فرزند آیت الله مصباح یزدی: بزرگداشت علما به عنوان یک «شخص» جایگاه بلندی ندارد / پخش فیلم دیدار رهبری با خانواده علامه مصباح یزدی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، دومین کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه محمد تقی مصباح یزدی تحت عنوان «استاد تفکر» با حضور اهل بیت و فرزندان ایشان و همچنین مقامات لشکری و کشوری از جمله آیت الله جنتی رئیس شورای خبرگان رهبری و آیت الله رئیسی ریاست محترم جمهوری برگزار شد. رهبر انقلاب: نگذاریم آثار آیت الله مصباح یزدی «کهنگی» پیدا کند در این مراسم از دیدار رهبری با خانواده علامه مصباح...
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو، دومین کنگره بینالمللی بزرگداشت علامه محمد تقی مصباح یزدی تحت عنوان «استاد تفکر» با حضور اهل بیت و فرزندان ایشان و همچنین مقامات لشکری و کشوری از جمله آیت الله جنتی رئیس شورای خبرگان رهبری و آیت الله رئیسی ریاست محترم جمهوری برگزار شد. رهبر انقلاب: نگذاریم آثار آیت الله مصباح یزدی «کهنگی» پیدا کند در این مراسم از دیدار رهبری با خانواده علامه مصباح یزدی که 5 دی ماه سال 1401 برگزار شد فیلمی پخش شد که در آن ایشان ضمن تجلیل از مقام آن عالم بزرگوار فرمود: بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی سیدنا ابیالقاسم المصطفی محمد و آله الطیبین الطاهرین سیما بقیه الله فی الارضین. خیلی خوش آمدید. بعد از مدتها آقایان را و بعضی از خانمها را زیارت کردیم. بزرگداشت جناب آقای مصباح یکی از واجبات کارهای حوزه و روحانیت و ماها و همه است و بزرگداشت ایشان به معنای زنده نگه داشتن جهتگیری ایشان و راه ایشان است. مرحوم آقای مصباح (رضوان الله علیه) یک خصوصیات منحصربه فردی داشتند که من در مجموعهی فضلای برجستهی قم که از قدیم میشناختیم، و حالا هم بحمدالله برکات بعضیشان ادامه دارد، نگاه میکنم، جامع این خصوصیات را کسی مثل مرحوم آقای مصباح مشاهده نمیکنم؛ علم فراوان، فکر خوب و نوآور، بیان رسا و واضح، انگیزهی تمامنشدنی و بینظیر، خلقیات و رفتارهای شایسته و برجسته، سلوک و معرفت و توجه معنوی و مانند اینها؛ مجموع اینها را واقعاً انسان نمیتواند پیدا کند. اینها در آقای مصباح جمع بود. بالاخره رفتن برای همه هست: اِنَکَ مَیِت وَ اِنَهُم مَیِتُون؛ (1) اگر چه خسارت است، اما بالاخره چارهای نیست، ناگزیریم؛ علاج این است که آن راه ادامه پیدا کند؛ آن ابتکار و آن کارهایی که ایشان کردهاند: همین «طرح ولایت» یکی از ابتکارات ایشان است؛ همین تشکیلات عظیم مرکز تحقیقات امام خمینی (2) یکی از همان ابتکارات است؛ کتابهایی که ایشان نوشتهاند، چه کتابهای علمی، چه آنچه مربوط به اخلاقیات و معنویات و [برای] استفادهی عموم و مانند اینها است، یکی از آن کارها است؛ اینها را نباید گذاشت تعطیل بشود. الحمدلله آثار ایشان از همه جهت خوب است؛ آثار صوتی ایشان خیلی آثار خوبی است. سخنرانیهای ایشان را یک مدتی که در آن حسینیه سخنرانی داشتند، در عصرهای ماه رمضان تلویزیون پخش میکرد؛ من مینشستم پای تلویزیون گوش میکردم؛ نمیدانم کِی بود. حالا من عصری مینشستم گوش میکردم؛ عصر ماه رمضان بود. به ایشان گفتم؛ گفتم اینها خیلی برجسته است، واقعاً خیلی خوب است؛ آدم مینشیند گوش میکند، واقعاً استفاده میکند. خب اینها نبایستی متوقف بشود؛ نباید مسکوت بماند، فراموش بشود. ایشان آثار صوتی دارند، آثار مکتوب دارند، آثار مؤسسه و بنیانهای مؤسساتی، مثلِ آنهایی که اسم آوردیم یا شاید هم غیر آنها که من خبر ندارم دارند، الحمدلله فرزندان خوبی دارند، آقازادههای خوبی دارند؛ وَ بَثَ مِنهُما رِجالاً کَثیراً وَ نِساء؛ (3) الحمدلله؛ برکات نسلیشان هم برکات خوبی است. در مورد حفظ آثار، نکتهای که وجود دارد، این است که نگذاریم این آثار کهنگی پیدا کند. یعنی آن روزی که ایشان این مؤسسهی امام خمینی را راه انداختند، یک کار تازهای بود؛ آیا امروز هم اگر به همان شکلی که اول راه افتاده، اداره بشود، باز هم تازه است؟ این، جای سؤال است؛ این به عهدهی شماها است. آقای رجبی (4) و شما آقایان ببینید چه کار باید کرد که آن تازگی و طراوت حفظ بشود. آن اولی که ایشان این کار را شروع کردند، خب یک کار خیلی نوِ جدیدی بود، توجههایی را به خودش جلب کرد؛ حالا هم باید همان جور باشد. یا مثلاً کتابهای ایشان. خب حالا بعضی از کتابها، کتابهای علمی است، کتاب درسی است، مثلاً فرض کنید فلسفه؛ خب حفظش به این است که در حوزه در جاهایی که مقتضی است تدریس بشود؛ اما برخی از آثار مکتوب ایشان آثاری است که باید در ذهنها جایگزین بشود؛ بحث علم و فن و مانند اینها نیست؛ فکر است؛ باید در ذهن مخاطب بنشیند. چه جوری میشود نشاند؟ امروز با صِرف اینکه حالا تعداد نسخههایی که از یک کتاب چاپ میشود، بالا باشد یا پایین باشد، مسئله تمام نمیشود؛ یعنی این جور کتابهای فکری [این جوری حفظ نمیشود]. چرا، بعضی از کتابها هست که وقتی تعداد و تیراژ بالا برود، این یک موفقیت است؛ فرض کنید کتابهایی که در شرح حال شهدا مینویسند؛ خب هر چه افراد بیشتر بخوانند، بیشتر بهرهمند میشوند. کتابهای فکری این جوری نیست؛ کتابهای فکری لازم است در فکر رسوخ کند؛ و این، صرفاً با نشر کتاب حاصل نمیشود. شما نگاه کنید غربیها در این کارها خوب واردند، خوب بلدند؛ ببینید مثلاً فرض کنید فلان متفکر، حالا مثلاً هِگل مگر چند کتاب نوشته؟ افکارش را از داخل این کتابها استخراج میکنند و درمیآورند، تخلیص میکنند، خلاصه میکنند، آن فکر را با بیانهای مختلف، با زبانهای مختلف، با شیوههای مختلف پخش میکنند، منتشر میکنند. این کار [در مورد ایشان هم] باید انجام بگیرد. من البته گمان میکنم قبلها به خود مرحوم آقای مصباح (رضوان الله علیه) یا شاید به بعضی از شاگردهای ایشان راجع به ملاصدرا این حرف را زدم که کتاب ملاصدرا تدریس میشود، اما لب حرفهای ملاصدرا چیست؟ ملاصدرا چند مسئلهی اساسی دارد؛ اینها را پیدا کنید، بکشید بیرون، روی اینها بحث بشود، کار بشود، کتاب نوشته بشود، مباحثه بشود؛ این لازم است. در مورد خود آقای مصباح همین جور است و باید این جوری بشود. نگاه کنید، ببینید آن جهتگیری فکری ایشان، آن نقطهی تمرکز فکری ایشان چیست، چه در مسائل فلسفی، چه در مسائل اجتماعی، چه در مسائل اعتقادی و فکری، در فضای مجازی و از این قبیل پخش میشود یک تکه حرف را پخش کنید، این منتشر بشود، در ذهنها بماند، به زبانها بیاید، تکرار بشود؛ و مثل مَثَلِ سائر (5) که در زبانها تکرار میشود و میمانَد، این فکر بماند، معلوم بشود این، فکر آقای مصباح است؛ تا افراد اسم آقای مصباح را میآورند، هر کسی که دیده این تکهها را، این نوشتهها را، ذهنش به یکی از اینها متوجه بشود، یادش بیاید. مثلاً یکی از راههای پخش فکرِ یک آدمِ متفکر برجستهی عمیقی مثل آقای مصباح این است. صوت هم خیلی خوب است. حالا شاید لازم نباشد از اول تا آخرِ یک سخنرانی را پخش کنیم آن [کار] شاید یک مقداری تأثیر را هم کم کند، اما بالاخره میتوان از یک صوتِ یک ساعته یا مثلاً سه ربع ساعتهای که مستمع را کاملاً جذب میکرده، مثلاً یک ربع ساعت مطلب درآورد. یکی از چیزهایی که در این جلساتِ داخل حسینیهی (6) ایشان نظر من را خیلی جلب میکند، این است که وقتی [فیلم آن را] پخش میکنند، آدم میبیند اولاً مستمعین که متراکم نشستهاند، همه جوانند، یعنی مثلاً یک آدم مسن بالای چهل سال شاید در اینها دیده نمیشود؛ همه جوانند؛ و [ثانیاً] همه همین طور محوند! این خیلی مهم است. من، چون خودم سخنرانم، دهها سال [سخنرانی کردهام]، به این نکات توجه دارم. چه زمانی هست که سخنران احساس میکند موفق است؟ این نگاهها و برخوردها و بهاصطلاح آن نمایشهایی که از رفتار مستمع وجود دارد، نشاندهندهی یک حقیقتی است؛ این را شما در سخنرانیهای ایشان مشاهده میکنید، یعنی این من را خیلی جلب میکند. ایشان چه دارد میگوید که این جور همهی دلها را، چشمها را مجذوب کرده، مبهوت کرده؟ این تکههای خاص را پیدا کنید، مکرر پخش کنید. خوشبختانه صدا و سیما نسبت به این قضیه روی خوش نشان داده. حالا گاهی اوقات هست مسئولانِ رسانهها و مانند اینها روی خوش به یک چیزی نشان نمیدهند، [ولی] نسبت به کارهای ایشان الحمدلله صدا و سیما گرایش خوبی دارد و در ساعات مختلف [پخش میکند]. من گاهی عبور میکنم، [وقتی] نگاه میکنم میبینم، یا گاهی نشستهام میبینم که از ایشان چیزهای زیادی را پخش میکنند؛ حیات آقای مصباح این است، زنده بودن آقای مصباح این است. خب جسم ایشان رفت، حیف هم بود، خیلی حیف بود، یعنی وجود ایشان واقعاً مایهی برکت بود، آدم از دیدن ایشان استفاده میکرد؛ یکی از این کسانی [بود] که ما در طول عمر دیدیم از دورهی جوانیشان، نه حالا؛ آن وقت که ایشان شاید هنوز ازدواج هم نکرده بود من قبل از اینکه بیایم قم، در مشهد با ایشان آشنا شدم؛ گمان میکنم مثلاً سال 36، 37 بود از آن وقت آدم میفهمید ایشان یک مرد متدین، اهل دین و اهل تقوا بودند. از جملهی آن کسانی بود که «مَن یُذَکِرُکُمُ اللهَ رُؤیَتُه» (7) بود؛ رؤیت ایشان هم آدم را کمک میکرد، پیش میبُرد، به یاد خدا میانداخت. خب هر چه از آن جوانی گذشت، ایشان بهتر هم شد؛ اگرچه هر چه هست، مال همان دورهی جوانی است. شما جوانها قدر این دوره را بدانید؛ آنچه آن آخرِ کار به درد آدم میخورد و گیر آدم میآید و برای آدم میماند، همین [چیزی] است که حالا شماها کسب کردهاید و دارید کسب میکنید. جوانها قدر جوانیشان را بدانند. خدا انشاءالله درجاتشان را عالی کند. بله، دو سال از درگذشتشان گذشت؛ دوازدهم دی بود. خداوند انشاءالله درجات ایشان را عالی کند و ایشان را مشمول مغفرت و رحمت خودش قرار بدهد. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته
فرزند آیت الله مصباح یزدی: بزرگداشت علما به عنوان یک «شخص» جایگاه بلندی ندارد
همچنین ججت الاسلام و المسلمین علی مصباح یزدی فرزند ارشد مرحوم علامه مصباح پس از خوش آمدگویی به مهمان حاضر در این مراسم، بیان کرد: کنگره امسال به تبعیت از فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند: «آیت الله مصباح استاد فکر بود» به این نام نامیده شد تا با استفاده از همه بزرگان و صاحبان فکر و اندیشه و آشنایان با تفکرات علامه مصباح و خط و مشی سیره ایشان، برخی از ابعاد این فرمایش رهبری را واکاوی کنیم و از تحقیقات و نظرات اساتید در این زمینه بهره ببریم. وی ادامه داد: بزرگداشت علما به عنوان یک «شخص» جایگاه خیلی بلندی ندارد بلکه جایگاه و اهمیت این نوع بزرگداشتها به دلیل بزرگداشت مقام علمی و عبودیت است. وی گفت: در این جمعها اگر به نکات مورد نظر این بزرگان که مغز همه آنها شناخت و معرفت خدا و راه رسیدن به او و راه هدایت انسانها به همین مسیر نورانی است، توجه کنیم و این مسأله را هدف قرار دهیم و یک قدم در این مسیر پیش برویم، ارزش بسیاری دارد و امیدواریم که این جمع و کنگره این هدف را دنبال کند و در این مسیر قدم برداریم. آقای مصباح عنوان کرد: برای برگزاری این کنگره عده بسیاری تلاش شبانه روزی را متقبل شدند که وظیفه دارم از همه این عزیزان تشکر و قدردانی کنم. همچنین از همه نهادها و مراکزی که برای برپایی این جمع، همکاری صمیمانه و دلسوزانه داشتند نیز تشکر میکنم.
رییس جمهور: «دانسته های علمی کسی را فقیه نمی کند»
در ادامه مراسم و با حضور رئیس جمهور، آیت الله رئیسی با صحبت در مورد شخیت و رفتار علامه مصباح یزدی از قبل از انقلاب تا کنون گفت:
فقیه به کسی میگوییم که فقه به معنای باورهای الهی و اخلاق کریمه در جان او نشسته باشد وگرنه دانستن الگوهای علمی کسی را فقیه نمیکند.
به گزارش خبرنگار شفقنا، حجت الاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی، در دومین کنگره بزرگداشت آیت الله مصباح یزدی بیان کرد: آنچه در شخصیت این عالم واصل می توان گفت آن است که امروز جامعه ما با شناخت شخصیت جامع آیت الله مصباح و با نگاهی به سیره و سلوک ایشان، براساس نیازهایی که در جامعه وجود دارد، می تواند یک الگوی خوبی را پیش روی خود داشته باشد که این الگو را بارها رهبری به صورت روشن معرفی کردند.
وی ادامه داد: امروز حوزه بابد توجه کند که ما شخصیت هایی مثل ایشان را نیاز داریم.
آقای رئیسی گفت: ما علامه مصباح را در حوزه عقاید حقه صاحب صلاحیت نظر می دانیم، ایشان در حوزه اخلاق از اساتید برجسته بودند و همچنین در حوزه عمل و احکام یک فقیه برجسته بودند.
وی اظهار داشت: فقیه به کسی میگوییم که فقه به معنای باورهای الهی و اخلاق کریمه در جان او نشسته باشد وگرنه دانستن الگوهای علمی کسی را فقیه نمیکند.
وی با بیان اینکه دانستن فقه امری است و نشستن فقه در سرشت کسی امر دیگر، ادامه داد: اگر سرشت کسی فقهی شد او فقیه است و اگر کسی فرمولها را بلد باشد فقیه نیست، بلکه فقیه کسی است که فقه در طبع او نشسته باشد و همه اندیشهها و گفتار او جلو فقه باشد.
وی افزود: اگر کسی همه گفتار، کردار و تفکرش جلوه فقه بود ما به او فقیه میگوییم. از همینجاست که او هم محضرش، محضر علم است و هم گفتارش ما را به یاد خدا میاندازد و هم کردارش از جلوههای فقه است.
آقای رئیسی یادآور شد که آیتالله مصباح یزدی از مبارزان با حکومت پهلوی بود و از ایشان بیانیههایی در این زمینه به جا مانده است و با انکر منکرات که رژیم پهلوی بود مبارزه میکرد و بعد از انقلاب هم با همه وزن وجودش از اعرف معروفات که جمهوری اسلامی باشد، حمایت میکرد.
وی اظهار کرد: آیت الله مصباح یزدی هم انحرافات را خوب میشناخت و هم خوب با آن مبارزه میکرد و به همین دلیل او را عمار انقلاب نامیدند. او در حوزه جهاد تبیین بسیار عالی بود و در دشمنشناسی و دشمنستیزی چهرهای برجسته بود.
وی تاکید کرد: آقای مصباح یزدی نیروها را برای ایستادگی مقابل توطئهگران بسیج میکرد و شناخت زمان و اعلام موضع و سمتگیری را به درستی انجام میداد. او با اندیشههای انحرافی که میخواستند منطقه را به آشوب بکشند مقابله میکرد و در کنار سردار شهید قاسم سلیمانی از الگوهای این مقابله و ایستادگی بود.
وی شاگردپروری را امری ضروری دانست و اظهار کرد: برخی از استادان بزرگ حوزه هستند که درسهای زیادی میدهند اما شاگردپرور نیستند ولی آقای مصباح یزدی شاگردپرور بود.
وی اظهار داشت: آقای مصباح یزدی هم خوب میشناخت و هم خوب تبیین می کرد.
آقای رئیسی از علامه مصباح به عنوان عمار انقلاب و سردار سلیمانی به عنوان مالک اشتر انقلاب یاد کرد و گفت: زمان و سمتشناسی و احساس مسئولیت علامه مصباح در شناخت فتنهها و بسیج کردن نیروها در برابر توطئه گران ممتاز بود.
وی با تاکید بر اینکه مسئلهشناسی و حل مسئله و بازکردن گرهها کار حوزه علمیه است، اظهار کرد: ما هم به عنوان مسئول، وظایف مهمی در این زمینه داریم اما گاهی وظایف در حوزه عمل و اجراست و گاهی در حوزه نظری و فکری است که با توجه به رخدادهای اخیر در این زمینه مسئولیت اماکن فکری و فرهنگی دوچندان شده و البته در حوزه اجرایی هم این وظیفه برای ما سنگین میسازد.
آقای رئیسی با بیان اینکه طلبه و دانشجوی سیاسی کسی است که جامعه و نیازش را بشناسد و آماده خطرپذیری و مسئولیتپذیری باشد، تصریح کرد: برخی فکر کردند وقتی رهبری انقلاب گفتند دانشجو باید سیاسی باشد یعنی دانشجو برود و عضو دسته و گروههای سیاسی شود، نه! دانشجوی سیاسی باید نیاز جامعه را بشناسد و آماده خطرپذیری باشد.
وی با انتقاد از شانه خالی کردن برخی از انجام وظایف دینی در ساحت اجتماعی، گفت: برخی میگویند ما اگر حرف حق را بگوییم به ما فلان حرف را میزنند، این مسایل مهم نیست، مهم ساحت دین و انقلاب است و قرآن هم میفرماید؛ نباید از کسانی که اتهام میزنند، فضاسازی میکنند ترسید.
وی بیان کرد: ویژگی آیتالله مصباح این بود که جهت انجام وظیفه از حرفها و طعنهها هراسی نداشت. ایشان تأکید داشتند که مهم دین و پایداری حق است و برای امر به خوبیها و نهی از پلشتی نباید از فضاسازیها ترسید.
آقای رئیسی گفت: به خاطر برخی مسائل اجتماعی نباید از وظایف خود در صحنه عمل شانه خالی کنیم. اگر میدان را خالی کنیم این صحنه از دست خواهد رفت و به همین دلیل برزگان به ما اینگونه یاد دادند که در انجام وظیفه دینی از ترشرویی نهراسیم و همراه با عقلانیت، نگاه انقلابی و انجام وظیفه را داشته باشیم.
پیام دبیرکل حزبالله لبنان به دومین کنگره بزرگداشت آیتالله مصباح یزدی
سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در پیامی به دومین کنگره بینالمللی بزرگداشت آیتالله مصباح یزدی، بیان کرد که امروز بیش از پیش نیازمند بهرهگیری کامل از میراث عظیم علامه مصباح در فکر و رفتار و پایداری و زهد و اخلاص هستیم.
«دومین سالگرد رحلت علامه بزرگ حضرت آیتالله شیخ محمدتقی مصباح یزدی «رضوان الله تعالی علیه» از راه فرا میرسد؛ اما احساس فقدان او سنگین است و جای خالی او چنان خالی است که هیچگونه پر نمیشود. نه دریای دانش او شبیهی دارد و نه بصیرت عظیمش نظیری. او زندگیاش را بر وفق خواست و اراده الاهی تدبیر کرده و از این رو وجودش را صرف مسیر خداوند کرده بود؛ سخن خدا را ترویج میکرد و ترنم نامش را بر زبان جاری میساخت و به سوی او رهنمون میکرد. و از آن جا که خداوند برای هرکس که بخواهد چند برابر میکند آن جایگاه عظیم را به وی بخشید؛ چه، اینکه او یک شخصیت نادر و استثنائی دنیای در جهان اسلام بود.
حوزههای علمیه و محافل علمی او را به عنوان فقیهی سترگ و فیلسوفی درخشان و نوآور میشناسند که در ساحت اندیشهورزی، برای مراکز علم و معرفت و فرهیختگان جویای حقیقت یک انقلابی علمی و محصول فرهنگی سازندهای را ارائه کرد و در مباحث متنوع فکری معاصر با اندیشهای فراگیر و مواضعی روشن برای در دفاع از اسلام و انقلاب پیشگام بود و برای مسائل گوناگون، پاسخهای مناسب تدارک کرد که جویندگان حقیقت را با آب گوارای فکر ژرف و بیان صحیح خود سیراب ساخت و نادر است که امت بتواند در ساحت نظریهپردازی در حوزه مفاهیم و اندیشههای اسلامی دوباره شخصیتی در قامت دانش و اندیشه بلند او تقدیم کند.
خداوند متعال بر برادران ما در حزبالله، از فرماندهان و عالمان و اعضای کادر و مجاهدان، این نعمت بزرگ را عطاء کرد که از فیض وجود او بهرهمند شوند و به محضرش شرفیاب گردند تا از روح آرام او الهام گیرند و از جان پرجذبهاش سیراب شوند؛ چه اینکه برادران ما در طول دهههای گذشته و در ایام حضور متعدد در جمهوری اسلامی همیشه جهت برای رسیدن به محضر ایشان و بهرهمندی از شهد دانش و عنایت و سلوک او مشتاق و مصر بودند.
ایشان بحق در همه آنچه به مسائل فکری و اعتقادی و اخلاقی مرتبط بود پناه و قبله و مقصد بود و از سر شفقت در لبنان به ملاقات ما تشریف آورده و با عالمان و مجاهدان و خانوادههای ما ملاقات کرد؛ به نقطههای مرزی سرکشی کرد و با نیروهای مقاومت همنشین گشت و افتخار ما این است که همواره مشمول دعای او در نمازها و خلوتهایش بودیم و نیز مورد قدرشناسی و احترام ایشان. او بیشک مردی الاهی بود که مأموریتش تثبیت و تعمیق و اصالتبخشی به ایمان بود و مدام بر ایمان، ایمان و یقین و تسلیم میافزود.
ارتباط ایشان با حزبالله به لحاظ عاطفی چنان عمیق بود که در مواضع تأییدآمیز و بیانات بلند ایشان درباره حزبالله منعکس میشد بهگونهای که معتقد بود که اخلاص و ارتباط عمیق حزبالله با ولی فقیه موجب این مواضع میگشت و به همین جهت نهایت پشتیبانی و نصرت یاری را در حق مقاومت مبذول داشت. اندیشه ژرف و آگاهی گسترده و بینش و معرفت ایشان به اسلام، موجب رابطه عمیق ایشان با ولایت شد و بدین جهت دژی استوار در خط مقدم دفاع از ولایت فقیه و رهبری امام خمینی (قدس سره) و امام خامنهای (دام ظله) بود و ثابتقدم و تأثیرگذار بر خط ولایت ماند و نیروهای متخصصی تربیت کرد که در راستای گسترش این اندیشه که همان خط فکری نبوت و امتداد آن است مشارکت کنند. بنابراین تمام تلاش و حرکت او در مسیر گستراندن ریشههای این مسیر مبارک بود.
او به این حقیقت دست یافته بود که تمسک به مسیر راه ولایت و ارتباط با او و اطاعت از او مایه بقای امت و تأمین کننده محور وحدت و منابع قوت و راه پیروزی امت است؛ بلکه حتی اطاعت از ولی فقیه شرط رسیدن به رضوان الاهی است. امروز بیش از پیش نیازمند بهرهگیری کامل از میراث عظیم آن سفرکرده عظیم الشان در فکر و رفتار و پایداری و زهد و اخلاص هستیم و حقیقتاً درگذشت ایشان خسارتی بزرگ برای امت و برای اندیشه دینی و انسانی و نیز برای انقلاب اسلامی ایران و حوزههای علمیه است و بیشک در حزبالله، اندیشهای نورانی و پرجاذبه و دوستی گرانسنگ و دستی حمایتگر و دعایی از سر صدق و صفا را از دست دادیم.
با خداوند متعال پیمان میبندیم که بر همان خواست ایشان که بر وفق آن میکوشید و دیگران را دعوت میکرد حرکت کنیم: یعنی اخلاص الاهی، پایداری در پیمودن این راه و ثبات قدم در مسیر ولایت.» در پایان این مراسم نیز با رونمایی از سند علوم انسانی از مجموعه کتب مرحوم علامه مصباح یزدی رونمایی شد.