کتابی درباره «آزادی» خواهران دربند / چرا برخی حاضر به مصاحبه نشدند؟
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «روز آزادی زن» به نویسندگی سمیه ذوقی از سوی نشر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (راهیار) در 184 صفحه، مهرماه سال گذشته منتشر شد. این کتاب با موضوع تاریخ شفاهی قیام 17 دیماه زنان در شهر مشهد است که کار تحقیق و تدوین آن توسط ملیحه بخشینژاد، سمیه ذوقی و ندا ترکمنچه انجام شده است.
تغییر اجباری پوشش مردان و زنان ایرانی در کنار اقداماتی همچون ممنوعیت عزاداری و محدودیت لباس روحانیت، یکی از سیاستهای فرهنگی عصر رضاخان بود که ورود به تمدن جدید را با حذف هویت بومی مساوی میدانست.
این اقدامات با مخالفت و اعتراض مردم و علما روبه رو شد. قیام مسجد گوهرشاد در 21 تیر 1314 در اعتراض به این تغییر اجباری پوشش، با سرکوب خونینی مواجه شد تا در ادامه، استبداد رضاخانی کشف حجاب را به قانونی اجباری بدل کرد و هفدهم دی 1314 این قانون تصویب شد تا عملا این روز به نماد این سیاست فرهنگی هویتزدا تبدیل شود. این قانون اجباری در عصر محمدرضاشاه لغو شد ولی حمایت حکومت از این سیاست همچنان ادامه داشت.
کمتر کسی میداند که اولین راهپیمایی مرحله جدید نهضت امام خمینی (ره) در سال 56، دو روز قبل از تظاهرات مشهور 19 دی قم، در مشهد و با حضور زنان برگزار شد. اعتراض نمادین بانوان مشهدی همراه با درخواست «آزادی زنان مسلمان دربند» را حتی میتوان حلقه وصلی میان قیام خونین مسجد گوهرشاد مشهد علیه رضاخان در سال 1314 و انقلاب اسلامی در سال 1357 دانست و بازشناخت.
رهبر انقلاب سال 1386 در بیاناتی درباره این واقعه فرمودند: «در دیماه 1356، روز هفدهم دیماه در مشهد یک اجتماع عظیمی، تظاهراتی از زنان مسلمان با شعار «حفظ حجاب» راه افتاد؛ ما آن وقت در تبعید بودیم. خبر آن را شنیدیم که زنان مؤمن و مسلمان و شجاع، چنین حرکتی را به راه انداختند.»
«روز آزادی زن»، عنوان کتابی است که به سراغ این بانوان رفته و ماجرای آن روز را روایت کرده است. همزمان با روز حجاب و عفاف (21تیر) با سمیه ذوقی، محقق و نویسنده این کتاب گفتوگویی انجام شده که در ادامه میخوانید.
هدف ما این است که در مقابل نظریات متعدد برای فعالیت زنان در عرصههای گوناگون، با بیان شرح زندگی و فعالیتهای یک زن مسلمان انقلابی، الگوهای عملی و متکثر از زنان انقلابی در گفتمان انقلاب اسلامی را معرفی کنیم
* خانم ذوقی! «روز آزادی زن» آنطور که در مشخصات کتاب آمده، اولین جلد از مجموعه کتابهای انتشارات «راه یار» درباره «زنان انقلاب» است. قبل از آنکه بخواهیم پیرامون خود کتاب صحبت کنیم، درباره این سرفصل توضیح دهید و بفرمایید چه ضرورتها و مسائلی باعث شده که این موضوع به عنوان سرفصلی مستقل، مورد توجه قرار گیرد؟
در تدوین تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی به فعالیت خانمها به اندازه نقش آنها در انقلاب اسلامی پرداخته نشده و به همین دلیل از سال 95 تصمیم گرفتیم، به صورت جدیتر به تجربهنگاری زنان در سالهای انقلاب اسلامی بپردازیم. در پیام مقام معظم رهبری به کنگره 7000 زن شهید، ایشان در مقابل دو الگوی شرقی و غربی زن، الگوی سومی را برای زنان عنوان میکنند که نمونه آن «شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس» هستند. نمونه این زنان، علاوه بر مادران و همسران شهدا، زنانی هستند که در دوران مبارزات انقلاب اسلامی فعالیت داشتند. هدف ما این است که در مقابل نظریات متعدد برای فعالیت زنان در عرصههای گوناگون، با بیان شرح زندگی و فعالیتهای یک زن مسلمان انقلابی، الگوهای عملی و متکثر از زنان انقلابی در گفتمان انقلاب اسلامی را معرفی کنیم.
برای مثال، راهپیمایی زنان مشهدی در 17 دی 1356، از مهمترین فعالیتهای زنان در عرصه اجتماعی و جرقهای برای شروع فعالیتهای انقلابی جدی و تظاهراتها است. این راهپیمایی، نمونهای از نقشآفرینی اجتماعی زنان در انقلاب اسلامی است که اگر تبیین شود پاسخ بسیاری از شبهات در مورد نقش زن در انقلاب اسلامی داده خواهد شد.
غیر از این تظاهرات و مقطع انقلاب، در موضوعات دیگری مانند دفاع مقدس، جهاد سازندگی، مدارس و مساجد نیز میتوان گفت نمونه هایی از حضور و فعالیت زنان وجود دارد.
* ماجرای «روز آزادی زن» از چه قرار است؟
این کتاب درباره راهپیمایی حدود 200 نفر از زنان مشهدی در 17 دی 1356 است. 17 دی، روز تصویب قانون کشف حجاب از طرف رضاخان است که به نام «روز آزادی زن» نامیده میشده و از همان ابتدا برای این روز بزرگداشتهایی برگزار میشده است. هر چند با روی کار آمدن محمدرضا این قانون لغو شد، اما بیعفتی در جامعه رواج داشت و در سال 1355 قانونی برای ممنوعیت پوشش چادر در اماکن عمومی تصویب میشود که این موضوعات در کنار وابستگی سیاسی شاه به کشورهایی مانند امریکا، باعث این اعتراض و راهپیمایی میشود.
این راهپیمایی زنان، اولین راهپیمایی عمومی در مشهد است که تعجب همگان را برمیانگیزد و باعث میشود در شهرهای دیگر هم انقلابیون به فکر اعتراض و راهپیمایی بیفتند؛ هر چند عدهای هم مخالف راهپیمایی و حضور خانمها در خیابانها بودند.
راهپیمایان مسیری طولانی را طی میکنند؛ بدون اینکه کسی مانع آنها شود؛ چون نیروهای شهربانی مشغول برگزاری مراسم سالروز کشف حجاب بودند و از طرف دیگر فکر نمیکردند این تعداد خانم چادری در چنین روزی به قصد اعتراض بیرون آمده باشند و همینطور نوشتهای با عنوان «ما زنان مسلمان خراسان، آزادی خواهران دربند خود را خواهانیم» که با خود داشتند که معناهای متفاوتی از آن برداشت میشد و مشخص نبود منظور آنها از زنان دربند، زنان زندانی هستند و یا خود را دربند حجاب میبینند و به آن اعتراض دارند. در آن روز، راهپیمایی از فلکه آب شروع میشود و معترضین، مدتی در سکوت مسیری را طی میکنند، اما در نهایت در میدان شهدا، نیروهای شهربانی و ساواک، جمعیت را بر هم میزند و تعدادی از آنها را دستگیر میکنند.
مصاحبهها، حدود یک سال طول کشید، چون پیدا کردن افراد حاضر در آن واقعه سخت بود ولی از طریق آقای رحیمپور ازغدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و برخی افراد دیگر توانستیم حدود 80 نفر از آن زنان را شناسایی کنیم
در واقع آنچه باعث اهمیت و برجستگی این راهپیمایی شد، همین عمومی بودن آن بود که برای اولین بار برگزار میشد و اینکه در سالگرد تصویب قانون کشف حجاب رضاخانی صورت گرفت.
* یعنی در آن مقطع، علیرغم لغو قانون کشف حجاب، فضای فرهنگی جامعه به قدری بد بوده که این زنان دست به تظاهرات و اعتراض میزنند؟
اکثر کسانی که در راهپیمایی شرکت داشتند، سابقه فعالیتهای انقلابی داشتند و تعداد زیادی هم، طلبه مکتب اسلامشناسی در شهر مشهد بودند. این مکتب، جزو اولین مکاتب علمی است که از اوایل دهه 40 به سیاستهای رژیم اعتراض و از سال 49 این اعتراض را علنی میکند. اعتراض آنها نه تنها به کشف حجاب، بلکه به کلیت رژیم و سیاستهای آن بود. برای مثال، هرچند قانون کشف حجاب لغو شده بود، اما در عمل بر فضای فرهنگی و رسانههای جامعه، بیبند و باری حاکم بود و تحمل چنین فضایی برای خانوادهها مشکل بود. در واقع محمدرضا، در پی رواج کشف حجاب نرم بود و در قالب سیاستهای فرهنگی و با استفاده از ابزار فرهنگی، اباحهگری را در جامعه گسترش میداد. در چنین شرایطی، زنان انقلابی به دنبال فرصتی برای علنی کردن اعتراضات خود بودند که در این راهپیمایی محقق میشد.
* طبیعتا با توجه به گذشت بیش از چهار دهه از آن روز، پیدا کردن افراد حاضر در تظاهرات کار سختی بوده است.
بله همینطور است، مصاحبههای ما با این افراد، حدود یک سال طول کشید، چون پیدا کردن افراد حاضر در آن واقعه سخت بود ولی از طریق آقای رحیمپور ازغدی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و برخی افراد دیگر توانستیم حدود 80 نفر از آن زنان را شناسایی کنیم. در نهایت هم با احتساب کسانی که مصاحبه نکردند یا جزئیات را فراموش کرده بودند، با حدود 40 نفر مصاحبه گرفتیم. البته در مراسمی که برای رونمایی از نسخه اولیه کتاب برگزار شد، با افراد جدیدی از مشهد و شهرهای دیگر آشنا شدیم و از آنها هم مصاحبههایی گرفتیم تا اینکه همه اینها آماده تدوین شدند. در تدوین کتاب، راهنماییهای خانم سمیه سادات حسینی خیلی به ما کمک کرد. بیشتر مصاحبههای کتاب توسط یک تیم سه نفره انجام دادیم که غیر از بنده، خانمها ملیحه بخشینژاد و ندا ترکمنچه در مصاحبهها حضور داشتند.
از جمله افرادی که در این تظاهرات اعتراضی نقش داشتند، خانم فکور یحیایی مادر «حسن رحیم پورازغدی» و خانم مقدسی مسئول مکتب اسلامشناسی که از برنامهریزان راهپیمایی بودند که توسط حکومت دستگیر میشوند. شهید مهدی فرودی هم طراح شعار اصلی تظاهرات و جزو هسته اولیه برنامهریزی بودند.
* ماجرای این مکتب اسلامشناسی چه بوده؟
پایهگذاری مکتب از مسجدالرضا (ع) شکل میگیرد که از مساجد فعال مشهد بوده است. خانمهایی که در این مسجد فعالیت میکردند به فکر مکانی مستقل برای تدریس به خانمها میافتند و مکتب اسلامشناسی از تیرماه سال 1347 در ساختمانی کوچک، فعالیت مستقل خود و از سال 1349 فعالیت علیه رژیم شاه را آغاز میکند. به همین خاطر هم چندین بار عوامل ساواک وارد کلاسها میشوند و یک بار هم خانم مقدسی، مسئول مکتب را دستگیر میکنند و مدتی مکتب را میبندند که باعث میشود کلاسها در جای دیگری تشکیل شود. در واقع مکتب اسلامشناسی، دروس حوزوی را در کنار تفکر انقلابی پیش میبرد و آموزش میداد. در کنار اینها فعالیتهای فرهنگی مثل نوشتن و اجرای نمایشنامههای قرآنی و انقلابی هم داشتند.
* در صحبتهایتان گفتید افرادی هم بودند که حاضر به مصاحبه نشدند. چرا؟
دلیل اصلی این بود که نگاه ما را قبول نداشتند و فکر میکردند قرار است برداشت سیاسی خاصی از صحبتهایشان داشته باشیم، در حالی که هدف ما تنها ثبت تاریخ بود وکسانی هم بودند که با وجود انتقادات سیاسی به وضع کنونی، مصاحبه میکردند اما ما آنچه را مربوط به تاریخ بود، به همان صورت منتقل کردهایم.
* بین این راهپیمایی زنان که در اعتراض به ترویج بیبندوباری بوده با ماجرای کشف حجاب رضاخانی یا حادثه گوهرشاد ارتباطی وجود دارد؟
در ابتدای کار این ارتباط مدنظر ما نبود و این راهپیمایی به تنهایی و به عنوان سوژهای برجسته که در تاریخ انقلاب مشهد، برای ما مهم بود؛ بهخصوص در بحث زنان که گردهمایی و مانور زنانی بود که در مشهد علیه شاه مبارزه میکردند. تعدادی از خانمهایی که در این تظاهرات حاضر بودند در وقایع تابستان 57 شهر مشهد هم شرکت داشتند و لازم بود هر یک به صورت مستقل مورد بررسی قرار گیرند. در ادامه تحقیقاتمان متوجه شدیم که برخی از این خانمها، خاطراتی از مادرانشان در زمان کشف حجاب رضاخانی دارند که همین خاطرات و زمینههای فکری، باعث پیوند جدی این دو اتفاق برای آنها و ما در تدوین کتاب شد. حادثه گوهرشاد هرچند مربوط به کشف حجاب نیست اما جزو فرآیند تغییر پوشش در ایران بوده و اولین اعتراض علیه رژیم شاه در بحث پوشش، همین حادثه بوده است که در 17 دی 56 به نوعی تکمیل میشود.
* در تحقیقات خودتان به موارد مشابه این قیام برخورد داشتید؟ یعنی غیر از مشهد، چنین قیامی در جای دیگری هم برگزار شده؟
بله برای مثال در خود مشهد، مرداد سال 57 خانمها راهپیمایی دیگری داشتند. در اهواز و تهران هم خانمهایی بودند که به صورت منسجم فعالیتهایی داشتند و در شیراز گروهی از دختران نوجوان به نام دختران «روسری آبی» فعال بودند. خانم عصمت احمدیان هم در اهواز از کسانی هستند که به همراه خانوادهاش در فعالیتهای انقلابی شرکت داشتند و اخیرا هم مستندی درباره فعالیتهایشان ساخته شده. به طور کلی در اغلب شهرها، خانمها فعالیتهای قابل توجهی در زمان انقلاب داشتند و این از نقاط قوت تاریخ شفاهی زنان است.
هدف اصلی ما از تدوین کتابی پیرامون این حادثه همین بود که کتابی مرجع و متقن باشد برای کسانی که میخواهند بر اساس آن تولیدات دیگری مانند فیلمنامه و نمایشنامه و رمان داشته باشند و نه اینکه تنها برای مخاطب عام سودمند باشد
* ظاهرا بعد از انتشار «روز آزادی زن»، قیام 17دی بانوان مشهدی در قالب یک بنر، تصویرسازی شده است. غیر از این مورد، تولیدات دیگری هم قرار است درباره این حرکت فراموش شده صورت گیرد؟
ایده و اجرای تصویرسازی کتاب از طرف حوزه هنری بود که براساس قسمتهای مهمتر کتاب و با حضور برخی افراد که در عکسها حضور دارند، انجام شده است. غیر از این، مجموعه داستانهای کوتاه که دربردارنده روایتهای مختلف از 17 دی 56 است، در حال نگارش است و نمایشنامهای هم براساس کتاب نوشته شده که در مشهد اجرا شد. در واقع هدف اصلی ما از تدوین کتابی پیرامون این حادثه همین بود که کتابی مرجع و متقن باشد برای کسانی که میخواهند بر اساس آن تولیدات دیگری مانند فیلمنامه و نمایشنامه و رمان داشته باشند و نه اینکه تنها برای مخاطب عام سودمند باشد و فکر میکنم با توجه به اینکه این کتاب، عناصر داستانی لازم مانند هیجان و گره و مانند آن را دارد، تا حد زیادی در تحقق این هدف موفق بودهایم.
* کتاب «روز آزادی زن» غیر از مسئله ثبت و روایت اتفاقات و وقایع فراموش شده تاریخ انقلاب، چقدر میتواند برای امروز ما مفید و راهگشا باشد؟ به خصوص که سوژه آن هم مربوط به زنان است که کمتر دربارهشان کتاب و امثال آن سراغ داریم.
روایت تجربههای زنان انقلاب میتواند پاسخگوی سؤالات خانمها در چگونگی جمع بین فعالیتهای مختلف باشد؛ از مسائل زنان مسلمان در جامعه کنونی ما این است که چگونه میتواند همزمان با فعالیت اجتماعی، وظایف خود در خانه و خانواده به خصوص به عنوان مادر و همسر را به خوبی انجام دهد که با بررسی این تجربهها و روایتها میتواند سبک زندگی مطلوب و مهارتهایی مانند مدیریت زمان را فراگیرد و از طرف دیگر در این روایتها تنها به بیان فعالیتهای اجتماعی نباید بسنده کرد و به شرح فعالیتها و سبک تربیتی این زنان در خانه و خانواده هم بپردازیم همانطور که در کتابی مانند «خانم مربی» این کار انجام شده و مادران از اینکه سبک تربیتی یک زن مسلمان در این کتاب بیان شده، استقبال میکنند که نشان میدهد واقعا به بیان این مسائل نیاز داریم.
یکی از اهداف ما در تدوین تاریخ شفاهی زنان انقلاب و دفاع مقدس، این است که نشان دهیم جمهوری اسلامی نهتنها مخالف فعالیت زنان در جامعه نیست بلکه در مواردی، فعالیت اجتماعی را تکلیف زن میداند
غیر از اینها، یکی از اهداف ما در تدوین تاریخ شفاهی زنان انقلاب و دفاع مقدس، این است که نشان دهیم جمهوری اسلامی نهتنها مخالف فعالیت زنان در جامعه نیست بلکه در مواردی، فعالیت اجتماعی را تکلیف زن میداند. به این معنی که نباید در مقابل مسائل جامعه، بیتفاوت باشد و آنچه را که در توانش است، انجام دهد.
بررسی و تدوین تاریخ شفاهی زنان در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس از این جهت نیز اهمیت دارد که معمولا وقتی یک خانم در این عرصهها وارد میشود، خانواده را با خود همراه میکند؛ برای مثال در مورد خانواده آقای رحیمپورازغدی میبینیم که مادر، همسر ایشان و فرزندان، فعالیتهای انقلابی دارند یا خانم صدیقزاده که در کتاب «خانم مربی» زندگیشان روایت شده، به همراه خانواده برای پیروزی انقلاب اسلامی تلاش میکردهاند. ضمن اینکه حضور خانوادهها باعث میشود مسائلی مانند فرهنگ و اقتصاد که در ارتباط با خانوادههاست، بهتر روایت شود.
نکته دیگر این است که خانمها جزئیات وقایع را بهتر به خاطر میسپرند و وقتی از منظر آنها به قضایا نگاه کنیم، بیشتر میتوانیم به جزئیات تاریخی آگاهی پیدا کنیم و فرهنگ دهه 60 در روایتهای زنان بهتر گفته و شناخته میشود. همچنین خانمها رکن اصلی کمکهای مردمی دفاع مقدس بودهاند که میتوانیم از تجربیات آنها استفاده و به جزئیات روایات و اتفاقات آگاهی پیدا کنیم.
تمایز دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب در پرداخت به تاریخ شفاهی زنان این است که سراغ سوژههایی میرود که کاملا مردمی هستند؛ مثلا کتاب «نان سالهای جنگ» به سراغ روایت حضور زنان روستایی در پشتیبانی از جنگ رفته است. این مسئله باعث میشود ما تکثری را که در تاریخ انقلاب وجود داشت، به رسمیت بشناسیم. یعنی به جای اینکه یک مدل الگوی فرهیخته و شهری از زنان فعال انقلابی نشان دهیم، مدلهای متفاوتی را که در موقعیتهای مختلف، خود را به جریان انقلاب وصل کردند، نشان میدهیم و این حرف انقلاب را باور پذیرتر میکند.
انتهای پیام /
سمیه ذوقی نویسنده انتشارات راه یار کتاب آزدی زن رحیم پور ازغدی قیام برای «آزادی» خواهران دربند روز حجاب و عفاف (21تیر)