8650 ضربه مقاومت به صهیونیستها در یک سال
در همین یک سال اخیر بزرگترین کارخانه اسلحهسازی رژیم اسرائیل که محل ساخت مدرنترین جنگافزارهای آن بود، کاملاً ویران شد و تجهیزات دفاعی رژیم نتوانست از این کارخانه عظیم حفاظت کند.
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
با جرأت و به طور مستند میتوان گفت، در طول دو دهه گذشته، آمریکا و رژیم صهیونیستی در هیچ صحنهای پیروزی نداشتهاند، اما با «تبلیغات سیاسی» وانمود میکنند هنوز سررشته امور را در دست دارند و عدهای هم که نمیتوانند واقعیات را با «چشم خویش» ببینند، به کهنه ادعاهای آنان تمسک میجویند.
از نظر آنان آمریکا همچنان ابرقدرت است و رژیم اسرائیل صاحب چهارمین ارتش دنیا و معادلات جهان هم با قدرت اسلحه آنان تعیین میشوند! در حالی که اگر به اطراف خود نگاه کنند میبینند، از قدرتنمایی آنان جز خطی از دود باقی نمانده است. آمریکا در حالی که مفتضحانه از افغانستانگریخته و 20 سال هزینههای سنگین را بیدستاورد رها کرده است، وانمود میکند از پس جمهوری اسلامی برمیآید و حال آنکه افغانستان فقط درصدی از قدرت و توان ایران را در چنته داشته است.
رژیم صهیونیستی در زمانی که سرمست از باده قراردادهای اسلو و مادرید - 1370 و 1372 - بود و زمانهای که هیچ مقاومتی در اکثر کشورهای عربی در برابر تلآویو وجود نداشت، به جایی نرسیده و پس از 30 سال تلاش، ناگزیر به دیوارهای شش متری پناه برد و در همین جنگ اخیر - سیفالقدس - از گروههای جهادی غزه گدایی آتشبس کرد، اینک وانمود میکند، میخواهد با ایران درگیر شود!
در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
1- دولت آمریکا از حیث داخلی در متشتتترین دوران خود قرار دارد؛ انتخابات 2020 آمریکا به شکاف عمیق حاکمیتی و اجتماعی آن منجر شد. تسخیر چند ساعته کنگره توسط مخالفان مسلح و کشته شدن دستکم پنج نفر و زخمی شدن بیش از 1500 نفر که 560 نفر از آنان پلیس بودند و بازداشت بیش از 800 نفر، علامت بالینی وضعیت آمریکا بود که پس از آن استمرار یافت و هیئت حاکمه آمریکا را در کابوس انتخابات 2024 قرار داد. در این بین پنتاگون علیرغم برگزاری جلسات طولانی، هنوز نتوانسته است مسئولیت قطعی خود را در جامعه قطبیشده آمریکا و بهخصوص زمانی که به درگیری میان آنان ختم میشود، مشخص کند.
پاسخهای شهروندان آمریکا - در نظرسنجیها - در برابر سؤالات مشابه، به شدت دوگانه است، یکجا با 74 درصد آراء با شرکت آمریکا در جنگ اوکراین مخالفت میکنند و در پاسخ سؤال بعد، با 64 درصد آراء، روسیه را خطرناکترین دشمن به حساب میآورند! این دوگانگی در پاسخ به سؤالات مشابه بیانکننده اضطراب و سردرگمی این جامعه است که عمدتاً از بیاعتمادی نسبت به سران این کشور حکایت میکند.
میزان بدهی آمریکا با میزان درآمدهای آن برابری میکند و این به معنای آن است که آمریکا دیگر قادر به سرمایهگذاری جدید نیست و حتی نمیتواند زیرساختهای کنونی خود را مرمت نماید! کما اینکه در جریان جدال انتخاباتی 2020، وقتی بایدن گفت اصلاح وضعیت محیطزیست آمریکا به هزار میلیارد دلار نیاز دارد، ترامپ از او پرسید، این مبلغ را از کجا میآوری؟ بایدن آدرس ناکجا آباد داد؛ «مردم باید این مبلغ را بپردازند!»
از این رو وقتی بحران امنیتی اوکراین درگرفت و قیمت فرآوردههای انرژی بیش از 70 درصد افزایش یافت، بایدن ناگزیر شد مهمترین خطوط قرمز آمریکا را زیرپا بگذارد و برای کنترل رشد قیمتهای انرژی با دولت ونزوئلا که در تحریم مطلق این کشور به سر میبرد، وارد مذاکره شود.
در همین یک سال اخیر و بهخصوص پس از بحران اوکراین، دلار که رمز قدرت و سیطره آمریکاست، در رقابت جدی با ارزهای آسیایی قرار گرفت. وقتی مسکو اعلام کرد، خریداران نفت و گاز روسیه باید قیمت خریدهای خود را به روبل بپردازند، آمریکا نتوانست هیچ کاری بکند و عملاً آلمان پول روسیه را بهعنوان ارز جایگزین دلار و یورو پذیرفت.
آمریکا در فضای سیاسی بینالملل نیز هنوز نتوانسته است ائتلاف قدرتمندی از کشورهای بلوک غرب مقابل روسیه پدید آورد و در نهایت، بایدن بدون آنکه نامی از کشوری ببرد، اعلام کرد 20 کشور را برای تحریم علیه روسیه پای کار آورده است. این 20 کشور چقدر قدرت دارند، اصلاً معلوم نیست چون نام آنها ذکر نشده است.
بحران اوکراین و درگیر شدن روسیه یک موقعیت ویژه برای آمریکا و اروپا بهحساب میآید. سالها پس از بازخیزی اقتصادی، نظامی و سیاسی روسیه - در دوره ولادیمیر پوتین - آمریکا، انگلیس و فرانسه به شدت نگران بودند. وقتی جنگ پیش آمد، بعضی گفتند پوتین به دام افتاد و دیگر محال است بتواند گریبان خود را از دست غربیها آزاد کند. واقعیت هم این است که روسیه پوتین با همه توانمندیهایی که دارد، قدرتمندتر از «اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی» نیست.
اما اینجا یک سؤال اساسی وجود دارد آیا واقعاً آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان از نظر توانمندی در موقعیت سالهای 1945 تا 1991 - دوران جنگ سرد - قرار دارند؟ خیلی از تحلیلگران و بعضی از کسانی که مدتی خرقه دیپلماتی هم به تن داشتهاند، بدون پاسخ دادن به این سؤال به ارزیابی آینده روسیه و جنگ اوکراین نشستهاند؛ اما واقعیت این است که اگرچه روسیه قدرتمندتر از شوروی نیست، اما این ماجرا وجه دیگر هم دارد و آن این است که غرب قرن 21 از غرب قرن 20 «بسیار ضعیفتر» است. ممکن است روسیه در جنگ اوکراین به پیروزی برسد، ممکن است هم نرسد اما احتمال پیروزی غرب هم در این جنگ مطلقاً وجود ندارد.
بعضی با اضافه شدن نروژ و فنلاند به ناتو نتیجه میگیرند، ناتو قویتر و منسجمتر شده است. فراموش کردهاند که ناتو نتوانست بحران سوریه را به نقطهای که میخواست و برای آن ائتلاف نظامی و سیاسی تشکیل داده بود، برساند.
ناتو در افغانستان در قالب ائتلاف ایساف کنار آمریکا قرار گرفت اما در سال 2015 و پس از آنکه متوجه شد کاری از آن ساخته نیست، از افغانستان کنار کشید. این همان ناتو است با این تفاوت که این بار بحران نظامی نه در دور دستهای اروپا که در داخل اروپا و با محوریت کشورهای اروپایی - در دو سوی ماجرا - جریان دارد و این بار طرف او نه گروه بالنسبه کوچک طالبان که سلاحهای استراتژیک هم نداشت و نه دولت محاصره شده بشار اسد، بلکه دولت روسیه و ارتش سرخ است.
حال دیگر صحبت از 20 سال جنگ در دوردستهای اروپا نیست که کشورهای طماع و جنایتکار اروپایی آن را میدان فروش سلاح کنند؛ حال صحبت از جنگی پردامنه در خود اروپاست که در آنجایی برای فروش سلاح مطرح نیست. اروپا هرگز نمیتواند برای مدتی طولانی کنار اوکراین بماند؛ چرا که قادر به تأمین هزینههای آن نیست. لذا در همین روزها شاهد سفرهای متعدد مقامات انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی به کییف بودیم. این سفرها برای هرچه باشد، رایزنی برای گسترش جنگ نیست.
2- رژیم صهیونیستی که ادعا میکند میتواند در ائتلافی با حضور آمریکا و بعضی دولتهای عربی به ایران ضربه بزند، قادر نیست بر ترس آمریکا، عربستان، امارات و... از ایران غلبه کند. همین یک ماه پیش فرمانده جدید سنتکام در جلسه استماع مجلس سنای آمریکا، با صراحت گفت، قادر به کنترل سپاه پاسداران نیست و همین چند ماه پیش، هیئت عالیرتبه امنیتی امارات در سفر به تهران با صراحت گفت امارات در هیچ ائتلاف ضدایرانی شرکت نمیکند و عربستان برای بهبود وضع امنیتی خود و مدیریت جنگ یمن، پنجمین دور گفتوگوها با ایران را در بغداد انجام داد. پس کاملاً پیداست که انبان تلآویو خالی است.
رژیم صهیونیستی در سال 2021 در کرانه باختری، جنین و... با 10850 اقدام جهادی فلسطینیها مواجه گردید که فقط توانست حدود 2200 مورد آن را شناسایی و خنثی کند. این رژیم در این سال با 3693 درگیری مسلحانه فلسطینیها یعنی به طور متوسط روزانه با 10 مورد اقدام جهادی علیه نیروهای نظامی خود مواجه بوده است.
در سال 2021 فلسطینیها 1094 بار با شهرکنشینهای غاصب درگیر شدهاند. در همین چند ماه گذشته از سال 2022، لااقل 30 نفر از نظامیان رژیم در مواجهه با فلسطینیها کشته شدهاند. در سال گذشته میلادی سلاحهایی معادل 190 میلیون دلار از اسلحهخانههای رژیم به دست فلسطینیها رسید. برآوردهای رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم، بیانگر آن است که اعتیاد نظامیان، مهمترین عامل همکاری آنان در خروج سلاح از مراکز نگهداری بوده است.
رژیم اسرائیل در طول سه سال، چهار بار انتخابات پارلمانی برگزار کرده و هماینک در معرض پنجمین انتخاصبات مجلس میباشد. در این شرایط بقای دولت ائتلافی لاپید - بنت به مویی بند است و با استعفا یا برکناری یکی از اعضای آن فرو میپاشد. حالا در شرایطی که این رژیم 10850 بار در معرض اقدامات امنیتی قرار داشته است، به تصویرسازی خیالی از تعدد عملیاتهای امنیتی در ایران روی آورده و حال آنکه در طول سالهای اخیر، عدد شهدای ایرانی اقدامات رژیم صهیونیستی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد؛ در حالی که طی یک سال گذشته 30 نفر از عناصر رژیم صهیونیستی که در میان آنها چهار افسر ارشد ارتش دیده میشود و یکی از آنان در داخل تلآویو بوده است، به درک واصل شدهاند.
در همین یک سال اخیر بزرگترین کارخانه اسلحهسازی رژیم اسرائیل که محل ساخت مدرنترین جنگافزارهای آن بود، کاملاً ویران شد و تجهیزات دفاعی رژیم نتوانست از این کارخانه عظیم حفاظت کند. این رژیم روی منفجر کردن بخشی از یک تونل در نطنز یا خرابکاری در یک واحد هستهای در کرج، مانور و قدرتنمایی میکند و حال آنکه همه اینها یک صدم خسارات و تلفاتی که متحمل شده، نیست.