ادعای حل مشکلات اقتصادی با پیوستن به FATF بی اعتبار شده است

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در بیانیه‌ای مهم‌ترین مواضع خود درباره تحولات ملی و منطقه‌ای را اعلام کرد.

این بیانیه با تأکید بر تبعیت از ولایت فقیه به‌عنوان رمز پیروزی‌ها، پایان رسمی برجام و بی‌اعتباری قطعنامه‌های تحریمی، ضرورت حمایت همه‌جانبه از جبهه مقاومت و آرمان فلسطین، نقد جریان‌های غرب‌گرا و دوگانه‌ساز میان «موشک و مردم»، و رد ادعای حل مشکلات اقتصادی از مسیر FATF، بر لزوم اتحاد نیروهای انقلاب در انتخابات شوراها و توجه فوری دولت به مهار تورم و معیشت مردم تأکید می‌کند.

ایثارگران در این بیانیه، مذاکره مستقیم با آمریکا را اقدامی غیرعقلانی و نفوذزا دانسته و با تکیه بر بیانات رهبر معظم انقلاب، مقاومت را تنها راه تضمین عزت و استقلال ملی معرفی کرده‌اند.

متن بیانیه بدین شرح است:

1. رمز پیروزی‌؛ تبعیت از ولایت فقیه شکست آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس، فرانسه و آلمان، نتیجه هدایت الهی ولی‌فقیهی است که قطب‌نمای امت اسلامی را حفظ کرده است. رمز پیروزی‌ها، تبعیت بی‌چون و چرا از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای مدظله العالی است؛ و رمز ناامیدی دشمن، همین تبعیت است. هرگونه تضعیف جایگاه رهبری، نه‌تنها انحراف گفتمانی، بلکه تهدید راهبردی برای امنیت ملی است.

رهبر انقلاب در دیدار اخیر با ورزشکاران، با لحنی صریح و تحلیلی، رئیس‌جمهور آمریکا (دونالد ترامپ) را به باد انتقاد گرفتند و او را نماد یاوه‌گویی، قلدرمآبی و تحمیل‌گری دانستند؛ تأکیدی بر اینکه ملت ایران زیر بار زور نمی‌رود. در این دیدار، مقام معظم رهبری با اشاره به رفتارهای اخیر ترامپ، فرمودند:«اصلاً شما چه‌کاره هستی؟ اگر توانایی داری، برو میلیون‌ها نفری را که در ایالت‌های آمریکا علیه‌ات شعار می‌دهند، آرام کن.» این جمله، نه فقط یک طعنه سیاسی، بلکه تحلیلی عمیق از بحران مشروعیت داخلی و بی‌اعتباری جهانی ترامپ است.

ایشان با این بیان، نشان دادند که کسی که در کشور خودش با اعتراض‌های گسترده مواجه است، صلاحیت دخالت در امور ملت‌های دیگر را ندارد. در فضای سیاسی ایران اسلامی، حمایت رهبر معظم انقلاب از دولت‌ها همواره با دقت، حکمت و نگاه راهبردی همراه بوده است. در دیدار معظم له با هیئت دولت دکتر پزشکیان، ایشان با اشاره به «کار متراکم و مفید» رئیس‌جمهور، از «انگیزه، روحیه و پرکاری» وی تقدیر کردند.

این حمایت، نه تأیید مطلق همه سیاست‌ها، بلکه تأیید اصل خدمت‌گزاری و تلاش صادقانه برای حل مشکلات مردم است. از منظر گفتمان انقلاب اسلامی، دولت‌ها زمانی مشروعیت مردمی و انقلابی پیدا می‌کنند که در مسیر عدالت، خدمت، و استقلال حرکت کنند.

رهبر انقلاب با تأکید بر ویژگی‌های شخصیتی پزشکیان، نشان دادند که آنچه مهم است، روحیه جهادی، مردمی و بی‌تکلف در مدیریت اجرایی کشور است. این حمایت، دعوتی به تقویت همین روحیه در همه سطوح دولت است. در عین حال، این حمایت به معنای «عدم وجود نقد و تذکر» نیست.

رهبر انقلاب بارها تأکید کرده‌اند که نقدهای خود را در جلسات خصوصی و ارتباطات کاری مطرح می‌کنند. بنابراین، دولت پزشکیان باید این حمایت را سرمایه‌ای برای اصلاح، نه مصونیتی برای توجیه اشتباهات بداند.

2. عبور از شرطی‌سازی در تاریخ 18 اکتبر 2025، قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد، مطابق با مفاد صریح خود، به‌طور رسمی خاتمه یافت و برجام نیز از منظر حقوقی صددرصد پایان یافته است. این رخداد، نتیجه ایستادگی ملت ایران و هدایت‌های راهبردی مقام معظم رهبری است. از این پس، هیچ‌گونه مبنای حقوقی یا سیاسی برای بازگشت تحریم‌های سابق وجود ندارد و هرگونه تلاش برای احیای آن‌ها فاقد اعتبار است.

بر این اساس، شرطی‌سازی جامعه، اقتصاد و سیاست کشور بر مبنای مذاکرات یا وعده‌های طرف‌های غربی، اقدامی نادرست، غیرواقع‌بینانه و خطرآفرین است. نمی‌توان و نباید با تعلیق تصمیمات اجرایی و اقتصادی به مذاکرات موهوم، ثبات سیاسی و اقتصادی کشور را به مخاطره انداخت. راهبرد جمهوری اسلامی ایران باید بر پایه استقلال، مقاومت فعال، و تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و منطقه‌ای استوار باشد.

3. برجام؛ تجربه‌ای پرهزینه و عبرت‌آموز برجام، در عمل به ابزاری برای فشار، تحریم و تهدید بدل شد. امروز، با لغو رسمی قطعنامه‌های تحریمی و بی‌اثر شدن اسنپ‌بک، ایران نشان داد که مقاومت هوشمندانه، جایگزین سازش‌گرایی مرعوبانه شده است. راهبرد کلان نظام در این مرحله، عبور از وابستگی به ساختارهای معیوب بین‌المللی و تمرکز بر ظرفیت‌های درونی و منطقه‌ای است.

تثبیت عزت ملی، مستلزم استمرار مقاومت، تقویت اقتصاد مقاومتی، و بازتعریف تعاملات جهانی بر اساس اصول انقلاب اسلامی است.4. جبهه مقاومت؛ زنده، مقتدرو در حال گسترش پیروزی‌های اخیر در غزه، لبنان و یمن، ثمره اتصال ایمانی به گفتمان ولایت و الهام‌گیری از رهبری امامین انقلاب اسلامی است. جبهه مقاومت، امروز نه‌تنها زنده است، بلکه در حال گسترش و تعمیق راهبردی است.

راهبرد منطقه‌ای ایران باید بر تقویت محور مقاومت، حمایت رسانه‌ای و دیپلماتیک از ملت‌های مظلوم، و انسجام عملیاتی جبهه ضدصهیونیستی استوار باشد.

رهبر انقلاب اخیرا به سفر ترامپ به فلسطین اشغالی اشاره کرده و فرمودند: «این شخص رفت تا به صهیونیست‌های مأیوس روحیه بدهد؛ چون در جنگ 12 روزه چنان سیلی خوردند که باور نمی‌کردند.» این تحلیل، نشان می‌دهد که اقدامات ترامپ در منطقه، نه از موضع قدرت، بلکه از موضع ضعف و ترمیم شکست‌های متحدان بوده است. ایشان رفتارهای ترامپ را «سخیف، دروغ‌آلود و نمایشی» توصیف کردند که هدفش فقط القای توهم اقتدار به صهیونیست‌هاست!!!

4. تعامل با شرق و همسایگان؛ فرصت‌سازی در برابر تحریم‌ها همزمان با پایان برجام، سفرهای راهبردی به روسیه و رایزنی‌های فزاینده با چین و همسایگان منطقه‌ای، نشان‌دهنده جهت‌گیری درست و راهبردی ملت ایران به‌سوی همکاری‌های امنیتی، اقتصادی و فناورانه با کشورهای مستقل از غرب سلطه طلب، مستکبر، بی اعتبار و رسوا، مادیگرا و ضد معنویت، ظالم و جنگ افروز، فاسد و بحرانساز است. این تحرکات، پیام روشنی به جهان مخابره کرد که ایران منزوی نیست، بلکه در حال بازتعریف نظم منطقه‌ای با تکیه بر قدرت ملی، شرکای راهبردی و هدایت‌های مقام معظم رهبری است.

تعامل با شرق، نه‌تنها جایگزین تعاملات غرب‌محور، بلکه بسترساز استقلال راهبردی و کاهش آسیب‌پذیری در برابر تحریم‌هاست. در همین مقطع حساس، انتشار اظهاراتی علیه یکی از شرکای راهبردی ایران، آن‌هم همزمان با سفر رسمی و راهبردی دبیر شورای عالی امنیت ملی، اوج بی‌تدبیری و خباثت سیاسی تلقی می‌شود. کسانی که سال‌ها مدعی تسلط بر الفبای دیپلماسی بوده‌اند و ادعایشان گوش فلک را کر کرده، اگر اندکی به اصول تعاملات راهبردی واقف بودند، هرگز چنین مواضع ناهماهنگ و تخریبی همزمان با سفراتخاذ نمی‌کردند.

تکرار تجربه شکست‌خورده مذاکره با غرب و شرطی‌سازی جامعه، نه‌تنها فاقد عقلانیت سیاسی است، بلکه در تضاد آشکار با منافع ملی و مسیر عزت‌طلبی ملت ایران قرار دارد.

5. ممنوعیت مذاکره مستقیم با آمریکا ایران، بر اساس تجربه های تاریخی پیش و پس از انقلاب اسلامی، مذاکره مستقیم با آمریکا را اقدامی غیرعقلانی، پرهزینه و بی‌نتیجه می‌داند. تجربه تعامل با آمریکا، از کودتای 28 مرداد و اقدامات امریکا در سالهای آغازین انقلاب مبتنی بر اسناد لانه جاسوسی تا عهدشکنی‌های مکرر در برجام، و در منطقه، نشان داده است که این کشور نه شریک قابل اعتماد، بلکه دشمن راهبردی ملت ایران است. مذاکره با آمریکا، در هر کشوری، در عمل به ابزار نفوذ، تحمیل و تحقیر تبدیل شده و هیچ‌گاه منجر به تأمین منافع ملی ان کشورها نشده است.

نمونه روشن آن، تجربه دفاع مقدس مردم فلسطین و غزه بود؛ در حالی‌که طرف‌های مقاومت در حال مذاکره غیرمستقیم با آمریکا و واسطه‌های غربی بودند، رژیم صهیونیستی با چراغ سبز همین طرف‌ها، محل جلسه در کشور قطر را بمباران کرد. این رفتار، نشان داد که حتی در لحظه مذاکرات، طرف آمریکایی نه‌تنها به تعهدات پایبند نبود، بلکه از مذاکره به‌عنوان پوشش عملیات نظامی و فشار روانی استفاده کرد. این تجربه، بار دیگر اثبات کرد که مذاکره با آمریکا و متحدانش، نه‌تنها تضمین‌کننده حقوق ملت‌ها نیست، بلکه بستری برای فریب، تعلل و تحمیل خواسته‌های دشمن است.

این تجربه در دفاع مقدس 12 روزه هم مشاهده شد. مقام معظم رهبری بارها با صراحت فرموده‌اند که مذاکره با آمریکا یعنی باز کردن راه نفوذ، یعنی تحمیل خواسته‌های طرف مقابل، و یعنی تضعیف عزت ملی. ایشان تأکید کرده‌اند که «ما با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم، چون مذاکره با آمریکا یعنی تحمیل، یعنی نفوذ، یعنی تحقیر.»

بر همین اساس، تکرار پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا، آن‌هم پس از تجربه پرهزینه برجام و عبرت‌های منطقه‌ای، نه‌تنها فاقد منطق سیاسی و انقلابی است، بلکه نشانه‌ای از غفلت راهبردی و بی‌توجهی به حافظه تاریخی ملت ایران است.

7. نقد چهره‌های دچار لغزش و انحراف از مسیر انقلاب در شرایطی که ملت ایران با صلابت در مسیر مقاومت و عزت ملی گام برمی‌دارد، تأسف‌برانگیز است که برخی چهره‌ها که روزگاری در مسیر انقلاب بودند، امروز با اتخاذ مواضعی متناقض، یا از این مسیر منحرف و لغزیده شده‌اند، یا در ایستگاه‌های انحرافی جا مانده‌اند.

این عقب‌نشینی‌ها، ریشه در ضعف ایمان، قدرت‌طلبی، دلسردی ناشی از حذف از مناصب پیشین، فقدان تحلیل دقیق از مبانی فکری امام و رهبری، و آلودگی به اشرافی‌گری خود و آقازاده هایشان دارد. انقلاب اسلامی، قطاری است که مقصد آن تمدن نوین اسلامی است؛ و هرکس از این مسیر منحرف شود، در تاریخ عبرت اموز می شود. امروز، این جریان‌های منحرف، همچون قطعات یک پازل، در مسیر تخریب نظام اسلامی به‌هم پیوسته‌اند:

- غرب‌گرایان جاده‌صاف‌کن دشمن - دو قطبی سازان موشک و مردم و مخالفان تعامل با شرق - آنان که مسائل اصلی و فرعی را وارونه تشخیص داده و تیغ تخریب را علیه خدمتگزاران نظام به‌کار می‌گیرند - مروجان اخبار جعلی علیه مسئولان خدوم - اشراف‌گرایان و تجملگرایان در مناصب عالی و برخی آقازاده های این افراد که با تجمل‌گرایی، زمینه بدبینی مردم را فراهم کرده‌اند - آنان که انقلاب اول و تسخیر لانه جاسوسی را زیر سؤال می‌برند - اپوزیسیون‌بازان که با توهمات خود در اندیشه نقش تخیلی برای اینده پوشالی و خیالی خود هستند.

- تضعیف‌کنندگان اصل ولایت مطلقه فقیه و مصداق بی‌بدیل آن، حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای - وسایر دوقطبی‌سازان حرفه‌ای که وحدت ملی را نشانه گرفته‌اند. جمعیت ایثارگران به این افراد و وابستگان انها هشدار می‌دهد:

انقلاب اسلامی، قطاری است که مقصد آن تمدن نوین اسلامی است؛ و هرکس از این مسیر منحرف شود، در تاریخ به‌عنوان عبرت ثبت خواهد شد. اظهارات اخیر یکی از این افراد، درباره مذاکره مستقیم با آمریکا و نقد نقش روسیه و چین در تعامل با ایران، در تضاد آشکار با منافع ملی، است.

8- دو قطبی موشک یا مردم یا تقابل استقلال و وابستگی طرح دوگانه «موشک یا مردم» نه یک دغدغه واقعی، بلکه ترفندی انحرافی برای تضعیف اراده ملی و تخریب بنیان‌های امنیت کشور است. این دوگانه‌سازی، با القای تضاد میان رفاه اجتماعی و قدرت دفاعی، می‌کوشد مردم را در برابر ابزارهای اقتدار ملی قرار دهد؛ در حالی که تجربه تاریخی نشان داده است که بدون امنیت، هیچ رفاهی پایدار نمی‌ماند. سازندگان این دوگانه، آگاهانه یا ناآگاهانه، در خدمت پروژه‌هایی هستند که می‌خواهند ایران را خلع سلاح و وابسته نگه دارد.

توان موشکی ایران نه برای جنگ‌افروزی، بلکه برای بازدارندگی و حفظ صلح است. در جهانی که منطق زور حاکم است، کشوری که قدرت دفاعی نداشته باشد، حتی حق حیات شهروندانش را هم نمی‌تواند تضمین کند. این افراد تجربه مردم غزه را نمی بینند؟! موشک‌ها، حاصل خون شهدا و مجاهدت ملت‌اند؛ ابزارهایی برای حفظ استقلال، جلوگیری از تجاوز، و صیانت از کرامت مردم. هر گلوله‌ای که در دفاع مقدس شلیک شد، هر موشکی که امروز آماده است، در خدمت مردم است؛ نه در برابر آنان.

انقلاب اسلامی بر پایه مردم‌سالاری دینی بنا شده و مردم، صاحبان اصلی آن‌اند. اما این مردم، برای حفظ عزت و استقلال خود، به قدرت دفاعی نیاز دارند. تقابل ساختگی میان «موشک» و «مردم» در واقع تقابل میان «استقلال» و «وابستگی» است. کسانی که این دوگانه را می‌سازند، یا از تجربه‌های تلخی مثل غزه و لیبی بی‌خبرند، یا آگاهانه در مسیر تضعیف ایران گام برمی‌دارند.

موشک و مردم، نه متضاد، بلکه متحدند؛ و این اتحاد، رمز بقای ایران مقتدر است. مردمی که قدرت دفاعی ندارند، ناچارند برای امنیت، به بیگانگان باج بدهند. این یعنی وابستگی، تحقیر، و در نهایت، فقر و عقب‌ماندگی. موشک‌ها نماد استقلال‌اند؛ آن‌ها تضمین می‌کنند که مردم ایران خودشان برای سرنوشت‌شان تصمیم بگیرند، نه با تهدید تحریم و حمله، بلکه با اقتدار و عزت.

9. سکوت و انفعال دولت در قبال رشد فزاینده تورمقوای سه‌گانه و رؤسای محترم آن، با درک حساسیت شرایط کنونی، باید نسبت به رفع فشارهای تورمی و مشکلات معیشتی مردم، مسئولانه و انقلابی عمل کنند. ضعف‌های مدیریتی، قانون‌گذاری و نظارتی باید با جدیت شناسایی و رفع شوند. مردم، ستون خیمه انقلاب‌اند؛ و بی‌توجهی به معیشت آنان، موجب تضعیف اعتماد عمومی خواهد شد. راهبرد اقتصادی نظام باید بر پایه عدالت، شفافیت، و کارآمدی اجرایی بازتعریف شود.

در شرایطی که مردم ایران با موج جدیدی از گرانی‌های بی‌سابقه مواجه‌اند، ما جمعی از نیروهای مؤمن، انقلابی و دغدغه‌مند، وظیفه خود می‌دانیم که نسبت به این وضعیت هشدار دهیم، ریشه‌ها را تحلیل کنیم، و راه‌حل‌هایی در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی ارائه کنیم. فقط در دو ماه اخیر شاهد موج جدیدی در افزایش بی رویه و مجدد قیمت برنج حبوبات گوشت قرمز و مرغ و روغن خوراکی و محصولات شوینده هستیم.

این کالاها، اجزای اصلی سفره مردم‌اند؛ و افزایش قیمت آن‌ها، مستقیماً معیشت اقشار محروم و مستضعف، بازنشستگان، و خانواده‌های با درآمد ثابت را تهدید می‌کند.

ادامه این روند، موجب افزایش شکاف طبقاتی، تضعیف اعتماد عمومی و تخریب سرمایه اجتماعی نظام خواهد شد. بازنشستگان، کارگران، معلمان و خانواده‌های کم‌درآمد، توان تحمل این فشارها را ندارند. اگر دولت در برابر این موج گرانی منفعل بماند، و با تداوم تفکرات سرمایه داری و لیبرال دموکراسی اقتصاد را بدون هرگونه نظارتی به دست نامریی و بازار عرضه و تقاضا بسپارد، قطعا مردم‌سالاری دینی آسیب خواهد دید و دشمنان انقلاب از این نارضایتی سوءاستفاده خواهند کرد.

بازنگری فوری در سیاست‌های ارزی و وارداتی از جمله مدیریت هوشمندانه ارز برای واردات کالاهای اساسی وحذف رانت‌های ارزی و نظارت بر زنجیره تأمین (با جبران و اتخاذ سیاست های حمایتی)، حمایت از اقشار آسیب‌پذیربا تقویت یارانه های نقدی و کالایی برای بازنشستگان و خانواده‌های کم‌درآمد، مقابله با احتکار و گران‌فروشی بی ضابطه و با قاطعیت قضایی، تقویت تولید داخلی و حمایت از کشاورزان و دامداران، کاهش وابستگی به واردات و تسهیل تأمین نهاده‌ها (که هم اکنون اصلی ترین علت افزایش قیمت کالاهای اساسی و خوراکی است) برخی از راه حل های فوری و عاجل کاهش و کنترل نرخ تورم خواهد بود.

اگر دولت همچنان در برابر گرانی‌های افسارگسیخته سکوت کرده و منفعلانه عمل کند، مردم آسیب خواهند دید. اگر مردم محروم فراموش شوند، عدالت اجتماعی زیر سؤال خواهد رفت و اگر راه‌حل‌های انقلابی اجرا نشود، دشمنان از نارضایتی‌ها بهره‌برداری خواهند کرد. ما خواستار اقدام فوری و قاطع هستیم.

10- ادعای حل مشکلات اقتصادی با پیوستن به FATF با باقی‌ماندن ایران در لیست سیاه این نهاد، عملاً بی‌اعتبار شده و نشان داد که این مسیر نه تنها تضمینی ندارد، بلکه ابزار فشار سیاسی است نه راه‌حل اقتصادی. در سال‌های اخیر، برخی جریان‌های مرتجع سیاسی و اقتصادی با تبلیغ گسترده، پیوستن به FATF را کلید حل مشکلات اقتصادی کشور معرفی کردند.

آنان مدعی بودند که با تصویب لوایح مرتبط با این نهاد، ایران از لیست سیاه خارج شده و مسیر تعاملات بانکی و تجاری بین‌المللی هموار خواهد شد. اما در آخرین اجلاس FATF، ایران با وجود تصویب لوایح پالرمو و CFT، همچنان در لیست سیاه باقی ماند. این تصمیم نشان داد که مسئله، نه فنی و حقوقی، بلکه کاملاً سیاسی است؛ چرا که FATF به بهانه‌هایی چون «حق تحفظ‌های گسترده ایران» و «عدم انطباق کامل با استانداردهای جهانی» از پذیرش حق ملت ایران سر باز زد. این اتفاق، نقدی عقلانی و انقلابی را ضروری می‌سازد.

عقلانیت ایجاب می‌کند که ابزارهای بین‌المللی را نه با خوش‌باوری، بلکه با واقع‌نگری تحلیل کنیم. وقتی نهادی مانند FATF، حتی پس از اقدامات گسترده داخلی، حاضر به خروج ایران از لیست سیاه نیست، باید پرسید: آیا این نهاد واقعاً اقتصادی است یا ابزاری برای اعمال فشار سیاسی؟ انقلاب اسلامی ایران بر پایه استقلال و عزت بنا شده؛ نمی‌توان برای چند وعده مبهم اقتصادی، زیر بار تعهداتی رفت که امنیت ملی را تهدید می‌کند و گروه‌های مقاومت را تروریستی می‌خواند.

از منظر انقلابی، پذیرش بی‌چون‌وچرای FATF یعنی تسلیم در برابر ساختارهای سلطه‌گر جهانی. این نهاد، نه تنها مشکلات اقتصادی ایران را حل نکرد، بلکه با باقی‌ماندن در لیست سیاه، نشان داد که هدفش مهار ایران مستقل و انقلابی است. بنابراین، راه‌حل مشکلات اقتصادی، نه در امتیاز دادن به نهادهای سیاسی، بلکه در تقویت اقتصاد مقاومتی، شفاف‌سازی داخلی، و توسعه تعاملات منطقه‌ای و جهانی خارج از مدار سلطه است. کسانی که FATF را نسخه نجات می‌دانستند، امروز باید پاسخ دهند: چرا با وجود اجرای خواسته‌هایشان، هیچ گشایشی حاصل نشد؟

جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در پایان با تأکید بر اصول مکتب امام خمینی، فرمایشات رهبر معظم انقلاب، و پاسداشت خون شهدا، اعلام می‌دارد: نه مذاکره، نه سازش؛ فقط مقاومت. و این مقاومت، با هدایت ولایت، امروز به ثمر نشسته و بازهم خواهد نشست.

- انتخابات شوراها؛ ضرورت وحدت همه نیروهای انقلاب انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، یکی از جلوه‌های روشن مردم‌سالاری دینی در جمهوری اسلامی ایران است؛ جایی که مردم مستقیماً در مدیریت محلی و تصمیم‌گیری‌های شهری و روستایی نقش ایفا می‌کنند.

این انتخابات، نه صرفاً یک رویداد اداری، بلکه سنگری از سنگرهای انقلاب اسلامی است که با حضور مردم، معنا و قدرت می‌گیرد. شوراها می‌توانند پایگاه خدمت‌گزاری به مردم باشند؛ به شرط آنکه با انتخاب آگاهانه، افراد مؤمن، انقلابی، پاک‌دست و مردمی بر سر کار باشند.

حضور گسترده مردم در انتخابات شوراها، نه تنها تضمین‌کننده سلامت مدیریت شهری است، بلکه پیام روشنی به دشمنان انقلاب می‌فرستد: مردم ایران، نه فقط در سطح ملی، بلکه در سطح محلی نیز پای کار انقلاب‌اند. در شرایطی که دشمن با جنگ ترکیبی، تلاش دارد اعتماد عمومی را تضعیف کند، حضور پرشور در انتخابات شوراها، در زمان مقتضی، یک پاسخ عملی و عزتمندانه است.

این حضور، یعنی مردم خودشان برای شهر و روستایشان تصمیم می‌گیرند؛ نه با دلسردی، بلکه با امید، بصیرت و انتخاب درست. انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، عرصه‌ای است که در آن مدیریت زندگی روزمره مردم رقم می‌خورد؛ از خدمات شهری گرفته تا فرهنگ عمومی، از نظارت بر شهرداری‌ها تا تصمیم‌گیری درباره بودجه‌های محلی.

در چنین میدانی، حضور مردم عزیز و نیروهای انقلابی نه فقط یک انتخاب، بلکه یک ضرورت راهبردی است. اما این حضور، تنها زمانی مؤثر خواهد بود که با وحدت، هم‌افزایی و پرهیز از تفرقه همراه باشد. از منظر عقلانی، پراکندگی نیروهای مؤمن و انقلابی در انتخابات شوراها، منجر به شکسته شدن آرا و واگذاری میدان به عناصر غیرانقلابی، فرصت‌طلب و ناکارآمد می‌شود.

12. مطالبه عفاف و حجاب؛

دشمن با ابزار رسانه، سبک زندگی اسلامی را هدف گرفته است. نیروهای انقلابی با تولید محتوای مؤثر، حضور در فضای مجازی و روشنگری در مدارس و دانشگاه‌ها، در خط مقدم دفاع از هویت فرهنگی ملت ایستاده‌اند. این جهاد تبیینی، ستون فقرات مقاومت نرم انقلاب است. سبک زندگی، میدان اصلی نبرد تمدنی است.

نیروهای حزب‌اللهی و انقلابی با ترویج حجاب، عفاف، خانواده‌محوری و تربیت اسلامی، در حال ساختن جامعه‌ای مقاوم، سالم و پیشرو هستند. این فعالیت‌ها، سنگ‌بنای تمدن نوین اسلامی است که رهبر انقلاب بارها بر آن تأکید کرده‌اند. وضعیت فعلی حجاب در عرصه‌های اجتماعی و اداری، نه‌تنها با آرمان‌های انقلاب اسلامی و قوانین مصوب، همخوانی ندارد، بلکه نشان‌دهنده نوعی تساهل و تسامح غیرقابل توجیه و بخشش برخی مسئولان در اجرای قانون است. وضعیت فعلی حجاب در عرصه‌های اجتماعی و اداری، با آرمان‌های انقلاب اسلامی و قوانین مصوب، همخوانی ندارد.

قانون عفاف و حجاب، یک اصل فرهنگی، دینی و قانونی است؛ نه موضوعی سلیقه‌ای یا قابل تعلیق. از رئیس‌جمهور محترم و دولت جمهوری اسلامی ایران انتظار می‌رود با رعایت همه مصالح و حکمت‌های اجرایی، نسبت به اجرای دقیق و فراگیر این قانون اقدام کنند.

ممانعت از ابلاغ و اجرای قانون بیش از این، زیبنده رییس جمهور محترم که همزمان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی هست، قطعا درست نیست. دستگاه‌های اجرایی، پیش از مطالبه از مردم، باید از خود آغاز کنند؛ اصلاح ظاهر و رفتار کارکنان اداری، مقدمه اصلاح اجتماعی است. برخی از مسئولان، اگر کمکی به بهبود وضعیت عفاف و حجاب در کشور نمی‌کنند، حداقل نباید در مسیر اجرای قانون جدید که البته هنوز ابلاغ نشده، مانع‌تراشی کنند.

از رئیس محترم مجلس شورای اسلامی انتظار می‌رود در ابلاغ این قانون به دولت درنگ نکند و اگر در متن قانون اشکالاتی وجود دارد، با فوریت نسبت به بازنگری و اصلاح و سپس ابلاغ آن اقدام شود. حداقل انتظار این است که مسئولان قوای سه‌گانه، بی‌تفاوت از کنار این فضای نابهنجارعبور نکنند و در اجرای آن‌ها مسئولانه و هماهنگ عمل نمایند. حجاب از ضروریات و مسلمات دینی تمام فرقه های اسلام است و عدم تحقق ان خدلان دنیا و آخرت پیش رودارد.