آمریکا؛ بزرگترین رژیم ناقض حقوق بشر / نگاهی به جنایتها و خباثتهای واشنگتن
سردمداران رژیم آمریکا نه تنها صلاحیت سخن گفتن از حقوق بشر را ندارند بلکه باید در دادگاههای بینالمللی به سبب ارتکاب جنایت علیه بشریت، محاکمه و مجازات شوند.
خبرگزاری میزان - حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، 6 تیر 1394 در بخشی از بیاناتشان در دیدار خانوادههای شهدای هفتم تیر و جمعی از خانوادههای شهدای استان تهران فرمودند:
این را همه بدانند، امروز کشور به شناخت دشمن [نیاز دارد]. دشمن را بشناسیم؛ دشمنان جهانی که خودشان را بهوسیلهی انواع و اقسام اقلام آرایشی رسانهای و تبلیغاتی بزک میکنند و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم؛ آمریکا را بشناسیم. در همین چند روز مشاهده کنید: فردا هفتم تیر است، حادثهی حزب اتفاق افتاده است؛ در سال 66 در همین روز هفتم تیر، حادثهی بمباران شیمیایی سردشت اتفاق افتاده است؛ بله، صدام آن کار را کرد، اما پشت سر صدام چه کسی بود؟ آمریکاییها بودند، غربیها بودند، همان کسانی بودند که بمبهای شیمیایی را به او دادند، چراغ سبز هم به او دادند و در مقابل این جنایت بزرگ و این قتلعام عجیب سکوت هم کردند؛ در روز یازدهم تیر - چند روز بعد - ترور شهید صدوقی است که این هم کار همین جنایتکاران است؛ در روز دوازدهم تیر - چند روز بعد از این - حادثهی اسقاط هواپیمای ایرباس بر روی خلیجفارس است. از هفتم تیر تا دوازدهم تیر شما ببینید چقدر ترور، قتلعام و کشتار [انجام شد]؟ [چقدر] زن، کودک، عالم، سیاستمدار، بهوسیلهی عوامل آمریکا آماج این جنایتها قرار گرفتند؟ اگر طراح این حوادث هم سرویسهای امنیتی آمریکا و غرب نبودند، حداقل کمککننده بودند؛ حداقل تشویقکننده بودند. این دشمنها را بشناسیم. به تعبیر بعضی دوستان، خوب است این هفتم تا دوازدهم تیر را هفتهی «حقوق بشر آمریکایی» اعلام بکنیم. واقعا حقوق بشر آمریکایی در این چندروز در کشور ما یک چیز واضح و بارزی است و از این قبیل الی ماشاءالله. پس احتیاج داریم دشمن را بشناسیم. آن کسانی که امروز سعی میکنند از این هیولا - که سیاستهای آمریکایی و سیاستهای بعضی از دنبالهروان آمریکا است - یک چهرهی موجهی معرفی کنند، اینها دارند خیانت میکنند؛ اینها دارند جنایت میکنند. این کسانی که این حقیقت روشن را کتمان میکنند، این دشمنی خباثتآلود را در زیر پردههای توجیه میپوشانند، اینها دارند خیانت میکنند به این ملت. کشور ما و ملت ما احتیاج دارد دشمن را بشناسد، عمق دشمنی را بفهمد.
جنایت علیه بشریت، جزء لاینفک ساختار و کارکرد رژیم آمریکا نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت، جزء لاینفک ساختار و کارکرد رژیم آمریکاست. آمریکاییها در تاریخ خود انواع و اقسام جنایتها را نسبت به مردم دنیا و جوامع بشری روا داشتهاند. مردم ایران نیز از جنایتها و خیانتهای آمریکاییها در امان نبودهاند. حتی خود مردم آمریکا بویژه سیاهپوستان این کشور نیز در معرض جنایات مستمر مأموران نژادپرست رژیم آمریکا قرار دارند.
جنایت علیه سیاهپوستان داخل آمریکا روز دوشنبه 5 خرداد سال جاری، اتفاقی فجیع در آمریکا رخ داد؛ اتفاقی که در این کشور بنا شده بر پایه تبعیضنژادی و آپارتاید، مسبوق به سابقه است؛ ماجرا از این قرار بود که جرج فلوید سیاهپوست در یک مکان عمومی در شهر مینیاپولیس ایالت مینهسوتا آمریکا توسط یک افسر پلیس کشته شد؛ شیوه کشته شدن این فرد سیاهپوست بسیار دردناک بود؛ افسر پلیس سفیدپوست، زانوی خود را به مدت 7 دقیقه بر روی گردن فلوید سیاهپوست قرار داد و موجبات مرگ او را فراهم آورد. بنا بر گفته شاهدان عینی و فیلم ضبط شده از این صحنه دردناک، در مدتی که زانوی افسر پلیس سفیدپوست آمریکا بر روی گردن فلوید سیاهپوست قرار داشت، او مدام این جمله را میگفت: «نمیتوانم نفس بکشم».
انتشار فیلم نحوه کشته شدن دردناک فلوید سیاهپوست توسط پلیسهای سفیدپوست و نژادپرست آمریکا، موجی از خشم و انزجار عمومی را در ایالتهای مختلف آمریکا ایجاد کرده و مردم بویژه سیاهپوستان آمریکایی هر روزه اقدام به تظاهرات ضدنژادپرستی در شهرها و ایالتهای مختلف آمریکا میکنند و قابل تأمل آنکه پاسخ رژیم آمریکا به تظاهرات مسالمتآمیز مردم و سیاهپوستان آمریکا علیه نژادپرستی، «مشت آهنین» بوده است.
خشونت متوحشانه مأموران رژیم آمریکا علیه معترضان به نژادپرستی ترامپ رییس رژیم آمریکا، معترضان به نژادپرستی نهادینه در جامعه آمریکا را اراذل و اوباش و چپگرا خواند! پلیس ضدشورش آمریکا نیز با دستور ترامپ مستقیما به سوی مردم آتش گشود؛ ارتش تروریستی آمریکا در برخی ایالتها برای سرکوب معترضان آمریکایی به کف خیابان آمد؛ نیروهای امنیتی لباس شخصی در آمریکا با خودرو از روی معترضین عبور کردند؛ نفربرهای نظامی در خیابانهای آمریکا استقرار یافتند و...
در جریان تظاهرات ضدنژادپرستی در آمریکا، مأموران رژیم آمریکا دهها نفر از معترضان را کشتند و دهها هزار تن از آنها را بازداشت کردند؛ همچنین تمام این معترضان بازداشتشده به زندانهایی در آمریکا منتقل شدند که از هیچگونه شرایط بهداشتی ضدکرونایی برخوردار نیستند. قابل تأمل آنکه رژیم آمریکا از اعلام مجروحان تظاهرات اخیر خودداری میکند که همین امر بیانگر کثرت بالای معترضان مضروب شده توسط مأموران رژیم آمریکاست.
همانطور که ذکر شد، جنایت مأموران رژیم آمریکا علیه سیاهپوستان این کشور، مسبوق به سابقه است:
جنایت فرگوسن نهم آگوست 2014 (18 مرداد 1393)، یک جوان سیاهپوست 18 ساله به نام «مایکل براون» در شهر «فرگوسن» ایالت «میزوری» به ضرب گلوله پلیس آمریکا کشته شد. این اتفاق جنایتبار تبعات گستردهای برای رژیم آمریکا داشت و موجب شعله ورشدن آتش خشم سیاهپوستان و رنگین پوستان آمریکایی شد که دهههاست به رفتار نژادپرستانه و آپارتاید رژیم آمریکا اعتراض دارند.
در ماجرای فرگوسن اوج قساوت پلیس فدرال آمریکا در مقابل یک شهروند آمریکایی تنها به سبب سیاهپوست بودن وی، نمایان بود. «دارن ویلسون» پلیس سفیدپوست آمریکایی به ظن اینکه «مایکل براون» سیاهپوست، دزد است، او را در حالیکه بدون هیچگونه سلاحی در حال عبور از خیابان بود، شش بار هدف شلیک قرار داد!
پس از این حادثه ناگوار و جنایتبار، شهر فرگوسن ایالت میزوری و اکثر شهرهای آمریکا بویژه شهرهایی که جمعیت سیاهپوست زیادی دارند، صحنه اعتراضهای مسالمتآمیز به رفتار خشن و نژادپرستانه پلیس آمریکا علیه شهروندان سیاهپوست این کشور شد.
رژیم آمریکا در واکشن به اعتراضات گسترده سیاهپوستان این کشور علیه جنایت پلیس فدرال، به سرکوب وحشیانه تظاهرات سیاهپوستان آمریکایی روی آورد و حتی در شهرهای مختلف این کشور مقرارت منع رفت و آمد در شب وضع کرد و ماموران پلیس را به تسلیحات سنگین ارتش مجهز کرد و به آنها این مجوز را داد که شدیدترین برخورد را با معترضان سیاهپوست داشته باشند.
نکته قابل تامل آنکه 7 ماه پس از جنایت فرگوسن، مقامات پلیس آمریکا پذیرفتند که در این حادثه، پلیس مرتکب تبعیضنژادی شده است، اما سیستم قضایی آمریکا طبق روال رایج در این قبیل پروندهها، رای به برائت پلیس آمریکا داد.
جنایت پلیس آمریکا در نیویورک سه هفته پیش از جنایت فرگوسن، پلیس آمریکا جنایت مشابهی را اینبار در نیویورک علیه یک شهروند سیاهپوست این کشور مرتکب شده بود.
در روز 17 جولای 2014 (26 تیر 1393) 4 مامورعظیمالجثه پلیس شهر نیویورک به «اریک گارنر» سیاهپوست به جرم فروش سیگار! حمله کردند و او را کشتند. البته بعدها مشخص شد که «اریک گارنر» اصلا سیگار فروش نبود بلکه مامور محافظت از فضاهای تفریحی و پدر 6 کودک بود.
در فیلمی که از لحظه حمله ماموران پلیس آمریکا به «اریک گارنر» منتشر شد، مشخص میشود که 4 مامور پلیس نیویورک در حالیکه به سمت گارنر اسلحه گرفتهاند او را به طرز وحشیانهای بر کف خیابان میخوابانند و یکی از ماموران پلیس به نام «دانیل پانتالیو» در حالیکه ماموران دیگر دستان و پاهای گارنر را گرفتهاند، گردن او را تا حدی فشار میدهد که نفسش قطع شود و جان دهد. در فیلم منتشره صداهای «اریک گارنر» شنیده میشود که ملتمسانه میگوید «نمیتوانم نفس بکشم»!
انتشار فیلم به قتل رسیدن «اریک گارنر» توسط پلیس نیویورک، موجی از اعتراضات را در این شهر و سایر شهرهای آمریکا برانگیخت و تبعات سنگینی برای پلیس شهر نیویورک داشت؛ تا جاییکه پلیس نیویورک به قصد انتقام گیری از «رمزی اورتا» که فیلم به قتل رسیدن «اریک گارنر» را منتشر کرده بود، به او اتهام قاچاق اسلحه بست و روانه زندانش کرد.
جنایت بالتیمور اما جنجالیترین پروندهای که در آن، سیستم قضایی آمریکا رای به برائت پلیس این کشور علیرغم وجود دلایل کافی مبنی بر قاتل بودن آنها داد، به ماجرای «جنایت بالتیمور» به تاریخ 18 آوریل 2015 (29 فروردین 94) مربوط میشود که در جریان آن، «فردی گری» یک سیاهپوست آمریکایی در شهر بالتیمور ایالت مریلند این کشور در نتیجه ضربات وحشیانه ماموران پلیس فدرال دچار ضایعه نخاعی شد و جان داد.
نکته قابل تامل آنکه تنها جرم «فردی گری» سیاهپوست که به موجب آن مستوجب مرگ توسط ماموران پلیس آمریکا تشخیص داده شد، چشم در چشم شدن با پلیس بود!
کشته شدن «فردی گری» سیاهپوست نیز باعث اعتراضات گستردهای در شهرهای مختلف آمریکا نظیر «نیویورک» و «واشینگتن» و «بوستون» و «مینیاپولیس» شد و پلیس آمریکا نیز طبق روال معمول خود با مجهزترین ادوات نظامی، اعتراضات مردمی علیه تبعیض نژادی را سرکوب کرد.
اما باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا نیز که مزورانه ژست حمایت از رنگین پوستان آمریکایی را گرفته بود، وقتی با خبر تبرئه ماموران پلیس قاتل آمریکایی در قبال جنایتهای «فرگوسن» و «نیویورک» و «بالتیمور» مواجه شد، اعلام کرد که باید به این رای تمکین کنیم و اعتراضات به رای دادگاه - که قاتلان سیاهپوستان را تبرئه کرده است - پذیرفتنی نیست.
جنایت در سنتلوییس 20 دسامبر 2011 (29 آذر 1390) پلیس آمریکا، یک شهروند سیاهپوست این کشور به نام «آنتونی لامار اسمیت» از اهالی شهر «سنت لوییس» ایالت «میزوری» را در حالیکه به دستور ایست پلیس توجه داشته و خودرو خود را متوقف کرده بود، با ضرب 5 گلوله به قتل رساند. قابل تامل آنکه به مانند موارد مشابه، سیستم قضایی آمریکا، پلیس ضارب که فردی به نام «جیسون استاکلی» بود را تبرئه کرد و مقتول سیاهپوست را مقصر دانست نه قاتل سفیدپوست را!
سیاهپوستکشی در ساکرامنتو «استفان کلارک» یک سیاهپوست اهل شهر «ساکرامنتو» ایالت «کالیفرنیا» بود که در تاریخ 21 مارس 2018 (1 فروردین 97) توسط پلیس آمریکا به ظن اینکه مسلح است، به قتل رسید. البته تصاویر منتشر شده از زمان تیراندازی پلیس آمریکا به این فرد سیاهپوست، به اثبات رساند که وی سلاحی در دست نداشته است.
موارد فوقالذکر، اندک نمونههایی از جنایات اعمال شده توسط پلیس نژادپرست فدرال علیه شهروندان سیاهپوست آمریکایی است. جنایتهایی که با اغماض سیستم قضایی آمریکا روبه رو میشوند و از جمله مواردی است که سازمان ملل باید به سبب وجه به ظاهر حمایتی خود از ابناء بشر فارغ از رنگ و نژادشان، بدان ورود کند.
زنده زنده سوزاندن 82 انسان توسط نیروهای دولتی آمریکا
اما جنایت رژیم آمریکا علیه مردم داخل آمریکا فقط منحصر به سیاهپوستان نمیشود، بلکه سایر اقلیتهای قومی و فکری نیز در این کشور مورد جنایت سردمداران واشنگتن قرار میگیرند؛ قطعا نمیتوان جنایت روز 19 آوریل سال 1993 (30 فروردین 1372) ماموران رژیم آمریکا در شهر «ویکو» ایالت تگزاس علیه اعضای یک شاخه مذهبی به نام «داودیه» را نادیده گرفت. جنایتی که در قالب سوزاندن عمدی 82 نفر از جمله تعدادی از زنان و نوزادان بود.
داودیان اعضای یک فرقه از مذهب پروتستان دین مسیح هستند که باوری عمیق به ظهور منجی دارند. آنها برای همین منظور و برای آماده شدن جهت استقبال از منجی در منطقهای جدا زیست داشتند؛ منطقهای تپهای و مزرعهای به نام «مونت کارمل» واقع در 14 کیلومتری شهر ویکو ایالت تگزاس آمریکا.
در روز 19 آوریل سال 1993 (30 فروردین 1372)، نیروهای دولتی آمریکا، منطقه سکونت داودیان را محاصره کردند و حمله شدیدی را به خانه و کاشانه اعضای شاخه داودیه در منطقه مونت کارمل انجام دادند؛ حملهای که با تانک و مواد آتشزا انجام گرفت و به موجب آن 82 نفر از اعضاء و وابستگان شاخه داودیه از جمله تعدادی از زنان و نوزادان زنده زنده سوزانده شدند. دیوید کورش شخص نخست شاخه داودیه نیز در بین کشتهشدگان حادثه مونت کارمل بود؛ همچنین 20 کودک و دو زن باردار نیز در بین کشتهشدگان (سوخته شدگان) این جنایت نیروهای دولتی آمریکا بودند.
- بیشتر بخوانید:
- سازمان ملل جنایت آمریکا علیه داوودیها را دنبال کند + فیلم
حمایت آمریکا از «کشتارهای کور با سلاحهای گرم»
یکی دیگر از وجوه نقض حقوق بشر در داخل خود آمریکا، فروش آزادانه سلاح در این کشور برای انتفاع صاحبان کمپانیهای تسلیحاتی است.
آمار کشتارهای کور با سلاحهای گرم شخصی در آمریکا چیزی بیش از فاجعه است؛ مراجع ذیربط آمریکایی از ثبت و ارائه آمار دقیق جان باختگان حوادث تیراندازی در این کشور طفره میروند، اما یک جستجوی ساده اینترنتی، جستجوگر را به انبوهی از آمارهای حیرتآور میرساند. از جمله آنکه «سالانه حدود 30 هزار نفر در آمریکا با شلیک یک سلاح کشته میشوند.
براساس یک پروژه بینالمللی تحقیقاتی با عنوان «بررسی سلاحهای سبک»، بین سالهای 2010 تا 2015 به طور متوسط در هر سال 8 هزار و 592 قتل با سلاح گرم در آمریکا رخ داده است؛ یعنی به طور تقریبی به ازای هر 100 هزار نفر در آمریکا، 8 نفر به ضرب گلوله کشته شدهاند.
سال 2016 نیز سالی وحشتناک برای آمریکاییها به لحاظ وقوع قتل با سلاحهای گرم شخصی بود. در این سال بیش از 15 هزار تن در آمریکا در نتیجه بیش از 58 هزار حادثه تیراندازی به کام مرگ کشانده شدند.
روزنامه آمریکایی «یو اسای تودی» سال 2017 را مرگبارترین سال برای آمریکا از نظر قتل افراد با سلاحهای گرم شخصی در یک دهه اخیر نامیده است. فقط در 4 ماه نخست این سال، بیش از 4 هزار نفر در آمریکا در نتیجه بیش از 17 هزار تیراندازی با سلاحهای گرم شخصی که قاتلان به صورت کاملا آزادانه از فروشگاههای این کشور خریداری کردهاند، به قتل رسیدهاند.
نگهداری 2500 کودک در قفس به دستور کاخ سفید!
از دیگر موارد نقض حقوق بشر توسط رژیم آمریکا، کارنامه سیاه این کشور در برخورد با کودکان است؛ رژیم آمریکا در داخل آمریکا، کودکان مهاجران را در قفس زندانی میکند و در خارج آمریکا توسط خود یا اذنابش، کودککشی میکند.
دونالد ترامپ رییس رژیم آمریکا در ادامه سیاستهای مهاجرستیزانهاش به ماموران مرزی آمریکا دستور داد تا کودکان پناهجویان و مهاجرین را از والدینشان جدا کنند. والدین روانه زندان شوند و کودکان در قفس نگهداری شوند!
بر همین اساس از 5 می (15 اردیبهشت) تا 9 ژوئن (19 خرداد) حدود 2500 کودک عمدتا اهل آمریکای مرکزی و جنوبی که به همراه خانوادههایشان از مرز مکزیک قصد ورود به آمریکا را داشتند توسط ماموران مرزی آمریکایی از والدینشان جدا شده و برای نگهداری به قفسهای تعبیه شده منتقل شدند. از این تعداد بیش از 100 کودک، کمتر از 4 سال سن داشتند.
کاخ سفید پیش از اجرای این سیاست که از آن با عنوان «مدارای حداقلی» نام برده میشود، اعلام کرده بود که حتی در قبال مهاجرین و پناهجویانی که خطر مرگ هم آنها را تهدید میکند از سیاستهای سختگیرانهاش کوتاه نخواهد آمد!
- بیشتر بخوانید:
- حقوق بشر آمریکایی؛ نگهداری 2500 کودک در قفس!
اما نقض سیستماتیک حقوق بشر و جنایت علیه بشریت توسط رژیم آمریکا به اقدامات این رژیم علیه سیاهپوستان داخل آمریکا خلاصه نمیشود بلکه اکثر مردم جهان در قارهها و کشورهای مختلف طعم تلخ جنایات سردمداران واشنگتن را چشیدهاند.
کشتار 300 هزار نفر فقط در سه روز توسط آمریکاییها
با آمدن نام دو شهر «هیروشیما» و «ناکازاکی» اذهان جهانیان ناخودآگاه به سمت جنایتپیشگی آمریکاییها معطوف میشود.
از 6 تا 9 آگوست 1945، بمبافکنهای آمریکایی با دستور «هری ترومن» رئیسجمهور وقت این کشور، بر فراز دو شهر «هیروشیما» و «ناکازاکی» ژاپن به پرواز درآمدند و دو بمب اتمی را بر روی ساکنان این دو شهر انداختند و آنها را با خاک یکسان کردند.
در همان لحظه وقوع این جنایت، صد هزار انسان غیرنظامی، درجا کشته شدند. 200 هزار نفر دیگر نیز از ساکنان دو شهر «هیروشیما» و «ناکازاکی» تا پایان سال 1945 به سبب اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو ناشی از بمبهای اتمی آمریکا جان خود را از دست دادند.
به بیان دیگر، آمریکاییها فقط در سه روز (72 ساعت)، 300 هزار انسان بیگناه را کشتند. تاریخ بشر چنین جنایتی را حتی در تاریکترین اعصار توحش غربیها در قرون وسطی هم سراغ ندارد. نکته قابل تامل آنکه، «وسلی کروز» فرمانده این عملیات جنایتکارانه از سوی «هری ترومن» رئیس جمهور آمریکا، مدال افتخار دریافت کرد.
سردمداران رژیمی که ظرف فقط سه روز، 300 هزار انسان بیگناه را کشتهاند، آیا در زمره جنایتکاران علیه بشریت قلمداد نمیشوند؟ آیا سیاستمداران چنین رژیمی، وجاهتی برای اتهام زنی به سایر کشورها در امر حقوق بشر دارند؟
افتخار مقامات آمریکایی به کشتن 500 هزار کودک عراقی
در میانههای دهه 90 میلادی، آمریکا اقدام به تحریم عراق کرد. در جریان این تحریم بنا به اعتراف منابع آمریکایی، 500 هزار کودک عراقی کشته شدند.
در سال 1996 میلادی خبرنگار شبکه سیبیاس آمریکا از «مادلین آلبرایت» وزیر خارجه وقت آمریکا پرسید که آیا ارزش داشت که برای تنبیه عراق، نیم میلیون کودک عراقی را به کام مرگ بفرستید؟
جواب وزیر خارجه آمریکا به این سوال، عمق ددمنشی و جنایتکاری سردمداران رژیم آمریکا را نشان داد؛ آلبرایت گفت: بله؛ ارزش داشت که نیم میلیون کودک عراقی کشته شوند!
فروش تسلیحات شیمیایی به صدام توسط آمریکا برای کشتار مردم ایران و عراق
یکی از وجوه اقدامات جنایتکارانه آمریکا علیه مردم ایران به ماجرای تجاوز رژیم بعثی صدام به کشورمان و حمایتهای همهجانبه سیاسی و لجستیکی سردمداران واشنگتن از صدام متجاوز مربوط میشود. رژیم متجاوز صدام در دوران جنگ تحمیلی، از سوی 35 دولت جهان به لحاظ مالی و تسلیحاتی، پشتیبانی میشد که در رأس این دول آمریکا قرار داشت.
در آگوست سال 2013 (مرداد 92) اسناد جدیدی از حملات شیمیایی رژیم صدام ضد مردم ایران و همکاری رژیم آمریکا با دیکتاتور بعثی عراق در انجام این حملات هولناک فاش شد.
افشاء اسناد مزبور همزمان شده بود با تلاش رژیم آمریکا برای حمله به سوریه با بهانه دروغین استفاده دمشق از سلاح شیمیایی. در همین رابطه نشریه فارین پالیسی، نوشت: آمریکا در حالی در فکر حمله نظامی به سوریه در واکنش به وقوع حمله شیمیایی در این کشور است که چندین سال پیش در برابر حملات صدام با گاز اعصاب علیه ایران سکوت کرده و هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن انجام نداده بود.
اشاره نشریه آمریکایی به اسناد سازمان سیا بود که در سال 2013 از طبقه بندی محرمانه خارج شد و نشان میداد واشنگتن از آغاز سال 1983 (سال 1361) نسبت به استفاده رژیم صدام از تسلیحات شیمیایی اطمینان کامل یافته بود، اما نه تنها برای متوقف کردن این رژیم کاری نکرد بلکه دست شرکتهای آمریکایی را هم برای صادرات مواد شیمیایی بیشتر به عراق بازگذاشت و همچنین در جلسه مارس 1986 (فروردین 1364) شورای امنیت سازمان ملل نیز به قطعنامه ناظر بر محکومیت رژیم صدام در استفاده پیاپی از تسلیحات شیمیایی علیه مردم ایران، رای منفی داد.
- بیشتر بخوانید:
- حقوق بشر آمریکایی؛ هنوز بمباران شیمیایی سردشت، حلبچه و...
گوانتانامو؛ سند توحش و جنایت آمریکا / غیرانسانیترین شکنجهها به دست ماموران سیا
زندان گوانتانامو پس از حمله آمریکا به افغانستان و اشغال این کشور در سال 2001 ایجاد شد و به مکانی برای بازداشت و شکنجه افرادی تبدیل شد که در نقاط مختلف جهان به ظن ارتباط با اقدامات تروریستی و تروریستها دستگیر میشوند. البته از آنجایی که خود آمریکا بزرگترین تروریست و تروریستپرور است، طبیعی است که اکثر بازداشتیهای گوانتانامو را افرادی تشکیل دهند که یا در اقدام تروریستی با آمریکا همراهی نکردهاند و یا خودسرانه و بدون مجوز سردسته تروریستها یعنی رژیم آمریکا اقدام به عمل تروریستی کردهاند.
شهرت گوانتانامو فقط یک دلیل دارد و آن هم عبارت است از انجام غیرانسانیترین نوع شکنجهها در این بازداشتگاه مخوف؛ از «آزارهای بدنی» و «خشونت جنسی» تا «غرق مصنوعی» و «اعدامهای ساختگی» و «ممنوعیت از خواب» و «شوکهای الکتریکی» و...
در ژوئن 2015 روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» گزارشی از وضعیت یکی از زندانیان آزادشده از شکنجهگاه گوانتانامو منتشر کرد؛ فردی به نام «مجید خان» که بازجویان گوانتانامو دو مرتبه او را در معرض غرق مصنوعی قرار داده بودند. در این روش روی صورت فرد زندانی که ثابت نگاه داشته شده، آب ریخته میشود تا در وی احساس غرقشدگی ایجاد شود.
البته غرق مصنوعی تنها شکنجه انجام شده بر روی «مجیدخان» نبوده است بلکه یکبار نیز او را در حالت عریان به مدت سه روز از یک میله چوبی آویزان نگه داشته و پس از آن فورا به حمام یخ منتقل کرده بودند.
«ای کاش بجای شکنجه مرا میکشتند»؛ این جملهای است که نیویورک تایمز به نقل از «مجید خان» با فونت بزرگ منتشر کرده بود و اشارهای داشت به شدت شکنجههای ماموران و بازجویان آمریکایی گوانتانامو که موجب میشود زندانی آرزوی مرگ کند.
در کتاب «خاطرات در گوانتانامو» نوشته «محمد صلاحی» موریتانیایی که از سال 2001 تا 2006 در شکنجهگاه مخوف گوانتانامو به سر میبرد، آمده است «در گوانتانامو خواب وجود نداشت و زندانی باید همیشه بیدار میماند؛ باید محل ادرار خود را با لباسمان کاملا خشک میکردیم؛ یک زندانی در گوانتانامو فقط 30 ثانیه وقت غذا خوردن دارد؛ در گوانتانامو زندانیان اهل مناطق گرمسیر دنیا در اتاقهای یخ قرار میگیرند تا بدنشان بیحس شود».
- بیشتر بخوانید:
- شکنجهگاهی برای توحش آمریکا
ایجاد داعش توسط آمریکا و مشارکت واشنگتن در کشتار هزاران انسان سوری و عراقی
«لانه زنبور»؛ نام پروژه سری و مشترک دستگاههای جاسوسی آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی برای ایجاد داعش بود. اسناد این موضوع توسط «ادوارد اسنودن» پیمانکار سابق «آژانس امنیت ملی آمریکا» فاش شده است. آنطور که در اسناد افشاء شده توسط اسنودن آمده است، دو هدف اصلی این پروژه عبارت بودند از 1- تجزیه کشورهای منطقه غرب آسیا. 2- حفظ موجودیت رژیم صهیونیستی. ابزار کار پروژه «لانه زنبور» نیز شناسایی و جذب تروریستها و سلفیها از تمام نقاط دنیا و اعزام آنها به سوریه بود.
این آمریکاییها بودند که در راستای اجرای پروژه «لانه زنبور»، فردی به نام «ابراهیم البدری» را با سابقه عضویت در «القاعده عراق» در اکتبر 2004 از زندان «بوکا» واقع در مرز عراق و کویت آزاد کردند و پس از ارائه آموزشهای مخفیانه به او با کمک سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی، وی را «ابوبکر البغدادی» سرکرده داعش نامیدند.
از 8 آوریل 2013 (19 فروردین 1392) که گروه تروریستی تکفیری داعش رسما در سوریه اعلام موجودیت کرد تا 21 نوامبر 2017 (30 آبان 1396) که با اعلام سرلشکر قاسم سلیمانی، قلمرو ادعایی این گروه تروریستی تکفیری، مضمحل و منهدم شد، انواع و اقسام جنایتهای سبعانه توسط اعضای آن با چراغ سبز آمریکا رخ داد. از سربریدن کودکان و پوست کندن زندهزندهی مردان در مقابل خانوادههای خود تا اسیر کردن دختران و زنان بیگناه و تجاوز به آنان و حتی سوزاندن زندهزندهی افراد و ذبح دستهجمعی صدها جوان.
یکی از نشانههای آشکار همپوشانی آمریکا و داعش، ماجرای سقوط شهر «رمادی» عراق است. بهار سال 95، نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه «عین الاسد» در 80 کیلومتری «رمادی»، کاروان بزرگی از نیروها و تجهیزات داعش را تا دروازههای شهر مشایعت کردند تا آنها بدون هیچگونه مقاومتی از سوی نیروهای دولتی عراق، وارد شهر رمادی شوند و به جنایت و کشتار مردم این شهر بپردازند.
فروش مستقیم و غیرمستقیم سلاح به داعش توسط آمریکا، یکی از مظاهر حمایت یانکیها از تروریستهای داعشی محسوب میشد؛ «محمد السلام» مسئول امنیتی سابق بخش سوری پایگاه «التنف» وابسته به آمریکاییها در جنوب سوریه، شهریور 96 درمصاحبه با اسپوتنیک اعلام کرد که افراد مسلح گروه معارض «مغاویرالثوره» به فرماندهی فردی به نام «مهند الطلاع» با هماهنگی واشنگتن، سلاحهای آمریکایی را به داعش میفروشند.
- بیشتر بخوانید:
- لانهزنبور؛ سند تروریستپروری آمریکا
حمایت همهجانبه آمریکا از آلسعود در کشتار مردم یمن
از فروردین سال 94 تا امروز، رژیم متجاوز سعودی با حمایت همه جانبه آمریکا، مشغول کشتار ملت یمن و تخریب زیرساختهای این کشور با بمبهای حاوی اورانیوم غنی شده و بمبهای خوشهای ممنوعه آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی است. همچنین محاصره زمینی، دریایی و هوایی یمن با هدف گرسنه نگه داشتن یمنیها و به تسلیم واداشتن آنها نیز از دیگر حربههای سعودیها و آمریکاییها در تجاوز به یمن است.
طبق اعلام طهالمتوکل وزیر بهداشت یمن، 140 هزار نفر از مردم یمن در نتیجه تجاوز رژیم سعودی کشته شدهاند؛ همچنین در آذر 98، «صندوق کودکان سازمان ملل» (یونیسف) طی گزارشی اعلام کرد که 80 درصد از مردم یمن یعنی حدود 24 میلیون نفر در فقر و محرومیت به سر میبرند. بر اساس این گزارش، حدود 12 میلیون کودک یمنی نیاز اضطراری به کمکهای بشردوستانه دارند.
تسلیحات و جنگ افزارهایی که سعودیها با آنها در حال کشتار کودکان یمنی هستند، همگی ساخت آمریکاست؛ بنابراین آمریکاییها نیز در جنایات سعودیها در یمن شریکاند.
دونالد ترامپ رییسرژیم آمریکا اردیبهشت سال 96 در جریان سفر به ریاض، قراردادی 500 میلیارد دلاری با سعودیها منعقد کرد که 300 میلیارددلار آن به فروش جنگ افزار و تسلیحات اختصاص داشت.
در یکی از جنایتهای ددمنشانه سعودیها با تسلیحات آمریکایی، روز پنجشنبه 18 مرداد 1397، رژیم سعودی یک اتوبوس حامل حدود 40 دانش آموز دبستانی یمنی بین 6 تا 11 ساله را با بمب 227 کیلوگرمی از نوع MK 82 ساخته شرکت آمریکایی «لاکهید مارتین» هدف قرار داد که در جریان این حمله وحشیانه، همه سرنشینان اتوبوس از جمله آن 40 کودک معصوم، جان باختند.
- بیشتر بخوانید:
- هر روز 5 کودک یمنی قربانی جنگ سعودی - آمریکایی میشود
موارد ذکر شده در بالا، تنها بخشی از جنایات بیشمار آمریکاییها علیه مردم سراسر جهان است؛ بدون تردید سردمداران رژیمی که ظرف فقط سه روز، 300 هزار انسان بیگناه را در ژاپن کشتند؛ موجبات جان دادن نیم میلیون کودک عراقی را فراهم کردند؛ به صدام سلاح شیمیایی برای تجاوز به سردشت و حلبچه دادند؛ به هواپیمای ایرانی حامل 290 مسافر شلیک کردند؛ 2500 کودک پناهجو را در قفس حبس کردند؛ 82 انسان را زنده زنده در آتش سوزاندند؛ در گوانتانامو و ابوغریب هزاران انسان بیگناه را تا حد مرگ شکنجه کردند؛ روزانه سیاهپوستان آمریکایی را به رگبار میبندند؛ گروههای تروریستی و تکفیری را تسلیح و تجهیز میکنند؛ هزاران یمنی را با مشارکت سعودیها کشتهاند و صدها جنایت دیگر را در اقصی نقاط دنیا مرتکب شدهاند و همچنان به خوی درندگی و جنایتکاری خود ادامه میدهند نه تنها صلاحیت سخن گفتن از حقوق بشر را ندارند بلکه باید در دادگاههای بینالمللی به سبب ارتکاب جنایت علیه بشریت، محاکمه و مجازات شوند.