یقین کنید، صد در صد بنده این را رد میکنم؛ اگر همه هم جمع بشوند و بگویند ابطال، من قبول نخواهم کرد / مدیریت جلسه هم با خود من است و جلسه را خود من اداره میکنم
شما میگویید مردم عصبانیاند. این طبیعی است شما خیال میکنید وقتی که آقای خاتمی با بیست میلیون رای پیروز شد، یک عده عصبانی نبودند؟ خب چرا، آنها هم عصبانی بودند، آنها هم همین حرف را میزدند؛ آنها هم همین داعیهها و طلبکاریها را میکردند همان وقت به من هم
ترتیب این جلسه را من این جوری فکر کردم که هر کدام از مجموعههایی که در اینجا جمع شدهاید - چه مجموعههای مربوط به دستگاههای رسمی کشور مثل وزارت کشور و شورای نگهبان و چه مجموعههای مربوط به ستادهای نامزدهای مختلفی که در مسئلهی این انتخابات فعال بودهاید - از هر کدام از این مجموعههای چند گانه یک نفر حرف دلش و آن چیزی را که در اعماق روحش هست، همان را در دقایق کوتاهی بر زبان بیاورد. هیچ تقیه و ملاحظهای هم نکنید؛ نه از من و نه از دیگر مجموعههایی که اینجا هستند. همان که در ذهنتان هست، آن را بیان کنید. منتها کوتاه. خواهش میکنم هر کدام از آقایان یا خانم کروبی که اینجا هستند، هر کدام صحبت میکنید، بیش از چهار پنج دقیقه نشود. حرفهایتان را همه بزنید. من هم چند جملهای بعد عرض خواهم کرد و قصد قربت هم بکنید. هر کدامتان در آنچه خواهید گفت، نیت کنید که برای خدا و به قصد جلب رضای الهی حرف میزنید. چون بالاخره شماها را ما اغلب میشناسیم؛ حالا من ممکن است بعضیها را در جمع به نام نشناسم لکن اغلب شماها را ما میشناسیم؛ با خیلیهایتان سالها کار کردهایم، در جاهای مختلف با هم بودهایم و میدانم که همهی شماها بچههای انقلابید و برای انقلاب سینه سپر کردهاید، زحمت کشیدهاید، کار کردهاید؛ حالا هم در یک مقطعی، در یک چهارراهی، دچار ترافیک و تصادم شدهاید. این اتفاق افتاده و تصادفا این جوری از آب درآمده. در ترافیک هم آدم اعصابش خرد میشود و به جای اینکه در فکر علاج باشد، گاهی مشکل را بیشتر میکند؛ این سر آن داد میکشد، آن سر این داد میکشد. الان وضع این جوری شده است. حالا در این جلسه، من بیشتر اذن هستم، دوست دارم از شماها گوش کنم؛ هر کدامتان آنچه در ذهنتان هست مطرح کنید، منتها کوتاه. من خواهش میکنم یک نفر - وآن هم کوتاه - صحبت کند. بالاخره شنونده بایستی بفهمد حرف طرف مقابل را؛ میفهمیم حرفها را. خب حالا این مقدمهای بود که ما میخواستیم عرض کنیم.
حالا یکی یکی شروع کنید. به نظرم اول ستادهای نامزدهای چهارگانه صحبت کنند. یکی از ستادها بیفتند جلو، حرفشان را بزنند؛ بعد ستاد بعدی. من البته ترتیب خاصی هم مورد نظرم نیست؛ اگر مایل باشید به ترتیب سنی آقایان صحبت بکنید، یا به ترتیب حروف الفبا، هر جور که دوست دارید، مدیریت جلسه هم با خود من است و جلسه را خود من اداره میکنم و انشاءالله آنچه خواهید گفت، برای شما در نامهی عملتان پیش خدای متعال، حسنه باشد؛ یعنی سعیتان بر این باشد که آنچه را میگویید، پیش خدای متعال امانت بگذارید. بالاخره با نیت؛ ممکن است در این چهار مجموعهی متعارض و متزاحمی که اینجا وجود دارند، حرفها و عقاید مختلفی وجود داشته باشد؛ یعنی این چیزی را که شما فکر میکنید محض رضای خدا است، دیگری محض رضای خدا نداند. اما لابد خودتان که وارد شدهاید یک نیتی کردهاید و وارد شدهاید؛ یک فکری کردهاید و واردشدهاید؛ حرفتان را به حساب همان فکروهمان نیت بر زبان بیاورید و سعی کنید که ان شاءالله این را حسنه قرار بدهید پیش خدای متعال و انتظار داشته باشید که خدای متعال به شماها اجر بدهد.
*** رهبر انقلاب: خب، حالا اگر بخواهیم به لحاظ سن نامزدهای محترم به حساب بیاوریم، اول از [ستاد] آقای کروبی باید شروع کنیم که شیخ النامزدان محسوب میشوند و پیرتر از همه هستند. یکیتان صحبت کنید. حالا هر کدام میخواهید صحبت کنید. (بلندگو را بگذارید جلویشان)
[سخنان نمایندهی ستاد آقای کروبی] آقای مرتضی الویری: بسم الله الرحمن الرحیم رهبر انقلاب: ساعت آنجا است؛ ساعتتان را نگاه کنید. آقای الویری: آقای نجفی هوای من را هم داشته باش. بله آنجا من نگاه میکنم. آقای محمد علی نجفی: [با خنده] با آرنج میزنم به پهلویش. رهبر انقلاب: [با خنده] بنا شد تعارض نباشد. [خندهی حضار] آقای الویری: حاج آقا من بنا نداشتم همهی حرفها را بزنم، ولی چون جنابعالی فرمودید که تقیه نکنید. رهبر انقلاب: همهی حرفها را بزنید. آقای الویری: اولین مطلب عبارت از این است که خدمتتان عرض بکنم؛ من مرتضی الویری، همان مرتضی الویری هستم که شما قبل از انقلاب خطبهی عقد من را خواندید، با همان دیدگاه و همان عشق و علاقه به اسلام و ایران. هیچ تفاوتی به وجود نیامده، اما... رهبر انقلاب: مهریه هم که یادتان است که چقدر بود؟ آقای الویری: بله، یک جلد کلام الله مجید. عرضم به حضور شما مطلبی را که من خدمتتان میخواهم عرض بکنم، نگرانی عمیقی است که نسبت به انشقاق و شکاف در جامعه برای ما وجود دارد. بنده قبل از انقلاب در راهپیمایی زمستان 57 مسئول صوترسانی به همان خیابان آزادی بودم و بنابراین جمعیت آن موقع را دقیقا در ذهن دارم. ولی اینجا من باید بیان بکنم راهپیمایی که دیروز انجام شد، بزرگترین راهپیماییای است که من در عمرم دیدم؛ قبل از انقلاب و بعد از انقلاب. بنابراین معلوم میشود که این نگرانی و تشویش در جامعهی ما به هر حال وجود دارد و بایستی رفع نگرانی بشود.
اشکالهایی را که به هر حال جمع دوستان آقای کروبی نسبت به این انتخابات دارند، در یک نامهای ما خلاصه کردیم، حالا خدمتتان نسخهای را تقدیم میکنم. فی الواقع چهار تا محور دارد. این چهار تا محور موجب این شده که به هر حال ما این انتخابات را مخدوش بدانیم و ابراز نگرانی بکنیم.
اولین مطلب در مورد صلاحیت خود نامزدی است که معرفی شده به عنوان نامزد رأی آورده. در اینجا با توجه به اصل 115 قانون اساسی، ما وارد بحث بعضی از موارد - مثل رجل سیاسی بودن واینها - اصلا نمیشویم؛ برای اینکه این شاخصها فرق میکند. اما در واقع دو مورد [هست:] مسئلهی امانتداری و تقوا. الان آقای دکتر نجفی اینجا حضور دارند، آقای خباز هم سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس، الان هستند. تخلفات اقتصادیای که این دولت انجام داده، یعنی در یک سال حدود دو هزار تخلف و عدول از بودجه، یکی ازمصادیقش است که در اینجا وجود دارد؛ یا آن یک میلیارد دلاری که یک مرجع مستقل - مثل دیوان محاسبات - بیان کرده؛ بنابراین از این زاویه، بحث امانت داری میتواند مخدوش باشد. در زمینهی تقوا به هر حال یکی از شاخصههای اساسی تقوا، صداقت و راست گویی است. چون پنج دقیقهی من میگذرد، نمیخواهم واردش بشوم، ولی مواردی را بنده میتوانم خدمت حضرتعالی ارائه بدهم که به هیچ وجه خدشه و تردیدی باقی نمیماند که متاسفانه مطالب خلاف واقع به مردم گفته شده است. این در مورد صلاحیت فردی.
محور دوم در مورد مسائل قبل ار روز رأی گیری است. تخلفات زیادی اتفاق افتاده است که بعضی از مواردش را ما رونوشت - بنده و آقای محتشمی که مسئول صیانت از آراء بودیم - منعکس کردیم. استفاده کردن از رسانههای جمعی و روزنامهها به نفع یک کاندیدای خاص؛ حتی دادن وقت اضافی و اختصاصی به کاندیدای خاص به وسیلهی صدا و سیما، هزینه کردن و پرداخت کردن پولهای کلان و بسیار زیاد که دقیقا میتواند مصداق خرید رأی تلقی بشود. در بسیاری از انتخاباتها برای پرداختهای جزئی، یک نامزد کاندیدای مجلس را رد صلاحیت میکردند، ولی در اینجا صدها میلیارد از بیت المال پرداخت شده، دقیقا در همین مدت زمانی، حدود 75 درصد بودجهی کل سازمان تامین اجتماعی و کمیتهی امداد در همین مدت تخصیص داده شده. این هم باز یکی از موارد است. چون باز وقت کم است، از این سرفصل میگذرم. بنابر این تخطیهای مختلف قبل از برگزاری انتخابات.
میآییم در مورد برگزاری انتخابات. این سومین محور است. در روز برگزاری انتخابات، ما را محروم کردند از ناظرینی که با تلاش زیاد سر صندوقهای رأی خواستیم بفرستیم. اولا تعداد زیادی از آنها را کارت بهشان ندادند. در تهران ما 3100 نیرو آماده کردیم؛ فقط 670 نفر کارت داده شده؛ [به] بعضیهایشان هم صبح همان روز کارت داده شد؛ بسیاری از اینها اجازه پیدا نکردند در موقع پلمپ کردن صندوق حضور داشته باشند. از این بدتر، میبایستی از اینها ما گزارش دریافت میکردیم، و گفتند سیستم اس ام اس دایر است - صریح به ما گفتند هفتهی قبلش -، ولی در همان روز تنها شبکهی ارتباطی ما را قطع کردند با این نیروهایمان؛ بنابر این ابزار نظارتی ما را بکلی فلج کردند. گزارشهای متعددی به وسیلهی تلفن به ما داده میشد که [در] زمان رأی گیری جمعیت زیادی پشت صندوقهای رأی جمع میشدند، ولی اجازه داده نشد که اینها حضور پیدا کنند، رأی بدهند. در بسیاری از حوزههای انتخابیه، گزارش به ما دادند که «گفتهاند تعرفهها تمام شده» و اینکه چرا تمام شده [نمیدانیم]، در حالی که چند میلیون تعرفهی اضافه چاپ شده بود؛ اینها محل تردید است. وقت من تمام شد.
آخرین مطلب در مورد نحوهی شمارش آراء است. چیز بسیار عجیب و غریب، آرایش دادن یا به عبارت دیگر حل کردن معادله از یک طرف است که لااقل تردیدهای جدی [ایجاد کرده]. تردید البته برای ما نیست، یعنی این قدر شبهات قوی است که به نظر میآید دقیقا مهندسی شده. قرار بر این است که آقای کروبی سیصد هزار رأی بیشتر نداشته باشد؛ علی رغم اینکه دفعهی قبل پنج میلیون رأی را آورده و گزارشهای مختلفی ما داریم، یک نمونهاش من رودهن را خدمتتان عرض بکنم. فردی که از طرف یک کاندیدای دیگر ناظر بوده، گفت: آقای کروبی آنجا 1600 رأی داشته؛ در تجمیع تبدیل شده به صفر! باز من، چون وقت ندارم، از این موارد عبور میکنم. نحوهی آرایش به نحوی بود که به جای اینکه فرمهای 22 با همدیگر جمع بشود، برود تبدیل به فرم 28 بشود و نوسانات استانی با همدیگر فرق بکند، یک مرتبه آمدند بر مبنای یک عددی - که بایستی یک کاندیدای مورد نظر 4 میلیون، یعنی یک مقداری بیشتر از آقای خاتمی [در دورهی] قبل رأی بیاورد و آقای کروبی حتما به دلیل بیان یک سری دیدگاههای انتقادی باید بیشتر از سیصد هزار تا رأی نیاورد - این طوری مهندسی شد. بنا به این دلایل هست که به هر حال ما شبهات جدیای داریم. ببخشید.
رهبر انقلاب: خیلی ممنون. آقای نجفی شما آن کار را دیر انجام ندادید؟ آقای نجفی: [با خنده] شما فرمودید نزنم به ایشان دیگر!
رهبر انقلاب: خیلی خوب، خیلی ممنون. خب، ستاد آقای مهندس موسوی؛ هر کدام از آقایان [میخواهند، بفرمایند].
[سخنان نمایندهی ستاد آقای موسوی]
آقای محمدرضا بهشتی: سلام علیکم. رهبر انقلاب: سلام علیکم. آقای بهشتی: جنابعالی فرمودید که اذن هستید و اشاره به آیهای کردید که در آنجا آمده پیامبر اذنند و اذن خیرند. حقیقتش این است که من میخواستم سخنی نگویم، اما فرمودید که سخن دل را در اینجا مطرح کنم. من به گمانم حاصل تلاشهای چندین دههی مردم عزیز ما در انقلاب، جمهوری اسلامی است؛ آن هم مفهومی که هر دو بخشش برای ما با ارزش است. هم جمهوریت و هم اسلامیت؛ و به گمان من این دستاورد عظیم را هیچ چیزی نباید تحت الشعاع قرار بدهد. در این انتخابات اخیر به گمان من بخش اول یعنی جمهوریت ما در معرض سوال قرار گرفت. نحوهی عمل در انتخابات به گونهای بود که این سوال در ذهن بخش بزرگی از جامعهی ما مطرح هست که آیا این گونه نحوهی عمل با آنچه که از جمهوریت میفهمیدیم و آنچه که به عنوان سابقه پشت سر داریم، تا چه اندازه سازگار است. در این انتخابات آنچه که از همگان انتظار میرفت، برخورد صادقانه بود. آنچه که در مواردی شاهدش بودیم، برخورد هتاکانه و پرده درانه بود. اگر کل حرکتی که انجام میدهیم به تأسی از پیامبر اکرم (ص) برای تتمیم مکارم اخلاق است، جاهای زیادی به نظر میرسد که باید از خودمان سوال کنیم که تا چه اندازه به یک چنین آرمانی نزدیک هستیم.
خوشبختانه دوستان قبل موارد زیادی را اشاره کردند؛ ما هم اعتقاد داریم که هم در مراحل قبل از انتخابات، هم در طی روز رأی گیری و هم در چند روز بعد از انتخابات، تخلفهای قابل ملاحظهای صورت گرفته؛ به نحوی که از دیدگاه ما این انتخابات با این نحوهی برگزاری که صورت گرفته بازگو کنندهی رأی واقعی مردم نیست. درخواست آقای مهندس میرحسین موسوی هم یک درخواست روشنی است؛ ایشان خواستار ابطال و تجدید انتخابات است؛ آن هم به دلایل متعددی که بخشی از آن در جلسهای که با شورای نگهبان بوده منعکس شده. هر چند، چند نفر از اعضای شورای نگهبان خودشان در شرایط قبل از انتخابات مشخصا جانب داری از یک کاندید معین را کردند؛ هفت نفر؛ در سخنرانیها، در مجامع، در مطبوعات. آن هم جایی که علی القاعده از او انتظار میرفته که جانب بی طرفی را مراعات کند.
رهبر انقلاب: به ساعت هم نگاه کنید.
آقای بهشتی: دیگر عرضی ندارم اگر میفرمایید. همین طور در مورد رادیو و تلویزیون، در مورد امکانات فراوان دولتی که در اختیار نامزد حاکم قرار داشت. مجموعا میخواهم عرض بکنم نحوهی عمل به نحوی بود که این سوال، بسیار جدی برای بخش قابل ملاحظهای از جامعهی ما و مردم ما مطرح است که تا چه اندازه ما مراعات لوازم و ضوابط جمهوریت را داشتهایم. دیگر عرضی ندارم.
رهبر انقلاب: خیلی متشکر. خب، ستاد آقای احمدی نژاد؛ از لحاظ سنی نوبت شما است دیگر؟ آقای رضایی سنا [بالاترند]؟ یکی از حضار: یک سال! تفاوت سنی دارند.
رهبر انقلاب: یک سال! خیلی خب؛ [ستاد] آقای رضایی، بگویید.
[سخنان نمایندهی ستاد آقای رضایی] آقای داوود دانش جعفری: بسم الله الرحمن الرحیم. در مجموع، من استنباطم این است که ویژگی کنونی فضای حاضر یک جوری هست که در واقع بی اعتمادی - بی اعتمادی مردم، نه حالا این جمعی که اینجا هستند - نسبت به مجموع اتفاقاتی که در کشور افتاده، به وجود آمده. اینکه حالا از کجا به وجود آمده شاید نیاز به تحقیق و بررسی است؛ ولی در مجموع یک احساسی هست که آن باوری که در خانوادهها و مردم وجود داشته، با نتیجهای که به دست آمده نمیخواند. حالا ممکن است که این، دلیل خاصی هم نداشته باشد، ولی این ذهنیت الان وجود دارد. اینکه چرا این اتفاقات افتاد، من تحلیل عرض میکنم، میگویم اصلا بحث خودمان نیست؛ یعنی در واقع شواهدی که منجر به یک تحلیل شده [را میگویم] شاید سه دلیل وجود داشته باشد که این فضای بی اعتمادی به وجود آمده.
اول اتفاقاتی است که قبل از انتخابات افتاد. به نوعی یک تلقی وجود داشت که بعضی از نیروهای نظامی به اصطلاح جانب دارانه کمک میکنند از یک نامزد خاص.
رهبر انقلاب: آن نامزد خاص، سابقهی نظامی ندارد؟ [خندهی حضار]
آقای دانشجعفری: نه، ندارد. بله، بعضی از اقدامات خوبی که دولت انجام میداد به نوعی بود که همه منتهی میشد به این چند روز آخر انتخابات؛ مثلا فرض کنید پرداخت حقوق که باید بر اساس قانون خدمات کشوری صورت میگرفت؛ سود سهام عدالت علی رغم اینکه شرکتها منابع کافی نداشتند؛ مجلس پنج میلیارد دلار در سال گذشته به صورت فوریتی تصویب کرده بود که در اختیار سرمازدگی و خشکسالی قرار بگیرد. تاکید هم داشتند که این قبل از پاییز سال گذشته توزیع بشود؛ و خیلی از این موارد نگه داشته شد، همین روزها توزیع شد. مثلا اقداماتی که در مورد باشگاه پرسپولیس و استقلال و... انجام دادند. یک تلقی به وجود آمد که در واقع صدا و سیما اجبار دارد که در یک جهت خاصی حرکت بکند و به اصطلاح میتواند تأثیر بگذارد؛ یک تلقی به وجود آمد که از امکانات دولتی در جهت انتخابات استفاده میشود؛ مثلا [در مورد] بعضی از سفرها گفته میشد که [آقای احمدی نژاد] با هواپیمای دولت میرفت و اینکه بقیهی نامزدها چنین امکاناتی نداشتند. حتی مثلا آقای دکتر رضایی در یک مقطعی امکان تهیهی بلیط هواپیما برایش نبود؛ ولی خب، در واقع یک حالت نابرابری بود. تعدادی از وزرا که حق نداشتند در انتخابات حضور پیدا کنند، آمدند؛ مثلا وزیر محترم امور خارجه که به بعضی از استانها - مثل ایلام - سفر کردند و سخنرانی کردند. یک تلقیای وجود داشت که شورای نگهبان در مجموع از یک نامزد خاص حمایت میکنند؛ شاید تعداد هفت نفر از آنها اسم برده میشد که فعال هستند در بحثها. البته معنیاش این نیست که نباید اعضای شورای نگهبان نظر داشته باشند، ولی این تلقی را به وجود میآورد که اینها که قرار هست داور باشند، در واقع خودشان موضع دارند. مثلا فرض کنید رئیس ستاد نظارت اصفهان در حمایت از آقای احمدی نژاد، صحبت کرد. حتی این تلقی وجود داشت که خود حضرتعالی هم شاید علاقمند نباشید که در جهت خلاف رأی به دولت اقدام بشود و صحبت کردستان حضرتعالی را یک مثالی میگرفتند که [به این دلیل] بیان شده بود. حالا برگردم به دورهی انتخابات. در انتخابات یک سری اتفاقاتی افتاد. از جمله مواردی که ذکر شد [این بود] که [ناظران طرف دار] نامزدها، تفسیری شورای نگهبان کرد که اینها فقط میتوانند در روز آخر حضور پیدا بکنند، در حالی که در بخشنامهای که خودشان قبلا اعلام کرده بودند، از اول خرداد یعنی از 22 روز قبل [از برگزاری انتخابات] میتوانستند حضور پیدا بکنند، ولی این عمل نشد؛ تلقی شد که فقط روز آخر میتوانند. بعد کسانی که باید ناظر میبودند در صندوقها، یک مکانیزمی به کار برده شد که این ناظرها نتوانند در همهی صندوقها حضور پیدا کنند، مثلا گفتند برحسب حروف الفبا اینها توزیع بشوند؛ به تعدادی کارت ندادند؛ به تعدادی کارت ناقص دادند؛ در نهایت انجام نشد. این فرم 22 که جمع بندی آراء صندوق است، با ابهام مواجه بود. فرم جمع بندی که اصطلاحا فرم 28 است با ابهام روبرو بود. بحث تعرفه ندادن تبدیل شد به یک ابهام خیلی بزرگ. در بعضی از شهرستانها و حتی استانها الان تلقی این هست که علی رغم اینکه ساعات رأی محدود شده یا تعرفه به اندازهی کافی ندادند، تعداد کسانی که رأی دادند، بیشتر از واجدین شرایط است؛ لیستش را [هم] مشخص کردند.
در هر صورت توضیح مشخصی در مورد محدود کردن ساعت رأی داده نشد. قبل از اینکه صندوقها گذاشته بشود برای اینکه رأی واریز بشود، قاعدتا باید با حضور [نمایندهی] نامزد میآمدند نشان میدادند؛ معمولا [صندوق را] برعکس میکنند که نماینده نامزد [ببیند] در آن چیزی نیست. در واقع پلمپ کردن بدون حضور نمایندهها - ناظرین - صورت گرفت و بحثهایی که وجود داشت، [مثل] اعلام جشن پیروزی قبل از اعلام نظر شورای نگهبان، امساک در اطلاع رسانی، مثلا آقای دکتر رضایی از چند روز قبل نامه دادند که ریز رأی من را بر اساس صندوقهایی که بوده بدهید. دیروز از صبح یک نفر [از طرف ما] در وزارت کشور بود ونهایتا تا امروز هم ندادند؛ دیروز هم میگفتند تا پنج بعداز ظهر اگر ندهید - درواقع اگر شکایت ارائه نشود - دیگر حق پیگیری ندارید. در هر صورت حتی بین اطلاعاتی که وزارت کشوردارد و شورای نگهبان دارد، تفاوتهایی وجود دارد که اینها قابل رسیدگی است. به نظر من تخلفات بعد از انتخابات - حالا تخلف اسمش را نگذاریم - عواملی که باعث شد این فضا یک مقدار تشدید بشود، اینها است. شاید مثلا همایش میدان ولی عصر، در حالی که همه در بهت و حیرت هستند و احساس میکنند که راجع به نتایج [انتخابات] ذهنیتشان [توجیه] نیست؛ بعد حرفهایی که در آنجا زده شد، تعابیری که به کسان دیگر تحت عنوان خار و خاشاک و اینها [نسبت داده] شد و در مجموع احساس میشد که [اوضاع] یک نوع یک طرفه هست. مثلا دیروز تظاهراتی که....
رهبر انقلاب: به ساعت هم یک نگاهی بکنید.
آقای دانشجعفری: بله، این آخرش است. تظاهراتی که انجام شد، در واقع عنوان شد که غیر قانونی است؛ ولی مثلا حضور گروه مقابل را - که آقای سعید حدادیان رهبری میکرد - صدا و سیما مرتب تبلیغ میکرد. در مجموع، اینها موجب یک فضایی شده که مردم احساس بکنند که یک تفاوتی بین ذهنیت آنها وجود دارد. فکر میکنم اگر بخواهیم این موضوع را هم حل بکنیم، از همین دریچهی ورود به ذهنیت مردم باید وارد بشویم. حالا من طرحی دارم برای آن بحث، اگر خواستید تشکر میکنم.
رهبر انقلاب: خیلی خوب، ممنون. [از ستاد] آقای احمدی نژاد؛ یکیتان بگویید آقایان. [بلندگو را] بیاورید.
[سخنان نمایندهی ستاد آقای احمدینژاد]
آقای مجتبی ثمره هاشمی: بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم عجل لولیک الفرج و العافی والنصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه. خدای را سپاسگزارم که این توفیق را عنایت فرمود، امروز خدمت حضرتعالی شرفیاب بشویم. تبریک عرض میکنم به مناسبت این پیروزی بزرگ و حضور و مشارکت فعال و کم سابقهی ملت ایران در این انتخابات. در واقع این حضور لبیکی بود به حضرتعالی که دعوت فرمودید از همه مشارکت جدی داشته باشند و حضور پیدا کنند. عظمت این واقعه یک عظمتی نیست که بشود آن را پوشاند؛ یک عظمت درخشنده است، ممتاز است. همهی دنیا متأثر شدند؛ یعنی مورد توجه قرار دادند این عظمت ملت ایران را؛ و ما از نحوهی موضع گیری دوستان و دشمنان انقلاب متوجه میشویم که چه واقعهی عظیمی در کشور اتفاق افتاده. حقیقتا موجب اقتدار و عزت ملی ملت ایران بود و در واقع نشانی از حیات بالندهی یک ملت بزرگ. این را صمیمانه خدمت حضرتعالی و همهی ملت ایران تبریک عرض میکنم.
مهم این است که این دستاورد، صیانت بشود. این دستاورد، در واقع هم توجه عمیق به جمهوریت نظام در بطن آن هست و هم به اسلامیت نظام. جمهوریت از حیث حضور و مشارکت کم سابقه و اسلامیت از این جهت که در واقع مردم لبیک گفتند به پیام حضرتعالی و مشارکت وسیع داشتند. آقایانی که اشاره میکنند به جمهوریت، سوال از آن طرفه هست؛ خب شما به رأی ملت احترام بگذارید؛ چرا به رأی ملت احترام نمیگذارید؟ بالاخره مردم آمدند مشارکت کردند؛ حدود 84 درصد مشارکت کردند. این رقم کمی نیست؛ قابل قیاس با دورههای قبل است. در بعضی از استانها که اصلا پیش بینی نمیشد این مشارکت وجود داشته باشد، مشارکتهای بسیار بالا انجام شده و همه چیز مشخص و معلوم است، همه چیز روشن است، قابل بررسی است. اگر بالاخره آن چیزی اتفاق افتاده که مورد میل آقایان نبوده، مورد نظر آقایان نبوده، نباید اصلش را زیر سوال ببرند. خب اگر دلایلی دارند، دلایل را مطرح بکنند؛ قانون هست، از طریق قانون کار پیگیری بشود. اما اینکه یک شکوه و یک عظمت کم نظیر را این طور ما زیر سوال ببریم، به نظرم جفای به ملت است، جفای به آراء ملت است، جفای به نظام اسلامی است و نباید این جفاها صورت بپذیرد. آقایان باز برگشتند بعضی نکات را که در دورهی انتخابات مطرح شده بود مطرح کردند که به نظر من جای آن نبود اینجا مطرح بشود؛ مثل بحث اینکه - نمیدانم - دیوان محاسبات گفته دو هزار تخلف وجود دارد. من عذرخواهی میکنم؛ بالاخره سه نفر در مقابل یک نفر [هستند]، در مقابل سه نفر دارم پاسخ میدهم، وقت پنج دقیقه شاید خیلی کم باشد.
رهبر انقلاب: نه، همان پنج دقیقه است دیگر، دبه در نیاورید!
آقای ثمرههاشمی: چشم. هر جور حضرتعالی بفرمایید، همان را عمل میکنیم. بله، اینکه باز اشاره کردند به اینکه در آن دوره یک پرداختهای انجام شده، بالاخره قانون خدمات کشوری دو سال قبل تصویب شد؛ خب بودجهی آن در مجلس پیش بینی نشده بود، در این دوره پیش بینی شده بود، اقدام کردند. یا آقایانی که میگویند که تأمین اجتماعی حقوقها را افزایش داد، [آیا] اصلا امکان پذیر هست که حقوقها یک مرتبه افزایش پیدا بکند؟ الا اینکه از قبل تمهیداتی انجام شده باشد، کارهای زیادی شده باشد، ماهها کار میبرد تا منابعش تامین بشود. چطور آقایان که خودشان در جریان کار هستند، این ایرادها را میگیرند؟ به نظرم منصفانه نیست.
بحث قانون گرایی را مطرح میکنند. خب بالاخره دراین دوره ما فهمیدیم قانون گرا کیست؛ همهی ملت ایران متوجه شدند که قانون گرا کیست. آیا این درست بود که قبل از اینکه نتیجه آراء مشخص بشود، جناب آقای موسوی بروند مصاحبه بکنند، خبرنگاران را جمع بکنند و اعلام پیروزی بکنند؟ این مشخص است. آقایانی که درشورای نگهبان هستند میتوانند بگویند که چه اتفاقاتی وقت شمردن آراء افتاد و چطور آقایان القا میکردند که زودتر پیروزی را اعلام بکنیم؛ خب این درست نیست و به نظرم نباید این اتفاق بزرگ و این شکوه بزرگ را و این شیرینی حضور را تلخ کرد با عصبانیت و ناراحتی. همان طور که حضرتعالی فرمودید قانون هست، از طریق قانون کار را میشود پیگیری کرد. چون فرمودید ما باید مقید به وقت باشیم، عذرخواهی میکنم. والسلام علیکم و رحم الله.
رهبر انقلاب: خیلی متشکر. علیکم السلام. خب آقایان بیاناتشان را فرمودند. من یک جمعبندی کوتاه بکنم. بعد نوبت برسد به نمایندگان مسئولان، یعنی وزارت کشور وشورای محترم نگهبان. به نظر میرسد حتما بایستی به این شبهههایی که وجود دارد رسیدگی بشود؛ جمع بندی شدهتر از همه، همان چیزی بود که در اظهارات آقای الویری بود؛ یعنی آنچه که دوستان گفتند، تقریبا یک بیان دیگری بود از همان شکل جمع بندی شدهای که آقای الویری بیان کردند و خب اینها همه واقعا شبهه است و در ذهن کسانی وجود دارد و باید هم این شبهات را برطرف کرد. یعنی اگر چنانچه نگاه به مسائل دیگر هم نبود، بالاخره یک جمعی از دوستان و اهالی انقلاب نسبت به یک قضیهای اگر ابهام دارند، درستش این است که ما ترتیبی بدهیم، کاری بکنیم که این ابهام برطرف بشود [اما] راه دارد؛ راه قانونی دارد. البته شورای نگهبان معتقد است که برخی از این اشکالات، حلش متوجه به شورای نگهبان نیست؛ یعنی شورای نگهبان بعضی از این موارد را خودش متکفل است که پاسخگویی کند و رفع شبهه کند، بعضی چیزها را هم معتقدند که مربوط به شورای نگهبان نیست و مربوط به دستگاههای دیگر است که خب میشود مراجعه کرد. به هر حال از راههای قانونی بایستی دنبال بشود.
من فقط یک جملهای که خارج از مسائل بررسی قانونی و اینها است، در بیان آقای دانشجعفری بود بگویم که مطلقا آن جور که شما تلقی کردید، نیست. من در کردستان حرفهای همیشگی خودم را زدم؛ آن چیزی که من دربارهی عزت اسلامی بیان کردم، اینها حرفهای امروز من که نیست؛ اینها حرفهای بیست و چند سال من است. شما مراجعه کنید به سابقهی سخنرانیهای من، اظهارات من، در مراحل مختلف؛ خب، در این بیست سال سه تا رئیس جمهور در این کشور بودند. شما مراجعه کنید، زمان آقای هاشمی، حرفهای من همینها است؛ حرفهایم فرق نکرده. [آنجا] حرفهای خودم را زدم؛ باز هم من همان حرفها را میزنم! یعنی تا وقتی که توان گفتن دارم، من همین حرفها را خواهم زد؛ همان مبانی، همان اصول، همان ارزشها؛ آن چیزهایی را که با آن حیات من شکل گرفته تکرار خواهم کرد. ممکن است منطبق بشود با بعضی، با بعضی منطبق نشود؛ یا بعضی با بعضی منطبق کنند، بعضی دیگر با بعضی دیگر منطبق کنند. من یک سخنرانی یکجا کرده بودم، آقای کروبی آمد گفت که من رفتم ایلام و گفتم این حرفهایی که فلانی زد، من را داشت میگفت؛ آن منم. خب تلقی آقای کروبی این است. آن چیزی که من گفتم که باید رئیس جمهور این جوری باشد، این جوری باشد، این جوری باشد، یک نامزدی تطبیق میکند به خودش، نامزد دیگری تطبیق میکند به خودش که این هم اتفاقا پیش آمد؛ البته غیر از آقای احمدی نژاد. یکی از آن دو نامزد محترم دیگر هم، همین را گفته بود که حرفهایی که فلانی زده، آنها با من تطبیق است. بنابر این به من کسی ایراد نگیرد که چرا شما آن حرف را زدید؛ من حرفهای خودم را گفتم. این مطالب و مبانی خود من است که من با این مبانی زندگی کرده ام و امیدوارم ان شاءالله تا آخر عمرم - حالا هر چند ساعت دیگر، یا چند روز دیگر، یا چند سال دیگر باشد - با همین مبانی زندگی بکنم.
خب، حالانوبت به آقایان رسید؛ آقایان وزارت کشور و شورای نگهبان؛ اول آقایان وزارت کشور اگر مطلبی دارند، [در] پنج دقیقه بفرمایید.
[سخنان نمایندهی وزارت کشور] آقای کامران دانشجو: بسم الله الرحمن الرحیم. من هم از حضرتعالی تشکر میکنم، خدا را سپاسگزارم که خدمت شما هستم. اگر جنابعالی اجازه بفرمایید، بنده هیچ تحلیل نمیکنم، حرف دلم را هم اگر اجازه بفرمایید نمیزنم؛ اتهامات را میگذاریم برای اینکه واگذار بشود به خدا در روز آخرت و فقط گزارشی را خدمت شما سریع میخوانم: از ابتدای تیرماه 87 تمهید مقدمات انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری با ارزیابی انتخابات دورههای گذشته و جمع بندی نقاط قوت و کاستیها، شروع و برنامههایی در جهت رفع کاستیها - که عمدتا در زمینهی آموزش مجریان بود - تدوین گردید. لوازم مورد نیاز انتخابات از قبیل: تعرفهها، مهرها و تعداد صندوقهای اخذ رأی با نظرخواهی از استانها برآورد و برای تهیهی آنها سفارش داده شد. در این دوره از انتخابات برای تعداد 57 میلیون تعرفه بنا به درخواست و برآورد استانهای کشور با چاپخانهی بانک ملی عقد قرارداد شد و سپس با درخواست مجدد برخی استانها این تعداد به 58875000 تعرفه افزایش یافت. تعداد واجدین شرایط شرکت در انتخابات با حضور نمایندگان مرکز آمار ایران، سازمان ثبت احوال، وزارت اطلاعات و شورای نگهبان طی جلسات متعدد تعیین و رقم 46200000 نفر به ستاد انتخابات اعلام گردید.
در 26 اسفند 87 با حکم وزیر محترم کشور، ستاد انتخابات کشور به صورت رسمی آغاز به کار نموده و کمیتههای شش گانهی ذیربط تشکیل شد. هیئتهای اجرایی در 366 شهرستان و 558 بخش از تاریخ 15 اردیبهشت 88 شروع به کار نمودند و با تصویب هیئتهای اجرایی شهرستانها، نهایتا تعداد 45 هزار و 713 صندوق اخذ رای در سراسر کشور مصوب شد که از این تعداد31 هزار و 455صندوق ثابت ثابت و 14 هزار و 258 صندوق سیار بودند. با توافق شورای محترم نگهبان برای هر شعبهی اخذ رأی دو عدد مهر آماده گردید.
تعداد مجریان انتخابات اعم از هیئتهای اجرائی، اعضای اجرائی شعب، نمایندگان فرماندار و بخشدار، بازرسین، محافظین صندوقها و عوامل خدماتی، بیش از 650 هزار نفر بودند که همگی بیشتر از مردم عادی هستند و در هر شعبهی اخذ رأی به صورت متوسط سه نفر ناظر شورای نگهبان حضور داشتند. با دعوت ستاد انتخابات کشور از نامزدهای انتخابات در 2 خرداد 88 مقرر گردید که ستادها نمایندگان نامزدها را معرفی نمایند و نهایتا برای تعداد 92 هزار و 661 تن از نمایندگان نامزدها کارت جهت حضوردر شعب اخذ رأی و ستادها صادر گردید که از این تعداد، 6 هزار و 574 کارت برای نمایندگان نامزدها در شهر تهران صادر شد. آمار را به تفکیک به استحضار میرساند - در تهران را اول میگویم - آقای احمدی نژاد 33 هزار و 58، جناب آقای موسوی 2 هزار و 915، جناب آقای رضایی 348، جناب آقای کروبی 599. در کشور، جناب آقای احمدی نژاد 33 هزار و 58، جناب آقای موسوی 40 هزار و 676، جناب آقای رضایی 5 هزار و 421 و جناب آقای کروبی 13 هزار و 506.اخذ رأی در روز انتخابات رأس ساعت 8 صبح در کلیهی شعب شروع و با توجه به استقبال بیسابقهی مردم تعدادی از شهرستانها تقاضای تعرفهی جدید نمودند که تعداد دویست هزار تعرفهی جدید تحویل استان آذربایجان شرقی، همچنین تعداد صد هزار تعرفه به استان اصفهان و یک میلیون و صد هزار تعرفه به استان تهران و پنجاه هزار تعرفه به استان قم تحویل شد. در ساعت 18 با توجه به اتمام مهلت قانونی اخذ رأی و حضور پرشور مردم در شعبهها، مهلت اخذ رأی به صورت ساعت به ساعت با مجوز وزیر محترم کشور تا ساعت 22 تمدید گردید و پس از آن نیز تمامی افرادی که در صف بودند، به داخل شعب هدایت شده و تا پاسی از نیمه شب اخذ رأی در تعداد زیادی از شعب ادامه یافت. اخذ رأی در خارج از کشور نیز در 130 نمایندگی و در 304 شعبهی اخذ رأی انجام گردید و با توجه به استقبال گستردهی هموطنان خارج از کشور و با موافقت وزیر محترم کشور در 55 نمایندگی مدت اخذ رأی دوساعت تمدید شد. از ابتدای روز رأی گیری، نمایندهی محترم شورای نگهبان در دفتر مرکزی ستاد انتخابات حضور یافت و امور انتخابات با ایشان هماهنگ شده و وی نیز با شورای نگهبان هماهنگی مینمود. اعلام نتایج انتخابات بر اساس فرمهای 22، یعنی فرمهای تکمیل شده در هر یک از شعب که به صورت برخط و رایانهای از شعب اخذ رأی اصل میشد با توافق قبلی و به صورت تدریجی از ساعت 12:15 دقیقهی نیمه شب آغاز گردید و ساعت به ساعت تا 10 صبح ادامه یافت. عمدتا این آمار مربوط به صندوقهای روستایی وشهرهای کوچک بود. از این ساعت به بعد با عنایت به اینکه سرعت اینترنت کاسته شده بود و همچنین آمارشهرهای پرجمعیت شروع میشد اطلاع رسانی به مدت بیش از دو ونیم ساعت متوقف گردید و درساعت 12، چون فرمهای 28، یعنی فرمهایی که بر اساس تمامی شعب اخذ رأی یک شهرستان تکمیل میشود و مشخص کنندهی رأی نامزدها در هر شهرستان میباشد واصل گردید از این ساعت اطلاع رسانی بر اساس فرمهای 28، آغاز و تا ساعت 13 و 14 نیز ادامه یافت و نهایتا در ساعت 16 نتیجهی نهایی انتخابات توسط وزیر محترم کشور اعلام گردید.
روز یکشنبه جلسهای با جناب آقای دکتر کدخدایی در شورای نگهبان برگزار و آمار نتایج انتخابات با ایشان مرور گردید و در یک بررسی اجمالی و اولیه مشخص شد که تفاوت قابل ملاحظهای بین آمار شورای نگهبان و ستاد انتخابات وجود ندارد که باعث دلگرمی بیشتر مسئولین ستاد انتخابات کشور گردیده و قرار شد که نتایج به صورت استانی و شهرستانی اعلام گردد. سپس جلسهای با جناب آقای مهندس ضرغامی....
رهبر انقلاب: ساعت را هم نگاه کنید.
آقای دانشجو: برگزار و آمار مذکور از طریق صدا وسیما اعلام شد. با توجه به تبلیغات سوء و مغرضانه پیرامون سلامت انتخابات تصمیم گرفته شد که از روز دوشنبه مسئولین ستاد انتخابات و استان تهران در برنامههای تلویزیونی به این شبهات پاسخ گویند. درپایان به استضار میرساند که هیچ گونه اعتراض مستندی در روز برگزاری انتخابات و پس از آن تا تاریخ به ستاد انتخابات کشور واصل نشده است. والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته.
رهبر انقلاب: و علیکم السلام و رحم الله خب [نمایندهی] شورای محترم نگهبان.
[سخنان نمایندهی شورای نگهبان] آقای عباسعلی کدخدایی: بسم الله الرحمن الرحیم. تشکرمیکنم از حضرتعالی که این فرصت را در اختیار ما قرار دادید که گزارش مختصری را خدمت حضرتعالی و بقیهی حضار عرض کنم. من مختصرا عرض بکنم وظایف شورای نگهبان بر اساس قانون - به هر حال آنچه که مقرر شده است - طبق قانون انجام شده است و دوستان ما در استانها و شهرستانهای مختلف وظایف نظارتیشان را به خوبی انجام دادند. ما حضور ناظرین را داشتیم سر صندوقها که بین سه نفر تا پنج نفر در واقع ناظر بودند و بر تمام مراحل نظارت میکردند. از قبل از آن هم هیئتهای نظارت ما حضور داشتند و در استانها و شهرستانها در جهت استقرار صندوقها، چاپ و توزیع تعرفهها و....
علاوه بر اینها ما امسال دو اقدام دیگر هم یا شاید اقداماتی دیگر را در این جهت انجام دادیم که من خدمتتان عرض میکنم. اولین اقدام این بود که این تعرفههایی که در دورههای قبل بود و فقط یک محل مهر داشت، تحت عنوان مهر انتخابات، مهر نظارت را هم ما پیش بینی کردیم که اطمینان بیشتری در این جهت ایجاد بشود. بازرسین ویژهای را از تهران برای برخی از حوزهها، برای برخی از شهرستانها و استانها اعزام کردیم که در روز اخذ آراء حضور داشته باشند. همچنین دعوت کردیم از نمایندگان داوطلبین محترم که در شورای نگهبان هم حضور داشته باشند. اگر چه شورای نگهبان وظیفهی نظارتی دارد و در واقع نظارتی بر شورای نگهبان مقرر نشده است و ما تکلیف قانونی هم در این جهت نداریم، اما جهت اعتماد سازی و اطمینان بیشتر بزرگواران داوطلب، درخواست کردیم نمایندگانشان حضور داشته باشند؛ و حضور داشتند. گزارشهایی را به ما میدادند در روز اخذ آراء، آنها را ما بررسی میکردیم؛ البته نتیجهاش را بعدا در پایان رسیدگیها منتشر خواهیم کرد. بعد هم که شمارش آراء شروع شد، سایتی را در اختیارشان قرار دادیم که ناظر باشند بر تجمیع آراء.
تذکرات لازم هم داده شد به دوستانمان در وزارت کشور که همکاری خوبی هم داشتند. مثلا در خصوص همین کمبود تعرفهها که جناب آقای دکتر دانشجو اشاره کردند، ما هم در برخی از این استانها متوجه شدیم [در] همان ساعات اولیه و پیگیری کردیم، خوشبختانه اقدام شد. بعد از آن هم به هر حال در فرصت قانونیای که ما داریم، اعلام کردیم که شکایاتی اگر هست اعتراضهای اگر هست، مستدل برای ما ارسال بکنند، ما پیگیری میکنیم. فرصت سه روزهای را که داشتیم تا پایان وقت اداری دیروز، آقایان داوطلبین محترم، اعتراضهایشان را ارائه کردند. البته اعتراضها همان جوری که الان هم اشاره فرمودند: نمایندگان محترمشان بعضا کلی هست که شاید در صلاحیت شورای نگهبان نباشد که بخواهد بررسی بکند؛ اما آن مواردی را که مستند باشد، عینی باشد، ما خدمتشان عرض کردیم که آماده هستیم با حضور نمایندگان خود داوطلبین محترم بررسی بکنیم و اگر تخلفی هست با آن تخلف برخورد بکنیم. امروز هم دعوت کردیم از نمایندگان داوطلبین محترم تشریف آوردند در شورای نگهبان جلسهی خوبی داشتیم؛ مطالب - مفصلتر از این چیزی که الان خدمت حضرتعالی عرض شد - آنجا مطرح شد؛ ما هم نحوهی رسیدگی را، اختیاراتمان را مطرح کردیم و قرار شد که ماحصل جلسهی امروز، فردا در جلسهی عمومی شورای نگهبان مطرح بشود و نظر شورای نگهبان ان شاءالله اعلام بشود که چگونه این رسیدگیها را ادامه خواهد داد. متشکر هستمی از حضرتعالی.
رهبر انقلاب: ان شاءالله موفق باشید.
آقای الویری: حاج آقا اجازه میفرمایید یک پیشنهاد بکنیم؛ یا همین الان یا بعد از فرمایش جنابعالی، برای برون رفت از این وضعیت در حد نیم دقیقه هر کدام از آقایان پیشنهادی بدهند برای برون رفت از این وضعیت، بعد جنابعالی جمعبندی بفرمایید.
رهبر انقلاب: این را بگذارید برای وقت اضافی؛ بگذارید حالا بحثمان را بکنیم. انشاءالله اگر وقت اضافی ماند به آن هم میرسیم.
بسم الله الرحمن الرحیم. من اول باید عذرخواهی کنم از اینکه با صدای گرفته با دوستان صحبت میکنم؛ دو سه روزی است بر اثر سرماخوردگی صدای من گرفته است، تحمل کنید. مطلب اساسی و اصلیای که من میخواهم به همهی دوستانی که در اینجا حضور دارند - چه نمایندگان ستادهای نامزدهای محترم و چه نمایندگان دستگاههای مسئول - عرض بکنم این است که انتخابات در کشور ما برخلاف بعضی از کشورهای دیگر، همیشه مظهر وحدت ملت و نمایشگرعزت ملی بوده؛ چون هر کسی که پای صندوق رأی میآید و رأی به صندوق میاندازد، در واقع رأی به جمهوری اسلامی را و نظام اسلامی را دارد تکرار میکند؛ لذا همیشه دیدهاید مسئولین کشور و خود بنده اصرار داشتیم بر افزایش آحاد شرکت کننده در رأی دادن، تشویق میکردیم، ترغیب میکردیم مردم را، مردم هم هوشیارانه وارد قضایا میشدند در مواقع حساس، در مواقعی که کشور احتیاج داشته به اینکه فریاد رسا و بلندی را در مقابل مخالفان خود و بدخواهان خود در دنیا مطرح بکند، آمدهاند پای صندوقهای رأی و رأی دادهاند. بنده در چند تا از پیامکهای تبریک انتخابات، این جمله را تکرار کردم: «مردم هوشمند و زمان شناس» که هم این دفعه این تعبیر را من آوردم، هم بعضی از دفعات قبل این را ذکر کردم. علت این است که حضور مردم پای صندوقهای رأی، همیشه نشانهی حضور مردم در صحنه و آگاهی آنها و رأی آنها به نظام جمهوری اسلامی تلقی میشده، لذا انتخابات ما از این جهت همیشه مظهر وحدت ملی و عزت ملی بوده. ما باید سعی کنیم، دقت کنیم که انتخابات مایهی انشقاق نشود. این حرف اصلی من است. اینکه ما تصور کنیم که یک گروه مثلا 24 میلیونی یک طرفند، یک گروه 14 میلیونی یک طرفند، به نظر من یک خطای بسیار بزرگی است؛ قضیه این جور نیست. همه در یک طرف قرار دارند؛ آن کسانی که به رئیس جمهور منتخب این دورهی از انتخابات رأی دادند، همان قدر وابستهی به انقلاب و کشور و نظامند که آن کسانی که رأی ندادند. مجموعههای مردمی، فرزندان این کشورند فرزندان این ملتند. این خطا است که ما این دو مجموعهی رأی دهنده را - که یک عدهای رأی به یک شخص نامزدی دادند، یک عدهای رأی به آن نامزد ندادند - متخاصم و متقابل فرض کنیم؛ نه، در یک مسئلهای، در یک گزینشی، اینها سلیقهشان یک جور نبوده، لکن در اصل قضیه، در اعتقاد به نظام، در پشتیبانی از جمهوری اسلامی، همهی اینها با هم یکی هستند. ما نگاه کنیم به رأی قریب چهل میلیونی مردم در این دوره؛ این مهم است. من معتقدم همهی ما وظیفه داریم این را پاسداری کنیم؛ یعنی این اتحاد ملی را در گفتن و اعلام صریح حمایت از نظام اسلامی دست کم نگیریم. این چیزبسیار مهمی است. امروز نظام اسلامی نشان دارد میدهد که مردم سالاری واقعی در او حکم فرما است. مردم میآیند مینشینند پای صحبت نامزدهای مختلف، گوش میکنند، بعد در حدود شاید ده روز، پانزده روز در خیابانها مردم حضور فعال دارند؛ این به نظر من خیلی مسئلهی مهمی است. این شبهای متعددی که در خیابانهای تهران و بعضی از شهرستانهای دیگر مردم جمع میشدند، بعضی از این نامزد، بعضی از آن نامزد، حمایت میکردند. شعار میدادند و هیچ گونه درگیری بین اینها وجود نداشت، ما باید به این افتخار بکنیم؛ این خیلی مهم است. مردم ما اینند؛ اختلاف سلیقه هم دارند، نظرات مختلفی هم نسبت به نامزدهای مختلف دارند، اما با همدیگر هم کار میکنند. آقای مهندس موسوی برای من نقل میکردند که توی یک خیابانی ایشان میرفته، یک ماشینی با ماشین ایشان همراه میشوند؛ آنها شروع میکنند یک حرفی را - یک شعاری که علیه آقای موسوی بوده - با خنده گفتن. آقای موسوی میگفت: من هم خندیدم و بهشان دست تکان دادم و عبور کردم. خب این فضا، خیلی فضای خوبی است؛ این فضا بعد از انتخابات نباید تبدیل بشود به فضای خصومت و تقابل. عدهای این را میخواهند در جامعه تحقق ببخشند. این خلاف واقع است. آن کسانی که اجتماع میکنند برای حمایت از یک نامزد؛ با آن کسانی که اجتماع میکنند برای حمایت از یک نامزد دیگر، هر دو ملت ایراناند، گروههایی از مردمند، ما باید با این دید نگاه کنیم؛ آرائی هم دارند؛ یک جمعی رأی به این دادند، یک جمعی رأی به آن دادهاند. البته قاعدهی مردم سالاری این است که اکثریت بر اقلیت در مقام عمل تقدم پیدا میکند، یعنی آن کسی که اکثریت به او رأی دادند او مسئولیت را به عهده میگیرد. این قاعدهی مردم سالاری است؛ اما این به معنای ایجاد تزاحم و ایجاد تعارض و دشمنی نیست. با ایجاد دشمنی همهتان مقابله کنید؛ این مخصوص یک نامزد یا یک ستاد، یا یک مجموعه نیست؛ همه وظیفه دارند که با ایجاد نقار و دشمنی و کدورت مقابله کنند. بله، ممکن است کسانی - همان طور که حالا آقایان هم ذکر کردید - اشکالاتی و اعتراضاتی را بر مجاری گوناگون امور در انتخابات ثبت کرده باشند و اعتراض داشته باشند خب راههای قانونی وجود دارد. رسیدگی به اینها حتما باید انجام بگیرد. مواردی را آقایان ذکر کردید؛ من درخواست میکنم از آقایان مسئول در وزارت کشور و همچنین در شورای نگهبان که به این موارد دقیقا رسیدگی کنند. اگر چنانچه بعضی از اشکالات، مقتضی این است که پارهای از صندوقها بازشماری بشود، اشکالی ندارد. حالا مثلا یک مورد را آقایان ذکر کردند که آن شخص گفته که رأی فلان نامزد این تعداد است. بعد در شمارش تعداد دیگری معرفی شده؛ خیلی خب، کاری ندارد؛ صندوقهای مورد اشکال را، یا به طور تصادفی تعدادی از صندوقها را بازشماری کنند؛ خود نمایندگان ستادها هم حضور داشته باشند؛ آنها هم باشند ببینند تا اطمینان کامل برای همه حاصل بشود. البته من خودم شخصا در این انتخابات هم مثل همهی انتخاباتهای گذشته - همهی شماها مسئولین هستید، بودهاید و ممشای بنده را میدانید - به مسئولین کشور، به وزارت کشور، به شورای نگهبان - اعتماد کردم، در حالی که میدانید در موارد متعدد، مسئولین از سلایق مختلف بودند، اما من به مقام مسئولی که میشناسم و قاعدهی کار او را میدانم اعتماد میکنم. در این نوبت هم همین جور است. من اعتماد میکنم؛ اما این اعتماد من موجب نمیشود که اگر چنانچه شبههای در ذهن کسانی هست، این شبهه دنبال نشود و تعقیب نشود و بررسی نشود و حقیقت قضیه آشکار نشود؛ نه، شبهات را برطرف کنید؛ منتهای آن چیزی که از همه مهمتر است این است: همه سعی کنید وحدت ملی و وحدت کشور را حفظ کنید؛ هر کسی به نحوی؛ هر کسی وظیفهای دارد. انتخابات مایهی افتخار ما است؛ چهل سال رأی شوخی نیست. این از بالاترین نصابی که ما تا حالا داشتهایم، مبالغ قابل توجهی بیشتر است. این خیلی اهمیت دارد. بعد از سی سال ملت ما پایبندیشان به نظام جمهوری اسلامی آن چنان است که این جور با شور و شوق وارد صحنه میشوند که خبرگزاریهای خارجی از همان ساعات اول اعلام کردند - ما خبرها را تعقیب میکردیم - همه گفتند که این دفعه حضور مردم حضور فوق العادهای است. این را همه گفتند. حالا غیر از مشاهداتی که کسانی میرفتند رأی میدادند، میآمدند برای ما نقل میکردند. خبرگزاریها گفتند؛ در تعدادی از تلویزیونهای بیگانه هم منعکس شد که مردم، حضورشان حضورجدی و فعال و متراکمی است، صفوف را نشان دادند. در بعضی از تلویزیونهای خارجی مردم را که صف کشیده بودند نشان دادند. خب این افتخاری است برای کشور؛ ما این را مخدوش نکنیم، این را خراب نکنیم، این مال مردم است. همین رأی دهندگان از دو طرف - هم آن کسانی که رأی دادند به نامزد منتخب، هم آن کسانی که رأی ندادند، به نامزد منتخب و به دیگری رأی دادند که مجموعا حدود چهارده میلیون میشوند همهی اینها - در ایجاد این حماسهی بزرگ سهیم بودند. ما این وحدت را، این نگاه کلان را، این نگاه یکسان را فراموش نکنیم، این را از دست ملت نگیریم؛ همه سهیمند. آن کسی که به آقای دکتر احمدی نژاد رأی داده او هم سهیم است؛ آن کسی که به آقای مهندس موسوی رأی داده یا به آقای کروبی رأی داده یا به آقای رضایی رأی داده، آنها هم همه سهیمند در ایجاد این حماسهی بزرگ و کشور مدیون آنها است و نظام حقیقتا مدیون این حضور حماسی مردم است که آمدند از نظام خودشان که متعلق به خودشان است از انقلابی که متعلق به خودشان است دفاع کردند و این اقدام را کردند. نگاه اصلی باید این باشد. البته هر طرفی ملاحظاتی باید بکند؛ این را من قبول دارم هم آن طرفی که توانسته اکثریت را به دست بیاورد لازم است ملاحظاتی بکند، توجهاتی بکند، مراقبتهایی انجام بدهد در کیفیت رفتار و حرکت؛ هم آن طرفی که این رأی اکثریت را کسب نکرده، او هم یک مراقبتهایی لازم دارد؛ همه باید حلم داشته باشند. حلم اسلامی - که ما در فارسی آن بردباری معنا میکنیم - معنایش توان تحمل و ظرفیت تحمل است همه باید ظرفیت تحمل داشته باشند و بتوانند تحمل کنند. تحمل پیروزی هم کار آسانی نیست، تحمل عدم پیروزی هم کار آسانی نیست. حلم داشتن و تحمل کردن و ظرفیت پیروزی و عدم پیروزی را داشتن، یکی از فضایل انسانی است. ما باید این را هم در نخبگان، هم در آحاد عظیم مردم ترویج بکنیم. البته شکی ندارید شما، من هم مثل شما، که کسانی هستند که این وحدت را نمیخواهند. حوادثی پیش میآید در گوشه و کنار که این حوادث نه به آن گروه، نه به آن گروه هیچ ارتباطی ندارد؛ این مربوط به افرادی است که نمیخواهند این وحدت را، این اتفاق را، این نمایش عظمت را، کسانی این را نمیخواهند. من حالا انشاءالله در روز جمعه اگر عمری بود و مجالی بود، در این باره بیشتر صحبت خواهم کرد، کسانی نمیخواهند این موفقیتهای شما را ببینند. در این قضایا همه موفق شدید، همه پیروز شدید، در این جهت که توانستید نظام مورد علاقهتان را تحکیم ببخشید. مردم همه پیروزند، به خاطر اینکه توانستند یک عظمیت و عزتی را از خودشان بروز بدهند. این را نمیخواهند یک عدهای، خب طبعا خرابکار میکنند، ایجاد اختلال میکنند، از این به آن حرف میبرند، از آن به این حرف میآورند، غالبا هم خلاف. بنده، چون از اطراف مختلف حرفها به گوش من میرسد، میبینم هم این چیزهایی که این طرف از آن طرف میگوید بعضا خلاف واقع است. هم آن چیزهایی که این طرف از این طرف بیان میکند. بعضا خلاف واقع است. از این پیدا است که کسانی در وسط، نمیخواهند این اتحاد و اتفاق شکل بگیرد در کشور، این حالا آسانترینش است؛ بدترش هم همین کارهای خرابکارانهای است که شما میبینید انجام میدهند که البته همه باید در مقابل این خرابکاریها بایستند. اعلام موضع کنند؛ همه بایستی بگویند. این تخریبهایی که انجام میگیرد، این کارهای زشتی که انجام میگیرد، بعضا جنایاتی که واقع میشود، مربوط به هیچ کدام از اطراف قضیه نیست، این مربوط به مردم نیست، مربوط به نامزدها نیست، مربوط به خرابکاریها است، مربوط به اخلالگرها است؛ مبادا کسی توهم کند و تصور بکند که مثلا این مربوط به این است که اینها طرفدار فلان نامزدند؛ نه، اینها مثل همان کسانی [هستند] که اختلافات مذهبی را بین مسلمانها راه میاندازند که ما مکرر گفتهایم اینها نه سنیاند نه شیعه؛ شیعه را علیه سنی، سنی را علیه شیعه تحریک میکنند. در وضع اتحاد جامعهی عظیم ما هم همین جوراست. کسانی که یکطرف را علیه یک طرف تحریک میکنند - کارهایی میکنند به عنوان طرفداری از یک جهت در حالی که حقیقتا طرفداری از او نیست - اینها نه از این طرفند، نه از آن طرف؛ اینها کسانیاند که با اصل نظام مخالفند، با آرامش کشور مخالفند، طرفدار تشنجند، طرفدار اغتشاشند و میخواهند آرامش نباشد، هر کس میخواهده سر کار باشد! اگر نتایج انتخابات غیر از این هم میشد، بنده به طور اطمینان میتوانم عرض بکنم باز این جور حوادثی دیده میشد، باز این حوادث پیش میآمد، برای اینکه اصلا آرامش در کشور نباشد. هدف گرفتهاند امنیت کشور را و آرامش کشور را؛ میخواهند این را از بین ببرند. هیچ کس نباید کمک کند به این تشنج آفرینی و اغتشاش آفرینی و همه باید در مقابل آن صریح موضع بگیرند؛ کما اینکه مواضع حقیقی شماها هم جز این نیست. [همه] صریح موضع بگیرند، روشن کنند که این خواست آنها نیست و هر کاری که تشنج آفرینی باشد واقعا نکنند؛ یعنی همدیگر را عصبانی نکنند. اینجا بد نیست من یک توصیه هم خطاب به مردمی که خارج از این مجموعهی شما برادران عزیز هستند عرض بکنم که اگر این صحبتها پخش شد، خطاب به مردم هم باشد. من به مردم عزیزمان هم عرض میکنم، دو جناح، دو گروه همدیگر را عصبانی نکنند؛ نه آن کسانی که نامزد مورد علاقهشان پیروز شده جوری حرف بزنند، جوری رفتار کنند که آن طرف مقابل را عصبانی کند، جریحه دار کند؛ نه آن کسانی که نامزد مورد علاقهشان رأی نیاورده، جوری حرف بزنند، جوری اقدام کنند که آن طرف را عصبانی کند؛ همه یک جهت مشترک دارید که آن عبارت است از حضور در این صحنهی انتخابات و دفاع از نظام اسلامی. این اساس قضیه است. این، آن چیزی است که دل، ولی عصر (ارواحنا فداه) را راضی میکند و خشنود میکند؛ این، آن چیزی است که ان شاءالله موجب رحمت الهی و جریان رحمت الهی در این کشور میشود. این به نظر من درست است. امیدوارم که خدای متعال کمک کند. من وظیفهی خودم دانستم که این عرایض را به شماها بکنم. همین طور که گفتم من تقریبا همهی شما یا اغلب شماها را از نزدیک میشناسم و سوابق کاریتان را میدانم و به نظرم رسید که این جور حرف زدن و این جور مخاطبه با شما انشاءالله خوب است و لازم است و تکلیف من است که این را عرض بکنم. من احساس میکنم امروز همه تکلیف داریم از هویت جمعی این کشور و این ملت دفاع کنیم. [این] یک مجموعهی عظیم مردمی است. با این بار امانت سنگینی که بر دوش گرفته، با این حرکت عظیم و شجاعانهای که در طول این سی سال این ملت انجام داده، این را نگذارید شقه شقه بشود؛ نگذارید افراد در مقابل هم قرار بگیرند. هر کدامتان به یک کیفیتی خواهید توانست این کار را انجام بدهید. ان شاءالله خداوند کمکتان کند، راهنماییتان کند، همهی ما را راهنمایی کند که بتوانیم این وظیفه را به بهترین وجهی انجام بدهیم. والسلام علیکم و رحم الله و برکاته. *** رهبر انقلاب، ختم رسمی را اعلام میکنند؛ اما میگویند: «من با دوستان اگر خواستند، مینشینم و صحبت میکنم.» دوربینهای تلویزیون به خواست رهبری از اتاق خارج میشود وایشان خطاب میکنند به آقای الویری: «شما گفتید نیم دقیقه. درست است؟». آقای الویری میگوید: «اگر شما ارفاق بکنید ممنون میشویم». همه میخندند. آقا میگویند:«دوبرابرش میکنیم. یک دقیقه!». آقای الویری میگوید از دید دوستان وی به دلیل همان چهار سرفصل تخلفاتی که بیان شده، انتخابات مخدوش است و باید ابطال شود. راه حل را هم در این میداند که یک هیئت حقیقتیاب برای حل مسئله از طرف رهبری تعیین شود؛ همانطور که در دوره حضرت امام، ایشان هیئت سه نفرهای را برای رسیدگی به اختلافات بنی صدر با سایر مسئولان کشور شکل دادند و مسئله حل شد. رهبر انقلاب بلافاصله میگویند: «که آخر حل هم نشد! یادتان است دیگر؟» آقای الویری اصرار دارد که با توجه به شبهات مطرح شده، شورای نگهبان نمیتواند مرجع رسیدگی به شکایات قرار بگیرد؛ چون هفت نفر از اعضای آن صریحا از یکی از نامزدها حمایت کردهاند و موضعگیری خاصی دارند. بعد بار دیگر پیشنهاد تشکیل هیئت حقیقت یابی را که مورد قبول و وفاق جمع باشد مطرح میکند. پیشنهاد دیگر او استفاده از سازوکار مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ چون طبق اصل 110 قانون اساسی، رهبری میتواند معضلات نظام را به آن ارجااع دهد. رهبر انقلاب از آقای زنگنه که از قبل درخواست داشته تا صحبت کند، میخواهند از فرصت یک دقیقهایاش استفاده کند. او نیز تاکید میکند که این چهل میلیون رای به جمهوری اسلامی بود و افتخار نظام است؛ اما معترضان با مخدوش و عوض شدن آرا مشکل دارند. او از صدا و سیما گلایه دارد که معترضان را اوباش معرفی میکند و نیز معتقد است که مردم به این وازرت کشور و شورای نگهبان اعتماد نمیکنند. «حضرتعالی به عنوان پدر ملت و کسی که همه قبولتان دارند، وارد مسئله بشوید، اعتماد مردم باید جلب بشود، این مهم است». آقای زنگنه از تقسیم شدن جامعه که به ضرر کشور است نگرانی دارد و میگوید ما فرمایشهای شما برای اتحاد و اتفاق ملی را قبول داریم، ولی مردم از اینکه احساس میکنند به رای آنها آسیب رسیده عصبانی هستند. آقا به آقای زنگنه یادآوری میکنند که شما گاهی آدم احساساتیای هستید. الان هم یک مقدار از حرفهایتان ناشی از احساسات است. نه منطق. بعد توضیح میدهند: «شما میگویید مردم عصبانیاند. این طبیعی است شما خیال میکنید وقتی که آقای خاتمی با بیست میلیون رای پیروز شد، یک عده عصبانی نبودند؟ خب چرا، آنها هم عصبانی بودند، آنها هم همین حرف را میزدند؛ آنها هم همین داعیهها و طلبکاریها را میکردند همان وقت به من هم مراجعه کردند یکی از مسئولین عالیرتبه آن روز آمد پیش من و از من خواست که آقا این انتخابات را ابطال کنید. من آنچنان تشری زدم که به نظرم بعد از آن بین ما و آن مسئول هنوز هم درست اصلاح نشده. البته امیدوارم حالا این حرفهای من موجب نشود که بین ما و شما همینجوری اصلاح نشود تا چند سال.». رهبر انقلاب به آقای زنگنه که مدتها در نظام مسئولیت داشته و دستاندرکار امور بوده یادآوری میکنند که امکان تقلب در چنین موردی که بیش از ده میلیون اختلاف رای وجود دارد بسیار پایین است. اگر هم تردیدی هست، میتوان از آدمهای با تجربه در وزارت کشور که در جریان این امور هستند و بسیاریشان هم با آقای احمدی نژاد موافق نیستند، پرسید. سپس تاکید میکنند اگر در این نظام نتوان به کسانی مانند آقای مومن و آقای جنتی اعتماد کرد، به هیچ فرد دیگری هم نمیتوان؛ چرا که آنها برای بردن و آوردن کسی، دینشان را از دست نمیدهند. فقهای شورای نگهبان آدمهای قرص و محکمی هستند که مو را از ماست میکشند و بررسی شکایات نیز بر عهده همانها است. بعد به مسئله ابطال انتخابات میپردازند که در اظهارات آقای الویری و دیگران مطرح شده بود: «شما بدانید، یقین کنید، صد در صد بنده این را رد میکنم؛ اگر همه هم جمع بشوند و بگویند ابطال، من قبول نخواهم کرد. ابطال، یعنی زدن توی دهن مردم، چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رای دادند. من بگویم شما غلط کردید رای دادید. چنین چیزی مگر ممکن است؟ مطلقا من این را قبول نخواهم کرد. مسئله مرجع خلاف قانون و فرای قانون هم جایش اینجا نیست. اینجا مرجع قانونی وجود دارد، راه قانون وجود دارد. من به شورای نگهبان و وزارت کشور توصیه کردم و باز هم میکنم؛ الان هم آقایان حضور دارند به ایشان میگویم: به دقت رسیدگی کنند؛ حتی اگر لازم شد صندوقهایی را بازشماری کنند، حتما بکنند. شماها هم برید حضور داشته باشید و نگاه کنید. همان مواردی که مورد شبهه است بروید نگاه کنید. اگر چنانچه نتیجه بازشماریها خلاف آن چیزی درآمد که الان در آمار رسمی وجود دارد، حتما آن را دخالت بدهند. البته من مطمئنم بقین دارم که امکان ندارد که نتایج انتخابات را عوض کند، نتایج عوض نخواهد شد، اما راه همین است؛ راه، راه قانونی است من به آقای مهندس موسوی هم گفتم. ایشان هم قبول کرد از من که راه، راه قانونی است! از همان طریق قانون مشی کنند، من هم قرص و محکم پشتش میایستم. شما بدانید من با آقایان شورای نگهبان و با آقایان وزارت کشور رو دربایستی ندار، میایستم پایش تا اینکه این قضیه حل بشود». آقا مناقشه بر سر نتایج انتخابات مجلس ششم در تهران را مثال میزنند که قرائن اولیه متعددی بر وقوع تخلف در آن وجود اشت و برخی بر ابطال انتخابات اصرار داشتند. «من خب سختم بود، شهری مثل تهران با دو سه میلیون رایی که در اینجا دارند، آمدند پای صندوقها رای دادند، ما بزنیم توی دهن اینها، مگر میشود همچین چیزی سختم بود، اما در عین حال تسلیم شدم، گفتم اگر ثابت شد تخلف من ابطال میکنم گفتیم رفتند تحقیق کردند، معلوم شد نه، تخلف بوده، نه اینکه نبوده، اما تخلفی که مستلزم ابطال باشد نبود؛ سرنوشتساز نبود، بله، تخلفاتی بوده گوشه و کنار که خب آنها تاثیری خیلی نداشت در نتایج آرا.». رهبر انقلاب میگویند شما بر اساس عقیده و مذاق سیاسی خود عمل کردید اگر قصد قربت کرده باشید، خوشا به حالتان! «آن کسی که در یک کاری قصد قربت میکند و بعد نتیجه به کام او تلخ میآید بیشترپیش خدای متعال ماجور است تا آن کسی که قصد قربت میکند و نتیجه به کام او شیرین میآید، چون این فرد بالاخره یک اجر و بهره دنیوی برده، اما آن یکی نه، بنابراین پیش خدا او ماجورتر است.». رهبری با انتقاد از برخی مواضع دوگانه در برابر قانون گرایی، تاکید میکنند که در این مورد، راه درستی که بتوان پای آن ایستاد، سازوکارهای قانونی است؛ نه راههای فراقانونی که تضمینی برای قبول نتایج آن وجود ندارد: «حالا فرض کنید ما یک مجموعه حکمیت هم معین کردیم؛ یک حکمی هم دادند؛ اگر آن حکم برخلاف میل شما بود، قبول میکنید؟ من بعید میدانم. باز شبهه به وجود میآید. چه داعی داریم ما بیخود شبهه را زیاد بکنیم؟ راه قانون را مشی کنید، درست عمل کنید، انشاءالله خدای متعال هم برکت خواهد داد.» آقا از حضار میخواهند که چایی میل کنند و شیرینی بردارند. خانم کروبی میگوید: انشاءالله شیرینیاش شمارش کلیه صندوقهای آرا باشد. رهبر انقلاب پاسخ میدهند: «کلی نگویید؛ هیچ لزومی ندارد. یک تعدادی را مشخص کنید بگویید اینها را بازشماری کنند، یا همین طوری تصادفی بازشماری کنید. چه لزومی دارد که چهل میلیون رای بازشماری بشود؟ تصادفی باشد. بازشماری بعضی آرا هم به نظر من جواب میدهد. میتوانید به این نتیجه عمل بکنید. چه اشکالی دارد؟» آقای آخوندی وقت میگیرد تا یک «شهادت تاریخی» بدهد. او خاطره نیمه شب پس از 2 خرداد 76 را بازگو میکند: «ساعت حدود یک نصف شب معلوم شد که در واقع آقای خاتمی رای را دادند. من در ستاد انتخابات وزارت کشور بودم. خبر رسید که عدهای میخواهند از میدان هفتتیر، حرکت کنند به وزارت کشور و بگویند ما نتیجه انتخابات را قبول نداریم. من آن وقت فکر کردم که چه کار میشود کرد؟ رفتم منزل و یک پیام تبریکی نوشتم برای آقای خاتمی و اول صبح، 7 صبح رفتم خدمت آقای ناطق و به آقای ناطق گفتم که این پیام تبریک را شما امضا بکنید، همین الان بدهید صدا و سیما، ایشان گفتند هنوز نتایج آرا اعلام نشده. گفتم من میدانم که آقای خاتمی برنده انتخابات است و اگر شما این پیام تبریک را ندهید، ممکن است یک عدهای بخواهند اغتشاش کنند، آشوب کنند و ایجاد مشکل کنند، خوب است که شما این پیام تبریک را امضا کنید. ایشان امضا کردند و در واقع پیام تبریک ایشان فکر میکنم ساعت ده و نیم یازده منتشر شد. قبل از اینکه وزارت کشور نتایج کلی آرا را ساعت 2 بعد از ظهر (روز شنبه پس از انتخابات) قرائت بکند.» این مقدمه است برای حرف اصلی او: «ولی آقای خامنهای! این دفته به نظر من مشکل فساد در مقدمات انتخابات است که من صبح خدمت آقای کدخدایی هم عرض کردم. متاسفانه این دفعه شورای نگهبان در مقدمات انتخابات خوب مراقبت نکردند؛ و گرنه من با نظر حضرتعالی موافقم که صندوقها را بیست بار هم که بشمارند، نتیجه آرا عوض نخواهد شد. اگر صندوقها را باز شماری کنند، خیلی اتفاقی رخ نمیدهد، ممکن است یک کمی این ور آنور شود، ولی در مقدمات انتخابات مشکلات بسیار زیادی هست که در واقع همان جو بیاعتمادی را که آقای دانش جعفری گفتند ایجاد کرده و کسی نمیتواند زیر بار نتیجه انتخابات برود. من خواهشم از حضرت عالی این است که شورای نگهبان را موظف بفرمایید که مقدمات انتخابات را بیش از روز رای و صندوق مورد توجه قرار بدهد؛ چون آنها بسیار مهمتر از خود روز رایگیری است.» رهبر انقلاب پاسخ میدهند: «اگر چیزی باشد که یک الزام قانونی برای شورای نگهبان یا برای نظام ایجاد کند، حرفی نداریم؛ آن را هم رسیدگی کنند، بررسی کنند. اما بالاخره آقای آخوندی! مرجع، شورای نگهبان است. در این مسائل بایستی منطقی و دور از احساسات باشیم؛ بخصوص در شرایطی مثل شرایط ما. الان شرایطی نیست که ما احساساتمان را اجازه بدهیم که بیمهار هرکاری میخواهد بکند؛ نه، شرایط حساسی است! حساس بودنش هم برای شخص من یا برای یک گروه خاصی نیست؛ برای همهتان است؛ چون همه شما بچههای انقلابید، برای این انقلاب زحمت کشیدید. خون دل خوردید؛ همین طور که آقای الویری گفت؛ راست میگوید ایشان.» بعد سادگی مراسم ازدواج آقای الویری را یاداوری میکنند و مهریه همسر او را که یک جلدم کلامالله مجید بود، همچنین خطبه عقدی که یک سوی آن مرحوم آقای طالقانی بود و یک سوی دیگر خودشان. آقای منتجب نیا چند ثانیه وقت میخواهد تا پیشنهادی مطرح کند. رهبر انقلاب میگویند: «چند ثانیه که عیبی ندارد.» آقای منتجب نیا ضمن تایید قانونمندی مد نظر رهبری، از رهبر انقلاب میخواهند که اجازه بدهند، نماینده کاندیداهای معترض در بازشماری حضور داشته باشند. رهبر انقلاب میگویند: «چه عیب دارد؟» آقای کدخدایی هم میگوید: «آنکه مشکلی نیست.». آقای منتجب نیا میخواهد که این ناظران اختیار و حق نظر دادن داشته باشند؛ چون سابقه انتخابات گذشته این بوده که با وجود حضور نماینده کاندیدا، امکان نظارت واقعی فراهم نبوده است. رهبر انقلاب میگویند که ناظران کاندیداها حتما حضور داشته باشند و نگاه کنند؛ چون این نظرات شوخیبردار نیست. آقای کدخدایی هم میگوید امروز صبح از سوی شورای نگهبان به ستادهای معترض اعلام شده که آماده بازشماری با حضور نمایندگان آنها هستند. آقا تاکید میکنند: «حرف آقای منتجب نیا حرف درستی است نظارت یعنی واقعا آنجا حضور داشته باشند. بتوانند واقعا ببینند بدانند، بتوانند شهادت دهند، وجدان کنند.» انتظار آقای منتجب نیاز چیزی فراتر از این است؛ از همان نظارت استصوابی که خود شورای نگهبان میگویند. اما رهبر انقلاب پاسخ میدهند «آن نظارت طور دیگری است این نظارت روی چیز دیگر است؛ این همان نظاره کردن است، یعنی نگاه کنند، تا بتوانند بین خودشان و خدا وجدانشان را قانع کنند، به یقین برسند این خیلی خوب است.» جلسه پس از سوال و جوابهای مکرر و طولانی، خسته کننده شده است. رهبر انقلاب از همه حضار و آقای زارعی، از ستاد آقای احمدی نژاد که میخواهد صبحت کند، اجازه میخواهند که بروند. همه صلوات میفرستند و چند نفر دور ایشان را میگیرند تا از این فرصت کوتاه هم استفاده کنند. آقا هنگام ترک اتاق، احوال خانم کروبی را میپرسند. خانم کروبی پاسخ میدهد: «ما دعاگوی حضرت عالی هستیم. همیشه عرض ارادت داریم محضرتان.» بعد میگوید: «بچههایی که در رقابت انتخاباتی فعال بودند و در انتخابات شرکت کردند، بازداشت آنها کار قشنگی نیست، دستور بفرمایید آزادشان کنند.» پاسخ رهبری این است: «ببینید خانم کروبی! کار قشنگی نیست آدمی را که جرمی نکرده بازداشت کنند، کار قشنگی هم نیست آدمی که جرم کرده را بازداشت نکنند. اگر چنانچه کسی خلاف کرده بایستی با او برخورد بکنند. من البته سفارش کردم بعد هم خواهم گفت؛ نیروی انتظامی در یکجاهایی تند حرکت کرده، من تایید نمیکنم مخالفم با نوع برخوردشان. به خود قرارگاه ثارالله که حالا مسئولیت پیدا کرده، سفارش اکید کردم که مواظب باشید با مجرم و غیرمجرم یک جور برخورد نکنید با مردم باید عادی برخورد کرد، اینها را من قبول دارم» خانم کروبی میگوید: «ما هم نظرمان همین بود. واقعا زیبنده نیست.» رهبر انقلاب ادامه میدهند: «منتها آقای کروبی یکی از حرفهایی که در انتخابات همیشه در این سخنرانیها تکرار میکرد، این بود که رای بازداشتیها چه کرده. بله، آقای کروبی همیشه مراجعه میکرد؛ اما این به نظر من خلی چیزی نیست که امتیاز محسوب شود کسی که واقعا مجرم است، کار خلاف کرده، زندان افتاده، شما تایید کنید زندان بودن او را، واقعا تایید کنید برخورد نظام را با او. نمیشود که نظام همین طور سهلانگاری کند، سست باشد.» بعد آقای الویری از یکی از فعالان سیاسی نام میبرد و میگوید دستگیر شده است. آقا میگویند: «بله، امروز شنیدم که ایشان را گرفتهاند، من نمیدانم علتش چیست، سوال هم نکردم، وزارت اطلاعات هست، شماها خودتان رفیقید با اینها، از آقای محسنی اژهای بپرسید، از معاونین ایشان بپرسید، بببینید قضیه چیست. شما آدمهای بیگانهای که نیستید، آشنایید با آنها» خانم کروبی تاکید میکند که برخی از دستگیرشدگان در اعتراضات روزهای اخیر، بچههای شهدا هستند. اما رهبر انقلاب پاسخ میدهند: شما بهتر از من میدانید منافاتی ندارد، چون بعضی از بچههای شهدا هم خلاف میکنند. خانم کروبی میگوید: «ما که ارادتمند به شما هستیم، شما علاقه من را نسبت به خودتان میدانید. رهبر انقلاب میگویند: «آن را که میدانم، اما بحث من این نیست خانم کروبی؛ بحث این است که بچه شهید مصونیت نباید داشته باشد یعنی این معنی ندارد که بگوییم، چون بچه شهید است، چون آخوند است، چون دانشجو است مصونیت دارد. اگر دانشجو مجرم است باید برخورد کنند، و اگر مجرم نیست نه، شما میدانید من هنوز هم ارتباطم با دانشجوها خوب است، هفتاد سالم است، اما ارتباطم با دانشجوها قطع نشده است واقعا هم به اینها علاقه دارم، واقعا هم دوست میدارم همه دانشجوها را؛ اما این معنایش این نیست که اگر دانشجو جرم کرد بگوییم، چون دانشجو است، پس بنابراین نباید رسیدگی شود. نه، باید رسیدگی شود. سختگیری را قبول ندارم، سهلگیری را هم قبول ندارم. باید کار بشود، بله، خشونت نباید بشود، خشونت با مردم را من کاملا مخالفم.» بحث به اینجا که میرسد خانم کروبی میگوید همین طور است و واقعا به مصلحت نظام نیست. آقا توضیح میدهند: «من اعتقادم این است اینهایی که دیروز به این پایگاه بسیج حمله کردند، میخواستند این راهپیمایی مردم را خراب کنند؛ یعی در واقع آنها با شما مخالف بودند؛ با همین مجموعه آقای موسوی مخالف بودند؛ اینهایی که حمله کردند به آن مرکز بسیج آنهایند. والا آن کسی هم که خودش موفق شده، نامزد مورد علاقهاش پیروز شده. او دیگر عصبانی نمیشود که بخواهد حمله کند. آنهایند که به اسم شماها میخواهند تمام کنند. به نظر من تبری کنید.»