روحانی «شیخ دیپلمات» است که به دنبال وحدت ملی است / مدیریت و تدبیر مهمتر از سادهزیستی و مردمی بودن است
در برجام قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران ملغی نشد، بلکه همگی در قطعنامه 2231 تجمیع شد.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** روحانی «شیخ دیپلمات» است که به دنبال وحدت ملی است
روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «بازگشت شیخ دیپلمات» به قلم «محمد قوچانی» از بازداشت شدگان فتنه 88 نوشت: «برجام - که امروز احیای آن در دستور کار دولت سیدابراهیم رئیسی قرار دارد - با خروج پرونده ایران از وضعیت امنیتی به وضعیت سیاسی توانست تکنیک قطعنامه در برابر قطعنامه را به کار گیرد و با قطعنامه 2231 پرونده را از ذیل شورای امنیت خارج کند و هر 6 قطعنامه قبلی علیه ایران را ملغی سازد و این برای نخستین بار در تاریخ سازمان ملل بود که کشوری با 6 قطعنامه و تحریمهای شدید اقتصادی، نظامی، نفتی ذیل فصل 7 منشور ملل متحد توانست حتی همه قطعنامههای قبلی را با امضای اعضای دائم شورای امنیت و بدون رای مخالف هیچ عضوی لغو کند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «روحانی پس از 8 سال «شیخالرئیس» بودن به نقش تاریخی خود یعنی «شیخ دیپلمات» بازگشته است. اولین توئیت او علیه طالبان و جنایت داعش خراسان علیه شیعیان قندوز بود و توئیت جدید او یادآوری نقش شورای عالی امنیت ملی... حسن روحانی نه مانند ابوالحسن بنیصدر اپوزیسیون شده است، نه مانند سیدمحمد خاتمی رهبری جناح منتقد؛ اصلاحطلبان را بر عهده گرفته است، نه مانند محمود احمدینژاد به سوی در خروجی نظام جمهوری اسلامی میرود و گرچه مانند هاشمیرفسنجانی هم مسئولیتی حاکمیتی برعهدهاش نگذاشتهاند اما در موقعیتی مشابه «بیرون از حاکمیت در درون نظام» جمهوری اسلامی مانده است».
سازندگی در ادامه تصریح کرد: «روحانی نهتنها از تداوم توافق هستهای در دولت سیدابراهیم رئیسی خوشحال است بلکه میخواهد این پیام را بدهد که برای تداوم صلح راهی جز وحدت ملی وجود ندارد. عرصه سیاست خارجی جای نزاع نیست؛ عرصهی همدلی است. به همین علت سکوت روحانی در دو ماه گذشته هوشمندانه بوده است تا مانع دوقطبی تازه ای در سیاست خارجی کشور شود؛ تقسیمبندی جناحها به «با برجام» و «بر برجام»؛ جناحبندیها مهم نیست، مهم امنیت ملی ایران است؛ شیخ دیپلمات بازگشته است!».
برخلاف ادعای این روزنامه اصلاح طلب، نمی توان لقب «شیخ دیپلمات» را برای روحانی به کار برد. برجام، محکم ترین دلیل در این خصوص است.
متاسفانه دولت تدبیر و امید و رئیس جمهور سابق به زبان دیپلماسی و زبان مذاکره آشنا نبوده و علیرغم کارنامه سیاه آمریکا در توافقات بین المللی، امضای مقامات این کشور را تضمین نامیده و روی قول شفاهی آنان نیز حساب باز کردند.
اگر آقای روحانی «شیخ دیپلمات بود» در پسابرجام با افزایش تحریم ها و افزایش حدود 10 برابری قیمت دلار مواجه نمی شدیم. این ها در حالی رخ داد که دولت سابق به واسطه برجام در قلب راکتور هسته ای بتن ریخت و چرخ سانتریفیوژها را متوقف کرد و ذخایر اورانیوم غنی شده که حاصل تلاش دانشمندان و نخبگان ایرانی بود را به خارج از کشور منتقل کرد!
برخلاف ادعای نویسنده یادداشت مذکور، در برجام قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران ملغی نشد، بلکه همگی در قطعنامه 2231 تجمیع شد. با این تفاوت که پیش از آن ایران به قطعنامه ها رسمیت نداده بود، اما این بار با امضا پای برجام و قطعنامه 2231 به آن ها اعتبار بخشید!
این روزنامه اصلاح طلب مدعی شده است که روحانی در پی وحدت و انسجام ملی است. این ادعا در حالی است که یکی از ویژگی های بارز روحانی در 8 سال دولت تدبیر و امید، جنجال آفرینی، حاشیه سازی و دامن زدن به دوقطبی های کاذب بوده است.
متاسفانه آقای روحانی در دوران ریاست جمهوری بارها منتقدان را با الفاظ زشت مورد تحقیر و توهین قرار داد. بیسواد، بی شناسنامه، مزدور، انقلابیون نفهم، یکمشت لات، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأس آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند و... بخشی از القابی است که وی به منتقدان منتسب کرده بود.
«حسن رحیم پور ازغدی» چندی پیش در توئیتی نوشته بود: «آیا صحت دارد که حسن روحانی بعلت بعضی پرونده های فساد یا تخلف از وظایف قانونی و شکایت بیش از نیم میلیون از مردم (تاکنون) از وی، میخواهد بدون محاکمه، از کشور گریخته و مقیم انگلستان شود؟».
** مدیریت و تدبیر مهمتر از سادهزیستی و مردمی بودن است
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت: «مدیریت و تدبیر مهمتر از سادهزیستی و حتی مردمی بودن است. در واقع این مهم است که یک مدیری سادهزیست و مردمی بوده و حواسش به نحوه هزینه شدن بیتالمال باشد ولی از آن مهمتر این است که مسوول و مدیر کشور از آن میزان مدیریت و تدبیر برخوردار باشد که با یک تصمیم غلط یا ضعیف، میلیاردها دلار از سرمایه کشور را هدر ندهد».
بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب به دلیل آلودگی به اشرافی گری و نگاه ارباب - رعیتی به مردم، روحیه مردم داری و مردمی بودن را کسر شأن برای یک دولتمرد می داند. این طیف ساده زیستی مسئولان را ریاکاری جا زده و بازدید میدانی و سفرهای استانی را نیز مصداق بی اطلاعی مسئول مربوطه از مشکلات معرفی می کند.
چندی پیش «محمد هاشمی رفسنجانی» فعال اصلاح طلب گفته بود: «مدیری که اطلاع ندارد و می خواهد به صورت میدانی کسب اطلاع کند مدیر نیست اگر هم اطلاع دارد و می رود و هزینه گزاف روی دست مردم و بیت المال می گذارد در علم مدیریت، محبوبیتی ندارد».
از نگاه بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب، یک دولتمرد باید در هیات مدیره دهها شرکت خصوصی حضور داشته باشد و در ویلای هزار و چندصد متری ساکن باشد و سرمایه چند صد میلیاردی داشته باشد.
یک دولتمرد واقعی باید میکروفون خبرنگار خانم را پرت کند، به نساختن مسکن برای مردم افتخار کند، با کفش وارد چادر زلزله زدگان شود، با توهین و تحقیر به طرف مقابل بگوید «خودت بمال»، به کشاورز زحمت کش با توهین بگوید «سبوس بخور»، مسافر فرودگاه را با تکبر، تحقیر کند.
داشتن زبان و رفتار خاضع و عذرخواهی ازاشتباهات و نواقص و توجیه نکردن، عاملی مهم در ترمیم اعتماد و امید است و یک دولتمرد باید واجد این ویژگی ها باشد.
** دولت و قوه قضاییه در مسیر اصلاح و بهبود اوضاع حرکت می کنند
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «رئیسی از قبل عنوان کرد که بهعنوان یک نیروی مستقل وارد عرصه رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری خواهد شد و به همین دلیل خود را زیاد وامدار جریانهای سیاسی نمیدانست. به همین دلیل تعهدی نداشت که از نیروهای اصولگرایان در کابینه خود استفاده کند. کابینه رئیسی از بسیاری از جهات یک کابینه خاص و متفاوت است و به نظر میرسد رئیسی تلاش میکند دولتی تشکیل بدهد که با دولتهای گذشته متفاوت باشد. یکی از نشانههای بارز این رویکرد نیز استفاده از چهرههای جدید در کابینه بود که زیاد وابستگی سیاسی به جریان اصولگرایی نداشتند و جز چهرههای شناختهشده جریان اصولگرایی محسوب نمیشدند... دولت رئیسی تلاش میکند چهره متفاوتی نسبت به گذشته از خود بروز بدهد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: ««در قوه قضائیه نیز شاهد تحولاتی هستیم که نسبت به گذشته مثبت ارزیابی میشود. به عنوان مثال بازدیدهای میدانی که رئیس قوه قضائیه از زندانهای کشور انجام دادند برای شناخت واقعیت وضعیت زندانهای کشور موثر بوده است. این اقدامات اصلاحی نشان دهنده تحولات مثبتی است که در کشور صورت گرفته است. به نظر می رسد این رویکرد نیز آینده ادامه داشته باشد. تغییراتی که قوه قضائیه در برخی تصمیمات که سبب مشکلات قضائی برای مردم شده است صورت داده نشان دهنده شناخت مناسبی است که رئیس جدید قوه قضائیه از وضعیت قضائی کشور دارد».
روزنامه آرمان در ادامه تاکید کرد: «آقای اژهای سالها در قوه قضائیه فعالیت داشتهاند و به خوبی و با چالشها و فرصتهای پیش روی دستگاه قضائی آشنا هستند. این وضعیت در دولت نیز وجود دارد و آقای رئیسی به دنبال تغییرات و اصلاحاتی در مدیریت کشور هستند. هدف اصلی آقای رئیسی نیز این است که دولتی متفاوت نسبت به گذشته شکل بدهد و به شکلی عمل کند که فارغ از شائبههای سیاسی مشکلات کشور حل شود».
در روزهای گذشته «محمود علیزاده طباطبایی» حقوقدان اصلاح طلب گفته بود: «در این 100 روزی که آقای محسنی اژهای بهعنوان رئیس قوه قضائیه منصوب شده است، صحبتها، برخوردها و اقدامات وی بسیار منطقی و معقول بوده است».
همچنین «نعمت احمدی» فعال اصلاح طلب و وکیل پایه یک دادگستری در هفته های گذشته گفته بود: «رییس قوه قضاییه در طول این 100 روز به اندازه 10 سال روسای سابق قوه قضاییه کار کرده است... ظهر روز انتصاب رییس قوه قضاییه، با برخی افراد از جمله من تماس گرفته و کانالی برای ارایه نظرات تعریف شد و کنار آن، اقدامات رییس قوه قضاییه شروع شد که برخی از آنها در نوع خود کمنظیر و بینظیر است».
عفوهای بیسابقه، اعزام هیاتهای چند ده نفره به زندان به منظور بررسی چندباره پروندهها و اعطای آزادی یا مرخصی منتج به آزادی از دیگر اقدامات اعتمادساز آقای اژهای است که باعث شده حتی در بین زندانیان و خانواده آنها هم اعتماد به قوه قضاییه بیش از پیش شود
چندی پیش «علی بهادریجهرمی» رئیس مرکز امور وکلای قوه قضائیه گفته بود: «اگر بخواهم یک عنوان کلی برای اقدامات 100 روز گذشته آقای اژهای ذکر کنم، به نظرم میتواند «ورود به جزئیات در عین مدیریت کلان» محور آن باشد. این خصیصه نتایجی را درپی داشته است: تابوشکنی به نفع مردم، تحول به همراه تعالی، خروج دستگاه قضا از مواضع انفعالی در کنار رویکردهای فعالانه و مسالهمحور و در نهایت هم افزایش امید».
بهادریجهرمی در ادامه تاکید کرد: «آنچه منجر به این اقدامات مثمر شدهاست، پشتوانه چند ساله کار قضایی آقای اژهای است که باعث شدهاست ایشان بر نقاط ضعف و گرههای قوه قضاییه اشراف کامل داشتهباشند. دلسوزی آقای اژهای هم چاشنی همه اینهاست. خروجی این مجموعه این است که به تعبیر برخی از کارشناسان، آقای اژهای فراتر از انتظارها ظاهر شدهاست».
در حال حاضر دولت آقای رئیسی نیز با سر لوحه قراردادن مدیریت جهادی، اقدامات تحولی قابل توجهی را انجام داده است. جوانگرایی، ساده زیستی، مردمی بودن، پرهیز از ایجاد جنجال و هیاهو، اعتماد به توان داخلی، بی اعتمادی به دولت های سلطه گر و... از جمله ویژگی های دولت سیزدهم است.