدون پشتوانه مردمی و بیخاصیت میشود؛ بنابراین این دو موضوع مکمل یکدیگر هستند و پیششرط حضور در قدرت برای هر جریانی بهخصوص جریان اصلاحات اتکا به قدرت مردمی است.»
کار دشوار وارثان شعسا
روزنامه ابتکار در گزارشی نوشت: بعد از استعفای رئیس و نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، سرنوشت این شورا در هالهای از ابهام فرو رفته است. بسیاری از تحلیلگران، این سازوکار را موقتی دانسته و کار آن را پس از انتخابات مجلس یازدهم، پایان یافته تلقی میکنند. حالا برخی افراد و گروههای عضو شعسا هم ساز جدایی و آهنگ جدیدی کوک کردهاند؛ نکته این جاست که این سازهای متنوع و پراکنده، کار سختی برای اجماع دوباره اصلاحطلبان خواهند داشت و فرصت تا انتخابات ریاست جمهوری 1400 هم محدود است. به همین دلیل است که سیاست انتخاباتی اصلاحطلبان برای انتخابات آینده مبهم ارزیابی میشود. برخی از حزب فراگیر اصلاحطلبان میگویند و عدهای هم سازوکار پارلمان اصلاحات - که پیشتر هم در برابر شعسا پیشنهاد شده بود - را مطرح میکنند. صحبت از نواصلاحطلبی هم هست و البته برخی احزاب اصلاحطلب هم شعار بازگشت به عملکرد حزبی مستقل و نه جناحی را سر میدهند. در این میان اصلاحطلبان با چالش کاهش سرمایه معنوی و انسانی خود نیز درگیرند.
محسن رضایی باز هم عزم انتخابات کرده است؟
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:محسن رضایی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری دوره دوازدهم که سال 96 با پیروزی مجدد حسن روحانی برگزار شد، نبود. اما 3 دوره پیش از آن، یعنی ادوار یازدهم (خردادماه 92)، دهم (خردادماه 88) و نهم (خردادماه 84) را از کرسی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری نظارهگر روند انتخابات بود که البته گفتن ندارد که هرگز پیروز نشد. رضایی سال 84 در انتخاباتی که سرانجام به ریاستجمهوری احمدینژاد انجامید، با شعار «دولت عشق» یکی از 8 کاندیدای انتخابات و البته تنها کسی بود که پیش از موعد رایگیری، بهدلیل آنچه «جلوگیری از پراکندگی آرای مردم» بر اثر کثرت نامزدها عنوان کرد، از ادامه رقابت کنارهگیری کرد تا در شرایطی که مهدی کروبی، مصطفی معین، محسن مهرعلیزاده و البته هاشمیرفسنجانی به عنوان گزینههای موردحمایت جناح چپ شناخته میشدند، کنارهگیری رضایی 2 روز پیش از برگزاری مرحله نخست آن انتخابات، تلویحا حمایت از یکی از 3 کاندیدای دیگر دستراستی یعنی احمدینژاد، محمدباقر قالیباف و علی لاریجانی و باتوجه به آنکه همان زمان هم میشد حدس زد که احمدینژاد شانس بیشتری نسبت به دیگر کاندیداهای جناح راست دارد، این رفتار انتخاباتی، کنارهگیری بهنفع احمدینژاد برداشت شود... چندی پیش یکی از فعالان رسانهای نزدیک به جریان اعتدال از جلسهای خبر داد که در آن، محسن رضایی بحث کاندیداتوری خود را در انتخابات 1400 مطرح کرده است.
استعفای عارف کار درستی بود
خبرگزاری ایسنا به گفت و گو با علی محمد نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران پرداخته و آورد:شرایط کشور تغییر کرده و مشکلات با سرعت در حال بروز است و این مشکلات موجب ایجاد نگرانی در میان دلسوزان کشور و نظام شده است. شورای عالی باید ساختار خود را مناسب با شرایط کشور کرده و اهداف و برنامه جدید تدارک ببیند و من معتقدم وظیفه شورای عالی فقط در انتخابات خلاصه نمی شود، بلکه باید با یک نگاه وسیع تر به مسائل کشور نیازها و مطالبات مردم بنگرد. شورای عالی سیاستگذاری به عنوان یک تشکل بسیار دلسوز کشور و نظام باید جدی تر وارد عرصه شده و نظرات خود را خیلی جدی و محکم به مسئولان کشور گوشزد کند تا زمینه برای ارائه راه حل ها و کاهش مشکلات کشور فراهم شود و ماموریت خود را فقط در انتخابات خلاصه نکند. این فعال سیاسی تصریح کرد: افرادی مثل سید محمد خاتمی باید به این فکر باشند که برنامه های جدیدی طراحی کنند و ساختار شورای عالی هم باید اصلاح شود. استعفای عارف کار درستی بوده است. اگر این استعفا در راستای تجدید سازمان شورای عالی هم نباشد باز باید آن را به فال نیک گرفت. زیرا زمینه را برای اصلاح ساختاری این شورا فراهم می کند. ممکن است این استعفا هم با انگیزه حضور در انتخابات 1400 باشد که به هر حال کار خوبی شده است و می طلبد که سریعتر اصلاح طلبان به سمت تجدید سازمان شورای عالی سیاستگذاری بروند. اصلاح طلبان نباید حضور خود را فقط در انتخابات خلاصه کنند، بلکه باید برای کارهای بزرگتر در عرصه حضور داشته باشند و تا زمانی که به طور جدی کنار گذاشته نشوند، نباید خود را از عرصه انتخابات کنار بکشند. البته اصرار بر حضور در انتخابات هم باید با در نظر گرفتن شرایطی باشد و جریان اصلاحات نباید دیگر کاندیدای اجاره ای داشته باشد. جریان اصلاحات از روحانی حمایت کرد و او در دور اول موفق بود، اما نگذاشتند برجام پیش برود و دولت و کشور در دور دوم ریاست جمهوری روحانی با مشکلات مواجه شد ولی به جای بررسی واقعیات و ریشه مشکلات، می خواهند تمام مشکلات موجود در کشور را به گردن دولت بیندازند. اصلاح طلبان نیز در این بین متهم شدند و مورد طعنه اصولگرایان قرار می گیرند.
سه چالش مهم اصلاحات در 1400
پایگاه خبری راه دانا در گزارشی آورد: جریان اصلاحات به چالش مهمی قبل از انتخابات ریاست جمهوری برخورده است. این چالش در چند بعد قابل تحلیل است. اولین بعد و مهمترین آن عملکرد ضعیف اصلاح طلبان است که باعث ریزش شدید طرفداران این جناح سیاسی شده است. هر چند که اصلاح طلبان نمی خواهند این موضوع را علنی کنند و سعی در پنهان سازی آن دارند اما انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی و پیروزی قاطع رقیب سنتی اصلاحات در این انتخابات نشان داد که اصلاح طلبان به شدت در این حوزه مشکل دارنداز سوی دیگر در حوزه ساختار سیاسی نیز این جریان سیاسی دچار مشکل بزرگی شده است. شورای عالی سیاستگذاری که به طور پوششی کار می کرد و دو انتخابات مجلس دهم و شورای شهر پنجم را مدیریت کرد امروز از اثرگذاری افتاده است و رئیس و جانشین آن استعفا داده اند. بعد از استعفای رئیس و نایب رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، سرنوشت این شورا در هالهای از ابهام فرو رفته است. بسیاری از تحلیلگران، این سازوکار را موقتی دانسته و کار آن را پس از انتخابات مجلس یازدهم، پایان یافته تلقی میکنند. حالا برخی افراد و گروههای عضو شعسا هم ساز جدایی و آهنگ جدیدی کوک کردهاند؛ نکته این جاست که این سازهای متنوع و پراکنده، کار سختی برای اجماع دوباره اصلاحطلبان خواهند داشت و فرصت تا انتخابات ریاست جمهوری 1400 هم محدود است.
به همین دلیل است که سیاست انتخاباتی اصلاحطلبان برای انتخابات آینده مبهم ارزیابی میشود. از سوی دیگر شخصیت سیاستی کاریزما و تاثیرگذاری که جریان اصلاحات به عنوان کاندیدا بخواهد آنرا در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 مطرح کند.
«1400»؛ سال چالش اصلاحطلبان
روزنامه روزنو در گزارشی نوشت: اصلاحات جامعهمحور یا اصلاحات قدرتمحور؟ پاسخ به این پرسش میتواند تکلیف اصلاحات را برای 1400 روشن کند. در واقع اگر قاطبه اصلاحطلبان در مورد انتخاب یکی از این دو روش به توافق برسند بسیار راحتتر میتوان پیشبینی کرد که در انتخابات دوره سیزدهم ریاستجمهوری که کمتر از یکسال دیگر و در سال 1400 برگزار خواهد شد، چه اتفاقی در انتظار این جریان فکری - سیاسی است البته که همچنان هیچ همگرایی در آن دیده نمیشود. اصلاحطلبان فعلا مشغول مجادلههای قلمی هستند یا در گفتوگوهایشان با رسانهها پاسخ یکدیگر را میدهند. این میان رسانههای اصولگرا و برخی رسانههای وابسته به نهادهای حاکمیتی نیز از این مناظرههای غیرمستقیم گاهی گلآلود، ماهی خود را میگیرند و عمدتا این مجادلهها را به معنای پایان اصلاحات یا مرگ یک جریان فکری تلقی میکنند.
رسانه های اصولگرا
اصلاحطلبان برای انتخابات ریاست جمهوری با کدام نامها وارد میشوند؟
باشگاه خبرنگاران جوان در گزارشی آورد:محمدجواد آذری جهرمی چهره جوان دولت دوازدهم که به عنوان وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات فعالیت میکند در گفتوگویی در خصوص انتخابات 1400 گفته است: ریاست جمهوری یک مساله شخصی نیست که بشود به صورت فردی به آن فکر کرد، چرا که از نگاه من به پارامترها و اتفاقهای بسیاری وابسته است و من تاکنون برایش برنامه نداشته و حتی به سمت آن حرکت هم نکردهام. همچنین علی صفوی، فعال سیاسی اصلاحطلب در ارتباط با احتمال حضور آذری جهرمی در انتخابات 1400 اظهار کرد: فکر نمیکنم که اساسا بحث نامزدی آقای آذری جهرمی در این سطح قابل طرح باشد و به نظر من طرح این موضوع هیچ مبنای درست و قوی ندارد و نمیتوان وی را به عنوان گزینهای قطعی مطرح کرد و نسبت به این ارزیابی بررسی کنیم که اصلاحطلبان از آقای جهرمی حمایت کنند یا خیر. سورنا ستاری جوان ترین عضو کابینه قبل از جهرمی است و نگاه جدی و مخالفت سرسختانه او با اقتصاد مبتنی بر منابع نفتی و خام فروشی به خوبی در جامعه شناخته شده است. او با پیروزی حجتالاسلام و المسلمین حسن روحانی در انتخابات حکم معاونت خود را در عرصه علم و فناوری و همچنین ریاست بنیاد ملی نخبگان را دریافت کرد. محمد حسن قدیری ابیانه در گفتوگو با گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در این باره گفته است: ستاری آدم خوش نامی بوده و در زمینه های مسئولیت های خودش نسبتا خوب عمل کرده است، اما مسئولیت ریاست جمهوری فقط مسائل فناورانه نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان به گفت و گو با حسین کنعانی مقدم دبیرکل حزب سبز پرداخته و آورد: میدانیم که هر ساختار سیاسی دو عامل مهم را باید در خود داشته باشد؛ ابتدا بحث مقبولیت است که باعث ایجاد اعتماد خواهد شد تا مردم از آن ساختار سیاسی تبعیت کنند؛ دوم هم بحث مشروعیت است یعنی جایگاهی که در ساختار حاکمیتی دارند مورد اقبال مردم باشد. به نظرم جریان اصلاحات اگر به صحبتهای مقام معظم رهبری در بحث تحول خواهی و تحول گرایی دقت کند میتواند از این بن بست خارج شوند، اما در غیر این صورت شاهد خواهیم بود که اصلاح طلبی به عنوان یک جریان سیاسی با کم ترین مقبولیت در صحنه سیاسی خواهد ماند و کارایی لازم نیز در بر نخواهد داشت. وقتی یک جریان سیاسی به نقطهای میرسد که حامیانش را از دست میدهد عملا دیگر نمیتواند حرفی برای گفتن داشته باشند؛ بنابراین بهترین اقدام این است که با ایجاد تحول در ساختار، شعارها و سیستم، خود را اصلاح کنند، اگر برنگشته و روند خود را اصلاح نکنند قطعا نمیتوانند شعار اصلاح طلبی برای مردم سر دهند. حتی اگر اصولگرایان هم در مجلس نتوانند کاری انجام دهند، قطعا مردم به سمت اصلاحات سوق پیدا نخواهند کرد، بلکه هر دوی این جریانات را کنار خواهند گذاشت و به نظرم اگر اصولگرایان هم موفق نشوند، از آنجا که اصلاح طلبان هم با کمبود اقبال مواجه هستند، اصلا ممکن است جریان دیگری روی کار بیاید.
بازیگران اصلی اصولگرایان برای انتخابات ریاستجمهوری
روزنامه سایه در گزارشی نوشت: اگرچه هنوز حدود یکسال زمان باقی مانده؛ اما گمانهزنیها از اکنون شروع شده و پچپچها و خبرهای درگوشی بازار شایعات را داغ کرده و سؤالهایی ازایندست را سر زبانها انداخته که «رئیسجمهوری بعدی کشور چهکسیست؟» سؤالهایی که باعث شده در ابتدا برخیها به این فکر بیفتند که اصلا شانس با چه جناحی «یار» خواهد بود؟ محمدباقر قالیباف؛ چهرهای که پیشازاین در قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص)، نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی سمت فرماندهی داشته و حال بر کرسی ریاست مجلس تکیه زده است. رئیس اینروزهای مجلس که طرفدار هم کم ندارد، گمانهزنیهای بسیاری را درباره ورود خود به رقابت 1400 مطرح کرده است. «ناصر ایمانی» (تحلیلگر مسائل سیاسی) دراینباره گفته است: «اگر شرایط سال 1400 مثل الآن باشد؛ او (قالیباف) در مجلس میماند؛ مگراینکه یکسری اتفاقات ویژه در کشور بیفتد که بهشخصه چنین پیشبینی ندارم». همچنین «مرتضی طلایی» از نزدیکان قالیباف، سال پیش احتمال نامزدی او برای مجلس را رد؛ اما ریاستجمهوری را تائید کرده و گفته بود: «قالیباف نامزد انتخابات مجلس نمیشود؛ اما درصورتیکه به او تکلیف شود، برای انتخابات ریاستجمهوری به میدان میآید».
اگر اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری 1400 حضور به هم نرسانند، حذف خواهند شد
روزنامه ستاره صبح به بازتاب سخنان محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی پرداخته و نوشت: زمان کافی برای جبهه اصلاحات وجود دارد و حتی اگر باعجله و شتاب در این موضوع عمل شود، ممکن است که شائبه قدرتطلبی و عطش به دست گرفتن مسئولیت در افکار عمومی ایجاد شود. اگر اصلاحطلبان بخواهند مانند انتخابات مجلس حضور جدی و رسمی در انتخابات نداشته باشند، طبیعتا از صحنه رسمی سیاست دستکم برای کوتاهمدت حذف میشوند. محسن هاشمی با اشاره به ناکامی اصلاحطلبان در انتخابات 98، اظهار کرد که در این انتخابات، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان اثرگذاری خود را از دست داد و منجر به استعفاها شد. مسئله اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری 1400، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان نیست. وی معتقد است که عملکرد اصلاحطلبان در حوزه دولت، مجلس و احزاب بانفوذ در این انتخابات قدری هیجانی و منفعلانه بود و میشد باتدبیر بهتری عمل کرد. مشکل اصلاحطلبان بیش از شخص بر روی راه، فکر و برنامه است و باید آن را حل کنیم. اگر اجماعی صورت گیرد و برنامه و ایده درست و قابل قبولی برای مردم وجود داشته باشد، در فاصله زمانی کوتاهی در اواسط یا اواخر زمستان 99، میتوان یک شخصیت را به جامعه معرفی کرد.
*س_برچسبها_س*