مجاهدین خلق از ابتدا تاکنون اسیر "توهم" بودند / مردم و عشایر منافقین را به ما تحویل دادند | گفتگو با سردار ناصح
اسدالله ناصح از فرماندهان عملیات مرصاد میگوید: سازمان مجاهدین خلق از ابتدا تاکنون همواره اسیر توهم بوده و به همین دلیل خودش و حامیانش را با شکستهای متعددی روبرو کرده است.
گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم-جنگ ایران و عراق هرچند در تاریخ 27 تیر ماه سال 67 و با پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران به پایان رسید، اما این پایان ماجرا نبود و رژیم بعث عراق مجدد به مرزهای زمینی ایران در جنوب و غرب کشور تجاوز کرد.
حمله مجدد عراق به ایران، متفاوت بود و این بار منافقین در قالب ارتش آزادیبخش سازمان مجاهدین خلق همراه با ارتش بعث عراق به مرزهای ایران تجاوز کردند.
سازمان مجاهدین خلق که در آغاز جنگ تحمیلی، موضع مبهم و بیطرفانهای اتخاذ کرده و در میانه جنگ دست در دست صدام و رژیم بعث عراق گذاشته بود، در سال پایانی جنگ، عملیاتهای چلچراغ و آفتاب علیه رزمندگان ایرانی اجرا کرد.
این عملیاتها در مناطق مهران و فکه اجرا شد. منافقین در روز حمله به مهران، شعار «امروز مهران، فردا تهران» را سر میدادند. البته منافقین مدت زمان کوتاهی، منطقه مهران را در اشغال داشتند و با حمله رزمندگان ایرانی مجبور به ترک آن منطقه شدند و به نوعی در تحقق بخش نخست شعار خود یعنی «امروز مهران» ناکام ماندند.
پس از پذیرش قطعنامه 598، سازمان مجاهدین خلق که به دنبال ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ایران بود، فرصت را مناسب و فوری دید تا با پشتیبانی ارتش عراق به مرزهای ایران حمله و به سوی تهران حرکت کند، اما اشتباه تاکتیکی و خطای استراتژیک سازمان موجب شد تا عملیات فروغ جاویدان به شکستی جاویدان و ابدی برای آنها تبدیل شود.
آنچه در ادامه میخوانید گفتگو با سردار «اسدالله ناصح» فرمانده تیپ نبی اکرم (ص) در دوران دفاع مقدس و جانشین فرمانده سپاه چهارم بعثت در عملیات مرصاد است:
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با چه هدفی به مرزهای ایران حمله کرد؟
پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران همه را غافلگیر کرد. سازمان مجاهدین خلق (منافقین) نیز که آرزوی سقوط و نابودی نظام جمهوری اسلامی ایران را داشت، متعجب شد.
آنان جنگ را عاملی میدانستند که نظام تمامی مشکلات را پشت آن مخفی کرده بود و حالا فرصت را برای نابودی نظام مناسب میدیدند.
پذیرش قطعنامه از سوی ایران، سازمان مجاهدین خلق را متوهم ساخت که ایران ضعیف شده است و با اجرای یک عملیات میتوان نظام را به سقوط کشاند. به همین منظور سازمان به نیروهای خود دستور آمادهباش داد. سازمان مجاهدین خلق از ابتدا تاکنون همواره اسیر توهم بوده و به همین دلیل خودش و حامیانش را با شکستهای متعددی روبرو کرده است.
جالب اینکه سازمان، این توهم را به دیگر دولتها هم تسری میداد و تبلیغ میکرد. مسعود رجوی سرکرده این سازمان نیز با صدام رئیسجمهور عراق جلسهای برگزار کرد و سپس در یک سخنرانی، نیروها را از انجام عملیات فروغ جاویدان خبردار کرد.
** منافقین از سعودیها پول گرفتند
منافقین برای حمله به ایران چه سازماندهی انجام دادند؟
از روزی که قطعنامه پذیرفته شد (27 تیر 67) تا روز 3 مرداد، حدود 5 هزار و 100 نفر از اعضای سازمان در قالب 25 تیپ سازماندهی شدند. ارتش بعث عراق نیز پشتیبان سازمان مجاهدین خلق شد.
سازمان مجاهدین خلق از کشورهای مختلف، ایرانیهایی را به پادگان اشرف آورده بود تا در عملیاتهای نظامی و امنیتی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به کار بگیرد. منافقین همچنین از عربستان سعودی پول گرفتند و از کشورهای خارجی اسلحه خریداری کردند.
گفتگوی اختصاصی با یک کارشناس امنیتی: منافقین تجهیزات را از اسرائیل و عربستان گرفتند و یگان سایبری تشکیل دادند منافقین علیه ایران | بازخوانی دو دهه همکاری سازمان تروریستی مجاهدین خلق با صدام** منافقین در برابر ترافیکسازی مردم شکست خوردند
طرح آنها برای حمله به ایران چه بود و چرا با شکست مواجه شدند؟
سازمان مجاهدین خلق، اجرای عملیات فروغ جاویدان را در 5 مرحله طرحریزی کرده و قرار بود طی 2 روز به تهران برسند. تجاوز سازمان به مرزهای زمینی غرب کشور با همراهی ارتش عراق انجام گرفت و عراقیها تا تنگه پاتاق منافقین را همراهی کردند.
ارتش عراق پیش از قبول قطعنامه و در راستای اتخاذ مجدد سیاست تجاوز به سرزمینهای ایران، توان زرهی خود را در منطقه غرب کشور افزایش داده بود؛ به گونهای که تعداد تانکهای عراق در این منطقه از 30 عراده به 500 عراده افزایش یافته بود.
از این رو، عراقیها آمادگی همراهی با منافقین را داشتند. منافقین باید طبق برنامهریزی ابتدا اسلامآباد و سپس کرمانشاه را اشغال میکردند. همچنین قرار بود پس از اینکه کرمانشاه را گرفتند، اعلام تشکیل جمهوری دموکراتیک کنند و پس از آن به سمت همدان و قزوین راهی شوند.
آنان در ظاهر برنامهریزی دقیقی برای حمله به تهران داشتند. تا اشغال اسلامآباد نیز همه چیز مطابق برنامهشان پیش میرفت، اما با ترافیکسازی توسط مردم و مقابله رزمندگان و نیروهای مسلح که به تدریج افزایش مییافت، منافقین دچار اولین شکست شدند.
رادیو مجاهد به مردم کرمانشاه پیام میداد و از آنها درخواست میکرد که جذب گردانها و تیپهای منافقین شوند. اما با وجود تبلیغات منافقین و حامیان آنان، نیروهای مقاومت مردمی در شهرستانهای کرمانشاه به سرعت سازماندهی شدند و در 34 کیلومتری جاده اسلامآباد - کرمانشاه در تنگه حسنآباد در مقابل فریبخوردگان صفآرایی کردند.
تصور منافقین این بود که رزمندگان در جبهه غربی حضور ندارند و آنها به راحتی میتوانند پیشروی کنند. همچنین بنا بر صوتی که از محمود عطایی رئیس ستاد ارتش آزادیبخش به دست آمده، عقیده آنان این بود که در ایران اختناق وجود دارد و اگر صدای شنیهای تانکهای سازمان به گوش مردم ایران برسد، مردم به استقبالشان خواهند آمد.
** تصور نمیکردیم منافقین احمقانه به مرزهای ایران حمله کنند
شما در هنگام حمله منافقین به مرزهای ایران کجا حضور داشتید و چه زمانی خود را به غرب رساندید؟
پس از حمله منافقین و ارتش عراق، به سرعت خود را به اسلامآباد و کرمانشاه رساندم و به قرارگاه نجف رفتم. بیشتر فرماندهان، جنوب بودند و تنها چند نفر از فرماندهان از جمله سردار ناصر شعبانی، سردار علیاکبر دانشیار و سردار اسماعیل احمدیمقدم در قرارگاه حضور داشتند.
پس از ساعاتی حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی به کرمانشاه آمد. بحث و گفتگوی فرماندهان با هاشمی این بود که ارتش عراق با چه استعدادی به سرپلذهاب حمله کرده است. حین گفتگو، خبر رسید که ارتش عراق از گردنه پاتاق در حال پیشروی است. همه تعجب کردند که ارتش عراق چگونه بدون تامین نیروی نظامی و پشتیبانی، با سرعت در حال حرکت و پیشروی است؟
پس از دقایقی خبر رسید که متجاوزان، منافقین هستند و نیروهای ارتش عراق نیستند. ما تصور نمیکردیم که سازمان مجاهدین خلق به ایران حمله کند و وقتی فهمیدیم آنها، منافقین هستند، شکل قضیه فرق کرد.
در واقع غافلگیری ما این بود که هیچگاه تصور نمیکردیم، ارتش آزادیبخش سازمان مجاهدین خلق اینگونه احمقانه به مرزهای ایران حمله کند و با ستونکشی قصد تصرف کرمانشاه، همدان، قزوین و تهران را داشته باشد.
گفتگو | از تجربیات مجاهدین خلق در تشکیل داعش استفاده شد / منافقین سالهاست که از «سازمان» به «فرقه» تبدیل شدند گفتگو با صمدی | چرا منافقین از فرانسه رفتند؟/ صدام، رجوی و آدمهایش را جدی نمیگرفت** برخی برای اولین بار به جبهه آمدند
برای مقابله اولیه با حمله منافقین چه اقداماتی انجام دادید؟
نخستین اقدامی که میشد انجام داد، ساماندهی، توجیه و تجهیز نیروهای موجود بود. در این راستا در سپاه چهارم بعثت، ستادی با حضور فرماندهان و مسئولان تشکیل شد.
با تجاوز منافقین، مردم به سوی اسلامآباد و کرمانشاه حرکت کردند و ترافیک شدیدی در جاده کرمانشاه به وجود آمد. در نتیجه پیشروی منافقین کُند شد. زمانی هم که آنها به اسلامآباد رسیدند، نیروهای رزمنده و پاسداری که در آنجا بودند، سازماندهی شدند و درگیریها آغاز شد.
نیروهای لشکر انصارالحسین (ع) همدان، لشکر بدر (معارضان عراقی) و تیپ قائم (عج) سمنان هم که در آن منطقه حضور داشتند، برای مقابله با تجاوز منافقین ساماندهی شدند.
با دستور امام خمینی (ره) مبنی بر مقابله با حمله عراق و منافقین، نیروهای بسیاری از اقشار مختلف مردم عازم غرب کشور شدند. در نتیجه نیروهایی که از دیگر مناطق به کرمانشاه آمده بودند، در مسیر اسلامآباد به کرمانشاه با منافقین درگیر شدند.
در آن برهه زمانی، بیشترین اعزام نیرو به جبههها صورت گرفت و جمعیت مشتاق فراوانی در مناطق عملیاتی حضور پیدا کردند. برخی از آنان حتی برای اولین بار عازم جبهههای نبرد شدند. تعداد نیروهای داوطلب به قدری بود که امکان تجهیز همه آنان فراهم نبود. حتی معاون وزیری به آنجا آمده بود و میگفت: کاری بگو تا انجام دهم. چون در وزارت راه بود و امکانات آن وزارت را در دست داشت، گفتم تا آن طرف کرمانشاه یک خط تشکیل دهد که اگر خط جلو شکست، خط دوم یا سومی داشته باشیم.
** حمله منافقین به بیمارستان و بیماران
منافقین در شهرهای مرزی چه اقداماتی انجام دادند؟
منافقین در شهرهای اشغالی، جنایتهای وحشتناکی رقم زدند. آنها در شهر کرند غرب، 13 نفر از سربازان بسیجی را که اسیر کرده بودند، با دستان بسته در کنار دیواری، تیرباران کردند. منافقین چند نفر را در کنار پمپ بنزین، در حالی که دستهایشان بسته بود، اعدام کردند.
خوی وحشیگری سازمان مجاهدین خلق در اسلامآباد غرب بیش از پیش نمایان شد. منافقین به بیمارستان آن شهر هجوم بردند و بیماران و مجروحان را آتش زدند. سپس آن مجروحان و شهدا را روی هم ریختند و این بار بیمارستان و مجروحان را همگی با هم به آتش کشیدند.
مردم چه واکنشی نشان دادند؟
وحشیگری منافقین و بمباران شهرها توسط ارتش عراق، موجب هراس و فرار مردم شد. ازدحام مردم در جاده اسلام آباد به کرمانشاه به قدری بود که منافقین برای عبور ستون مردم با هر روشی به کنار زدند. یکی از تانکهای ارتش آزادیبخش روی ماشینی رفته بود که در آن، بچه، زن و پیر وجود داشت.
2 ناکامی بزرگ صدام و منافقین در "مهران"؛ چگونه شعارهای "مهران بهجای فاو" و "امروز مهران، فردا تهران" شکست خورد؟ گفتگو | ناگفتههای 2 مقام امنیتی دهه 60 از ترورهای خیابانی منافقین، سرنوشت "کشمیری" و ضربه به خانههای تیمیبالاخره حرکت منافقین در کدام منطقه متوقف شد؟
با حضور رزمندگان و با اقدام به موقع آنها تنگه چهارزبر در مسیر اسلامآباد به کرمانشاه با احداث خاکریز بسته شد. منافقین تلاش بسیاری کردند تا تنگه را باز کنند، اما وقتی ناامید شدند در منطقه پشت سر خود پخش شدند و فرار را بر قرار ترجیح دادند.
منافقین وقتی که دیدند راه بسته شده و چارهای ندارند، خشم خود را با داد زدن و فحش دادن نمایان کردند. تعدادی از آنها در بیسیمهای خود خطاب به فرماندهان فریاد میزدند که قرار بود در تهران به استقبال ما بیایند، پس چه شد؟
بهگونهای برای منافقین فضاسازی شده بود که آنها تصور میکردند ایران در آستانه یک اغتشاش و آشوب بزرگ است. مسعود رجوی بارها در سخنان خود گفته بود که ملت ایران آماده استقبال از ماست. در صوتی هم که از عطایی (از فرماندهان ارتش آزادیبخش سازمان) به دست آمد. او به منافقین وعده میدهد که مردم در تهران و دیگر شهرها به استقبال شما خواهند آمد.
شهید صیاد شیرازی نماینده وقت امام در شورای عالی دفاع نقش مهمی در مقابله با منافقین داشت
** مردم و عشایر منافقین را دستگیر کردند
صیادشیرازی که توسط منافقین در سال 78 ترور شد و به شهادت رسید، در مقابله با منافقین چه نقشی داشت؟
صیاد شیرازی فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش که آن زمان دیگر مسئولیت مستقیم و مهمی در رابطه با جنگ نداشت، به منطقه آمد و تیم هوانیروز ارتش را برای اجرای عملیات علیه واحدهای ارتش آزادیبخش منافقین آماده و هماهنگ کرد.
این اقدام شهید صیاد شیرازی نقش مهم و کلیدی در تضعیف ارتش منافقین داشت. او علاوه بر اینکه تیم هوانیروز ارتش را مهیا و هماهنگ کرد، هدایت عملیات را هم برعهده گرفت. او خود سوار بر بالگردها شد و دستور شلیک به ستون منافقین را صادر کرد.
عملیات مرصاد با چه هدفی اجرا شد؟
برای وارد آوردن ضربه به ارتش آزادیبخش سازمان مجاهدین خلق، رزمندگان اقدام به اجرای عملیات مرصاد کردند. در این عملیات، علاوه بر اینکه عقبه منافقین بسته شد، از جناحین نیز به آنها ضرباتی وارد آمد.
در پی این عملیات، بسیاری از منافقین که حدود 2 هزار نفر برآورد میشود، کشته شدند. بسیاری از آنان هم توانستند فرار کنند و به مقر خود در خاک عراق بازگردند. برخی از آنها هم در ارتقاعات و روستاهای منطقه مخفی شدند.
به همین دلیل پس از پایان یافتن عملیات مرصاد، رزمندگان و به خصوص نیروهای اطلاعاتی اقدام به پاکسازی ارتفاعات و منطقه کردند. مسئولیت پاکسازی از اسلامآباد غرب تا کرند غرب با من بود. ماموریت پاکسازی حدود یک ماه به طول انجامید و در این مدت زمان، حدود 120 نفر شناسایی و دستگیر شدند. نیروهای عشایر قلخانی موفق شدند، 16 عضو سازمان مجاهدین خلق را با فریب دادن در ارتفاعات کرمانشاه دستگیر کنند و با هماهنگی که با سپاه انجام دادند، آنها را به نیروهای مسلح تحویل دادند.
آن عشایر هنگامی که احمد وحیدی مسئول وقت واحد اطلاعات سپاه قصد تقدیر از آنان را داشت، تنها به دریافت لوح تقدیر بسنده کردند. چوپانهایی هم بودند که منافقین را شناسایی و با تماس با ما شرایط دستگیری آنان را فراهم میکردند.