درسها و دستاوردهای مرصاد برای امروز / عملیات مرصاد و برجام
عملیات غرور آفرین مرصاد در روزهای پایانی جنگ ازحماسههای ماندگاری است که به لحاظ تاکتیک، تکنیک، انعطاف پذیری رزمندگان اسلام و نو آوری در زمره برجستهترین نبردهای این دوره حماسی قرار دارد.
عملیات غرور آفرین مرصاد در روزهای پایانی جنگ ازحماسههای ماندگاری است که به لحاظ تاکتیک، تکنیک، انعطاف پذیری رزمندگان اسلام و نو آوری در زمره برجستهترین نبردهای این دوره حماسی قرار دارد.
به گزارش خبرنگار مهر، یحیی نیازی پژوهشگر و محقق حوزه دفاع مقدس، به مناسبت سالروز عملیات مرصاد متنی را به نگارش درآورده است که در ادامه میآید:
عملیات غرور آفرین مرصاد در روزهای پایانی جنگ از جمله حماسههای ماندگاری است که به لحاظ تاکتیک، تکنیک، انعطاف پذیری رزمندگان اسلام و نو آوری در زمره برجستهترین نبردهای این دوره حماسی قرار دارد. آنگاه که منافقین کوردل در تکمیل وطن فروشی خود و در راستای خدمت به صدام ملعون با استفاده از شرایط پیش آمده ناشی از پذیرش قطعنامه 598 آن را دلیل ضعف در جبهه ایران دانسته و برای خوش خدمتی به صدام وارد جنگ مستقیم با رزمندگان اسلام شده و عملیاتی را با نام «فروغ جاویدان» از مرز خسروی آغاز کردند، هیچ گاه فکر نمیکردند در مدت کوتاهی در گذرگاه چهار زبر بدست رزمندگان اسلام چنان قلع و قمع شوند که دیگر توان بلند شدن نداشته باشند. این گروهک بی هویت در روزهای آغازین مردادماه 1367 با حمایت و آتش سنگین توپخانه ای ارتش بعثی صدام، پس از شکستن خطوط اولیه رزمندگان اسلام با اتکاء به جاده اصلی و بدون در نظر گرفتن ملاحظات رزمی از روی جاده تا نزدیک تنگه چهار زبر کرمانشاه پیش روی کردند. این اقدام در حالی بود که عمده رزمندگان اسلام در جبهه جنوب سرگرم رزمی بی امان با نیروهای بعثی صدام بودند. سازمان منافقین که با رفتن به داخل خاک عراق، همکاری گسترده با رژیم صدام شروع کرده بودند؛ گمان میکردند که با حمایت آمریکا و ایادی استکبار سرانجام جنگ با شکست ایران و فروپاشی حکومت پایان خواهد یافت و به خیال خام خود میخواستند از یک فرصت تاریخی و استثنایی بهره برده و حاکمیت در ایران را در اختیار بگیرند. اما آنها غافل از این بودند که ملت بزرگ ایران در بزنگاههای دشوار همواره درسی تاریخی را به تجاوزکاران داده و آنها را از اعمال نگین خود پشیمان خواهند کرد.
در آن روزهای پرهیاهو و در برههای از زمان که جمهوری اسلامی صداقت خود را نشان داده بود و با پذیرش قطعنامه 598 در صدد پایان جنگی 8 ساله علیه ملت ایران بود، جبهه استکبار یک بار دیگر بدعهدی و بی اعتمادی خود را به نمایش گذاشت و از همه ظرفیتهای خود مثل سازمان منافقین برای به شکست کشیدن ایران اسلامی از هیچ تلاشی غافل نشد. پذیرش این قطعنامه 598 از یک سوی ماهیت استکباری دشمنان ایران را بیش از پیش نمایان کرد و به محض پذیرش قطعنامه 598 بدعهدیهایشان را شروع کردند و از سوی دیگر صدام حملهای گسترده را به سرکردگی گروهک منافقین با گلوله باران مواضع نیروهای ایران در نوار مرزی خسروی آغاز کرد و سعی داشت از فرصتی که به وجود آمده است استفاده و مجددا بخشهایی از کشور را اشغال نماید. بنابراین ملت ایران حق دارد که هیچگاه به اردوگاه استکبار اعتماد نداشته باشد، کما اینکه در موضوع برجام نیز میتوان اینگونه رفتارها را به کرات مشاهده کرد. به همین جهت تأکید مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه نمیتوان به آمریکا و غرب اعتماد کرد، همواره پیش روی ملت ایران خواهد بود. بر این اساس است که رهبری معظم انقلاب همواره بر غیرقابل اعتماد بودن آنها تاکید و آن را در هر فرصتی یادآوری کردهاند. چون غیرقابل اعتماد بودن آنها در هر دورهای به شکل خاص خودش ظهور و بروز داشته است.
در مقابل اعتماد به بدنه ملت و توان بومی و داخلی راه حل بسیاری از مشکلات بوده است و این موضوع در همه ی مراحل سخت کشور و در بزنگاههای حساس انقلاب به اثبات رسیده و هرگاه کشور مورد تهدید جدی از سوی اجانب قرار گرفته است، مردم پایداری خود را به نمایش گذاشته اند. در زمان حمله منافقین نیز وقتی امام خمینی (ره) پیام دادند که مردم سست نشوند و در صحنه بمانند و با اعلام خبر حمله منافقین به دلیل ماهیت سازمان و نفرت عمومی مردم از آنان، بلافاصله نیروهای داوطلب سراسر کشور و به ویژه نیروهای بومی که عملکرد وحشیانه منافقین را در کرند غرب و اسلامآباد غرب دیده بودند، وارد صحنه کارزار شدند و در مقابل هجوم وحشیانه منافقین مردانه ایستادند و سرانجام آنان را از عمل نگین خود پشیمان کردند.
پس از پیام امام و با حضور گسترده نیروهای داوطلب در منطقه، عملیات مرصاد شروع شد و هجوم سازمان یافته رزمندگان اسلام به ستون در حال پیش روی منافقین آغاز شد. با ورود اولین ردههای عملیاتی سپاه پاسداران از تنگه چهار زبر و هجوم خلبانان تیزپرواز نیروی هوایی و هوانیروز بر فراز ستون خودرویی منافقین آنها خود را در حلقه محاصره رزمندگان اسلام دیدند و با تحمل شکستی سنگینی که کمر آنها را شکست، مجبور به عقبنشینی شده و باقی مانده آنها به خاک عراق فرار کردند. پاسخ کوبنده ایران به شرارت صدام و منافقین در عملیات مرصاد در شرایطی روی داد که تصور میشد ایران در ضعیفترین وضعیت سیاسی و نظامی قرار دارد. اما برخلاف این تصور، رزمندگان اسلام و مردم قهرمان ایران در فاصله کمتر از ده روز از پذیرش قطعنامه 598 موفق شدند دو هجوم گسترده ارتش عراق در جنوب و سازمان منافقین در غرب را پاسخ داده و نیروهای دشمن را مجبور به فرار کنند. هجوم گسترده مردم شهرهای مختلف کشور به جبهههای جنگ، که دقیقا پس از اطلاع از تهاجم عراق و سازمان مجاهدین صورت گرفت، نشان داد که مردم ایران همچون گذشته آماده دفاع از کیان میهن اسلامی خود هستند و نفرت آنان از سازمان مجاهدین خلق کمتر از صدام و رژیم بعث نیست.
درسها و دستاوردهای عملیات مرصاد برای امروز:
1. به جرأت میتوان گفت؛ مهمترین دستاورد عملیات مرصاد نمایش اقتدار و پایداری ملت ایران در برابر دشمن بود. این ملت بزرگ وقتی متوجه شد، وطن فروشان داخلی دست در دست صدام بهعنوان عامل آمریکا گذاشته و بنا دارند با سواستفاده از شرایط و فرصت پیش آمده در تابستان سال 1367 در مقابل آرمانهای این ملت عزیز صف آرایی کنند، به رغم همه سختیها و مشکلات موجود، با تمام وجود به دفاع برخاست. این تجربه و سایر تجارب تاریخی نشان میدهد که امروز نیز این ملت بزرگ هر گاه احساس خطر کند تا آخرین نفس پای آرمانهای انقلاب خواهد ایستاد. بویژه اکنون که یک جنگ تمام عیار اقتصادی با تحریمهای ظالمانه بر علیه کشور به راه افتاده است، بار دیگر کشور عزیز ایران مقتدرانه از این پیچ تاریخی نیز عبور کرده و دیری نخواهد پائید که دشمنان قسم خورده این ملت و ایادی داخلی آنان به سزای اعمالشان خواهند رسید.
2. در مردادماه سال 1397 صدام و منافقین با رصد برخی مشکلات داخلی و تنگاهای اقتصادی موجود، دچار یک توهم پوشالی شدند و با خیال اینکه ایران در موضع ضعف قرار دارد، بهدنبال تحقق اهداف شأن بودند. تا اینکه ملت حماسه ساز ایران با تاسی به کلام خداوند در آیه شریفه «ان ربک لبالمرصاد» آنها را در عملیات مرصاد و در کمینگاه چهارزبر استان کرمانشاه، بهدام انداخت و درسی تاریخی به متجاوزان به این مرز و بوم داد. امروز نیز برخی اعیادی داخلی و وطن فروشان در کنار اردوگاه استکبار جهانی دچار همان توهم خودساخته شده و بهدنبال از پای درآوردن این ملت بزرگ با به راه انداختن جنگ اقتصادی و ایجاد یک خط تبلیغی وسیع و جنگ روانی برای القا ناکارآمدی نظام هستند. البته ملت شریف ایران در کنار استقامت و پایداری زائدالوصف در همه صحنهها، برخورد قاطع با مفاسد اقتصادی و پیاده نظام دشمن در داخل را بهعنوان یک انتظار بحق از مسئولان نظام مطالبه گری میکنند.
3. سرمایه گذاری وسیع دشمن روی سازمان منافقین در زمان جنگ تحمیلی و انجام هزینههای زیاد برای تأمین تجهیزات نظامی، تسلیحاتی، مخابراتی، تدارکاتی و آموزش آنها، نشان داد که دشمنان ایران برای رسیدن به اهدافشان حاضر هستند با صرف هزینههای گزاف به هر حربه پوسیدهای متوسل شوند. یکی از درسهای مهم عملیات مرصاد این است که دشمنان ایران هیچگاه برای ایادی داخلی و مزدوران وطن فروش ارزش قائل نبوده و نیستند. لذا همین که مأموریت خودفروختگان داخلی تمام شود، از حمایت آنها دست خواهند کشید و آنها را بهدست فراموشی خواهند سپرد. کما اینکه در برخی حوادث داخلی ردپای حمایت از برخی افراد و جریانهای داخلی و هزینه کرد برای آنها، تا جایی است که برای دشمنان نظام کارآیی داشته باشند و همین که مأموریت شأن به پایان برسد به راحتی از آنها عبور میکنند.
4. درس دیگر عملیات مرصاد این است که سازمان منافقین با توهم اطلاعاتی و تحلیلهای غلط از اوضاع داخلی ایران، از یک سوی به اربابان خود، قول پیروزی دادند و از سوی دیگر با فراخوان عناصر خود از اروپا و سایر کشورها، هر آنچه در چنته داشتند را به میدان کارزار فرستادند و از کمینگاه جنود خدا غافل بودند. تا اینکه سرانجام با تلفات سنگین و با سرافکندگی نزد دوست و دشمن دست از پا درازتر یا به خاک دشمن پناه بردند و یا جان خود را به آسانی از دست دادند. این مهمترین زنگ هوشیار باش برای افراد یا جریانهایی است که احتمالا با توهماتی آنچنانی، دل در گرو خواست دشمنان گذاشته و بی جهت خود را در مسیر اهداف آنها قرار دادهاند.
منافقین نمونه بارز دل بستن به دشمنان هستند که پس از شکست در مرصاد هنوز هم نتوانستهاند کمر راست کنند و به اجبار مجبور نوکری صهیونیست و آمریکا را ادامه داده و علیه کشور و مردم خود جاسوسی میکنند.
5. دولتمردان آمریکایی و برخی سران کشورهای غربی بر خلاف آنچه ادعا میکنند، دشمن تروریستها نبوده و نیستند! چرا که در سالهای اخیر، مردم دنیا شاهد رفتار نمایشی آنها در مبارزه با داعش بودهاند و برای همگان عیان است که آنها چگونه برای تضعیف دولتهای قانونی منطقه تلاش میکنند. ولی مبارزان واقعی علیه داعش و تروریسم در جبهههای مقاومت را کمک که نمیکنند هیچ از هر اقدامی برای شکست آنها فروگذاری نمیکنند. در عین حال؛ امروز حقایق برای مردم منطقه و دنیا روشن شده است و این چندگانگی در رفتارهای دولتمردان مدعی صلح و آرامش جهان، نشان دهنده نفاقی است که موجب شده، اعتماد به آنها بیش از هر زمانی مورد خدشه واقع شود.
کما اینکه رهبر انقلاب میفرمایند «... بنده همان روز هم گفتم من به اینها اعتمادی ندارم، اینها کاری نخواهند کرد، در خدمت آمریکا خواهند بود؛ امروز کاملا واضح شده است، بعد از گذشت حدود یک سال معلوم شده است که اینها به معنای واقعی کلمه، پادو آمریکا هستند... اینها مذاکره هم که میکنند، مذاکره شأن آمیخته با دغل و فریب کاری است؛ این کسانی که پشت میز مذاکره ظاهر میشوند، آن جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند» (خطبههای نماز جمعه تهران؛ 27 دیماه 1398)