معادله چند مجهولی طالبان
آخرین وضعیت افغانستاندر میزگرد مجازی با محسن اسلامزاده مستندساز، فدا حسین مالکی دیپلمات و محمد ملازهی تحلیلگر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
بحران و تنش در صحنه سیاسی افغانستان به اوج خود رسیده و به نظر میرسد این کشور در آستانه تکرار یک تجربه تاریخی تلخ به نام سقوط دولت مرکزی بعد از خروج نظامیان خارجی (آمریکا، انگلیس و ناتو) قرار دارد. در صحنه معادلات این کشور بهطور روزانه شاهد تضعیف هرچه بیشتر قدرت مرکزی و پیشروی فزاینده طالبان در بخشهای شمالی و غربی افغانستان هستیم. اکنون وضعیت بهگونهای است که بیش از هر زمان دیگری سناریوی وقوع جنگ داخلی در افغانستان محتمل به نظر میرسد. طالبان مدعی است که 85درصد مناطق سرزمینی کشور را در اختیار گرفته و همچنین، به تمامی کشورهای خارجی وعده میدهد که امنیت مرزها را تامین خواهد کرد. در سوی دیگر ماجرا، به نظر میرسد بازیگران خارجی در مسیر پذیرش پیروزی طالبان و مذاکره با این گروه بهعنوان حاکمان جدید افغانستان قرار گرفتهاند. بهراستی فلسفه سیاسی طالبان برای کسب قدرت در افغانستان چیست و حکومت مطلوب آنها چه ویژگیهایی دارد؟ نگاه طالبان که معتقد به شکلگیری امارت اسلامی در افغانستان هستند نسبتبه ایران و سایر کشورهای منطقه (عربستان و پاکستان) چیست؟ و اینکه ایران چه موضعی باید نسبتبه طالبان داشته باشد؟ برای پاسخ به سوالهای ذکرشده و بررسی تحولات روزهای آتی این کشور بحرانزده روزنامه صبح نو با «محسن اسلامزاده» مستندساز و کارگردان (که سفرها و گفتوگوهای متعدد با رهبران گروههای افغان داشته است)، «فدا حسین مالکی» سفیر سابق ایران در افغانستان و نماینده فعلی مجلس، «پیرمحمد ملازهی» کارشناس مسائل افغانستان به گفتوگو پرداخته است که میخوانید. فلسفه سیاسی طالبان برای کسب قدرت در افغانستان چیست و حکومت مطلوب آنها چه ویژگیهایی دارد؟ پیرملازهی: طالبان یک گروه ایدئولوژیک است و براساس آن ایدئولوژیای که حرکت میکند هدفش تشکیل «امارت اسلامی» است که قبلا هم آن را تجربه کرده ولی با کمی تغییرات جزیی؛ طالبان چیزی جز این را نمیخواهند. اگر هم گروههای دیگری را شریک قدرت خود میکنند بهشکل تاکتیکی است، برای اینکه وارد جنگ با گروههای دیگر نشوند اینگونه رفتارهایی را در پیش میگیرند. به نظر من، آنها «امارت اسلامی» را احیا خواهند کرد و با آمریکا هم توافق کردند، این توافق را میتوان در اجلاس دوحه که بیش از یکسال است بین طالبان و آمریکا در قطر ادامه دارد، هم دید که طالبان از خواسته خود مبنی بر شکلگیری «امارت اسلامی» کوتاه نیامدند و حتی هنگام امضای توافق گفتند عین این واژه باید در متن باشد. فدا حسین مالکی: پس از شکلگیری القاعده که به دست سعودیها صورت گرفت، طالبان با حمایت پاکستانیها بهوجود آمد و نهایت و هدفشان هم سرنگونی دولت قانونی آن زمان در کابل بود که با حمایت آمریکا و پاکستان شکل گرفت و موفق شد حاکمیت کشور را برای مدتی به دست گیرد. اما حادثه 11سپتامبر این بهانه را به دست آمریکا داد که پای نیروهای نظامی غرب به منطقه کشیده شود و 20سال در افغانستان ادامه یافت. همین طالبان پس از 20سال دوباره محور قرار میگیرد و آقای زلمی خلیلزاد بهعنوان نماینده آمریکا در امور افغانستان اقدام به برگزاری نشستهایی با طالبان در دوحه میکند. شخصی که ازسوی مردم افغانستان یک مهره مشکوک معرفی شده است. نشستهایی که مشروعیت سیاسی به طالبان داد و طالبان که تا دیروز آمریکا ادعای مبارزه با آنها را داشت با یک چرخش خاصی با یکدیگر مذاکره میکنند؛ مذاکراتی که موجب شد طالبان هم در فضای سیاسی و هم در میدان رشد کند و تا امروز میبینیم شهرهای زیادی را تصرف کردند و از آن طرف هم آمریکاییها که باعث تضعیف دولت مرکزی شدند کشور را رها و پشت دولت را خالی کردند، یعنی یک خیانت بزرگ به افغانستان. محسن اسلامزاده: نباید فراموش کرد که آمریکاییها زورشان را زدند که در افغانستان باشند، میبینیم که به طالبان خوردند و سالها جنگیدند و بارها مذاکره کردند و این طالبان هستند که بر خواسته خودشان تاکید میکنند. طالبان در سیستمی به قدرت رسیده و اعتقاد دارد که نیروهای اشغالگر آمده آنها را ساقط کرده و میگوید حکومت مال من بوده است و در یک پروسه هم جنگید و الان یک حکومت یکدست اسلامی را میخواهد شکل دهد. برخی از تحلیلگران طالبان را داعش آینده میدانند ولی من مخالف این موضوع هستم. من نمیگویم چون داعش بد است پس طالبان خوب است.
من نمیگویم که طالبان خوب است ولی میخواهم بگویم که طالبان با وهابیها زاویه دارد و سالهاست که با عربستانسعودی قطع رابطه کرده و این ارتباطات در پایینترین سطح ممکن با عربستانسعودی وجود دارد. طالبان اختلافات ریشهای زیادی با عربستان دارد. یکی در زمان سقوط طالبان به دست آمریکاست که سفیر وقت طالبان در آن هنگام در ریاض دستگیر میشود و سالها در زندان سعودی باقی میماند. طالبان این عمل سعودیها را اقدام خصمانه علیه خودشان میدانند؛ اقدامی خصمانه که موجب شد تا 10سال سفیر طالبان در ریاض را نگه داشتند.
نگاه طالبان که معتقد به شکلگیری امارت اسلامی در افغانستان است نسبتبه ایران چیست؟ تهران بهتر است چه موضعی نسبتبه طالبان داشته باشد؟ پیرملازهی: در بحث نگاه ایران به نظر میآید که ایران یک استراتژی روشنی ندارد و در جای مشخص یا مرکزی که نظرات مختلف را حلاجی کنند و موضع نظام دراینباره باشد، هنوز شکل نگرفته است، هرچند شورای امنیت ملی هست و دراینباره تصمیماتی میگیرد اما صداهای متفاوتی در رسانههای ایران درباره طالبان دیده میشود. برخی میگویند آنها تغییر کردند و برخی دیگر میگویند این یک تاکتیکی ازسوی طالبان است که ازلحاظ سیاسی اینگونه برخورد میکنند و اگر به قدرت برسند همان روش قبلی خودشان را دنبال میکنند. به نظر من، ایران نیاز دارد یک سیاست و استراتژی روشن را دراینباره بگیرد و اگر به طرز فکر و اندیشه طالبان نگاه کنیم آنها مثل ایرانیها فکر نمیکنند و معتقدند وقتی افغانستان را به تصرف درآورند «امارت اسلامی» را احیا کردند در آن صورت میروند بهدنبال خلافتگرایی. خلافتگرایی در چهارچوب خلافت اسلامی داعش تعریف شده است میگنجد. طالبان اینگونه فکر میکند که استراتژی کسانی که به نام اسلام خودشان را معرفی میکنند، باید ساقط شوند و بهشکل «امارت اسلامی» تبدیل شوند یعنی به یک شکل واحد درآیند. لازم است جمهوری اسلامی ایران روی این موضوع فکر کند. میدانیم که ایران پس از صفویه که مذهب شیعه در آن روی داده است موجب شد تا گسستی بین خلافت ایجاد کند؛ خلافت خراسانی و خاورمیانهای. از دید طالبان باید این گسست از بین برود که جای بحث آن اینجا نیست. فداحسین مالکی:نگاه استراتژیک طالبان به منطقه، نگاه خاص خودشان است که «امارت اسلامی» است و مفهوم سعودی یا نوع ترکیهای دارد، هنوز ماهیتش مشخص نیست اما آنچه برای ما مسلم است سیاست جمهوری اسلامی ایران حفظ تمامیت مرزی خود با کشوری است که با آن تمدن و فرهنگ مشترک دارد. ما معتقدیم این خود افغانها هستند که باید سرنوشت خودشان را رقم زنند. ازاینرو است که در وزارت خارجه هم نشستهای افغان در دستورکار قرار گرفت و تاکید کردیم که در حاکمیت مشارکت داشته باشند و کشور به سمت رهایی برود. محسن اسلامزاده: طالبان بسیار محافظهکارتر از قبل است، چراکه هموغمش رسیدن به حکومت است و با گروههای جهادی بینالمللی ارتباط دارد. در سفرها و ساخت مستندهایی که از سال1390 تا 1397 در مناطق مختلف افغانستان دنبال کردم از نزدیک شکست داعش را دیدهام. دیدم که طالبان چگونه داعش را در فاریاب، هلمند، نیمرود و... شکست داد. طالبان مدعی هستند که مرکز و پرچمی برای داعش باقی نگه نداشتیم و اگر این مرکز باشد ما به آن حمله خواهیم کرد. حتی جزوههایی را دیدم که علیه داعش منتشر کرده بودند و بین طالبان توزیع میشد، به نظر من، طالبان میتواند همسایه خوبی باشد، در مقایسه با یک دولت سکولاری که از برنامههای آمریکا پیروی میکند، آمریکایی که پلان ناامنی و بیثباتی در منطقه را دنبال میکند. شاید جای بیان آن نیست اما «تحریم آبی» ما ازسوی هیرمند و هریرود با ساخت سدهایی روی داد که به توصیه آمریکا در مسیر رودخانههای منتهی به ایران ساخته شد. علاوهبر اینگونه تهدیدات، آمریکا، به تقویت هستههای مختلف داعش در افغانستان پرداخت تا بیثباتی را بهسمت ما گسیل کند. طالبان 20سال است که جنگ فرسایشی با آمریکا انجام داده است و همین سیستم را برای شهرهای بزرگ در افغانستان ادامه میدهد. آخرین گزینه ایران، مذاکره با طالبان بوده و پلان آمریکا برقراری امنیت در منطقه نیست و هر روز برای بیثباتی در منطقه دنبال میکنند. ما باید روند میانجیگری برای صلح را ادامه دهیم و احتمال اینکه جنگ نیابتی شود (ترکیه، آمریکا، عربستان، پاکستان و...) وجود دارد، این ظرفیت وجود دارد که شبهنظامیان خارجی بیایند و درگیریهایی شبیه آنچه در سوریه شاهد بودیم روی دهد.
تحلیل شما درباره رابطه طالبان با سایر کشورهای منطقه ازجمله پاکستان، عربستان و... چیست؟ پیرملازهی: درباره رابطه طالبان و عکسالعمل کشورهای منطقه باید گفت، رابطه طالبان با پاکستان و عربستان بهتر میشود چراکه ایدئولوژی دارند و اگر قدرت را به دست گیرند این رابطه بیشتر میشود. در واقع بازندگان تحولات کنونی افغانستان را میتوان، ایران، هند، چین و روسیه دانست که در مقابل این امارات، عربستان و پاکستان و تاحدودی ترکیه خواهند بود که برندگان این رخدادهای کنونی هستند. ترکیه را از دید اخوانی باید دید نه موضوعات دیگر، ترکیه مناطق را در چهارچوب عثمانی و تا قزاقستان میبینند. فدا حسین مالکی: تلویحا نقش هر دو کشور پاکستان و عربستان را در ارتباط با طالبان گفتم. در شکلگیری طالبان که بهصورت افراطی شکل گرفته، پاکستانیها حمایت کردند ولی بعدها طالبان که انشعاب پیدا کرد میبینیم که به لحاظ تفکرات به سعودیها نزدیک شدند. این موضوعات میتواند برای آینده افغانستان مشکلساز باشد، هرچند ادعا میکنند طالبان، طالبان قبل از 11سپتامبر نیست اما ماهیت این گروه دغدغهای است که همچنان وجود دارد. محسن اسلامزاده: ترکیه علنی میگوید که آمریکا بعد از خروج از افغانستان میتواند روی ما حساب کند. ورود آنها به مناطق مختلف با نگرانی عدیدهای همراه بوده است. ماشین جنگی ترکیه تاکنون به چند جا برده شده است. ترکیه متهم به انتقال ماشین جنگی خود به سوریه، لیبی و آذربایجان است و حضورشان در افغانستان مشکوک بوده و شایعاتی مطرح میشود که احتمال دارد پای ماشین جنگی خارجیها به افغانستان را باز کنند و این یک خطر در منطقه است. یک مساله مهم وجود دارد که آن هم حضور ترکیه در فرودگاه کابل است؛ اتفاقی که تاملبرانگیز است و ممکن است ماشین جنگی که ترکیه استفاده کردند در خدمت دولت افغانستان باشد. طالبان دست برتر را در جنگ دارد و این کار به ضرر ترکیه است و این جایگزینی بهجای آمریکا برای آنها گران تمام خواهد شد. حکومت کنونی افغانستان که دستش خالی است بعید است که خریداری در دنیا داشته باشد. علاوهبراین ماشین جنگی عربها ازسوی سعودیها و پاکستان به افغانستان روانه شده است و دارای مراوداتی هستند. نمیگویم که طالبان جنایت نکرده یا نمیکند عرضم این است وقتی یک نیرویی قدرت ندارد و تقویت داعش کار آمریکا بوده و هست چرا باید اینگونه صحبت کرد که افغانستان را بهسمت جنگ مذهبی ببریم. در افغانستان جنگ قومیتی بوده ولی مذهبی نبوده است، این یک ویژگی است برای افغانستان.
تحولات روزهای آتی کابل را چگونه ارزیابی میکنید؟ پیرملازهی:درباره تحولات آتی افغانستان باید گفت اگر تصور کنیم توافقی بین طالبان و آمریکا در پشت پرده صورت گرفته باشد، طالبان مناطق حساس و مرزهای آسیای مرکزی را مسلط میشود تا بتواند به دولت مرکزی کابل فشار وارد کند تا شهرهای بزرگ را به تصرف خود درآورد. علاوهبرآن با برکناری دولت، دولت موقت پذیرفته خواهد شد. نقش گروههای دیگر هم در دولت موقت را در سطح کارگزاری میپذیرند و یک دولت موقت و کوتاه شکل میگیرد. به نظر من این مطلوبتر است برای طالبان تا اینکه بخواهند به کابل حمله کنند و جنگ داخلی یا نیابتی شکل گیرد و دخالت کشورهای خارجی در افغانستان رقم بخورد، اما اینکه بگوییم دموکراسی در افغانستان برقرار میشود اینگونه نیست. فدا حسین مالکی: تحولات خیلی پیچیده شده است و اگر گروههای افغان کنار هم نباشند بیم جنگ داخلی نیز میرود و کشور افغانستان بهسمت نابودی کشیده میشود. چون جنگهای داخلی نشان داده است که گروههای درگیر باید در کنار هم قرار گیرند. محسن اسلامزاده:درباره تحولات روزهای آتی باید گفت که طالبان در شهرهای بزرگ به مشکل بر میخورد چراکه آنها مدرن شدهاند. سقوط دولت کابل برای خود من هم سوال بزرگی است اما طالبان هم خودش را در یک قدمی قدرت میبیند و اگر وارد جنگ شوند و بخواهند زیرساختها را بزنند به نظر اینگونه نخواهد شد. تکفیر یک تفکر وارداتی در افغانستان است و خوشبختانه در افغانستان کمتر از آن استقبال شد. اگر هم عملیاتهایی در برخی از نقاط و مراکز عمومی مثل مدارس یا دانشگاههای میبینیم مدلی است که بیانگر این بوده که یک اتفاق اطلاعاتی است و نشانههایی میبینیم که مناطقی ازسوی تروریستها زده میشود که سروصدا ایجاد شود مثل دانشگاه یا مدرسه چون میخواهند که سروصدا به پا شود و این بزرگترین خطر برای منطقه است که باید مراقب بود.
فداحسین مالکی:طالبان که تا دیروز آمریکا ادعای مبارزه با آنها را داشت با یک چرخش خاصی با یکدیگر مذاکره می کنند مذاکراتی که موجب شد تا طالبان در فضای سیاسی و هم در میدان رشد کرد
پیرملازهی:صداهای متفاوتی در رسانههای ایران در خصوص طالبان دیده می شود. برخی می گویند آنها تغییر کردند و برخی دیگر میگویند این یک تاکتیکی از سوی طالبان است که به لحاظ سیاسی اینگونه برخورد می کنند و اگر به قدرت برسند همان روش قبلی خودشان را دنبال می کنند
اسلامزاده: یک مسأله مهم وجود دارد که آن هم حضور ترکیه در فرودگاه کابل است اتفاقی که تامل برانگیز است و ممکن است ماشین جنگیای که ترکیه استفاده کردهاست در خدمت دولت افغانستان باشد