دیدگاه مهاجرانی درباره حادثه آبادان / راهحل حسین شریعتمداری برای وصول مطالبات ایران از کره جنوبی / جبلی درباره پوشش فروریختن متروپل توضیح داد
هر روز اخبار فراوانی در رسانه ها منتشر می شود که دنبال کردن آنها حتی برای آنان که اهل مطالعه اخبار هستند کار را دشوار میکند. بسته خبری - تحلیلی الف با رصد اخبار و رویدادهای مهم، همچنین تحلیل های صورت گرفته در این زمینه مخاطبان خود را از مهمترین وقایع روز آگاه میکند.
توضیحات رئیس صداوسیما درباره پوشش حادثه متروپل
پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما گفتوگویی با تسنیم داشته که در ادامه بخش هایی از آن آمده است:
- با توجه به اینکه گزارشهایی که از استان خوزستان به برخی از مقامات کشوریمان رسیده بود حاکی از آن بود که هیچیک از مصدومین دیگر زیر آوار نیستند؛ به همین دلیل از ما خواستند با توجه به اینکه مصدومان زیر آوار وجود ندارند ما پوشش خبریمان را با توجه به اینکه ماجرا تمام شده بود، متوقف کنیم.
- بعد از اینکه مشخص شد همچنان برخی از هموطنانمان زیر آوارند همان نهادها و مسئولین همراهی کردند و در بخشهای خبری ما حاضر شدند؛ در نهایت همچون گذشته که از لحظه اول رویداد پوششمان را شروع کردیم به همان شکل به پوششمان ادامه دادیم. از اینجا لازم است از همکارانمان در صداوسیمای آبادان تشکر کنیم که بهصورت شبانهروزی در حال پیگیری و اطلاعرسانی خبرند و همین الآن که با هم صحبت میکنیم در حال پوشش خبری این رویدادند.
بیشتر بخوانید:
بیانیه روابط عمومی صداوسیما درباره سخنان جبلی و محتوای شبکه خانگی
***
آوار برج متروپل؟
سید عطاءالله مهاجرانی در روزنامه اعتماد درباره فرو ریختن برج متروپل در آبادان نوشت: کسی که برای برجی شش طبقه، مجوز میگیرد و در عمل ده طبقه میسازد، باید دید در شهرداری چه کسی را دیده است، در کلانتری با چه کسی آشناست و چقدر رشوه داده است؟ کسانی که چنین مجوزی را دادهاند یا تخلف را نادیده گرفتهاند، چه کسانی هستند؟ اگر یک مورد، فقط همین برج متروپل را با شکیبایی و دقت پیگیری کنند و جزییات اطلاعات به اطلاع مردم برسد، میتوان انتظار داشت که از این پس شاهد، ساخت غیرقانونی برجهای مسکونی یا تجاری نباشیم و از سوی دیگر نظارت فنی - ایمنی بر برجها صورت بگیرد.
***
مقصران ریزش متروپل از نگاه رئیس کمیسیون عمران مجلس
محمدرضا رضایی کوچی، رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی با اشاره به بررسی ابعاد حادثه ریزش ساختمان متروپل آبادان از سوی کمیسیون عمران در سفر به آبادان، بیان کرد: ساختمان متروپل به صورت مشارکتی بین بخش خصوصی و شهرداری آبادان در حال ساخت بوده است و از نظر بنده در وهله اول تعارض منافع مشهود است. شهرداری خود در ساخت این پروژه شریک بوده اما از طرف دیگر وظیفه نظارتی را نیز بر عهده داشته است در صورتی که باید یک دستگاه نظارتی دیگر برای پروژه های مشارکتی در نظر گرفته شود.
وی در ادامه اظهار کرد: در ابتدای کار با وجود اینکه باید سازمان نظام مهندسی در بعد نظارت ورود پیدا میکرده ولی به هر دلیلی یک شرکتی به عنوان مشاور، کار طراحی و نظارت را بر عهده میگیرد که با مداخله وزارت راه و شهرسازی نهایتا نظام مهندسی سه مهندس را به عنوان مهندسان ناظر مشخص میکند.
رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: طراحی برای ساخت 4 طبقه صورت گرفته بوده ولی در حین اجرای پروژه طبقات بیشتری به ساختمان اضافه میشود بدون آنکه نقشه اولیه و محاسبات اولیه تغییری داشته باشد. مهندسان ناظر که از سوی نظام مهندسی تعیین شده بودند، در این زمینه تذکر داده و درخواست توقف کار را میدهند. اما چون منافع شهرداری در این پروژه بوده به این تذکرات توجهی نشده است. در این مرحله ناظرین اولیه انصراف داده و ناظرین دیگری تعیین میشوند. سوال اصلی این است که زمانی که مهندس ناظر درخواست توقف پروژه را میدهد، وظیفه شهرداری چیست؟
***
واکنش فرزند محسن رضایی به خبر ارتباط با مالک ساختمان متروپل همشهری آنلاین نوشت: علی رضایی با تکذیب خبر ارتباط با مالک متروپل آبادان، از کاربران فضای مجازی خواست که در دام رسانههای ضدانقلاب نیفتند. به دنبال حادثه آبادان، برخی رسانههای ضد انقلاب، مدعی شده بودند که برادران عبدالباقی (مالک و پیمانکار ساختمان متروپل آبادان) با فرزند دکتر محسن رضایی ارتباط داشتند که «علی رضایی» ضمن تکذیب این دروغ، از کاربران فضای مجازی خواست که در دام رسانههای ضدانقلاب نیفتند.
علی رضایی فرزند محسن رضایی معاون اقتصادی رئیس جمهور نسبت به بازنشر این اتهام از سوی یک کاربر فضای مجازی واکنش نشان داد و در توئیتی خطاب به او نوشت: «دوست عزیز؛ از اینکه در حمایت از مردم مظلوم خوزستان توئیت میکنید، سپاسگزاریم. بنده تنها پسر دکتر محسن رضایی هستم و هیچ عضوی از خانواده ما با موضوع عبدالباقی ارتباطی ندارد. اینگونه بی پروا تهمت زدن نه وجاهت شرعی دارد نه قانونی. لطفاً اصلاح فرمایید.»
***
واکنش متفاوت آیتالله جوادی آملی به ریزش «متروپل» آبادان
آیت الله جوادی آملی در پیامی ضمن تسلیت رخداد تلخ و سانحه سنگین و غمبار آبادان بیان داشت: رخداد تلخ و سانحه سنگین و غمبار آبادان را به همه تعزیت عرض می کنیم! این گونه از حوادث تلخ ناشی از لرزان بودن بنیان فکری مسئولین و همچنین مردم است. جامعه اعم از مسئول و مردم عادی موظف اند یعنی همه ما موظفیم که اساس فکر، عقل، درایت، اندیشه و انگیزه را بر اعتقاد صائب و عمل صالح بنیان گذاری کنیم. این گونه از رخدادهای تلخ در اثر نبود عقیده صائب و ایمان سالم است.
کسی که لرزان می اندیشد و مضطرب فکر می کند، مضطرب می سازد. آن که انگیزه اختلاسی و اندیشه نجومی دارد، فکرش را فطرتش را بر لبه لرزان سقوط، بنیان گذاری کرده است _ خواه از مسئولین خواه از مردم_ و کسی که باور صحیح، اعتقاد صائب و ایمان سالم داشت، او در زمین مستحکم خانه می سازد.
***
حالا نوبت کره جنوبی است!
حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:دیروز جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به دزدی دریایی یونان دو کشتی نفتکش این کشور را در آبهای خلیج فارس توقیف کرد. توقیف دو نفتکش یونانی پس از آن صورت گرفته که یونان روز 26 فروردین ماه سال جاری یک نفتکش روسی حامل نفت ایران را که مطابق قوانین تعریف شده دریانوردی با پرچم کشورمان حرکت میکرد، در آبهای ساحلی خود توقیف کرده بود و آخرین گزارشهای رسیده حاکی از آن بود که یونان محموله نفتی این کشتی را برای انتقال به آمریکا به یک نفتکش آمریکایی تحویل داده است. این اقدام دولت یونان هیچ خاستگاه و مبنای قانونی ندارد و صرفاً با درخواست آمریکا و در چارچوب تحریمهای یکجانبه آمریکا و تحریم اتحادیه اروپا علیه روسیه صورت گرفته است!
اکنون انتظار آن است که جمهوری اسلامی ایران تنگه هرمز را به روی نفتکشها و شناورهای حامل کالای تجاری کره جنوبی نیز مسدود کند و مادام که این کشور بدهی 7 میلیارد دلاری خود به ایران را پرداخت نکرده است به شناورهای آن اجازه عبور از تنگه را ندهد و در همان حال معادل 7 میلیارد دلاری که کره جنوبی به ایران بدهکار است، محمولههای نفتی و تجاری آن کشور را توقیف و مصادره کند.
اگر مقابله به مثل با کره جنوبی و توقیف شناورهای آن در تنگه هرمز، حق قانونی کشورمان است -که هست - چرا نباید از این حق قانونی خود برای حفظ و حراست از منافع ملی کشورمان استفاده کنیم؟!...
***
شکست کمپین رادیکال ها
روزنامه صبح نو نوشت: تحلیل آرای هیاترییسه جدید مجلس یازدهم نشان میدهد که تلاش جریان تندروی اصولگرا برای به چالشکشیدن ریاست محمدباقر قالیباف به نتیجه نرسید و او برای سال سوم نیز با رأی قاطع رییس مجلس باقی ماند. با وجود اینکه قالیباف در دو سال گذشته سعی کرد برای حفظ وحدت جریانی از ایجاد شکاف با جریان منتسب به جبهه پایداری دوری کند اما... عملا طیف رادیکال سعی کرد این شکاف را فعال کند که البته درنهایت به نتیجه مطلوب نرسید... طیف رادیکال جریان اصولگرا در دو سال گذشته هزینه زیادی برای مجلس یازدهم ایجاد کرد و با وجود اینکه با اعتبار سرلیستی قالیباف وارد مجلس یازدهم شد اما زمینه یک شکاف با جریان نواصولگرایی و محمدباقر قالیباف را به وجود آورد. طیف رادیکال مجلس که هسته مرکزی آن، نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری هستند در بزنگاههایی که نیاز به وحدت جبهه انقلابی بوده همواره ساز ناکوک زده و کوشیدهاند با حاشیهسازی، به سهمخواهی جناحی بپردازند. طیف رادیکال مجلس نشان داده در مواقعی که فضاسازی رسانهای علیه رییسمجلس بوده نیز با تخریبها همنواست و با پشتیبانی از ادعاهای واهی، زمینه را برای تخطئه قالیباف و کلیت مجلس فراهم میآورد.
نگاه برادرانه ریاست مجلس به جریان ناهمسو در شرایط جدید این امکان وجود دارد که طیف رادیکال اصولگرا (با محوریت پایداری) بخواهد عزم تشکیل فراکسیون جدید کند تا از این طریق، آرایش در درون مجلس سامان و سازمان یابد. بااینحال، جریان نواصولگرایی (نزدیک به قالیباف) و شورای ائتلاف از چنین شکافی استقبال نخواهد کرد و چنین فراقی را در جهت منفعت اصلاحطلبان و به ضرر کارآمدی مجلس خواهد پنداشت.
گرچه دوگانهسازی رادیکالها با قالیباف به شکست سختی برای آنها انجامیده و وزن واقعی آنها را در مجلس روشن کرده لیکن این موضوع بدان معنا نیست که جریان منتسب به قالیباف از این شکاف استقبال کند؛ زیرا هرگونه شکاف درونجریانی درنهایت مورد استقبال و بهرهبرداری جریان رقیب خواهد بود. آنچه برای قالیباف و جریان نواصولگرا از اهمیت برخوردار است، وحدت جبهه انقلابی با هدف رفع مشکلات مردم است.
***
عاقبت سوپرانقلابیها
روزنامه صبح نو نوشت: سوپرانقلابیها علاوه بر آنکه موجب واهمه و تردید عامه جامعه نسبتبه ارزشها و آرمانهای انقلاب میشوند درنهایت به نیروی مخالف خود تبدیل خواهند شد؛ چنانکه اصلاحطلبان امروز همان سوپرانقلابیهای اول انقلاب هستند که دیگران را از دایره انقلاب خارج میکردند و با طعنه و تندی خود را حق و دیگران را مردد و خارج از این دایره میدانستند. این قانون جاری بر هستی است که انگار آنسوی افراط، تفریط باشد که تجربه 40ساله انقلاب بزرگترین تایید بر این قانون است. اشاره رهبر انقلاب به سوپرانقلابیها در سخنرانی اخیر از این جهت اهمیت دارد که رادیکالیسم موجود نزد برخی افراد مدعی انقلابیگری از طرفی از بزرگترین تهدیدهای سیاست جذب حداکثری و دفع حداقلی و از سوی دیگر، اداره کشور است.
آرمانگرایی بدون توجه به واقعیتها روی دیگری واقعگرایی منهای آرمانگرایی است و از این جهت تنظیم جریان انقلاب اهمیت پیدا میکند. سوپرانقلابیگری علاوه بر اینکه جریان انقلاب را از واقعیتها، افکارعمومی، مصلحت و عقلانیت تهی میکند، موجب گسستگی جریانی و افتراق سیاسی هم خواهد شد و درنهایت بدنه جریان انقلاب را نحیف خواهد کرد. از یاد نبریم که روزگاری مخملباف و اکبر گنجی هم سوپرانقلابی بودند.
***
واکنش استاندار تهران به شایعه انتصاب در وزارت کشور محسن منصوری استاندار تهران در گفتگو با فارس، در پاسخ به شایعه انتصابش به عنوان معاونت سیاسی وزارت کشور اظهار داشت: درستی این شایعه را از شایعهسازان بپرسید.
وی افزود: ما سرباز هستیم و هر کجا که بزرگترها تصمیم بگیرند خدمت خواهیم کرد. استاندار تهران در ادامه از تأیید یا تکذیب کردن این شایعه خودداری کرد.
***
پاسخ به انتقادات مراسم سلام فرمانده
روزنامه رسالت نوشت: اینکه گفته میشود چرا مراسم شب شهادت امام صادق علیه السلام برپا شده. این مراسم یک جشن نیست، محوریتش با سرودی است که نغمههای آن تماما از نوحههای امام حسین برداشته شده و بسیاری همراه با آن اشک میریزند. گذشته از این، ما تنها در مورد یک تن از ائمه چیزی به عنوان ایام شهادت داریم و آن حضرت سیدالشهدا است که کل دهه اول محرم را میتوان عزای او دانست. لذا ایام شهادت امام صادق علیه السلام نداریم بلکه تنها روز شهادت ایشان را عزاداری میکنیم. اینکه عصر روز قبل از شهادت حتی مراسم جشن برگزار شود، عرفا و شرعا توهینی به رئیس مکتب تشیع حضرت جعفربن محمد قلمداد نمیشود. گذشته از اینها دست برنامهریزان هم به لحاظ زمانی چندان باز نیست.
همچنین چون مراسم ویژه بچههای دههنودی است، مهم است که با امتحانات آنان تلاقی نداشته و حتما پنج شنبه باشد تا فرصت مطالعه برای بچهها در روز جمعه فراهم باشد. دیگر اینکه چون این برنامه مربوط با بچههای کم سن و سال است،نمیتوان با تغییر زمان برنامه آنها را به عبارتی سرد و گرم کرد. علاوه بر تمام اینها همین سال نود و هشت بود که تیم ملی ایران درست در روز عاشورا در همین ورزشگاه آزادی به مصاف کره جنوبی رفت و آب هم از آب تکان نخورد؛ روز عاشورا کجا و روز قبل از شهادت شیخ الأئمه کجا! مسابقه فوتبال کجا و اجرای «سلام فرمانده» کجا!
یا اینکه گفته میشود به علت همزمانی با حادثه آبادان بهتر بود مراسم برگزار نشود نیز چندان انتقاد جانداری نیست. اتفاق تلخی در جایی از کشور رخ داده اما این سبب نمیشود تمام برنامههای فرهنگی و ورزشی کشور لغو گردد. در همین هفته چند مسابقه لیگ برتر داشتیم. در همین هفته چند کنسرت داشتیم که هیچ کدام لغو نشد، هیچ سینما و تئاتری نیز لغو نشد و نباید میشد. تازه آنها که هیچکدام مخاطبانشان به اندازه مراسم سلام فرمانده نبود.
سلام فرمانده علاوه بر آن که عدم زوال دینباوری در جامعه ایران را برای هزارمین بار اثبات میکند؛ نشانه تکثر جامعه ایران است. نشانه اینکه ورزشگاه آزادی میتواند جایی امن برای حضور خانوادهها باشد و نه تنها مردان. نشانه اینکه ورزشگاه آزادی میتواند میزبان یک کنسرت اصیل و باشکوه باشد. نشان دهنده اینکه تنها با تتلو خواندن چند دبیرستانی در امامزاده نمیتوان ایران را تحلیل کرد. نشاندهنده اینکه ارزشهای اسلامی و انقلابی همچنان دارد از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و جامعه متدین ایران در پاسداشت دیانت در دوره مدرن، تا حد زیادی موفق عمل کرده است.