ماجرای اخطار انگلیس به دولت وقت ایران

کتاب «قحطی بزرگ» نشان میدهد 8 تا 10 میلیون ایرانی، 40 تا 50 درصد کل جمعیت ایران، در اثر گرسنگی و مرضهای ناشی از آن و سوء تغذیه از میان رفتهاند.
به گزارش مشرق، با وجود بیطرفی ایران در جنگ جهانی اول، در طول این جنگ به ضربات و خسارت جبران ناپذیری بر پیکره میهن و ملت ما وارد آمد. ورود بیمحابای قوای بیگانه و نیروهای متخاصم به خاک ایران در فقدان یک دولت قوی و متمرکز و دارایی سامانه اداری کارآمد، هرج و مرج و ناامنی و پراکندگی و بیثباتی را دامن زده و به تشدید ضعف دولت مرکزی و ضخامت حال و وضع اقتصادی و اجتماعی مردم ایران انجامید. در نتیجه ایران بیطرف که با هیچ کشوری در جنگ نبود، تقریبا به اندازه یک کشور در حال جنگ خسارات و خرابی تحمل کرد.
در میان آن همه نابسامانی و بدبختی، بروز قحطی بزرگ و فراگیر در ایران مزید بر علت شد. قحطیای که علاوه بر خشکسالی چند ساله، حضور نیروهای بیگانه - به ویژه قوای انگلیس - در تشدید آن مؤثر و بلکه از علل اصلی آن بود؛ در نتیجه آن شمار زیادی از مردم ایران، در ابعادی باورنکردنی به ورطه مرگی هولناک افتادند.
کتاب «قحطی بزرگ» بازبینی و تکمیل شده کتاب نخست «محمدقلی مجد» درباره قحطی بزرگ 1919_1917 است که در 2003 منتشر شد.
***
تهاجم تازه روسیه به ایران
در اوایل ژوئیه 1915، بعد از بحرانی طولانی کابینه عینالدوله استعفاء کرد و به مدت هفت هفته کشور دولت نداشت. در 3 اوت 1915، وزیر مختار تازه وارد انگلیس، سرچارلز مارلینگ، نگرانی عمیق خود را درباره اوضاع اصفهان ابراز داشت. در کرمانشاه، در غرب ایران، کنسولهای روسیه و انگلیس که در می 1915 ایران را ترک گفته بودند، تلاش کردند در اوت 1915 بازگردند، ولی با ممانعت کنسول آلمان و هواداران ایرانیاش روبرو شدند.
نهایتا در 22 اوت 1915، کابینه جدید به ریاست مستوفیالممالک منصوب شد. در همان روز، حدود 2 هزار قزاق روس وارد قزوین شده و با حرکت به سمت تهران باعث تشویق در پایتخت شدند. بعد از یک روز راهپیمایی، قزاقها به قزوین بازگشتند. این هشداری به کابینه جدید در تهران بود. در آن هنگام اوضاع در تهران بسیار بد شده بود و انگلیسیها و روسها تصمیم گرفته بودند سفارتخانههای خود را به قزوین که در اشغال روسها بود منتقل کنند.
در پاییز 1915، روشن شد چنانچه تصمیمات سرنوشتساز گرفته نشود، انگلیسیها و روسها در خط از دست دادن کنترل کشور قرار میگرفتند. در اوایل سپتامبر 1915، جنگلیها به رهبری میرزاکوچکخان به روسها در گیلان حمله کردند و تلفات سنگینی بر آنها وارد ساختند. در 13 سپتامبر 1915، احتمالا در واکنش به قتل عام تنگستانیها به دست انگلیسها در بوشهر، معاون کنسول انگلیس در شیراز ترور شد و کنسول انگلیس در اصفهان در یک سوء قصد مجروح شد. انگلیسیها و روسها که از احتمال بروز خشونت به تحریک آلمانیها و هواداران ایرانیشان در اصفهان هراسان شده بودند، شهر را به قصد اهواز و قرار گرفتن در حفاظت ارتش انگلیس ترک گفتند.
با تخلیه اصفهان، کنسولها و اتباع روسیه و انگلیس در یزد و کرمان نیز برای امنیت خود عازم بندرعباس شده بودند. با ترور معاون کنسول انگلیس در شیراز، وزیر مختاریهای انگلیس و روسیه در تهران خواستار عزل مخبرالسلطنه از حکومت فارس و جایگزینی او با آنگلوفیل معروف به قوامالملک شدند. در اکتبر 1915، ژاندارمهای ایرانی در شیراز قوامالملک را وادار به خروج از شهر کرده بودند و او برای داشتن امنیت در سایه انگلیسیها به بوشهر گریخته بود.
در همدان نیز اوضاع رو به وخامت گذاشته بود و در اوایل نوامبر 1915، ژاندارمهای ایرانی به قزاق حمله کرده و آنها را خلع سلاح کرده بودند. در پی این آشفتگی، کنسولهای انگلیس و روسیه شهر را ترک گفته بودند. سپس ژاندارمها انگلیسیها را از سلطانآباد (اراک) در آن نزدیکی بیرون رانده و بانک انگلیس را تصرف کرده بودند. اوضاع در شیراز نیز رو به وخامت گذاشته بود و پس از اخراج قوامالملک بدتر هم شد.
در 21 نوامبر 1915، با وجود شواهدی درباره از راه رسیدن قوای کمکی ترک، انگلیسیها به خطوط دفاعی ترکها در تیسفون، درست در جنوب بغداد، حمله کردند. این حمله ناکامی سختی در پی داشت و تلفات زیادی به همراه آورد. انگلیسیها مجبور شدند به کوتالعماره عقبنشینی کنند و در آنجا در محاصره ترکها قرار گرفتند. ژاندارمهاها و ساکنان شیراز که در پی شکست انگلیسیها در نزدیکی بغداد، جسارت یافته بودند، کنسول و اتباع انگلیسی را در 24 نوامبر 1915 بازداشت کرده و در قلعهای نزدیک خلیج فارس زندانی کردند.
در اوایل سپتامبر 1915، بخشی از قوای روسیه در انزلی پیاده شده و رشت را اشغال، کنسولگری عثمانی را تصرف، آرشیو ان را ضبط و کنسول عثمانی را بازداشت کردند. روسها بعد از درگیری خونین با جنگلیها، به حرکت خود به سمت قزوین ادامه دادند. با در نظر گرفتن ناکافی بودن این قوا، وزیر مختار روسیه در تهران از دولت خود خواسته قوای بیشتری اعزام کنند. با بیرون رانده شدن روسها و انگلیسیها از شهرهای متعدد، فوریترین وظیفه آنها نگهداشتن تهران بود. از اوایل اکتبر 1915، نشانههایی وجود داشت که آلمانیها و هواداران ایرانیشان، به کمک ژاندارمری ایران و افسران سوئدی آن، در حال برنامهریزی یک کودتا در تهران بودند تا کنترل پایتخت را به دست بگیرند.
علاوه بر این، روسها و انگلیسیها اعتماد چندانی به دولت مستوفی الممالک برای مقاومت در برابر کودتا با پیشروی آلمانیها نداشتند. در 15 اکتبر 1915، انگلیس رسما به دولت ایران، اخطار کرد که ائتلاف با آلمان تحمل نخواهد شد و در 20 اکتبر 1915، دولت روسیه دستور داد قوای دیگری عازم ایران گردد که نخستین نفرات آن در 28 اکتبر 1915 در انزلی پیاده شدند. در 17 نوامبر 1915، ارتش روسیه همانند پیشرویاش در 22 اوت 1915، به سمت تهران روانه شد و موجب هراس عمومی در این شهر گردید.
در حالی که شاه و دولت در اندیشه گریختن از تهران به اصفهان بودند، بسیار یاز وکلای مجلس و فرستادگان آلمانی و ترک از پایتخت به قم گریختند. با فرار سیاستمداران، مجلس ایران از کار افتاد. یک هفته بعد، وزیر مختار آمریکا گزارش کرد که در حالی که روسها پیشروی خود را متوقف کردهاند، قوای کمکی روس کماکان در حال پیاده شدن در انزلی هستند. در 29 نوامبر 1915، کالدول گزارش میدهد که روسها به کرج، در 25 مایلی شمال غرب تهران عقب نشستهاند و 15 هزار قوای تازه پیاده شده روسیه در انزلی در حال حرکت به سوی قزوین هستند.
او همچنین اطلاع میدهد دولت تصمیم گرفته است در تهران بماند. در همین حال سیاستمدارانی که همراه با فرستاده آلمان تهران را ترک گفته بودند علیه روسها اعلام جهاد کردهاند و درصدد سازمان دادن یک «ژاندارمری ملی» به منظور مقاومت علیه روسها و به دست گرفتن کنترل تهران هستند. شمار زیادی از ایلیاتیهای مسلح از اصفهان و فارس و دیگر «مجاهد»ها به آنها پیوستهاند.
در اوایل دسامبر 1915، روسها حملهای دو سویه را از قزوین به مقصد همدان و قم آغاز کردند. در 9 دسامبر 1915، کالدول گزارش میکند یک نیروی ایرانی که گفته میشود 12000 تا 25000 نفر شامل ژاندارمها، ایلیاتیها و مجاهدین است با هدف مقاومت علیه پیشروی به سمت جنوب روسها که پیوسته در حال افزودن نیروهای خود هستند، در جنوب قزوین گرد هم آمدهاند. یک هفته بعد، در 16 دسامبر 1915، نبردی در نزدیکی روستای الجی درگرفت. ارتش برتر روسیه ایرانیان را در هم کوبید.
بسیاری را کشت و همدان را پس از آن که مدافعانش آن را تخلیه کردند، تصرف کرد. ژاندارمها و دیگر مدافعان ایرانی به عباسآباد عقبنشینی کردند. روسها با فشار بیشتر بر جنوب، کنگاور را در 30 مایلی جنوب غرب همدان در 24 دسامبر 1915 تصرف کردند. با حرکت به سمت شمال، روسها قم، ساوه و لالهخان را در اواسط دسامبر تصرف کردند. قوای ایرانی قم را پیش از اشغال آن به دست روسها تخلیه و با هدف به جنگ آوردن پایتخت به سمت شمال حرکت کرده بودند. در 27 دسامبر 1915، در نزدیکی روستای رباطکریم حدود 25 مایلی جنوب غرب تهران، قزاقهای روس ژاندارمهای ایرانی و مجاهدین را شکست دادند.
قوای شکست خورده بیسامان و شتابزده به سمت جنوب و به کاشان، سلطانآباد، کرمانشاه و بروجرود عقبنشینی کردند. در 27 دسامبر 1915، کابینه مستوفی الممالک استعفاء کرد و عبدالحسین میرزا فرمانفرما کابینه جدید را با محمد، ولی خان سپهدار تنکابنی، به عنوان وزیر جنگ، تشکیل داد. با دست بالا یافتن در تهران، روسها و انگلیسیها موفق شدند برکناری افسران سوئدی از ژاندارمری را به دولت ایران تحمیل کنند.
در ژانویه 1916، روسها پیشروی به سمت جنوب را از سر گرفتند در 21 ژانویه 1916، شهر گروس تصرف شد و بر اساس گزارش روزنامهها و روسها آن را غارت کردند. در 7 فوریه 1916، نهاوند و بروجرد به دست روسها افتادند. در اوایل فوریه 1916، ترکها ساوجبلاغ (مهاباد) را به قصد پیشروی به سمت تبریز اشغال کردند. در نبردی در 24 فوریه 1916، روسها شکست سختی به ترکها دادند و ساوجبلاغ را پس گرفتند. سپس آنها کسانی را که با ترکها همکاری کرده بودند بدون محاکمه دار زدند. در 25 فوریه 1916، ارتش روسیه به فرماندهی ژانرال باراتوف به سمت کرمانشاه پیش رفت و این شهر در 3 مارس 1916 تصرف کرد.
در 12 مارس 1916، باراتوف کرند را تصرف کرد. در مرکز ایران، قوای روس با پیشروی از سمت قم، کاشان را در اول مارس 1916 و اصفهان را در 19 مارس 1916، پس از درگیری شدید با حدود هزار ایلیاتی بختیاری اشغال کردند. کالدول، وزیر مختار آمریکا در گزارشی در تاریخ 13 مارس 1916، گزارش میکند صد هزار نیروی روس درگیر عملیات نظامی در ایران بودهاند. به این ترتیب تا مارس 1916، در پی اشغال کرمانشاه به دست روسها، کابینه فرمانفرما استعفاء داد و در 13 مارس 1916، محمدولیخان سپهدار تنکابنی به ریاست الوزرائی منصوب شد.
منبع: میزان