دوشنبه 5 آذر 1403

ایران در دکترین آمریکا تبدیل به دشمن شده است؟

خبرگزاری ایسنا مشاهده در مرجع
ایران در دکترین آمریکا تبدیل به دشمن شده است؟

یک کارشناس روابط بین‌الملل گفت: دکترین ایالات متحده امریکا در خصوص ایران در حال شدت یافتن است و از محدودسازی همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران در استمرار به دکترین تبدیل چالش ایران به دشمن امریکا و نظام بین‌الملل تبدیل شده است.

مهدی مطهر نیا در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: آن‌چه که مسجل است آمریکا تلاش داشته تا ایران را در چهارچوب آن‌چه که من تئوری جنگ‌های نامتعادل خوانده‌ام، تا سال 2018 در چهارچوب دکترین امنیتی محدود کردن همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران قرار دهد. این اقدام از اواخر دوران اوباما شروع شد اگر چه که برجام در دوران اوباما به امضا رسید اما تفسیری که اوباما از برجام داشت و دولت وی آن را دنبال می‌کرد تفسیری محدود بود در حالی که ایران تفسیر موسع داشت. وی اضافه کرد: همکاری‌های بین‌المللی محدود با ایران و محدود کردن این همکاری‌های بین‌المللی در مسیر فراخوان ایران به جامعه بین‌المللی به عنوان یک کشور با رفتار عادی مدنظر بود. با روی کار آمدن ترامپ از سال 2016 به بعد این مساله شدت گرفت و محدودسازی همکاری بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران دنبال شد تا سال 2018 امریکایی‌ها، ایران را رسما دشمن ایالات متحده امریکا اعلام کردند و 17 بار از ایران به عنوان دشمن امریکا اسم بردند. تشدید دکترین آمریکا و تبدیل چالش ایران به دشمن امریکا این کارشناس روابط بین‌الملل در خصوص دکترین امریکا در خصوص ایران افزود: در آن زمان من گفتم که دکترین ایالات متحده امریکا در خصوص ایران در حال شدت یافتن است و از محدودسازی همکاری‌های بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران در استمرار به دکترین تبدیل چالش ایران به دشمن امریکا و نظام بین‌الملل تبدیل می‌شود و از آن زمان بود که امریکا ایران را وارد جنگ ابهت و حیثیت کرد. مطهرنیا عنوان کرد: امریکا در چهارچوب دکترین بازیگر دیوانه و سیاست کلان ابهام و پیچیدگی و استراتژی جوجیتسو ایران را تحریک کرد تا در ایران مواضعی از جمله بستن تنگه هرمز، خروج از NPT و... در کشور اعلام شود ایالات متحده امریکا آرام آرام حلقه محاصره ایران را تنگ‌تر کرده و فروش نفت ایران به حداقل ممکن رسیده است، از طرف دیگر وضعیت اقتصادی ایران نابه‌سامان است. وی در خصوص افزایش فعالیت‌های امریکا اضافه کرد: از طرف دیگر آمریکا در سوریه، عراق، یمن و حتی در بحرین و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس فعال‌تر از گذشته وارد عمل شده است، این‌ها نشانگان آن است که ایالات متحده امریکا در پی آن است که در یک مسیر موازی محاصره منطقه‌ای ایران را در چهارچوب ایجاد اجماع بین‌المللی برای عدم همکاری با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران در بستر دکترین تبدیل چالش ایران به دشمن امریکا در نظام بین‌الملل و تهدیدی برای نظم بین‌المللی تبدیل کند، در این‌جاست که گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد می‌تواند از اهمیتی جدی برای تفسیر چنین حرکتی نزد افکار عمومی برخوردار باشد. قدرت‌های جهانی از حوزه دشمنی با یکدیگر خارج شده‌اند این کارشناس روابط بین‌الملل در خصوص رقابت‌های قدرت‌های جهانی با یکدیگر بیان کرد: قدرت‌های بزرگ بین‌المللی از حوزه دشمنی با یکدیگر خارج شده و از منظر منطق عقلانی و تجربه جنگ‌های جهانی و هزینه‌هایی که ملت‌ها و دولت‌هایشان پرداخته‌اند سعی می‌کنند که رو در روی هم قرار نگیرند. در اواخر قرن نوزدهم کل قدرت‌های بین‌المللی به جای رو در رویی با یکدیگر تلاش کردند در فضایی تعریف شده با قانون مشخص و قواعد بازی معین با یکدیگر تعامل داشته باشند و به رقابت خود شکل بدهند اما این رقابت به مرزهای رو در رویی کشیده نمی‌شود. مطهرنیا در مورد استفاده چین و روسیه از ایران برای امتیاز گرفتن از امریکا تاکید کرد: امروز کاملا واضح است که چین و روسیه با توجه به تجربه 40 ساله تلاش داشته‌اند که از برگ ایران برای امتیاز گرفتن در این رقابت از واشنگتن استفاده کنند و بنابراین آن‌چه که هم‌اکنون دیده می‌شود نشان‌دهنده همین امر است و آن‌ها تا جایی که بتوانند از ایران حمایت می‌کنند. وی اضافه کرد: اینکه ما فکر کنیم که چین و روسیه در همه زمینه‌ها تا مرزهای گذشت از منافع و اهداف خود از ایران در برابر امریکا حمایت خواهند کرد تا حدودی یک سیاست آرزومندانه است و آن‌ها به دنبال برگ امتیاز خود هستند و ایران باید به نیکی در این موضوع بیاندیشد، نمونه بارز این مطلب را می‌توانیم در نشست اخیر شورای حکام ببینیم در این نشست اگرچه چین و روسیه به قطعنامه رای منفی دادند. این کارشناس روابط بین‌الملل در خصوص بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت به صورت یک‌جانبه از سوی امریکا گفت: بالاتر از این مساله، ما تجربه حرکت امریکا علیه عراق را داریم در آن زمان تمام اعضای شورای امنیت و حتی متحدین اروپایی امریکا مخالف حمله امریکا به عراق بودند اما امریکا به طور یک‌جانبه به عراق حمله کرد و بعد همان کشورها به امریکا پیوستنند بنابراین چه قطع‌نامه 2231 باشد و چه نباشد موضوع در روابط بین‌الملل متکی بر مفهوم قدرت است. مطهرنیا در خصوص نقش قدرت در روابط بین‌الملل افزود: آن که قدرت بیشتری دارد می‌تواند در هسته کنش عملی وارد میدان کارزار شود و اکنون باید دید آیا به نفع منافع ملی و اهداف ملی امریکا و سردمداران کاخ سفید یعنی دولت ترامپ است که علیه ایران وارد عمل شوند یا نه؟ آن‌چه که از ادبیات ترامپ مشخص می‌شود او به دنبال فشار حداکثری است و بی‌تردید نه تنها از قطع‌نامه 2231 به راحتی می‌گذرد بلکه با تکیه به قدرت خود در وقت مقتضی براساس آن‌چه که در باب ایالات متحده امریکا گفته می‌شود از شورای امنیت نیز عبور کند. وی اضافه کرد: البته امریکا باید پیامدهای عبور خود را از قطع‌نامه 2231 و شورای امنیت سازمان ملل در ابعاد تاریخی پرداخت نمایند همان‌گونه که دیدیم امریکایی‌ها توانستند به عراق حمله کنند و تا حدودی پیامدهای آن را مدیریت کند اما آیا ما در سال 2020 شاهد همان امریکای سال 2003 هستیم یا نه مساله دیگری است. جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها؛ تفاوت در تاکتیک‌ها این کارشناس روابط بین‌الملل در مورد تفاوت میان عملکرد و سیاست‌های دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در قبال ایران تاکید کرد: تفاوت تنها در بخش تاکتیک‌ها و تنیک‌ها در اتمسفری از ادبیات متفاوت میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان است. چه دموکرات‌ها و چه جمهوری‌خواهان در استراتژی و بالاتر از آن سیاست‌های کلان و دکترین ایالات متحده امریکا بر علیه ایران متحد هستند. مطهرنیا افزود: با تغییر از ترامپ به جو بایدن تنها می‌توان گفت که در حوزه حیثیت ایران می‌تواند بگوید که وضعیت در امریکا تغییر کرده است و ما می‌توانیم با امریکایی‌ها مذاکره کنیم و امریکایی‌ها و تیم دموکرات‌ها بگویند که ما به برجام باز می‌گردیم اما بازگشت آن‌ها به برجام و پای میز مذاکره در عمل همان حرکت ترامپ را با ادبیات دیگر دنبال می‌کند، امریکا در این حوزه روش‌های متفاوتی دارد. وی اضافه کرد: از طرفی ماندن ترامپ در دور دوم قدرت می‌تواند به نفع تهران باشد چرا که او در دور دوم قدرت دیگر نیازی به کسب پرستیژ برای گرفتن رای برای دوره بعد ندارد و همچنین که او یک معامله‌گر است، حال از طرفی دیگر اگر جو بایدن سر کار بیاید ایران می‌تواند از این فرصت استفاده کند و پای میز مذاکره برگردد اما در این صورت هم باید خیلی از مسائلی را که امریکایی‌ها به دنبال آن هستند، بپذیرد و از همه مهم‌تر مذاکره با امریکا را بپذیرد، اینکه رییس جمهور امریکا تغییر کند در ماهیت امریکا و سیاست‌های کلان و حتی خرد امریکا تمایز چندانی به وجود نمی‌آید اما آن‌چه که مطرح است این است که اگر جو بایدن برسرکار بیاید و یک تیم دموکرات قوی مانند تیم کلینتون یا اوباما را سر کار بیاورد می‌تواند وحدت میان متحدان ایالات متحده امریکا را بر علیه تهران بیشتر کند. چالش قطع‌نامه شورای حکام برای رویکردهای رادیکال در ایران مطهرنیا در مور تاثیر قطع‌نامه شورای حکام بر ایران و فضای سیاسی آن گفت: قطعنامه شورای حکام رویکردهای رادیکال در ایران را به چالش می‌کشد. مجلس یازدهم مجلسی اصول‌گراست و اکثریتی که در مجلس دهم اقلیت بودند و NPT و برجام را قراردادهای ننگین و امضای برجام توسط دولت روحانی را سازش‌کاری و عهدنامه ترکمان‌چای نامیدند و همین نمایندگان در مجلس بودند که به طور نمادین برجام را در صحن مجلس آتش زدند و اکنون آن‌ها اکثریت را در اختیار دارند که حالا برخی از آنها بر خروج ایران از NPT تاکید می‌کنند. خروج ازNPT اجماع جهانی علیه ایران را افزایش می‌دهد مطهرنیا در مورد نتایج خروج ازNPT و برجام عنوان کرد: اگر خروج از NPT و برجام توسط ایران صورت بگیرد اجماع جهانی علیه ایران را به سرعت افزایش می‌دهد برای همین است که ایران سخنی از خروج از برجام نمی‌گوید و یا حداقل اقدام عملی در این راستا انجام نمی‌دهد، قرار بود که گام‌هایی هر دو ماه یک‌بار در باب خروج از برجام برداشته شود حال آن‌که آخرین اقدام‌ها در سال گذشته برداشته و با ایجاد بحران کرونا در جهان این اقدام‌ها دیگر صورت نپذیرفت و خروج پلکانی از برجام متوقف شد.

انتهای پیام