حمله صادق محصولی به روحانی و ظریف / دشمن فکر می کرد در 48 ساعت کار ایران تمام است / هدف چهارم اسرائیل حذف رهبر انقلاب بود

صادق محصولی گفت: دشمن باور داشت که با حذف فرماندهان و مسئولین سیاسی ما، ظرف 48 ساعت میتواند جنگ را به نتیجه برساند و فروپاشی ایجاد کند. همچنین انتظار داشت مشکلات معیشتی باعث شود مردم داخل کشور به اغتشاشات و بحرانها بپیوندند و به نوعی همراهی کنند.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، صادق محصولی، دبیرکل فعلی جبهه پایداری، در گفت و گویی به بیان نکاتی درباره جنگ تحمیلی 12 روزه، مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا، هدف اسرائیل از حمله به ایران و... پرداخته است.
در ادامه بخشی از گفت و گوی محصولی را به نقل از فارس می خوانید؛
* از بعد تمدنی هم جنگ اهمیت دارد؛ به ویژه در نگاه غربیها مانند کتاب «برخورد تمدنها» اثر هانتینگتون و کتابهای ژئوپلیتیکی مثل «تخت شطرنج بزرگ» برژینسکی، ایران به عنوان محور تقابل شرق و غرب شناخته میشود. جمهوری اسلامی ایران با الهام از مکتب امام حسین (ع) و فلسفه ایستادگی و دفاع از مظلوم، تنها عاملی است که رژیم صهیونیستی را از رسیدن به اهدافش بازمیدارد.
*دشمن پیش از حمله هم به طرق مختلف دنبال فرصت بود، اما بعد از شهادت سرداران بزرگی مانند شهید نصرالله، شهید هنیه و شهید سنوار و کشته شدن تعداد زیادی از مردم بیگناه فلسطین، غزه و لبنان، احساس کرد فرصت مناسبی برای تضعیف نیروهای مقاومت فراهم شده است. این نیروها به نوعی به جمهوری اسلامی کمک میکردند.
* دشمن باور داشت که با حذف فرماندهان و مسئولین سیاسی ما، ظرف 48 ساعت میتواند جنگ را به نتیجه برساند و فروپاشی ایجاد کند. همچنین انتظار داشت مشکلات معیشتی باعث شود مردم داخل کشور به اغتشاشات و بحرانها بپیوندند و به نوعی همراهی کنند. یکی دیگر از عوامل، پالسهای ضعف و اظهار نظرهای بعضی سیاسیون و مسئولین داخل کشور بود که دشمن را جریتر ساخت.
*در خصوص حمله دشمن، نباید کوتاهیها و قصورهایی که در رفع مشکلات معیشتی مردم توسط دولتمردان صورت گرفته است را نادیده گرفت، زیرا این موارد به جسارت دشمن دامن زده است. یکی از عوامل مهم در حمله، ارسال پالس ضعف توسط برخی سیاسیون و مسئولین بوده که دشمن را جریتر کرده است.
* همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، ما باید دیپلماسی و میدان را توأمان داشته باشیم. در زمان دفاع مقدس هشت ساله، عملیاتهای موفقیتآمیزی داشتیم و آقای ولایتی میگفت هر وقت رزمندگان ما پیروز شدند، ما از موضع بالا با طرفهای غربی صحبت میکردیم؛ اما در مقابل، وقتی میگوییم سلاحهایمان را کنار میگذاریم یا آمادهایم برای صلح، دشمن که دنبال جنگ است، این را به عنوان نشانه ضعف ما میبیند و تحریک میشود.
* دیپلماسی باید میدانمحور باشد؛ یعنی از موضع اقتدار و هوشمندی، عزتمندانه و هماهنگ با فرماندهان و واقعیتهای میدان باشد. دیپلماسی اقتدارمحور باعث عقبنشینی دشمن میشود؛ نمونه آن را بعد از شکست فاحش داعش به رهبری سردار شهید حاج قاسم سلیمانی شاهد بودیم که قدرت دیپلماسی ایران به شدت افزایش یافت و زبان مسئولین در مجامع بینالمللی بسیار روشن و برنده شد.
* بحث پالس ضعف، از جمله موضعگیریهای ضعیف مثل موضوع برجام و مکانیزم ماشه نیز نمونههایی از این ضعف دیپلماسی است که اگر فرصت شود، میتوان در مورد آن مفصل صحبت کرد. علت شروع جنگ عوامل متعددی دارد که میتوان بیش از این شرح داد، اما شاید همین کفایت کند.
* ما شروعکننده جنگ نبودیم، بلکه در حال مذاکره ساختگی بودیم که جنگ آغاز شد. ما جنگ را امر خوبی نمیدانیم، اما همچنانکه دفاع مقدس برکاتی داشته است. دفاع 12 روزه نیز برکات زیادی داشته که مهمترین آن اثبات حقانیت جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور است.
*جوششی که در جنگ 12 روزه از مردم شاهد بودیم، نشاندهنده ذات حقیقتطلبی آنهاست و این انسجام ملی به هیچ جناح، گروه یا حزبی تعلق ندارد؛ متعلق به همه مردم ایران است و باید مراقبت شود.
*در مورد انسجام ملی، نکاتی وجود دارد که باید مطرح شود. یادمان میآید در فتنه 88 شاهد شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» بودیم که ظاهرش ساده بود، اما باطن آن وابسته به اسرائیل بود. اگرچه آن زمان بسیاری متوجه نشدند، اما امروز مردم به خوبی این موضوع را فهمیدهاند.
* کسانی که آن شعارها را به مردم دیکته کردند و مسئول این جریان بودند، باید امروز پاسخگو باشند و محاکمه شوند. به عنوان مثال، صحبتهای مرحوم آقای هاشمی که خواستار محدود کردن نقش سپاه پاسداران و موشک ها بود امروز مشخص شد نتیجه اش چیست! امروز این انسجام ملی در سایه فهمیدن این حقیقت است که اقتدار نظامی به همراه پشتیبانی ملی، تعیینکننده اصلی امنیت و پیشرفت کشور است.
* یک کد مهم که باید همه ما به آن توجه کنیم، این است که هر رفتاری که مورد خوشایند دشمن باشد، چه بیانیه باشد، چه سخنرانی، اعلامیه، توییت یا هر اقدام دیگر، حتماً به انسجام ملی آسیب میزند و باید از آن پرهیز کنیم. این توصیههای مقام معظم رهبری درباره حفظ وحدت و انسجام ملی، که اخیراً نیز تکرار شده، بسیار ضروری و حیاتی است.
*در پایان باید گفت که ما اکنون در وضعیت آتشبس قرار داریم، اما دشمن همچنان به جنگ روانی خود ادامه میدهد و با تولید محتوای تهدیدآمیز و شایعاتی مانند «امروز جنگ میشود، فردا جنگ میشود» قصد دارد روحیه و انسجام ما را تضعیف کند. بنابراین لازم است ما با هوشیاری کامل، این جنگ روانی را خنثی کنیم و اجازه ندهیم وحدت ملی آسیب ببیند.
*متأسفانه همراه با سانسورهای دشمن صهیونیستی، در داخل کشور هم بعضی افراد دنبال این هستند که این شکست بزرگ را انکار کنند، بگویند چنین چیزی رخ نداده و یا حتی رفتارهایی کنند که به نفع دشمن باشد. همانطور که قبلاً اشاره کردم، هر چیزی که به تقویت دشمن و خوشایند او باشد، یعنی شما در پازل دشمن بازی میکنید.
*این جنگ چیزی نیست که بگوییم اجتنابناپذیر بوده، بلکه اجتنابپذیر بوده است. باید این موضوع را در نظر بگیریم که اگر از یک زاویه نگاه کنیم، دشمن هویت خودش را در خطر میبیند و به همین دلیل دنبال جنگ است؛ چون فکر میکند اگر شکست بخورد، این شکست حتمی است. اما عوامل دیگری هم وجود دارد که این نظریه را رد میکند و باید به آنها توجه کرد؛ یعنی اینکه آیا دشمن حتماً حمله خواهد کرد یا نه. یکی از این عوامل، جنگ 12 روزه اخیر است. واقعیت این است که در این جنگ، دشمن به نوعی غافلگیر شد. البته در چند ساعت اول (حدود 4 تا 5 ساعت ابتدایی) شرایط متفاوت بود اما بعد از آن، با فرماندهی رهبر معظم انقلاب، حملات ما آغاز شد و از روز سوم یا چهارم، پیروزی روشن و آشکار میدان برای جمهوری اسلامی ایران مشخص شد.
* از آن زمان به بعد، دشمن به دنبال جمعکردن قضیه بود و این نشاندهنده استیصال و شکست آنهاست. نکته دوم این است که دشمن انتظار داشت وزن زیادی از اهدافش از طریق اغتشاشات داخلی به دست آید، اما خلاف آن رخ داد و مردم ما هوشیارانه عمل کردند. نکته سوم، مقاومت و ضربات محکم و مهلک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به رژیم صهیونیستی بود که بسیار تأثیرگذار بود.
* این عوامل باعث شد دشمن با محاسبه دقیق بفهمد که نمیتواند به سادگی حمله کند. با این وجود، ما باید با آمادگی کامل و افزایش توان دفاعی در تمام حوزهها، امکان غافلگیری از طرف دشمن را به صفر برسانیم. این به معنای آن است که باید زندگی، کسب و کار، تولید، آموزش و همه امور روزمره را همزمان با این هوشیاری ادامه دهیم. اگر به خاطر شرایط جنگ زندگی و فعالیتهای خود را متوقف کنیم، این همان چیزی است که دشمن میخواهد.
* اگر بخواهیم بهطور خلاصه اهداف دشمن در این جنگ را بگوییم: هدف اول، کاهش اقتدار نظامی ما از طریق شهادت فرماندهان، دانشمندان و سران قوا بود که الحمدلله موفق نشدند. هدف دوم، حمله به زیرساختهای کشور بود که دشمن تا حد توان این کار را انجام داد. هدف سوم، ایجاد رعب و وحشت و تحریک اغتشاشات داخلی بود. هدف چهارم، حذف رهبری انقلاب بود. هدف پنجم، تغییر حاکمیت با روشهای ترکیبی سخت و نرم بود، یعنی حملات نظامی همراه با تحریک اغتشاشات داخلی.
* دشمن همچنین تلاش داشت ایران را مانند لیبی یا دیگر کشورهایی که تجزیه شدهاند، تجزیه کند، اما در همه این موارد به طور مفتضحانه شکست خورد. نکته بسیار مهم این است که این موفقیتها با حضور پرشور مردم در صحنه و انسجام ملی حول محور فرماندهی کل قوا به دست آمد.
* به نظر من، وقتی یکی در کشور مسئولیت میگیرد، موفقیت او موفقیت کل نظام است و شکست او هم شکست کل نظام. این دیدگاه درباره همه دولتها از جمله دولت آقای رئیسی، دولت آقای روحانی و حتی دولت آقای پزشکیان صدق میکند. ما این نگاه را همیشه داشتهایم و خواهیم داشت.
* ما مدتی پیش جلسهای با آقای دکتر پزشکیان داشتیم که انعکاس خبری هم پیدا کرد. آن جلسه، اولین جلسه حزبی ایشان با ما بود. خود ما درخواست برگزاری آن جلسه را داده بودیم و در آنجا پیشنهادهایی را در محورهای مختلف مطرح کردیم. هرچند که ایشان وعده دادند که دوباره با ما دیدار کنند، اما به دلیل مشغلههای زیاد هنوز این دیدار انجام نشده است. ما همچنان آمادگی داریم. در آن جلسه به ایشان عرض کردیم که انتقادهای ما از روی دلسوزی و کمک به دولت است. چون دوستانی در میان ما تجربههایی دارند که اگر ایشان گوش کنند، میتوانند از آنها استفاده کنند. البته تصمیم نهایی با خودشان است. همچنین موضوع گرانی قیمت ارز، حاملهای انرژی و مشکلات دیگر را هم مطرح کردیم و درباره آنها صحبت کردیم.
* متأسفانه در تجربه برجام دیدیم که وعدههای گولزننده به ما داده شد و این وعدهها هیچگاه محقق نشدند. اکنون برخی افراد با پررویی میگویند که چرا دولت آقای رئیسی که مورد مخالفت بسیاری بود، خواستار اجرای تعهدات طرف مقابل است. باید توجه کرد که وقتی ایران تعهدات خود را انجام داده، باید طرف مقابل نیز به تعهداتش پایبند باشد.
* در حالی که برخی حتی حاضرند منکر تعهدات قبلی شوند یا خلاف واقعیتها را بیان کنند، این رفتارها تنها به نفع دشمن است و بازی در پازل آنهاست. ما نباید فریب چنین رفتارهایی را بخوریم. مذاکرات فعلی باید به گونهای پیش برود که خروجی آن وعدههای توخالی و بیارزش نباشد. یادمان نرود که رئیسجمهور سابق در دولت یازدهم و دوازدهم وعده ترکیدن تحریمها و سرمایهگذاریهای گسترده غربیها را داد که هیچگاه به واقعیت نپیوست و تنها شیرینی موقتی و توخالی بود.
*بیانیههای جبهه پایداری در رابطه با مذاکرات همیشه هوشمندانه بوده است؛ وقتی مذاکرات شروع شد، نگفتیم نکنید، بلکه اعلام کردیم مردم دوباره خواهند فهمید تحریمها از این مسیر برداشته نخواهد شد و دیدیم حتی بدتر هم شد و جنگی رخ داد. این مسائل را باید بررسی کنند. ما در طول 14-15 سال گذشته بیش از صد بیانیه دادهایم، اما هیچکس نتوانسته یک مورد اثبات کند که جبهه پایداری اشتباه کرده باشد.
* از سوی دیگر، درباره رفتار ایران باید به یک نکته مهم توجه داشت: دشمن داخلی به عنوان مکمل جنگ تحمیلی باید جدی گرفته شود. نامه 180 نفری که در دولت آقای روحانی مطرح شد و دیدگاههایی که اعمال گردید، باعث شد که رشد ما تقریباً به صفر برسد. این جریان واداده به دنبال تغییر پارادایم است که رژیم صهیونیستی هم از آن استقبال میکند. بیانیهها و راهبردهای منحط برخی جریانها، مانند میرحسین موسوی نیز در راستای خواست عوامل داخلی رژیم صهیونیستی تنظیم شده است. مردم امروز 180 درجه مخالف آن شعارها و راهبردها هستند و سیاستهای جمهوری اسلامی را درست میدانند.
* اکنون این جریانها دوباره به دنبال خواسته دشمن یعنی تغییر پارادایم هستند تا دشمن خوشحال شود، اما مردم دیگر فریب آنها را نمیخورند و کاملاً آگاه شدهاند. جریان رسانهای مخالف محور مقاومت در دهههای اخیر همواره دنبال این بوده که قدرت دفاعی کشور را تضعیف کند. نمونههای آن، مخالفت با توسعه موشکی یا الزام به برگشتن سپاه پاسداران به پادگان ها و همچنین حمایت از تحریمهای جهانی است. این گروهها حتی امیدوار بودند که مردم در پی حمله اسرائیل، ناراضی شده و از نظام رویگردان شوند؛ اما واقعیت این بود که مردم این توطئهها را خنثی کردند و پاسخ قاطع دادند.
* امروز ما شاهد یک شگفتی هستیم؛ نسل دهه هشتادی که قبلاً ممکن بود حتی مخالف نظام باشد، امروز از رهبر انقلاب حمایت میکند و با قدرت علیه آمریکا و اسرائیل موضع میگیرد. در مقابل، برخی سیاستمداران پیر که به دنبال فتنهانگیزی و تغییر پارادایم هستند، نه تنها اشتباه میکنند بلکه در حق مردم خیانت هم میکنند.
* اگر در همین جنگ دقت کنیم، کسانی که واقعاً در برابر دشمن ایستادند، رزمندگان متعهد حزباللهی و اپراتورهای موشکی و پدافند بودند که با شجاعت خود امنیت و دفاع را تامین کردند. نباید امروز کسانی که نگاه متفاوتی نسبت به غربگرایان دارند را با برچسبهایی مثل تندروی یا ضد وفاق متهم کرد. باید مراقب بود که لفظ «وفاق» بهانهای برای حمله به منتقدان دلسوز نباشد.
27215
کد خبر 2096552