الان وقت استفاده از فرصت گفت وگوست
تهران - ایرنا - روزنامه آرمان ملی در گفت وگویی با سفیر پیشین ایران در عراق نوشت: سیاست یک خط نیست و میتوانیم ابزارها را در شرایط مختلف به کار گرفته و از امکاناتی که در اختیارمان است در شرایط مختلف استفاده کنیم. هر چیزی در این میان میتواند قابل مذاکره باشد.
روزنامه آرمان ملی پنجشنبه 20 آذر در گفت وگویی با حسن داناییفر سفیر پیشین ایران در عراق آورده است: ترکی الفیصل، شاهزاده شناخته شده عربستان سعودی که پیش از این نزدیک به 20 سال ریاست دستگاه اطلاعات این کشور را بر عهده داشت و سفیر عربستان در آمریکا و بریتانیا نیز بود، در نشست امنیتی بحرین به شدت وزیر خارجه رژیم صهیونیستی را مورد انتقاد قرار داد و بر این باور بود که هرگونه قرارداد عادیسازی باید به فلسطینیها در رسیدن به کشور مستقل کمک کند. رژیم صهیونیستی یک قدرت استعمارگر غربی است که فلسطینیها را چه کودک چه بزرگسال، چه زن چه مرد را در بازداشتگاهها با بدترین اتهامهای امنیتی زندانی کرده و آنها بدون دسترسی به عدالت در این بازداشتگاه ها از بین میروند، آنها آنگونه که دوست دارند خانههای فلسطینیها را ویران میکنند و هر کسی را بخواهند به قتل میرسانند. رژیم صهیونیستی خواهان روابطی با عربستان است اما سگهای وحشی خود را در رسانه ها علیه ما میفرستند و یک زخم باز را نمیتوان با مسکن درمان کرد.
اظهاراتی که با توجه به نفوذ گسترده این شاهزاده در عربستان سعودی با تعجب بسیاری مواجه شد و اما و اگرهای زیادی در خصوص دیدار اخیر نتانیاهو و ولیعهد عربستان بوجود آورد و حتی برخی پالسهای مذاکرهمحور مقامات سعودی را نیز پرمعناتر کرد. اقدامی که برخی آن را یک نمایش و برخی آن را اعتقاد سران کشورهای عرب میدانند که در زیر ترس و ضعف نهان مانده است. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفت و گویی با حسن داناییفر، سفیر پیشین ایران در عراق داشته است که در ادامه میخوانید.
صحبتهای شاهزاده سعودی در نشست امنیتی بحرین را ریشه در چه مواردی میدانید؟
این یک واقعیت است که عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی فقط در دل مردم نیست و بسیاری از سران و مسئولان کشورهای عرب و خاورمیانه نیز این رژیم را به رسمیت نشناختهاند. شاید در این میان حرف مردم کشورهای عربی با مسئولانشان در خصوص رژیم اشغالگر قدس متفاوت باشد اما در باطن این امر صحبت هایشان به یکدیگر نزدیک است زیرا این رژیم ویژگیهایی دارد که هیچکس نمیتواند بر آنها چشم پوشی کند و آنها را بپذیرد. در سایه اجبار، ضعف شخصی و حاکمیتی کشورهای عربی، آنها به گونهای دیگر در خصوص فلسطین اعتقاد دارند. به نظر من ترکی الفیصل حرف دل خودش را زد. زمانی که این صحبتها شکافته و بررسی شود، این حرفها از درون دل است. احتمالا در جلسه یک مطلبی بیان شده و طرفهای صهیونیستی حرفهایی زدهاند که منجر شده احساسات و ضمیر ترکی الفیصل جریحهدار شود و ناگهان این حرفها را زده است. صحبتهای ترکی الفیصل بسیار مهم و حیاتی است و واقعیت رژیم صهیونیستی را برملا میکند. حرفهایی که ترکی الفیصل زد، حرف دل بسیاری از مسئولان جهان عرب است و صرفا از روی ترس، ناچاری و ذلت رفتار دیگری در میدان عمل از خود نشان میدهند و مجبور میشوند تا با سیاستهای علیه فلسطین همراهی کنند.
این صحبتها در کنار پالسهای مذاکرهگونه کشورهای عربی را میتوان به گونهای تغییر سیاست در این کشورها قلمداد کرد؟
ما به علت اینکه همواره سیاستهای صلحطلبانه را در پیش میگیریم، امیدوار هستیم هرچه زودتر اختلافات ایران با کشورهای عربی حل شود. منطقه امروز نیاز دارد تا به سمت آرامش حرکت کند و از رفتارهای تنش آمیز باید پرهیز شود. کشورهای عربی نیز در این راستا نیاز است تا در سیاستهای خود تجدیدنظر کنند و امیدوارم در مسیری حرکت کنند که به نفع منطقه باشد. آنها باید از این درخواستهایی که تحت عنوان مشارکت در برجام است اجتناب کنند زیرا جنبه فرافکنی دارد. آنها میتوانند با روش دیگری به دنبال صلح منطقه و مذاکره با ایران باشند و میتوانند با ادبیات دیگری این موارد را مطرح کنند. این صحبتها بوی تفاهم ندارد. اینکه میگویند ما هم باید در برجام باشیم و ما هم باید نظر بدهیم به این معنا است که می خواهند علیه ایران اجماع سازی کنند و باید از این فضا فاصله گیرند. طبیعتا اعتمادسازی یکی از راههای اساسی ایجاد ارتباط است و باید به این سمت حرکت کنند تا بتوانند با ایران وارد گفت و گو شوند. ایران طرح هرمز را مطرح کرده و بارها گفته است آماده مذاکره هستیم و وزیرخارجه ما نیز به تازگی گفته که آماده مذاکره مستقیم هستیم و باید در این مسیر حرکت کرد تا خاورمیانه از این آشفته بازاری که پیش آمده است نجات یابد.
نقش ایالات متحده آمریکا در تحولات خاورمیانه چه خواهد بود؟
نقش آمریکا نیز حائز اهمیت است و روندی که این کشور در حال طی کردن است خودشان نیز میدانند که یک روند غیرقابل مطمئن است. آمریکا مشخصا در حال افول است و تمامی کارشناسان نیز در این خصوص اتفاق نظر دارند. به وضوح قابل مشاهده است که ایالات متحده در دو دهه گذشته، قدرت تصمیمگیریهای استراتژیک را نداشته است. بعضا رفتارهای انتحاری انجام داده است تا قدرت خود را نشان دهد اما وقتی مشاهده میکنیم که برای مقابله با ایران دست به ترور کور سپهبد سلیمانی میزند یعنی اینکه دیگر توانایی برخورد استراتژیک را ندارد. در سوریه، در مقابله با چین و در خصوص خاورمیانه به خوبی در سالهای اخیر نشان داده که دیگر نمیتواند تصمیمهای بزرگی اتخاذ کند. قدرت بزرگ اگر نتواند تصمیم بزرگ بگیرد قطعا لطمه بزرگ خواهد زد. زمانی که به تصمیمات ایالات متحده در 10 سال گذشته در خصوص سوریه نگاه می کنیم، دستاورد آنها فقط این بوده که برخی نیروها را در شرق سوریه مسلح کند که به تازگی نیز مشخص شده که با همگی آنها نیز نتوانسته است به خوبی ارتباط برقرار کند و عملا نتوانست هیچ کاری در سوریه انجام دهد. ایالات متحده عملا در فلسطین نیز شکست خورده است. هرچه فشار وارد کرد حتی محمود عباس نیز حاضر به مذاکره و توافق با ترامپ نشد. محمود عباسی که از نوع توافق و مذاکره است. اینها اتفاقات مهمی است که نشان میدهد دیگر آمریکا برش سابق را ندارد. این اتفاقات است که باور کشورهای عربی را متزلزل کرده و به این باور رسیدهاند که یک خلأ در هژمونی و سلطه آمریکا بهوجود آمده است.
این خلأ بزرگ چه تاثیراتی بر منطقه گذاشته است؟
نزدیکی کشورهای عربی به رژیم صهیونیستی و عادی سازی روابط آن رژیم با امارات و بحرین و با دیگر کشورها را در چارچوب این تعریف میکنند که کنار هم بودن و ایجاد یک شورای همکاری نظامی امنیتی و اقتصادی همچون شورای همکاری خلیج فارس را در دستور کار قرار دادهاند. با این ذهنیت که ایالات متحده دیگر نمیتواند مشکل آنها را حل کند. امروز به خوبی مشاهده میشود که عادی سازی دیگر کاری به فلسطین ندارد. تا زمانی که ترامپ بر سر قدرت بود، ضعف او تا حدودی این خلأ را از روی آمریکا بر طرف میکرد. انتخابات آمریکا این موضوع را شتاب داد. تا چند ماه پیش درگیریهای لفظی شدیدی میان عربستان و ترکیه وجود داشت. به شدت میان مقامات ترکیه و عربستان حرفهای تندی رد و بدل میشد. بلافاصله بعد از اعلام نتایج انتخابات در آمریکا، مقامات ترکیه و عربستان با یکدیگر گفت و گو کردند. بلافاصله خبر این آمد که بزودی مشکل قطر و اختلافاتش با سایر کشورهای عربی حل خواهد شد. اینها علائمی است که نشان میدهد آمریکا دچار مشکل جدی شده و کشورهای عربی دیگر نمیتوانند به حاکمیت آمریکا که به شدت دو قطبی شده است، اتکا کنند. عملا اعتبار بینالمللی آمریکا به شدت در چند سال اخیر خدشهدار شد. جالب است ترامپ همچنان صحبتهای خود را ادامه میدهد و در همین روزهای اخیر انتخابات را تقلبیترین انتخابات نامید. اینها نشان میدهد که آنها در داخل با مشکلات زیادی رو به رو هستند و این مشکلات نیز تداوم دارد.
ایران در مقابل تمامی این فراز و نشیبها باید چگونه عمل کند و از چه ابزارهایی استفاده کند؟
سیاست یک خط نیست و میتوانیم ابزارها را در شرایط مختلف به کار گرفته و از امکاناتی که در اختیارمان است در شرایط مختلف استفاده کنیم. هر چیزی در این میان میتواند قابل مذاکره باشد. کشور میتواند در مورد مواردی که مطرح است معامله کند که یکی از آنها همین پروتکل الحاقی است. همه این موارد میتواند قابل گفت و گو باشد و میتواند به ابزاری بدل شود که ایران بتواند بهواسطه آنها در مذاکرات با طرف مقابل امتیازگیری کند. مشخصا در سیاست همواره باید جوابهایی متناسب وجود داشته باشد تا توازن بر هم نخورد. هر اتفاقی یک آستانهای دارد و شاهد بودیم که عملا در دوره ترامپ تمامی این خطوط و آستانهها به نهایت رسید و فقط جنگ نظامی مستقیم رخ نداد و آن نیز به این علت بود که نمیتوانستند جنگ جدیدی به راه بیاندازند. ایران باید در مقابل این عملها با استفاده از ابزاری که در اختیار دارد، برای خود فرصت ایجاد کند. هر تصمیمی تبعات خاص خودش را دارد. عملا شاهد بودیم که ایران ذیل تمامی تحریمها در سه سال اخیر قرار گرفت و تمامی فشارهای ممکن بر ایران تحمیل شد و دولت در سختترین شرایط قرار گرفت و دیگر هیچ اقدامی جز جنگ نمیتوانستند علیه ایران انجام دهند زیرا گزینهای برای آنها نمانده بود. باید با یک فرایند از این شرایط استفاده کرد. قطعا نباید گامهای احساسی برداشت اما باید از این شرایط برای خود فرصتهایی ایجاد کنیم و برای خود ابزارهایی ایجاد کنیم تا دستمان در گفت و گوها خالی نباشد. برای هر گفت و گویی کشور نیاز به ابزارهای دارد تا بتواند از طرف مقابل امتازگر کند.
منبع: روزنامه آرمان امروز *س_برچسبها_س*