پنج‌شنبه 9 فروردین 1403

ترس شاهزاده‌های سعودی از تیک‌های عصبی بن سلمان

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
ترس شاهزاده‌های سعودی از تیک‌های عصبی بن سلمان

برخی از سیاستگذاران آمریکایی امیدوارند که محمد بن سلمان به عنوان کمکی برای آمریکا در منطقه باشد و در این زمینه به آشتی وی با قطر و تلاش او برای یافتن راه حلی دیپلماتیک برای خروج از بحران یمن باشد. شاید هم بگویند که در حال تبدیل شدن به یک رهبر است که این به نظر یک خوش‌بینی است.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از فارس، نشریه «اکونومیست» گزارش مشروحی درباره «محمد بن سلمان»، ولی‌عهد عربستان سعودی با عنوان «مستبدی در صحرا» منتشر کرده که در آن می‌گوید: بن سلمان از نسل هزاره دوم است، با شخصیتی متزلزل و بی‌ثبات و قدرتی مطلق در عربستان سعودی، اما در آینده او می‌خواهد چه کند؟

«نیکلاس بلام»، نویسنده گزارش، توصیه‌های غربی‌ها به بن سلمان را برای ادامه کار و عصبانی نکردن غرب و همچنین جزئیات مربوط به «توهم» شهر نئوم را فاش می‌کند که در حال ساخت آن بر سواحل دریای سرخ است.

آنچه در ادامه می‌آید، بخش سوم این گزارش است:

سه سال پس از قتل خاشقجی، خواننده «گلوریا گینور»، اجلاس «داووس صحرا» را افتتاح می‌کند، در حالی‌که تصاویر کودکان خندان روی یک صفحه بزرگ پشت سرش نمایش داده می‌شد. وی آهنگ معروفش «نجات خواهم یافت» را خواند و از حضار پرسید: «فکر کردید که من از هم خواهم پاشید؟ فکر کردید، من می‌خواهم دراز بکشم و می‌میرم؟»

مدیران عامل شرکت‌های مالی بلک راک و بلک استون و همچنین گلدمن ساکس، سوجن و استاندارد چارترد بازگشتند، حتی شرکت آمازون نمایندگانی را فرستاد، با اینکه جف بزوس، مدیر شرکت، صاحب واشنگتن پست است که خاشقجی در آن قلم می‌زد.

در همین زمان، سعود القحطانی به آرامی شروع به خزیدن کرد و تأیید و رضایت مجدد دربار سلطنتی را به دست آورد. با اینکه تحقیقات سازمان ملل وی را مسئول قتل خاشقجی می‌دانست، اما دادگاه عربستان سعودی تصمیم گرفت، اتهاماتی به وی وارد نکند.

محمد بن سلمان هیئت سرمایه‌گذاری این کشور را مجدد فعال کرد و میلیاردها دلار را به شرکت‌های سرگرمی، تفریحی، ورزشی و فناوری تزریق کرد و تصویری زیبا و جذاب از عربستان سعودی ایجاد کرد تا شرکای جدیدی پیدا کند.

آوریل سال 2020، هیئت سرمایه‌گذاری نمایندگانی را برای خرید باشگاه «نیوکاسل یونایتد» راهی انگلیس کرد و 18 ماه طول کشید تا قرارداد امضا شود؛ یک سال بعد، در اقدامی جسورانه زمینه مسابقات گلف ویژه "Live" را چید و بازیکنانی را با جایزه‌ای به ارزش 225 میلیون دلار به این مسابقات آورد که گران‌تر از جایزه بزرگ گلف آمریکا بود. در ابتدا بازی‌ها برخی بازیکنان آن را تحریم کردند، اما پول بقیه بازیکنان را به مسابقات کشاند.

ثابت شد که متقاعد کردن جو بایدن دشوار است، زیرا پس از انتخاب بایدن به عنوان رئیس جمهور آمریکا وی از گفتگوی مستقیم با محمد بن سلمان خودداری کرد و بر ارتباط مستقیم با ملک سلمان اصرار داشت. همچنین انتصاب سفیر آمریکا در ریاض 15 ماه به تعویق افتاد. صحبت بر سر این بود که روابط آمریکا و عربستان تعلیق شده، اما شانس با محمد بن سلمان بود، چراکه خوشبختانه ماه فوریه پوتین به اوکراین حمله کرد.

در روزهای بعد از جنگ بایدن تلاش کرد، با محمد بن سلمان تماس بگیرد، اما او نپذیرفت، اما با پوتین تماس داشت، در این راستا محمد بن سلمان روسیه را به اوپک آورد تا تولید جهانی نفت را کنترل کند. پوتین روابط خود را با بن سلمان در نشست سران گروه 20 در سال 2018 در بوینس آیرس تقویت کرده بود که چند هفته پس از قتل خاشقجی برگزار شد و در زمانی که رهبران غربی از بن سلمان دوری می‌کردند، پوتین به طرز چشمگیری به ولی‌عهد را تحویل گرفت و حتی کنار او نشست.

به نظر می‌رسد که طغیان و سرکشی محمد بن سلمان نتیجه داد و چند ماه بعد از نادیده گرفتن شدن، بایدن با اکراه موافقت کرد، با وی در ماه ژوئیه در شهر جده ملاقات کند. این دیدار به محمد بن سلمان رسمیت بخشید، اما کمک چندانی به بازسازی و بازگشت روابط نکرد، در عین حال هیچ تضمین قدرتمندی برای افزایش تولید نفت وجود نداشت.

برخی از سیاستگذاران آمریکایی امیدوارند که محمد بن سلمان به عنوان کمکی برای آمریکا در منطقه باشد و در این زمینه به آشتی وی با قطر و تلاش او برای یافتن راه حلی دیپلماتیک برای خروج از بحران یمن باشد. شاید هم بگویند که در حال تبدیل شدن به یک رهبر است که این به نظر یک خوش‌بینی است.

جنگ فاجعه بار بن سلمان در یمن در حمایت از رئیس جمهور این کشور بود، اما او را ماه آوریل احضار کرد و رئیس جمهور ساعاتی بعد در تلویزیون ظاهر شد و در حالی که در حال نوشیدن قهوه و خرما بود، بیانیه استعفایش را خواند. محمد بن سلمان خود شخصاً بر خلاص شدن از او نظارت داشت، این نشان می‌دهد که خط‌مشی و الگوی دیپلماسی‌اش در سطح بین المللی مورد پسند و خوشایند نیست.

یک تحلیلگر خارجی گفت: «آنچه باید به بن سلمان بیاموزید، این است که روزنامه‌نگاری را که در حال صرف شام با نمایندگان کنگره آمریکا است، نکشید»، در مقابل محمد بن سلمان چیز دیگری به غرب آموخت، موضوعی که دیگر رهبران ستمکار و مستبد جهان می‌توانند، آن را بیاموزند: اینکه گناه هر چه باشد، اگر در میان خشم و نفرت ساکت بنشینی، سرمایه‌داران، ستارگان و رهبران غرب نزدت باز خواهند گشت.

محمد بن سلمان 36 ساله معتقد است که زمان به نفع او سپری می‌شود. برخی از ناظران از این بیم دارند، زمانی که رو به اتمام رود و خزانه‌اش کاهش یابد، ممکن است خطرناک‌تر شود.

یکی از دیپلمات‌ها می‌گوید: «وقتی او در میانسالی بر کشوری با درآمد متوسط حکومت می‌کند و خسته می‌شود، می‌خواهد چه کند؟ چه اتفاقی برای آن کشور می‌افتد؟»، «آیا او دست به ماجراجویی‌های جدید خواهد زد؟».

ترس مردم عربستان از جواسیس حکومتی بن سلمان

بلام می‌گوید: «در آغاز سال‌جاری، من با یکی از دوستانش در دفترش در عربستان ملاقات کردم. قبل از شروع گفتگو، او تلفن خود را در کیفی قرار داد که سیگنال تلفن را مسدود می‌کند و امکان آنتن دهی ندارد تا از استراق سمع جاسوسان جلوگیری شود. معارضان چنین کارهایی را در کشورهایی مانند چین انجام می‌دهند و قبلاً چنین چیزی را در عربستان سعودی ندیده بودم»، کسانی که چنین کاری می‌کردند، افرادی نبودند که در امور سیاسی دست داشته باشند، هم اکنون اغلب عربستانی‌ها از صحبت کردن در نزدیکی تلفنی که درحال صحبت است، می‌ترسند. مردم قبلاً هر چند به صورت نسبی در خانه‌ها و قهوه‌خانه‌ها راحت صحبت می‌کردند، اما امروز برای هیچ چیز، دستگیر می‌شوند.

می‌گوید که در میان سر و صدای کولر در دفترش با هم صحبت کردند. دوستش لیستی از افرادی را که می‌شناخت، به او ارائه کرد که ماه گذشته دستگیر شدند: فرمانده سابق نیروی هوایی که در زندان مرد، رئیس یک بیمارستان که او را از دفترش بیرون کشیدند، یک مادر که مقابل هفت فرزندش بازداشت شد، وکیلی که هفت روز پس از آزادی درگذشت. او گفت: «این‌ها، افراد جنجال‌برانگیز و آشوب‌گر نبودند»، «هیچ کس دلیل آن را نمی‌داند».

حکومت سعودی رسماً وجود زندانیان سیاسی را رد می‌کند؛ اما سازمان‌های حقوق بشری بر این باورند که هزاران نفر هستند که به دام محمد بن سلمان افتاده‌اند. او می‌گوید: «من از دهه 1990 رخدادهای خاورمیانه را پوشش داده‌ام و نمی‌توانم به جایی فکر کنم که در آنجا بیشتر آشنایانم پشت میله‌های زندان باشند».

برخی از عربستانی‌ها بر این باورند که محمد بن سلمان پس از پایان کارش با نخبگان و مبلغان دینی، سراغ آنها خواهد آمد و آنها را تحت پیگرد قرار خواهد داد. اقدام مدرن‌سازی و اتصال عربستان سعودی به اینترنت مدرن، گامی بود که نظارت و کنترل حکومت بر آنها و گفتگوهایشان را تسهیل کرد.

عبدالرحمن السدحان، کارمند هلال احمر، یک حساب طنز در توییتر با نام مستعار راه‌اندازی کرد. در سال 2018، ماموران محمد بن سلمان او را دستگیر کردند و به مدت دو سال در مکانی نامعلوم زندانی کردند. دادستان آمریکا بعداً اتهاماتی را به دو کارمند سابق توییتر به خاطر افشای نام و حساب‌های کاربران به مقامات سعودی وارد کرد. خانواده او معتقد است، نام او نیز در میان آنهاست. محاکمه این کارمند درحالی همچنان ادامه دارد که او از دادن اطلاعات به مقامات سعودی امتناع می‌کند.

در مقابل همه اینها، هیچ چیز نگران کننده‌ای درباره محمد بن سلمان وجود ندارد، چراکه نظرسنجی‌ها - اگر به آنها اعتماد کنیم - نشان‌دهنده محبوبیت او به ویژه در بین جوانان است؛ اما در عربستان حس ناامیدی و خشمی زیر زمینی در حال شکل‌گیری است.

ولی‌عهد با کاهش کمک‌ها قرارداد اجتماعی خود با مردم عربستان را شکست و دیگر پس از نماز جمعه به شکایات مردم گوش نمی‌دهد، درحالی که این رسمی معروف نزد حاکمان سعودی است. تصور موضوعاتی که در صورت داشتن فرصت مطرح کنند، دشوار نیست.

بسیاری از مردم در میان افزایش قیمت‌ها برای امرار معاش با سختی مواجه هستند. زمانی که حکومت در طول همه‌گیری کرونا به شهروندان خود کمک می‌کرد و یارانه می‌داد، محمد بن سلمان یارانه سوخت را قطع کرد و مالیات بر ارزش افزوده را سه برابر کرد.

از آنجا که بسیاری از کشاورزان قادر به پرداخت قبض آب نبودند، محصولات خود را در مزارع به حال خود رها کردند تا خشک شوند. هزینه‌ها برای گرفتن مجوزها و جریمه‌ها نیز افزایش یافت. با وجود صحبت‌های منطقی محمد بن سلمان در مورد جوانان عربستانی، اما همچنان در تلاش است تا فرصت‌های شغلی برای آنها فراهم کند و بیکاری همچنان در این کشور بالاست. بیشتر بیکاران دارای مدارک دانشگاهی هستند، اما اکثر افراد شاغل و افراد مشغول به کار در دفاتر و دارای سمت در پروژه‌های بزرگ ولی‌عهد که نویسنده با آنها مصاحبه کرد، خارجی بودند.

تلاش‌های عربستان سعودی برای تنوع بخشیدن به اقتصاد و جبران کمبود نفت نیز به خوبی پیش نمی‌رود. همه‌گیری ویروس کرونا برنامه‌های افزایش گردشگر بین المللی را به تعویق انداخته است. «اخاذی میلیاردها دلاری از بستگان احتمالاً نمی‌تواند، تنها راه متقاعد کردن سرمایه‌گذاران در عربستان و قانع کردن آنها به این باشد که عربستان سعودی بهشت لیبرالیسم است».

شاهزاده جوان حتی گام‌های کوچکی را که پادشاهان قبلی به‌سوی دموکراسی برداشته بودند، برنداشت. انتخابات شهرداری‌ها برای تأمین هزینه‌های آن، به حالت تعلیق درآمد، همانطور که مطبوعات فقیر توصیف شدند و مجلس 150 نفری شورا فقط به صورت آنلاین تشکیل جلسه داد. یکی از اعضا می‌گفت: «ای کاش سمت بالاتری داشتم تا هر بار که نام شاهزاده را می‌آورم، دست و پایم نلرزد».

یکی از بازدیدکنندگان دائمی دربار سلطنتی می‌گفت که محمد بن سلمان این تصور را در آدم ایجاد می‌کند که همواره به این فکر می‌کند که مردم علیه او توطئه می‌کنند. به نظر می‌رسد، او درگیر کسب وفاداری‌ها است و پست‌های خالی را با شاهزاده‌های جوان یا خارجی‌هایی پر می‌کند که هیچ پایگاهی مردمی در عربستان یا در میان کسانی‌که آن‌ها را نابود کرد، ندارند تا او را تهدید کنند. ابراهیم العساف، یکی از وزرای حکومت، از جمله کسانی بود که او را دو ماه در ریتز کارلتون بازداشت کرد و بعداً او را به نمایندگی خود به مجمع جهانی اقتصاد فرستاد.

گفته شده، مدیر اجرایی یکی از پروژه‌های ساختمانی او در یکی از زندان‌هایش شکنجه شده است، آن طور که یکی از آشنایانش می‌گفت: «او از کسی که از پاهایش برهنه آویزان شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تمام دارایی‌هایش مصادره شده بود، به رئیس یک پروژه بزرگ تبدیل شد». همه از تیک‌های عصبی محمد بن سلمان ترس دارند. منابع سعودی گفتند که او یکی از وزیران را به مدت 10 ساعت در حمام زندانی کرد (آن وزیر بعداً در تلویزیون ظاهر شد تا درباره حکمت و خرد شاهزاده حرف‌های مزخرف بزند).

نویسنده با یک مقام ارشد صحبت کرده و او گفته بود که به دنبال راه حلی است. دیگری گفت که «هرکس که در حلقه او باشد، از او می‌ترسند»، باور نمی‌کنند که او بتواند کشور 35 میلیون نفری را درست اداره کند. یکی از اعضای سابق حلقه ولی‌عهد گفت که هرکسی که به او نزدیک است، از ارزیابی واقعی پروژه‌های بزرگ و سنگین‌اش و امکان اجرایی بودن آنها وحشت دارد، با این حال هرگز جرات گفتن نه و نمی‌شود را ندارند.

پروژه نئوم یک توهم خیالی در ذهن بن سلمان

اگر محمد بن سلمان مأموریتی غیر از توسعه و گسترش قدرت خود داشت، آن را در NEOM خواهید یافت، شهری که او قول داده، در بیابان بسازد. در سال 2017، او گفت که NEOM یک "جهش تمدنی در تاریخ بشریت" خواهد بود، سپس جزئیات را ارائه کرد. غذای شهر روی دیوارهای آبی یا سازه‌های شناور پرورش و تولید می‌شود، برق از بزرگترین ژنراتور سازگار با محیط زیست در جهان تأمین می‌شود و کوه یخی به واسطه دستگاه‌های یخ‌ساز احداث خواهد شد. روزی هم فرا خواهد رسید که این شهر ماشین‌های بدون راننده و هواپیماهای بدون خلبان خواهد داشت.

بر اساس برنامه زمانبندی‌شده ساخت و ساز اصلی شهر باید در سال 2020 تکمیل و در سال 2025 مناطق جدیدی به آن اضافه شود. «احمد الخطیب»، وزیر گردشگری این شایعات را رد کرد و آنها را بیش از حد خوشبینانه دانست و گفت: «بیا و خودت ببین. با چشم‌هایت ببین، نه با گوش‌هایت».

پیدا کردن نئوم اولین مشکل بود. هیچ جاده یا تابلویی وجود ندارد. پس از سه ساعت رانندگی، ماشین در نقطه‌ای توقف کرد که راهنما و نقشه نشان می‌داد، چیزی آنجا نبود، به جز یک درخت انجیر کهنسال و شتری که در یک بزرگراه سریع‌السیر خالی راه می‌رفت و انبوهی از نخاله‌ها که در مسیر بودند و بقایای شهرکی که تخریب شده بود تا راه برای شهری بزرگ باز شود.

مساحتی که برای ساخت شهر در نظر گرفته شده، به اندازه کشور بلژیک است. از جمله مشاهداتش این بود که دید، دو پروژه تکمیل شده است، کاخ محمد بن سلمان و چیزی که نقشه گوگل آن را «مرکز سنجش و آزمایش NEOM» می‌نامد؛ اما وقتی برای دیدنش با ماشین به آنجا رفت، چیزی جز یک کلبه موقت نبود.

مکان تکمیل شده دیگر هتل «رویال تیولیب» است که قبل از تولد ایده نئوم ساخته شده و پوستری در لابی هتل از بازدیدکنندگان خواسته شده تا «نئوم را کشف کنند»؛ اما وقتی از مدیر هتل در این‌باره پرسید، به او فحش‌های رکیک داد و سعی کرد، او را اخراج کند. آنطور که وب سایت NEOM وعده داده است، در آنجا جایی برای یک اطلاع‌رسانی آسان و بدون برخورد و زیرساخت‌های پیشرفته و فضای همکاری وجود نداشت. گفته شد که مدیر ارتباطات و رسانه NEOM در حال حاضر خارج از عربستان است.

کسانی که می‌شد، آن‌ها را در رستوران هتل دید، مشاوران خارجی بودند و بالاخره یک مدیر پروژه سعودی را می‌شد دید که گفت: «فکر می‌کنیم که به زودی کار را شروع خواهیم کرد، اما هر دو ماه یک‌بار مشاوران طرح جدیدی ارائه می‌کنند» و «هنوز هم در مرحله برنامه‌ریزی برای تهیه طرح‌ها هستند».

نوعی وسواس گذرا بین خارجی‌ها وجود دارد، بسیاری از آنها حقوق ماهیانه 40 هزار دلار به علاوه خانه‌های خوب و زیبا دریافت می‌کنند. یکی از مشاوران NEOM به نویسنده گفته بود: «این پروژه مثل سوار شدن گاو نر هست»، می‌دانی که بر زمین خواهی خورد و هیچ‌کس بیشتر از یک یا دو دقیقه روی آن دوام نمی‌آورد، به همین دلیل فقط از این لحظات باید لذت برد».

علیرغم دستمزدهای بالا، گزارش‌هایی مبنی بر خروج خارجی‌ها از پروژه NEOM وجود دارد، زیرا آنها نمی‌توانند، فشار بین انتظارات و واقعیت‌ها را تحمل کنند. دوستان مدیر مسئول پروژه NEOM می‌گویند که او از عدم پیشرفت پروژه «نگران و هراسان» است.

سرانجام، به یک تکنسین بازنشسته نیروی هوایی برخورد کردم که به من پیشنهاد سفر 600 دلاری اطراف NEOM را داد. او مرا به مجسمه‌ای برد که در صحرا نصب شده بود و روی آن نوشته شده بود «من (شکل قلب) نئوم هستم» و به فاصله‌ای نه چندان دور جاده‌ای دیده می‌شد که گفته می‌شد به نئوم منتهی می‌شود، اما آن دورترها چیزی جز ماسه‌های صاف دیده نمی‌شد.

همچنین بخوانید
ترس شاهزاده‌های سعودی از تیک‌های عصبی بن سلمان 2