یک‌شنبه 4 آذر 1403

پیش نیاز‌های غیراقتصادی مهار تورم / آیا گرانی‌ها متوقف می‌شود؟ / استفاده هوشمندانه از فرصت باقی مانده برجام!

وب‌گاه تابناک مشاهده در مرجع

راضی‌ها و ناراضی‌ها از فرمول افزایش حقوق بازنشستگان، غرب بدون روتوش مقابل زلنسکی، بازدید سرزده رئیسی از متروپل، وداع با مرد خوشنام و محبوب مطبوعات، توافق موقت در برجام؛ راه میانبر، افزایش 57 درصدی حقوق حداقلی بگیران، فرهاد مجیدی ترسو یا ماجراجو؟ 100 روز جنگ اوکراین چگونه اروپا را تغییر داد؟ و بازی بایدن با خاک اوکراین از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز...

به گزارش تابناک روزنامه های امروز دوشنبه 16خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که سخنان رهبر انقلاب در مراسم سالگرد امام، روزنه امید برای رشد دوباره بورس، خداحافظی مرد متین مطبوعات حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی و تکرار توهین به بزرگان! در صفحات نخست روزنامه های امروز را برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:

پیش نیازهای غیراقتصادی مهار تورم

مهدی حسن زاده طی یادداشتی در روزنامه امروز خراسان با عنوان پیش نیازهای غیراقتصادی مهار تورم نوشت: این روزها فشار تورم به ویژه در زمینه مواد غذایی خانوارها را تحت تاثیر قرار داده است و مردم در خریدهای عادی و روزمره خود با تعجب و نگرانی با قیمت هایی مواجه می شوند که آرامش روانی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. به این ترتیب و با توجه به ثبت چهار سال پیاپی تورم بالا از 97 تا 1400، تورم را باید اساسی ترین معضل امروز اقتصاد کشور دانست. معضلی که توفیق در مواجهه با آن، در سرنوشت دولت مستقر و قضاوت مردم درباره این دولت کاملا موثر است. در این میان فراتر از واقعیت های اقتصادی، از منظر اجتماعی و رسانه ای نیاز به ترسیم چشم اندازی در مسیر مهار تورم داریم. مردم با گذر از چهار سال تورم بالا، برای پنجمین سال متوالی با تورم بالا مواجه اند. پیش بینی ها نشان می دهد در کنار برخی اقدامات مثبت برای مهار تورم، برخی دغدغه ها درباره تداوم تورم بالا نیز وجود دارد. تغییر محسوس در روند رشد نقدینگی به ویژه از مسیر انضباط بخشی به بانک ها و مهار نسبی کسری بودجه، اتفاقات مثبتی است که می تواند ما را به کاهش تورم امیدوار کند اما در نقطه مقابل تورم جهانی و افزایش نرخ ارز، نگرانی هایی را در مسیر مهار تورم ایجاد کرده است. با توجه به این که مهار تورم مهم ترین دستور کار پیش روی دولت است، تقویت عوامل موثر بر مهار تورم و مواجهه اثرگذار با عوامل تشدید کننده تورم ضروری است. به این ترتیب تداوم انضباط بخشی به بانک ها و جلوگیری از اضافه برداشت های آن ها و سیاست درست محدودیت رشد تسهیلات بانکی اقداماتی است که باید ادامه یابد. در نقطه مقابل اگرچه تورم جهانی به عنوان یک عامل بیرونی، غیرقابل اجتناب است اما مهم ترین دغدغه تورمی فعلی، حرکت نرخ ارز به سمت کانال های بالا در روزهای اخیر است. باید منتظر ماند و دید تصمیمات جدید اتخاذ شده در نشست شورای هماهنگی اقتصادی قوا چه تاثیری بر بازار ارز خواهد داشت. با این حال فراتر از عوامل اقتصادی پیش رو و موثر بر نرخ تورم، از یک سو ذهنیت جامعه در مواجهه با تورم همچنان بالای فعلی، نقش مهمی در مهار تورم خواهد داشت چرا که بخشی از تورم ناشی از انتظارات تورمی است و مهار این انتظارات موضوعی سیاسی - اجتماعی است و از سوی دیگر انتظارات مثبت در زمینه مهار تورم، فرصت کافی را نیز برای مهار تورم به دولت خواهد داد. سوال این جاست چه چیزهایی می تواند این انتظارات مثبت را ایجاد کند: 1 - القای کارآمدی و توان کارشناسی دولت: این عامل می تواند با وجود سختی شرایط فعلی، چشم انداز مثبتی از آینده و امکان مهار تورم را در سال بعد و سال های بعد فراهم کند و از منظر اجتماعی فرصت مناسبی را به دولت برای به نتیجه رساندن اقدامات خویش بدهد. در این میان هرگونه ناهماهنگی و اقدامات یک سویه در بخش هایی از دولت می تواند تصویر کارشناسی دولت را مخدوش کند. یک نمونه آن، نحوه افزایش دستمزد کارگران بود که علاوه بر آثار منفی آن بر تورم و توان واحدهای اقتصادی در ادامه همکاری با نیروی کار، نحوه افزایش حقوق بازنشستگان را نیز تحت تاثیر قرار داد و دولت در نهایت مجبور شد نحوه افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی را به گونه ای رقم بزند که فاصله بسیار زیادی در رشد حقوق سطوح دریافتی ایجاد کرده و اعتراض بسیاری از حقوق بگیران متوسط تامین اجتماعی را در پی داشته است. تکرار چنین تصمیماتی می تواند ذهنیت مردم درباره توان کارشناسی دولت برای اصلاح وضعیت اقتصادی را تحت تاثیر قرار دهد. 2 - چشم انداز مثبت در روابط خارجی: بسیاری از افراد چشم انداز مثبت را صرفا در احیای برجام و توافق مجدد هسته ای با غرب می دانند. فارغ از تاثیر مثبت رفع کامل تحریم ها بر اقتصاد، اقتصاد ایران نیاز به طراحی چشم اندازی مثبت از روابط خارجی دارد که نباید فقط از مسیر رویکردهای قبلی دنبال شود بلکه باید از مسیرهای دیگر، چه سایر قدرت های جهانی و چه کشورهای منطقه پیگیری شود. در این مسیر به عنوان مهم ترین دستور کار، نهایی کردن هر چه سریع تر جزئیات توافق 25 ساله با چین و تعریف نقش اقتصاد ایران در ابرپروژه یک کمربند، یک راه ضروری است. 3 - تغییر فاز از دولت تلاشگر به دولت برنامه ریز: به دلیل کم کاری شدید دولت قبل در ارتباط با بدنه اجتماع و دوری از مردم، به درستی دولت جدید حضور میدانی پررنگی در بین مردم داشته و تلاش شخص رئیس جمهور در این زمینه قابل تقدیر است اما این نگرانی وجود دارد که افراط در این مسئله و غافل شدن از برنامه ریزی برای تصمیمات بزرگ، پاشنه آشیل دولت سیزدهم شود. نگارنده در یادداشت همین صفحه روزنامه در تاریخ 5 خرداد با تیتر «آقای میرکاظمی، اصلاحات ساختاری بودجه چه شد؟!» به سکوت و کم کاری در قبال موضوع مهم اصلاحات ساختاری بودجه اشاره کرد. اگرچه چند روز بعد رئیس سازمان برنامه از بررسی این موضوع در جلسات شورای هماهنگی اقتصادی قوا خبر داد اما همچنان هیچ جزئیات قابل رصد و راستی آزمایی در این باره از سوی آن سازمان منتشر نشده است. در برخی دیگر از بخش های اقتصادی دولت نیز همچنان با خلأ نرم افزاری و اندیشه ورزی در زمینه اقدامات کلان و تصمیمات اثرگذار مواجه هستیم و احساس می شود که دولت بیش از برنامه ریزی و اقدامات اثرگذار، تلاش میدانی دارد. چنین وضعیتی امکان اقدامات مهم و اثرگذار اقتصادی را کم رنگ می کند. حتما می توان به این فهرست، موارد دیگری از جمله ضرورت ارتباط رسانه ای بیشتر با نخبگان و مواردی از این دست را اضافه کرد. کوتاه سخن این که مهار تورم به عنوان چالش اصلی دولت سیزدهم به موازات اقدامات اقتصادی به اقدامات روانی در سطح جامعه نیز نیاز دارد. این اقدامات باید منجر به فرستادن پالس های اطمینان بخش بیشتری به نخبگان و بدنه کارشناسی باشد که دولت از توان کارشناسی لازم برای حل معضلات اقتصادی برخوردار است، در چنین صورتی می توان انتظار همراهی بیشتری را از مردم برای صبر در مسیر کاهش نرخ تورم داشت.

آیا گرانی‌ها متوقف می‌شود؟

سیدحسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: من یک شهروند هستم که حوزه کاری‌ام مددکاری اجتماعی است و طبیعتا به عنوان مددکار اجتماعی با گروه‌های مختلف سروکار دارم و وقتی مسائل و موضوعات را می‌بینم، سعی می‌کنم از زاویه همین رشته و حرفه علمی بر مبنای دانش کم و تجربه‌ام آن را تجزیه و تحلیل کنم. اما اینکه چرا این موضوع را انتخاب کردم، یک بخش آن به این برمی‌گردد که وقتی در جامعه می‌رویم و با مردم صحبت می‌کنیم، وقتی با خودمان خلوت می‌کنیم، متوجه چند موضوع می‌شویم که نشان می‌دهد حالمان خوب نیست. در خیابان‌ها که دور می‌زنیم فقط در کلانشهرها نیست بلکه در شهرهای کوچک هم چنین شرایطی را داریم که زباله گردها زیاد شده است. این درحالی است که زباله گردها قبلا سعی می‌کردند در تاریکی شب مشغول کار شوند به‌ویژه اگر محلی بودند ترجیح می‌دادند که از تاریکی شب استفاده کنند تا چنانچه وسیله‌ای کنار سطل زباله گذاشته شد، آن را بی‌سروصدا بردارند. اما الان دیگر آنگونه نیست و محلی‌ها هم دیگر شبانه نمی‌آیند تا ببیند چه چیزی از زباله‌ها را می‌توانند بردارند بلکه روزها مبادرت به انجام این کار می‌کنند. نکته دوم، حضور افراد در سنین‌های مختلف در حوزه زباله گردی است. حالا هم ایرانی و هم از اتباع غیرایرانی هستند که دارند زباله گردی می‌کنند. سراغ مغازه‌دار محل که می‌روید و همکلام می‌شوید، او هم از گرانی اجناس و خرید کم مردم و ناتوانی در پرداخت اجاره‌بها می‌گوید. یعنی کاسب محل هم چشم‌اندازی ندارد. هرچند شاید یک جاهایی مبادرت به گرانفروشی کند ولی یک جاهایی هم که با چشمان خودم دیدم و حس کردم با شرمندگی اعلام می‌کند که قیمت امروز از دو روز پیش بیشتر شده و فاکتور خریدش را هم نشان می‌دهد تا ثابت کند به مشتری‌اش دروغ نمی‌گوید. در گپ و گفت‌هایی که با افراد دیگر داریم، آنها هم همین را با ادبیات و اشکال مختلف می‌گویند. درواقع به نوعی همین مضمون را اعلام می‌کنند. سراغ افرادی که نیازهای خاص دارند مثل بیماران، افراد دارای معلولیت و خانواده‌های نیازمند که می‌رویم، می‌بینیم که دردشان بیشتر و مشکل‌شان عمیق‌تر است، درآمدی هم ندارند، فرصت چانه زنی هم در عرصه اقتصاد ندارند. قیمت داروها افزایش پیدا می‌کند، قیمت اقلام ضروری افزایش پیدا می‌کند، قیمت اجاره‌ها افزایش پیدا می‌کند، قیمت ایاب و ذهاب افزایش پیدا می‌کند. لذا من هم به عنوان یک شهروند که یک کارمند ساده هستم، حالم خوب نیست. من هم مثل خیلی از شهروندان نمی‌دانیم این گرانی‌ها تا چه زمانی می‌خواهد ادامه پیدا کند.

استفاده هوشمندانه از فرصت باقیمانده

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان استفاده هوشمندانه از فرصت باقیمانده نوشت: اخبار مربوط به فعالیت هسته‌ای ایران براساس آنچه در گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آمده، از تلاش دولت‌های غربی برای فعال کردن شورای حکام آژانس علیه ایران حکایت دارند. منابع مختلف ازجمله اولیانف مذاکره‌کننده ارشد روسیه گفته‌اند موضوع ایران روز چهارشنبه این هفته در شورای حکام مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اگر آمریکا و آن دسته از کشورهای اروپائی که درصدد فعال کردن شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران هستند موفق به اتخاذ یک تصمیم ضد ایرانی شوند، برنامه بعدی آنها اینست که موضوع ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ببرند و تلاش کنند آن را به زیر فصل 7 برگردانند، وضعیتی که قبل از برجام داشتیم و با شکل گرفتن برجام در سال 1394 از آن وضعیت خارج شدیم و قطعنامه‌های متعدد ضد ایرانی شورای امنیت سازمان ملل لغو شدند. بازگشت موضوع فعالیت‌های هسته‌ای ایران به شورای امنیت و قرار گرفتن کشورمان در زیر فصل 7 بهیچوجه به صلاح نیست و مسئولان ایرانی مذاکرات باید تلاش کنند از چنین پیش‌آمدی جلوگیری نمایند. چین و روسیه گفته‌اند با صدور قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام مخالفند. وزیر امور خارجه کشورمان نیز در تماس تلفنی با «جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هشدار داد اقدام آمریکا و سه کشور اروپائی در تهیه پیش‌نویس قطعنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران با واکنش متناسب، موثر و فوری تهران مواجه خواهد شد. در عین حال، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم گفته پیشرفتی در مذاکرات با ایران نمی‌بیند. منتظر اقدام چین و روسیه ماندن نیز معلوم نیست مشکلی را حل کند به آنها نمی‌توان اعتماد کرد. این اخبار منفی درباره مذاکرات، بر روند تحولات قیمت ارز و سکه در کشورمان تاثیر گذاشته بطوری که دلار را وارد کانال 31 هزار تومان کرده و سکه نیز از مرز 15 میلیون تومان عبور کرده است. از وعده رئیس کل بانک مرکزی که چند روز قبل گفت با مداخله در بازار ارز مانع افزایش قیمت آن خواهد شد نیز هنوز اثر عملی ملموسی مشاهده نشده است. روند افزایش قیمت سکه و ارز را از این نظر باید دارای اهمیت دانست که روی قیمت کالاها و خدمات تاثیر فوری می‌گذارد و آرامش بازار را برهم می‌زند و مانع حل مشکلات اقتصادی می‌شود. شرایط اقتصادی کشور اکنون بگونه‌ایست که مردم بشدت احساس فشار می‌کنند و از نظر معیشتی در مضیقه هستند. به جای شدیدتر کردن این فشارها و تنگناها باید دولتمردان کاری کنند که مردم احساس گشایش کنند و از این طریق، پشتوانه مردمی نظام جمهوری اسلامی تقویت شود. منظور این نیست که دولت جمهوری اسلامی در برابر فشارها و خواسته‌های نامعقول، تسلیم شود. برای حل مشکلات به ویژه از طریق مذاکره می‌توانیم راه‌هائی را پیدا کنیم که در عین حفاظت از منافع ملی، راه را بر زیاده‌خواهی‌ها نیز ببندیم. این، کاری است که در دولت یازدهم صورت گرفت و دیدیم که با شکل گرفتن برجام، اولاً ایران از زیرفصل 7 منشور ملل خارج شد، ثانیاً قطعنامه‌های ضد ایرانی شورای امنیت سازمان ملل لغو شدند و ثالثاً اقتصاد کشور آرام شد و نرخ تورم به تک‌رقمی تنزل پیدا کرد. پذیرش برجام، تصمیم عاقلانه کل نظام بود که اگر دیوانه‌ای مثل ترامپ البته به کمک صهیونیست‌ها و سران مرتجع عرب و همنوایان داخلی آنها با خارج ساختن آمریکا از آن، روند اجرائی آن را متوقف نمی‌کرد اکنون کشور با مشکلات گوناگون مواجه نبود. هرچند کاسبان تحریم که خود را عین نظام و منتقدان خود را خارج از نظام می‌پندارند، اکنون از اینکه می‌شنوند آمریکا و سه کشور اروپائی با روش ظالمانه و خصمانه خود درصدد بازگرداندن موضوع ایران به شورای امنیت هستند خوشحالند، ولی دولتمردان می‌توانند با هوشمندی از فرصت اندک باقیمانده استفاده کنند و مانع این بازگشت نامیمون شوند.