از منشور سازمان ملل تا تار سیبیل نداشته جان کری!
از شروع دولت تدبیر و امید که شعارش گفتگو و تعامل سازنده با دنیا بوده است 6 سال و از روز انعقاد قرار داد برجام حدودا 4 سال است که میگذرد، این درحالیست که اینروزها:
- نفتمان را نمیتوانیم بفروشیم
- اوضاع اقتصادی جالب نیست
- صنعت پایش میلنگد
- چشم انداز بازار ارز روشن نیست
- قیمت کالاها در بازار بی ثبات است
- بعد از دی ماه 96، قصه تلخ آبان 98 رقم خورده است
- تحریم ها هرروز بیشتر و هوشمندانه تر میشود
- نه تنها وزیر خارجه تحریم میشود، بلکه اجازه شرکت در سازمان ملل را نیز به او نمیدهند.
- در بودجه سال جدید با کسری قابل تاملی مواجه هستیم
- و مواردی دیگر ازین دست
اما چرا این فشار همه جانبه و به تبع آن عوارض ناشی از آن مانند موارد بالا هرروز بیشتر و بیشتر میشود !؟
دلایل متعددی میتوان برای آن برشمرد که دراین رهگذر به 4 مورد آن اشاره میکنم
1- تعریف ناصواب دولت از دنیا:
کلمه دنیا در فرهنگ لغات دولت، ترجمه شده به کشورهای انگلیس، فرانسه، آلمان، آمریکا.
این است که تعامل و گفتگوی سازنده با دنیا هم محدود شده است به همین 4 کشور.
تا جایی که حتی دولت از استرس ناراحت شدن این چهار کشور حاضراست سایر کشورهای جهان را نادیده بگیرد و حتی آدم حساب نکند. نمونه اش رفتاری که به تازگی با قدرت اقتصادی مثل چین داشته ایم.
کشورهای دیگر برای تعامل با ما باید التماس کنند و نامه فدایت شوم بفرستند و پای نامه را هم با خون خود وتک تک اعضای خانواده یشان امضا کنند، اما کافیست یکی ازهمین 4 کشور چشمکی ریز حتی تصنعی بزند تا دولت کف از دهانش فواران کند و با نهایت اشتیاق و ادکلن زده همراه با دسته گل خودش را به حضور برساند.
که اگر غیر از این بود، میبایست درین 6 سال اقلا ما با 50 کشور جهان پیمان پولی دو جانبه امضا کرده بودیم.
2- ناموسی کردن تصمیمات و اقدامات دولت
از برجام ناموسی ساخته اندکه نه کسی حق نگاه کردن به او را دارد، نه میشود درباره اش حرفی به زبان آورد، نه این ناموس حاضر است به خانه ایران پا بگذارد، نه اهل زندگی و همراهی کردن است و نه حتی میشود طلاقش داد، بلکه فقط و فقط اسمش در شناسنامه ایران ثبت شده است و بس؛ ولی دائما داماد وخانواده اش را به جان هم می اندازد و کام زندگی را تلخ میکند و هم این تازه دامادبخت برگشته مجبوراست بخاطرش حتی با بچه های محل هم گلاویز شده و زورآزمایی کند، اما جالب اینکه عروس ندیده ونیامده، همچنان ماه به ماه نفقه اش را میستاند، و هرروز هم مامور با حکم جلب به درب خانه میفرستدوآبرو درمحل برای خانواده داماد نگذاشته است.
که این مشت نشانه خروار است.
3- رفتارها و پیامهای متناقض و نگاه به بیرون:
فکر کنید بعد از هدف قرار دادن پایگاه عین الاسد توسط ایران، ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده، با کفش تنتاک و لباس ورزشی فلان تیم فوتبال دسته سومی در زمین گلف و انظارعمومی ظاهر شود؛ به نظر شما مردم ما، آمریکا و سایر نقاط جهان ازاین رویداد چه برداشتی خواهند کرد!! خود آقای روحانی با دیدن چنین صحنه ای، تحلیلش چه خواهد بود!!
این کاریست که دقیقا آقای روحانی در کسوت رییس جمهور ایران در طول سالهای ریاست برقوه مجریه کشور بارها و بارها به روش های مختلف آنرا انجام داده است.
در اوج اعمال تحریم های اقتصادی همه جانبه وکمرشکن آمریکاباهمکاری و همراهی بی کم وکاست اروپا خصوصا آلمان، و درست در روزهایی که شعار سالش حمایت از کالای ایرانی است، رییس جمهور ایران با کلاه مارک پوما که برندی آلمانی و لباس ورزشی مارک آندرا آمور آمریکایی به تله کابین توچال میرود.
آیا با این اوصاف اروپایی ها و امریکایی ها عزم دولت برای تحقق اقتصاد مقاومتی را باور میکنند!؟
اروپایی ها و امریکایی ها به کنار؛ داشتن این عزم جدی برای تکیه بر توان داخلی را مردم چگونه باورکنند!؟ از اقتصاد مقاومتی که بگذریم، فرض کنیم ایشان متوجه این موضوع نبوده؛ آیا واقعا کسی در آن نهاد عریض و طویل ریاست جمهوری با بودجه ای که سال به سال بر حجمش افزوده شده نبودکه به ایشان بگوید پوشیدن این دو مارک متعلق به کشورهای تحریم کننده، توسط رییس جمهور کشور تحریم شونده و به قول خود جنابشان تحت شدیدترین جنگ اقتصادی است، چه پیامهایی را به دنیا مخابره میکند!؟
یا در داخل کشور و دربرخورد با سایر جناح ها، کارشناسان، منتقدین و دلسوزان چپ و راست، زبانشان گزنده، رفتارشان دافع و چهره شان چنان عبوس، اخمو و مغضوب است که نگو و نپرس
در واقع رفتارایشان در مسند ریاست قوه مجریه عینا مصداق این آیه قرآن است که با دشمنان با قاطعیت و محکم و با دوستان لطیف و مهربان، منتهاکاملا بر عکسش.
4- منفعل بودن و خوش بینی بیش از حد به اروپا و امریکا
سال 98 هم مثل این 4 سال رو به پایان است،
و یک سوال مشترک ذهن خیلی ها را به خود مشغول کرده است. رییس جمهور دقیقا تا چه روزی امیدوارانه انتظارمیکشد و چشم به راه دوخته است تا اروپایی ها بیایند و بخاطر عدم پایبندی این چند ساله و بلکه 100 ساله به تعهداتشان، با اشک و التماس از او حلالیت بطلبند و کل تعهداتشان را یکجا در یک فقره چک بین بانکی تقدیم جنابش کنند!؟
آیا ایشان همچنان انتظار یک معجزه در حد شکافتن نیل از برای موسی کلیم را دارد!؟
تازه پیکرحاج قاسم و دیگر همرزمانش را به خاک سپرده ایم.
ملت ایران آشکارا دید به جز کشورهایی که تعامل با آنهارا دراین سالها هیچ وقت جدی نگرفته ایم، هیچ کدام از طرف های غربی، ترورناجوانمردانه سربازان غیور وطن را در یک سفر رسمی و دریک فرودگاه بین المللی محکوم که نکردند هیچ، از یک ابراز تاسف سطحی هم دریغ کردند و از آن بالاتر؛ حتی تاسف نخوردنشان را نیز همچون نخست وزیر انگلیس به صراحت ابراز کردند. اما در عوضش تا دلتان بخواهد گام پنجم کاهش تعهدات هسته ای و هدف قرار دادن پایگاه امریکایی ها در واکنش به شهادت عزیزانمان را به شدت محکوم کردند و هم از اعماق جان چه تاسف ها که نخوردند.
حتی وزیر خارجه فرانسه علنا تهران را ناقض برجام خواند.
اما براستی چند قاسم سلیمانی دیگر باید به مسلخ بروند، چقدردیگر باید تحریم شویم و مردم در فشار باشند و چندبار دیگر باید به وزیرخارجه مان برای قدم گذاشتن در سازمان ملل ویزا ندهند تا ایشان باور کنند روابط بین الملل بر اساس قدرت و زور و حق وتو اعمال میشود و نه بر اساس متن منشور سازمان ملل و انسانیت و مرام و معرفت و قول و امضا و تار سیبیل نداشته جان کری!! ایشان در حالی که سالها جزو بالاترین تصمیم گیران امنیتی و مذاکراتی ایران بوده اند، در فاجعه ای ملی اعلام میکنند: من فکر نمیکردم آمریکا (ترامپ) از معاهده برجام خارج شود!! آیا دارید با ما شوخی میکنید!!
اصلا سوال اساسی این است که چرا باید جوری توافق کنیدکه بتوانند به تعهداتشان عمل نکنند یا هروقت دلشان خواست، بدون هیچ هزینه ای از آن بیرون بیایند!! در خانه را چهار طاق باز گذاشته اید و میگویید فکر نمیکردیم دزد خانه را غارت کند!!
انتظار داشتید گرگ بجای دریدن شکم سایر حیوانات کاهو وکلم بخورد!!
با اعتماد بیش از حد تیم مذاکره کننده به طرفهای غربی و نشنیدن صدای منتقدین، به توافقی رسیدیم که امروز معلوم می شود، درست بسان همان امان نامه ای است که پشت قرآن برای دکترحشمت، انقلابی بزرگ اما بیش ازحد خوش بین نهضت جنگل نوشته و امضاکردند که در نهایت به اعدام خود ایشان ختم شد. آمریکا آمریکاست، و با کارنامه اقلا ده ها کودتا، دخالت نظامی و جنگ اگر بخواهد به قول ها و تعهداتش عمل کند که دیگر آمریکا نیست. تاریخ آمریکا بیشمار گواه بر این ادعا دارد. نکند فکر می کنید با حواریون حضرت مسیح توافق کرده اید!!
گیریم هیچ مشاوری مذاکرات کره شمالی با کلینتون را به ایشان گوشزد نکرده است که با آمدن بوش چطور زدند زیر میزمذاکره و همه وعده هایشان، آیا خروجی مذاکرات سعد آباد هم از یادشان رفته است!! در دوره ای که تمام شروطشان را پذیرفتیم و داوطلبانه کلی خودمان را تعلیق کردیم و در نهایت تواضع آبراهام لینکلن را شهید خواندیم و کم مانده بود برای خانواده اش رسما حقوق ماهیانه از بنیاد شهید مقرر کنیم که اسممان در لیست کشورهای محور شرارت قرار گرفت. در جدیدترین اظهار نظر، معاون اول دولت به تاسی از آقای روحانی در سخنرانی بهت آور دیگری فرمودند: اصلا فکر نمیکردم روزی هند نفت مارا نخرد، یعنی زدن این حرف وداشتن نگاهی چنین سطحی به مقولات حوزه سیاست از یک دانشجوی ترم دو علوم سیاسی بعید بود، چه برسد به کسی که عمرش را در مناصب مختلف و مهم دولتی گذرانده است.
همه میدانیم نفت فروش نمیرود، درآمد های ارزی ایران بسیارمحدود شده، این را درک میکنیم. اما واقعا درک نمیکنیم چرا دولت نمیخواهد و یا دوست ندارد به اروپایی ها فشار بیاورد تا به تعهداتشان عمل کنند!! تازه وزیر خارجه انگلیس با لحنی تحکم آمیز میفرمایند ایران باید مذاکراتی جدید رابپذیرد و این تنها راه برای خروج ایران از انزوا است.
در مذاکرات جدیدهم، امتیازات جدید میخواهند وگرنه مثل ما عاشق و سینه چاک مذاکره نیستند. همین الان هم انگلیسی ها بیکار ننشستند و همزمان با خروج از اتحادیه اروپا میخواهند یک نظام تحریمی مستقل از اتحادیه برایمان مهیا کنند که وزیر خارجهاشان نیز خبر تدوین آن را در آینده ای نزدیک اعلام کرد.
اما میبینیم نتیجه آنهمه مذاکراتمان تا به امروز؛ خروجی جز تحریم های بیشتر و سخت تر بدنبال نداشته است.
از این روگام پنجم کاهش تعهدات برجامی هم بیشتر شبیه به یک شوخی بود تا اولتیماتوم.
بعد از سالها مذاکره و چشم انتظاری ملت، تازه برگشتیم به شرایطی که حاصلش شد هیچ و بلکه فراتر از هیچ، البته به غیر از منزوی کردن امریکا توسط برجام. برجامی که از اول یک روز حالش خوب نبود، روزدیگر تب داشت، یک روز دل درد شد، یک روز حالت تهوع، یک روز در بخش اورژانس بستری شد، روز دیگر در آی سی یو، فردایش در سی سی یو، حالاهم که مرده خرج بیمارستان وکفن ودفنش افتاده گردن ملت وبااینهمه تازه به اتهام اهمال درمراقبت وپرستاری ازین به بعد سروکارمان با دادگاههای بین المللی خواهد بود.
از معامله ای که کردیم و هزینه اش را هم بسیار بیشتر از ارزشش پرداخته ایم، فقط و فقط زنبیل خالی اش دردست ما مانده، آنگاه آقای رییس جمهور طرفهای دیگر قرارداد را تهدید میکنند که اگر به برجام باز نگردید، این زنبیل را در هوا میچرخانم!!
با اینهمه فشار همه جانبه سیاسی، اقتصادی، رسانه ای، تحریم وزیر خارجه و ترورفرماندهان عالیرتبه مان؛ آیا بهتر نبود اعلام میکردید دیگر توافق یک طرفه ی برجام را به رسمیت نمیشناسید و عملا از آن خارج میشدید، تا حداقل اروپایی ها به خودشان تکانی بدهند!! آیا یکی از اصلی ترین زمینه های وقوع حوادث دی 96 و آبان 98 غیر از اثر فشار تحریم ها و به تبع آن مشکلات معیشتی بود!؟ مردم آگاهند که دولت در شرایط سختی قرار دارد، اما واقعا نمیدانند چرا دولت دلش میخواهد همچنان خود و مردم را در شرایط سخت و سخت تر فرو ببرد اما خار به دست اروپایی ها نرود!!
و اما سخن پایانی
جناب رییس جمهور صدها بار بیانیه داده اید اگر اروپا به برجام برگردد ما هم برمیگردیم، به همه طرف ها هم خاطرنشان کردید از تو به یک اشاره، از من به سر دویدن، اما آقای روحانی، بعد از گذشت بیش از 1000 روز از انعقاد این توافقنامه؛ اروپا وامریکادیگر چگونه باید بگویند که به برجام بدون انجام تعهد؛ صادقانه و مخلصانه پایبند و به برجام همراه با انجام تعهد عمرا که باز گردند!؟
تمام مردم کوچه و بازار این را متوجه شده اند، اما چراشما نمیخواهید این واقعیت را قبول کنید!! ادامه اشتباه و پافشاری بر یک اشتباه از خود اشتباه هم فاجعه آمیز تر است.
جناب رییس جمهور
ناموس حقیقی همه ما این آب و خاک، مردم و منافعش هستند، نه هیچ چیز دیگر.
با اینهمه؛ ماهی را هر وقت از آب بگیرید، تازه است. عمر دولت شما به زودی تمام خواهد شد، و شما میمانید و هزاران اماواگر و نقدها و پیشنهادهای شنیده نشده و برجامی که باغش نه تنها برای مردم که حتی برای شما هم نه گلابی داشت، نه درخت، نه سایه و نه حتی آبرو. لطفا به خاطر خودتان هم که شده، دراین مدت زمان باقی مانده؛ آبروی دولت تدبیرو امید را نجات دهید