جنگ هیبریدی ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران
گروه سیاسی خبرگزاری فارس، یادداشت - رضا قلعه نوی:بعد از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد تحولات فناوری و اطلاعاتی تحول شگرفی در مفهوم و ماهیت جنگ ایجاد شد. اکنون تعریف واحد و دقیقی از جنگ ترکیبی ارائه نشده، ولی اینکه همه بازیگران (دولتی و غیردولتی) ابزار و روشهای گوناگون را مورداستفاده قرار میدهند؛ از تحریم اقتصادی و حمله سایبری گرفته تا ترور و حمله نظامی و عملیات روانی توسط رسانهها و فریب رهبران! کلیت آن نشان میدهد، مجموعهای از عوامل سخت، نیمه سخت و نرم را در برمیگیرد.
یکی از متداولترین تعاریف توسط فرانک هافمن بیانشده است:«جنگ هیبریدی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن دشمن بهطور همزمان و هماهنگ از سلاحهای متعارف، تاکتیکهای نامنظم، تروریسم و رفتار جنایی در فضای نبرد برای به دست آوردن اهداف سیاسی خود استفاده میکند.»
جنگهای ترکیبی تنها به میدان نبرد محدود نیستند، در یک تعریف جامعتر که در اجلاس امنیتی مونیخ 2015 ارائهشده، نبرد هیبریدی شامل ترکیبی از ابزارهای مختلف متعارف و غیرمتعارف است. این ابزارها از دیپلماسی تا جنگ نظامی را در هشت قسمت شامل میشود: دیپلماسی، جنگ اطلاعاتی و پروپاگاندا، حمایت از نابسامانیها و شورشهای محلی، نیروهای نامنظم و چریکی، نیروهای ویژه، نیروهای کلاسیک نظامی، جنگ اقتصادی و حملههای سایبری.
هدف اصلی جنگ ترکیبی، برانگیختن گسلهای موجود یا بالقوه درون جامعه کشور هدف از طریق تحریک عدهای از مردم و سوق دادن آنها به سمت آشوب و درگیری است. بعدازاین مرحله، میتوان از طریق رسانهها جریان این آشوب را از محتوای اصلی منحرف و آن را بزرگنمایی کرد تا ناآرامیهای بیشتری به راه افتاده و در پی آنیک واکنش بینالمللی که میتواند به تحریمهای سنگینتری منجر شود، شکل بگیرد.
اثبات وجود جنگ ترکیبی، رویکرد انطباق غیرمستقیم به تغییر رژیم است که انقلابهای رنگی و جنگهای غیرمتعارف (جنگ نرم، جنگ اقتصادی و غیره) را به یک استراتژی متحد تبدیل میکند. نگرش ژئوپلیتیک ایالاتمتحده استراتژی و اهداف این نوع جنگ و زمینه آن را تعیین کرده و اهداف آینده آن را مشخص میکند، درحالیکه جنگ ترکیبی، تاکتیکی این طرحها را انجام میدهد.
بهمنظور سرکوب مقامات و شروع کودتای نرم افرادی از طریق تعلیم و آموزشهای استراتژیک تربیت میشوند، تا فعالیتهای خود را برای اجرای انقلابهای رنگی تحقق ببخشند و اگر انقلاب رنگی در سرنگونی دولت شکست بخورد، پس از گذار به جنگ غیرمتعارف، زیرساخت اجتماعی انقلابهای رنگی که پایه و اساس کمپین خشونتآمیز جنبش ضد دولت است در مرحله بعد کودتای سخت آغاز میشود و تمام عناصر دولت به هرجومرج استراتژیک مهندسیشده پرتاب میشود.
ویژگیهای جنگ ترکیبی
ویژگیهای جنگ هیبریدی به میزان نوع و شدت تلفات وابسته است. در جنگهای مستقیم تلفات جانی بسیار متداول است اما در جنگهای ترکیبی احتمال دارد که با حمله سایبری به یکی از نهادهای کشور هدف قرار گیرد. در جنگهای اقتصادی امکان دارد فقر، تورم، بیکاری و رکود در جامعه هدف فراگیر شود. در جنگهای پروپاگاندا تبلیغاتی ممکن است فرهنگ یک کشور موردحمله قرار گیرد. جنس تلفات در اینگونه جنگها تغیر کرده است. در جنگهای هیبریدی میزان تلفات طرف متخاصم بهشدت کاهشیافته است. یکی از تمایزهای اصلی جنگهای هیبریدی با دیگر جنگها این هست که در جنگ ترکیبی علیه کشور هدف در چند زمینه و چند بعد همزمان حمله به کشور هدف است (پراکنده کردن زمینه بازی جنگ).
ویژگی دیگر این جنگ چندبعدی و چندگانگی و استفاده همزمان از چند عنصر است. بهعنوان نمونه استفاده از گسلها و ناآرامی موجود در کشور و ایجاد تنش و تفرقه در قومیتهای کشور نمونههایی از استفاده همزمان چند عنصر در این جنگهاست.
مهمترین نمونههای موفق جنگ هیبریدی چیست؟
اگر بتوان به مهمترین جنگهای (هیبریدی) ترکیبی را بهطور خلاصه اشاره کرد، میتوان به جنگهای روسیه علیه اوکراین که باعث جداسازی کریمه از اوکراین و پیوستن آن به روسیه، جنگ ترکیبی دیگر که ایالت متحده در سوریه آغاز کرده است و سوریه محل تنازع و درگیری قدرتهای منطقهای و فرامنطقهی شده است.
نمونه دیگر این جنگ ترکیبی جنگ33روزه رژیم صهیونیستی و حزبالله لبنان در سال 2006 بود. جایی که سید حسن نصرالله اعلام کرد: «مقاومت دیگر قواعد جنگ را رعایت نخواهد کرد و ما این حق راداریم تا در هر زمان، هر مکان و به هر شیوهای، با دشمن روبرو شویم عدم رعایت قواعد جنگ باعث شد الگوی جدیدی در میدان جنگ به نمایش گذاشته شود»
بهترین راهکارهای مقابله با جنگ هیبریدی چیست؟
1- جلوگیری از ایجاد اختلافات قومی - مذهبی با تأکید بر وحدت
2- ترویج قوی ایدههای میهنپرستانه (به معنی ایدههای ملی یا تمدن سازی) توسط دولت و سازمانهای غیردولتی وابسته آن میتواند منجر به ایجاد طرفدار دولت میشود که میتواند در برابر هرگونه شورش جلوگیری کند و این نیز مهم است که ایدئولوژی، جامع باشد، و میتواند جمع جمعیتی اجتماعی، قومی، مذهبی و اقتصادی را که در داخل کشور زندگی میکند، جمع کند، چنانکه ایدههای مخرب «دموکراسی لیبرال» میتوانند هزاران نفر از گروههای یک کشور هدف (حتی اگر تنها بهطور موقت) در هدف مشترک سرنگون کردن دولت «غیر دموکراتیک» خود باشند.
3- قویترین راهکار بازدارنده جنگهای ترکیبی، ایجاد تمدن سازی اسلامی است
4- راهکار دیگر این میتواند باشد که شبکه ملی اطلاعات اجرایی شود و ذیل این شبکه ملی اطلاعات دولت هر شبکه اجتماعی که فعالیت آن برای مردم آسیبپذیر میداند را پالایه و باید نمونه داخلی آن را به مردم ارائه دهد نکته مهم اینجاست که این نمونه داخلی باید توان رقابت با نمونه خارجی را داشته باشد و این نمونه داخلی باید اطلاعات آن بیشتر از پیامرسان خارجی باشد که مضر میدانند و از این طریق دولتها میتواند ملیت سازی شبکههای اجتماعی برای شهروندانش تشویق کند.
شواهد و مصادیق علیه ایران
چهارمین دهه از پیروزی انقلاب اسلامی جنگ ترکیبی علیه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران توسط استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل به رهبری ایالاتمتحده آمریکا به راه انداختهشده است و این جنگ در3 سطح جمهوری اسلامی ایران را تهدید میکند.
سطح داخلی: گروههای داخلی معارض و معاندین نظام که علیه نظام جمهوری در داخل کشور فعالیت میکنند که با اتکا به ریشههای تنوع قومی، مذهبی فرهنگی سعی دارند با ایجاد تفرقه و شکاف در مرزهای داخلی کشور و انسجام سیاسی را از بین ببرند و به اهداف سیاسی خود دست یابند.
سطح منطقهای: کشورهای منطقه و حاشیههای خلیجفارس قدرت منطقهای ایران در منطقه از بین ببرند و ایران بهعنوان تهدید منطقهای و حامی تروریست و گروههای تکفیری معرفی نمایند و مانع ارتباط ایران با کشورهای سوریه، لبنان و عراق و غیره شوند و جنگهای نیابتی را علیه جمهوری در محیط امنیتی داخلی و خارجی به پا کردهاند.
عربستان سعودی بعد از به قدرت رسیدن ملک سلمان سیاست خارجی خود را در تقابل باقدرت منطقهای ایران جمهوری اسلامی ایران تعریف کرده است. در دو سال اخیر از سال 2015 تا 2017عربستان سیاست خارجی عربستان سعودی تهاجمی و جنگ هیبریدی علیه جمهوری اسلامی ایران را آغاز کرده هدف جنگ ترکیبی اقدامات نظامی نیست بلکه تضعیف انسجام اجتماعی و ایجاد شکاف و اختلاف در کشور هدف است.
مؤلفه و جنگ ترکیبی عربستان علیه جمهوری اسلامی ایران
1- عربستان وظیفه جنگ دیپلماتیک نیابتی از طرف آمریکا علیه عمق راهبردی انقلاب اسلامی ایران را به عهده گرفته است: به دنبال عدم موفقیت عربستان در دستیابی به هدف تسلط هژمونیک بر منطقه نفتخیز خلیجفارس و دریای عمان، آل سعود عامل این شکستها را ایران میداند، لذا جنگ پنهان و آشکاری را علیه ایران به راه انداخته که در عرصه دیپلماسی بعد از حمله به سفارت عربستان در تهران و مشهد و وادار کردن بحرین و جیبوتی به قطع روابط دیپلماتیک و امارات و قطر کاهش روابط خود را با جمهوری اسلامی اشاره کرد.
2- حمایت از ناآرامیهای و اختلافات مذهبی، ایجاد تنش قومی، وابستگی اقتصادی، پروپاگانداری رسانهای و تبلیغاتی علیه ایران، و به نقل از وزیر دفاع عربستان محمد بن سلمان: جنگ را به داخل ایران میکشانیم که بعدازآن شاهد حملات داعش به مجلس شورای اسلامی و مرقد مطهر امام خمینی (ره) و در اغتشاشات دیماه سال 96 بیشترین تبلیغات شبکه اجتماعی «طوفان توئیتری» علیه براندازی جمهوری اسلامی ایران از سوی عربستان حمایت میشد از دیدید سعودیها ورود جنگهای نیابتی به مرزهای داخلی موجب فعال شدن شکافهای قومی، قبیلهای و تغییر اولویتهای سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و توجه مشغول شدن به مسائل داخلی و این باعث خروج ایران از منطقه میشود.
3- جنگ رسانهای و پروپاگاندی عربستان علیه ایران
امروزه رسانهها امنیت رژیمها را با چالش مواجه کردهاند که میتوان تحولات اخیر که در غرب آسیا درکشورهای تونس و مصر اتفاق افتاد را به انقلابهای توییتر و فیسبوک معروف گشت عربستان از فضای و ظرفیت رسانهای موجود بسیار توانسته علیه ایران استفاده کند و ایران را بهعنوان تهدید و بیثبات کننده منطقه در فضای رسانه معرفی کند.
سطح فرا منطقهای:
قدرتهای فرا منطقهای که ایران مانع دستیابی به اهداف و سلطه خود در منطقه میدانند و با جنگ ترکیبی به روشهای گوناگون را علیه ایران بپا کردند. از برگزاری اجلاسهای بینالمللی باهدف معرفی ایران بهعنوان تهدیدکننده صلح ثبات در منطقه و علیه آنچه از نوع جنگ سخت در منطقه یا از طریق جنگ نرم در داخل که یکی از شیوه جنگ ترکیبی است علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اجرا کرده است و فرایند شکلگیری جنگ نرم به شکل زیر است:
ایالاتمتحده برای بیثبات کردن کشورهای هدف، از ضعفهای ساختاری، گسلهای اجتماعی و ناکارآمدیهای اقتصادی بهره میگیرد تا با ایجاد ناآرامی در این کشورها، حکومتها را به تغییر رفتار وادار کند.
الف) اقتصادی
با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری تحریمهای اقتصادی غرب را بهعنوان جنگ تمامعیار میدانند، اگرچه تحریمهای اقتصادی آمریکا از ابتدای شکلگیری انقلاب اسلامی شروع شد ولی از سال 2012 تحریمهای اقتصادی علیه ایران افزایش و چندین برابر شده هست و ایالاتمتحده آمریکا باهدف اصلی محدود کردن قدرت هستهای و جلوگیری از افزایش قدرت منطقهای ایران جنگ اقتصادی تمامعیاری با ایران راه انداخته است که باعث کاهش رشد اقتصادی، کاهش ارزش پول ملی ایران و سختی مبادلات ارزی میشود.
ب) نظامی و دیپلماسی
ایالاتمتحده با حمایت از گروههای تکفیری و تروریستی علیه انقلاب اسلامی ایران و همچنین حمایت از معاندین نظام و گروههای منافقین خارج از کشور و همچنین با برگزاری اجلاسهای بینالمللی برای اجماع بینالمللی برای تحریم و معرفی ایران بهعنوان تروریسم بینالملل، گفتمان ایران هراسی و مداخله در امور کشورهای همسایه و ایران را بهعنوان یک تهدید عمده و نیز کشور هژمونیطلب معرفی کرد و توصیههایی برای جلوگیری از آن بر منطقه معرفی کرد و انتقال تسلیحات به کشورهای حاشیه خلیجفارس و مانورهای نظامی در منطقه علیه ایران برگزاری کرد و هدف این است که ایران مستشارانش را از سوریه و عراق خارج کند. درخواست بعدی ایالاتمتحده از ایران این است که از اتحاد با حزبالله دست برداشته و حمایت سیاسی از انصارالله یمن را هم متوقف کند. ایران حاضر است به درخواست دمشق پس از پایان عملیات مبارزه با تروریسم، سوریه را ترک کند، اما اینکه اینطور به نظر برسد که این کار در واکنش به فشار آمریکا انجام میگیرد، برای حکومت ایران غیرقابلقبول است.
نتیجهگیری
جنگ ترکیبی «هیبریدی» شیوه و روش جدید جنگی است که به این وضعیت اطلاق میشود که در آن دشمن بهطور همزمان و هماهنگ از سلاحهای متعارف، تاکتیکهای نامنظم، تروریسم و رفتار جنایی در فضای نبرد برای به دست آوردن اهداف خود (تغیر رژیم) استفاده میکند. این شیوه از جنگ که دربرگیرنده و ادغام جنگ متعارف، غیرمتعارف و که نهتنها بازیگران اصلی «دولت - ملت» بلکه بازیگران غیردولتی موردحمله سخت یا نرم قرار میگیرند.
ابزار جنگ ترکیبی از دیپلماسی تا جنگ نظامی را در هشت قسمت شامل میشود: دیپلماسی، جنگ اطلاعاتی و پروپاگاندا، حمایت از نابسامانیها و شورشهای محلی، نیروهای نامنظم و چریکی، نیروهای ویژه، نیروهای کلاسیک نظامی، جنگ اقتصادی و حملههای سایبری. هدف جنگ ترکیبی اقدامات نظامی نیست بلکه تضعیف انسجام اجتماعی و ایجاد شکاف و اختلاف در کشور هدف میباشد نمونه موفق از جنگهای ترکیبی میتوان به جنگ روسیه در اوکراین اشاره کرد؛ بعد از 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی جنگ ترکیبی علیه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران توسط استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل به رهبری ایالاتمتحده آمریکا به راه انداختهشده است جنگ ترکیبی که از سال2012 عربستان و ایالاتمتحده علیه ایران برای بیثبات کردن کشور از ضعفهای ساختاری، گسلهای اجتماعی و ناکارآمدیهای اقتصادی تا با ایجاد ناآرامی در این کشور، حکومت را به تغیر رفتار وادار کند. یکی از بهترین راهکار بازدارنده جنگهای ترکیبی، ایجاد تمدن سازی اسلامی است.
پایان پیام /