در آخرین دور از مذاکرات هستهای در وین چه گذشت؟ / جاسوس ارشد انگلیسی: مواضع جدید ایران ما را دچار سرگیجه کرده است!
یک جاسوس ارشد که به زبان فارسی نیز تسلط دارد در یادداشتی نوشته است که ما گیج شدهایم؛ ایران میخواهد مذاکرات را از صفر آغاز کند؛ این اتفاق یعنی هر چه تا به حالا به دست آوردهایم نابودشده است!
سرویس سیاسی مشرق - یک روز پسازآنکه وزیر خارجه آمریکا، وکیل معروف (رابرت مالی) را بهعنوان نمایندهاش در امور ایران انتخاب کرد، مالی رو به خبرنگار نیویورکتایمز درباره آینده مذاکرات هستهای گفت: «من اهلمعامله و بازیهای برد - برد» هستم. کسانی که ادبیات دیپلماتیک را میشناسند خوب میدانند که معنای جمله لابیست آمریکایی چیست! بازی برد - برد در مفهوم سیاست خارجی آمریکایی به معنای آن نیست که تفاهمی حاصل شود که دوسوی میز از آن بهره ببرند، بلکه توافقی است که تضمینکننده منافع کارتل های سیاسی و اقتصادی در کنگره آمریکا باشد.
همزمان با زمزمههای آغاز پیش مذاکرات برجامی در بروکسل، رابرت مالی و انریکه مورا معاون سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نیز لیز تراس وزیر خارجه انگلیس تور دیپلماتیک خود را از منطقه آغاز و به سمت فرانسه امتداد دادهاند. شاهبیت مشترک تمامی این دیدارها تهدید ایران از یکسو و نیز اشتیاق بیشازحد و غیرعادی آنها برای تکمیل مذاکرات و به ثمر نشاندن آن تا پیش از پایان سال میلادی است.
لیز تراس وزیر امور خارجه انگلیس، در ریاض گفته است که تأخیر دیگر جایز نیست؛ وبسایت وزارت امور خارجه فرانسه نیز در شرح دیدار راب مالی با وزیر خارجه آن کشور نوشته است که موقعیت وخیم است و باید هر چه سریعتر تکلیف همه طرفها مشخص شود.
بی تابی آمریکایی ها برای ادامه مذاکرات آنچنان شدید است که دنیس رأس، دیپلمات سابق آمریکا لب به اعتراض گشوده و گفته است: ایران بهگونهای رفتار میکند که انگار مذاکرات، لطفی به ما است. البته در پشت سر این دعوت نامه های سیاسی و فرش قرمز اروپایی، توطئهای از سوی دشمن طراحی شده است. سفر مقام های ارشد وزارت خارجه امریکا از جمله رابرت مالی به کشورهای عربی منطقه بیشتر از آنکه با برجام مرتبط باشد بر تلاش ها برای مهار قدرت منطقه ای ایران تمرکز دارد.
آگاهان سیاست خارجه اعتقاد دارند که هدف از برگزاری نشستهای سیاسی فرامنطقهای از سوی کشورهای غربی ایجاد یک قطب واحد بینالمللی در برابر جمهوری اسلامی ایران است. این بلوکبندی که در یک رأس آن رژیم صهیونیستی، در رأس دیگرش کشورهای مرتجع عربی و در بخش دیگر آن دولتهای بدعهد قرار دارند، نمیتواند قابلاعتماد باشد. ازاینرو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان تمهیدات قابلتوجهی را در برابر این صفبندی آغاز کرده و راهبردهای جدیدی را روی میز مذاکره گذاشته است.
علیرضا سلیمی عضو هیئترئیسه مجلس شورای اسلامی در تشریح تغییر راهبردهای ایران در مذاکره میگوید: در جلسه غیرعلنی مجلس در 25 مهرماه با حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه، ایشان اظهار داشت که سیاست جمهوری اسلامی «اقدام در برابر اقدام و عمل در برابر عمل» است و آمریکاییها باید حسن نیت و صداقت خود را نشان دهند و ایالاتمتحده حتما بایستی اقدام جدی قبل از مذاکره را انجام دهند، ضمن اینکه بنای تهران آن است که مذاکره را از زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، دنبال کنند نه موارد دیگر را.
وزیر امور خارجه روز گذشته بخشی از راهبرد «اقدام در برابر اقدام» را رونمایی کرده و گفته است که برای رسیدن به این مکانیسم آمریکاییها آمادگی لازم را ندارند. امیر عبداللهیان میگوید: ما در حال حاضر شاهد رفتار متناقض دولت آمریکا هستیم. یک روز درخواست میکنند زودتر به مذاکرات 1+4 برگردید، یک روز درخواست میکنند آماده گفتگوهای دوجانبه هستیم، میگویند آماده برگشت به تعهداتمان هستیم. اما هیچ اقدام عملی برای اینکه نیت واقعی شأن را به دولت ایران نشان دهند انجام ندادهاند و بدتر از آن همزمان تحریمهای جدید اعمال کردند. اگر واقعا به دنبال مذاکره هستید تحریم جدید چه معنی دارد؟ این سیگنالی منفی برای دولت جدید ایران است.
البته جمله «اقدام در برابر اقدام» ناآشنا نیست! پیشازاین حسن روحانی رئیسجمهور سابق نیز در برخی سخنرانیهای خود از این مدل از مذاکره سخن گفته و به آن اشاراتی داشته است. پس از خروج آمریکا از برجام و توقف اجرای قطعنامه 2231 گاهی مقامات سابق دولتی ادعا میکردند که اگر آمریکاییها به برجام بازگردند سیاست اقدام در برابر اقدام را اجرا میکنند. معنای این طرح از نظر تیم ظریف آن بود که طرح « گامبهگام» اجرا شود.
حسین موسویان عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای که اتهاماتی نیز متوجه اوست، در شرح آن مینویسد: تصور ما از اقدام در برابر اقدام ساده است؛ برای مثال در قدم اول توقف غنیسازی 60 درصدی ایران در مقابل رفع تحریمهای مشخصی مثل تحریمهای مالی و بانکی ایران. در قدم دوم توقف غنیسازی 20% ایران در مقابل رفع تحریمهای نفتی ایران. به همین ترتیب طرح گامبهگام تکمیل شود.
البته نهتنها همین راهبرد ساده از سوی تیم مذاکرهکننده روحانی هیچگاه اجرا نشد، بلکه آنها در اقدامی عجیبتر به دنبال آن بودند که بهجای اقدام متقابل مجوز لغو برخی تحریمها را از طرف آمریکایی (اوفک) گرفته و بهجای آن تسلیمنامه را امضا کنند! این فاجعه دیپلماتیک به حدی وخیم بود که طرف اروپایی از بیان آن توسط طرف ایرانی در آخرین دور مذاکره در وین تعجب کرده است.
حسن روحانی پس از پایان ششمین دور از مذاکرات وین رو به خبرنگاران گفته بود که ایران کمر تحریمها را با بیل شکسته و به پیروزیهای بزرگی در وین رسیده است؛ البته شیخ بهاصطلاح دیپلمات در ادامه مدعی شده بود که برای اجرای توافق جدید باید به عراقچی اختیار عمل بیشتری داده شود! حال مشخصشده است که منظور او از این اختیار عمل چیست.
تریتا پارسی عامل نایاک در مقاله خود نوشته است که تیم مذاکرهکننده ایرانی در آخرین دور مذاکرات بهطرف آمریکایی میگویند تضمین کلی در اجرای برجام را نمیخواهیم، فقط تضمین بدهید در دوره خود بایدن به توافق برجم عمل خواهید کرد و آنها در پاسخ گفتهاند نه! عدم فهم از دورههای مختلف تحریمی و پیروی محض از دولتهای غربی باعث شده است که تیم مذاکرهکننده روحانی ذلیلترین شکل از پیشنهاد را به آمریکاییها ارائه داده و با پاسخ منفی از سوی آنها روبرو شود.
راهبرد جدید و رفع نواقص در شش دور مذاکرات قبل برای طرفهای حاضر ملاحظات جدی دارد:
1-: اقدام ایران در برجام در برابر خروج آمریکا از آن، اقدامی جبرانی مبتنی بر ماده 36 برجام بوده است؛ ازاینرو برخلاف نظر موسویان (تریبون لابی ظریف در آمریکا) اقدام متقابل به معنای آن نیست که جمهوری اسلامی ایران درصد غنیسازی را کاهش داده تا در برابر آن آمریکاییها بخشی از تحریمها را لغو کنند؛ دولتهای غربی موظف هستند، تحریمها را لغو کرده و جمهوری اسلامی ایران آن را راست آزمایی کند؛ پس از پایان این مرحله ایران به بخشی از تعهدات قبلی بازخواهد گشت. ترجمه ساده این مسئله عمل در برابر اقدام است.
2- اگر قرار باشد ناقضین برجام همچنان بدون انجام تعهداتشان طلبکار باشند و هزینه ندهند، شرایط به همان روال 4 سال قبل در دولت روحانی بازگشته و ایران باید در صف پایینی بازی کند. بلوکبندی صورت گرفته و فشار به روسیه نشان میدهد دشمن همچنان روی برنامه قبلی عمل کرده و تمایل آنها به ادامه مذاکره نمایشی است.
3- عدم تسلط به متن در حوزه رفع تحریمها باعث شد، تحریمهای اولیه و یا تحریم مهم چون محدودیت استفاده از چرخه دلار (U-Turn) در برجام، بر اساس پانوشت 14 و 16 پیوست دوم برجام باقیمانده و تحریمهای آمریکا صرفا برای افراد خارجشده از لیست تحریم متوقف شد و افراد باقیمانده در لیست تحریم (SDN list) همچنان شامل تحریم بودند. در راهبرد جدید ارائهشده توسط ایران در پیشنویس بروکسل «لغو همه تحریمها» تأکید ویژه شده و ترکیبی از لغو تعدادی از آنها موردقبول واقع نشود. درگذشته تناقض در رفع برخی تحریمها باعث شد نتوانیم نفت بفروشیم.
4- محمدجواد ظریف در جملهای معروف گفته بود که «میگویند اثر بازگشت تحریمهای آنها یکشبه است که نیست و به سالها زمان نیاز دارد، اثر بازگشت ما میتواند زودتر باشد، زیرا اگر نقض عهد کنند کار ما با پیچ و مهرههاست» این سخن به آن معنا بود که تیم مذاکرهکننده سابق «زمان بازگشتپذیری ایران» را درست پیشبینی نکرده بود. در راهبرد جدید مذاکرات، موبهمو زمانبندیها مشخصشده و تا قبل از نقد شدن وعدههای قبلی؛ خبری از تعهدات جدید نیست.
همه مؤلفه و شاخصهها نشان میدهد جمهوری اسلامی ایران اکنون نسبت به آمریکا در موضع برتری قرار دارد. این شرایط، دست بالا در مذاکرات را در اختیار ایران قرار میدهد و توان چانهزنی تیم مذاکرهکننده کشورمان را برای دفاع از حقوق و منافع ملی افزایش میدهد. روزنامه واشنگتنپست در گزارشی مهم اعتراف کرده است که از همان ابتدا بعید بود که دولت آمریکا بتواند ایران را به دست کشیدن از تمام پیشرفتهای هستهای در مقابل لغو محدود تحریمها متقاعد سازد زیرا این هدفی واقعبینانه نبوده است. نکته مهم گزارش اما مطرح کردن این موضوع است که دولت بایدن گزینه واقعبینانهای را برای حل این پرونده ندارد.
وبسایت نشریه «نشنال اینترست» نیز نوشته است که مسائل پیشآمده در مورد برجام از پیامدهای سیاستهای هزینه زای دولت ترامپ بوده است. طبق تحلیل، جو بایدن نمیتواند بدون دادن امتیاز کامل به ایران از این دردسر بزرگ دیپلماتیک به سادگی خارجشده و دولت جدید در ایران برخلاف دولت قبلی مطیع نبوده و هزینه سنگین روی دست آمریکاییها خواهد گذاشت. پس از سفر وزیر خارجه انگلیس به ریاض یک جاسوس ارشد که به زبان فارسی نیز تسلط دارد در یادداشتی نوشته است که ما گیج شدهایم؛ ایران میخواهد مذاکرات را از صفر آغاز کند؛ این اتفاق یعنی هر چه تا به حالا به دست آوردهایم نابودشده است!