رمزگشایی از پشت پردههای سقوط اسد
در بیشتر پایتختهای خاورمیانه، خبر سقوط بشار اسد، نگرانیهای زیادی را برانگیخت. آنکارا هم از این قاعده مستثنی نبود. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه بهجای نگرانی درباره چشمانداز سوریه پس از بیش از یک دهه درگیری، فرصتی را در آینده پسا اسد میبیند. خوشبینی او قابلدرک است: از میان همه بازیگران اصلی منطقه، آنکارا قویترین کانالهای ارتباطی و سابقه همکاری با گروه اسلامگرایی را دارد...
«گونل تول»، مدیر برنامه ترکیه در موسسه خاورمیانه، در مقاله 11دسامبر در «فارنافرز» نوشت، همه اینها باعث نفوذ ترکیه بر «هیئت تحریرالشام» شده است. در ماه اکتبر، اردوغان طرحهای حمله شورشیان به حلب را خنثی کرد؛ هنگامیکه نیروهای شورشی در اواخر ماه گذشته کارزار خود را آغاز کردند، احتمالا با تایید اردوغان این کار را انجام دادند. برای سالها، اسد درحالیکه گلیم خود را جمع کرده بود، اردوغان به دنبال اصلاح روابط با دمشق و بازگرداندن میلیونها پناهجوی سوری بود که حضورشان در ترکیه حمایت از حزب حاکم او را تضعیف میکرد. با تضعیف متحدان منطقهای اسد در غزه و لبنان و تمرکز روسیه بر اوکراین، اردوغان فرصتی را فراهم دید تا رهبر سوریه را مجبور به نشستن در پای میز مذاکره کند. موفقیت خیرهکننده شورشیان غافلگیرکننده بود. اکنون اسد کاملا از صحنه خارج شده است و اردوغان آماده میشود تا سرمایهگذاری چندساله خود بر مخالفان سوری را «نقد» کند.
بهزودی ممکن است یک دولت دوست در دمشق تشکیل شود که آماده پذیرایی از پناهندگان باشد و خروج اسد حتی میتواند دریچهای را برای خروج نیروهای باقیمانده آمریکایی باز کند و هدفی را که مدتها آنکارا به دنبال آن بود، محقق کند. اگر ترکیه بتواند از خطرات احتمالی پیش رو بگریزد، میتواند در نهایت به برنده آشکار در جنگ داخلی سوریه تبدیل شود.
شروع خشن
مسیر نفوذ اردوغان در سوریه دشوار بود. پس از شروع قیام در سوریه در سال2011، آنکارا به حامی سرسخت مخالفان اسد تبدیل شد و به گروههای شورشی کمک مالی و نظامی کرد و حتی به آنها اجازه داد تا از خاک ترکیه برای سازماندهی و انجام حملات استفاده کنند. آنکارا امیدوار بود که با حکومت اسلامگرایان در دمشق، نفوذ منطقهای ترکیه گسترش یابد. اما طولانی شدن جنگ داخلی سوریه، مشکلاتی برای ترکیه ایجاد کرد. تلاشهای آنکارا برای زمینهسازی جهت تغییر رژیم، روابط دوستانه قبلیاش با بازیگران منطقهای را تیره کرد. این کشور با مصر، عراق، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی و همچنین با قدرتمندترین حامیان اسد، ایران و روسیه سرشاخ شد. چنین انزوایی باعث شد که «ابراهیم کالین»، مشاور ارشد سیاسی اردوغان در آن زمان، در سال2013 به تعهد ترکیه به اپوزیسیون سوری و آرمان اسلامگرایی بهعنوان «تنهایی گرانبها» ی سیاست خارجی اشاره کند. بهطور جدی، درگیری سوریه، همچنین روابط پرتنش ترکیه با ایالاتمتحده را به یک کابوس استراتژیک تبدیل کرد. تصمیم ایالاتمتحده در سال2014 برای ارسال سلاح به «یگانهای مدافع خلق کرد» سوریه (YPG) - گروهی که آنکارا آن را یک سازمان تروریستی میداند - نقطه عطفی در روابط دوجانبه بود. از دیدگاه ایالاتمتحده، حمایت از «یگانهای مدافع خلق کرد» پس از ماهها تلاش ناموفق برای متقاعد کردن ترکیه به انجام کارهایی بیشتر علیه داعش به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شد. واشنگتن که بهطور فزایندهای از بیتفاوتی ظاهری ترکیه به فعالیتهای داعش در داخل مرزهایش ناامید شده بود، هیچ گزینه بهتری نداشت. آنکارا، بهنوبه خود، از تصمیم متحد خویش برای مسلح کردن دشمنش احساس خیانت کرد.
با بدتر شدن مشکلات ترکیه با ایالات متحده، روسیه از این روابط «شکر آب» نفع برد. مسکو در سال2015 برای نجات رژیم اسد در سوریه مداخله کرد و باعث شد منافع این کشور با آنکارا در تضاد قرار گیرد. روسیه در سوریه دست برتر را داشت و اردوغان چارهای جز همکاری با ولادیمیر پوتین نمیدید. تنها با چراغ سبز مسکو بود که ترکیه توانست در سال2019 حمله نظامی به شمال سوریه را برای مهار پیشروی کردها در آنجا آغاز کند؛ هدفی که اردوغان برای تحکیم ائتلاف داخلی خود با ناسیونالیستهای ترک ضروری میدانست. برخی گمانهزنیها وجود دارد مبنی بر اینکه تصمیم اردوغان برای خرید سامانههای دفاع موشکی «اس -400» روسیه - اقدامی که باعث ایجاد شکاف با ایالاتمتحده و ناتو شد - برای کسب این مجوز از مسکو بوده است.
هزینه بزرگ
امروز، با رفتن اسد، این توازن قوا به سرعت به نفع اردوغان تغییر کرده است. باخت روسیه نهتنها به ترکیه اختیار بیشتر یا دست بازتری در سوریه میدهد، بلکه به موقعیت مسکو در سایر مکانهایی که دو کشور برای نفوذ در آن رقابت میکنند نیز آسیب میرساند. آفریقا یکی از این مناطق است. مداخله در سوریه به پوتین کمک کرد تا تصویری از روسیه بهعنوان یک قدرت بزرگ و یک حامی قابلاعتماد ارائه دهد. او از این شهرت برای ایجاد روابط نزدیک با مستبدان آفریقایی، بهویژه در منطقه ساحل استفاده کرد؛ درحالیکه ترکیه به دنبال این بود که خود را بهعنوان جایگزینی برای مسکو معرفی کند.
سقوط اسد وجهه روسیه را خدشهدار کرد و شراکت با این کشور را در معرض تهدید قرار داد. بدون ردپای نظامی در سوریه، حمایت لجستیکی روسیه از عملیاتهایش در آفریقا، بهویژه در لیبی، به خطر میافتد و بهطور بالقوه خلائی ایجاد میکند که ترکیه میتواند آن را پر کند. سقوط اسد دست ترکیه را در روابط با ایران نیز تقویت خواهد کرد. این دو کشور از دیرباز رقیب منطقهای بودند. در سوریه، نیروهای تحت حمایت ایران با «یگانهای مدافع خلق کرد» در مبارزه با داعش هماهنگ شده و نیروهای مورد حمایت ترکیه در برخی مناطق به حاشیه رانده شدند. نیروهای تحت حمایت ایران شرایط را با پیچیدگیهایی برای ترکیه و آمریکا مواجه کردند. در شمال عراق و در قفقاز جنوبی، آنکارا و تهران برنامههای متناقضی را دنبال کردهاند: ترکیه همکاریهای خود را با جمهوری آذربایجان بهگونهای تشدید کرده که ایران آن را یک تهدید میداند و ایران روابط دوستانه با ارمنستان را که دارای روابط مناقشهآمیز با ترکیه است، حفظ کرده است. سوریه نقش مهمی در استراتژی ایران برای حمایت از «گروههای مقاومت» در سراسر منطقه داشت. این کشور پل زمینیای بود که تهران میتوانست از طریق آن حزبالله لبنان را زیر بالوپر خود بگیرد. تغییر رژیم در سوریه، مسیر ایران را محدود کرده و به ترکیه فضای بیشتری برای مانور میدهد.
سقوط رژیم اسد احتمالا مزایای دیگری را به اردوغان ارائه میدهد: فرصت آشتی با واشنگتن. حضور نظامی ایالاتمتحده در سوریه و همکاری با «یگانهای مدافع خلق کرد» باعث تیرگی روابط دوجانبه و پیچیده شدن عملیات ترکیه در منطقه شده است. در سال2019، چند روز پس از آنکه دونالد ترامپ، خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را اعلام کرد، آنکارا دستور حمله نظامی علیه متحدان کرد سوری واشنگتن را صادر کرد. ترامپ خشمگین ترکیه را تحریم کرد و متعهد شد که «تعداد کمی» از نیروهایش را در بخشهایی از سوریه برای حفاظت از تاسیسات نفتی نگه دارد. آنکارا مدتهاست خواهان خروج نیروهای آمریکایی است و انتخاب ترامپ برای دور دوم ریاست جمهوری این امیدها را زنده کرد که او سرانجام نیروهای باقیمانده را به خانه بازگرداند. خروج اسد میتواند این نتیجه را محتملتر کند. درحالیکه شورشیان سوری به حومه دمشق رسیدند تا به سنگر رژیم اسد یورش ببرند، ترامپ اصرار داشت که ایالاتمتحده «نباید کاری با جنگ آنها داشته باشد». زمانی که ترامپ روی کار آمد، ممکن است با توافقی موافقت کند که در آن ترکیه متعهد به مهار داعش شود و ایالاتمتحده نیروهای خود را از سوریه خارج کند و در نتیجه، آنکارا را برای روابط سازنده با دولت جدید آماده کند.
احتیاطهای پیش رو
اگرچه سوریه پسااسد فرصتهایی را برای آنکارا فراهم میکند، اما این خطر غیرقابل چشمپوشی نیز وجود دارد که نیروهای تحت رهبری اسلامگرایان که اسد را سرنگون کردند، بیثباتی و افراطگرایی را تقویت کنند. انتقال قدرت از این نوع بهندرت آرام است. سیزدهسال پس از قیام لیبی (با حمایت ناتو) که منجر به سرنگونی و مرگ معمر القذافی شد، این کشور همچنان در درگیری و هرجومرج فرورفته و مردمش با وجود ثروت فراوان نفتی خود در رنج هستند. پس از سرنگونی صدام حسین در سال2003، رهبران جدید عراق برای تحکیم دموکراسی تلاش کردند و این کشور خشونتهای سختی را از سر گذراند. سوریه امروز با چالشهایی در مقیاسی مشابه، شاید حتی بزرگتر مواجه است؛ زیرا بیش از یک دهه جنگ داخلی را از سر گذرانده که باعث ویرانی گسترده و شکافهای عمیق اجتماعی و سیاسی شده است.
اینکه آیا گروههایی که جایگزین اسد شدهاند، میتوانند به این مشکلات رسیدگی کنند یا خیر، مشخص نیست. شورشیان یک نخستوزیر موقت را اعلام کردهاند؛ اما کنترل دولت جدید هنوز بهطور کامل شکل نگرفته است. اگر ترکیه بتواند به سمت تلاشهای عظیم بازسازی که اکنون سوریه به آن نیاز دارد حرکت کند، قطعا ترکیه نقشی را ایفا خواهد کرد. حمایت این کشور از گروههایی که عهدهدار امور هستند، مرز طولانی مشترک با سوریه و حضور نظامیاش در این کشور به ترکیه نفوذ قابلتوجهی میدهد. با این حال، آنکارا نمیتواند دیکته کند که رهبران جدید در دمشق چگونه باید حکومت کنند.
ائتلاف شورشی به رهبری «هیئت تحریرالشام» جزئیات زیادی درباره برنامههای خود برای اداره سوریه ارائه نکرده است؛ اما کشورهای غربی و عربی نگرانند که ممکن است این گروه تلاش کند یک رژیم اسلامگرای تندرو را برقرار کند. اما «هیئت تحریرالشام» از برخی جهات سعی کرده است چهره معتدلی از خود ارائه دهد. پس از سرنگونی اسد، این گروه متعهد شد که نهادهای دولتی را تخریب نکند و وعده داد که به تنوع قومی و مذهبی کشور احترام بگذارد.
بااینحال دلایلی منطقی برای شک و تردید وجود دارد. حکمرانی «هیئت تحریرالشام» در ادلب چندان دموکراتیک نبوده است. آنکارا ممکن است دولت جدید سوریه را تحتفشار قرار دهد تا حقوق زنان و گروههای اقلیت را بهمنظور جلب رضایت غرب تضمین کند؛ اما این به آن معنا نیست که شورشیان گوش فرا خواهند داد. ترکیه، کشوری که از دادن حقوق اولیه به جمعیت کرد خود امتناع میورزد، بعید است که به دنبال شرایط سخاوتمندانه برای کردهای سوریه باشد.
مشکل حلنشده کردها باعث ادامه بیثباتی در شمال سوریه و امکان سرایت به ترکیه خواهد شد. اگر شورشیان نتوانند حقوق برابر برای همه سوریها را در قانون و عمل حفظ کنند، سوریه جدید ممکن است با سوریه قدیمی تفاوت چندانی نداشته باشد. این نتیجه برای آنکارا خوب نخواهد بود. اردوغان از پناهجویان سوری که اکنون در ترکیه اقامت دارند، میخواهد داوطلبانه به کشورشان بازگردند. بدون تضمین یک آینده دموکراتیک، بسیاری ممکن است برنگردند.
خطر ظهور مجدد داعش نیز وجود دارد. در سال آینده، چیزهای زیادی در انتظار رهبران جدید سوریه خواهد بود. شبهنظامیان کرد سوری که اکنون امنیت زندانها و بازداشتگاههایی را که دهها هزار نیروی داعش را در خود جای دادهاند، تامین میکنند، آینده خود را نیز در نظر خواهند داشت. این گروه [داعش] با سرمایهگذاری بر این دوره از هرجومرج، میتواند در راستای بازسازی خود تلاش کند.
ترکیه بهویژه در برابر حملات تروریستی آسیبپذیر است؛ زیرا این کشور محل استقرار شبکههای فعال داعش است. تنها در سال جاری، مقامات ترکیه بیش از 3هزار عضو مظنون داعش را در عملیاتهایی که این شبکهها را هدف قرار دادهاند، دستگیر کردهاند.
توسعه سیاسی سوریه در کوتاهمدت نهتنها به نیات و تواناییهای دولت جدید بلکه به اقدامات قدرتهای خارجی برای کمک به ثبات و بازسازی این کشور بستگی دارد. سوریه به سرمایهگذاری خارجی در زیرساختها، کمکهای بشردوستانه، رهایی از تحریمها، حمایت از بازگشت پناهجویان و کمک به خلع سلاح شبهنظامیان و بازآموزی خدمات امنیتی نیاز دارد. اما اگر ائتلاف تحت رهبری «هیئت تحریرالشام» فشارهای بینالمللی را برای تحقق وعده خود برای تشکیل یک دولت فراگیر و نهادهای مدنی نادیده بگیرد، جهان از آن دوری خواهد کرد و سوریه منزوی میتواند بهراحتی دوباره به آشفتگی دوران خشونت بازگردد. ترکیه پسازآن باید با یک همسایه ویرانشده به لحاظ اقتصادی که توسط گروههای مسلح رقیب ازهمپاشیده شده است، مقابله کند.
ترکیه بهعنوان «دلال قدرتی» که اقداماتش منجر به سقوط رژیم اسد شد، مالک مشکلات سوریه خواهد بود. پس از فرار اسد از کشور، بسیاری در آنکارا به سرعت اعلام پیروزی کردند. داشتن یک دولت دوست در دمشق ممکن است درهای واقعی را به روی اردوغان باز کند.
او خواهان بازگشت پناهجویان به سوریه است و متحدانش در بخش ساختوساز ترکیه میخواهند در بازسازی این کشور مشارکت کنند. این پیروزی در سوریه به او موقعیتی بخشیده که اردوغان امیدوار است از آن در روابط با غرب و کشورهای منطقه به نفع خود استفاده کند. اما اگر سوریه دوباره به سمت هرجومرج برود و تروریسم و بیثباتی ایجاد کند (که میتواند پناهندگان بیشتری را به آنسوی مرزها بفرستد)، مرد قدرتمند ترکیه ممکن است از موفقیت فاجعهبار شورشیان پشیمان شود.