عکس یادگاری با ترامپ راه گشایش در امور! / چرا دوباره مذاکره نمیکنیم؟
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، زهرامهران راد، این روزها که به نظر میرسد آمریکائیها فشار حداکثری را به گفته خودشان درقبال ایران و با محوریت تحریم به درجه اعلی رساندهاند، حرف و حدیثهای زیادی در مورد مذاکره مجدد با آمریکا به گوش میرسد در این بین، رفت و آمدهای متحد کلیدی آمریکا یعنی ژاپن به ایران و روحانی به ژاپن نقش میانجی گری ژاپن را قدرت میبخشد، نخست وزیر چشم بادامیها که درسطح...
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، زهرامهران راد، این روزها که به نظر میرسد آمریکائیها فشار حداکثری را به گفته خودشان درقبال ایران و با محوریت تحریم به درجه اعلی رساندهاند، حرف و حدیثهای زیادی در مورد مذاکره مجدد با آمریکا به گوش میرسد در این بین، رفت و آمدهای متحد کلیدی آمریکا یعنی ژاپن به ایران و روحانی به ژاپن نقش میانجی گری ژاپن را قدرت میبخشد، نخست وزیر چشم بادامیها که درسطح دولتی روابط خوبی هم با ترامپ و هم با حسن روحانی دارد، گزینه میانجی گر از سوی رسانهها مطرح میشود، البته دلایلی هم برای آن مطرح میشود از جمله آنکه ژاپن، چون سابقه تسخیر یا استعمار در خاورمیانه ندارد و تنشهای مذهبی با سایر کشورها را هم در کارنامه خود نداشته واین امتیاز بزرگی در رابطه با ایران محسوب میشود.
*بازارگرم میانجی گریها بین ایران و آمریکا
از طرف دیگر به نظر میرسد ژاپن به دنبال اتخاذ سیاست مستقل در خاورمیانه است و مصداق آن موضع مستقل این کشور در قبال فلسطین و برخلاف موضع آمریکا بوده است.
البته همه موضوعات را که کنار بگذاریم اساسا ژاپنیها ملتی باهوش هستند و نخست وزیر سرزمین آفتاب تابان با آن موهای پرکلاغی قطعا منافع خود را به همه دلایل برای میانجی گری بین ایران و آمریکا ترجیه میدهد.
*آبه میانجی گری با محوریت منافع ژاپنی
اساسا پرواضح است که ژاپنیها از حل و فصل صلح آمیز اختلافات ایران و آمریکا نفع میبرند. هرچند تنها حدود 5 درصد منابع انرژی خود را مستقیم از ایران وارد میکنند، اما در مجموع حدود 80 درصد از انرژی مورد نیاز آنها از منطقه خاورمیانه وارد میشود و از طریق تنگه هرمز عبور میکند، که یک نقطهی استراتژیک است و ایران میتواند آن را با اخلال مواجه کند. پس امنیت تنگه هرمز موضوعی کلیدی برای دولت ژاپن محسوب میشود و به این معناست که آبه مایل است از منازعه خشونت بار میان ایران و آمریکا جلوگیری کند، تا البته منافع دور و درازش در منطقه نیز جان سالم از مهلکه به در ببرد.
همه این دلایل بالاخره آقای آبه را به عنوان اولین نخست وزیر ژاپن بعد از 40 سال راهی ایران میکند، در این سفر نخست وزیر ژاپن علاوه بر دیدار با رئیس جمهور به ملاقات رهبری هم میرود و مقام معظم رهبری هم حرف آخر را قاطعانه میزنند که: ما در حسن نیت و جدی بودن شما تردیدی نداریم اما در خصوص آنچه از رئیس جمهور آمریکا نقل کردید، جمهوری اسلامی ایران هیچ اعتمادی به آمریکا ندارد و تجربه تلخ مذاکرات قبلی با آمریکا در چارچوب برجام را به هیچ وجه تکرار نخواهد کرد، زیرا هیچ ملت آزاده و عاقلی مذاکره تحت فشار را نمیپذیرد.
این جواب قاطعانه کافی بود تا طرف مقابل به شرط وجود یک جو عقل، یا بی خیال مذاکره تحت تحریم شود، یا فتیله تحریم را قدری پائین بکشد.
*وساطت اهالی برج ایفل با وعدههایی بدون اجازه از آمریکا
اما آمریکاییها که در زمان تقسیم تدبیر، احتمالا در خلصه مستانه به سر میبردند، بی خیال نمیشوند و این بار مکرون رئیس جمهور فرانسه که در مذاکرات 1+5 ژنو نقش پلیس بد را داشت، انتخاب میکنند، منتها این بار آقای مکرون تغییر نقش داده و به عنوان پلیس خوب وارد ماجرا میشود و در حاشیه نشست سازمان ملل روحانی را دعوت به دیدار با ترامپ میکند.
در این بین اهالی برج ایفل وعده افتتاح خط اعتباری 15 میلیارد دلاری برای داد و ستد اروپا با ایران را نیز میدهد؛ البته بدون اخذ مجوز از قیم بزرگ خود یعنی آمریکائیها و خوب این وعده هم اضافه میشود به سایر وعدههای سرخرمن غرب به ایران.
ماجرای دست وپا زدن غرب برای آشتی بین ایران و آمریکا ختم به همین جا نمیشود، مکرون این بار دست به دامان جانسون نخست وزیر انگلیس میشود و در دیداری سرپایی که در راهروهای سازمان ملل بین روسای سه کشورایران، انگلیس و فرانسه انجام میشود، نخست وزیر فرانسه بار دیگر پیشنهاد دیدار روحانی و ترامپ را برای چندمین بار مطرح و جانسون نیز از سخن او حمایت میکند و در ادامه مکرون به روحانی میگوید: اگر این کشور را ترک کنی (آمریکا) و ترامپ را نبینی، به معنی از دست دادن یک فرصت است.
*پیشنهاد کارگشای جانسون به روحانی؛ همزمان با ترامپ در استخر بپرید!!!
بوریس جانسون هم پیشنهادی از سر درایت میدهد و به روحانی میگوید: شما و ترامپ باید در لبه استخر بایستید و همزمان در آن بپرید!!!
6 ماه پس از سفر نخست وزیر ژاپن به ایران روحانی در پاسخ به این سفر عازم مالزی و سپس ژاپن میشود، علی رغم اینکه روحانی پیش از سفر به ژاپن محوریت این سفر را موضوعات مربوط به امنیت کشتیرانی در منطقه عنوان میکند، آبه هم در آستانه یلدا سنگ تمام برای هیئت ایرانی می گذارد و میز یلدایی می چنین نفرات اول هرکشور یک ساعتی به طور خصوصی و پشت درهای بسته با هم گفتگو می کنند و همین روند برداشت رسانهها دراحتمال واسطه گری ژاپن بین روحانی و ترامپ را تقویت می کند.
موضوع واسطه تراشیدنها ختم به هین جا نمیشود رئیس جمهور آمریکا که بیش از آنکه مرد سیاست باشد، دلال و معامله گر است این روزها هم به دنبال آن است که از جیب ایران هزینه پوسترهای تبلیغاتی انتخابات 2020 را بدهد.
*سلطان قابوس مسقطی؛ گزینه بعدی واسطه گری
اولویت عمان، کوچک، اما تأثیرگذار در جهان عرب حفظ روابط دوستانه با همسایگان و بازیگران اصلی سیاست جهانی است تا جایی که از آن به عنوان سوئیس غرب آسیا هم یاد میکنند چرا که خیلی از گفتگوها سیاسی در آنجا انجام میشود؛ البته "پشت درهای بسته".
مسقط، پایتخت عمان این روزها محل توجه ناظران بینالمللی است چه آنکه محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان درست پس از بازگشت از ژاپن، فقط 20 روز پس از سفر «یوسف بن علوی» وزیر امور خارجه عمان به تهران، روز دوشنبه 2 دی ماه عازم مسقط میشود و دور اول گفتگوهای این دو وزیر در شهر 900 ساله مسقط که بزرگترین شهر عمان نیز هست، صورت میگیرد.
در ورای همه این رفت آمدها آنچه بیش از پیش ذهن را به خود مشغول میکند این است که چرا با وجود این همه رایزنی و به موازات آن فشارتحریم بر ایران، اما ایران زیر بار مذاکره مجدد نمیرود؟
*گرفتن چند عکس یادگاری با ترامپ و گشایش در امور معیشتی کشور / چرا مسئولین زیربار نمیروند؟
عدهای البته با فرار رو به جلو شاید سعی میکنند بدعهدی آمریکا در برجام را به باد فراموشی بسپارند و با استفاده از عدم آگاهی کامل مردم از واقعیت، موضوع را این طور طرح کنند که یک دیدار صوری با آمریکا و گرفتن چند عکس یادگاری با ترامپ انقدرها هم کار سختی نیست؛ اما دستاورد آن کاهش قیمت دلار و طلا و گشایش در امور معیشتی و اقتصادی مردم خواهد بود.
اما اساسا این نکته نباید از یاد هیچ ایرانی برود که آمریکائیها که این همه واسطه میتراشند و این همه آدم اجیر میکنند، برای همین 4 تا عکس یادگاری با ظریف و روحانی مصداق "گربهای نیستند که برای رضای خدا موش بگیرند" و در این بین 12 پیش شرط برای ایران و در راستای همین ظاهرسازیها گذاشتند.
پیش شرطهایی که در حقیقت ماهیت و اهداف استراتژی جمهوری اسلامی را تغییر میدهد این که ایران باید کلیه جزئیات ابعاد نظامی برنامه پیشین هستهای خود را به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کند.
*بستن پرونده صنعت هستهای و موشکی ایران برای راحت شدن خیال ترامپ
ایران باید غنیسازی اورانیوم را متوقف کند و هرگز به دنبال فرآوری تولید پلوتونیم نرود؛ این شامل بستن رآکتور آب سنگین نیز میشود. اینکه کشورمان باید به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه بازرسی بدون محدودیت از همه مراکز و تاسیسات را در سراسر کشور بدهد.
البته زیاده خواهی ترامپ و دوستان او به همین جا ختم نمیشود بند چهارم این شروط گریزی به صنعت دفاعی ایران میزند و خواهان توقف وعدم توسعه صنعت موشک سازی در کشورمان میشود. صنعتی که به خاطر آن سالها در جنگ ناجوانمردانه عراق با ایران هزاران شهید بابت آن دادیم.
*آزادی زندانیان آمریکایی به انضمام زندانیان کشورهای دوست آمریکا
البته پمپئو وزیرخارجه آمریکا که بیش از دیپلمات بودن سابقه اداره کردن سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده آمریکا موسوم به سیا را داشته است، هیچ محدودیتی برای خواستههای خود تعیین نمیکنند و در ادامه این شروط خواستار آزادی بی قید و شرط تمام زندانیان آمریکایی و زندانیان کشورهای دوست و متحد آمریکا که در ایران به سر میبرند، میشود.
*خلع سلاح گروههای شیعه عراق به منظور گسترش عملکرد داعش
در شرط بعدی ایران باید با کشورهای حوزه مقاومت به گونهای قطع رابطه کند و هیچ حمایتی از حزب الله لبنان و گروههای فلسطینی نداشته باشد، آمریکائیها همچنین خواستار خلع سلاح گروههای شیعه مستقر در عراق نیز شدند تا احتمالا راحتتر به عملیات توسعه طلبانه داعش و گروههای خرابکار بپردازند. ایران همچنین باید نیروهای مستشاری خود که به درخواست دولت قانونی سوریه در این کشور مستقر هستند، را نیز از این کشور خارج کند.
این شروط بندهای دیگری هم داشت که اساسا ایران را متهم به حمایت از گروههای تروریستی مانند القاعده در افغانستان کرده و خواستار قطع این حمایت شده است.
*نگرانی آمریکا از وضعیت فرزند خواندههای منطقهای
انزوای آمریکا به حدی رسیده که در پایان این شروط نمیتواند نگرانی خود درمورد فرزند خواندههای منطقهای خود را کتمان کند و اعلام میکند، ایران اجازه چپ نگاه کردن به کشورهایی مثل عربستان و امارات را که متحدین منطقهای ما محسوب میشوند را ندارد و ازهمه مهمترحق ندارد حتی به طور لفظی اسرائیل را تهدید نکند.
این زیاده خواهی آمریکائیها چنان وقیحانه است که هر از چندگاهی خودشان اخباری از درخواست مذاکره با ایران بدون پیش شرط را مخابره میکنند، اما باز این موضوع را تکذیب میکنند، اساسا اگر بدسگالی و بدعهدی آنها در طول 40 سال اخیر و سالهای منتهی به برجام را کنار بگذاریم؛ غرور هیچ ایرانی آزادهای اجازه نمیدهد که پای میز "مذاکره خفت" برود و در برابر چنین شروطی سر تعظیم فرود آورد.
*مذاکره با آمریکا مصداق بارز "تسلیم محض"
قاسم سلیمانی سردار قلبهای خاورمیانه نیز در همایشی صراحتا تاکید کرد: دشمن میخواهد با فشارهای اقتصادی ما را به میز مذاکره بکشاند که این مذاکره مصداق تسلیم است، اما مردم ما هوشیار و هوشمندند و معتقدند که مذاکره در شرایط کنونی با دشمن، «تسلیم شدن» محض است و قطعا تن به این ذلت نخواهیم داد. علی لاریجانی هم که زمانی خود مرد اول مذاکرات برنامه هستهای ایران بوده است، معتقد است: برخی سهلاندیشی میکنند و میگویند مذاکره کنید.
مذاکره با این فرد اصلا معنا ندارد، او 12 موضوع را گفته است که اولین آن درحقیقت پاک کردن صورت مسئله است، یعنی "غنیسازی و موضوع هستهای را رها کنیم". هر چیزی زمان دارد و موضوع مذاکره زمان فعلی نیست.
البته تاکید بر عدم مذاکره مختص لاریجانی و سلیمانی نیست؛ محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیز در گفتگو با شبکههای بین المللی از جمله الجزیره گفته است: حتی یک ایرانی را پیدا نمیکنید که گزینه تسلیم در مقابل آمریکا را انتخاب کند.
به هرحال شرایط این روزهای آمریکای ترامپ حکایت از آن دارد که مذاکره با آمریکا مصداق بارز "تسلیم محض" است که مردم، مسئولین و هرکس که دغدغه وطن داشته باشد زیر بار آن نخواهد رفت.