سرایش حکمتهای نهج البلاغه به نظم
خیلی از افراد فکر میکنند «نهجالبلاغه» فقط یک کتاب مذهبی است و تنها از این بعد به مساله نگاه میکنند اما باید گفت «نهجالبلاغه» یک کتابِ تربیتی، اخلاقی، فرهنگی، روانشناسی و جامعهشناسی در همه ابعاد است.
«فاطمه لشکری» متخلص به «راحیل کرمانی» شاعر، نویسنده، مدرس دانشگاه و پژوهشگر ادبی است. او دکترای زبان و ادبیات فارسی خود را از دانشگاه آزاد اسلامی کرمان اخذ کرده است و البته ناظم «نهجالبلاغه» هم هست و این کتاب گهربار را به نظم درآورده است. کتاب «خوشههای معرفت؛ ترجمه منظوم حکمتهای «نهجالبلاغه» اثر «فاطمه لشکری» (راحیل کرمانی) برای اولین بار در 192 صفحه با شمارگان سه هزار نسخه از سوی انتشارات گیوا در سال 96 منتشر شده است. در این خصوص «آویدنیوز» با او گفتوگویی انجام داده که در ادامه می خوانید:
لطفا خودتان را معرفی کرده در خصوص تحصیلات و سوابق کاری خود توضیح دهید. در خانوادهای متوسط در کرمان به دنیا آمدم. در سن پنج سالگی برای اولین بار شعر گفتن را با یک تک بیتی کوچک در وصف «گل» آغاز کردم. مادرم که به استعداد من پی برده بود؛ از همان کودکی، اشعار مرا یادداشت میکرد و گهگاه هم تشویقم میکرد. اما اولین شعر کامل خودم را در سن هفت سالگی، سرودم؛ شعری که به صورت نیایش بود و اینها ابیات اول آن شعر است که به یاد دارم: «ای خدای من! خدای مهربان ای خدای خالق پیغمبران ای خدای خالق آدم زخاک ای خدای خالق هوای پاک» البته آن زمانی که این شعر را سرودم و ابیات آن بر زبانم جاری شد؛ هنوز خواندن و نوشتن نمیدانستم. بعدها در سن 12 سالگی به عضویت کانون شعرا و ادبای استان کرمان درآمدم. در آن زمان من به عنوان کوچکترین عضو این مجموعه در کنار اساتید بزرگی مانند آقایان «فخر مهدوی»، مرحوم «حمید مظهری»، «مهدی صمدانی»، «بابایی» و «نژاد سلیم» مینشستم و از محضرآنها تعلیم میگرفتم و اشعارم را در حضور این اساتید، میخواندم که البته برای من در آن سن، خیلی سخت بود چرا که هم اضطراب و هم اشتیاق داشتم. با این حال اشعارم را در حضور این بزرگان میخواندم. اشعار طنز من هم در نشریات محلی آن زمان در سالهای بعد به چاپ میرسید که البته خیلی هم استقبال میشد. خاطرم هست دوران دبیرستان بودم که این اشعار را میسرودم و همچنین در این زمان وارد حیطه نقد ادبی شدم. اشعار شاعران را در محافل ادبی نقد میکردم و علیرغم اینکه سن کمی داشتم، این جلسات پر جمعیت بودند و کسانی که اهل ادبیات بودند و حتی برخی از دبیران خود من از این جلسات استقبال میکردند. در همین سالها بود که با سیمای جمهوری اسلامی ایران مرکز «کرمان» به عنوان مجری، شروع به همکاری کردم و بعد وارد دانشگاه شدم. این را هم باید بگویم از آنجا که در دوران تحصیلم دو بار از جهش تحصیلی استفاده کرده بودم، در سن 15 سالگی به عنوان کوچکترین داوطلب کشور در رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه شهید باهنر کرمان پذیرفته شدم. تحصیلات را تا مقطع کارشناسی ادامه دادم و بلافاصله در آموزش و پرورش به عنوان معلم استخدام شدم و فعالیت خود را در کسوت دبیری آغاز کردم. به شغل دبیری بسیار علاقه داشتم و همیشه روابط بسیار صمیمی با شاگردانم داشتم و هنوز هم با برخی از آنها ارتباط دارم. 34 سال هم در آموزش و پرورش خدمت کردم. بعد از اخذ مدرک کارشناسی و شروع به کار، دو بار در آزمون کارشناسی ارشد پذیرفته شدم ولی به دلیل شرایط و به دلیل اینکه رشته دلخواه من در این مقطع در کرمان وجود نداشت، از رفتن صرف نظر کردم تا اینکه سالها بعد در رشته «زبان و ادبیات فارسی» در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید باهنر کرمان ادامه تحصیل دادم و بعد هم موفق به اخذ دکترای همین رشته از دانشگاه آزاد اسلامی کرمان شدم. در این سالها افتخار تدریس در دانشگاههای استان را هم داشتهام و در خدمت دانشجویان این مرز و بوم بودم. سه سال هم هست که در میان برنامه «یک سبد سخن» صدای مرکز کرمان به عنوان کارشناس ادبی حضور دارم و در معرفی شعر شاعران کرمانی و شرح ابیاتی از حافظ فعالیت میکنم.
«خوشههای معرفت» در چه سالی منتشر شده است؟ این کتاب در سال 1396 توسط انتشارات «گیوا» به چاپ رسید و در سرای کتاب با حضور خود پروفسور سید «حسن امین» که بر این کتاب مقدمه نوشتهاند و 31 تن از اساتید دانشگاههای کشور و چند تن از شاعران کشور رونمایی شد. در این مراسم اساتیدی از دانشگاه کوثر و الزهرا تهران و... در مورد این کتاب سخنرانی کردند. شاعرانی از شهرهای مختلف شیراز، مشهد، تهران، مازندران و زاهدان و سه خبرگزاری بینالمللی هم در این مراسم حضور داشتند. یک سال بعد هم از این کتاب با حضور دانشجویان و اساتید بسیاری که از دانشگاههای سراسر استان بودند و برخی از مقامات فرهنگی شهر در کرمان بار دیگر رونمایی شد. «کتاب خوشههای معرفت» هم اکنون در برخی از دانشگاهها به عنوان کتاب و منبع درسی واحد نهجالبلاغه استفاده و تدریس میشود. البته مکاتباتی هم خود من با نشر آستان قدس رضوی داشتم که چاپ دوم این کتاب را تقبل کنند و همچنین با سازمان تالیف کتب درسی هم مکاتبه داشتم و این کتاب را اساتید این سازمان هم مطالعه کردند و تصمیم بر آن است که در سالهای آتی از ابیات این کتاب در کتب درسی هم استفاده شود.
برای منظوم کردن این حکمتها چقدر زمان گذاشتید؟ سرایش این کتاب به مدت شش سال طول کشید و این مجموعه تقریبا اولین ترجمه منظوم لفظ به لفظ از معانی حکمتهای شریف نهجالبلاغه است که بسیار هم مورد توجه مردم کشور قرار گرفته است. اگر ممکن است به بخشی از این حکمتها و سروده خود در خصوص این حکمتها اشاره کنید. حکمت 19 «آن کس که در پی آرزوی خویش تازد، مرگ او را از پای درآورد.» کسی را که در کسب آمال خویش بتازد همی با سر و یال خویش به پایان کارش رسد با اجل بسوزد اجل خانمان عمل حکمت 20 «از لغزش جوانمردان در گذرید. زیرا هیچ جوانمردی نمیلغزد جز آنکه دست خدا او را بلند مرتبه میسازد.» جوانمرد اگر لغزد از راه خویش ببخشای او را و مزن زخم نیش نلغزد جوانمرد زیرا خدا دهد رفعت او را پس از آن خطا
یکی از غزلهای عرفانی من ما کجا راه کجا آن دل آگاه کجا نفس سرد کجا سوز دل آه کجا این گدا را مگر آنجا در دولت بخشند کوکب خلق کجا، کوکبه شاه کجا سوزنی بود دلم گمشده در خرمن کاه سوزن سینه کجا، خرمنی از کاه کجا گندم مصر علاج دل یعقوب نکرد یوسف و پیرهن و قصه آن چاه کجا بی مه روی تو این آیینهها، خاک و گِلند نقشه آیینه کجا جلوه آن ماه کجا هر کسی مدعی عشق شود، عاشق نیست یار همخانه کجا یاور همراه کجا شرح این درد در این قصه نمیگنجد و من ماندهام غصه کجا قصه کوتاه کجا
آیا در نگارش این کتاب، شما با مشکلی هم مواجه شدید و اگر بله، به آنها اشاره کنید. مشکلی برای نگارش کتاب نداشتم؛ چرا که به مدت بیش از شش سال بر روی آن کار کردم و کار هم به میل خودم بوده است اما چیزی که مرا در این مسیر، مقداری اذیت کرد؛ بیمهری برخی مسئولان فرهنگی کرمان نسبت به این کتاب بود؛ چرا که بارها قبل از چاپ آن، خود من از رسانه و صدا و سیما در مورد آن صحبت کردم و میدانستم کتابی خواهد شد که در عرصه جهان اسلام حرفی برای گفتن دارد و میشود گفت که یکی از مفاخر فرهنگی است اما متاسفانه نه اداره ارشاد اسلامی و نه سازمان تبلیغات اسلامی و نه دیگر جاهایی که میتوانستند در زمینه چاپ این کتاب، به من کمک کنند؛ هیچکدام همکاری نکردند.
این را هم باید بگویم ناشر این کتاب، یک فرد اهل تسنن است و این خیلی نکته دارد که ناشر کتابی که سخنان حضرت علی (ع) است؛ یک فرد اهل تسنن باشد. متاسفانه شیعیان هیچ کمکی نکردند و من در عرصه چاپ و عرضه این کتاب تنها ماندم و با اینکه این کتاب در بسیاری از دانشگاههای کشور تدریس میشود و حتی برای خرید آن بارها مراجعه کردند اما در استان خودمان اینقدر غریب است که میشود گفت حتی قشر فرهنگی و مذهبی استان هم از وجود آن بیخبر هستند.
حتی در مراسم رونمایی این کتاب هم که با حضور شخص پرفسور «امین» و چندین خبرگزاری از کشورهای دیگر در تهران برگزار شد؛ یکی از مسئولان استان هم حضور نداشتند.
فکر میکنید چگونه میتوان نهجالبلاغه و به خصوص کتابی مثل کتاب شما را به کتابخانههای خانهها برد و فرزندان را با آن آشنا و مانوس کرد؟ من خودم خیلی اصرار و پیگیری کردم این کتاب چاپ شود و قیمت آن را خیلی پایین تعیین کردیم. حتی برای خودم سودی از چاپ کتاب به عنوان مولف در نظر نگرفتم و فقط حق ناشر را در نظر گرفتیم تا افراد بتوانند با قیمت کم، از این کتاب استفاده کنند و صحبتهایی هم با آستان قدس رضوی انجام دادیم تا اگر بشود این کتاب در کتابخانههای حرم رضوی قرار داده و استفاده شود که تا حدودی هم مقدمات کار انجام شده است اما نمیدانم چقدر موفق خواهیم بود تا این امر تحقق پیدا کند.
من واقعا فکر میکنم معلمان در مدارس و اساتید معارف اسلامی و تربیتی و حتی اساتیدی که روانشناسی تدریس میکنند؛ میتوانند با مراجعه به کتاب حضرت علی (ع) و بیان آن در کلاس، دانشجویان، دانشآموزان و نسل جوان را به سمت و سوی فرمایشات این امام بزرگوار سوق دهند.
به نظر شما به عنوان یک محقق، ترویج نهجالبلاغه در خانوادهها و جامعه چه تاثیری بر زندگی افراد دارد؟
باید بگویم خیلی از افراد فکر میکنند «نهجالبلاغه» فقط یک کتاب مذهبی است و تنها از این بعد به مساله نگاه میکنند اما باید گفت «نهجالبلاغه» یک کتابِ تربیتی، اخلاقی، فرهنگی، روانشناسی و جامعهشناسی در همه ابعاد است. اگر کسی فقط حکمتهای این کتاب را مطالعه کند؛ متوجه میشود که این حکمتها بسیار ارزشمندتر و پربارتر از سخنان کوتاهی است که از دانشمندان غربی و شرقی در زمینههای مختلف روانشناسی و جامعهشناسی و ابعاد تربیتی عنوان میشود. این کتاب بسیار فصیحتر و پربارتر، با لحنی شیواتر، این مسائل را بیان کرده است. اگر این کتاب، را اشخاص بدون غرض مطالعه کنند؛ بهترین راهنمای راه آنها در تمام زندگی خواهد بود.
تماشاخانه