سیاهبازی روزنامه غربگرا پس از موفقیت دیپلماتیک ایران
ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران ذیل تیتر «گذر از آرمانگرایی» نوشت: امیدواریم از تجربه برقراری رابطه با عربستان برای گفتوگو و ارتباط با کشورهای غربی نیز الگوبرداری شود.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه سازندگی در تیتر نخست خود مینویسد: «توافق ایران و عربستان چگونه محقق شد؟ چشمانداز روابط تهران - ریاض چگونه خواهد بود؟ آیا از تجربه تعامل ایران با عربستان میتوان در مسئله احیای برجام و رابطه با آمریکا بهره گرفت یا خیر؟
دو متغیر مهم در شکل دادن، توافق تهران ریاض و از سرگیری روابط دو کشور بعد از 7 سال موثر بود. نخست آنکه؛ پس از ترک روابط دو کشور به دلیل آتش زدن سفارت عربستان در تهران و کشته شدن ایرانیان در سفر حج و متغیرهای دیگر روابط دو کشور وخیم شد و در نهایت روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان قطع شد، طی 7 سال گذشته ملاحظات و چالشهای امنیتی علیه عربستان در یمن، تاسیسات نفتی آرامکو و... رو به تزاید گذاشته بود از سویی هم چالشها و نزاعهای مستقیم و نیابتی ایران و اسرائیل بالا گرفته بود. در چنین فضایی، دولت سعودی به این نتیجه رسید که با از سرگیری روابط با ایران، مخاطرات امنیتی را کاهش دهد و از حلقه محاصره امنیتی و چالشهایش کاسته شود. از سویی، ایران هم از ایدههای آرمانگرایی در تعامل با عربستان و دیگر کشورهای عربی دست برداشت و سعی کرد، مبتنی بریک درک واقعبینانه در مسیر حل و فصل تنشهای با عربستان و کشورهای عرب حوزه خلیجفارس گام بردارد. چنانچه شاهد هستیم، بازتعریف روابط ایران به عربستان محدود نماند و اقدامها و تحرکهایی برای ترمیم، بهبود و ارتقاء روابط ایران با دیگر کشورهای عربی هم آغاز شده است از جمله با کشور امارات متحده عربی، بحرین و... از سویی تصمیم به مذاکره مستقیم در سطوح مختلف که از چند سال پیش آغاز شده بود تا صدور بیانیه سه جانبه ایران، عربستان و چین. و پس از آن در دیدار وزرای خارجه دو کشور دنبال شده است. از این رو، نقش و اهمیت مذاکره مستقیم در مناسبات جهانی و روابط بینالملل اصلا و ابدا نمیتوان نادیده گرفت و اگر قرار بود از سرگیری روابط تهران - ریاض هم مانند مدل مذاکرههای احیاء برجام به طور غیرمستقیم دنبال شود، ای بسا نتیجهای ملموس و سریع و عینی دربر نداشت.
با توافق تهران و ریاض کسانی از شهروندان، تحلیلگران و رسانهها به احیای برجام و ترمیم و بهبود روابط ایران و غرب به طور خاص آمریکا امیدوار شدند؛ این امیدواری هم از واقعگرایی ایران در مواجهه با عربستان سعودی ناشی میشود. اما مسئله احیاء برجام و تعامل با آمریکا با مسئله عربستان متفاوت است. سیاست خارجی ایران در مسئله آمریکا مبتنی بر یک درک آرمان گرایانه و ایدئولوژیک است که با آموزههای واقعگرایی سیاسی در تعارض است. ایران هزینهها و زیانهای ناشی از مشی سیاست خارجی آرمانگرایانه در ارتباط با آمریکا را به جان میخرد، حاضر نیست در این زمینه دست به تعدیل سیاستهایش بزند.»
تحلیل روزنامه غربگرای سازندگی از چند جهت غلط است. نخست اینکه ایران در مسائل مهم منطقهای از راهبرد خود کوتاه نیامده و آن را با حکمت و تدبیر و قاطعیت پیش برده است. در مقابل، نقشه آمریکا برای منطقه نقش برآب شده و ایالات متحده شکستهای بزرگی را به جان خریده است. این اتفاق غیرقابل انکار که موجب تضعیف هژمونی آمریکا و گسترش اقتدار ایران و متحدانش در منطقه شده برخی دولتها مانند عربستان را که از سوی آمریکا به عنوان گاو شیرده معرفی میشدند، به تجدیدنظر در برخی رویکردهای به بنبست رسیده مانند جنگ و اشغال یمن واداشت؛ جنگی که جز خسارت و هزینههای هنگفت مادی و حیثیتی، عایدی دیگری برای عربستان نداشت و در این میان، به هنگام حملات موشکی مقاومت یمن به مراکز اقتصادی نفتی و نظامی عربستان (آرامکو و...)، هیچ کاری از سیستم راداری و پدافندی آمریکا برنمیآمد. اردوگاه آمریکا هیچ شکست گستردهای را در سپردههای عراق، سوریه، لبنان و فلسطین متحمل نشد و هزینه بسیاری از این شکستها را هم متوجه عربستان کرد. عربستان در دور جدید میکوشد که با تنشزدایی با ایران، بخشی از آن فشارها را کاهش دهد.
اما در موضوع خباثتهای آمریکا، عجیب است که روزنامه سازندگی دم از واقعگرایی و دست کشیدن از آرمانها میزند و حال آن که کلاه بزرگی که آمریکا همین اواخر در ماجرای برجام سر دولت خوشبین به غرب گذاشت، مقابل چشم افکار عمومی است و قبل از آن نیز آمریکا با تحریم و ترور و خرابکاری و تحمیل جنگ و حمایت از گروهکهای ویرانیطلب، ماهیت شرارتآلود خود را به نمایش گذاشته و ضمناً در تمام توافقات و تعهدات قبلی هم مرتکب نقض عهد شده است. با این وجود سازندگی معلوم نمیکند مرادش از واقعگرایی در مقابل آرمانگرایی چیست؟
اما اگر مراد از آرمانگرایی، ذهنگرایی و خیالبافی است که باید گفت غربگرا با اعتماد بلاوجه به آمریکا و غرب و واگذاری امتیازات انبوه در مقابل چک برگشت خورده برجام، ثابت کردند خیالبافترین رویکرد را در سیاست خارجی دارند و واقعگرایی و درساندوزی از تجربهها نزد آمریکا هیچ جایگاهی ندارد.
دعوت به کوتاه آمدن دوباره درمقابل آمریکا در حالی است که غربگرایان هنوز متهم و بدهکار چک برگشتی برجام هستند.