یک‌شنبه 4 آذر 1403

پنجره فرصت جدید تهران؛ جنبش جنگ سرد غرب و پیامی برای واشنگتن

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
پنجره فرصت جدید تهران؛ جنبش جنگ سرد غرب و پیامی برای واشنگتن

اقتصادنیوز: ایران راه جدیدی برای به چالش کشیدن آمریکا از طریق جنبش متعلق به جنگ سرد پیدا می کند.

به گزارش اقتصادنیوز، تنها یک روز پس از تبدیل شدن به نهمین عضو بلوک امنیتی منطقه‌ای به رهبری چین و روسیه، ایران شروع به استفاده از یک پلت فرم چندجانبه گسترده‌تر برای تثبیت مجدد خود در صحنه جهانی علیه تلاش‌های آمریکا برای منزوی کردن جمهوری اسلامی کرد.

پس از پایان نشست وزیران کشورهای عضو جنبش 120 کشور غیرمتعهدها در آذربایجان در روز پنج‌شنبه، به نظر می‌رسد تهران آماده ادامه ابتکارات دیپلماتیک خود است.

جایی برای عرض اندام کشورهای جنوب

سعید عظیمی، روزنامه‌نگار سیاسی مقیم تهران به نیوزویک گفته: «ایران در دوره رئیسی در تلاش است تا به اتحادهای منطقه‌ای بپیوندد، زیرا معتقد است نظم جهانی جدیدی وجود دارد که چندقطبی بودن را جایگزین نظم تک‌قطبی آمریکایی مسلط پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی خواهد کرد».

در سال 1961 و در میانه جنگ سرد که در آن ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی برای نفوذ جهانی با هم رقابت می‌کردند، جنبش عدم تعهد به عنوان مجمعی برای کشورهایی که به دنبال ایجاد راه سوم بودند، ظهور کرد. این جنبش در طول دهه‌ها و با وقوع انقلاب در ایران مورد توجه قرار گرفت، با این حال، با پایان جنگ سرد این جنبش تلاش کرد که وزن ژئوپلیتیک خود را حفظ کند. امروزه جنبش عدم تعهد یکی از چندین مکان است که در آن کشورهای جنوب جهانی، از جمله ایران، به دنبال تثبیت حضور بین المللی خود هستند.

شرکت حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در آخرین رویداد جنبش عدم تعهد، بلافاصله پس از رسمی شدن عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای - گروهی متشکل از چین، هند، پاکستان، روسیه و کشورهای آسیای میانه‌ای قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان - و در بحبوحه درخواست تهران برای پیوستن به پیمان بریکس - یک ائتلاف اقتصادی متشکل از چین، روسیه، هند و آفریقای جنوبی - صورت می‌گیرد.

سیگنالی برای داخل و خارج

عظیمی معتقد است که رئیسی از طریق این تحرکات به دنبال ارسال پیام به غرب و مردم خود، آن هم در زمانی است که جمهوری اسلامی با تهدیدات خارجی و داخلی دست و پنجه نرم می‌کند.

به گفته عظیمی، عضویت در سازمان همکاری شانگهای و بریکس پیامی سیاسی از سوی ایران به آمریکا و اتحادیه اروپا خواهد بود مبنی بر این‌که این کشور می‌تواند بدون برجام از انزوا خارج شود - توافقی که به دلیل از سرگیری تحریم‌های ایالات متحده و تشدید غنی‌سازی اورانیوم ایران پس از خروج واشنگتن از توافق در سال 2018، تا حد زیادی از بین رفته است. وی افزود: «حضور ایران در جنبش عدم تعهد بخشی از این قدرت‌نمایی و همچنین یک نمایش برای افرادی است که از افزایش سرسام آور نرخ تورم خشمگین هستند».

پرچم‌داران «خود مختاری استراتژیک» در امور جهانی

تهران در این تلاش تنها نیست. تعدادی از شرکای آمریکا مانند هند - که در حال حاضر رئیس دوره‌ای سازمان همکاری شانگهای و گروه 20- است و عربستان سعودی - که در ماه مارس با میانجی‌گری چین - روابط خود را با ایران از سر گرفته و در خواست عضویت در سازمان همکاری شانگهای و بریکس را ارائه کرده - بر تعهد خود به «خود مختاری استراتژیک» در امور جهانی تاکید کردند.

در حالی که عظیمی خاطرنشان کرد که «خودمختاری استراتژیک انتخابی است که بسیاری انجام داده‌اند»، استدلال می‌کند که «ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی هنوز معتبر هستند» و «شما نه نمی‌توانید نفوذ ناتو در صحنه جهانی را انکار کنید» و نه» پویایی جهان در معرض چند قطبی‌شدن را، همانطور که در جنگ روسیه و اوکراین مشهود است».

پیامی برای واشنگتن و مدیریت معادله قدرت در حال تغییر را در جهان چندقطبی

به این ترتیب، او تاکید کرد که آخرین اجلاس سران جنبش عدم تعهد «پیامی برای ایالات متحده ارسال می‌کند مبنی بر این‌که جنبش عدم تعهد هنوز هم به ریشه‌های خود متعهد است» که ریشه در کنفرانس باندونگ در اندونزی در سال 1955 داشته و حول محور «اعلامیه ارتقای صلح و همکاری جهانی» قرار دارد.

به عقیده محمد بدرالعلم، تحلیل‌گر امور استراتژیک و سیاست خارجی مستقر در دهلی نو، برای کشورهایی مانند هند و عربستان‌سعودی - از بنیانگذاران جنبش عدم تعهد - «خود مختاری استراتژیک» رویه جدیدی است که دو جنبه دارد: اولاً، «مدیریت مؤثر سرمایه‌داری رقابتی با آرمان‌های طبقه متوسط در حال ظهور و در حال رشد» و ثانیاً «تنوع و قرار دادن تخم مرغ‌ها در چندین سبد و در عین حال دست نخورده نگه‌داشتن منافع ملی اصلی - از جمله شرکای استراتژیک». او به نیوزویک گفت: «این رویکرد دوگانه برای این کشورها مناسب است تا معادله قدرت در حال تغییر را در جهان چندقطبی مدیریت کنند «.

پنجره فرصت‌ها و بازی دراز مدت ایران

به گفته بدرالعلم، ایران با بهره‌گیری از پنجره فرصت‌هایی که از طریق پیوستن به نهادهای چندجانبه مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس فراهم می‌شود، بازی طولانی‌مدتی برای قرار گرفتن در یک مزیت استراتژیک را انجام می‌دهد. به این ترتیب، او می‌گوید: «منافع حاصله می‌تواند در هر دو شکل محسوس و نامشهود ایران را به عنوان یک نقطه اتکای قدرت در خاورمیانه و اوراسیا مبدل کند».

این چشم‌انداز برای ایران که مدت‌هاست به دنبال ایجاد توازن بین شرق و غرب بوده، چیز جدیدی نیست و این کشور در غیاب روابط تجاری با غرب به دلیل تحریم‌های ایالات متحده، به دنبال تقویت روابط با چین و روسیه بوده است. همان‌طور که عباس اصلانی، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه مستقر در تهران، خاطرنشان می‌کند، «سیاست همسایگی» رئیسی تلاشی هماهنگ برای تعامل نه تنها با عربستان سعودی، بلکه مصر، ترکیه و سایرین ایجاد کرده است. اصلانی به نیوزویک گفت: «در دوره اخیر تهران تعاملات دوجانبه متعددی را در اولویت قرار داده که می‌تواند با مشارکت در سازوکارهای منطقه‌ای یا سیاسی تسهیل شود».

او استدلال می‌کند که این استراتژی، همراه با خستگی غرب در مورد باز شدن جبهه‌های جدید در خاورمیانه، به تهران اجازه داده تا بر تلاش‌هایش برای محدود کردن واشنگتن در منطقه مانور دهد. به گفته اصلانی: «شرایط کنونی بین‌المللی نیز به ایران این امکان را می‌دهد که گزینه‌های بیشتری نسبت به سیاست‌های تحمیلی غرب داشته باشد. با بحران‌هایی مانند جنگ اوکراین، هرگونه درگیری و بحران جدید در منطقه‌ای دیگر آخرین چیزی است که غرب می‌خواهد». او افزود: «بی‌ثباتی ساختارهای سیاسی و اقتصادی با محوریت ایالات متحده، متحدان آمریکا را به سمت ساختارها و سازمان‌های جدید یا فعال شدن نهادهای مستقل موجود جذب کرده است. این امر فرصت‌هایی را برای تعامل و همکاری سیاسی و اقتصادی بیشتر برای بازیگرانی مانند ایران ایجاد می‌کند».

اصلانی با اشاره به تشدید تعاملات ایران با سازمان همکاری شانگهای، بریکس و جنبش عدم تعهد گفت: «تهران استفاده از ظرفیت سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را یکی از زمینه‌های مهم در پیشبرد سیاست خارجی خود می‌داند».

تردید در توانایی تشکیل یک بلوک ژئوپلیتیکی جمعی

در حالی که توانایی‌های سازمان همکاری شانگهای و بریکس برای تشکیل یک بلوک ژئوپلیتیکی جمعی - به ویژه با توجه به حضور اعضایی با دشمنی‌های سابقه‌دار - با شک و تردیدهای بین المللی مواجه است، تردیدهای بیشتری در مورد ظرفیت جنبش عدم تعهد برای عمل به عنوان یک جبهه متحد مطرح شده است - - بالاخص به دلیل اعضای گسترده این سازمان، که تقریباً همه کشورهای آفریقا، بیشتر آسیا و بخش بزرگی از آمریکای لاتین را در بر می‌گیرد.

نیکن سوپرابا، دستیار مدیر مرکز همکاری‌های فنی جنوب - جنوب مستقر در جاکارتا، اظهار داشت: «ما شک و تردید پیرامون ارتباط جنبش عدم تعهد در دوران پس از جنگ سرد، با نگرانی در مورد از دست دادن هدف و چالش‌های نهادینه‌سازی آن را تصدیق می‌کنیم». او گفت که اساساً جنبش عدم تعهد «با هدف متحد کردن کشورهای در حال توسعه، به ویژه کشورهایی که برای استقلال و خوداتکایی تلاش می کنند» است و «هدف اصلی آن ارائه فرصت‌های برابر و نقش برابر در امور بین المللی است».

تنها موفقیت سیاست خارجی

نشست اخیر جنبش عدم تعهد در باکو، در شرایطی برگزار شد که روابط بین همسایگان آذربایجان و ایران از جمله در ماه‌های اخیر دچار تنش‌های شدید شده است، اما دیدار امیرعبداللهیان با علی‌اف یکی از چندین تعاملی بود که در راستای کاهش تنش در حاشیه اجلاس سران جنبش عدم تعهد انجام شد.

تنها چند هفته پس از دیدار با شاهزاده فیصل بن فرحان آل سعود، در اجلاس وزیران بریکس در آفریقای جنوبی، دیپلمات ارشد ایران، در بحبوحه اختلافات بر سر یک میدان گازی دریایی مورد مناقشه که سال‌ها به تنش دامن زده، روز چهارشنبه با شیخ سالم الصباح، وزیر امور خارجه کویت دیدار و گفت‌وگو کرد.

نادر ایتیم، خبرنگار مستقر در دبی و متخصص در سیاست انرژی خاورمیانه در آرگوس مدیا، به شدت لفاظی‌های کویت و عربستان سعودی در قبال ایران را برجسته کرد به عقیده او: «این مسئله نشان می دهد که حتی در این زمینه‌ها، همکاری می‌تواند مشکل باشد». اما در حالی که او نسبت به هرگونه سرمایه‌گذاری قابل توجه اعراب در ایران تا زمانی که تحریم‌های ایالات متحده پابرجاست، بدبین بود، استدلال کرد مشارکت مشترک در مجامع مانند جنبش عدم تعهد «تنها زمانی کمک خواهد کرد که به تقویت همکاری بین ایران و همسایگان عرب حاشیه خلیج فارس بپردازیم».

ایتیم به نیوزویک گفت: «بهبود روابط با همسایگان عرب از روز اول اولویت دولت کنونی ایران بوده، و این توضیح می‌دهد که چرا این کشور در تعاملات خود در 18 تا 24 ماه گذشته تلاش زیادی کرده است. این تنش زدایی در واقع تنها موفقیت سیاست خارجی است که می تواند به آن اشاره کند.» او استدلال کرد که هسته اصلی این موفقیت یک جستجوی مشترک برای امنیت، به ویژه برای عربستان سعودی و امارات متحده عربی بود.

در زمانی که درگیری‌ها و ناآرامی‌ها همچنان گریبانگیر لیبی، عراق، سوریه، سودان، یمن و سایر بخش‌های خاورمیانه و پیرامون آن بود و تنش‌ها بین ایران و ایالات متحده در خلیج فارس دوباره ظاهر شده است، ایتیم استدلال کرد که کشورها یک علاقه متقابل به کنار گذاشتن دشمنی ها برای حرکت به سمت یک محیط امنیتی قوی تر دارند. او گفت:» یک منطقه امن‌تر به نفع کل منطقه خواهد بود - این پیام اصلی در 18 ماه گذشته بوده است. بنابراین حتی اگر آنها همچنان در مورد موضوعات دیگر در تضاد باقی بمانند، علاقه آشکاری در میان این کشورها وجود دارد که آن نقاط مناقشه را، حداقل در حال حاضر، برای پیشبرد سایرین کنار بگذارند».

همچنین بخوانید