اشکهای جهانگیری را باور کنیم یا ادعای موفقیت روحانی را!؟
روحانی روز گذشته درحالی دوباره به ستایش از کارنامه و عملکرد دولت پرداخت، که هفته گذشته معاون اول او به هنگام ثبتنام در انتخابات و توصیف مصائب و گرفتاریهایی که دولت بر سر مردم آورده، به گریه افتاد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان نوشت: روزهای پایانی عمر دولت دوازدهم است و مردم خسته از گرانی، مشکلات و سوء تدبیرها تنها امیدشان فقط رسیدن به خط پایان این دولت است. در این میان اما دولتمردان به جای عذرخواهی به خاطر آنچه در این سالها بر سر اقتصاد و معیشت مردم آوردهاند، یا اصرار دارند به آنها بقبولانند که کارنامه و عملکرد بینظیری از خود به جای گذاشتهاند و موفقیتها و پیشرفتهای 8 ساله شان هم در دولت تدبیر و امید در تاریخ بیسابقه بوده است، یا با رقابت برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری و اشک کبیسه (هر چهار سال یکبار) ریختن برای مشکلات مردم، به واقع به آنها دهنکجی میکنند. موضوعی که تاب و تحمل آن در افکار عمومی جامعه به مراتب از تحمل مشکلاتی که گرفتار آن شدهاند سختتر است و به مثابه نمک پاشیدن به روی زخمهای آنها است.
مانند اظهارات دیروز رئیسجمهور در جمع اعضای هیئت دولت که بار دیگر به ستایش از کارنامه و عملکرد دولت خود پرداخت و از به اوج رسیدن بازار بورس! تا پیروزیهای پیدرپی در مذاکرات! را به عنوان دستاوردهای دولت خود فهرست کرد و البته منتقدان را هم به مرثیهخوانی برای زندگی مردم و همزمان روضه خوانی برای برداشتن تحریم متهم کرد. آنهم در شرایطی که چند روز قبلتر از آن تعدادی از همین اعضای کابینه از جمله اسحاق جهانگیری معاون اولش، برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری خود را به وزارت کشور رسانده و به هنگام توصیف مصائب و گرفتاریهایی که دولت بر سر مردم آورده است، بهگریه افتاده بود.
حجتالاسلام روحانی رئیسجمهور صبح دیروز (چهارشنبه) طی سخنانی در جلسه هیئت دولت و در جمع اعضای کابینهاش اظهار داشت: ما مسئله مهمی داریم که مردم باید توجه کنند و آن اینکه دولت دوازدهم در شرایط پیچیده و مشکلی مسئولیت را بر دوش داشت که در صدسال گذشته مشابه آن را نمیبینیم، اگر جنگ اقتصادی را با کرونا ضمیمه کنیم میبینیم آنچنان شرایط کشور برای اداره کشور پیچیده بوده که با هیچ زمانی قابل مقایسه نیست و باید ظرف زمانی را درست شرح دهیم و بگوییم این امکانات با چه شرایطی و چه زمانی بوده است و اگر اینگونه نباشد واقعیتها را تحریف کردهایم. رئیسجمهور در حالی معتقد است که شرایط را در ارزیابی کارنامه باید لحاظ کرد که او و هم طیفانش، اولا همین رهنمود را درباره دولت قبل از خود مراعات نکردند. ثانیا، شرایط موجود، دست پخت خود دولت، و نتیجه گردن کشی در برابر هشدارهای صاحب نظران است. دولت دوم روحانی، مصایبی را که دولت اول او کاشت، درو کرد.
اعتماد به دشمن و کانالیزه شدن در زمین و بازی آمریکا، موجب کاهش گزینهها و فرصتهای در دسترس کشور شد و نتیجه آن، رقم زدن شرایط اقتصادی چند پله بدتر، نسبت به شرایط قبل از توافق است.
افتخار دولت تدبیر «اقتصاد نفتی یا با نفت»!؟
روحانی افزود: خیلی مهم است که دولت طی سه سال و نیم گذشته با کمترین استفاده از نفت کشور را اداره کرده است و اینکه کشور بدون نفت اداره شده جزو تصوراتی بود که کسی فکر نمیکرد محقق شود و همه میگفتند بودجه بدون نفت آرزوی بلندمدت است اما این دولت بودجه بدون نفت را اداره کرد و درآمدهای جدیدی را برای کشور ایجاد کرد و این خیلی مهم است که کسی به این موضوع بپردازد که کشوری که همه منابعش را بریدهاند و اتکای بودجهاش همیشه به نفت بوده چگونه اوضاع را اداره میکند. چنین اظهاراتی در حالی است که تکلیف روحانی درباره «اقتصاد نفتی یا با نفت» معلوم نیست. او امروز با افتخار گفت «کشور را بدون نفت اداره کردیم» و حال آنکه قبلا درباره دستاورد برجام، باز هم با افتخار گفته «توانستیم 5/2 میلیون بشکه نفت بفروشیم و به اقتصاد رونق بدهیم»! دولت لایحه بودجه امسال را هم با آرزو اندیشی (پیشبینی فروش 3/2 میلیون بشکه نفت) نوشت! گل سرسبد نتایج یکی دو سال اول برجام، همین فروش نفت است، که در واقع تلهگذاری دولت آمریکا، برای انتخابات مجلس دهم (زمستان 94) و ریاستجمهوری دوازدهم (بهار 96) بود. اما در همین دوره، با افزایش بیرویه واردات و تشدید رکود اقتصادی رو به رو شدیم.
هیچ مذاکرهای انجام ندادیم مگر اینکه پایانش پیروزی بود!
رئیسجمهور با تاکید بر اینکه البته مردم در جنگ بودند و صدمه دیدند و با سختی زندگی کردند، گفت: حالا که میخواهیم تحریم را برداریم عدهای مرثیه میخوانند؛ نمیشود که آدم هم بگوید من به فکر مردم هستم و هم وقتی میخواهد تحریم برداشته شود گریه و زاری کند و مرثیه بخواند. مرثیه خوانی برای زندگی مردم توأم با روضهخوانی برای برداشتن تحریم قابل جمع نیست و اگر به فکر مردم هستید برداشتن آن خوب است و چرا از وین ناراحت هستید و مرکزی هست که در آن مذاکره میکنند. وی تاکید کرد: چه بخواهند چه نخواهند این دولت در این 8سال مذاکرهای نکرد جز اینکه از آن موفق بیرون آمد و این دولت با شرایط قبل فرق میکند و بعضیها به مذاکرهای نرفتند جز اینکه قطعنامهای علیه کشور گرفتند و آمدند. ما هیچ مذاکرهای انجام ندادیم مگر اینکه پایانش پیروزی بود و به مردم قول میدهم که پایان مذاکرات وین پیروزی ملت ایران است همین امروز قدمهای بسیار بزرگی برداشتیم. رئیسجمهور در حالی از «هشت سال مذاکره» ابراز رضایت و ادعای موفقیت میکند، بیآنکه بگوید مذاکرات اگر موفق بود، چرا به موازات چند برابر شدن تحریمها، هشت سال ادامه پیدا کرده و دولت آمریکا حاضر نیست تمام تحریمهای پسا برجامی و ضد برجامی را لغو کند!؟
بازی دوباره رئیسجمهور با اعصاب سهامداران بورس
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود به بازار سرمایه و بورساشاره کرد و گفت: 60 درصد سهام عدالت را در همین دوران کرونا آزاد کردیم، بازار سرمایه را در همین دوران به اوج رساندیم، بازار سرمایه مخصوص عدهای از شرکتها بود که در یک گوشهای کار میکردند. بازار سرمایهای که همه مردم حضور پیدا کنند، 5، 10 و 15 میلیون نفر در این بازار سرمایه فعال هستند، ما بازار سرمایهای با این قدرت نداشتیم که اکنون بسیاری از پروژههای مهم و بزرگ را به جای بانک، بازار سرمایه به میدان میآورد.
وی ادامه داد: البته بازار سرمایه، فراز و نشیبی هم دارد و دولت فقط باید بازار سرمایه را یاری و کمک کند، و هیچ وقت در این بازار مداخله نمیکند، بازار سرمایه به دولت مربوط نیست چرا که یک بازار آزاد است و مربوط به شرکتها و مردم است. در حالی رئیسجمهور مدعی شده که دولت او بازار سرمایه را به اوج رسانده است، که از مرداد سال 99 سهامدارانی که به دعوت شخص آقای روحانی وارد این بازار شدهاند حداقل 80 درصد سرمایهشان را از دست دادهاند. سال قبل و همزمان با روزهای اوج بازار سرمایه، رئیسجمهور و سایر اعضای کابینه اقتصادی او هر کدام از تریبونهای مختلف سعی در دعوت مردم به بورس و سرمایهگذاری در این بازار داشتند تا جایی که آقای روحانی رسما به مردم اطمینان داد که سرمایههای خود را به بورس بسپارید!
این گفته حسن روحانی موجب شد تا جمعیت زیادی از مردم به امید حفظ ارزش پول خود وارد بازار سرمایه شوند، ولی نکته مهم اینجاست که اتفاقا از روزی که به مردم گفته شد همه چیزتان را به بورس بسپارید سقوط آزاد بورس شروع شد و همچنان هم ادامه دارد. بعد از اطمینان رئیسجمهور به مردم برای سرمایهگذاری در بورس، جمعیت زیادی از مردم به منظور حفظ ارزش پولشان، سرمایههای اندک خود را هم وارد بورس کردند تا شاید سود اندکی نصیبشان شود. در همین هیاهو بود که ابتدای تابستان سال 99 صفهای طولانی برای دریافت کد بورسی مقابل کارگزاریها تشکیل شده بود و مردم با اطمینان به گفتههای روحانی ذوق ورود به سرمایهگذاری جدید در بازار سهام را داشتند. با این حال اما به لطف سیاستهای اقتصادی دولت روحانی و ناهماهنگیهای کابینه اقتصادی او، بازار سرمایه ریزش بیسابقهای را در تاریخ به ثبت رساند و شاخص از بالای 2 میلیون به مرز یک میلیون رسید! همزمان نیز سهام سهامداران خرد با ریزش
80 درصدی همراه شد و در نهایت شد آنچه نباید میشد! مردم زیادی با اعتماد به دولت آقای روحانی سرمایههای اصلی زندگیشان را از دست دادند.
سرمایههای مردم در حالی در بازار سرمایه سوخت شد که گفته میشود هدف دولت از دعوت مردم برای ورود به این بازار، تأمین کسری بودجه بوده و بعد از آنکه پول زیادی از این محل به دست آورد رسما بازار سرمایه را رها کرد! نکته تأسف بار اینجاست که مسئولان بورسی در ماههای نخست ریزش بورس، مردم و سهامداران خرد را مقصر نابسامانی بازار میدانستند حال آنکه سهم شرکتهای حقوقی بورس به مراتب بالاتر از سهامداران خرد بود.
کارکرد عجیب مواضع رئیسجمهور در بازار!
نکته قابل تامل اینکه درست در روزی که آقای روحانی گفت «بازار سرمایه را ما در همین اوضاع به اوج رساندیم؛ حالا یک فراز و نشیبی دارد که دولت باید یاری کند»، شاخص کل بورس تهران، با ریزش کمسابقه 18 هزار و 746 واحدی مواجه شد، به رقم یک میلیون و 154 هزار و 767 واحد رسید.
واقعا زبان، از کارکرد مواضع آقای روحانی در بازار عاجز است؛ همانگونه که او گفت «هر گرانی که لازم بوده تا پایان سال گذشته انجام شده و دیگر تا پایان دوره دولت، دستور تازهای برای گرانی صاد نشود»؛ اما در همین چند هفته اخیر، با دستور دستگاههای دولتی، شاهد گرانی روغن و شکر و آرد و نان و... بودهایم. به هر ترتیب برآیند مدیریت هشت ساله آقای روحانی، با وجود صورت سازی اولیه، تصویر یک خسارت کامل، شامل شش پله عقبگرد در اقتصاد جهانی و بیست درصد کوچکتر شدن اقتصاد ایران است؛
همچنین برجای گذاشتن رکوردهای رکود، تورم، بیکاری، نقدینگی سرگردان، کاهش سرمایهگذاری، ضریب جینی (شکاف طبقاتی) وکاهش ارزش پول ملی. حمله به منتقدان یا نامزدها، نه کارنامه میسازد، نه سیاهیهای کارنامه را پاک میکند.