چهار نیاز برای حفظ نخبگان و اندیشمندان علمی ایرانی / گفتگوی تسنیم با محمدجواد لاریجانی
محمد جواد لاریجانی درباره چرایی خروج برخی نخبگان از کشور، ضمن تاکید بر ضرورت مراودات علمی دانشمندان ایرانی با دانشمندان دنیا، درباره چگونگی حفظ این اندیشمندان راههایی را پیشنهاد میدهد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم: چندی پیش فیلم بخش اول گفتگوی تسنیم با آقای محمدجواد لاریجانی رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی و همچنین دیپلمات سابق کشورمان درباره موضوع مذاکرات هستهای منتشر شد. آقای لاریجانی در این گفتگو تاکید کرده بود که چرا مذاکرات و مذاکرهکنندگان در دولت آقای رئیسی با دولت آقای روحانی تفاوت میکنند و چرا آنچه در دولت فعلی در جریان است معقولتر و متناسبتر با منافع ملی است.
این فیلم را میتوانید اینجا ببینید:
اما در بخش دیگری از همین گفتگو با آقای لاریجانی به واسطه سوابق و همچنین سمت فعلی او در پژوهشگاه دانشهای بنیادی راجع به موضوع تحولات منطقهای و همچنین بیانات رهبر معظم انقلاب درباره خروج نخبگان از کشور صحبت کردهایم. آنچه در ادامه میآید مشروح بخش دوم و پایانی این گفتگوست:
تسنیم: درباره مسائل منطقهای، اتفاقات مهمی طی ماههای گذشته رخ داده است. برای مثال ما مسئله افغانستان را داریم که آمریکا عملا از آنجا فرار کرد منتهی گروه طالبان با همان ویژگیهایی که از آن میشناسیم سرکار آمدند.
موضوع ارمنستان، آذربایجان و نفوذ صهونیستها در آنجا را داریم و همچنین تلاشی که آذربایجان، صهیونیستها و ترکیه برای تغییر در مرزها انجام میدهند تا به قولی دایره را برای ایران در شمال غرب تنگ کنند و امکانات اقتصادی را از ما بگیرند. و یا حوادث و رویدادهای عراق و یمن.
میخواهم بدانم تحلیل شما از روند تحولات در افغانستان، ترکیه و آذربایجان و ارمنستان چیست؟ اگر بخواهید یک تصویر کلی از تحولات منطقه ارائه کنید الان سویه تهدید برای ایرانبیشتر است یا سویه فرصت؟
لاریجانی: تهدیدها کاملا مشهود است منتهی جالب است که فرصتها هم بسیار زیاد است؛ این با سیاست تاکید منطقهای آقای رئیسی هماهنگ شده و بسیار سیاست درستی هم است. یعنی سرمایهگذاری روی فرصتها و مقابله جدی با تهدیدها.
آمریکاییها وقتی از افغانستان رفتند، از آنجا که معدن فساد هستند، یک استخوان لای زخم هم گذاشتند. جامعه افغانستان یک جامعه زخم خورده و ویران است و 2 تحلیل اینجا وجود دارد؛ برخی میگویند داعش مهمترین تهدید برای منطقه است. اما تهدید بزرگتر این است که طالبان برای ادامه حیات خودش به آمریکا برگردد. تمام مسئولین عالی رتبه آنها از زندانها درآمدند و دورههای منظمی در قطر دیدند و یک ورژن و چهره جدید از خود ترسیم کردند و به عقیده من بزرگترین خطری که افغانستان را تهدید میکند نبود نیروی انسانی، عدم توانمندی اداره کشور و تفکرات آسیب پذیر به علت نفوذ جریانات تکفیری رقیق شده است. اگر اینها به دامن آمریکا بروند، تهدید اصلی خواهد بود و البته در این بازگشت به دامن آمریکا، بیشترین امتیازات را برای داعش و فعالیتهای ضدامنیتی این گروه از لحاظ مالی، سلاح و... تمهید خواهند کرد. افغانستان اکنون در آستانه قحطی است که مسئله بسیار جدی محسوب میشود. حال در این شرایط سیاست ایران چه باید باشد؟
من از افراد جناح اصلاح طلب که قبلا خیلی داعیه هماهنگی با دنیا را داشتتند و حالا میگفتند باید با آنها (طالبان) بجنگیم، تعجب کردم. آنها تحولات افغانستان را نفهمیدند و مشخص شد تصور درستی از شرایط ندارند.
به نظر من سیاست ما باید در دو مسیر طراحی و پیگیری شود. اول، احترام به مردم افغانستان است. طالبان افغانستان را گرفت اما مقاومت مردمی چندانی در مقابلش دیده نمیشود پس به نحوی مردمش با این چارچوب کنار آمدند. مگر ما باید برای آنها حکومت تعیین کنیم؟
البته نباید آنجا زمینه ای پیش بیاید که اقوام مختلف در فشار قرار بگیرند و پاکسازی قومی شود و کشتار شیعیان نباید ادامه پیدا کند.
دوم، باید به تدریج به افغانستانیها بگوییم که میتوانند روی پای خودشان بایستند و راه چاره این نیست که دوباره به سمت کسی که این بلاها را سرشان آورد بروند و این احتیاج به کمک دارد و نقش کشورهای دیگر هم باید در این مسیر باشد. امکاناتی که قبلا به مردم افغانستان دادند چه شد؟ به قصرهای مجللی در اروپا و امریکا برای رهبرانشان تبدیل شد؛ پس این روش نتیجه نمیدهد.
افغانستان کشور فقیری نیست، اما الان بالفعل فقیر است. ما باید به توسعه افغانستان ورود کنیم و راهها و امنیت مرزهایمان را تضمین کنیم و به سرکوب داعش کمک کنیم. ایران قهرمان سرکوب داعش است و هیچ کشوری به اندازه ما در این زمینه توفیقات ندارد به همین خاطر ما خیلی میتوانیم به آنها کمک کنیم. البته رگههایی از داعش هنوز وجود دارد که خطر بسیار بزرگی است. ما از لحاظ اطلاعاتی باید به دولت طالبان {برای مبارزه با داعش} کمک کنیم.
فرصتها اینهاست، ما نباید در تهران بنشینیم و بگوییم پسر احمد شاه مسعود را دوست داریم پس کمک کنیم تا سر حکومت بیاید. دوست داشتن یا نداشتن ما ربطی به ملت افغانستان ندارد این یعنی فرصتها را بسوزانیم.
تسنیم: یعنی معتقدید اگر ما به اشتباه و احساسی عمل کنیم به نوعی این خطر را دارد که طالبان را به دامن آمریکا بفرستیم.
لاریجانی: کاملا. حضور ما در کنار افعانستان یک حضور قوی است. یعنی ما با هشتصد کیلومتر مرز، سیطره عظیمی در اتصالات داریم؛ از سوخت و خوراک بگیر تا چیزهای دیگر که از مسیر ایران میگذرد. اینها فرصت است. ما باید این فرصتها را گسترش دهیم و در مورد حق آبه نیز با آنها صحبت کنیم اینجا جای بالا بردن تنش نیست. نگاه من به افغانستان این است.
حال اینکه طالبان بد است یا خوب است، بله در عقایدشان چیزهای بد زیاد وجود دارد؛ اما در ورژن جدید طالبان که مدرن مالی شده به نظر میآید بعضی عقایدشان را لااقل موقت کنار گذاشتند. به همین خاطر من معتقدم ما میتوانیم به آنها کمک کنیم که این حالت موقت دائمی تر شود. همچنین به واسطه وجود اسلام معقول عملی، علمای ما با علمای افغانستان میتوانند صحبت کنند.
ما میتوانیم تاثیر عمیقی در پیشبرد تفکر درست اسلامی در آنها داشته باشیم. من دنبال فرصتها هستم از مدارس و دانشگاههایشان گرفته تا توسعه روابط، مسائل اقتصادی و مبارزه با داعش که همگی حوزههای بسیار مهمی برای همکاری هستند. اما ما هم باید هشیار باشیم. طبیعی است که نیروهای امنیتی و انسانی ما هم پای کار هستند و نگرانی وجود ندارد.
درخصوص موضوع آذربایجان، عجالتا نظرم همین است که آذربایجان در مسیر بسیار خطرناکی افتاده و در دل صهیونیستها غلتیده است. تفکرات نادرست ترکیهایها، آینده خوبی حتی برای خود ترکیه هم ندارد و مردم ترکیه این افکار را نمیخواهند. آذربایجان یک ترس دیگر هم دارد و آن حضور فرهنگی ماست؛ چرا که مردمشان عمدتا شیعیان علاقهمند به اهل بیت (ع) هستند و این خیلی برایشان نگران کننده است. این پایه را ترکیه هیچگاه در آذربایجان ندارد به همین خاطر به دنبال معادله سازی هستند.
مسیر آذربایجان مسیر خطرناکی است و بر علیه ما سوءاستفاده میشود؛ اما خب پاسخ و عزم ایران هم نشان داده که خیلی جدی است. مرز ما با اروپا از این طرف بسته نخواهد شد و من فکر میکنم روش دولت، روش خوبی است.
آقای امیرعبداللهیان در حال مذاکره است تا به آنها بفهماند مسیر درست و منافع دراز مدت هردو کشور در کجاست. ما نشان دادیم که در پاسداری از منافعمان تردید نداریم و اگر بخواهند مرز را با زور عوض کنند، حتما ما مقابله خواهیم کرد.
اگر بنا باشد هرکه زور دارد نقشه مرزها و منطقه را عوض کند خب ایران هم میتواند این کار را بکند. در این صورت بلبشوی عظیمی در منطقه رخ میدهد و این منطق ما نیست.
تسنیم: شما الان رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی هستید که یکی از مراکز مهم تولید علم در کشور محسوب میشود. رهبر معظم انقلاب چندی پیش موضوعی را در خصوص خروج نخبگان از کشور مطرح کردند که راجع به آن تحلیلهای مختلفی صورت گرفت. به عقیده شما دلیل خروج نخبگان از کشور چیست؟ و وضعیتمان در این خصوص چگونه است؟ آیا ما با بحران خیلی بزرگی روبه رو هستیم یا این یک پدیده ایست که در دنیا هم وجود دارد؟ چرا ما نمیتوانیم بسیاری از نخبگان خود را به داخل کشور برگردانیم؟ شماکه با نخبگان بسیاری در پژوهشگاه در ارتباط هستید علت این مسئله را چه میدانید؟
لاریجانی: اول باید تاکید کنم که آرشیتکت پیشرفت علمی ایران مقام معظم رهبری هستند و ایشان در تمام طول مسئولیت رهبری خود در این امر مصر و البته موفق بودند. اولا ایشان خیلی منظم و پیگیر و دارای تصور درست از توصیههای علمی هستند. من برایتان حادثه عبرت انگیزی در دنیا را مثال می زنم. انقلاب بلشویکی که پیروز شد اینها در شوروری سابق سرکار آمدند و گفتند تمام علوم، بورژوازی هست و همه چیز باید بر اساس تفکرات سوسیالیستی و دیالکتیکی نوشته شود؛ مدت زیادی علم در شوروری عقب افتاد تا قیامی شد و همه آنها بیرون ریخته شدند و درهای علم باز شد. در کشور ما نیز این خطر وجود دارد.
عدهای آمدند گفتند همه علوم را کنار بگذاریم و فیزیک و شیمی و ریاضی را اسلامی کنیم. اینها تفکر علمجویی اسلامی را نفهمیده بودند. به همین خاطر میگویم تفکرات درست رهبری موفق بوده است. ایشان همیشه در خصوص جایگاه علوم پایه گفتهاند که مثل حساب پسانداز میماند. میدان رقابت جهانی باید باشد یعنی شما باید با دنیا رقابت کنید و مرزهای دانشی که دیگران به دست آوردند را طی کنید، این سنت علمی ایران هم بوده است. مثلا ابن سینا که فردی نابغه به شمار میرفت آنچه از یونان رسیده بود را کسب کرده و در کتاب شفای خود آورده بود و البته مسائل جالبی را هم افزود که آن را میبینید. یا مثلا ملاصدرا که این همه نوآوری در فلسفه دارد، یکی از بهترین کتابهایش شرح الهیات شفاست، با اینکه مشربشان مختلف بود.
ما باید علوم بشری را یاد بگیریم و تا مرزهایش برویم و توقف نکنیم. صحبتهای اخیر رهبری دو سه نکته در این زمینه داشت که برای دانش پژوهان ما خیلی مهم است.
اولین کار این است که باید نوآوری و زایش داشته باشیم و بتوانیم پارادایمهای علمی را جا به جا کنیم. یکی از لوازم این کار مانوس بودن دانشمندان ما با عالم واقع است. اگر مدام سرشان در کتاب باشد و مقالات دیگران را بخوانند درجهای از نوآوری را به دست میآوریم، اما همیشه محدود خواهد بود. این عالم واقع است که مخزن اسرار است پس لازمه آن تمهید میدانهایی است که دانشمندانمان با عالم واقع ارتباط داشته باشند مثل آزمایشگاههای بزرگ، رصدخانه و...
اینها ضروریات خیزشی است که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره کردند. این یک بعد از فرمایش ایشان است. بعد دیگر چرخهای است که در گذشته تعریف کردند که شامل دانش، تکنولوژی، صنعت و سرمایه میشود.
دانشمندان ما ضمن اینکه خود علم را پیش میبرند باید روحیه حل مسئله را هم داشته باشند. البته در فرهنگ ما سابقه دارد که کسی مثل خواجه نصیر طوسی که مسائل ریاضی را حل و فصل کرده و رصد خانه ساخته بود، برای چالههای بزرگی که در آن زمان وجود داشت و میخواستند عمق آن را محاسبه کنند یک رساله نوشت که بدون نیاز به رفتن داخل چاله با اندازه گیری زاویههایی که وجود دارد بتوان عمق چاله را محاسبه کرد. خواجه نصیر فیلسوف، فقیه، منجم و ریاضیدان کمک میکند تا عمق چالهها را هم بدست بیاورند؛ این دون شان نیست بلکه یک روحیه عالی است.
چرخهای که رهبر گرامی فرمودند یعنی دانشی که در مرز باشد و به تکنولوژی سرریز کند و بعد به صنعت تبدیل شود، یک تصویر کاملا مدرن است. علاوه بر این ایشان به نکات کلیدی دیگری نیز اشاره کردند مثل مسئله هوش مصنوعی.
من احساس غرور میکنم که رهبر یک کشور دقیقا میداند تصویر درست علمی چیست. هوش مصنوعی یکی از چشمههای با برکت در علوم است. پژوهشکده علوم شناختی ما نیز که حدود 20 سال پیش تاسیس شد، اسمش موسسه سیستمهای هوشمند بود. هوش مصنوعی در واقع یک جنبه پایهای دارد که مدلینگ محاسباتی هوش و عقل عرفی انسان است. به علت امکانات محاسباتی وسیع و دیتا ماینینگهای بسیار عظیم سبب شد که هوش مصنوعی کاربردهای بسیاری در صنعت و امور زیستی و حتی کشف سایر علوم پیدا کند.
ما باید هم در مبانی هوش مصنوعی سرمایه گذاری کنیم هم در کاربرد آن.
علوم پایه پدیدههای اساسی مثل حرکت، انرژی و ماده را بررسی میکند و در سایر علوم و مسائل هم کاربرد دارد. در هوش مصنوعی نیز همینطور است. من فکر می کنم اشاره رهبری به این موضوع نیز نیازمند سرمایه گذاری است، اما به دور از تبلیغات و شلوغ بازی. سرمایه گذاری باید روی پایه درست باشد؛ کاربرد خودش مشتری دارد.
نیاز خیلی مهم امروز این است که ما استراتژی پیشرفتمان را بر اساس تفکر مقام رهبری شکل دهیم و اینطور نباشد که فقط حلوا حلوا کنیم. ما در یک شرایط نسبتا سخت اقتصادی هستیم؛ اما خوشبختانه کسانی در دولت فعلی حضور دارند که نیروهای باهوشی هستند و تجربیات خوبی دارند و این امیدواری برای ملت ایجاد میکند.
یک نکته هم در مورد بودجه نویسی بگویم که تاثیر در پشتیبانی ما از پیشرفت علمی دارد:
مسئله کسری بودجه همیشه بد نیست، یعنی ما باید انقباض را تا یک حدی پیش ببریم. کسری بودجه موقعی بد است که آن را داشته باشی و بخواهی حقوق بدهی؛ اما اگر کسری بودجه بابت سرمایهگذاری در تولید بخصوص در واحدهای متوسط و کوچک باشد، 4 سال بعد نتیجه میدهد. یعنی کسری پول را جبران میکند؛ در این صورت سرمایه گذاری بلند مدت ما آسیب نمیبیند.
میخواهم خلاصه بگویم: اگر سیاست انقباضی بودجه را بدون توجه به تحرک فعالیتهای کشور پیش ببریم به مسئله پیشرفت کشور آسیب میرساند و یکی از آن زمینهها میدان توسعه علمی است. برای اینکه موضوع روشنتر شود توضیح میدهم: یک محقق و دانشمند علاقهمند و پرتلاش را در نظر بگیرید چه آنکه ساکن ایران است و چه آنکه تازه آمده و یا میخواهد بیاید؛ میپرسیم نیازهای عمده و انتظارات وی چه چیزهایی است؟ اولا باید یک پایگاه استخدامی با صبغه علمی و پژوهشی در یکی از مراکز علمی کشور داشته باشد که زندگی خود و خانوادهاش را در پناه امکانات آن استخدام تامین کند.
در اینجا چند شکل وجود دارد، یکی پروسه استخدام، طولانی همراه با بیاعتنایی و متاسفانه در موارد قابل ملاحظهای غیرحرفهای است! این دلسردی اول است. بعد حقوق و مزایا و مسئله سقف حقوقها مشکل آفرین است. البته برای تازهکارها چندان مطرح نیست لیکن اساتید با سابقه همه مشمول این تعدیل شدهاند و از حقوق آنها مقادیر قابل ملاحظهای کسر شده است. بنظر من حقوق دانشمندان و قضات نباید کاهش پیدا کند و این یک پرستیژ تشویق کننده برای جوانان است که به این حوزهها روی بیاورند. اکنون اساتید علمی ما یا باید بروند یک شرکت خصوصی بزنند و مشغول کسب شوند و یا دوسال مرخصی بدون حقوق بگیرند و به یکی از کشورهای اطراف و یا دورتر بروند و مقداری درآمد ذخیره کنند و برگردند! در هر دو صورت آسیب است.
دومین نیاز، امکانات دسترسی به شبکههای علمی و منابع علمی است. در همین راستا امکان دسترسی به مراکز محاسباتی با سرعت بالا میباشد.
سومین نیاز، وجود پروژههای کوچک و بزرگ تحقیقاتی که حول آنها افراد همفکر گردهم جمع شوند زیرا علم مدرن علم در انزوا نیست بلکه دسته جمعی و مشارکتی است.
و بالاخره وجود آزمایشگاهها و مراکز بزرگ تحقیقاتی مانند رصدخانه ملی، شتابگر ملی، آزمایشگاههای سلولهای بنیادی و سایر آزمایشگاههای اصطلاحا "تر" Wet - در حوزه بیولوژی و ماده چگال و مطالعات شناختی روی مغز و... است.
بودجهریزی کشور، ضمن اینکه باید به اندازه باشد و انقباض داشته باشد، نباید این انقباض در حد انهدام توانمندیهای اساسی از جمله در حوزه علم بشود. لذا در نظر گرفتن روشن و شفاف مقداری کسری بودجه جهت مصرف در حوزههای حیاتی و بخصوص دراز مدتتر و همچنین رونق کسب و کارهای متوسط و کوچک (SME) سیاست درستی میباشد.
تسنیم: بخشی از این مشکل مربوط به مسائل مالی می شود اما احتمالا بخشهای غیرمالی و مسائل غیرمالی جدی هم وجود دارد. میخواهم عرض کنم که تقلیل همه مشکلات به موضوعات مالی صحیح نیست. آن مسائل غیرمالی از نظر شما کدام است؟
لاریجانی: یک ضلع سیاستهای آکادمیک است که جناب آقای زلفی گل روی این مسئله حساس است و می خواهد آن را سروسامان دهد و بخش دیگر پروژهها و زمینههایی است که دانشمندان بتوانند در آن کار کنند.
دانش امروز مثل گذشته نیست که در خانه بتوان آن را کشف و حل و فصل کرد، بلکه نیازمند پروژههای تعریف شده و تجهیزات و امکانات و آزمایشگاههای مجهز است. امروز دانشمندان به محض اینکه به چیزی دست پیدا میکنند با یکدیگر درمیان میگذارند و این بهترین استفاده از اینترنت میتواند باشد. عدهای فکر میکنند اینترنت فقط مخصوص استفاده از شبکههای اجتماعی مثل واتس آپ و... است در حالیکه یک مدیوم است که میتوان از آن برای چنین کارهایی که بسیار با ارزش است، استفاده کرد.
مهاجرت علمی در همه جای دنیا وجود دارد. نکتهای که وجود دارد این است که ما باید رفتن عاقلانه نیروهایمان را تابو نکنیم. همانطور که رهبری به آن تاکید داشتند. آن چیزی که رهبری فرمودند خیانت است این است که به نیروهای متخصصمان بگوییم بی خود وقتت را اینجا هدر نده و از کشور برو.
مواردی در گذشته وجود داشت که با سرمایهگذاری و دادن پول، آمریکاییها برای شکار افراد متخصص ما هزینه کرده بودند که این خیانت کامل است.
در بودجه امسال بخشی که مربوط به بودجه علوم و تحقیقات میشود باید عملکردی شود. دولت در مورد بودجه تحقیقات و علم باید سخاوتمندانه رفتار کند چرا که این مسئله در واقع کمک به حل مشکلات آیندهاش است. همه جای دنیا به همین صورت است چرا که اگر این ریشه بخشکد خیلی چیزها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
توصیه من برای اجرایی کردن نظرات مقام معظم رهبری در خصوص پیشرفت ایران این است که ما نباید بگذاریم حرکت شتابان علمیمان گم شود. مسئله هوش مصنوعی نیز نباید تبدیل به یک دکان شود. ما نباید رفتن به خارج را تابو کنیم؛ گاهی باید دانشجویی را راهنمایی کنیم که اگر می خواهد در جهات مختلف کسب علم کند به خارج برود و با فلان فرد کار کند.
در گذشته هم به همین صورت بود. گاهی علما از قم به خراسان و یا شهرهای دیگر می رفتند تا با یکدیگر دیدار کنند. ما باید این کار را بکنیم تا برخی نیروهایمان مدتی را زیر دست دانشمندان دیگر کار کنند. باید زمینه کار را برای نخبگان ایجاد کنیم. یعنی فرد نخبه در ایران باید به راحتی اتصالات خود و یک زندگی راحت را داشته باشد. همچنین باید محیط علمی خوبی برایش فراهم شود.
من علاقه ای به نوشتن موافقتنامههای رسمی ندارم. اینکه مثلا وزارت علوم با دانشگاههای دیگر توافقنامه بنویسند. اما باید بتوانیم عالمان را به ایران دعوت کنیم و از آن طرف دانشمندان خودمان را نیز به کشورهای آنها بفرستیم. این مراودات خیلی مهم است و باید هزینه اش را قبول کنیم. هرچند این مسئله به صورت فیزیکی در دوره کرونا پایین آمد و به شکل مجازی پیش رفت اما مراودات فیزیکی هم باید باشد. رقابتمان باید کاملا علمی و حرفه ای باشد؛ کیلویی رفتار کردن خیلی بد است. زمانی در کشور ما کسی مقاله نمینوشت که در نشریات علمی دنیا چاپ شود، اما حالا مقالات ISI خودش تبدیل به یک محل بازی شده است.
آنچه که مهم است کیفیت کار دانشمندان است نه حتی میزان مقالات. هرچند که آن هم تاحدودی اهمیت دارد. ما باید از دانشمندان یک ارزیابی حرفهای داشته باشیم، این حرفهایگری جلوی شارلاتانبازیها را خواهد گرفت. همین آقای ایمان افتخاری که رهبری به او در شورای انقلاب فرهنگی حکم داد، از اعضاء هیئت علمی پژوهشگاه دانشهای بنیادی است که به عقیده من یکی از ریاضیدانان برجسته جهان اسلام است. ایشان پرنویس نیست اما مقالات تحقیقی بسیار وزین و با ارزش دارد. حال چگونه باید کار ایشان ارزیابی شود؟ مسلما تعداد مقالات ISI و امثال اینها گویا نیست.
وزارت علوم در این خصوص همراهی کرد، ما جلساتی داشتیم یک مقاله برای نشان دادن کفایت فرد کافیست و شما میتوانید این مقاله را به چند دانشمند برجسته در دنیا بفرستید و بپرسید آن را چگونه ارزیابی میکنند. روش کار با نخبگان باید اینگونه باشد. نخبگان نیازمند یک محیط خاص برای پرورش هستند و بروز نخبگی یکی از نکات کلیدی سخنان اخیر رهبری است که احتیاج به سیاستهای اجرایی خاص و امکاناتی دارد. لذا توصیه مهم من به دولت محترم این است که سرمایه گذاری روی پروژههای تحقیقاتی بیشتر شود و این علامت بسیار مثبتی برای دوراندیشی جمهوری اسلامی ایران است. این را هم اضافه کنم که ما ارتباط با بچه هایمان را چه در داخل و چه در خارج باید بیشتر کنیم یعنی دانشجوپروری کنیم.
اگر حوزه علمیه قم رشد کرد برای این بود که مرحوم آیتا... العظمی حائری فقط تدریس نمیکردند. او هم درس میداد و هم علما را شناسایی میکرد. مثلا اگر عالمی در بروجرد یا تبریز بود آن را برای تدریس به حوزه قم دعوت میکرد، یعنی نخبگان علمی را جمع میکرد. این علما وقتی میآمدند خانهای نداشتند پس حتما نیازهای آنها را هم تامین میکرده. این روش درست کردن یک مکتب علمی است.
ما باید دانشجویانمان را مثل فرزندان خودمان پرورش دهیم. اگر میخواهد به خارج برود با او صحبت کنیم او را با عالمان برجسته کشوری که میخواهد برود آشنا و وصل کنیم. بعد هم برای دعوت دانشمندان ایرانی که در خارج هستند پیش قدم باشیم و ننشینیم بگوییم چه کسی برمیگردد.
در خصوص کاربرد نیز همان تئوری دانش تکنولوژی، صنعت و سرمایه یک چرخه کاملا درست است؛ اما نباید بگوییم سرمایهگذاری در علم چه فایدهای دارد و مثلا باید همین امروز بتوانیم ماشین درست کنیم. به نظر من حل مسائل که رهبری نیز بر آن تاکید داشتند با علم و عقلانیتشدنی است.
آینده کشور ما آینده بسیار روشنی است و علت دشمنی ها هم به همین خاطر است. اگر آینده ما تاریک بود آمریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها نگران نبودند. اینکه صبح تا غروب نگران هستند و مدام در حال توطئه علیه ایراناند تا ما را تحت فشار بگذارند به این خاطر است که ایران در حال رشد وشکوفایی است.
اگر ایران به یک مرکز عظیم علمی تبدیل شود، مشکلات زیادی درکشور حل خواهد شد. به طور مثال ما یک کشور نفتی هستیم اما نباید نفت خام بفروشیم. کشور نفتی یعنی باید تمام علوم، معارف و صنعتی که مربوط به نفت است را داشته باشد. از زلزله شناسی که مربوط به لایههای زمین است تا زمین شناسی و تولید بهترین سوخت ها و حفاری های مدرن و پلتفرم های دریا و... باید به نحوی باشد که هر کس دنبال این موارد می گردد بگوید دو تایش در ایران وجود دارد. در این صورت بیش از 100 شعبه علوم و فنون در کشور پیشرفت خواهد کرد و سرمایه پیدا خواهد شد و نتیجه آن بی اثر شدن تحریم هاست.
ما باید به مرحلهای برسیم که نفت خام نفروشیم اما تولیدات نفتی مان آنقدر زیاد باشد که نتوانند جلوی آن را بگیرند. وقتی نفت خام میفروشیم به راحتی ما را تحریم میکنند. آن چیزی که به ما قدرت میدهد این خیمههای پر زرق و برق نیست. عقل و علم خیلی میتواند به ما کمک کرده و اقتصادمان را شکوفا کند.
انشاءالله ما در این جنگ اقتصادی پیروز خواهیم شد و قوی بیرون خواهیم آمد من به این دولت بسیار امیدوار هستم که بتواند نیروهای عظیم مجاهد را به میدان بیاورد.