زنجیره دوقطبی سازی ها، جایگزین کارنامه و برنامه دولت رئیسی
در آستانه یکسالگی دولت سیزدهم، شاهد ساخته شدن دوقطبی های کاذب در رسانه ها هستیم. دوقطبی هایی که به طور غیرواقعی انتظارات مردم را در برابر عملکرد انجام نشده دولت بالا برده و تلاش می کند جایگزینی به جای کارنامه عملکرد رئیسی باشند
گروه سیاسی: برنامه رئیسی در ابتدای آغاز فعالین دولتش، اثرگذاری بر شاخص های اقتصادی بود و برآورد اولیه او متاثر از تصویرسازی قبل از انتخابات، این بود که با جایگزین شدن مدیران متعهد به او، به جای تیم دولت دوازدهم، امکان تغییر شاخص های اقتصادی وجود دارد.
این تصور که توجه به نقش کارگزار را نسبت به ساختار اقتصادی کشور در دستگاه ذهنی دارد و زمینه ها و متغیرهای پنهان و چالش های حل نشده سیاسی را در پیش فرض های خود ارزیابی نمی کند، خود به خود، مسائلی از جمله برجام، نزاع قدرت ها در صحنه بین الملل، بازی گران سیاسی در نظام جهانی و ضعف ظرفیت های کشور بعد از جنگ اقتصادی با امریکا را درنظر نمی گرفت، خواه ناخواه به سمت تداوم و استمرار همان سیاست تبلیغات انتخابات 1400 پیش رفت و دوقطبی سازی را از دستور کار خارج نکرد.
رئیسی برای اقناع حامیانش در هر سخنرانی گزاره های معناداری از تفاوت دولتش با دولت های قبلی را بیان و به آن تاکید می نمود. دوقطبی هایی که از یک سو، ذهن حامیان را از رویت پذیری عملکرد واقعی در سفره مردم دور می کرد و از سوی دیگر با برجسته سازی تفاوت های او با روسای جمهور قبل، حامیانش را از جریان عمل به وعده هایش که بر محور بهبود شاخص های اقتصادی متاثر از تغییر مدیریت اجرایی شکل گرفته بود، دور می کند. در نتیجه حامیان رئیسی نه به آمارها توجهی دارند و نه تلاش می کردند او را نسبت به وعده ها و شعارهایش پاسخگو کنند.
مشارکت فعال رئیسی در دوقطبی سازی
به عبارت دیگر، رئیسی با دوقطبی سازی های کلامی در سخنرانی ها، ذهن حامیان را از مسیر پاسخگویی منحرف کرد و کوشش رسانه های حامی دولت برای تکرار این انگاره های غیرواقعی، چرخه ای از فانتزی سازی اقدامات رئیسی را پدید آورد که حامیان دولت را در درون منسجم می کرد.
این انسجام که ذهنی و نه عملی بود، به جای ارائه کارنامه عملکردی، فانتزی های مبتنی بر نوستالوژی های محبوبیت روسای جمهور اول انقلاب را با رفتارهای رئیسی، در ذهن حامیان منطبق می کرد. این انطباق، مرهمی روانی بود بر واقعیت مشکلات معیشتی که شبکه حامیان را نسبت به تحمل وضعیت موجود که برابر شاخص های اقتصادی از زمان تشکیل دولت سیزدهم رو به افول گذاشته، دور می کرد.
از سویی دیگر، عملکرد رسانه های حامی دولت سیزدهم و پرداختن به برخی حاشیهها و اظهارنظرهای متفاوت، به دو قطبی کردن فضای جامعه دامن زد. مدافعان و طراحان دو قطبی سازی، بیش از آنکه برنامه ای برای اداره کشور داشته باشند، بر رویکرد نفی و نقد قطب مقابل تأکید داشتند. در چنین فضایی، مسائل با عینک افراط و تفریط تحلیل و منتقدان دولت یا به ارتباط با بیگانه متهم می شدند یا با ارتباط خوب رئیسی با دستگاه قضایی، علیه آنها شکایت می شد تا جائیکه برابر آمارهای رسمی، شکایت از رسانه های منتقد در دولت رئیسی رشد 50 درصدی داشت.
کاهش محبوبیت رئیسی و دوقطبی رئیس جمهور مردمی یا غیرمردمی
دوگانه رئیس جمهور مردمی و غیرمردمی، بدترین قطبی سازی بر خلاف وحدت ملی بود که از سوی رئیسی مطرح شد، زیرا تمامی روسای جمهور قبلی با بیشترین میزان رای ملت انتخاب می شدند و گزاره رئیس جمهور مردمی برای تمامی روسای جمهور جمهوری اسلامی صادق است.
این در حالی است که وصف مردمی برای رئیسی دارای 18 میلیون رای درسال 1400 در مقایسه با احمدی نژاد دارای 24 میلیون رای درسال 1388 و حسن روحانی دارای 23 میلیون رای در سال 1396، واقعی نخواهد بود و مردم به کارنامه عملی هر رئیس جمهور توجه بیشتری دارند. اگرچه، آخرین نظرسنجی ها از کاهش محبوبیت رئیسی تا 88 درصد متاثر از عدم رضایت از برآورده شدن انتظارات، بعد از یکسال مدیریت خبر می دهند.
اما انتشار هر تصویری از حضور رئیسی بین مردم، حامیان دولت را به تشکیل چنین دوقطبی هایی می کشاند. دو قطبی بین مردم بودن یا سوار خودرو شدن یا سوار هلیکوپتر شدن یا با مترو تردد شدن، نمونه های جالبی از دوقطبی سازی حامیان دولت است. برای مثال در سفر اخیر رئیسی به کرمان، حضور رئیسی در طوفان شن به نمادی از مردمی بودن رئیسی نمایش داده شده است. رئیسی در کرمان به آنها تشکیل استان کرمان جنوبی را داد.
استانی دارای نیم میلیون فقیر که رئیسی آنها را به توسعه و بهبود معیشت امیدوار کرد. اما واقعیت آن است وعده رئیسی بر خلاف نظر مرکز پژوهش های مجلس است و اجرای این وعده برای دولت بار مالی بالایی دارد و به اعتقاد کارشناسان، تقسیم استان راه توسعه کرمان نیست و تغییری در وضع معیشت مردم بوجود نمی آید.
عملکرد پوپولیستی و مدیریت حضوری یا از راه دور
رسانه های حامی دولت حضور رئیسی بین مردم در موقعیت هایی همچون سیل را نشانه ای از تفاوت مدیریت او را روسای جمهور قبلی می پندارند و می گویند رئیسی حضور در میدان برای مدیریت بحران را در دستور کار خود قرار میدهد.
این در حالی است که عملکرد روسای جمهور قبلی است که به مردم در موقعیت های بحرانی دلگرمی و آرامش می دهد. در همین راستا، مردم در حضور جریان سیل اخیر به حضور رئیسی در فیروزکوه معترض شدند و از او خواستند به وعده های قبلی خود عمل کند و مانع کار امدادگران نشود. (ببینید) موضوعی که با عصبانیت رئیسی همراه شد و منتقدان عملکرد مدیران استان تهران را «به دلیل حضور میدانی خدمتگزاران مردم» ارزیابی کرد.
سیل مردادماه امسال استان تهران که بعد از سیل در سایر نقاط کشور رخ داد و با ورود سامانه بارشی به استان فارس، از قبل پیشبینی شده بود، بیشترین میزان تلفات را با 44 کشته به همراه داشت. از این رو بر خلاف نگاه رسانه های حامی دولت، قضاوت مردم بر اساس عملکرد دولت است نه حضور رئیس جمهور میان مردمی که به مدیریت عالمانه بجای گفتار درمانی نیاز دارند.
دوقطبی حجاب و بی حجاب همزمان با ثبت بالاتذین نرخ تورم دو دهه اخیر
دو قطبی سازی عقیدتی و فکری در جامعه ایران حول مسئله حجاب از مهمترین اقدامات رسانه های حامی دولت سیزدهم در خردادماه 1401 بود که دولت بیشترین میزان تورم بعد از انقلاب را در کارنامه خود ثبت کرد. تورم ماهانه خرداد با رشد 2/ 12 درصدی و تورم نقطه به نقطه با رشد 5/ 52 درصدی، بیشترین نرخ تورم در دو دهه اخیر در خرداد 1400 بودهاند. آمار تورم به تفکیک استانها نشان میدهد که استانهایی که دارای محرومیت بیشتری هستند، تورم بیشتری داشتهاند.
بررسی ها نشان داد پس از سیستان و بلوچستان استانهای خراسانشمالی با تورم 9/ 17 درصدی و آذربایجان غربی با تورم 1/ 17 درصدی دارای بیشترین تورم ماهانه در استانها بودهاند. در چنین شرایطی رسانه های حامی دولت با ایجاد دو قطبی بین حامیان و مخالفان حجاب، تلاش کردند فضای افکارعمومی را با دوقطبی سازی های کاذب و مخرب، از دلایل وخامت تورم بعد از اصلاحات اقتصادی و حذف ارز ترجیحی دور نگه دارند.
دولت در مردادماه به دلیل پیشبینی افزایش نقدینگی و تورم مجلس را تهدید کرد در صورت عدم افزایش قیمت کالاها، قدر به کنترل تورم و نقدینگی نخواهد بود. موضوعی که با مقاومت نمایندگان مجلس و اجبار دولت به نگه داشتن قیمتها به نرخ شهریور سال 1400 منجر شد.
کارشناسان سیاسی معتقدند کارکرد تشکیل دوقطبی در موضوع گشت ارشاد و حجاب، تلاش رسانه های حامی دولت است برای دورنگهداشتن ذهن مردم از وخامت معیشت که پاسخگو بودن دولت در این زمینه را کم رنگ کرده و توجه مردم را از سوء مدیریت دولت دور نگه داشته است.
انتصابات فامیلی پیامد مدیریت انقلابی - غیرانقلابی
ابراهیم رئیسی بارها در سخنرانی هایش به این موضوع اشاره کرده «حل مشکلات نیازمند مدیران انقلابی و جهادی است» و یا «همه مدیران باید از چهرههای انقلابی انتخاب شوند» و به استانداران دستور داده «مدیر غیرانقلابی در پستهای مهم نباشد». رئیسی در نخستین نشست خبری با رسانه ها بعد از انتخابات، «سوء مدیریت» را عامل مشکلات کشور معرفی و بکارگیری «نیروی جوان انقلابی» را موجب تحول در وضع موجود دانست.
دوقطبی انقلابی و غیرانقلابی در دولت، با دارا بودن سه و نیم میلیون کارمند، جریانی از حذف مدیران با تجربه دولت قبل به راه انداخت و فامیل سالاری نزدیکان رئیسی در انتصابات فامیلی را جایگزین مدیریت انقلابی کرد. وصف انقلابی که به کلیدواژه ای برای حذف رقبا در دولت سیزدهم تبدیل شد و دست کم در وزارت رفاه، حذف مدیران از سوی عبدالملکی، ضربات جبران ناپذیری به اقتصاد و معیشت مردم وارد کرد و در نهایت به استعفای او ختم شد. عبدالملکی نمونه ای از مدیران انقلابی رئیسی بود که کشور را در آستانه بحران های امنیتی قرار داد.
دوقطبی حامی فقرا - مخالف اشراف؛ پنهان کننده سوء مدیریت
در سال 1384 که احمدی نژاد در خیابان فلسطین بجای کاخ سعداباد از بشاراسد استقبال کرد، رسانه های اصولگرا آن را نماد مبارزه او با اشرافیت معرفی کردند. به مرور، دوقطبی حامی اشرافی - انقلابی، در وصف آنهایی بکار رفت که در کاخ سعداباد از مهمانان خارجی استقبال می کنند یا در پاستور.
استقبال احمدی نژاد از بشاراسد در خیابان فلسطین بجای کاخ سعدآبادچه آنکه در سال 1401 کلیه ملاقات های ابراهیم رئیسی با سران کشورهای خارجی در کاخ سعدآباد انجام می شد و این موضوع تابع پروتکل های بین المللی در استقبال از مقامات خارجی بود. اما آنچه اهمیت داشت، فقیرتر شدن فقرا در دولتی بود که رسانه های اصولگرا تلاش می کردند با ایجاد دوقطبی کاذب عملکردش به ضرر فقرا را کتمان کنند. در یک نمونه، با وجود درآمد 750 میلیارد دلاری دولت احمدی نژاد، حاشیه نشینی و فقر پیامد سیاست های اقتصادی این دولت در پایان هشت سال بود.
حالا کارشناسان معتقدند نگاه شعاری دولت سیزدهم به فقر، منجر به سیاست های غلط آن می شود. برای نمونه عبدالملکی وزیر کار دولت رئیسی در اظهارنظری گفته بود می توان با یک میلیون تومان، شغل ایجاد کرد. یا رئیسی وعده داده بود که تا پایان 1400 فقر مطلق ریشه کن میشود. وعده ها و شعارهایی که نه تنها عملی نشد، بلکه فاصله فقرا تا اشراف را به دلیل ضعف مدیریت افزایش داد و خط فقر در پایان سال 1400 به 10 میلیون تومان رسید.
بانیان وضع موجود، اسم رمز گریز از عمل به وعده ها
بانیان وضع موجود، کلیدواژه ای بود که ابراهیم رئیسی بعد از انتخابات در توصیف مدیریت های قبل از خود بکار برد و تلاش کرد با کاربرد این عبارت، زمان کافی برای آنچه او تحول وضع موجود می خواند را فراهم کند. رئیسی با بکارگیری عبارت بانیان وضع موجود، دولت های بعد از انقلاب را در برابر دولت سیزدهم قرار داد و مدعی شد قادر است وضع موجود را متحول کند.
اما از سوی دیگر رئیسی مدعی موفقیت کشور در عبور از تحریم ها و دستاوردهای بزرگ برای کشور است. او در سخنرانی گفته بود «مردم اعلام میکنند میتوان با مقاومت تحریم را بیاثر کرد» این در حالی است که رئیسی توجهی به دستاوردهای دولت های گذشته نداشته و تلاش می کند ضعف های مدیریتی دولت سیزدهم را که در یک نمونه در بهار 1401 نرخ بیکاری جمعیت 15 ساله و بیشتر را به 9,2 درصد رسانده، پنهان کند.
از سوی دیگر رئیسی نتوانست به وعده های خود در یکسالگی دولت برای تامین یک میلیون مسکن، کنترل نرخ دلار، نصف کردن تورم، احیای برجام و عادلانه کردن قیمت خود رو دست پیدا کند. وعده هایی که نه تنها محقق نشد بلکه بعد از یکسال، دولت رئیسی را در صف بانیان وضع موجود قرار داده است. (ببینید)
افزایش قیمت برنج و مرغ، افزایش بیش از 40 درصدی تورم، ارتباط قیمت کالاها با دلار، عدم احیای برجام،4 برابر شدن قیمت دارو و افزایش قیمت پراید تا 200 میلیون تومان، سقوط 8 پله ای سرعت اینترنت در دولت رئیسی، نشانه های قوی از ایجاد دوقطبی بانیان وضع موجود و تحول خواهان برای پنهان کردن ضعف های مدیریتی دولت سیزدهم است.
سیاست خارجی شرقی یا غربی؛ توافق بهتر یا بدتر
رئیسی از ابتدای حضور در پاستور، «سیاست همسایگی» و توجه به شرق را در صدر سیاستگذاری خارجی خود قرار داد. از این رو مذاکره برای احیای برجام را بعد از 8 ماه با اروپا و امریکا آغاز کرد. رئیسی در این یکسال به هیچ کشور اروپایی سفر نکرده است و توجه او به چین و روسیه به عنوان شرکای قابل اتکا برای سرمایه گذاری بوده است. این رویکرد دولت سیزدهم در رسانه های حامی به ایجاد دوقطبی سیاست شرقی یا غربی تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید:
- هشدار موسویلاری درباره فعال شدن دوباره دوقطبی سازها
- دوقطبی سازی های خطرناک؛ از بی حجاب و با حجاب تا انقلابی و غیرانقلابی
حال آنکه منافع ملی کشور در توجه به رفع تحریم های خارجی به جا مانده از دولت های اصولگرای نهم و دهم، دولت روحانی را واداشت تا اولویت سیاست خارجی دولتش را به خواست مردم در انتخابات 1392 که گفتمان ضدمذاکره سعیدجلیلی در آن برجسته بود را به گفتمان تنش زدایی از روابط خارجی تبدیل نماید. اولویت ارتباط با همسایگان، رئیسی را در صد اخبار ارتباط با سران کشورهای ترکمنستان، ترکیه، روسیه، جمهوری آذربایجان، عمان، عراق و سوریه قرار داده است.
از سویی در آستانه یکسالگی دولت سیزدهم، روند پیشرفت مذاکرات از سوی رسانه های حامی دولت، به دستیابی تیم مذاکره کننده به توافقی بهتر از سوی علی باقری نسبت به محمدجواد ظریف تصویرسازی می شود. دوقطبی هایی که بدون توجه به وحدت ملی، منافع ملی را در وضعیت سختی معیشت مردم و نیاز به رفع تحریم ها خدشه دار می کند.
دستاوردهای ما یا آنها؛ پیامد شکاف اجتماعی
اگر قوه مجریه را یک کل منسجم و متشکل از کارمندانی تصور کنیم که بخش زیادی از آنها با تغییر دولت ها ثابت بوده و تغییری نمی کنند، دلیلی وجود ندارد تا نتیجه کار گروهی در یک قوه را دستاورد دولتی خاص معرفی کرده و یا با بزرگنمایی عملکردی که مدیران دولت سیزدهم عامل و منشا اثر آن نبوده اند، برای دولت کارنامه سازی نمایند.
برای نمونه بعد از پرتاب ماهواره خیام که از سکوی پرتاب روسیه صورت گرفت، رسانه های حامی دولت در اقدامی شتاب زده، ساخت ماهواره را تماما بومی و دستاورد دولت سیزدهم نامیدند. دروغی که در همان روز پرتاب افشا شد و سفارت روسیه در تهران اعلام کرد این ماهواره به سفارش دولت ایران ساخته شده است که در نهایت با اعتراف وزیر ارتباطات همراه شد.
در نمونه ای دیگر، دولت رئیسی شهریورماه 1400 و با افزایش واردات واکسن مدعی شد، واردات واکسن نتیجه تماس تلفنی و رایزنی رئیسی با همتای چینی خود بوده که به واردات واکسن سرعت بخشیده است. این در حالی است که به استناد اسناد موجود، قراردادهای واردات واکسن در دولت دوازدهم منعقد شده بوده و رئیسی صرفا تحویل گیرنده واکسن هایی بوده که قراردادها و هزینه های آن قبلا پرداخت شده بوده است.
یا تبلیغات دولت سیزدهم درباره افزایش دوبرابری قیمت نفت که نتیجه طبیعی جنگ اوکراین و تحریم نفت روسیه بوده به طور طبیعی صادرات نفت ایران را افزایش داده و این موضوع ارتباطی به نقش دولت ندارد. همچنین رشد 39 درصدی ترانزیت بین المللی که دولت مدعی آن است اقدام آگاهانه دولت نبوده و متاثر از کاهش اثرات بیماری کرونا و افزایش تبادلات خارجی است.
فضاسازی های تبلیغاتی رسانه های دولتی که از هر اتفاق مثبتی که در واقعیت، دولت سیزدهم عامل وقوع آن نیست و عوامل و مولفه های خارج از دولت، باعث آن شده تا رسانه های حامی رئیسی، آن را دستاورد دولت معرفی کرده و با ایجاد دوقطبی های کاذب، فقدان عملکرد مثبت و موثر بر سفره مردم را در یکسال اول دولت رئیسی جبران نمایند. موضوعی که نتیجه آن بی اعتمادی به دولت و افزایش شکاف میان دولت - ملت خواهد بود.
21213
کد خبر 1662175