با متن و حاشیه مراسم «بانوی طبیب»/ پزشک دارای 4 فرزند: با کشیکهای 36 ساعته، چطور مادری کنم؟!
گروه جامعه خبرگزاری فارس - مریم شریفی؛ «حوزه سلامت بیش از حوزههای دیگر مفتخر به حضور بانوان توانمند، پژوهشگر و فداکار است به طوری که در حال حاضر، حدود 60 درصد از نیروهای وزارت بهداشت، خانم هستند. در دوره بسیار سخت کرونا که حتی در بسیاری از کشورهای پیشرفته بیماران کرونایی روی زمین میماندند، جامعه پزشکی و بهویژه بانوان در کشور ما امتحان بسیار خوبی پس دادند. تعدادی از شهدای مدافع سلامت ما هم از بانوان هستند که تا پای جان ایستادند. به همین دلیل، درخشش بانوان کادر سلامت ما امروز در دنیا زبانزد است.» این گوشهای از بیان تحسینآمیز نفر اول سیستم بهداشت و درمان کشور از بانوان پزشک در همایش «بانوی طبیب» است؛ مراسمی که به بهانه هفته گرامیداشت مقام زن و برای تجلیل از بانوان پزشک برگزار شد. با گزارش ما از متن و حاشیه این مراسم همراه باشید تا با دغدغهها، گلایهها و خواستههای این سپیدپوشان فداکار بیشتر آشنا شوید.
خوشحالم به عنوان مادر 3 فرزند به این مراسم دعوت شدم
برگزاری مراسم «بانوی طبیب» در روز مادر، فرصت مغتنمی فراهم کرده برای تقدیر از بانوانی که در ایفای همزمان نقش مادری و پزشکی، خوش درخشیدهاند و سختیهای گاه طاقتفرسای حوزه بهداشت و درمان هم باعث نشده آنها خود را از تکرار تجربه شیرین مادری محروم کنند. اینطور است که پزشکان دارای 3 فرزند و بیشتر به چهرههای شاخص مراسم تجلیل از بانوان پزشک تبدیل میشوند؛ موضوعی که حتی برای خود این مادران هم جدید و هیجانانگیز است. شاهدش صحبتهای ابتدایی دکتر «ناهید عباسی»، متخصص مغز و اعصاب از استان البرز و مادر 3 فرزند است که میگوید: «من قبل از این بهعنوان پزشک، استاد دانشگاه، مدیر گروه و غیره، به مراسم و همایشهای مختلف دعوت شده بودم اما این اولین بار است که بهعنوان مادر 3 فرزند، مورد توجه قرار گرفتهام. و این موضوع، برای من بسیار عالی، دلنشین خوشحال کننده است.»
دکتر «ناهید عباسی»، متخصص مغز و اعصاب و مادر 3 فرزند
خانم دکتر! روی حق اولاد حساب نکن!
خانم دکتر هم از این فرصت حسن استفاده را میکند و با اشاره به موضوع بحران جمعیت در جامعه ایرانی، از راهکارهایش برای تشویق مادران شاغل بهویژه بانوان پزشک برای فرزندآوری میگوید: «لازم است مجموعه مشوقهایی در این زمینه در نظر گرفته شود تا دغدغههای یک مادر شاغل را برای داشتن فرزند سوم یا بالاتر، هرچه کمتر کند. یکی از این مشوقها، مشوق مالی است. به اعتقاد من برای مادران شاغلی که در این شرایط جرئت به خرج میدهند و بیش از 2 فرزند به دنیا میآورند، باید یک مشوق مالی در فیش حقوقیشان لحاظ شود. خود من چند وقت قبل که به فیش حقوقیام نگاه کردم، متوجه شدم تعداد فرزندانم، یک (1) ثبت شده. وقتی برای پیگیری با مسئول مربوطه تماس گرفتم، در جواب گفت: «خانم دکتر! فرقی نمیکند این عدد، چند باشد. حتی اگر عدد را هم درست کنیم، تغییری در میزان حق اولاد ایجاد نمیشود!» من فکر میکنم این موضوع باید به صورت جدی مورد رسیدگی قرار بگیرد.
علاوهبراین، در دوره طرح باید برای مادران شاغل دارای فرزند، در تعیین مدت طرح، طول دوره خدمت و شرایط استخدامشان، این فاکتور تعداد فرزندان اعمال شود. متاسفانه تا امروز اینطور نبوده. من با داشتن 2 فرزند، رتبه 4 بورد کشور بودم و سابقه کار در روستاهای محروم همدان و کرمانشاه را هم داشتم اما با این حال، برای گذراندن طرح تخصص، باز هم به مناطق محروم رفتم. شرایط بسیار سختی بود. فرزندانم را میگذاشتم و به شهر دیگری میرفتم. ما میدانیم با کمبود پزشک مواجه هستیم و مردم مناطق مختلف کشور هم به پزشک متخصص نیاز دارند. اما با این حال، اگر تعداد فرزندان در این مسئله لحاظ شود، فکر میکنم سردرگمیهای مادران پزشک دارای 3 فرزند و بیشتر، کاهش پیدا میکند.»
وقتی کشیکها و مرخصیهای مادر 3 فرزند با یک همکار آقا مساوی است!
«اتفاق خوب دیگری که میتواند جنبه مشوق داشته باشد، این است که تعداد فرزندان 3 و بیشتر، در محاسبه سالهای خدمت مادران و بازنشستگی آنها تأثیر داشته باشد.» دکتر عباسی که دل پردردی دارد از شیوه ناعادلانه موجود، در ادامه میگوید: «خود من، هم متخصص هستم و بیماران را درمان میکنم. هم استاد دانشگاه هستم و تدریس میکنم و هم در کارهای اجرایی فعال هستم. 3 فرزند هم در خانه دارم. البته تمام ساعاتی که در خانه هستم هم، مدام درگیر ادامه فعالیتهای مرتبط با درمان بیماران و تدریس به دانشجویان هستم. واقعاً گاهی احساس میکنم فشار کار، از حد توان من فراتر میرود. در چنین شرایطی باید سختی کار امثال من مورد توجه قرار گیرد. اما میبینیم طول خدمت من، تعداد کشیکها و مرخصیهایم دقیقاً مساوی است با یک آقای دکتری که مثلاً مجرد است و دغدغه دیگری شبیه آنچه من درگیر آن هستم، ندارد.
به نظر من این مسائل باید مورد توجه قرار بگیرد. من این جلسه را به فال نیک میگیرم که انشاءالله قدمهای محکمتری در این زمینه برداشته شود و دغدغه مادران شاغل رفع شود. من دوستانی دارم که تمایل دارند فرزند سوم داشته باشند، اما به دلیل مشکلاتی مثل سختیهای دوران بارداری در محل کار و مدت کوتاه مرخصی زایمان، از این موضوع چشمپوشی کردهاند. اگر حمایتهای بیشتر و بهتری از مادران شاغل صورت بگیرد و شرایط بهتری برای مادران شاغل دارای 3 فرزند و بیشتر در نظر گرفته شود، احساس میکنم میتوان برای این بحران جمعیت که واقعاً برای همه ما نگرانکننده است، چارهجویی کرد.»
دکتر «زهرا فردی آذر»، متخصص زنان، فلوشیپ پریناتولوژی و مادر 3 فرزند
برای حمایت از بانوان شاغل، پسران جامعه را آموزش دهیم
دکتر «زهرا فردی آذر»، متخصص زنان، فلوشیپ پریناتولوژی از دانشگاه علوم پزشکی تبریز و مادر 3 فرزند، دیگر بانوی موفقی است که روی سن میرود و از همین ابتدا، تکلیف همه را روشن میکند که موفقیت توامان بانوان در مسئولیت مادری و حرفه پزشکی، جز با مجموعهای از حمایتها امکانپذیر نیست: «زن بهعنوان همسر و مادر، نقش بسزایی در سلامت جسمی و روانی خانواده و به تبع آن، جامعه دارد. از طرف دیگر، زنان بهعنوان نیمی از جمعیت جامعه، میتوانند نقش مهمی را در عرصههای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی ایفا کنند. اما این نقشآفرینی مؤثر، نیازمند مجموعهای از حمایتهاست. اولین حمایت موردنیاز زن باید از طرف اعضای خانواده بهویژه همسر صورت بگیرد. مثل کمک به خانم در مقطع فرزندآوری. این موضوع هم جز با آموزش پسران و آقایان جامعه، مقدور نیست و به اعتقاد من، باید در اولویت آموزشهای ما قرار بگیرد. نقش دوم در حمایت از زنان را، جامعه ایفا میکند. همکاری کارمندان با یکدیگر، رییس با کارمند و کارفرما با کارگر، جلوههایی از این حمایت برای بانوان شاغل است. البته این بخش هم، جز با بسترسازی فرهنگی در جامعه و فضای کار، امکانپذیر نخواهد بود.»
از نگاه دکتر فردی آذر، سومین شکل حمایت از بانوان که اهمیت فراوانی هم دارد، حمایت دولت از زنان است. او در تشریح نحوه حمایت دولت در این زمینه میگوید: «تدوین قوانینی در جهت تحکیم خانوادهها و حمایت از بانوان بهویژه در برهههایی مثل دوران بارداری و تولد فرزند، ضروری است. متاسفانه میبینیم در دوره طرح، زوجهای جوان در شهرها و روستاهای غیرهمجوار یا همجوار و دور از هم به کار گرفته میشوند که این با اصل تحکیم خانواده، مغایر است. ما میدانیم نظام سلامت با مشکلات متعددی دستبهگریبان است اما در عصری که زندگی میکنیم و با تهاجم فرهنگی مواجه هستیم، به نظر میرسد این مسائل مرتبط با بنیان خانواده باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و روی آن کار شود.»
در حوزه زنان و زایمان، متخصصان زن حرف اول را میزنند
خانم دکتر که تا دلتان بخواهد، شاهد دارد برای توانمندیهای بانوان جامعه، گریزی میزند به موفقیتهای همکارانش در حوزه تخصی زنان که در سایه توجه و حمایت نظام جمهوری اسلامی حاصل شده و میگوید: «خوشبختانه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، خانمها در عرصههای علمی، اجتماعی و فرهنگی واقعاً درخشیدهاند. حالا درصد بالایی از صندلیهای دانشگاهها در اختیار دختران است و در عرصههای پژوهشی و علمی هم، دختران و زنان اکثر کرسیها را به خود اختصاص دادهاند. برای مثال در رشته تخصصی خودم، رشته زنان و زایمان، توانمندیهای بانوان کاملاً به اثبات رسیده است.
خوشبختانه این رشته بعد از انقلاب در اختیار متخصصان زن قرار گرفت و آنها هم توانستهاند در این حوزه پرمخاطره و پر از موقعیتهای اورژانسی، بهخوبی از عهده مسئولیت بربیایند. افتخار میکنیم ما اولین جامعهای هستیم که فقط زنان در این رشته مهم و حساس، پذیرفته میشوند و متخصصان زن ما هم توانستهاند توانمندیهایشان را به تمام دنیا اثبات کنند. ما الان در مسائل علمی رشته زنان و زایمان، هیچ کاستی نسبت به دیگر کشورها نداریم. به استثنای سالهای اخیر که به دلیل تحریمهای ظالمانه، در برخی حوزهها کمبود داشتیم و کمی عقب افتادیم، در علم و مهارتهای لازم برای این رشته، شاید در مواردی حتی جلوتر از سایر کشورها هستیم.»
با کشیکهای 36 ساعته، چطور مادری کنم؟!
نوبت به دکتر «زهرا موحدی نیا»، پزشک، پذیرفته شده در مقطع دستیاری زنان و زایمان و نازایی و مادر 4 فرزند از تهران که میرسد، صحبتهایش را با یک غافلگیری شروع میکند و لبخندبرلب میگوید: «من در آزمون دستیاری زنان و زایمان و نازایی پذیرفته شدم اما به دلیل اینکه فرزند کوچک داشتم، انصراف دادم.» خانم دکتر که از سن پایین میآید، در گوشهای از سالن به سراغش میروم و از دلایل انصرافش از این موقعیت ویژه میپرسم. او هم بیمعطلی در جواب میگوید: «چون گذراندن این دوره، کاملاً با ایفای نقش مادریام مغایرت داشت.» و در ادامه، یکی از مصادیق این مغایرت را اینطور برایم شرح میدهد: «یکی از شرایط بسیار سخت دوره تخصص، کشیکهای 36 ساعته است. تصور کنید من برای هر کشیک باید فرزند کوچک 7 ماههام را رها میکردم و به بیمارستان میرفتم و 36 ساعت بعد برمیگشتم. این ظلم آشکار به این بچه بود. هرطور فکر کردم، دیدم امسال نمیتوانم در این دوره شرکت کنم و انجام وظایف مادریام در اولویت است.»
عکس، تزیینی است
اما آیا راهی وجود نداشت که خانم دکتر جوان ما هم به وظایف مادریاش عمل کند و هم موقعیت ویژه کسب تخصص را از دست ندهد؟ پاسخ دکتر موحدی نیا مثبت است: «با تدبیر و حمایت وزارت بهداشت، این دوره میتوانست اینقدر سخت نباشد. مگر در کشورهای غربی، کشیکها 36 ساعته است؟! کشیک باید 8 تا 10 ساعت باشد. اصلاً چرا اینهمه خطا در بیمارستانهای دولتی، زیاد است؟ شما اگر 12 ساعت سرپا بایستید، ساعت سیزدهم میتوانید با یک نفر درست حرف بزنید؟ دیگر چه برسد به تشخیص و درمان! بنابراین، شیوه فعلی در دوره رزیدنتی و دستیاری، شیوه مناسبی نیست. بحث همین است که وزارت بهداشت بیاید و دوره دستیاری و کشیکهایش را استانداردسازی کند.
حالا فکر میکنید حقوق پزشکان دوره دستیاری با این ساعات وحشتناک کشیک، چقدر است؟ 2 تا 3 میلیون تومان! تصور کنید یک پزشک مرد متأهل به مدت 4 سال با این شرایط سخت و طاقتفرسا باید کار کندو زندگیاش را هم با حقوق 2 میلیون تومان اداره کند! اخیراً حضرت آقا دستور دادند و حقوق دستیاران به 6 تا 8 میلیون تومان افزایش پیدا کرد وگرنه شرایط بسیار نابسامان بود. خلاصه، مجموع این مسائل باعث شد ایفای نقش مادری و حضور در کنار فرزندم را ترجیح دهم و شرکت در دوره دستیاری، انتخاب من نباشد.»
دکتر «زهرا موحدی نیا»، پزشک، پذیرفته شده در آزمون دستیاری زنان، زایمان و نازایی و مادر 4فرزند
هدیه عجیب وزارت بهداشت برای روز مادر!
«سنگینی همزمان مادر و پزشک بودن، باعث شده زنان بسیاری از حق مادری محروم شوند و فقط پزشک باشند درحالیکه این حس در نهاد و غریزهشان وجود دارد. درواقع در این مورد، مظلوم واقع شدهاند. برخی تمایل برای مادر شدن، دارند و بعضی هم، نه. چون جبر اجتماعی آنقدر سنگین بوده که این غریزه را خفه کرده است. این را نمیتوانیم انکار کنیم که بسیاری از زنان جامعه ما و بهویژه قشر تحصیلکرده چون گرفتار برخی دوگانگیها هستند، دیگر لذت، معنا و هویتی در نقشهای همسری و مادری نمیبینند و تغییر این نگاه، نیاز به کار فرهنگی دارد.»
خانم دکتر شاهد بوده که برخی از همکارانش چون نگرانند از برخی موقعیتها و پیشرفتهای شغلی محروم شوند، برای مادر شدن اقدام نمیکنند: «وظیفه دولتهاست که امنیتهای تحصیلی و شغلی را برای زنان جامعه ایجاد کنند تا آنها دغدغهای برای ایفای نقش خود در خانواده نداشته باشند. این موضوع برای تمام جوامع، بسیار ارزشمند است و مورد توجه قرار میگیرد. جامعه اسلامی که دیگر باید در این مسئله، پیشتار باشد. اما متاسفانه در جامعه ما گاه تصمیماتی مغایر با این رویکرد گرفته میشود. همین چند روز قبل، وزارت محترم بهداشت در آستانه روز مادر، با تعلیق ماده 27، مادران پزشک را از حق خودشان محروم کرد. ماده 27 قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت میگوید: هر بانوی پزشکی که مادر است، بهازای هر فرزندش، باید مدت طرحش کاهش پیدا کند، طرحش را در شهری که خانوادهاش در آن ساکن است و کنار آنها بگذراند و... اما متاسفانه وزارت بهداشت با حمایت ستاد کرونا و به این بهانه که پزشک کم داریم، این ماده را به حالت تعلیق درآورد. اما درحالیکه فقط رشتههای داخلی و عفونی در خط مقدم کرونا هستند، چه لزومی دارد مثلاً رشته روانشناسی مشمول این تعلیق شود؟ روانشناسی چه ارتباطی با کرونا دارد؟! این تصمیم، یک ظلم آشکار به پزشکان خانم است. جا دارد بپرسیم: آیا این هدیه روز مادر بود برای پزشکان مادر؟!»
وقتی «مامان دکترها» دور هم جمع میشوند
میگویم: امروز در حضور وزیر بهداشت اعلام کردید شما و دوستانتان در گروه «پزشکان مادر»، حاضرید راهکارهای لازم برای کاهش فشارها بر مادران پزشک و در مقابل، لذت بردن همزمان از هر دو نقش مادری و پزشکی، را به وزارت بهداشت ارائه دهید. ماجرای این گروه پزشکان مادر چیست؟ کام دکتر موحدی نیا انگار دوباره شیرین شده که با لبخند میگوید: «ما یک گروه مجازی در پیامرسان «بله» داریم به اسم «مامان دکترها». خوب است بدانید زنان زیادی در کشورمان داریم که همزمان مادر و پزشک هستند و حتی به یک یا 2 فرزند هم اکتفا نکردهاند. اغلب اعضای گروه ما هم، 3 فرزندی هستند. بعضی هم اگر الان 2 فرزند دارند، نگاهشان و مطلوبشان، داشتن 3 و 4 فرزند است.
هدف این گروه که حدود 100 عضو دارد، فعلاً همین است که مادران پزشک دور هم جمع شوند و حمایت روحی و روانیشان از همدیگر، کمک کند زیر فشارهای موجود، از پا درنیایند. در حال حاضر تلاش میکنیم حمایت درونگروهی از هم داشته باشیم تا اینکه انشاءالله در آینده شرایطی فراهم شود تا بتوانیم کارهای اجرایی هم انجام دهیم.»
اگر من بودم، اجازه نمیدادم انصراف بدهی
صحبتهایم با خانم دکتر موحدینیا به پایان رسیده که صدایی از پشت سر توجهمان را جلب میکند: «شما همان خانم دکتری هستید که از دوره دستیاری انصراف دادید؟» هر دو به سمت صدا برمیگردیم. خانم میانسالی عصازنان جلو میآید و تا به ما میرسد، خطاب به دکتر موحدینیا میگوید: «اگر من در سیستم علوم پزشکی شهر شما مسئولیتی داشتم، اجازه نمیدادم انصراف بدهید. حتماً کمک میکردم در دوره دستیاری شرکت کنید.»
کنجکاو شدهام که چه نوع حمایتی میتوانست خانم دکتر جوان ما را به هر دو خواستهاش برساند. میپرسم و خانم دکتر پیشکسوتی که با تخصص زنان، فلوشیپ نازایی از خراسان رضوی آمده، در جواب میگوید: «در اینطور مواقع، اولین حمایت را خانواده و بهویژه همسر باید انجام دهد.» دکتر موحدینیا با خنده میگوید: «اتفاقاً همسرم اصلاً با انصراف من موافق نبود. میگفت: خودم پشتت هستم. حمایتش ارزشمند است اما کار خودش هم در شمال کشور است و اغلب اوقات از ما دور است. بنابراین عملاً نمیتوانست کمکی به من بکند.» خانم دکتر پیشکسوت سری به تأیید تکان میدهد و میگوید: «اینجا وظیفه دولت و وزارت بهداشت است که از این مادران پزشک حمایت کند تا بتوانند مدارج ترقی را طی کنند و به متخصصان کشور تبدیل شوند.»
عکس، تزیینی است
کمک کنید پزشکان مادر از پا نیفتند...
«وزارت بهداشت باید مهد کودکهای باکیفیت تدارک ببیند تا این مادران در زمان شیفت با آسودگی خاطر بتوانند فرزندانشان را به آن بسپارند. خود من در دوران اینترنی، چند روز فرزندم را در مهد کودک بیمارستان گذاشتم، اما چون چند جور ناراحتی پیدا کرد، دیگر او را به مهد نبردم تا مشکلی به مشکلاتم اضافه نشود. بنابراین سیستم بهداشت و درمان باید برای مراقبت و پرورش فرزندان پزشکان مادر، برنامهریزی کند و تدارک ببیند تا این مادران با خیال آسوده بتوانند در شیفتهای طولانی به درمان بیماران بپردازند و در دورههای سخت آموزشی شرکت کنند.»
خانم دکتر پیشکسوت مشهدی که خودش هم مادر 3 فرزند است، مکثی میکند و در ادامه میگوید: «خانواده، جامعه و وزارت بهداشت باید از پزشکان مادر که منشأ خدمات درمانی برای بانوان و خانوادهها هستند، حمایت کنند وگرنه این بانوان دچار فرسودگی میشوند. من برای ناراحتی دستهایم پیش پزشک رفته بودم. گفت: تاندون هر دو دستت پاره شده. تصادف کردهای؟ گفتم: نه. پزشک هستم! یعنی من آنقدر در این 36 سال در بیمارستان و خانه از این دستها کار کشیدهام که اینطور آسیب دیده است. پس یک جایی یک کسانی باید از پزشکان مادر حمایت کنند تا از پا نیفتند. متاسفانه کم نیستند بانوان پزشک که یا به لحاظ جسمی کم میآورند یا زندگیشان از هم میپاشد. ما در جامعه به پزشک زن، پرستار زن، معلم زن و... نیاز داریم. اما باید بستر را به گونهای فراهم کنیم که آنها هم بتوانند فعالیت حرفهای داشته باشند و هم وظایف همسری و مادری خود را انجام دهند.»
حمایتهایی که خوب اما ناکافی است
خانم دکتر که با 36 سال سابقه کار، کولهباری پر از تجربیات ارزشمند دارد، با اشاره به پیشرفتهای زنان در حوزه پزشکی در 40 سال اخیر میگوید: «البته انصاف این است که بگوییم در جامعه اسلامی بعد از پیروزی انقلاب، بستر برای تحصیل و فعالیت بانوان بسیار بیشتر فراهم شده است. شاهدش هم، آمار رسمی که میگوید تعداد متخصصان خانم در کشور بعد از انقلاب 500 برابر شده است. اما متاسفانه از آن طرف، شرایط را طوری فراهم نکردهایم که آنها به زندگیشان هم برسند. یعنی حمایتها در این زمینه، خوب اما ناکافی بوده است. متاسفانه پزشکان خانم به خاطر فشار تحصیل و طرح و کار، خیلی دیر ازدواج میکنند و بچهدار میشوند. آن هم با استرسهای فراوان. و همین باعث ایجاد پدیده نازایی ثانویه در آنها میشود. مخلص کلام اینکه دولت و وزارت بهداشت باید شرایط منعطفی برای فعالیت بانوان پزشک فراهم کند؛ ساعات کار آنها را نسبت به همکاران آقا کمتر در نظر بگیرد و در رشتههایی که ایجاب میکند حتماً پزشک خانم حضور داشته باشد، تعداد پزشکان زن بیشتری جذب کند.»
آقای وزیر! از شما گلایه داریم
مراسم «بانوی طبیب» با تقدیر وزیر بهداشت از جمعی از بانوان پزشک منتخب از سراسر کشور به پایان میرسد اما این، مقدمهای است برای شروع اعتراضاتی از میان جمع. تعدادی از پزشکان حاضر در سالن با انتقاد از خلف وعده برگزارکنندگان مراسم، معتقدند تقدیری که شایسته جایگاه آنهاست، به عمل آورده نشده است. نزدیکتر میروم و از یکی از بانوان پزشک معترض میخواهم از علت اعتراضش بگوید. خانم دکتر با آن لهجه زیبای یزدی که آشکارا رنگ گلایه و دلخوری گرفته، میگوید: «امروز به اینجا آمده بودیم که حرفهایمان را به گوش آقای وزیر برسانیم و از مشکلات صنفیمان و محدودیتها و مشکلاتی که برای بانوان پزشک وجود دارد، بگوییم. از اینکه از یک طرف من بهعنوان یک خانم، بهاندازه یک آقا، آنکال هستم. از طرف دیگر، حق اولاد به ما تعلق نمیگیرد و این در حالی است که همهجا از اهمیت فرزندآوری صحبت میشود. از اینکه مالیات 35 درصد میدهیم، با تعرفه دولتی و پرداختهای چند ماه، عقبتر...»
خانم دکتر مکثی میکند و با اشاره به مراسم امروز، اینطور ادامه میدهد: «حالا با تمام این شرایط و بعد از تمام سختیهای دوران کرونا، از ما دعوت شد بهعنوان پزشکان منتخب استانها امروز به اینجا بیاییم تا آقای وزیر از ما تقدیر و تشکر کند. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، این بود که نه اجازه دادند صحبت کنیم و نه از ما تقدیر شد. اسامی چند نفر را خواندند و وزیر با اهدای لوح از آنها تقدیر کرد و گفتند بقیه بروند بیرون سالن لوحهایشان را تحویل بگیرند! خب، اگر قرار نبود اینجا از دست وزیر لوح بگیریم و تقدیر شویم، لوح را میفرستادید به شهرهایمان. 130، 150 نفر بهعنوان پزشکان منتخب برای مراسم امروز انتخاب شده بود. خب، آقای وزیر صبر میکرد و خودش لوح را به منتخبان میداد. مگر چقدر زمان میبرد؟ به جای آنهمه بخشهای جانبی غیرضروری، وقت مراسم را به خود ما اختصاص میدادند. ما دیشب بعد از پایان ویزیت بیماران، از یزد راه افتادیم و صبح به تهران رسیدیم. دوباره الان بلافاصله باید حرکت کنیم به سمت یزد. نمیشود که شما اینهمه پزشک درگیر را که بیمار برایشان اهمیت دارد، وسط هفته با اینهمه خطرات به تهران بکشانید، بعد آقای وزیر به اندازه اهدای یک لوح تقدیر برایشان وقت نگذارد.»
انتهای پیام /