کاش آمریکا هم در مذاکرات بود! / هاشمی طبا: پیوستن به شانگهای و اکو به ما کمکی نمیکند
علیرغم اینکه در دولت روحانی، ایران و آمریکا مستقیم مذاکره کردند و حتی فراتر از دیدار دوجانبه نیز پیش رفتند، اما در همین مقطع تحریم ها دو برابر شده و همزمان در قلب راکتور هسته ای نیز بتن ریخته شد.
سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** کاش آمریکا هم در مذاکرات بود!
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «کاش آمریکا هم در مذاکرات بود» به قلم «نعمت احمدی» حقوقدان اصلاح طلب نوشت: «ایران و آمریکا در دو خط موازی نسبت به بازگشت به برجام حرکت میکنند که به باور نگارنده اگر میخواهند بههم برسند باید مذاکره رودررو داشته باشند... اینکه در وین آمریکا یک طرف مذاکره نیست و معالواسط در جریان مذاکرات قرار میگیرد، نقطه ضعف گفتوگوهای این دوره وین است. کاش طرفین حساسیت موضوع را درک میکردند و آمریکا هم در آنسوی مذاکره رودررو شرکت میکرد».
در ادامه این مطلب آمده است: «کاش آمریکا در آنسوی میز مذاکره در وین حضور مستقیم داشت و تیم مذاکرهکننده ایران رودررو و مستقیما این خواسته به حق و قانونی و مطابق با برجام را صراحتا مطرح میکرد. تحریمها باید لغو شود نه اینکه معالواسطه همین مطلب به وسیله گروه 1+4 و اتحادیه اروپا به طرف آمریکایی منتقل شود خصوصا وقتی که منافع همسایگان و اسرائیل و از همه مهمتر بالا و پائین شدن روسیه و چین در مقابل ایران را پیش رو داریم».
همچنین «قاسم محبعلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «امکان برداشتن یکباره تحریمهایی که پس از خروج از برجام برقرار شده یا مرتبط با برنامههای هستهای است برای آمریکا سخت است... نکته مهم دیگری که روی آن باید مذاکره کرد نکتهای است که طرف ایرانی میگوید باید کلیه تحریمها برداشته شود اما طرف آمریکایی میگوید برجام مقدمهای برای مذاکره بابت سایر مسائل فی مابین است... آمریکاییها و بایدن دیگر مثل زمان اوباما علاقه مند نیستند که فقط راجع به برنامه هستهای ایران صحبت کنند».
این روزنامه اصلاح طلب با ادبیاتی تحقیرآمیز، حضور آمریکا مقابل ایران در مذاکره را در قالب «آرزو» و «رویا» بیان کرده است. این در حالی است که پیش از این و در دولت روحانی، ایران و آمریکا با هم مذاکره کرده و حتی فراتر از مذاکره نیز پیش رفته و از پیاده روی وزرای خارجه و تماس تلفنی روسای جمهور دو کشور، به ارسال کارت پستال از سوی تیم مذاکره کننده ایران به طرف آمریکایی و گپ زدن درباره نوه های یکدیگر و... هم رسیدیم.
در همان مقطع رسانه های اصلاح طلب با ذوق زدگی کودکانه تیتر می زدند که «ایران و آمریکا با یکدیگر قدم زدند» و «تماس تاریخی در پرواز بازگشت» رخ داد و «دیدار اتفاقی اما تاریخی» به وقوع پیوست و... اما در نهایت در همان مقطع، دولت باراک اوبامای مودب! و باهوش!، در اقدامی بی سابقه، اجازه نداد که نماینده دولت روحانی در سازمان ملل، به نیویورک برود و وی را «تروریست»! نامید.
در ادامه اوباما در اقدامی بی شرمانه، مردم ایران را «یاغی»! نامید. دولت اوباما علیرغم امضای برجام، وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید و قانون محدودیت ویزا را نیز امضا کرد و این روند در دولت های ترامپ و بایدن نیز ادامه یافت.
علیرغم اینکه در دولت روحانی، ایران و آمریکا مستقیم مذاکره کردند و حتی فراتر از دیدار دوجانبه نیز پیش رفتند، اما در همین مقطع تحریم ها دو برابر شده و همزمان در قلب راکتور هسته ای نیز بتن ریخته شد.
اکنون ایران در موضعی مقدرانه و عزتمندانه در مذاکرات حاضر شده و خواستار لغو تحریم ها و ارائه تضمین از سوی آمریکا و سپس راستی آزمایی اقدامات ادعایی طرف مقابل است. با اینحال افراطیون اصلاح طلب جانب طرف مقابل را گرفته و خرده می گیرند که چرا می خواهید همه تحریم ها را لغو کنید!؟ آمریکا نمی تواند تحریم ها را لغو کند! و...
** هاشمی طبا: پیوستن به شانگهای و اکو به ما کمکی نمی کند
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «مصطفی هاشمی طبا» فعال اصلاح طلب نوشت: «امروز گفتمان مجلس و دولت و مجمع تشخیص نظام و شورای نگهبان باید "حفظ ایران" باشد و از پرداختن به مسائل فرعی و حیدری - نعمتی به شدت پرهیز کرد. تهدیدهای خارجی و محاصره ایران از سوی دشمنان و مقابله مقتدرانه با آن به جای خود، در عین حال باید در اندیشه جلوگیری از فروپاشی داخلی باشیم».
در ادامه این مطلب آمده است: «با آنکه بهشدت با گسترش روابط خارجی معتقدیم، اما بدانیم نه پیمان شانگهای و نه اکو و مسافرتها به ما کمک نمیکند؛ همچنان که نه سازمان کنفرانس اسلامی و نه اتحادیه عرب کمترین کمکی به فلسطینیان نکردند. اگر «حفظ ایران» گفتمان غالب حکمرانان کشور نباشد، با کمان تأسف، ایران از درون آسیب میبیند. از کیسینجر سؤال شده که در برابر ایران چه کنیم؟ او گفته است ایرانیها سیستم خودتخریبی دارند، کاری به کارشان نداشته باشید، خودشان خودشان را تخریب میکنند. آیا این گفته این تئوریسین صهیونیستها به واقع نزدیک است؟».
در ماههای اخیر، دولت آقای رئیسی در حوزه سیاست خارجی اقدامات بسیار مهمی را انجام داده است. پیوستن به سازمان همکاری شانگهای و حضور فعال در اجلاس اکو و قرارداد سوآپ گازی برای انتقال سالانه 2 میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان از مسیر ایران به جمهوری آذربایجان، بخشی از این دستاوردها است.
براساس سوآپ، ایران میزانی گاز از ترکمنستان دریافت میکند که هم میتواند در داخل کشور براساس اخبار منتشر شده مصرف و بخشی را هم به خاک جمهوری آذربایجان منتقل کند. این اقدام در تأمین گاز پنج استان شمالی کشور در فصل سرما بسیار حائز اهمیت است. در روزهای گذشته رسانه های اسرائیلی از این قرارداد ابراز نگرانی کرده و با آشفتگی از آن یاد کردند.
در حال حاضر روند سیاست خارجی در دولت سیزدهم به گونه ای است که با تقویت دیپلماسی منطقه ای و دیپلماسی نگاه به شرق، روند خسارت بار دولت قبل در سیاست خارجی و «کدخدا» قلمدادکردن آمریکا و محدود کردن دنیا به سه الی چهار کشور غربی، جبران شده و این روند خسارت بار پایان یابد.
از سوی دیگر، اقدامات دولت رئیسی در سیاست خارجی، دروغ اصلاح طلبان درباره FATF و برجام را نیز برملا کرد. برای نمونه، جریان اصلاح طلب در دولت قبلی همصدا با برخی دولتمردان مدعی بودند که تا ایران به FATF نپیوندد و تا برجام احیا نشود، به هیچ عنوان واکسیناسیون سراسری شتاب نگرفته و آمار کشته ها پایین نمی آید.
اما در دولت سیزدهم علیرغم اینکه هنوز به FATF نپیوستیم و هنوز برجام برجام نیز احیا نشده است، واکسیناسیون به سرعت شتاب گرفت و ما از آمار روزانه 700 فوتی به حدود 80 فوتی در روز رسیدیم.
ان شاءالله با مدیریت جهادی در دولت سیزدهم و بکارگیری دیپلماسی مقتدرانه و عزتمندانه، ادعاهای جریان اصلاح طلب درباره سیاست خارجی و اقتصاد، بیش از پیش رنگ می بازد.
** در مسیر پیشرفت ایران سنگ اندازی نکنید، بیانیه پیشکش
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «وخامت حکمرانی آب» نوشت: «جبهه اصلاحات ایران دیروز و در واکنش به بحران کمبود آب در روزهای اخیر و حوادث پیش آمده در اصفهان بیانیهای صادر کرد، "اعتراضات اخیر کشاورزان اصفهان و تجمع اهالی اصفهان برای مطالبه احیای دائمی زایندهرود" را "آخرین نشانی وخامت حکمرانی آب و ضرورت توجه موثر به ابرچالش ملی آب" دانست و اعلام کرد: "اعتراضات هموطنانمان در خوزستان و چهارمحال و بختیاری و بحرانها و مسائل روزافزون مرتبط با آب در 28 استان کشور هم حاکی از ملی و خطیر بودن این ابرچالش است."».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «اصلاحطلبان همچنین معتقدند که "ضروری است که مجموعه نهادهای امنیتی و انتظامی در برابر اعتراضات خشونتپرهیز ناشی از تنشهای آبی در نواحی مختلف ایران از هرگونه سرکوب و اعمال خشونت پرهیز کنند".».
این دومین بیانیه جریان اصلاحات در ماههای اخیر است. این جریان سیاسی چندی پیش درباره برجام نیز بیانیه ای صادر کرده بود. پس از انتشار آن بیانیه، عباس عبدی در انتقاد از عملکرد همقطاران خود در مطلبی نوشته بود: «جبهه اصلاحات پس از شکست قاطع در انتخابات 1400، پیش از هر اقدامی از جمله موضعگیری درباره برجام یا سایر امور، ابتدا باید در موجودیت خود بازنگری کند... این جبهه در انتخابات 28 خرداد، یک شکست بزرگ نه از اصولگرایان، بلکه از جامعه و مردم خورد».
واقعیت این است که جریان اصلاح طلب به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر درباره مسائل کلان را ندارد؛ چرا!؟ به این دلیل که نسخه های این طیف در سیاست خارجی و سیاست داخلی و عملکرد این جریان در مواردی از قبیل صنعت هسته ای و نتایج این نسخه پیچی ها، صلاحیت اظهارنظر را از این جریان سیاسی سلب کرده است.
اصلاح طلبان در بیانیه مذکور، قیافه حق به جانب به خود گرفته و درباره مساله آب در ایران ابراز نگرانی کرده اند. این در حالی است که اکنون یکی از پیشرفته ترین روش ها در جهان برای تأمین آب شیرین و همچنین تأمین آب برای کشاورزان، بهره مندی از صنعت هسته ای است.
رهبر معظم انقلاب - 20 فروردین 1394- فرمودند: «مسئولین بدانند دستاورد کنونی هستهای ما چیز باارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کمارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند. صنعت هستهای برای یک کشور، یک ضرورت است. اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که «آقا ما صنعت هستهای را میخواهیم چهکار کنیم» این فریب است؛ این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسها آمده بودند میخواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری میگفت ما این مادهی بدبوی عفن را میخواهیم چهکار کنیم، بگذارید بردارند ببرند! این شبیه آن است. صنعت هستهای برای یک کشور یک ضرورت است؛ هم برای انرژی، هم برای داروهای هستهای که بسیار مهم است، هم برای تبدیل آب دریا به آب شیرین، و هم برای بسیاری از نیازهای دیگر در زمینهی کشاورزی و غیر کشاورزی. صنعت هستهای در دنیا، یک صنعت پیشرفته است، یک صنعت مهم است».
«سعید حجاریان» از افراطیون اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 - مهرماه 98- در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود: «من گفتم اتم و مشتقاتش به کار ما نمیآید و حتی استفاده صلحآمیزش برای ما پرمخاطره و پرهزینه است؛ چه یک گرم، چه صد کیلو؛ چه غنای یک درصد، چه 20 درصد. البته من منکر تحقیقات و کارهای دانشگاهی نیستم اما در چارچوب پادمانهای بینالمللی. این تقسیمبندی بهگمان من همچنان معتبر است».
اظهارنظر این عضو تندرو جریان اصلاحات در حالی است که یکی از کاربردهای صنعت هسته ای، تبدیل آب دریا به آب شیرین است. در حقیقت از گرمای رآکتور هستهای یا برق تولیدشده از آنها در روند شیرین کردن آب استفاده می شود. این تأسیسات میتوانند هم به طور اختصاصی برای شیرین کردن آب ساخته شوند و هم شیرین کردن آب به عنوان کاربرد دوم آنها در کنار تولید برق محسوب شود.
جریان اصلاح طلب در ایران در مقابل ساخت پالایشگاه، خودکفایی در تولید بنزین، ساخت نیروگاه های پیشرفته، بهره مندی از صنعت هسته ای در پزشکی و کشاورزی و حوزه انرژی و... ممانعت ایجاد کرده و سنگ اندازی می کند و سپس در زنگ حساب، ژست طلبکار به خود می گیرد.
این طیف حتی پا را فراتر گذاشته و همواره مدافع اصلی آشوبگران و اغتشاشگران است و بجای محکوم کردن آشوبگری، حافظان نظم و امنیت و مدافعان مردم را مورد هجمه قرار می دهد.