بازخوانی خصومت آمریکا با ایران؛ تروریست های کراوات پوش و معطر
همیشه نام "قاسم سلیمانی" در لیست ترور روسای جمهور آمریکا حضور داشت از جرج دبلیو بوش جمهوری خواه تا باراک اوبامای دموکرات، اما آمریکا قبل از ترامپ به دلیل عواقب این ترور، دست نگه داشته بود تا بتواند با فعال سازی داعش و گروه های تکفیری به صورت غیرمستقیم، سپاه قدس را از بین ببرد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از 8دی، قاسم سلیمانی نفر دوم نظام جمهوری اسلامی در منطقه بود، او همواره روابط تنگاتنگی با وزرای امور خارجه داشته و توانسته بود توازن بسیار خوبی در قضیه میدان و دیپلماسی ایجاد کند.
گروه های مقاومت در منطقه با درایت، آینده نگری و تیزهوشی حاج قاسم روز به روز قوی تر شده و او تبدیل به یک محور بسیار قوی در منطقه شده و از این جهت حاج قاسم تبدیل به بزرگترین دشمن آمریکا و اسرائیل شده بود. در سال 2006 میلادی و در جنگ تمام عیار اسرائیل با حزب الله نقش سردار سلیمانی بسیار محوری بود، حزب الله با تاکتیک های بی نظیر سردار سلیمانی ارتش مجهز اسرائیل را به بن بست رساند. این در حالی است که همیشه نام قاسم سلیمانی در لیست ترور روسای جمهور آمریکا حضور داشت از جرج دبلیو بوش جمهوری خواه تا باراک اوبامای دموکرات، اما آمریکا قبل از ترامپ به دلیل عواقب این ترور، دست نگه داشته بود تا بتواند با فعال سازی داعش و گروه های تکفیری به صورت غیرمستقیم، سپاه قدس را از بین ببرد. دلیل اینکه حاج قاسم سلیمانی زودتر ترور نشد دو مورد است: اول، امتناع اوباما از تشدید تنش، با توجه به اینکه او باید ایران را پای میز مذاکره بیاورد و توافق هسته ای ایران به موفقیت برسد. دوم اینکه آمریکا از ادامه تحولات سوریه می ترسید و ترس از این داشت که این تحولات به همسایه سوریه یعنی اسرائیل برسد و سعی کرد سیاست حمایت از داعش را پایان داده و به آرامش سوریه تن دهد، بعد از پیروزی محور مقاومت حال دیگر آمریکا هم زخم خورده بود و هم از نرسیدن تبعات سوریه به اسرائیل خیال راحت و از این به بعد قصد کرد تا حاج قاسم را به شهادت برساند. تاریخچه خصومت آمریکا با ایران اما خصومت آمریکایی ها با مردم ایران از انقلاب سال 57 شروع نشده و آنها خصومت خود را با ایران از سال 1332 نشان داده اند، یعنی هفتاد سال است که آمریکا با هرگونه اراده مردم ایران برای اصلاح وضعیت مقابله کرده است. سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و انگلستان کودتا را ترتیب میدهند، نخستوزیر منتخب محمد مصدق را سرنگون میکنند و قدرت را به محمدرضا پهلوی بازمیگردانند. مصدق به عنوان نخستوزیر برای ملی کردن نفت ایران در برابر منافع انگلستان که چندین دهه از منابع این کشور استفاده کرده بود، تلاش کرد. انگلیسی ها که نتوانستند اراده مصدق را خنثی کنند، تلاش کردند تا او را بیرون بیاورند و از حمایت آمریکا برخوردار شوند. آنها با کمک چند ایرانی کلیدی، یک کمپین تبلیغاتی علیه نخست وزیر به راه انداختند و شاه را متقاعد کردند که در کودتا شرکت کند. در نهایت، کودتا در واشنگتن به عنوان موفقیت آمیز مورد ستایش قرار گرفت - اما این کودتا باعث نارضایتی و بی اعتمادی شدید علیه ایالات متحده شد ه و ایران را از مسیر دموکراسی به سمت دیکتاتوری سوق داد. آمریکا بعد از آن هم به صورت کامل از دیکتاتوری محمدرضا پهلوی حمایت کرده و به هیچ وجه فکر نمی کرد که انقلابیون ایرانی بتوانند شاه و ایران را که جزیره ثبات خاورمیانه می خواندند را از چنگال آمریکا در بیاورند اما شد آنچه که آمریکایی ها فکر آن را نمی کردند و انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 پیروز شد. طولانیترین وضعیت اضطراری ملی آمریکا در حال حاضر مربوط به تحریمهایی است که توسط رئیسجمهور اسبق این کشور جیمی کارتر در سال 1357 صادر شد و تا به امروز ادامه دارد. آمریکا در زمان جنگ صدام با ایران، می ترسد که ایرانی ها بتوانند حزب بعث را شکست دهند و به تصرف منطقه ادامه دهند. دولت ریگان اطلاعات و منابع را در اختیار بغداد قرار می دهد. زمانی که عراق از سلاح های شیمیایی علیه ایران استفاده می کند، ایالات متحده این اقدام را ظاهرا محکوم می کند اما به حمایت از صدام ادامه می دهد. در بحبوحه درگیری با کشتی های ایرانی در خلیج فارس، کشتی جنگی وینسنس نیروی دریایی آمریکا، پرواز 655 ایران ایر را ساقط می کند. ایرباس A300 یک هواپیمای مسافربری است که زائران زیادی را در راه مکه حمل می کرد و همه 290 سرنشین هواپیما قطعه قطعه شدند. آمریکایی ها می گویند این هواپیمای بزرگ با یک جت جنگنده F-14 اشتباه گرفته شده است اما بعد از این اقدام فرمانده این حمله وحشیانه را با مدال افتخار روبرو می کنند تا ذات آمریکایی ها و دورویی آنان بیشتر به چشم بیاید. تمرکز بر اقتصاد ایران برای جلوگیری پیشرفت یک ملت پیشرو در سال 1996، کنگره آمریکا قانون تحریمهای ایران و لیبی را تصویب کرد که بعدا به عنوان قانون تحریمهای ایران شناخته شد و سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران را جریمه کرد. شاید این اولین اقدام سخت اقتصادی علیه ایران باشد و هدف آن جلوگیری از تبدیل شدن ایران به قدرت اقتصادی منطقه. در اواسط دهه 1990، بیل کلینتون دموکرات، رئیس جمهور وقت آمریکا دستورات اجرایی صادر کرد که تحریم ها را گسترش داده و به طور کلی تبادل کالا و خدمات بین ایران و آمریکا را ممنوع می کند. بعد از کلینتون دموکرات، جورج دبلیو بوش جمهوری خواه رئیس جمهور آمریکا می شود، در سال 2002، جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت، ایران را به عنوان بخشی از "محور شرارت" می خواند، در این سال هنوز سیدمحدخاتمی رئیس جمهور ایران بوده و سیاست های داخلی و منطقه ای ایران هیچ تفاوتی با زمان کلینتون نکرده است، پس این اظهار نظر نشان می دهد آمریکایی ها همواره با دموکرات ها راه دیپلماسی و تعامل فریبکارانه با ایران را ادامه داده و با جمهوری خواهان نیز راه سرسخت تهدید جنگ و راه های خشن را در پیش گرفته اند اما هیچ گاه در خصومت آمریکا علیه ایران در هر دوره ای کاسته نشده است. در اواخر دولت اصلاحات، آمریکا فعالیت های هسته ای ایران را به عنوان جنجال جدید به پا کرده و سعی دارد که ایران را به سمت آغاز فناوری سلاح های کشتار جمعی نشان دهد. باراک اوباما، رئیسجمهور به ظاهر صلح طلب دموکرات روی کار میآید و به رهبران ایران میگوید که اگر آنها «مشت خود را باز کنند» و غرب را متقاعد کنند که در تلاش برای ساخت بمب هستهای نیستند، دست دراز خواهد کرد. اما در دوران باراک اوباما، بی نظیرترین تحریم ها علیه ایران اجرایی می شود. قوانین آمریکا اجرایی می شود و به اوباما این اختیار را می دهد تا بانک های خارجی، از جمله بانک های مرکزی متحدان آمریکا را در صورتی که نتوانند واردات نفت ایران را به میزان قابل توجهی کاهش دهند، تحریم کند. نتیجه کاهش شدید فروش نفت ایران و رکود شدید در اقتصاد ایران است. آمریکا حتی به محصولات اساسی نظیر دارو نیز رحم نمی کند و آنها را نیز تحت تحریم های بی سابقه قرار می دهد، در نتیجه تحریم های ظالمانه این کشور، قیمت دلار از 1200 تومان به نزدیک 4000 تومان می رسد و طبقه ضعیف ایران را تحت فشار قرار می دهد. بعد از به کار آمدن دولت حسن روحانی، ایران هم مواضع خود را تعدیل کرده و رهبر معظم انقلاب با نرمش قهرمانه موافقت می کنند، نتیجه روی کارآمدن دولت روحانی در سال 1392 شمسی موجب قرارداد برجام در سال 1394 می شود. ایران و شش قدرت به توافقی دست یافتند که بر اساس آن ایران موافقت کرد که مجموعهای از گامها را بردارد، از جمله کاهش تعداد سانتریفیوژها و از کار انداختن بخش مهمی از راکتور هستهای اراک - در ازای برداشته شدن تحریم ها. آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید کرد که ایران اقداماتی را برای محدود کردن فعالیتهای هستهای خود بر اساس برجام انجام داده است و آمریکا تحریم های هسته ای ایران را لغو کرد. چرخش آمریکا تنها 2 سال بعد از برجام کمتر از 2 سال از عمر برجام گذشت که ترامپ یک افراطی جمهوری خواه در آمریکا به ریاست جمهوری رسید، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در اولین سفر خارجی خود از زمان روی کار آمدن در ریاض، عربستان سعودی، ایران را مسئول افراطگرایی جهانی دانست و درباره برجام گفت: آمریکا از توافق هسته ای ایران خارج می شود و تحریم های فلج کننده را دوباره اعمال می کند. ترامپ گفت این توافق هیچ محدودیتی برای برنامه موشکی بالستیک ایران یا تجاوزات منطقهای آن نداشت. اما در پرونده طولانی مدت هسته ای هیچ اظهار نظری درباره مسائل موشکی نشده بود و این اقدام آمریکا نشان داد، ایران هر میزان نرمش نشان دهد آنها باز بهانه ای جدید می توانند رو کنند. آمریکا بعد ازخارج شدن از توافق هسته ای اعلام کرد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست "سازمان های تروریستی" قرار داد. در ماه مه، دقیقا یک سال پس از خروج ترامپ از توافق هستهای ایران، ایران روز چهارشنبه اعلام کرد که برخی از محدودیتهای این توافق را که بر برنامه هستها ی خود اعمال کرده بود، کاهش خواهد داد. در ماه دسامبر، حملات به پایگاه های نظامی آمریکا در عراق یک شهروندآمریکایی را کشت. آمریکا مدعی شد یک شبه نظامی تحت حمایت ایران در داخل عراق این کار را انجام داده و در تلافی به این اقدام، سردار سلیمانی را لیست فعال ترور قرار می دهد، ترامپ اجازه حمله هوایی به حاج قاسم را داده و در نتیجه این اقدام، سردار سلیمانی به شهادت می رسد. در دستور ترور، ترامپ بدون تایید کنگره این اقدام را انجام می دهد که نشان دهد یک بام و دو هوای آمریکایی ها می تواند به صورت مستمر ادامه داشته باشد. بایدن هم ادامه دهنده روسای جمهوری آمریکا بوده و همان دورویی و نفاق دموکرات ها را ادامه داده و سیاست یک بام و هوا را درباره ایران ادامه داده است از این رو آمریکایی ها را می توان تروریست های کراوات پوش و معطر نامید. انتهای پیام /