شنبه 3 آذر 1403

ارتباط یک‌میلیارد دلاری بایدن با طالبان

وب‌گاه دنیای اقتصاد مشاهده در مرجع
ارتباط یک‌میلیارد دلاری بایدن با طالبان

دو سال پس از تصرف کابل، طالبان در حال تحکیم کنترل خود بر افغانستان هستند، حتی در شرایطی که اکثر کشورهای جهان از آنها دوری می‌کنند. اگرچه بخش زیادی از جمعیت افغانستان با شرایط اقتصادی وخیم روبه‌رو هستند، اما یک بحران بشردوستانه فاجعه‌بار که اغلب پیش‌بینی می‌شود هنوز محقق نشده است و اقتصاد تا حدودی در مواجهه با چالش‌های هنوز هم وحشتناک در حال تثبیت است. با وجود شورشی که توسط شاخه محلی...

در همین حال، جامعه جهانی شروع به تطبیق خود با واقعیت افغانستان به رهبری طالبان کرده است. اگرچه هیچ کشوری به‌طور رسمی حکومت طالبان را به رسمیت نمی‌شناسد، اما تعدادی از کشورهای منطقه - از جمله چین و روسیه - گام‌هایی را در جهت ایجاد روابط برداشته‌اند. هند، ژاپن، اتحادیه اروپا و سازمان ملل، نمایندگی‌های دیپلماتیک خود را در کابل بازگشایی کرده یا حفظ کرده‌اند. «پیتر مایکل مک کینلی»، سفیر سابق آمریکا در کشورهای پرو، کلمبیا، افغانستان و برزیل و مشاور ارشد وزارت خارجه آمریکا و عضو غیرمقیم مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) در مقاله 18اوت در فارن‌افرز نوشت، هر چه بیشتر می‌گذرد، به‌ظاهر چنین آشکار می‌شود که حکومت طالبان احتمالا در آینده قابل پیش‌بینی ادامه خواهد داشت. بااین‌حال، تعداد کمی از مفسران و تحلیلگران شروع به بحث در این مورد کرده‌اند که آیا وقت آن رسیده که ایالات‌متحده مستقیما با طالبان تعامل کند یا خیر مثل احیای حضور ایالات‌متحده در کابل و حتی به رسمیت شناختن رسمی حکومت طالبان. دو تحلیلگر به نام «گرائم اسمیت» و «ابراهیم باهیس» در «فارن‌افرز» استدلال کردند که پرداختن به وضعیت وخیم انسانی در این کشور، مقابله با سازمان‌های تروریستی در افغانستان و بهبود امنیت منطقه، همگی نیازمند تعامل رسمی بیشتر با طالبان است. «اکونومیست» پیشنهاد کرد که انزوا تنها تندروهای طالبان را تقویت کرده است. در «فارن‌پالیسی» دو چهره برجسته به نام‌های «جاوید احمد» دیپلمات سابق افغانستان و «داگلاس لندن» افسر سابق عملیات سیا، فراتر رفته و از ایالات‌متحده خواستند تا روابط دیپلماتیک رسمی با دولت طالبان برقرار کند.

چنین استدلال‌هایی اغواکننده است. اگرچه ممکن است دورنما ناپسند باشد، اما برداشتن گام‌ها در جهت عادی‌سازی روابط با حکومت طالبان می‌تواند در خدمت تعدادی از اهداف اصلی سیاست خارجی ایالات‌متحده باشد. مقام‌های ایالات‌متحده به‌طور ادواری با مقام‌های طالبان در خارج از افغانستان به‌صورت موردی برای پیگیری اهداف بشردوستانه، حقوق بشر و مبارزه با تروریسم در افغانستان ملاقات کرده‌اند. چنین تلاش‌هایی باید ادامه یابد و ممکن است زمانی فرابرسد که برای واشنگتن منطقی باشد که حضور دیپلماتیک کامل در کابل را در نظر بگیرد. اما آن زمان هنوز نرسیده است. هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که [نشان دهد که] محاسبات طالبان تحت تاثیر نیاز مبرم به کمک‌های بشردوستانه یا حضور دیپلماتیک کشورها و سازمان‌هایی است که در کابل قرار داشته باشد که برخی انتظار داشتند اثر تعدیل‌کننده داشته باشد. درهرصورت، حکومت طالبان سخت‌تر شده است. همان‌طور که «شهرزاد اکبر» رئیس سابق کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و «مِلانه وِرویِر» سفیر سابق ایالات‌متحده در امور زنان جهانی تاکید کرده‌اند، یک حوزه انتخابی حیاتی وجود دارد که اگر ایالات‌متحده پیش از موعد با طالبان از نظر دیپلماتیک موافقت کند، آسیب بیشتری خواهد دید: زنان و دختران افغان. این تمایل وجود دارد که با قرار دادن آن در چارچوب گسترده‌تر چالش‌هایی که جامعه بین‌المللی در افغانستان با آن مواجه است، وضعیت اسفناک آنها نسبی‌تر شود. اما تا زمانی که طالبان اعلام نکند که مایل است به زنان و دختران حقوق اساسی اعطا کند، نمی‌توان تصور کرد که حضور رسمی ایالات‌متحده در کابل به‌جز تایید ضمنی استبداد تئوکراتیک و عمیق طالبان، چیز دیگری را نشان دهد.

مشارکت محدود

ایالات‌متحده سابقه طولانی در حفظ روابط دیپلماتیک کامل با رژیم‌های مستبد (اقتدارگرا) و حکومت‌هایی دارد که حقوق بشر را نقض می‌کنند. اگرچه روابط در بسیاری از موارد به‌دلیل جنگ یا تنش‌های سیاسی به حالت تعلیق درآمده، اما قطع روابط پایدار از سال 1945 تاکنون بسیار اندک بوده است. در حال حاضر، فهرست کشورهایی که واشنگتن کاملا از آنها دوری می‌کند، انگشت‌شمار است: افغانستان، ایران، کره‌شمالی و سوریه. علاوه بر این، انزوای دیپلماتیک به‌ندرت به اهداف خود دست یافته؛ همان‌طور که با استقامت حکومت‌ها در هر چهار کشور نشان داده شده است. افزون بر این، اگر واشنگتن به سمت یک رابطه رسمی‌تر با دولت طالبان حرکت کند، تنها نخواهد بود. جای تعجب نیست که یکی از کشورهایی که با کابل ارتباط دارد پاکستان است که روزگاری پناهگاه اصلی شورشیان طالبان بود. اما پاکستان به‌ندرت مدل معتبری را برای کشورهای دیگر ارائه می‌کند؛ اما طنز ماجرا اینجاست که امروز با حملات گروه‌های تروریستی - که همان متحدان سابقش هستند - در کابل مواجه است.

اما پاکستان البته تنها کشوری نیست که با طالبان تعامل دارد. عربستان سعودی و امارات متحده نیز به‌طور گسترده با رهبری این گروه وارد تعامل شده‌اند. شرکت‌های اماراتی قراردادهایی را برای اداره فرودگاه‌های افغانستان به‌دست آورده‌اند و سرپرست وزارت دفاع طالبان در دسامبر2022 با محمد بن‌زاید، رئیس امارات برای گفت‌وگو درباره همکاری ملاقات کرد. از محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان در حال دست دادن با ملا یعقوب، پسر ملا عمر بنیان‌گذار طالبان در عربستان سعودی به مناسبت حج، عکس گرفته شد. به گزارش رویترز، در ماه مه، نخست‌وزیر قطر، محمد آل‌ثانی، نشستی محرمانه با آخوندزاده در قندهار برگزار کرد. دورتر، وزیر خارجه طالبان با همتای چینی خود دیدار کرد. نمایندگان طالبان از اندونزی دیدن کردند و مقام‌های هند، اتحادیه اروپا و سازمان ملل هم از کابل دیدن کرده‌اند. این کشورها و سازمان‌ها دلایل مختلفی برای تعامل با طالبان دارند. برخی به‌دلیل تمایل به کمک به مردم افغانستان می‌خواهند با این گروه کار کنند. برخی دیگر می‌خواهند به حضور فزاینده سازمان‌های تروریستی در این کشور پاسخ دهند یا سعی در تعدیل سیاست‌های طالبان درباره زنان و دختران داشته باشند. برخی دیگر امیدوارند با نفوذ چین و روسیه در کشوری که ممکن است غنی از مواد معدنی حیاتی باشد، مقابله کنند. واشنگتن به‌نوبه خود مایل است همه این کارها را انجام دهد. حضور دیپلماتیک ایالات‌متحده همچنین می‌تواند کمک به بیش از صد هزار افغانی را که در طول دو دهه جنگ به نیروها و پرسنل آمریکایی کمک کردند؛ اما به‌دلیل تخلیه شتاب‌زده ایالات‌متحده در اوت2021 پشت سر گذاشته شدند، آسان‌تر کند. واشنگتن همچنین احتمالا درک بهتری از آنچه در داخل افغانستان اتفاق می‌افتد، خواهد داشت و می‌تواند سیاست را بر این اساس تنظیم کند.

نه زمان یا مکان

اما واشنگتن باید تحت مجموعه‌ای منحصربه‌فرد از محدودیت‌ها عمل کند. حملات 11سپتامبر القاعده به ایالات‌متحده عمدتا در افغانستان طراحی‌شده بود؛ درحالی‌که القاعده به لطف طالبان در آنجا از پناهگاهی امن برخوردار بود. سپس نیروهای ایالات‌متحده اولین دولت طالبان را سرنگون کردند و ائتلاف بین‌المللی را علیه شورشیان طالبان رهبری کردند. این گروه در جنگ طولانی علیه ایالات‌متحده اعلام پیروزی کرد و اکنون نیازی به دادن امتیاز نمی‌بیند. نمی‌توان از این میراث شانه خالی کرد و هر حرکتی برای نرم کردن خط واشنگتن علیه طالبان ممکن است واکنش سیاسی در داخل کشور ایجاد کند؛ به‌ویژه در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری در سال2024. در واقع، در اواخر ماه گذشته، رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان یعنی «مایکل مک کال» جمهوری‌خواه از تگزاس به آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات‌متحده، نسبت به اجازه دادن به مقام‌های آمریکایی برای سفر به افغانستان هشدار داد و استدلال کرد که هرگونه دیداری «خیانتی فاحش به خاطرات کشته‌شدگان و میلیون‌ها افغان خواهد بود که همچنان به یک افغانستان آزاد، مرفه و دموکراتیک امیدوار هستند.»

بااین‌حال، حتی بدون حضور رسمی در کابل، واشنگتن از زمان سقوط این شهر به دست طالبان چندان منفعل نبوده است. اگرچه کمک‌های بشردوستانه عمدتا از طریق سیستم سازمان ملل متحد و شبکه شرکای محلی آن ارسال می‌شود؛ اما ایالات‌متحده در بسیج تقریبا یک میلیارد دلار کمک برای مردم افغانستان پیشتاز بوده است. دلیل کمی وجود دارد که فکر کنیم حضور ملموس ایالات‌متحده می‌تواند این جریان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. اگرچه نیازهای جمعیت افغانستان هنوز سرسام‌آور است، اما نشانه‌هایی وجود دارد که اقتصاد افغانستان از برخی جهات در حال تثبیت است. بر اساس گزارش ماه ژوئن «رصد اقتصاد افغانستان توسط بانک جهانی»، «کالاهای اساسی غذایی و غیرغذایی در بازارهای بزرگ در سراسر کشور موجود است.»

دیپلمات‌های آمریکایی همچنین از زمان سقوط کابل، در همین ماه گذشته در قطر، با مقام‌های طالبان دیدار کردند زمانی که «تام وست» نماینده ویژه ایالات‌متحده در افغانستان، درباره حقوق بشر (به‌ویژه حقوق زنان و دختران) با امیرخان متقی (وزیر امور خارجه افغانستان) گفت‌وگو کرد و با مقام‌های بانک مرکزی و وزارت مالیه نیز مسائل اقتصادی را به بحث گذاشت. آنها همچنین درباره مسائل امنیتی گفت‌وگو کردند. حمله‌ای که نیروهای ایالات‌متحده در تابستان گذشته انجام دادند و ایمن الظواهری، رهبر القاعده، را در مرکز شهر کابل کشتند، احتمالا طالبان را متقاعد کرده که دوباره درباره حمایت آشکار از جهادگران بین‌المللی به تامل بپردازند. به گزارش سی‌ان‌ان، چند ماه بعد، «دیوید کوهن»، معاون سیا با «عبدالحق واثق» رئیس استخبارات طالبان دیدار کرد. اوایل سال جاری، «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی ایالات‌متحده به خبرنگاران گفت که مقام‌های آمریکایی «هر روز به شکل خستگی‌ناپذیر کار می‌کنند» تا مطمئن شوند که طالبان به تعهد خود پایبند هستند و اجازه نمی‌دهند که افغانستان به‌عنوان پناهگاه امن برای گروه‌هایی که قصد حمله به ایالات‌متحده را دارند، استفاده شود.

باز هم، سخت است که ببینیم حضور آمریکایی‌ها در کابل چه چیزی به این تلاش‌ها می‌افزاید. فشارهای دیپلماتیک از سوی دیگر کشورها و سازمان‌های بین‌المللی که در میدان حضور دارند، مانع از آن نشده است که طالبان حقوق دخترانی را که اکنون از مدارس متوسطه و مراکز ورزشی محروم شده‌اند، محو کنند. زنان باید خود را در ملأعام بپوشانند و اکنون تقریبا به‌طور کامل از کار در خارج از خانه، از جمله برای سازمان‌های امدادی بین‌المللی، منع شده‌اند. ماه گذشته، طالبان آخرین مکان‌های تجمع عمومی را که در دسترس زنان بود، با دستور تعطیلی تمام سالن‌های زیبایی حذف کردند. به زبان ساده، هیچ مدرکی مبنی بر اینکه سیاست‌های طالبان تحت تاثیر فشار خارجی قرار گرفته باشد، وجود ندارد. این گروه بدون هیچ واکنشی، مخالفان خود را سرکوب کرده و نزاع‌های داخلی را بدون دادن فرصتی برای بهره‌برداری به دشمنان خود مدیریت کرده است. آن‌گاه‌که اقداماتی را انجام داده که سایر کشورها را خوشحال می‌کند - مانند راه‌اندازی کمپین برای از بین بردن کشت خشخاش که به تجارت جهانی هروئین دامن زده است - این تصمیم را یک‌جانبه و به دلایل خاص خود گرفته است.

ممکن است لحظه‌ای فرابرسد که طالبان تصمیم به تغییر مسیر بگیرد. همان‌طور که «رونالد نیومن»، سفیر سابق ایالات‌متحده در افغانستان در مقاله‌ای در «The Hill» پیشنهاد کرد، واشنگتن باید در پاسخ به آنچه طالبان انجام می‌دهد انعطاف‌پذیر بماند و اقدامات اعتمادسازی مانند کاهش تحریم‌ها بر گروه‌ها و افرادی را که با مقام‌های طالبان همکاری می‌کنند، در نظر بگیرد که کمک مستقیم به افغان‌ها را دشوارتر می‌کند. اما هیچ‌کس نباید هیچ‌گونه توهمی درباره چشم‌انداز داشته باشد. قابل‌توجه است که دو سال پس از سقوط کابل، هیچ‌یک از 193دولت جهان طالبان را به رسمیت نشناختند؛ حتی پاکستان. در ژوئن گذشته، نماینده ویژه سازمان ملل متحد برای افغانستان به شورای امنیت گفت که تا زمانی که احکام محدودکننده زنان و دختران به قوت خود باقی باشد، به رسمیت شناختن طالبان «تقریبا غیرممکن است». با توجه به سابقه دشمنی بین ایالات‌متحده و طالبان - و تعهد به‌ظاهر تزلزل‌ناپذیر این گروه به سرکوب نیمی از جمعیت کشور - ایالات‌متحده نباید کشوری باشد که اولین گام‌ها را برای عادی‌سازی برمی‌دارد.

--> اخبار مرتبط
ارتباط یک‌میلیارد دلاری بایدن با طالبان 2