مبتذل بازی سیاسی یک اصلاحطلب به اسم امام (ره) / 152 روز پس از نشست شورای همبستگی اپوزیسیون سرنوشت آنها چه شد؟
با فروکش کردن موج التهابآفرینی اپوزیسیون برخی از لیدرهای آشوب به فروش تیشرت، لیوان، چمدان و حتی عطر روی آوردهاند!
سرویس سیاست مشرق -در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
************
روزنامههای امروز سه شنبه 20 تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که ابطال حکم انتصاب معاون رئیسجمهور و حواشی آن، هدفگذاری اقتصادی در قاره آفریقا و بازار در انتظار تعیین تکلیف وضعیت واردات خودرو در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
جمعی از دانشجویان عراقی و متقاضیان تحصیل از کشور عراق در دانشگاه تهران با حضور حجتالاسلام سید حسین موسوی بخاتی، معاون تعلیم و تربیت بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی) با رئیس دانشگاه تهران، معاون بینالملل و جمعی از اساتید بسیجی دانشگاه تهران دیدار کردند، این نشست مورد توجه روزنامههای اصللحطلب و رسانههای ضد انقلاب قرار گرفته است. در این جلسه گسترش همکاریهای علمی و فرهنگی دو کشور و گسترش پذیرش دانشجو از کشور عراق با رعایت استانداردهای کیفی مورد تاکید قرار گرفت؛ همچنین تقاضای ادامه تحصیل برادران حشدالشعبی در دانشگاه تهران مطرح شد.
روزنامه هممیهن که برخی خبرنگاران آن به دلیل جاسوسی در زندان به سر میبرند در یادداشتی نوشته است:
دیماه 1401، رئیس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم از این واقعیت پرده برداشته بود که سازمان برنامه و بودجه معتقد است، در کنار هزینهکرد یکمیلیارد دلاری کشور برای دانشگاهها، آموزش عالی نیز باید یکمیلیارد دلار به اقتصاد آموزش عالی کشور اضافه کند و اینکار ازطریق جذب دانشجویان بینالملل امکانپذیر است. تردیدی نیست که اگر دانشگاه کارکردهای آموزشی، پژوهشی، فناورانه و کارآفرینانه خود را عملیاتی کند و به دانشگاهی جهانی، معتبر و صاحبنام بدل شود، دههابرابر این مبالغ نیز قابلحصول است. بخشی از موفقیت در چنین مسیری البته ازطریق جذب دانشجویان و اساتید زبده جهان میسر خواهد شد؛ راهی که دانشگاههای برتر دنیا نیز در مسیر آن حرکت میکنند و سالانه بسیاری از نخبگان ایرانی را جذب میکنند.
با این تفاسیر افق انتظارات ما مشخص میکند که چه باشیم؟ یکراه ایناست که چندان مته به خشخاش گذاشته نشود و وقت و انرژی اساتید مهمترین دانشگاه کشور را صرف ارتقای سطح دانش نیروهای نظامی حشدالشعبی کنیم؛ افرادی که بعید است از سوابق و دورنمای علمی درخوری بهرهمند باشند و در یک دهه اخیر فرصت و فراغتی نیز برای پرداختن به امور علمی نداشتند. البته در صورت چنین انتخابی، باید امیدوار و مصر بود که سخن رئیس دانشگاه تهران مبنی بر اینکه «هدف» دانشگاه از این «تعامل علمی»، «درآمدزایی» هم نیست، صرفاً تعارف باشد و بس!
دو رسانه سازمان سیا نیز خبر حضور دانشجویان عراقی در ایران را به شکلی خاص بازتاب دادند!
دلنگرانی خاص اصلاحطلبان و ضد انقلاب از تعاملات علمی میان ایران و عراق جای تامل دارد، البته حضور دانشجویان عراقی در ایران اتفاق جدیدی نبوده و در زمان شهید ابومهدی المهندس، 95 نفر از دانشجویان ما برای تحصیل در دانشگاههای ایران اعزام شدند، ایجاد پیوست رسانهای از این ماجرا زمانی اهمیت پیدا میکند که سفیر آمریکا در عراق ماه گذشته ارتباط میان تهران و بغداد در سطوح بالا را برای کاخ سفید خطرناک خواند!
پشت پرده تبادل زندانی میان ایران و آمریکا چیست؟
مشاور امنیت ملی کاخ سفید گفت که مذاکرات غیر مستقیم با ایران به منظور آزاد کردن شهروندان آمریکایی زندانی در ایران در جریان است. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید درگفتوگو با شبکه صدای آمریکا خاطر نشان کرد که دولت جوبایدن با هدف آزاد کردن آمریکاییهای بازداشتشده در ایران، با جمهوری اسلامی مذاکرات غیرمستقیم دارد.
البته موضع جمهوری اسلامی ایران نسبته به تبادل مجرمین آمریکایی روشن است، با این حال روزنامه آرمان امروز نوشته است:
با فرض اینکه تفاهم آمریکا و ایران برقرار شود و شاید حتی اگر اینگونه نباشد؛ تهران به طور فزایندهای خود را به عنوان یک قدرت هستهای عادی، امضاکننده معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، مانند ژاپن یا برزیل و مایل به همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در موضوع پادمان، اما نه بیشتر میبیند. آسودگی خاطر ایران بهعنوان یک کشور در آستانه تسلیحات هستهای با ایالات متحده یا شرکای منطقهای آن بهویژه اسرائیل و عربستان سعودی مشترک و همخوان نیست. پادشاهی به دنبال کسب حمایت بینالمللی از ایالات متحده و دیگران برای برنامه هستهای غیرنظامی خود است. به نظر می رسد موضع اخیر ایران نشان دهنده احساس این کشور از خود نه تنها به عنوان یک قدرت خاورمیانهای، بلکه به عنوان یک قدرت شرقی، یا آسیایی همتا با چین، هند و روسیه است.
روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان «توافق تا زندانی شماره چهار؟» مینویسد:
دولت بایدن هم در آستانه انتخابات با گرمترشدن تنور رقابتها قطعا به یک امتیاز و دستاورد برای پیروزی در انتخابات درونحزبی دموکراتها نیاز دارد که میتواند از دل مذاکرات غیرمستقیم با تهران، ذیل نقشآفرینی عمان برای آزادی زندانیان دوتابعیتی به دست آید. این کارشناس اعتقاد دارد با پررنگترشدن انتقادهای خانواده زندانیان دوتابعیتی ایرانی - آمریکایی علیه دولت بایدن قطعا رئیسجمهور ایالات متحده برای ترمیم وجهه و چهره خود به بازگشت این زندانیان دوتابعیتی نیاز دارد.
خط امامیها چقدر از خط امام (ره) فاصله دارند؟
رسول منتجبنیا، فعال سیاسی اصلاحطلب تلویحاً گفته که پس از رحلت امام خمینی (ره) مقبولیت و مشروعیت نظام دچار خدشه شده و تشییع امام را نشانه رأی اکثریت مردم به نظام تا آن زمان دانسته است و گفته است: «اگر نظرسنجی دقیق، نه نظرسازی داشته باشیم، میبینیم فضا به گونهای است که اکثریت مردم یا مخالف یا معترض یا بی تفاوت هستند».
روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود درباره اظهارات عضو سابق حزب اعتماد ملی نوشته است:
اگر طبق گفتههای خود منتجبنیا هم قرار باشد تحلیل کنیم، تشییع شهید قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 30 سال پس از رحلت امام خمینی هم یک نشانه است از آنکه مقبولیت و مشروعیت نظام خدشه برنداشته است. چه آنکه گرچه جایگاه بنیانگذار یک حکومت با جایگاه یک فرمانده نظامی همان حکومت قابل مقایسه نیست، اما در هر حال قاسم سلیمانی منصوب همان رهبری بود که به زعم منتجبنیا در دوران رهبری او، «رفتهرفته حمایت مردمی رنگ باخت». از سویی سردار سلیمانی مجری سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران بود و نمیشود مردمی مخالف و معترض و حتی بی تفاوت به یک حکومت باشند، اما یکی از اصلیترین چهرههای آن حکومت را به این شکل کم نظیر تکریم و حتی تقدیس کنند. اگر تشییع امام در خرداد 68 نشانه مقبولیت نظام بود - که بود - تشییع شاگرد صالح مکتب او، قاسم سلیمانی در دی 98 هم یقیناً نشانه مقبولیت نظام است.
جوان نوشته است:
تأکید منتجبنیا بر نظرسنجی دقیق هم یادآور همان دوران ریاست جمهوری رئیسجمهوری اصلاحطلبان یعنی حسن روحانی است که مدعی بود با نگاه کردن به چهره مردم میتواند نظرسنجی کند و حال آنها را متوجه شود!
براندازهای فصلی چه میکنند؟
بعد از آنکه ترکیب نامتجانسی از اپوزیسیون در دانشگاه جورج تاون گرد آمدند تا مجموعهای از عبارت وصلهپینهای را بهعنوان منشور همبستگی منتشر کنند بسیاری این اتحاد را مورد انتقاد قرار داده و آن را گسستنی توصیف میکردند. توصیفی که خیلی زود و به فاصله چند ماه به واقعیت پیوست. افرادی که برای نشان دادن همکاری کنار هم نشسته بودند به مرور نهتنها سالن نمایش همبستگی را ترک کردند بلکه تئاتر خود را به کف خیابان برده ضمن درگیری با یکدیگر صحنههای زنندهای از تعرض را نیز به نمایش گذاشتهاند. با فروکش کردن موج التهابآفرینی اپوزیسیون در وضعیتی مضحکی به سر میبرد.
روزنامه فرهیختگان در تشریح حال و روز یکی از لیدرهای شورش نوشته است:
اسماعیلیون بعد از خروج از منشور همبستگی به غیر از برگزاری چند تجمع و دعوا با سمپاتهای سایر چهرههای اپوزیسیون، ظهور و بروز دیگری نداشت تا اینکه انتشار تصاویری از تیشرت، لباس، لیوان و دیگر وسایلی که نشانههایی از تراژدی هواپیمای اوکراینی داشتند توسط اسماعیلیون به فروش گذاشته شده بود، حاشیههای زیادی به همراه آورد. عمده نقدهایی که بیشتر هم از جانب اپوزیسیون خارجنشین مطرح میشد این بود که اسماعیلیون در حال کاسبی از خون همسر و فرزندانش است. آرام شدن خیابانهای ایران بعد از پاییز سال گذشته و آشکار شدن این موضوع که وقایعی مثل براندازی یا انقلاب بیشتر شبیه به سرابی بودند که براندازهای خارجنشین آن را واقعی تصور میکردند، سبب شد این افراد به سمت کاسبی از طریق نمادهای انقلاب خودخواندهشان حرکت کنند. اقدامی که چون با ادعاهای آنها مبنیبر اینکه دلسوز مردم ایران هستند و برای آزادی مبارزه میکنند مغایرتی 360 درجهای دارد.