چگونه خلیج فارس جهان را تغییر میدهد؟
اقتصادنیوز: تحولات اخیر بینالمللی باعث شده جهان اکنون به تعداد انگشت شماری از کشورهای خلیج فارس برای عرضه ثابت نفت و گاز متکی باشد. این امری است که این کشورها را به بازیگران مطرح در سیاست جهانی آینده مبدل میکند.
به گزارش اقتصادنیوز، تحولات اخیر در سیاست خارجه عربستان سعودی و در پیش گرفتن همزمان سرمایهگذاریهای عظیم و تنشزدایی با همسایگان و موازنه میان ابرقدرتها بسیاری از تحلیلگران را واداشته که نقش این کشور را در نظم آتی جهان با دقت بیشتری دنبال کنند. فرید زکریا، تحلیلگر بهنام مسائل بینالمللی با انتشار یادداشتی با عنوان «ظهور خلیج فارس جهان را تغییر شکل میدهد»، به بررسی پیامدهای ظهور کنونی کشورهای خلیج فارس پرداخته است.
ظهور خلیجفارس و بسامدهای جهانی آن
اگر از تصاحب لیگ گلف حرفهای توسط عربستان سعودی شگفت زده شدید، برای مشاهده بسیاری مواردی از این دست طی ماهها و سالهای آینده آماده شوید. ظهور خلیج فارس، و به طور خاص عربستان سعودی، در حال تغییر شکل خاورمیانه است. اما این داستان پیامدهای عظیمی نیز در سراسر جهان خواهد داشت.
رشد سرسامآور
یک کوئیز (آزمون) سریع: سریعترین رشد اقتصاد بزرگ جهان در سال گذشته متعلق به چه کشوری بود؟ اگر هند یا چین یا هر یک از ببرهای آسیایی را به عنوان پاسخ حدس زدید، در اشتباهید. پاسخ عربستان سعودی است که رشد 8.7 درصد را ثبت کرده است. کویت و امارات متحده عربی نیز رشد سرسامآوری را ثبت کردند.
چه چیزی این رونق را توضیح میدهد؟ علیرغم تصور بسیاری، جهان همچنان به سوختهای فسیلی به شدت وابسته است. جنگ اوکراین و تحریمها علیه روسیه، اهمیت مسکو را در بازارهای جهانی نفت و گاز کاهش داده است. علاوه بر این، دو کشور بزرگ دیگر تولیدکننده نفت جهان - ایران و ونزوئلا - نیز تحت تحریم هستند و زیرساختهای نفتی قدیمی و رو به زوال دارند. ایالات متحده مقدار زیادی نفت و گاز تولید میکند، اما همچنان یک واردکننده بزرگ هیدروکربنها به شمار میرود.. در نتیجه، جهان اکنون به تعداد انگشت شماری از کشورهای خلیج فارس برای عرضه ثابت نفت و گاز متکی است.
یکی از بزرگترین جریانهای ورودی ثروت در تاریخ
این شرایط احتمالاً در دهه آینده ادامه خواهد داشت و اگر چنین شود، کشورهای خلیجفارس شاهد یکی از بزرگترین جریانهای ورودی ثروت در تاریخ خواهد بود. در حال حاضر، چهار صندوق اصلی ثروت دولتی این کشورها تقریباً 3 تریلیون دلار دارایی انباشته کردهاند که تنها در دو سال گذشته 42 درصد افزایش داشته است. عربستان سعودی انتظار دارد که ابزار سرمایهگذاری اصلیاش - صندوق سرمایهگذاری عمومی - تا سال 2030 بیش از 2 تریلیون دلار موجودی داشته و آن را به بزرگترین سرمایهگذار جهان تبدیل کند. برای آیندهای قابل پیشبینی، این ماجراها مهمترین منابع سرمایه روی کره زمین خواهند بود.
پیامدهای اقتصادی این ثروت در اطراف ما قابل مشاهده است. عربستان سعودی در واقع مالکیت لیگ حرفهای گلف را خریده است. در ماه ژانویه، بلومبرگ گزارش داد که پادشاهی به دنبال خرید امتیاز مسابقات فرمول 1 به قیمت بیش از 20 میلیارد دلار است. معروفترین ستاره فوتبال جهان، کریستیانو رونالدو، برای یکی از تیمهای این کشور با قراردادی به مبلغ 200 میلیون دلار در سال بازی کند. این شرکت سرمایهگذاریهای عظیمی را در صنعت بازیهای آنلاین انجام میدهد و امیدوار است که به یک بازیگر اصلی در این فضا تبدیل شود. به تیمهای ورزشی معتبر، هتلهای لوکس در اروپا و برندهای معروف نگاه کنید، و ممکن است در پشت آنها صاحبان خلیج را ببینید. همانطور که یکی از وزیران خلیج فارس به من گفت: «ما زیرساختهای زیادی در کشورهای خود ساختهایم. چیزی که اکنون به دست میآید، پول نقد برای سرمایهگذاری است».
تحول در سیاست خارجه بنسلمان و تغییر چهره خاورمیانه
این افزایش ثروت، چهره خاورمیانه را تغییر داده است. بازیگران بزرگ سابق در منطقه - مصر، عراق، سوریه - به دلایل مختلف (فقر، تفرقه، ناکارآمدی) قادر به ایفای نقشهای پیشین خود نیستند. خلیج فارس جایی است که تصمیمهای اصلی در آنجا گرفته میشود. به طور خاص، عربستان سعودی، یک تغییر استراتژیک بزرگ در سیاست خارجی خود ایجاد کرده است.
شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد پادشاهی سعودی، در سالهای اولیه قدرت، از ثروت کشورش به شکلی خام و سلطهجویانه استفاده کرد. او به طرق مختلف سعی کرد دولتهای قطر، لبنان و اردن را تحت فشار قرار داد و یا سرنگون کند. هم زمان با آن، او جنگ داغی در یمن و جنگ سردی با ایران به راه انداخت که هیچکدام به ثمر نرسید. قتل جمال خاشقجی، ستوننویس واشنگتنپست در سال 2018 نیز در این دوره اتفاق افتاد. در مقابل، در چند سال گذشته به نظر می رسد که او به بلوغ رسیده است: روابط خود را با قطر و اردن بهبود بخشیده، روابط دیپلماتیک خود را با ایران برقرار کرده و به دنبال یک توافق صلح در یمن است.
موازنه میان شرق و غرب
کشورهای خلیج همگی در حال تعمیق روابط خود با چین هستند که اکنون بزرگترین مشتری منطقه به شمار میرود. در سال 2001، تجارت عربستان سعودی با این دولت باستانی کمی بیش از 4 میلیارد دلار بود که حدود یک دهم تجارت آن با ایالات متحده و اتحادیه اروپا بود. اما این میزان در سال 2021، حدود 87 میلیارد دلار بود - بیشتر از مجموع مبادلات با ایالات متحده و اتحادیه اروپا در این زمان. روابط اقتصادی به سرعت در حال رشد است و روزنامه واشنگتنپست حتی گزارش داده که چین ساخت یک تاسیسات نظامی مشکوک در امارات را از سر گرفته است.
عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس به دنبال جدایی از آمریکا نیستند. آنها خواهان روابط نزدیک اقتصادی با چین و روابط امنیتی نزدیک با آمریکا هستند. آنها می خواهند بتوانند آزادانه با همه از جمله روسیه معامله کنند. اگر می خواهید ببینید روسها برای فرار از تحریم های غرب به کجا متوسل شدند، از دبی دیدن کنید - جایی که در برخی هتلها بیشتر زبان روسی به گوش میرسد تا عربی. آنها روابط رو به رشدی با هند هم دارند و حتی در حال ایجاد پیوندهای جدید با اسرائیل هستند.
اکثر کشورها مایلند سیاستی را دنبال کنند که به آنها اجازه میدهد به صورت آزاد در غرب و شرق دوستان خود را مطابق با منافع خود انتخاب کنند. اگر ولیعهد به مسیری کنونیاش ادامه دهد، عربستان سعودی احتمالاً قادر خواهد بود سیاست موازنه فعلی خود را مدیریت کند.
همچنین بخوانید