قطعی برق نتیجه نسخه پیچی «تاجزاده» و دوستان / ابطحی: دولت روحانی کیسه بوکسی بودکه مرتب به آن حمله میشد
همان جریانی که دیروز ساخت پالایشگاه را بی فایده و واردات بنزین را امری اجتناب ناپذیر قلمداد می کرد، حالا مدعی است که قطعی برق به دلیل تحریم هاست.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابل استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
******
**ابطحی: دولت روحانی کیسه بوکسی بودکه مرتب به آن حمله میشد
«محمدعلی ابطحی» رئیس دفتر رئیس جمهور در دولت اصلاحات و از دستگیرشدگان فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«در طول این سالها کیسه بوکسی به نام دولت روحانی وجود داشته که مرتب به آن حمله میشده است. این حملات نیز در شرایطی رخ داده که کسی از به قدرت رسیدن ترامپ و کارشکنیهایی که وی علیه ایران انجام داده یاد نمیکند. امروز هم دنیا همان دنیا و وضعیت اقتصادی مردم هم همان وضعیت و منابع موجود کشور نیز همان منابع است... مشکلات زیادی بوده که برای دولت آقای روحانی به وجود آوردهاند. ما امیدواریم این یکدست شدن قدرت با موفقیت همراه شود و قوای سهگانه بتوانند موانع پیشروی کشور را از بین ببرند و مشکلات مردم را حل کنند».
ابطحی در ادامه گفت:«بنده معتقد نیستم جریان اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری آسیب دید. اغلب مردم تفکر اصلاحطلبی را با ورژن جدیدی و به شکل فعالتری در قالب عدممشارکت در انتخابات ادامه دادند. کسانی که در انتخابات شرکت نکردند طرفدار براندازی نبودند. اگر قرار بود براندازی صورت بگیرد باید کارهای دیگری انجام شود و شرایط به شکل دیگری رقم بخورد».
چندی پیش «محسن آرمین» از نمایندگان متحصن در مجلس ششم و از دستگیرشدگان فتنه 88 در مصاحبه با روزنامه شرقگفته بود:«مبالغه نخواهد بود اگر بگوییم هیچ دولتی به اندازه دولت روحانی آماج تبلیغات منفی و اقدامات تخریبی و کارشکنانه نبوده است. همچنین هیچ دولتی به بدشانسی دولت دوم روحانی نمیتوانید پیدا کنید. این بدشانسی به بلاهای آسمانی پیدرپی مثل سیلهای عظیم جنوب و شمال کشور و زلزلههای ویرانگر غرب کشور محدود نمیشود؛ پیروزی یک رئیسجمهور افراطی و نامتعادل در آمریکا و بهقدرترسیدن افراطیون ایرانستیز در این کشور و در نتیجه اعمال سهمگینترین تحریمها در تاریخ جهان علیه ایران نیز از مهمترین بدشانسیهای دولت دوم روحانی بود. بدشانسیهای دولت کم بود، ویروس کرونا هم به آن افزوده شد».
آرمین در ادامه گفته بود:«من بوکسوری را که با دستهای بسته به رینگ میفرستند، همینقدر که تا پایان مسابقه ضربه فنی نمیشود، بازنده نمیدانم و در مجموع به عملکرد دو دوره آقای روحانی نمره مثبت میدهم».
«دولت روحانی بدشانس است»، «دولت روحانی اختیارات لازم را ندارد»، «رئیس جمهور تدارکاتچی است» و... این ها ادعاهای فعالین اصلاح طلب در توجیه عملکرد دولت است.
جالب اینجاست که همان طیفی که ادعاهای مذکور را مطرح کرده است، از چندین ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری 1400 از قریب به 30 نامزد نام برد. اگر دولت در ایران دست بسته است و اختیارات لازم را ندارد و تدارکاتچی است، پس این تکاپوی شدید اصلاح طلبان برای ورود به پاستور به چه معنی است؟!
این رفتار مصداق بارز بی اخلاقی و بی مسئولیتی اصلاح طلبان است. طیفی که هیچ طرح و برنامه ای برای اداره کشور ندارد و در مقطع انتخابات بجای ارائه برنامه های راهبردی، مشغول هراس افکنی در جامعه و ترساندن مردم از سایه جنگ و بیان دروغ های شاخدار می شود.
افراطیون اصلاح طلب در سال 96 مدعی بودند که اگر رقبای روحانی پیروز شوند، دلار 5 هزارتومان خواهد شد. همان طیف اکنون بجای ارائه گزارش عملکرد خود، مشغول داستان سرایی و مظلوم نمایی است.
** قطعی برق نتیجه نسخه پیچی تاجزاده و دوستان
روزنامه سازندگی در گزارشی با عنوان «روحانی: عذرخواهی می کنم» نوشت:«حسن روحانی سال 96 هنگامی که تازه دور دوم ریاست جمهوری خود را آغاز کرده بود، گفت:"اینکه می گوییم تحریم ظالمانه باید از بین برود بعضی ها چشم هایشان را زیاد نچرخانند! تحریم های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید، تا مسئله محیط زیست حل شود، تا اشتغال جوانان حل شود، تا صنعت جامعه حل شود، تا آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبی زیاد شود، تا بانک های ما احیا شود". پس از این سخنان بسیاری بر او خرده گرفتند که روحانی آب خوردن ملت را به مذاکره گره زده است، این نقل دستمایه طنز و تخریب و انتقادات بسیاری علیه رئیس جمهور شد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اکنون پس از 4 سال به آن سخنان رسیده ایم، علت تاریکی ها، نیروگاه های برق هستند که در این سال ها از یک سو فرسوده شده اند و از دیگر سو تجهیزات جدید به آن ها افزوده نشده است. همزمان برای آنکه بتوانیم تحریم ها را دور بزنیم عده ای با راه اندازی مزرعه های بیت کوین مصرف برق کشور را چندین برابر افزایش داده اند».
همچنین روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «کمبود برق؛ موضوعی فنی یا سیاسی؟» نوشت:«تاکسیهای قدیمی را یادتان است؟ صندلیهایش آستر نداشت، فنرهای آن وارد بدن میشد، شیشههایش بالا و پایین نمیرفت، چرک سر و روی تاکسی را گرفته بود، چرا؟ چون کرایه آن ارزان بود و تعمیر و نگهداری خودرو صرف نمیکرد. تازه دود هم وارد اتاق میشد. نیروگاههای ایران با قیمت فعلی برق، مشابه همان تاکسیهای خطی است. سرمایهگذاری نمیشود، چون تحریم هستیم، از خارج سرمایه نمیآید، بیاید هم با این رقم فروش، تولید برق بهصرفه نیست».
جریان اصلاح طلب به عنوان بانی اصلی وضع موجود در کشور از طریق رسانه های متعددی که در اختیار دارد، همواره سعی کرده تا در موضوعات مختلف با پاک کردن صورت مسئله، ردپای خود در ایجاد وضع موجود را از بین ببرد.
برخلاف ادعای اصلاح طلبان، قطعی برق به دلیل تحریم ها نیست، بلکه علت اصلی در سوءمدیریت دولت و دیدگاه غیرکارشناسی و تأمل برانگیز دولت اقای روحانی درباره صنعت هسته ای است.
بیبرقیهایی که امروز دامن مردم ایران را گرفته است، زندهکننده همین مرثیه بزرگ در اذهان عمومی است. مرثیهای به نام «مخالفت با انرژی هستهای» و محرومسازی کشور از صنعتی پیشرو که نهتنها میتوانست روشنایی چراغ خانههای ایرانی را تا همیشه تضمین کند، بلکه میتوانست موتور محرکه بسیاری از صنایع دیگر شده و رشد اقتصادی چشمگیری را برای کشور به ارمغان بیاورد.
در سالهای گذشته امثال زیباکلام و شیرزاد و تاجزاده و حجاریان و... با هجمه به صنعت هسته ای این تکنولوژی برتر را هزینه ساز و بی فایده قلمداد کردند.
رهبر معظم انقلاب - 13 دی 86- حدود 12 سال قبل در دیدار دانشجویان دانشگاه های استان یزد فرمودند:«در داخل کشور خودمان جنجال راه انداختند که آقا انرژی هستهای هزینهی بدون سود است؛ چرا دارید این کار را میکنید؟... اول گفتند نمیشود، نمیتوانیم؛ بعد که دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینهای است که سود ندارد، فایدهای ندارد».
ایشان در ادامه تاکید کردند:«چطور فایدهای ندارد؟ ما برای بیست سال دیگر حداقل بایستی بیست هزار مگاوات برق از انرژی هستهای به دست بیاوریم. برآوردی که برای مصرف انرژی در کشور و تولید برق مورد نیاز کردهاند، حداقل بیست هزار مگاوات باید از طریق انرژی هستهای باشد؛ والا ما باید برق را از دیگران گدائی کنیم؛ یا اگر نتوانستیم گدائی کنیم، یا ننگمان آمد، یا به ما ندادند، از خیر چیزهائی که با نیروی برق میچرخد، باید بگذریم؛ از کارخانه، از تولید، از بسیاری از ابزارهای پیشرفت. خب، ما کی شروع کنیم تا بتوانیم بیست هزار مگاوات را بیست سال دیگر به دست بیاوریم؟ الان اگر دیر هم نشده باشد، قطعا زود نیست».
همان جریانی که دیروز ساخت پالایشگاه را بی فایده و واردات بنزین را امری اجتناب ناپذیر قلمداد می کرد، حالا مدعی است که قطعی برق به دلیل تحریم هاست.
دیروز جوانان نخبه، انقلابی و مومن در اقدامی جهادی با ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس، ایران را در تولید بنزین خودکفا کرده و امروز هم همان جوانان عزیز می توانند معضل قطعی برق را رفع کنند. شرط تحقق این مسئله آن است که طرفداران «تز آبگوشت بزباش» و مدافعان شعار «ما نمی توانیم» زمام امور را به مدیرت جهادی بدهند تا مردم طعم شیرین خدمت را بچشند.
لازم به ذکر است که برای نمونه اکنون فرانسه 75 درصد تامین برق خود را از طریق صنعت هسته ای تامین می کند.
در روزهای گذشته «مالک شریعتی» عضو کمیسیون انرژی مجلس گفته بود:«وزارت نیرو باید مطابق برنامه تا به امروز 20 میلیون کنتور هوشمند با هدف کنترل دقیق مصرف نصب میکرد، اما اکنون این عدد زیر یک میلیون است لذا این کم کاری، ظرفیت مدیریت هوشمند را از ما گرفته است».
شریعتی در ادامه تاکید کرد:«عدم افزایش ظرفیت تولید، اصلیترین دلیل رسیدن به وضعیت موجود است، اما مدیریت «بار مصرف» در صنایع پرمصرف ازجمله اقداماتی است که میتوان در کوتاه مدت برای کاهش خاموشیها انجام داد... میوه تلخ امروز حاصل چندین سال کم کاری در حوزه مدیریت شبکه، عدم افزایش شبکه تولید و عدم اصلاح نظام تعرفهها در حوزه جرایم سنگین برای پرمصرفها است».
وی در اظهارنظری دیگر گفته بود:«وقتی ماینرها در صنایع تعطیل شده کشور کشف میشود، به دلیل مشکلات آنها در تولید و بدهیهایشان است که به سمت تولید رمزارز با ماینر رفتهاند».
همچنین چندی پیش «محمدرضا پورابراهیمی» رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس خطاب به وزیر نیرو گفته بود:«مطابق گزارش رسمی بانک مرکزی، کل میزان مصرف برق برای ماینرهای مجوزدار در کشور حدود 300 مگاوات است و به همین میزان مصرف ماینرهای غیرمجاز است، بنابراین میزان برق مصرفی دستگاههای استخراج رمزارزها در کل به 600 مگاوات میرسد. اما شما آقای وزیر؛ سوءمدیریت وزارت نیرو را پشت این موضوع پنهان کردید».
** جریان اصلاحات بخش قابل توجهی از پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت:«جریان اصلاح طلب که پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 و بعد از اتفاقات سال 1388 توانست از سال 1392 تا سال 1398 برنده بلامنازع تمام رقابتهای انتخاباتی باشد، در انتخابات اسفند ماه 1398 و خرداد ماه 1400 شکستی بزرگ را تجربه کرد. شکستی که حکایت از کاهش سرمایه اجتماعی این جریان داشت. مشارکت حداقلی حامیان و هواداران این جریان سیاسی در انتخابات اسفند ماه گذشته نشان داد که جریان اصلاحطلبی بخش قابل توجهی از پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«این موقعیت برای جریان اصلاحطلبی به غایت نگرانکننده و اسفبار تلقی میشود. چراکه تنها راه دسترسی اصلاحطلبان به نهاد قدرت از طریق صندوقهای رای رقم میخورد و از دست دادن این امکان اجتماعی حیات سیاسی آنها را با مخاطرهای جدی روبهرو خواهد ساخت».
جریان اصلاح طلب در انتخابات 1400 با شکست سنگینی روبرو شد. باخت 21 بر صفر در انتخابات شورای شهر ششم تهران و رای حدود دو میلیون و چهارصد هزار نفری در انتخابات ریاست جمهوری، بیش از پیش عیار ادعاهای فعالین اصلاح طلب درباره پایگاه اجتماعی این جریان سیاسی را آشکار کرد.
در همین رابطه، «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب - 30 خرداد - در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «(پس از براندازان) دومین و بزرگترین بازنده انتخابات 28خرداد اصلاحطلبان بودند. رهبری اصلاحات اگرچه با تأخیر، اما تمامقد به حمایت از آقای همتی برخاست. یکی پس از دیگری چهرههای اصلاحطلب از شخص آقای خاتمی گرفته تا جناب کروبی، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی تا چهرههای روشنفکری همچون دکتر عبدالکریم سروش و استاد مصطفی ملکیان مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به آقای همتی دعوت کردند».
زیباکلام در ادامه تصریح کرد:«اما هیچیک از آن حمایتها و دعوتها نتوانست یخی را آب کند. دوونیم میلیون رأی برای آقای همتی در حقیقت تیر خلاصی در شقیقه اصلاحطلبان بعد از 24 سال حیات سیاسیشان بود».
همچنین «محمدعلی وکیلی» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم - 5 تیر - در یادداشتی در روزنامه ابتکار نوشت:«ما اگر از پشت عزای جمهوریت بیرون بیاییم واقعیتهای زیادی منتظرند تا با ما حریف شوند. همه ظرفیت ما خرج همتی شد، سقف رای او مشخص شد. حتی دست به دامان تعصبات قومیتی به عریان ترین شکل برای همتی شدیم اما عیار اقبالمان عریان شد. دیدیم که چگونه تشت اقبالمان فرو افتاده است. ادباری که به لیست جمهور شد (با همه اعتباری که به پایش خرج شد)، نشان داد که ما صاحب مجلس عزای جمهوریت نیستیم! تعارف را کنار بگذاریم».
با اینکه خاتمی و بهزاد نبوی و تاجزاده و کروبی و حزب کارگزاران و روزنامه ها و سایت های اصلاح طلب همگی پشت همتی ایستادند و تبلیغات سنگینی را اجرا کردند، اما در نهایت نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان تنها حدود دو میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.
جریان اصلاح طلب در ایام انتخابات تلاش کرد تا با حمله به شورای نگهبان، بر نقاط ضعف اساسی خود سرپوش بگذارد.«کارنامه غیرقابل دفاع در 8 سال اخیر» و «فقدان برنامه کاربردی و راهبردی برای اداره کشور» و «عدم محبوبیت در میان اقشار مختلف مردم»، واقعیت هایی بود که اصلاح طلبان به طرق مختلف در پی انکار آن بودند.