ابوالفضل ظهرهوند؛ تکثیر جلیلی از بستر احمدی نژاد / دیپلمات پرحاشیه از شعام تا بهارستان چه گفت و چه کرد

نام ابوالفضل ظهرهوند که حالا به عنوان نماینده مجلس دوازدهم دادستانی علیه او اعلام جرم کرده مطرح شده از دو دهه قبل با اسم محمود احمدی نژاد و سعید جلیلی گره خورده است. مردی که از سکوی وزارت خارجه احمدی نژاد به حلقه جلیلی پیوست و دوران کوتاه سفارت اش در ایتالیا مملو از حاشیه بود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین ابوالفضل ظهرهوند که این روزها با عنوان نماینده مجلس دوازدهم که دادستانی علیه او اعلام جرم کرده، شناخته میشود شاید نزدیکترین تصویر به این تعبیر باشد؛ «تکثیر جلیلی از دنده احمدی نژاد».
اگرچه او فعالیت خود در وزارت امور خارجه را در دولت هاشمی رفسنجانی آغاز کرد و افغانستان نخستین تجربهاش در زمینه کنسولگری ایران در کشوری خارجی بود اما داستانهای بیانتهای خبری و سیاسی ظهرهوند به دوران حضور او در سفارت ایران در ایتالیا گره خورده است، دورهای که برخلاف نظر وزیر وقت امور خارجه و با اصرار و نظر محمود احمدینژاد، ظهرهوند به عنوان سفیر راهی رم شد. همان روزها که احمدینژاد امثال محمدجواد ظریف را برکنار کرده بود؛ چرا که به گفته خود ظهرهوند «ظریف مصوبه رسمیت دادن به هولوکاست را امضا کرده بود و احمدی نژاد به همین خاطر او را عزل کرد» و در نهایت ظهرهوند هم با دستور خود احمدی نژاد عزل شد.
دولت احمدی نژاد برای ظهرهوند اما سکوی پرش بود. پرشی بلند به سمت شورای عالی امنیت ملی در زمان دبیری سعید جلیلی. دورانی که رهآوردهای آن هنوز با ظهرهوند همراه است. هنوز هم دست فرمان موضع گیری هایش با رویکرد سعید جلیلی هماهنگ می شود و حکم آن است که جلیلی فرماید.
اظهارات اخیر او حتی با واکنش دادستانی نیز مواجه شده و علیه او اعلام جرم کرده است. گفت و گویی که او در بخشی از آن می گوید که «دولت در حال بستن پرونده انقلاب اسلامی است و قصد دارد نظام را به پایان برساند!»
سرکنسول ایران در مزارشریف؛ بحران امنیت در اسلام آباد و مکالمه با مقامات افغانی
ظهرهوند فعالیت خود در وزارت امور خارجه را از سال 1371آغاز کرد. او در دوره جنگ ائتلاف شمال درافغانستان با طالبان، سرکنسول ایران در مزارشریف بود. دورهای که 5 سال به طول انجامید و نام او به عنوان اولین سرکنسول در دوره ائتلاف شمال در افغانستان ثبت شد.
او وضعیت سالهای فعالیت در دولتهای هاشمی رفسنجانی را در حساسترین برهههای درگیری اینگونه روایت کرده است:«سرکنسول پاکستان به من تلفن زد و گفت آقای سرکنسول شما اصلاً نگران نباشید از تهران با اسلامآباد هماهنگ شده و امنیت شما با ماست».
این سخن سرکنسول پاکستان با روحیه ظهرهوند نمی خوانده و او با روحیه ای احمدی نژادی که هنوز در آن زمان بروز و ظهور پیدا نکرده بود، از این که سرکنسول قول تامین امنیت را به او داده دلخور شده بود. خود در روایتی که از آن روزها دارد می گوید که وقتی دو روز بعد از این مکالمه درگیری ها بالا گرفت با کنسولگری پاکستان تماس گرفته و با تمسخر گفته است که «اگر میخواهید من چند نفر را میفرستم تا شما را به اینجا بیاورند و از بابت امنیت خود نگران نباشید».
پایان ماموریت ظهرهوند در افغانستان همزمان بود با آغاز ریاست جمهوری سید محمد خاتمی. او در سال 1376 به تهران بازگشت و سقوط دوم مزارشریف را بهچشم ندید. از آن پس بین سالهای 1376 تا 1379، بهعنوان مشاور معاون وقت آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه فعالیت میکرد و طرح «گروه صلح قبرس» به دست او تدوین شده است. طرحی که اطلاعات زیادی درباره آن در دست نیست.
ظهرهوند اما در تمامی سالهای بعد به عنوان یکی از اصلی ترین منتقدان سیاستهای دولت اصلاحات در قبال افغانستان و رویه تنشزدایی منطقه ای این دولت بود. او بارها در دهه 90 در گفت و گوهای مختلف از محسن امینزاده به عنوان چهره مسئول در حوزه سیاست خارجی در دولت اصلاحات انتقاد کرده است. به طور مثال ظهرهوند در سال 1399 در گفت و گویی با خبرگزاری تسنیم مدعی شده که «دومخردادیها در صحنه افغانستان در چارچوب مدیریت آمریکا عمل کردند».
ظهرهوند در این گفت و گو مدعی می شود که ایده درگیری با طالبان در افغانستان که در نهایت با نظر فرماندهی کل قوا منتفی شد در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی وقت طرفدارانی جدی داشته اما او با این ایده مخالف بوده است.
پایگاه خبری عصرایران در سال 1386 در گزارشی ظهرهوند را متهم به تغییر سریع مواضع از دولت دوم اصلاحات به دولت نخست احمدی نژاد کرده است. بر اساس تحلیل عصر ایران «ظهرهوند در زمان وزارت خرازی، چهره ای دوم خردادی از خود به نمایش می گذاشت، دستیار امین زاده (معاون وقت وزارت خارجه) بود و این جمله را بارها به برخی از همکارانش در وزارت خارجه گفته بود: از آقای امینزاده خواستم فلان کار را برای شما انجام دهد تا همواره نام او و امین زاده در کنار یکدیگر بر سر زبان ها باشد. وقتی دولت عوض شد، امین زاده نیز از نظر شغلی، تغییر یافت ولی به حدی از شرافت سیاسی برخوردار بود که همچنان دوم خردادی باقی بماند و رنگ عوض نکند. اما ظهرهوند از دوستداران احمدی نژاد شد و با فشار برخی اعضای همان حلقه و برغم مخالفت های وزیر خارجه و معاونینش به سفارت ایران، آن هم در کشور مهمی چون ایتالیا گمارده شد».
دوران سفارت در ایتالیا؛ کوتاه، پر حاشیه، خبرساز
با ظهور محمود احمدی نژاد ستاره طالع ظهرهوند هم طلوع کرد و او با نظر مستقیم احمدی نژاد سفیر ایران در ایتالیا شد. انتصابی برخلاف نظر وزیر وقت امور خارجه یعنی منوچهر متکی. دوره سفارت ظهرهوند در ایتالیا مملو از حاشیه بود. به خصوص سه اتفاق مهم که در در دوران کوتاه فعالیت وی در سفارت ایران در ایتالیا صورت گرفت؛ ماجرای سفر رییس شرکت پوشاک بنتون، ماجرای بلوکه شدن اموال ایران و سفر پرماجرای احمدی نژاد به رم.
مأموریت ظهرهوند بهعنوان سفیر ایران در ایتالیا تازه آغاز شده بود که رئیس شرکت تولید پوشاک بنتون با حمایت آقای سفیر به ایران سفر کرد. سفری خبرساز که در آن زمان بازتاب زیادی داشت. عجیب تر این که بخشی از این دعوت از جانب شهرداری تهران صورت گرفته بود و نام قالیباف به عنوان شهردار وقت هم به میان آمد. همان زمانی یک از مشاوران قالیباف در دفاع از شهردار وقت گفت که «کار آقای بنتون لباس است، ما کاری به اندیشه های ایشان نداریم فقط می خواهیم از تخصصشان برای ایرانیان استفاده کنیم؛ از چاقو هم می توان برای آدم کشی استفاده کرد و هم می توان با آن جراحی کرد».
با این وجود نام بنتون محور انتقادات جدی اصولگرایان منتقد قالیباف شد. هر اندازه فعالیت فروشگاههای شرکت بنتون در تهران رو به رشد بود و اتهام «صهیونیست» بودن «لوچیانو بنتون» رئیس شرکت بنتون بیشتر مطرح می شد. در نهایت ظهرهوند با انتشار بیانیهای رسمی، رئیس این شرکت را «یک کاتولیک معتقد» خواند و از سرمایهگذاری این شرکت ایتالیایی در ایران حمایت کرد؛ البته از قالیباف نیز حمایت پررنگی کرد و گفت که «باید از شهردار تهران به خاطر رویکرد مثبتی که به برنامه های اقتصادی دولت در زمینه سرمایه گذار خارجی نشان داده اند، سپاسگزار بود»
یک سال بعد در میانه سال 1387 یکی از اصلی ترین شعب بنتون در تهران آتش گرفت. آتش سوزی که اگرچه هرگز به طور رسمی اعلام نشد اما نشان داد مخالفان حضور بنتون در ایران دست به هرکاری برای رفتن این برند زدند.
ظهرهوند در سفارت ایتالیا؛ میزبان سفر پرماجرای احمدی نژاد
ماجرای دوم در دوران سفارت ظهرهوند مربوط به سفر محمود احمدینژاد در بهار سال 1387 برای شرکت در اجلاس فائو به رم بود، اولین سفر اروپایی احمدینژاد از زمان آغاز ریاست جمهوریاش در سال 1384 که به یکی از جنجالیترین مسافرتهای رئیس دولت نهم و دهم تبدیل و البته سه هفته بعد عامل مهمی در عزل ظهرهوند شد.
احمدینژاد دهه 80 که آن روزها با شعار نابودی اسراییل و انکار هولوکاست ماجرای های زیادی را ایجاد کرده بود پیش از ترک تهران برای این سفر سخنان تندی علیه صهیونیسم جهانی و اسرائیل بر زبان آورد. اظهاراتی که باعث شد دولت وقت از برگزاری مراسم استقبال رسمی که معمول است، خودداری کند. این عدم استقبال اما احمدی نژاد را جری تر کرد و در همان فرودگاه رم دوباره گفت: «مردم اروپا بیش از همه از صهیونیسم آسیب دیدهاند و اکنون هم هزینههای سیاسی و اقتصادی این رژیم دروغین به دوش مردم اروپا افتاده است.»
این اظهارات احمدی نژاد در آستانه برگزاری اجلاس فائو در ایتالیا با واکنش گسترده مقامات ایتالیایی همراه شد؛ وزیر دفاع ایتالیا اظهارات او را «خلاف تاریخ و عقل سلیم» خواند، رئیس مجلس ایتالیا ملاقات خود با ابوالفضل ظهرهوند را لغو کرد و نخستوزیر ایتالیا هم که مهمانی شامی به افتخار سران دولتهای شرکتکننده در نشست فائو برگزار کرده بود تنها محمود احمدینژاد و رابرت موگابه، رهبر زیمبابوه، را به این مهمانی دعوت نکرد. حتی علی رغم این که منابع رسمی داخلی و خارجی از برنامه دیدار احمدی نژاد با سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر وقت ایتالیا و پاپ بندیکت شانزدهم، رهبر کاتولیکهای جهان خبر داده بودند اما تنها ملاقات برگزار شده احمدی نژاد دیدار با نخستوزیر ژاپن، معاون رئیسجمهور کوبا و بازرگانان ایتالیایی بود!
این وضعیت از نگاه دولت وقت از چشم ظهرهوند دیده شد. بعدها رسانه ها نوشتند که «در جریان سفر محمود احمدی نژاد به ایتالیا برای حضور در نشست فائو، ابوالفضل ظهرهوند تقریبا در ترتیب دادن دیدارهایی بین احمدی نژاد و رهبران کشورهای مختلف ناکام مانده است». سه هفته بعد هم دولت، ظهرهوند را از ایتالیا به ایران فراخواند او همان زمان در گفتوگویی با سایت تابناک از تغییر خود بهدرخواست احمدینژاد خبر داد و وجود انتقادها نسبت به سفر رئیسجمهور به ایتالیا را تأیید کرد. اما این اتفاق در عرض ارادت های عجیب ظهرهوند به احمدی نژاد تاثیری نگذاشت. یک ماه بعد از این سفر و کمتر از 10 روز بعد از عزل خود، او در گفتوگو با ایرنا مدعی سوءقصد بهجان احمدینژاد در سفر به رُم شد و گفت که این گزارش ها «توهم توطئه نیست و صحت دارد.»
ظهرهوند در این گفت و گو حتی مدعی «خطر جانی ناشی از بالا رفتن میزان اشعه ایکس از 1500 واحد به بالا» شد و گفت:«گروهی قصد داشتند هنگام اقامت آقای احمدینژاد در رُم، با استفاده از تابش مقادیر بسیار زیاد اشعه ایکس، او را دچار مسمومیت کنند. وقتی رئیسجمهوری وارد محل شد، میزان اشعه دستگاه بیشتر شد و به بالای 1000 رسید، بهطوری که آثار ناشی از شدت اشعه در محیط داخل ساختمان کاملاً احساس میشد».
ظهرهوند و پرونده پیترسون
نام ابوالفضل ظهرهوند با یک پرونده مهم دیگر نیز در حوزه سیاست خارجی گره خورده است؛ پرونده پیترسون.
این پرونده به توقیف بخشی از داراییهای خارجی بانک مرکزی ایران توسط ایالات متحده آمریکا در سال 2016 مربوط میشود. این توقیف در جریان پروندهای موسوم به «پیترسون» انجام شد، که در آن دادگاههای آمریکا بانک مرکزی ایران را یک نهاد مستقل از دولت تشخیص ندادند و به همین دلیل، حدود دو میلیارد دلار از داراییهای ایران را توقیف کردند.
دی ماه سال 1398 حسن روحانی در سخنرانی در شهر یزد به مسائل مختلفی از جمله 2 میلیارد دلار اموال بلوکهشده ایران که در نهایت توقیف شد پرداخت و گفت «این پول به حلقوم آمریکا رفت و دولت قبل 10 ماه وقت داشت که این پول را از حلقوم آمریکا درآورد، اما دست روی دست گذاشت».
ظهرهوند در همان زمان در گفت وگو با خبرگزاری تسنیم تاکید کرد که «اصل رقم 3.7 میلیارد دلار است. ماجرای این 2 میلیارد و 1.7 میلیارد دلار به دوره سفارت بنده در ایتالیا برمیگردد که به پرونده پیترسونها یا همان خانواده کشتهشدگان آمریکایی ارتباط دارد.»
ظهرهوند در این گفت وگو مدعی شده است که «پروندهای در دادگاههای آمریکا علیه ایران باز کرده بودند که در مرحله اول به زیان ما رأی داده بود و اگر در مرحله دوم هم رأی میداد میتوانستند اموال ما را ضبط کنند اما یکی از موفقیتهای ما این بود که توانسته بودیم از دیوانعالی ایتالیا مبنی بر عدم شناسایی رأی دادگاههای آمریکایی علیه ایران در ایتالیا رأی بگیریم و موضوع را بهنفع خودمان خاتمه دادیم».
خیز از حلقه احمدی نژاد به سمت مسلک جلیلی
ظهرهوند مثل بسیاری از چهرههایی که در دهه 80 به عنوان «جریان سوم» یاد میشدند سکوی پرشی از وزارت خارجه دولت نهم برای خود ساخت. علی رغم برکناری پرحاشیه او از سفارت ایران در ایتالیا ظهرهوند سال 1387 تا 1391 به عنوان معاون رسانهای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران در دوره مسئولیت سعید جلیلی خدمت کرد. مهمترین پرونده کاری شورا در این زمان مذاکرات هستهای ایران در قالب گروه 5+1 بود که زیر نظر این شورا پیگیری میشد و ظهرهوند یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای ایران در این دوره بود.
تاثیر فعالیت در کنار جلیلی برای ظهرهوند بسیار عمیق بوده است. او در تمامی سالهای بعد نیز در حوزه سیاست خارجی به خصوص انتقاد از برجام صدای سعید جلیلی بوده است.
او در طی حضور در دوره دوازدهم مجلس و عضویت در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بارها از ایران هستهای سخن گفته و تیر ماه امسال گفت که «آستانه بمب هستهای برای ایران مفید است!»
ظهرهوند هنوز هم از مریدان و مخلصان سعید جلیلی است تا جایی که حتی در مهرماه گذشته در اظهاراتی عجیب در گفت و گو با رسانه سازمان تبلیغات اسلامی گفت: «اعتقاد دارم اگر آقای جلیلی میبود اسراییل انقدر راحت به خودش اجازه نمیداد دست به همچینکارهایی (ترور سید حسن نصرالله) بزند.» این در حالی است که در دوره حضور سعید جلیلی در جایگاه دبیری شورای امنیت ملی به عنوان مهم ترین و ارشدترین نهاد امنیتی کشور، حوادث متعددی رخ داد که علنی ترین آنها، ترور پیاپی دانشمندان هستهای توسط موساد بود.
طبیعتا با این دست به فرمان اظهارات او در فروردین ماه سال جاری که تاکید ایران در برجام به عنوان متهم مذاکره می کرد نیز دور از ذهن نیست.
بازگشت پرحاشیه به افغانستان
در سال 1391 ظهرهوند به عنوان سفیر ایران در افغانستان منصوب شد و اردیبهشت ماه همان سال استوارنامه خود را به حامد کرزای تقدیم کرد. هنوز حضورش در افغانستان به یک ماه نرسیده بود که اظهارات وی در مورد موافقتنامه استراتژیک آمریکا و افغانستان باعث واکنش شدید برخی از گروههای سیاسی در مجالس سنا و نمایندگان افغانستان شد و نام او به عنوان محور انتقاد در رسانه های افغانی تکرار می شد.
البته این اظهارات موضع شخصی ظهرهوند نبود و چهار روز پس از امضای موافقتنامه استراتژیک آمریکا و افغانستان، وزارت امور خارجه ایران امضای این سندی را برای کشورهای منطقه نگرانکننده توصیف کرد. کما این که رامین مهمانپرست سخنگوی وقت وزارت خارجه در آن زمان با دفاع از این نگرانی گفت که «ابهام در وضعیت آینده پایگاههای نظامی آمریکا در افغانستان و عدم شفافیت در نحوه وظایف امنیتی آمریکا از محورهای نگرانی ایران و کشورهای منطقه است.» با این وجود اظهارات ظهرهوند محور احضار وی به وزارت امور خارجه افغانستان شد.
ظهرهوند از شهریور 1389 تا مرداد 1392 به عنوان یکی از پنج نماینده ویژه رییس دولت در رابطه با سیاست خارجی مربوط به مناطق مختلف جهان، در رابطه با امور مربوط به افغانستان نیز فعالیت کرده است اما بعد از آن و با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و آغاز وزارت محمدجواد ظریف، با حذف عنوان کاری «نمایندگان ویژه رئیسجمهور»، به عنوان مشاور رئیسجمهور در امور افغانستان تنها تا مرداد 1392 به ادامه فعالیت پرداخت.
ظهرهوند و برجام؛ انعکاس صدای جلیلی حتی تندتر از جلیلی
با شروع مذاکرات هستهای در دولت روحانی ظهرهوند همانند بسیاری از چهره های نزدیک به سعید جلیلی خود را در موضع و موقعیت تحلیلگر قرار داد. وی در دوران امضای توافق موقت هستهای در دانشگاه تهران تأکید کرد که طبق فکت شیت منتشر شده توسط طرف آمریکایی که مورد تأیید طرف روس قرار گرفت فقط تحریمهای هستهای و نه اشاعهای، بهصورت موقت تعلیق میشوند و قرار بر لغو تحریمها نیست و لازم است طرفی که این ادعا را رد میکند نیز فکت شیت درباره تشریح توافق لوزان ارائه کند. وی گفت که تحریم چیزی نیست که (با این توافق) برداشته شود مگر اینکه مثلاً ورود وسایل خانگی و چند میلیارد دلار پول را آزاد کنند. برای آمریکا بحث هستهای مطرح نیست بلکه بحث انقلاب اسلامی و وجه الهامبخشی آن مطرح است. وی گفت که مسئله هستهای بهانهای برای فشار است و فکر نکنید اگر تمام شود تحریم هم تمام میشود، بلکه اگر چرخ سانتریفیوژ نچرخد، چرخ اقتصاد هم نخواهد چرخید. او بعدها خرداد ماه سال 1403 درباره درباره این جمله که «اگر چرخ سانتریفیوژ نچرخد، چرخ اقتصاد هم نخواهد چرخید» میگوید تحریمها برای سانتریفیوژ (و مسئله هستهای) وضع نشده و ممکن است مثل پاکستان و غیره شما تسلیم شوید و بمب اتم هم به شما بدهند... و با حذف کلی برنامه هستهای هم تحریمها برداشته نمیشوند
او در سال های بعد مکررا در گفتوگو هایش تاکید کرد که توافق با FATF مشکل تحریم های بانکی را حل نمیکند و تصویب آن نیز جایز نیست چرا که باید دستورات FATF را زیر سوال ببریم، زیرا این نهاد تحت کنترل آمریکا قرار دارد.
ظهرهوند در بهارستان هنوز هم به عنوان پیاده نظام سعید جلیلی فعالیت میکند. با این تفاوت که کمتر از چهره هایی همچون امیرحسین ثابتی و حمید رسایی در ویترین حاشیه سازی قرار دارد. علاوه بر این سابقه حضور او در وزارت امور خارجه - اگرچه سابقهای پرحاشیه است - اما به او اعتماد به نفس کاملی برای اظهارنظر در حوزه سیاست خارجی را داده است. سیاست خارجی زیر سایه سعید جلیلی که در آن مذاکره همیشه بینتیجه است.
2929
کد خبر 2091278
- برچسبها:
- آتش سوزی
- آمریکا
- اصولگرایان
- ایالات متحده آمریکا
- تهران
- دانشگاه تهران
- رژیم صهیونیستی
- سازمان تبلیغات اسلامی
- سیاست خارجی
- شهرداری تهران
- محمود احمدی نژاد
- یزد
- FATF
- امنیت ملی و سیاست خارجی
- بانک مرکزی
- برجام
- برنامه هستهای
- سید محمد خاتمی
- شورای امنیت سازمان ملل
- شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
- هاشمی رفسنجانی
- حسن روحانی
- کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی