چهارشنبه 7 آذر 1403

ناگفته‌های اولین جلسه رئیسی با هیئت دولت قبل / اعتراف جهانگیری بر شرایط دشوار اقتصادی، اجتماعی

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
ناگفته‌های اولین جلسه رئیسی با هیئت دولت قبل / اعتراف جهانگیری بر شرایط دشوار اقتصادی، اجتماعی

سپهرخلجی رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت برای نخستین‌بار روایت‌هایی را از دولتمردان سابق بیان می‌کند که نشان‌دهنده اعتراف آنان به شرایط دشوار کشور در آن مقطع است.

- اخبار سیاسی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، سپهرخلجی رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت در گفت‌وگو با روزنامه همشهری با تشریح زوایای پنهانی از عملکرد خسارت‌بار دولت گذشته و شرایط دشوار کشور در مقطع آغاز به‌کار دولت سیزدهم، برای نخستین‌بار روایت‌هایی را از دولتمردان سابق بیان می‌کند که نشان‌دهنده اعتراف آنان به شرایط دشوار کشور در آن مقطع است.

سینه‌چاکان دولت داروغه‌ها و تدلیس سیستماتیک علیه دولت رئیسی

در آستانه 2سالگی دولت قرار داریم. دولت در این 2سال راهی را پیموده و فراز و فرودهایی داشته است. دوست داشتیم به‌صورت تفصیلی قدری درباره این مسیر 2ساله برای مخاطبان ما صحبت کنید؛ در مورد نقاط ضعف و قوت، فرصت‌ها و چالش‌ها و هر آنچه به‌نظرتان باید درباره دولت، شعارها و وعده‌های آن گفته شود.

در این 2سال رسانه‌ها کمک‌حال دولت بودند و از آنان سپاسگزاری می‌کنم. البته در ابتدای گفت‌وگو مایلم شرایطی را که آیت‌الله رئیسی وارد کارزار انتخابات شد، مرور کنم. به‌نظرم برای مخاطبان این گفت‌وگو یادآوری دوران گذشته که اتفاقا زمان زیادی هم از آن نگذشته، مفید باشد. متأسفانه ما عموما حافظه کوتاه‌مدت‌مان زود پاک می‌شود و یادآوری برخی موضوع‌ها خالی از فایده نیست. کشور در سال1400 در شرایطی قرار داشت که یک دولت غربگرا با ایده مرکزی حل مشکلات از طریق مذاکره مستقیم با آمریکا، سکاندار مدیریت اجرایی در کشور بود که با اصرار بر همان ایده مرکزی، کشور را 8 سال با خسارت شدید در حوزه‌های مختلف مواجه کرده بود؛ تورم به مرز 60درصد رسیده بود، جامعه به‌شدت تحت‌فشار قرار گرفته و به‌دلیل حجم مشکلات اقتصادی که فشار مستقیم آن بر معیشت مردم سرریز شده بود، همه شاخص‌های مرتبط با اعتماد عمومی دچار تنزل شده بود.

حاکمیت دوگانه رسما در این دوره تقویت و جسارت برخی اعضای ارشد آن دولت در برابر حاکمیت مشهود بود. اختلاف و تشنج بین قوا هرازگاهی ظرفیت‌های کشور را دچار چالش می‌کرد و بار روانی این ناملایمات در جامعه سرریز می‌شد. در حوزه فرهنگ، نوعی بی‌قیدی حاکم شده بود که مصادیقی از آن را در اعمال سیاست‌های سند2030 و ولنگاری فضای‌مجازی و... همه شاهد بودند. در حوزه تولید، رشد اقتصادی نزدیک صفر و سرمایه‌گذاری عملا تعطیل شده بود؛ حتی کشورهای غربی که دولت قبل همه تخم‌مرغ‌هایش را در سبد آنها گذاشته بود هم حاضر به نجات آن دولت نبودند و هرجا هم که می‌توانستند یک لگد به اندام دولت می‌زدند.

مصداق بارز آن، پاره کردن برجام ازسوی آمریکا بود. نمونه خفت‌بار دیگری که می‌شود اشاره کرد، عدم‌سوخت‌رسانی به هواپیمای وزیر خارجه وقت در اروپا به بهانه تحریم بود. علاوه بر آن، ده‌ها مورد تحریم حین مذاکره با غرب هم اتفاق دیگری بود که عزت ملی را مخدوش کرده بود. حال ممکن است برخی اصطلاحا لاف در غریبی بزنند و با اینکه کارنامه 8سال عملکردشان در حوزه سیاست‌خارجی، مستند جلوی چشم همه قرار دارد، در کلاب‌هاوس برای خودشان و علاقه‌مندان‌شان 7ساعت یک‌نفس دستاوردسازی کنند، اما این تلاش‌ها واقعیت صحنه را عوض نمی‌کند. الان شما بازگشتید به دولت قبل و بازخوانی گذشته؟

بله. باید تاریخی که بر این کشور و مردم گذشته را یک‌بار دیگر بازخوانی کنیم. معتقدم واقعا جا دارد دوره قبل از منظر نحوه حکمرانی در دانشگاه‌ها به‌عنوان «عبرت تاریخ» تدریس شود. به یاد بیاوریم دوره‌ای را که هرازگاهی مدیران ارشد دولت در سطح رئیس‌جمهور یا وزیران، خود منشأ جریان‌سازی و تحریک‌آفرینی علیه بخش‌هایی از حاکمیت یا سایر قوا می‌شدند که به مرور کشور را دچار فرسایش و درگیر یک چالش زننده کرده بود. خوب است مخاطبان، این صحنه‌ها را در ذهن خود مرور کنند. صفحات روزنامه‌های وابسته هر روز یک مسئله را تبدیل به حاشیه و بحران کرده و انرژی زیادی صرف خنثی‌سازی آن می‌شد.

از طریق ابزار رسانه برای افکارعمومی اولویت‌سازی می‌کردند؛ به‌گونه‌ای که موضوعی مانند برجام را به‌عنوان نسخه شفابخش کشور و حل‌المسائل همه مشکلات مردم جا می‌زدند. به اعتراف برخی وزرای وقت، ارتباط رئیس دولت با وزرا قطع و به همان نسبت، ارتباط دولت با مردم نیز کم شده و آنجا هم که قرار بود به مردم توجه شود، با نگاه از بالا به پایین بود که نمونه‌هایی از آن را در حضور در جمع کارگران با خودروی شاسی‌بلند شاهد بودیم. مسیر انقلاب از ریل اصلی خود دچار انحراف و این اتفاق باعث دغدغه بسیاری از دلسوزان نسبت به انقلاب و وفاداران به امام (ره) شده بود. اگر از بیانات رهبرمعظم انقلاب در آن ایام تلخ 8ساله یک تحلیل محتوا شود، محورهای مهمی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های ایشان از مسیر حرکت عمومی کشور قابل دریافت است.

البته طبیعتا بیشترین نقش در مسدودسازی مسیر انحرافات و دفاع از گفتمان انقلاب و برافراشتن پرچم تبیین را شخص رهبر عالیقدرمان بر‌عهده داشتند؛ دهه‌ای که فرصت‌ها یک به یک به تهدید تبدیل می‌شد و ظرفیت انقلاب درحال فرسایش بود. یکی دیگر از اتفاق‌های تلخ این دوران، تهدید غیرقابل انکار «نفوذ» بود که تقریبا در همه سطوح از سیاست، اقتصاد، محیط‌زیست و... با آن مواجه بودیم. مصداق‌های زیادی برای آن وجود دارد؛ از فعال بودن جریان نفوذ در اطراف مسئولان ارشد وقت و اثرگذاری بر تصمیم‌ها و اقدام‌ها گرفته تا نفوذ در سامانه محاسباتی مدیران دولتی. این 8سال دقیقا همان ایامی است که رهبر حکیم انقلاب فرمودند دهه90، دهه از دست رفته ایران است. در آن دوره چون دولت وقت خود را در نسبتی با غرب تعریف و وضعیت خود را از دریچه قضاوت آنان ارزیابی می‌کرد؛ لذا تقریبا با هر آنچه باعث عزت ملت بود، مخالفت و مقابله می‌شد.

می‌توانید بحث را مقایسه‌ای دنبال کنید؟

نوع رویکرد دولت وقت را در قبال پیشرفت‌های موشکی ایران ببینید و با وضعیت الان مقایسه کنید که رئیس‌جمهور خود در مراسم رونمایی از موشک هایپرسونیک شرکت می‌کند و دست دانشمندان این عرصه راکه باعث اقتدار و افتخار ایران بزرگ هستند، می‌بوسد. بی‌خاصیت شدن صنعت فضایی کشور در بخش دولتی در آن مقطع را ببینید و با وضعیت فعلی فضایی کشور که با اقتدار توان تصویربرداری از هر نقطه‌ای از جهان با فاصله یک متر را دارد، مقایسه کنید. قطع کامل ارتباط کشور با سایر ظرفیت‌های بین‌المللی، ازجمله کشورهای همسایه و مسلمان و شرق آسیا را ببینید و با وضعیت ارتباطات امروز جمهوری‌اسلامی ایران با کشورهای منطقه مقایسه کنید.

از دست رفتن ظرفیت هسته‌ای کشور را ببینید و با توان غنی‌سازی 60درصدی و بالاتر در صنعت هسته‌ای امروز مقایسه کنید. عدم‌استفاده از فرصت‌های ارتباطات راهبردی با ابرقدرت‌های جهانی چون روسیه و چین را ببینید و با ارتباطات راهبردی امروز با این دو کشور مقایسه کنید. البته در ارزیابی‌ها باید جانب انصاف را رعایت کرد؛ یعنی وقتی از مشکلات یک جریان می‌گوییم باید محاسن آن‌را هم بگوییم. اگر بخواهم برخی از محاسن آن دوران خسارت‌بار را بیان کنم، باید به تجربه‌اندوزی مردم از کارنامه یک جریان پرمدعا و بی‌کارنامه هم اشاره کنم؛ یعنی دوره‌ای فراهم شد که مردم با پوست و گوشت خود دقیقا معنای برخی شعارهای فریبنده و بدون پشتوانه را درک کردند.

جوانان تجربه خوبی از حاکمیت مدیریت خسته و پیر به‌دست آوردند، جامعه انقلابی تجربه دقیقی از ضدیت با انقلاب و شعارهای آن و انحراف در آرمان‌های امام (ره) کسب کرد، مردم معنای دقیق کلمه نفوذ را فهمیدند؛ اتفاقی که اگر می‌خواستید با ده‌ها یادداشت و سخنرانی آن را بیان کنید، مردم به چشم دیدند؛ یعنی به‌عبارتی حسن بزرگ دولت قبل، این بود که به تجربه جمعی ملت اضافه کرد؛ یعنی اگر الان به کسی بگوییم «نفوذ» یعنی چه؟ دقیقا تداعی ذهنی پیدا می‌کند یا اگر به کسی بگویید معطل کردن ظرفیت‌های کشور یعنی چه؟ دقیقا می‌تواند آن‌را با مثال برای شما بیان کند و چهره بعضی از اعضای دولت قبل جلوی دیدگان انسان رژه می‌رود. برای این توصیف از دولت گذشته، مستنداتی هم در ذهن دارید؟

بله. حتما. چه سندی مستندتر از بیان خود مسئولان وقت؟ مجموعه‌ای از اتفاق‌ها که مربوط به این نحوه از مدیریت کشور بود، باعث شد کشور عملا قفل شود. این را من نمی‌گویم، بلکه اسناد می‌گویند. برای اثبات عرایضم بخشی از اظهارات مسئولان ارشد دولت قبل را در نخستین جلسه هیأت دولت با آیت‌الله رئیسی عینا می‌گویم تا همه بدانند آیت‌الله رئیسی دولت را دقیقا در چه شرایطی تحویل گرفت و اظهارات مدیرانی که 8سال ملت را با وعده مذاکره با آمریکا و رفع همه مشکلات در گرداب بلاها رها کردند، چه بود. البته امروز آنچه خود و لشکر رسانه‌ای وابسته به آنان در رسانه می‌گویند، خلاف این اظهارات است و به‌گونه‌ای درباره 8سال دولت قبل صحبت می‌کنند که گویی درمورد دستاوردهای دولت در یک سیاره دیگر صحبت می‌شود. به این جملات، خوب توجه کنید؛ این اظهارات مربوط به جلسه هیأت دولت در تاریخ چهارشنبه سوم مرداد1400 است: آقای جهانگیری در همان جلسه صریحا می‌گوید: «... واقعا شرایط کشور دشوار است. ما تقریبا کم‌سابقه‌ترین دوران 40‌سال انقلاب را داشتیم. با اینکه ما خب جنگ تحمیلی را هم داشتیم و همه ما توی مسائل بودیم، توی شرایطی که به‌هرحال با فشار خارجی، آمریکایی‌ها و مسائل ما در منطقه، مسائل داخلی بسیار سخت شده بود. این شرایط کرونا، این شرایط خشکسالی، منابع کشور هم که ته کشیده، این هم شرایط دشوار بودجه، شرایط اقتصاد دشوار شده، هم شرایط اجتماعی و هم خارجی؛ بالاخره آقای رئیسی در چنین شرایطی مسئولیت اداره کشور را بر‌عهده گرفته‌اند.»

یا رزم‌حسینی، وزیر وقت صمت می‌گوید: «در برق صنایع، 60درصد شب‌ها و 30درصد روزها برق هست. برق فولادمان هم 50درصد بعضی مواقع وصل است و بعضی مواقع قطع و الان تولیدمان کاهش داشته است.» در ادامه اردکانیان، وزیر وقت نیرو می‌گوید: «جناب آقای رئیسی در جریان باشند که با توجه به کاهش نسبی دما، خوشبختانه فعلا امکان اینکه تولید برق را افزایش بدهیم فراهم شده؛ منتها این افزایش مرتب نیست؛ یعنی ما حتی 70درصد تا 80درصد هم در بعضی مواقع قطعی داشتیم....»

جهانگیری مجدد در همان جلسه می‌گوید: «بزرگ‌ترین مشکل پیش روی ما، که قبلا هم خدمت‌تان گزارش کردم، بحث انتقال نهاده‌ها و تدارک ورود آن به کشور است. درخصوص سایر کالاهای اساسی هم مشکل تأمین ارز را داریم. از این 6میلیون‌و328هزارتنی که در بنادر وجود دارد و در اسکله‌ها و لنگرگاه‌ها 984میلیون دلار یا نزدیک به یک‌میلیارد دلار به ارز نیاز داریم. اینها کالاهایی است که ارز به آنها تخصیص داده نشده است.»

خاوازی، وزیر وقت جهادکشاورزی صریحا اذعان می‌دارد: «برای گندم 1.2میلیارد دلار و برای روغن 1.1میلیارد دلار نیاز داریم؛ علاوه بر ارزی که مربوط به نهاده‌های دامی است و اگر بخواهیم آن‌را ثابت نگه داریم، یک میلیارد دلار هم اینجا نیاز داریم.»

موارد زیادی از این دست اسناد در مذاکراتی که مدیران دولت قبل با شخص رئیس‌جمهور و بعضا در جلسه‌های 2نفره داشتند، وجود دارد که واقعا الان به مصلحت نیست منتشر شود و همه حاکی از اوضاع وخیم اقتصاد کشور، ذخایر کالاهای اساسی، سیاست‌خارجی، وضعیت ارزی کشور، تورم، خشکسالی، وضعیت تأسف‌بار کرونا و کشته‌های کرونایی و... بوده است که دقیقا ناشی از نحوه اداره کشور توسط یک جریان سیاسی در کشور و با وعده فریبنده حل مشکلات مردم از کانال مذاکره با غرب بود؛ جریانی که در این 40سال بخش عمده‌ای از دوران مدیریت بر ارکان کشور را به اشکال مختلف و با شعارهای مختلف، اما مشابه بر‌عهده داشتند؛ یک توهم محض که نه شجاعت اصلاح راهی را که اشتباه رفتند، داشتند و نه شجاعت اعتراف به اشتباه در برآوردهای خسارت‌آفرین برای زندگی یک ملت بزرگ را؛ یعنی آیت‌الله رئیسی در چنین شرایطی کشور را تحویل گرفت.

به‌لحاظ اجتماعی جامعه در وضعیت بدی قرار داشت؛ از ناامیدی نسبت به کارآمدی دولت، فشار شدید اقتصادی در کنار سایه سنگین مرگ‌های کرونایی و تعلل دولت در حل مشکل، اوضاع به‌هم‌ریخته ارتباطات خارجی که حتی شرکای غربی دولت که 8سال آنان را سرکار گذاشته بودند و ظرفیت‌های کشور را تحلیل برده بودند، حاضر نبودند قدمی برای خروج دولت از این بحران بردارند. جامعه انقلابی و جوانان دلداده انقلاب هم که در این 8سال خون‌دل خورده بودند، نگران تداوم این وضعیت و فرسایش دستاوردهای انقلابی بودند که قدم به قدم برای حفظ آن خون‌های مطهر تقدیم شده بود. حالا اگر موافقید، بازگردیم به دولت سیزدهم؛ از عملکرد این دولت بگویید.

تاریخ را مرور کردم که اتفاقا به همین‌جا برسم. مجموعه این مسائل باعث شد که مردم در 28خردادماه1400 با شرکت در انتخابات به تداوم این مسیر «نه» معنادار گفتند و آیت‌الله رئیسی که حالا بار بزرگی از مشکلات و دغدغه‌های مردم و جامعه متدین را به دوش گرفته بود، وارد چرخه مدیریت اجرایی کشور شد. در این مقطع مهم‌ترین و اولویت‌دارترین هدف، اصلاح مشکلات مردم بود. اما «دولت مردم» راه‌حل آن را در بازگشت به شعارهای انقلاب، سد کردن مسیر نفوذ، بازگرداندن دولت به میان مردم، دمیدن روحیه امید، تلاش برای خنثی‌سازی تحریم و درعین‌حال تلاش برای رفع تحریم، بازکردن گره‌های سیاست‌خارجی از طریق بسط مناسبات همسایگی، منطقه‌ای و همبستگی با کشورهای مسلمان و برقراری ارتباطات راهبردی با همه شرکای مهمی که علاقه به همکاری با جمهوری اسلامی داشتند و تمرکز بر اقتصاد، قرار داد. توجه به ظرفیت‌های بزرگ نخبگانی در حل مسائل کشور و فرصت‌دادن به جوانان برای گره‌گشایی از گره‌های کور در موضوع‌های مختلف ازجمله اقدام‌های اساسی دولت در این مسیر بود. جهت‌گیری سیاست‌خارجی دولت را تأیید می‌کنید؟

من که کاره‌ای نیستم. این جهت‌گیری را رهبر معظم انقلاب تأیید فرمودند. همین چند هفته قبل فرمودند این توفیق‌ها در سیاست‌خارجی و سیاست همسایگی مرهون تلاش‌های آیت‌الله رئیسی است (نقل به مضمون). خوب نتیجه آن را هم در این نزدیک 2سال همه می‌بینند و می‌توانند قضاوت کنند کدام منطق زبان دنیا را بلد بود و کدام منطق توان دفاع از منافع ملت را داشت. البته یقینا درحوزه مسائل اقتصادی با مشکلاتی مواجه هستیم که بخشی از آن ناشی از ضعف‌ها و کم‌کاری‌ها و بخشی از آن هم ناشی از فتنه اغتشاشات است که با هدف توقف کشور و مسدود کردن مسیر پیشرفت صورت گرفت که البته خسارتی که به کشور، اقتصاد و معیشت مردم وارد شد، به یاری خدا با کار مضاعف و تلاش شبانه‌روزی دولت حتما باید جبران شود. الان همه می‌بینند که در حوزه مسائل خارجی، رویکرد راهبردی دولت فعال کردن همه ظرفیت‌ها برای توسعه روابط خارجی با هدف رفع و خنثی‌سازی تحریم‌ها و مقابله با یکجانبه‌گرایی است که از همان ابتدا هم بارها این مسئله گفته شد. توسعه روابط با همه ظرفیت‌ها ازجمله آفریقا و همچنین آمریکای لاتین هم در دستورکار جدی است.

در امتداد همین سیاست منطقه‌ای سفر رئیس‌جمهور به سوریه انجام و پس از 14سال بنای ارتباطات راهبردی با رویکرد اقتصادی و تحکیم محور مقاومت تقویت شد. سفر از ابعاد مختلف حائز اهمیت بود؛ اولا این سفر نشان داد بحمدلله با جانفشانی رزمندگان مقاومت، امنیت به سوریه برگشته، ثانیا زمینه تبادلات اقتصادی با کشور سوریه در ابعاد مختلف فراهم شده و ثالثا محور مقاومت تجدید قوا کرده و در منطقه نقش‌آفرینی بیشتری خواهد داشت که توان بالای مقاومت در پاسخ دادن به تجاوزهای رژیم صهیونیستی در روزهای گذشته شاهد این مدعاست. ملاقات در سوریه در بالاترین سطح انجام شد و حائز دستاوردهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و دفاعی بود. البته توافق‌های این سفر باید پیگیری شود. در ادامه رئیس‌جمهور برای توسعه روابط خارجی با آسیا به اندونزی سفر کرد و زمینه همکاری با ظرفیت‌های بزرگ جهان اسلام فراهم شد.

سفر به 3کشور آمریکای لاتین هم در همین چارچوب است؛ ضمن اینکه بسیاری از مشکلاتی که در دولت قبل بین همسایگان منطقه اتفاق افتاده بود، در مسیر اصلاح قرار گرفت. همه فهمیدند برخلاف تبلیغات دنیا، فقط چند کشور در آمریکا و اروپا نیستند و جمهوری‌اسلامی همزمان با تلاش‌ها برای رفع تحریم تلاش خود برای خنثی‌سازی تحریم، پایان دادن به حاکمیت دلار در مناسبات اقتصادی و توسعه روابط با سایر واحدهای سیاسی را سرعت بخشیده است. درباره این مصادیق اگر مستند و موارد بیشتری هم دارید، اشاره کنید.

یکی دیگر از توفیقات بزرگ سیاست‌خارجی در همین ایام، مجموعه اقدام‌های ترکیبی دولت‌سیزدهم برای آزادی دیپلمات عزیزمان آقای اسدی بود که غیرقانونی در دوره‌ای از دولت قبل و در آستانه سفر رئیس‌جمهور وقت به اتریش، در اروپا دستگیر شده بود و متأسفانه دولت قبل اقدام مؤثری برای آزادی ایشان انجام نداد. همزمان برخی پرونده‌های ایران و آژانس حل شد. برخی گروگان‌های ما که در بند کشورهای خارجی بودند، با زندانیان و جاسوس‌های آنان تبادل شدند. بخشی از پول‌های بلوکه شده ما آزاد شد. هرکدام از این موارد دستاورد بزرگی در حوزه امنیتی و دیپلماسی است.

آقای رئیسی حقیقتا طبق وعده‌ای که داده بود، عمل کرد. یک زمانی زبان‌بلدهای دنیا اعتراض داشتند که چرا موقع مذاکرات، سپاه موشک آزمایش می‌کند، اما حالا در شرایطی که سفارت ایران همزمان در عربستان بازگشایی می‌شود، رئیس‌جمهور در مراسمی شرکت می‌کند که موشک رونمایی شده می‌تواند در کمتر از 400ثانیه به تل‌آویو و حیفا برسد؛ این یعنی وقتی اقتدار داشته باشی، دنیا هم مجبور است زبان شما را یاد بگیرد. اغتشاشات بر شرایط عمومی دولت اثر داشت؟

بله. حتما. کشور در دوره اغتشاشات دچار خسارت بزرگی شد. بعضی از این خسارت‌ها قابل جبران نیستند؛ ازجمله شهادت جمعی از بهترین فرزندان این ملت، ازجمله شهید علی‌وردی و شهید عجمیان. چندبار حضرت آقا اشاره فرمودند که دلیل این اغتشاشات طراحی دشمن برای ضربه‌زدن به مسیر پیشرفت کشور بود؛ یعنی اتاق‌های فکر دشمن محاسبه کردند که هرجا جریان انقلاب حاکم شود، کشور در مسیر پیشرفت قرار می‌گیرد و طبیعی است که وقتی مردم طعم شیرین پیشرفت را چشیدند، دیگر به جریان‌های بدلی، فریبکار و خسته اقبال نخواهند داشت. پس با طراحی توطئه تلاش کردند مسیر پیشرفت کشور توسط جریان برآمده از انقلاب را سد کنند، ملت را دچار رنج و محنت کرده و به‌عبارتی آنان را از کرده خود پشیمان کنند.

در فتنه اغتشاشات همه دیدند جریان غرب همه ظرفیت خود را به میدان آورد؛ از اراذل اجاره‌ای تا روسای کشورها، تا اوباش سیاسی، هنری و اخلاقی تا برخی نهادهای بین‌المللی و... که با پشتیبانی آشکار رسانه‌های مواجب‌بگیر جشن براندازی گرفته بودند. تجمعات اجاره‌ای در آلمان، استرالیا، کانادا و برخی دیگر از کشورها را دیدید؟ در مقابل چه اتفاقی افتاد؟ انسجام مردم و تجمعات پرشور برای دفاع از انقلاب، امام و رهبری. سال قبل، سال پیروزی مردم ایران بود. واقعا مردم در سراسر کشور دشمن را خسته و ناامید کردند. البته کشور به لحاظ موقعیت اقتصادی خسارت دید. سرمایه‌گذاری دچار تعلل شد. قیمت ارز به‌دلیل همین توطئه‌ها از دست دررفت و نهایتا فشار آن به مردم و به‌ویژه قشر ضعیف تحمیل شد. البته دولت با درک شرایط تلاش کرد اقدام‌های جبرانی داشته باشد؛ ازجمله طرح افزایش اعتبار یارانه 3دهک پایین در قالب کالابرگ یا تلاش برای شکستن انحصار دلالان در بازار خودرو و.... در سال‌های اخیر مردم با مشکلات زیادی در حوزه خودرو و مسکن و... مواجه بودند. دولت تدبیری برای برون‌رفت از این وضعیت دارد؟

خودرو هم داستان پرغصه‌ای است. دولت قبل باید سالی یک‌میلیون خودرو تحویل بازار می‌داد تا بازار متعادل شود که نداد. براساس آخرین آمار، در سال1400 حداکثر خودروی تحویلی به بازار حدود 600هزار دستگاه بود که چون چند سال بود بازار با کاهش تولید مواجه بود، عملا خلأ ایجاد شده بود و کار افتاده بود دست دلالان. از همان ابتدا دولت تلاش کرد با افزایش تیراژ خودرو، بازار را متعادل کند. براین اساس در سال1401 تیراژ خودرو به یک‌میلیون‌و400هزار دستگاه رسید.

نکته مهم این بود که دولت قبل به بهانه تحریم مدعی بود امکان افزایش تیراژ را ندارد، اما در دولت مردمی این افزایش تیراژ محقق شد. هدف‌گذاری دولت برای سال1402 هم تیراژ یک‌میلیون‌و700هزارتایی است؛ علاوه بر اینکه خارج کردن خودروهای مناطق آزاد از محدوده سرزمینی و همچنین واردات خودروهای خارجی هم در دستورکار قرار گرفت که در نتیجه مجموعه‌ای از این تصمیم‌ها، می‌بینید که بازار خودرو با شیب نزولی مواجه شده‌است.

این یعنی گام بزرگ دولت به نفع مردم و البته به ضرر مافیای دلالان. متأسفانه در حوزه مسکن هم با همین مشکل مواجهیم؛ یعنی بی‌عملی دولت در تأمین مسکن مردم در 8سال دولت قبل و در نتیجه سرریز فشار تقاضا به بازار و افزایش قیمت‌ها که واقعا سرسام‌آور است و فشار زیادی به جوانان و به‌ویژه طبقات ضعیف و مستأجرها تحمیل می‌کند. در این زمینه هم چند اقدام همزمان در دستورکار است، اما از برنامه عقبیم که باید با تلاش بیشتر وزارت مسکن جبران شود. واقعا وضعیت فعلی مسکن غصه بزرگی است که فقط با کار جهادی قابل حل است. در مسیر اجرا دولت با مشکل مواجه است؟

بنای دولت در همه این دو سال همکاری و هم‌افزایی با سایر قوا برای رفع مشکلات مردم بوده‌است. بعید است در همه این دو سال از رئیس‌جمهور محترم مطلبی که باعث اختلاف در قوا تعبیر شود، کسی شنیده باشد. اگرچه بعضا ناملایماتی می‌بینیم که البته طبیعی است، اما در قوا بحمدلله بنا بر هم‌افزایی و همکاری برای حل مشکلات مردم است. حسن بزرگ این دولت، سربازی برای رهبری و نوکری برای ملت است.

طبیعی است در دولت هرآنچه مورد نهی رهبری باشد، حرام شرعی تلقی می‌شود و هرآنچه دولت را از خدمت به مردم دور کند، گناهی نابخشودنی است. همه باید درک مشترک و درستی از شرایط کشور، مشکلات مردم و تهدیدهای دشمنان داشته باشیم و برای رفع گره‌ها از همه ظرفیت‌ها خرج کنیم. آنچه نیاز امروز است، امید است. بنده و همه همکارانم مکلف به امیدافزایی و امیدآفرینی هستیم. هر مسئله‌ای که ما را از این مأموریت و تکلیف مهم باز بدارد، قطعا اشتباه است.

حجم فعالیت‌های عمرانی، توسعه‌ای، اتمام پروژه‌های نیمه‌کاره و افزایش تولید در برخی حوزه‌ها به‌قدری است که وقت زیادی برای بیان می‌خواهد. نمونه‌هایی از این موارد بارها در سخنرانی‌های رهبرمعظم انقلاب در این ماه‌ها به‌عنوان خدمات دولت در حوزه‌های مختلف بیان و اشاره شده است. البته باید تلاش بیشتری صورت پذیرد و طبیعی است که با حجم بالای عقب‌ماندگی‌ها این میزان از خدمت و تلاش کفایت نمی‌کند.