مشغلههای رئیس جمهور کجاست؟
مواضع رئیس جمهور در دو موضوع «بنزین» و «کرونا» که به مسائل اصلی تبدیل شدند، نشان دهنده نوعی «کم اطلاعی» یا حتی «بی اطلاعی» از وضعیت جاری کشور است.
به گزارش مشرق، نیمه دوم سال 98 برای روحانی و دولتش روزهای به یاد ماندنی خواهد بود، روزهایی که به اعتقاد اغلب سیاستورزان ایران از طلوع تا غروبش با انفعال و ضعف دستگاه اجرایی همراه بود و از بیبرنامگی و نبود سیاستی مدون در داخل دولت حکایت میکرد.
*س_بیشتر بخوانید:_س* *س_بازهم وعده پرزیدنت عملی نشد_س* *س_قطار وعدههای روحانی در گلستان به مقصد نرسید_س*این روزها مسائل ملی در کشور اتفاق افتاده است که پرداختن به نحوه برخورد رئیسجمهور، آن هم علیرغم انتظار حضور وی در خط مقدم رویارویی با آن مسائل که شیوع و در برگیری به وسعت کل کشور داشته است، خالی از لطف نیست. مواضع و رویکرد رئیسجمهور در مسائل اخیر نشان میدهد که حسن روحانی اشراف و آگاهی کافی و کاملی از تدابیر اعضای دولتش ندارد و بنا بر اعتقاد بسیاری از تحلیلگران رئیس جمهور نسبت به آینده تدابیر و تصمیمات دولت «کم اطلاع» یا حتی «بی اطلاع» است.
* کرونا
یکی از مصادیق این موضوع را میتوان در روزهای اخیر و در موضوع «کرونا» شاهد بود. در پی بحران شیوع بیماری کرونا ویروس در نقاط مختلف جهان، شیوع این ویروس در ایران رسما در تاریخ 30 بهمن 1398 تأیید شد. این در حالی است که هیئت وزیران در تاریخ 13 بهمن ماه به منظور مقابله و پیشگیری از ویروس کرونا مصوبهای داشت که تاکید میکرد «وزارت بهداشت آمادگی لازم و کامل در سطح ملی و استانها برای پیشگیری از انتقال ویروس کرونا و مقابله با آن را داشته باشد و همه دستگاهها مکلف به همکاری با این وزارتخانه هستند»، در این مصوبه همچنین تاکید شد: «وزیر کشور با هماهنگی وزارت بهداشت، دستورالعملهای لازم و اقدامات ضروری را به همه استانداران و فرمانداران به ویژه در استانهای مرزی ابلاغ کند».
اما در این میان، کیانوش جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت روز چهارشنبه (30 بهمن) از مشاهده یک بیمار کرونایی در شهر قم خبر داد و حمیدرضا قدیر، رئیس دانشگاه علوم پزشکی قم نیز عصر همان روز فوت 2 بیمار بر اثر کرونا در قم را تائید کرد.
پس از انتشار خبر شیوع گسترده کرونا در ایران، که هر روز با ارائه آماری از مبتلایان همراه بود، رئیسجمهور واکنش خاصی نداشت تا جایی که وقتی روز جمعه (2 اسفند) برای شرکت در انتخابات یازدهمین دوره مجلس به وزارت کشور رفت، باز هم هیچ واکنشی نسبت به اخبار کرونایی در کشور بروز نداد.
اولین سخنان رسمی حسن روحانی را باید یکشنبه (4 اسفند) در دیدار وزیر خارجه اتریش مشاهده کرد، آنجایی که با اشاره به بیماری کرونا گریزی به تحریمهای آمریکا زد و گفت: «تحریم آمریکا مانند ویروس کرونا است که ترس و وحشت آن بیشتر از واقعیت آن است».
تأخیر رئیس جمهور برای اقدام عملی
وی در همان تاریخ یعنی 4 اسفند ماه و پس از 5 روز از اعلام رسمی ورود این ویروس به کشور، در حکمی به سعید نمکی وزیر بهداشت دستور داد تا ستاد ملی مبارزه با کرونا را متشکل از وزرای کشور، راه و شهرسازی، آموزش و پرورش، علوم، میراث فرهنگی، ارشاد، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، دادستان کل کشور، رئیس سازمان برنامه و بودجه، رئیس صدا و سیما، رئیس سازمان حج و زیارت، سخنگوی دولت و فرمانده نیروی انتظامی، تشکیل دهد.
روحانی همچنین روز دوشنبه (5 اسفند) در تماس تلفنی با استانداران قم و گیلان، ضمن ابلاغ دستورات لازم برای تسریع در پیشبرد روند برنامههای ستاد ملی مبارزه با کرونا، ابراز امیدواری کرد که فرماندهی وزیر بهداشت، هرچه سریعتر این بیماری کنترل و ریشه کن شود.
ناهماهنگی یا بی اطلاعی؟!
آنچه در این رویداد همانند برخی رخدادهای سال 98، تعجب جامعه را از واکنشهای روحانی به همراه داشت، این بود که رئیسجمهور پس از حدود یک هفته و علیرغم اتخاد تصمیماتی در خصوص تعطیلی مدارس و مراکز دانشگاهی که موجب ترس و نگرانی در جامعه شده بود، در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا، گفت: «کار و فعالیت در کشور از روز شنبه باید روال عادی خود را داشته باشد و هراس افکنی و تلاش برای به تعطیلی کشاندن کشور، توطئه دشمنان است».
این بخش از سخنان رئیسجمهور در حالی مطرح شد که سه روز بعد (جمعه 9 اسفند) وزیر بهداشت گفتههای روحانی را نقض و اعلام کرد: «هفته سختی پیش رویمان قرار دارد و پیک اصلی بیماری کرونا در روزهای آینده است»
به عقیده بسیاری از ناظران سیاسی، اظهارات ضدو نقیض روحانی این شائبه را القا میکند که آیا رئیسجمهور با علم به شرایط موجود شنبه (10 اسفند) را عاری از نگرانی توصیف کرد یا اینکه این سخنان نشانه بیاطلاعی و عدم اشراف او نسبت به مسائل مهم کشور بود؟
* بنزین
مشابه این اتفاق را در مورد افزایش قیمت بنزین نیز شاهد بودیم. روحانی در روزهایی که مشغول انتقاد از دستگاه قضائی و تهدید مخالفانش به افشاگری، در سفرهای استانی به یزد و کرمان، بود زمزمههایی مبنی بر حذف یارانه سوخت و افزایش قیمت بنزین به گوش میرسید، گمانه زنیهایی که از سوی مسئولان دولت به خصوص مدیران وزارت نفت با شدت و قوت تکذیب میشد، اما این زمزمهها وقتی جدی شد که رئیسجمهور در جمع مردم رفسنجان از «اجرای طرح کمک ماهانه به 18 میلیون خانوار در ماه آینده» خبر داد، خبری که به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصادی جز با حذف یارانه سوخت، تأمین منابع نمیشد.
اما در این میان، با وجود تکذیبهای پی در پی مقامات دولتی مبنی بر افزایش قیمت و سهمیه بندی سوخت، بنزین ساعت 12 شب پنجشنبه (23 آبان) با دستور دولت گران شد، گرانی که شوک بزرگی را بر جامعه وارد کرد. اما آنچه پس از اجرای این طرح و بعد از اغتشاشات آبان بیش از گرانی بنزین جامعه را مبهوت کرد، سخنان روحانی در تاریخ 6 آذر ماه یعنی حدود دو هفته بعد و در جلسه شورای اداری آذربایجان شرقی بود که با خنده خطاب به مردم گفت: «من هم مثل شما روز جمعه متوجه شدم که بنزین گران شده است»!
رئیس دولت «تدبیر و امید» در مورد تدابیرش برای موضوع «بنزین» میگوید: به آنها [رحمانی فضلی و شورای امنیت کشور] گفتم که نحوه تبلیغات، برنامهریزی و اجرای آن را خودتان مدیریت کنید. با صدا و سیما هماهنگ باشید و هر زمانی را که مناسب دیدید آن را اجرا کنید و تأکید کردم که حتی زمان اجرای آن را به من هم نگویید و خود من هم همزمان با مردم متوجه اجرای این طرح شدم».
آنچه در آن روزها تعجب جامعه و ناظران سیاسی را به همراه داشت، سخنان متفاوت معاون سیاسی وزیر کشور در رد ادعای رئیسجمهور مبنی بر بیاطلاعی از زمان اجرای طرح بنزینی بود، جمال عرف معاون سیاسی وزیر کشور 9 آذرماه اعلام کرد: «روز سهشنبه (21 آبان ماه)، ساعت 10 صبح شورای امنیت کشور برگزار شد و در همان جلسه زمان سهمیهبندی مطرح شد. بعد از جلسه صورتجلسه آن در اختیار رئیس جمهور قرار گرفت»؛ البته بعد از ساعاتی این اظهارات معاون سیاسی وزیر کشور تکذیب شد!
قضاوت اینکه به چه دلیل رئیسجمهور به عنوان اولین شخص اجرایی کشور در جایی با صراحت مدعی میشود که از اجرای یک تصمیم با آن حجم از اهمیت بی اطلاع بوده است و در جایی دیگر، پیش بینی را مطرح میکند که پس از آن از سوی مسئول ذیربط نقض میشود؛ با مخاطب است موضوعی که نشان میدهد رئیس جمهور جزیرهای به نام «پاستور» ساختند.
منبع: مهر