اصلاح تجمع جمعیتی و مقاومسازی بناها راهکار کاهش خسارات زلزله
تهران - ایرنا - ایران کشوری است که بسیاری از مناطق آن روی گسل قرار دارند و هرازگاهی شاهد زلزلههای خفیف تا شدید در شهرها و استانهای آن هستیم که معمولا با خسارات جانی و مالی همراه هستند؛ خساراتی که اساتید زلزلهشناسی برای کاهش آن موضوعاتی مانند کاهش تجمع جمعیتی و مقاومسازی بناها را مطرح می کنند.
به گزارش خبرنگار گروه علم و آموزش ایرنا، مهدی زارع در برنامه گفتگوی علمی با عنوان «بررسی میزان آسیب پذیری سازه های مناطق مختلف کشور در برابر زلزله» که با همکاری رادیو گفت و گو به مناسبت روز پنجم دی «روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی» در استودیوی خبر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، اظهار داشت: وقوع زلزله بم در پنجم دی ماه سال 1382 درسی مهم به ما داد؛ در آن زمان یک تجمع جمعیتی حدود 100 هزار نفری در کنار یک گسل فعال که از شهر بم رد می شد، مستقر شده بود و با وقوع زلزله یک سوم جمعیت حاضر در شهر از بین رفتند. این مساله به ما می آموزد که از تجمع جمعیتی در مناطق زلزلهخیز مانند تهران باید اجتناب کرد و تا جایی که امکان دارد باید بار جمعیتی این مناطق را کاهش داد تا خسارات کمتر و مدیریت بحران آسان تر شود.
وی ادامه داد: ما همه اتفاقات ماقبل زلزله بم حتی آنهایی که در مجاورت شهرها اتفاق افتاده بودند مثل زلزله بوین زهرا دهه شهریور 1341، زلزله طبس 25 شهریور 1357 و حتی زلزله منجیل 31 خرداد 1369 که می توانیم بگوییم اولین زلزله رخ داده در یک منطقه مدرن شهری و دارای تاسیسات مانند سد، نیروگاه، جاده و پل که موجب خسارات فراوانی شد، مورد بررسی و مطالعه قرار داده بودیم.
زارع گفت: اما در منطقه منجیل این جمعیت متمرکزی که در زلزله بم در یک جا بودند، وجود نداشت. طبق برآوردهای ما در کل منطقه منجیل در زلزله 31 خرداد 1369 در کل منطقه حدود 100 تا 110 هزار نفر ساکن بودند که البته حدود 30 تا 40 هزار نفر از جمعیت این شهر آسیب دیدند.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله اضافه کرد: در زلزله بم نخستین بار بود که چنین جمعیتی متمرکز و یک جا در کنار کانون زلزله مستقر بودند و آن آسیب مهم را شاهد بودیم. نکته مهم زلزله بم که باید از آن برای مدیریت بحران زلزله احتمالی تهران استفاده کرد، این است که اگر کانون زلزله بم فقط 20 کیلومتر دورتر بود یعنی از جایی که گسل گسیخته شد، 20 کیلومتر به سمت شمال یا 20 کیلومتر به سمت جنوب بود، شاید 300 نفر هم در زلزله بم کشته نمی شدند.
وی توضیح داد: ما تقریبا 2 زلزله شبیه به زلزله بم را با بزرگای اندکی کمتر از زلزله بم (6.5) و حدود 6.4 و 6.3 در فاصله یک دقیقه در روز 23 آبان 1400 در 50 کیلومتری شمال بندرعباس در شهر فین تجربه کردیم.
زلزله های فین در استان هرمزگان در فاصله یک دقیقه اتفاق افتادند که فقط یک کشته داشت و مهمترین دلیلش این بود که در شعاع حدود 15 کیلومتری کانون زلزله هیچکس زندگی نمی کرد. البته جمعیتی بیرون بودند و مردم بسیار وحشت زده شدند، زلزله در بعدازظهر بود و 2 بار اتفاق اتفاق افتاد. همین مساله سبب شد که در اتفاق اول مردم هوشیار شدند. همه این ها در کم بودن آسیب وارده موثر بود. ولی این نکته بسیار بسیار مهم است که اگر تجمع جمعیتی در اطراف کانون زلزله و جایی که گسل عبور می کند زیاد باشد، آسیب پذیری بالا است.
این استاد زلزله شناسی اظهار داشت: شهر تهران موقعیتی مانند شهر تبریز دارد؛ منتهی به جهت تجمع جمعیتی، تهران حادترین وضعیت را از نظر وقوع احتمالی زلزله در ایران دارد. بیشتر مناطق تهران از سمت شمال یا جنوب، نزدیک پهنه گسل های مختلفی که فعال هم هستند، قرار گرفته اند. در پهنه شمال تهران یک جمعیت حدود 2 میلیون و 200 هزار نفری داریم که در پهنه گسل فعال زندگی می کنند. در غرب تهران دشت شهریار و ملارد را داریم که در آنجا به دلیل تخلیه آب زیرزمینی در حدود 30 سال گذشته میزان نشست زمین در بعضی جاها بین 12 تا 16 متر طبق سنجش های سازمان نقشه برداری کشور ثبت و گزارش شده است.
وی گفت: همه این ها به ما می گوید اگر با همان ذهنیتی که درس زلزله بم به ما داد بخواهیم با این مساله برخورد کنیم، یکی از کارهای مهمی که باید انجام بدهیم این است که از تجمع جمعیتی در شهر تهران اجتناب شود و این تجمع و بار جمعیتی بیشتر نشود و حتی کمتر شود. برای مدیریت بحران و کاهش ریسک زلزله در آینده، هیچ راه حل بی خسارتی نداریم و همه راه حل ها دچار ضرر و خسارت هستند منتهی هوشمندی این است که کدام راه حل را انتخاب کنیم و چه برنامه ای را در نظر بگیریم که خسارت کمتری را ایجاد کند.
زارع در پاسخ به این سوال که چه رابطه ای بین گسل ها و زمین لرزه وجود دارد، اظهار داشت: بیشتر زلزله هایی که ما به عنوان زلزله های مخرب می شناسیم و در دنیا گزارش می شوند، ناشی از حرکت گسل ها هستند. گسل ها شکستگی های ثانویه و ناپیوستگی های ثانویه در پوسته زمین هستند که در آنها تغییر مکان اتفاق افتاده است. اگر آن تغییر مکان ها و جنبش که معمولا بعد از یک دوره تمرکز تنش و قفل شدگی در آن صفحه رخ می دهد، به صورت ناگهانی اتفاق بیافتد، در آن صورت ما با زلزله مواجه می شویم.
وی افزود: اگر آن تغییر شکل و جابه جایی به تدریج و به حالت خزش رخ بدهد ما با زلزله به مفهوم زلزله بزرگ دیگر مواجهه نمی شویم؛ یا زلزله های بسیار کوچکی اتفاق می افتد یا اساسا تغییر شکل های بی لرزه را مشاهده می کنیم. خوشبختانه در کشور ما تقریبا حدود 90 درصد تغییر شکل هایی که در پوسته اتفاق می افتد، بی لرزه هستند و فقط 10 درصد از آنها هستند که لرزه زا هستند و در اثر شکستگی در دل گسل ها اتقاق می افتند. بنابراین گسل ها در صورتی که دچار جابه جایی ناگهانی بشوند، می توانند به عنوان مسبب و منشاء وقوع زمین لرزه تلقی شوند.
بناهای تاریخی جدای از مرمت نیاز به مقاوم سازی دارند
استاد پژوهشکده مهندسی سازه و بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران در ایران، با تاکید بر اینکه مرمت و مقاومسازی بناهای تاریخی نیاز به تفکیک و جداسازی دارند، گفت: به نسبت هزینه به فایده ای که ما می توانیم از تفکیک موضوع مرمت و مقاوم سازی این بافت ها داشته باشیم، می توانیم سود کلانی برای کشور در بحث جلوگیری از خسارات زلزله به ارمغان بیاوریم.
فریبرز ناطقی الهی در ادامه این نشست علمی در پاسخ به این سوال که آیا مدیریت خطرپذیری و بحران در سازه های فرهنگی و بافت های قدیمی شهری در ایران اتفاق افتاده و اگر اتفاق افتاده چه مقدار است، اظهار داشت: یکی از مهمترین بحث هایی است که در کشورهای که دارای قدمت و تمدن تاریخی مطرح است، همین محافظت از بناهای تاریخی در برابر حوادث و بلایای طبیعی است. کشوری مثل میانمار، ایتالیا و کشورهای دیگری هستند که سرمایه گذاری زیادی روی این موضوع داشته اند.
وی ادامه داد: متاسفانه در کشور ما با توجه به اینکه زلزله هنوز جایگاه اصلی خود را پیدا نکرده و اهمیت چندانی به آن داده نمی شود، ورود به بحث ساختمان های تاریخی یک مقدار به تاخیر افتاده است. تلاش ها و صحبت هایی درباره این مساله بوده است؛ به یاد دارم که حدود 10 سال پیش در سمیناری درباره میراث فرهنگی و مقاوم سازی آثار باستانی در مقابل زلزله صحبت های داشتیم و قرار شد که کمیتهای تشکیل و کارها دنبال شود اما متاسفانه این مقاوم سازی ها در قالب مرمت و تعمیر انجام می گیرد و با توجه به اینکه بافت های قدیمی و ساختمان های قدیمی دارای ساختار و مصالح خاصی هستند ما باید برای این ها روش های مناسب مقاوم سازی را طراحی و آن را توسعه دهیم اما این مساله در ایران به خوبی انجام نمی شود.
استاد پژوهشکده مهندسی سازه اضافه کرد: ما تا زمانی که بین موضوع مرمت و مقاوم سازی بناهای تاریخی در کشور تفکیک قائل نشویم، این دو موضوع با هم ادغام خواهند شد و کار را خراب خواهند کرد. متاسفانه این مساله اکنون هم در حال رخ دادن است؛ در قالب بحث مرمت گفته می شود که داریم مرمت و بازسازی می کنیم اما این بحث کاملا غلط است.
وی افزود: سرمایه گذاری روی آثار تاریخی با توجه به تکنولوژی و مسائلی که امروزه می بینیم برای مردم دغدغه خاصی ایجاد کرده است. مردم دنیا امروز حاضرند برای دیدن بافت های تاریخی و ساختمان های قدیمی هزینه های خوبی را تقبل کنند. ما نمونه های آن را در کشور ترکیه شاهد هستیم که سیل مردم برای دیدن یک یا دو مسجد یا بنای تاریخی وارد این کشور می شوند و دلارها در این کشور خرج می کنند. یا در کشور چین، تنها ساختمان های قدیمی در چین است که مردم را از تمام کشورهای دنیا برای بازدید جذب می کند. از این رو اگر ما یک مقدار عمیق فکر کنیم، به نسبت هزینه به فایده ای که می توانیم از تعمیر، مرمت و مقاوم سازی این بافت ها داشته باشیم، می توانیم سود کلانی برای کشور به ارمغان بیاوریم.
مهدی زارع در ادامه این نشست علمی در پاسخ به این سوال که آیا عوامل انسانی می تواند باعث به وجود آمدن زلزله شود، افزود: انواع مختلفی از فعالیتهای انسانی در مقیاس بزرگ وجود دارد که میتواند باعث ایجاد زلزله شود. زمین لرزه های طبیعی معمولا در امتداد گسلها رخ می دهند، اما زمین لرزه های ناشی از فعالیت انسان می توانند در مناطقی اتفاق بیفتند که با فعالیت لرزه ای قبلی مرتبط نیستند. بیش از 700 مکان شناسایی شده اند که در آنها در سده بیستم فعالیت های انسانی باعث زمین لرزه شده است.
وی گفت: بمب تزار بمب هیدروژنی هوایی و قدرتمندترین سلاح هسته ای توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق تولید و در 30 اکتبر 1961 (9 مهر 1340) آزمایش عملی شد. این بمب با چتر نجات از یک هواپیما پرتاب و به طور خودکار در ارتفاع 4000 متری منفجر شد و بزرگترین زلزله به دست بشر را ایجاد کرد. این بمب هیدروژنی قدرت انفجاری معادل 56 مگاتن ماده منفجره و زلزله ای با بزرگای 7.5 تا 8 را درپی داشت. مثل اینکه 3800 بمب شبیه آن که در هیروشیما اتفاق افتاد، به طور همزمان منفجر شود!
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله افزود: نیکیتا خروشچف، نخستوزیر وقت شوروی، در ژوئیه 1961 دستور ساخت یک سلاح 100 مگاتونی را صادر کرد. اگرچه در نهایت بمبی با نصف این قدرت ساخته شد با این حال تا شعاع 35 کیلومتری نابودی مطلق در پی داشت و ارتفاع قارچ بمب به 60 کیلومتر رسید.
زارع با اشاره به اینکه بسیاری از زمین لرزه های ناشی از فعالیت انسان مانند معدن کاری، انفجار، ایجاد ضربات بزرگ بر زمین و نظایر آن خفیف هستند و خسارات زیادی ایجاد نمی کنند، گفت: شرکتها برای استخراج منابع طبیعی در زیر سطح زمین حفاری میکنند، حفرههای باقیمانده میتوانند باعث بیثباتی شوند که منجر به فروریختگیها و در نتیجه زمینلرزه میشود. زلزله های حاصل معدنکاری به طور معمول با بزرگای کمتر از یک تا حدود 2.5 ثبت می شوند. چنین زلزله هایی تقریبا هر روزه در پیرامون تهران رخ می دهند.
این استاد زلزله شناسی با اشاره به اینکه ساخت سدهای بزرگ نیز می تواند باعث زلزله شود، ادامه داد: سدهای بزرگ می توانند از طریق آنچه لرزه خیزی ناشی از مخزن نامیده می شود، باعث ایجاد زلزله شوند. دانشمندان شواهدی ارائه کرده اند که لرزش ها را با بالا و پایین رفتن مخازن بیش از 70 سد در سراسر جهان مرتبط می کند. مخازن می توانند فراوانی زمین لرزه ها را در مناطقی با فعالیت لرزه ای بالا افزایش دهند و باعث وقوع زلزله در مناطقی شوند که تصور می شد از نظر لرزه ای غیرفعال هستند. به عنوان مثال، تقریبا 80 هزار نفر در سیچوان چین در زلزله 12 مه 2008 با بزرگای 7.9 ناشی از 320 میلیون تن آبی که در مخزن زیپینگپو سد بزرگ روی گسل شناخته شده جمع شده بود، جان خود را از دست دادند. زیپینگپو سدی به ارتفاع 156 متر روی رودخانه مین، شاخه ای از یانگ تسه در سال 2006 تکمیل شد. سد زیپینگپو در 5.5 کیلومتری مرکز زمین لرزه 2008 ونچوان قرار داشت.
وی یادآور شد: یکی دیگر از فعالیتهای انسانی که باعث زمینلرزه میشود، شکستگی هیدرولیکی برای استخراج نفت و گاز است؛ از جمله فعالیت تزریق فاضلاب با فشار بالا که معمولا با شکستگی همراه است. در این فرآیند، آب، ماسه و مواد شیمیایی تحت فشار به زیر زمین پمپ می شوند تا سنگ ها را بشکنند و منابع طبیعی آزاد شوند. نفت و گاز طبیعی، خود را از طریق شکستگی ها به سطح میرسانند، آب و مواد شیمیایی و فاضلاب جمع آوری شده نیز که دوباره به اعماق زمین تزریق می شوند، با عبور از همین شکستگی ها باعث ایجاد زلزله می شوند. همچنین تخلیه آبهای زیرزمینی موجب تحریک گسلها می شود.
فریبرز ناطقی الهی بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران در ایران در ادامه این نشست علمی در پاسخ به این سوال که آیا مدل سازی خطرپذیری و ارزیابی خسارات و تبعات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی زلزله در ایران انجام شده است، افزود: مطالعات جامع برای داشتن یک الگوی کامل، در ایران نداریم. در زلزله رودبار و منجیل فعالیت های گسترده ای درباره مسائل مهندسی زلزله و مدیریت بحران برای نخستین بار به صورت جدی مطرح و ساختار و برنامه آن هم کامل شد.
استاد پژوهشکده مهندسی سازه ادامه داد: بعد از زلزله ویرانگر بم همان موقع بود که پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله با حمایت یونسکو در ایران تاسیس و فعالیت های بسیار زیادی در این زمینه ها شروع شد. تقریبا 30 سال است که ما به صورت جدی به این قضیه پرداخته ایم. در قسمت مهندسی سازه به دلیل پیشینه مهندسی که ایران داشته، فعالیت های خوبی در کشور انجام شده و حتی در سطح بین المللی کارهای ایران قابل قبول بوده است.
وی توضیح داد: در خصوص زلزله شناسی هم فعالیت های زیادی انجام شده است. تلاش کردیم فضایی برای مدیریت بحران و مدل سازی ایجاد کنیم با این هدف که وقتی یک ساختمان را مقاوم می کنیم، چند نفر را نجات می دهیم اما اگر یک سیستم را برای یک شهر پیاده کنیم جمعیت انبوهی را نجات می دهیم. برای همین وارد برنامه ریزی مدیریت بحران با فرضیه های جدید شدیم.
ناطقی الهی افزود: آنچه تاکنون انجام شده مدیریت امداد و نجات است یعنی فعالیت های بعد از وقوع حادثه آن هم به صورت موردی مطالعه شده به این شکل که هر کسی در مطالعه موردی خود نگاه خاص خود در مدل سازی را داشته است و به شکل جزیره ای نتایجی گرفته اند که وابسته به فرضیه ای است که با آن شروع کرده اند. در نتیجه همه این مطالعات قابل تجمیع نیستند.
وی گفت: توصیه من به شهرداران و مسوولان حوزه مدیریت بحران این است که مطالعات را بر اساس فرضیات مشترک قرار دهند و نتایج را ترکیب و یک مدل جامع تری ایجاد کنند. در این شکل تاکنون 2 کار مهم انجام شده است یکی از سوی جایکا ژاپن بود که البته مورد نقد من است و کار دیگری در 1374 برای مرکز مطالعات شهرداری تهران توسط خودم و پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی انجام شد که منطقه به منطقه به قضایای مربوط به زلزله نگاه کردیم. اما پاسخ اصلی به سوال شما این است که به رغم سوابق زلزله هنوز مدلی برای چنین ارزیابی هایی نداریم.
مهدی زارع در ادامه این نشست تخصصی در پاسخ به این سوال که آیا از روش های نوین پیش یابی زلزله در ایران استفاده می شود، گفت: تاکنون پژوهشها و مطالعات متعددی در مورد روشهای پیشبینی زلزله طی 2 دهه گذشته و به ویژه پس از زلزله بم در ایران انجام شده و همچنان دنبال می شود که از میان آنها می توان به موارد مهم زیر اشاره کرد.
وی افزود: از آنجا که داده های لرزه ای با حجم و کیفیت خوبی در دسترس است، می توان پیش نشانگرهای لرزه ای مانند تغییر احتمال رخداد زمینلرزهها، نبود لرزهای در گرههای لرزهخیز، الگوهای لرزهای اخطاردهنده و بیهنجار، رخداد پیشلرزهها، تغییر نرخ لرزهخیزی و پارامتر b-value تغییرات نسبت سرعت انتشار موج فشاری به موج برشی، تغییرات ناهمسانگردی سرعت امواج لرزهای مهاجرت خردلرزه ها، انتقال تنشهای لرزهای، ناهنجاری دمهای موج برشی و طیف افت تنش زمینلرزههای کوچک را مورد مطالعه و تحقیق قرار داد.
استاد پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله ادامه داد: همچنین از روشهای آماری پیشرفته در جهت مطالعه توزیع زلزله ها و نرخ لرزه خیزی مناطق ایران استفاده میشود که این مهم با همکاری با سازمانهای دولتی تولیدکننده اطلاعات مکانی و مکان مرجع مانند سازمان نقشه برداری کشور، سازمان زمین شناسی، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، سازمان فضایی و مرکز آمار ایران، از داده های آنها در ایجاد بانک اطلاعات و مطالعه پیشنشانگرها استفاده می شود. همچنین مطالعات نظری مانند دینامیک غیرخطی لیتوسفر و ارتباط با آن با پیش بینی زلزله، به مطالعات پیشبینی زلزله در ایجاد یک پایه قوی تئوری بسیار کمک می کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا در ایران، منطقه ای مصون از زلزله وجود دارد و مهم ترین مناطق زلزله خیر ایران کدامند، اظهار داشت: ایران در ناحیه ای فعال از نظر جنبایی پوسته قرار دارد که بخش بیشترش بدون لرزه و بخش کوچکی از آن به صورت زمینلرزه خودنمایی میکند. این منطقه هر ساله زلزلههایی با بزرگای مختلف را تجربه میکند. برخی از آنها ممکن است به بزرگای 8 برسند (به عنوان مثال زلزله مکران - هفتم آذر 1324، با بزرگای 8.1). بسیاری از زمین لرزه های ویرانگر با بزرگای 7.0 یا بیشتر در طول قرن گذشته در ایران رخ داده اند مانند زلزله سلماس (17 اردیبهشت 1310 با بزرگای 7.1) و زلزله 10 شهریور 1341 بویینزهرا (با بزرگای 7.1) و زلزله 31 خرداد 69 منجیل با بزرگای 7.3 که شناخته شدهتر هستند. ولی زمینلرزه ای با بزرگای کمتر از هفت نیز در همین قرنی که گذشت در ایران فاجعه آفرین شدند زلزله پنجم دی ماه 1382 بم با بزرگای 6.5 بود که به موجب آن 26 هزار و 271 نفر کشته شدند. بدین ترتیب و بر پایه آمار قرنی که گذشت، ایران گرچه محل رخداد حدود 2 درصد از زلزلههای جهان است، ولی حدود 6 درصد از تلفات زلزلههای دنیا از ایران گزارش شدند.
زارع توضیح داد: مناطق کمخطر از نظر زلزله در کشورمان عمدتا مناطقی هستند که کسی در آنها زندگی نمیکند، مانند منطقه کویر لوت یا بخشی از کویر مرکزی ایران که جزو مناطقی هستند که لرزه خیزی کمی دارند و کسی هم در آنجا زندگی نمیکند. اما از جمله نواحی کمتر لرزه خیز که میزان تغییر شکل پوسته نیز در آنها کمتر از سایر نواحی است، نوار سنندج - سیرجان است که شامل استان اصفهان، کردستان، مرکزی و همدان میشود که از لرزهخیزی پایینی برخوردار است. همچنین ناحیه دشت خوزستان از جنوب اهواز به سمت آبادان و خرمشهر نیز همین وضعیت را دارد. این مناطق، مناطق کملرزه هستند چرا که مثلا در اصفهان هر 2 تا 3 هزار سال یک زلزله 6.5 تا 7 و هر 8 هزار سال یک زلزله بالای 7 اتفاق میافتد اما در منطقهای مثل جنوب البرز که تهران هم در آن جای گرفته هر 200 سال انتظار زلزلهای با بزرگای 6.5 تا هفت و هر سه هزار سال انتظار وقوع زمین لرزه ای با بزرگای 7.5 را داریم. به همین دلیل به منطقه البرز منطقه خطرناک از نظر زلزله گفته میشود و منطقه اصفهان به طور نسبی منطقه ای کمخطر است. حوالی شهرهای خوانسار و گلپایگان در نوار سنندج - سیرجان منطقه خوبی برای سرمایهگذاری درازمدت و انتقال پایتخت است هم منطقه ای با لرزه خیزی کمتر است، هم از مرزها دور است.
در تکمیل این سوال فریبرز ناطقی الهی بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران در ایران در این خصوص تذکری به این شرح داد: البته توجه داشته باشید وقتی گفته می شود لرزه خیزی یک منطقه پایین است، به این معنی نیست که دیگر نیازی به رعایت ضوابط ساخت و زلزله نیست هیچ منطقه ای را نباید امن کامل دانست مثلا زلزله کوبه ژاپن در جایی رخ داد که در نقشه پهنه بندی ژاپن به عنوان منطقه خطرناک تعیین نشده بود اما فاجعه ای به آن بزرگی را مشاهده کرد.
به گزارش ایرنا، همه ساله روز پنجم دی ماه، سالروز زلزله غم انگیز بم به عنوان روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات آن گرامی داشته می شود؛ زلزله ای که با وقوعش، قلب تک تک مردم ایران جریحه دار شد و تا به امروز هنوز خاطره تلخ آن در یادها باقی مانده است.
بامداد پنجم دی 1382 ساعت 5 و 26 دقیقه و 26 ثانیه، زمین لرزه ای به قدرت 6.6 ریشتر بم در استان کرمان را با چنان شدتی تکان داد که امواج آن تا 200 کیلومتری نیز محسوس بود.
طبق آخرین آمار رسمی، زمینلرزه بم 42 هزار قربانی، 50 هزار مجروح و بیش از یکصد هزار بیخانمان بر جای گذاشت. در اثر این حادثه 90 درصد از سازههای شهر بم به کلی تخریب شدند. ارگ بم که با 2500 سال قدمت بزرگترین سازه گلی جهان بود و میراث گرانبهای تاریخی به شمار میرفت، به کلی ویران شد.
این فاجعه بزرگ صحنههایی از همدلی و هماهنگی مردمی را در پی داشت و سیل کمکهای دولتی، مردمی و خارجی به سوی این شهر سرازیر شد.
کانون زمین لرزه بر اساس اطلاعات کسب شده از لرزه اصلی و پس لرزه ها توسط لرزه نگارها و شتابنگارهای مستقر در بم، در محدوده شهر بم گزارش شد. بر اساس بررسی های انجام شده بخشی از گسل بم که از کنار شهر بم عبور می کند، در این زلزله فعال شده بود.
شهر بم در استان کرمان، یکی از بزرگترین استان های کشور با مساحت 186 هزار و 422 کیلومتر مربع است. جمعیت بم هنگام زلزله 1382 حدود یکصد هزار نفر تخمین زده می شد.
*س_برچسبها_س*