چهارشنبه 14 آبان 1404

بازگشت کرباسچی به ریل تفرقه / وفاق به‌معنای همراهی بر سر مصالح ملی است، نه رفیق‌بازی!

وب‌گاه الف مشاهده در مرجع
بازگشت کرباسچی به ریل تفرقه / وفاق به‌معنای همراهی بر سر مصالح ملی است، نه رفیق‌بازی!

هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند کار دشواری است. بسته خبری تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

جنگ شناختی سرنوشت ساز و تدابیر تبیینی مؤثر

روزنامه آرمان‌امروز نوشت:

در ماه‌های اخیر مسئولان عالی کشور بارها هشدار داده‌اند که جمهوری اسلامی در برابر یک «جنگ شناختی» قرار گرفته است؛ جنگی که بازیگران آن فراتر از میدان نظامی، بر ذهن و اعتماد افکار عمومی هدف‌گذاری کرده‌اند. معاون سیاسی یکی از نهادهای امنیتی در بیانیه‌ای سه هدف اصلی این نبرد را «سیاه‌نمایی»، «بی‌اعتماسازی» و «بزرگ‌نمایی مشکلات» عنوان کرده است؛ هدف‌هایی که در کنار هم می‌توانند ظرفیت مقاومت اجتماعی را فرسایش دهند و عرصه تصمیم‌گیری ملی را تضعیف کنند.

تحلیلگران و صاحب‌نظران سیاسی می‌گویند مواجهه مؤثر با این تهدید، به‌سادگی اقدام تدافعی رسانه‌ای نیست؛ بلکه به طراحی و اجرای پروژه‌های ساختاری نیاز دارد که هم جنبه پدافندی (خنثی‌سازی پیام‌های مخرب دشمن) و هم جنبه آفندی (تقویت پیام‌های امیدبخش و واقع‌گرایانه) را دربر گیرد. نخستین رئوس برنامه پیشنهادی، مقابله با «سیاه‌نمایی» است: باید مجموعه‌ای از دستاوردها و ظرفیت‌های کشور منظم، مستند و قابل‌فهم برای مردم و ناظران بین‌المللی ارائه شود تا روایت‌های کاذب جای خود را به یک تصویر واقع‌بینانه و متوازن بدهند. این کار مستلزم بهره‌برداری از داده‌ها، گزارش پیشرفت‌ها و نمایش نمونه‌های موفق در حوزه‌های اقتصادی، علمی و اجتماعی است.

دومین محور، پروژه اعتمادسازی داخلی است. مقابله صرف با «دشمن» کافی نیست؛ لازم است ریشه‌های داخلی بی‌اعتمادی شناسایی و برطرف شوند. این یعنی شفافیت بیشتر در سیاست‌گذاری، پاسخگویی مسئولان، اصلاح خطاهای شناخته‌شده و پذیرفتن کوتاهی‌ها در موارد لازم - همراه با ارائه راهکارهای ملموس برای جبران. تنها با این سازوکارهاست که پیام مقابله‌ای به‌دردنخور به پیام‌های تقویت‌کننده‌ی اعتماد ترجمه می‌شود. سومین حوزه، مواجهه با «بزرگ‌نمایی مشکلات» از طریق صداقت در اطلاع‌رسانی است. تجربه نشان داده وقتی دولت یا نهادها صادقانه مشکلات و راه‌حل‌ها را با مردم در میان می‌گذارند، ظرفیت همیاری اجتماعی و پذیرش سیاست‌های اصلاحی افزایش می‌یابد. سکوت یا پنهان‌کاری هزینه‌زا است؛ همان‌گونه که بیان شفاف مشکلات، اگر با برنامه و دعوت به مشارکت همراه باشد، اعتماد را تقویت می‌کند.

******

بازگشت به ترکیب برنده

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

مدت‌هاست بحث تعداد مخاطبان تلویزیون بسیار جدی شده و انتقادات از یک سو و راهکارهای پیشنهادی از سوی دیگر هر کدام بخشی از ماجرا را می‌بینند و راه‌حل‌های متفاوتی ارائه می‌شود. در این میان عده‌ای معتقد بودند این سیر نزولی (در صورت پذیرفتن وجود آن)، نه صرفاً به دلیل شیوه‌های مدیریتی تلویزیون، بلکه متاثر از شرایط جدید جامعه و نقشی است که رسانه‌های جدید اینترنتی ایفا می‌کنند. با این حال پخش فصل جدید سریال «پایتخت» چنان شوری در مخاطبان جامعه ایران ایجاد کرد که خیلی از معادلات را تغییر داد. حال نگاه مدیران رسانه ملی و حتی بسیاری از منتقدان آنها به شیوه بسیار موثر و جذاب دنباله‌سازی معطوف شده است.

بیش از یک دهه است که تلویزیون به سمت ساخت فصل‌های متعدد سریال‌های خود می‌رود و این نوع سریال‌سازی به عنوان روشی برای جذب مخاطب و افزایش زمان تماشا در نظر گرفته شده است. اکنون دنباله‌سازی در تلویزیون ایران به یک رویکرد معمول و موفق تبدیل شده و آثار شناخته‌شده‌ای مانند «نون خ» نمایانگر موفقیت آن در جذب بیننده‌ها است. اخیرا خبر ساخته شدن مرد «سه هزار چهره» توسط مهران مدیری که ادامه «مرد هزار چهره» و «مرد دو هزار چهره» است، توجه مخاطبان تلویزیون را به خود جلب کرده. مرد هزار چهره که روایتگر زندگی پراشتباه شخصیت مسعود شصت‌چی است با دستمایه قرار دادن موضوع جبر و اختیار و ساخت موقعیت‌های طنز از همین موضوع، جزو پرطرفدارترین و پرمخاطب‌ترین سریال‌های مهران مدیری و صداوسیما شمرده می‌شود. البته قبل از مرد «سه هزار چهره» ما شاهد سریال دیگری از مهران مدیری به نام «شش‌ماهه» که به‌زودی از تلویزیون پخش می‌شود خواهیم بود.

یک خبر غافلگیرکننده دیگر این روزها این بود که مهران غفوریان تصمیم دارد بعد از 24 سال، ساخت فصل چهارم سریال «زیر آسمان شهر» را به جریان بیندازد. غفوریان فصل اول این سریال را سال 1380 ساخت و به دلیل استقبال بالایی که از آن شد، خیلی زود دست به ساخت فصل‌های دوم و سوم آن زد. فصل چهارم این سریال در حالی ساخته می‌شود که برخی بازیگران اصلی آن یا مهاجرت کرده‌اند یا در قید حیات نیستند. غفوریان چند وقت پیش درباره تصمیمش برای ساخت فصل چهارم «زیر آسمان شهر» صحبت کرد و حالا شنیده می‌شود برای ساخت این اثر با تلویزیون به توافق نهایی دست یافته و قرارداد این پروژه به امضا رسیده است.

******

بازگشت کرباسچی به ریل تفرقه

روزنامه جام‌جم نوشت:

اظهارات اخیر آقای غلامحسین کرباسچی علیه رسانه ملی، نه‌تنها فاقد وجاهت تحلیلی است، بلکه بیش از آنکه نقدی منصفانه باشد، نوعی فرار به جلو و فرافکنی آشکار به نظر می‌رسد. آنچه او در گفت‌وگوی اخیر خود مطرح کرد، ترکیبی است از اتهام‌زنی‌های بی‌پایه، زبان غیراخلاقی و تلاش برای انحراف افکار عمومی از مسائل اصلی. توجه به این نکته ضروری است که بازتاب یک دیدگاه در بخشی از یک رسانه، هرچند وابسته به صداوسیما، به‌معنای تبدیل آن به یک رویه رسمی یا نهادی نیست. این نوع برداشت‌ها، نه‌تنها سازنده نیست، بلکه بیشتر به‌نوعی فرار از پاسخگویی و پناه بردن به حاشیه‌سازی شباهت دارد.

استفاده از واژگانی چون «هرزه‌نگاری» برای توصیف رسانه‌ای که منتقد جریان خاصی است، نشانه‌ای آشکار از سقوط زبان و اخلاق حرفه‌ای است. این نوع ادبیات، نه‌تنها وجاهت فکری و سیاسی را از گوینده سلب می‌کند، بلکه اعتبار نقد را نیز زیر سؤال می‌برد. آقای کرباسچی در حالی رسانه ملی را به باد انتقاد می‌گیرد که رسانه متبوع ایشان (هم‌میهن) در ماجرای جلد اخیر خود، بخش قابل توجهی از زنان جامعه را هدف اتهام و توهین قرار داد. این تناقض، نشان‌دهنده نوعی رفتار دوگانه و فرافکنی آگاهانه است تا افکار عمومی از ناکارآمدی‌های رسانه‌ای خودشان منحرف شود.

آقای کرباسچی که زمانی خود را در چارچوب حزب سازندگی تعریف می‌کرد، اکنون با انتخاب قهر به‌جای استدلال، رسانه‌ای موازی راه‌اندازی کرده است. این رفتار، نه‌تنها نشانه‌ای از بی‌پرنسیبی سیاسی است، بلکه نوعی کناره‌گیری از گفت‌وگو و عدم پذیرش چندصدایی درون جریان اصلاحات نیز محسوب می‌شود. بررسی رسانه‌های معاند نشان می‌دهد که بسیاری از گزارش‌های سیاه‌نمایانه آن‌ها درباره شرایط داخلی ایران، مستقیماً از برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب تغذیه می‌شود. این هم‌گرایی ناخودآگاه یا خودآگاه، عملاً در خدمت تولید ناامیدی و القای فروپاشی اجتماعی قرار گرفته است.

در خصوص فضای مجازی، باید پرسید که آیا آقای کرباسچی و همفکرانشان، تجربه‌های جهانی در زمینه مدیریت فضای رسانه‌ای را مطالعه کرده‌اند؟ آیا می‌دانند که سیاست‌گذاری در این حوزه، نه در رسانه ملی، بلکه در نهادهای بالادستی و حاکمیتی اتفاق می‌افتد؟ شعارزدگی بدون ارائه راهکار، تنها تشدید آشوب رسانه‌ای است. در حالی که جامعه پس از جنگ 12روزه با رژیم اشغالگر قدس، در فضای وفاق و اتحاد ملی قرار داشت، اظهارات اخیر آقای کرباسچی و برخی اصلاح‌طلبان، نوعی بازگشت به گفتمان‌های تفرقه‌افکنانه است. این رویه، نه‌تنها وفاق ملی را تضعیف می‌کند، بلکه عملاً در خدمت اهداف دشمن در بی‌ثبات‌سازی فضای داخلی قرار می‌گیرد.

در مجموع باید گفت، آنچه امروز از برخی اصلاح‌طلبان همچون آقای کرباسچی مشاهده می‌شود، نه نقد سازنده، بلکه نوعی فرافکنی و فرار از پاسخگویی است. استفاده از زبان غیراخلاقی، طرح اتهام‌های بی‌سند و تلاش برای بازگشت به گفتمان‌های تفرقه‌افکن، نشانه‌ای از بن‌بست فکری و سیاسی در این جریان است. در شرایطی که کشور نیازمند وفاق و گفت‌وگوی ملی است، این‌گونه رفتارها، نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه آب به آسیاب دشمن می‌ریزد.

******

نقشه ضد ایرانی ترکیه و اسرائیل از دریای خزر تا مدیترانه

روزنامه الاخبار در گزارشی نوشت:

در حالی که تنش‌های ژئوپلتیکی در خاورمیانه رو به افزایش است، «توماس باراک» سفیر آمریکا در ترکیه و فرستاده ویژه واشنگتن در امور سوریه و لبنان، از طرحی سخن گفته است که هدف آن ایجاد همکاری راهبردی میان ترکیه و اسرائیل علیه ایران است. او در آخرین مواضع خود تأکید کرده است که «ترکیه و اسرائیل با یکدیگر نخواهند جنگید» و در آینده‌ای نزدیک شاهد همکاری مشترک میان آن دو از دریای خزر تا مدیترانه خواهیم بود. باراک که پیش‌تر نیز با سخنان جنجالی‌اش درباره منطقه از جمله اظهار اینکه «لبنان دولتی شکست‌خورده است» و انتقاد از توافق تاریخی سایکس - پیکو شناخته شده بود، این بار نیز با طرح ایده‌هایی تازه درباره بازگشت به «نظام ملل عثمانی» و ساختارهای فدرالی در خاورمیانه، موجی از واکنش‌ها را در محافل سیاسی ترکیه برانگیخت.

به باور تحلیلگران، اظهارات باراک بازتابی از راهبرد جدید آمریکا در منطقه است. از نگاه او، همگرایی ترکیه و رژیم صهیونیستی می‌تواند پایه جبهه‌ای تازه علیه ایران باشد که از قفقاز تا خلیج فارس امتداد یابد. در همین چارچوب، رسانه‌های ترکیه به نقل از «هاکان فیدان» وزیر خارجه این کشور گزارش داده‌اند که وی بر ضرورت خلع سلاح کامل حزب کارگران کردستان در ترکیه، سوریه، عراق و حتی ایران تأکید کرده است؛ موضعی که با سیاست ضدایرانی واشنگتن هم‌سو تلقی می‌شود. روزنامه «جمهوریت» چاپ استانبول در گزارشی در این باره آورده است که آمریکا با این طرح می‌کوشد نظام جدیدی در غرب آسیا ایجاد کند که محور آن همکاری ترکیه و رژیم صهیونیستی باشد.

طبق گزارش این رسانه، در این نقشه، کشورهایی چون جمهوری آذربایجان، ارمنستان، سوریه، لبنان، اردن و کشورهای حوزه خلیج فارس نیز جایگاهی ویژه دارند و واشنگتن در تلاش است تا از مسیر تفاهم میان آذربایجان و ارمنستان، گسترش همکاری اسرائیل و آذربایجان، و خلع سلاح غزه و حزب‌الله لبنان، حلقه محاصره ایران را تکمیل کند. همان‌طور که آمریکا پیش‌تر از ترکیه علیه صدام و سپس علیه بشار اسد بهره برد، اکنون نیز قصد دارد از آنکارا به‌عنوان ابزاری در تقابل با تهران استفاده کند.

******

چرا خانواده‌های مسئولان با درآمد 10 میلیونی زندگی نمی‌کنند؟

خبرگزاری ایلنا نوشت:

اظهارنظر اخیر سخنگوی دولت و وزیر کار به ترتیب در ارتباط با خط فقر 6 میلیون تومانی هر نفر در خانوار و همچنین حذف خانوارهای با درآمد بیش از 30 میلیون تومان (در مجموع) واکنش‌های مختلفی را در میان صاحب‌نظران برانگیخته است. این اظهارات در حالی مطرح شده است که خطِ «فقر مطلق» اعلامی از سوی بانک مرکزی برای سال 1403 (سال گذشته) طبق اعلام مرکز پژوهش‌های مجلس در اسفندماه برای هر فرد 11 میلیون و 200 هزار تومان محاسبه شده است.

در حالی که فعالان کارگری کشور نسبت به معیارسازی‌ها در حوزه فقر و درآمد انتقادات جدی نسبت به دولت مطرح می‌کنند، کارشناسان اقتصادی نیز نگاه متفاوتی به شیوه‌های دهک‌بندی و استحقاق‌سنجی دولت دارند. علیرضا حیدری (کارشناس اقتصادی و نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری) در این ارتباط توضیح داد: «در ماجرای اظهارنظر سخنگوی دولت در رابطه با 6 میلیون تومانی بودن خط فقر هر فرد، ایشان در معرض سوال ناگهانی قرار گرفتند که این پاسخ عجیب را دادند. اما وزیر کار در توجیه حذف یارانه یک جمعیت انبوه، آن اظهارات را درباره حذف یارانه خانوار دارای بالای 30 میلیون تومان سخن گفت».

وی افزود: «واقعیت این است بانک اطلاعاتی ما برای هر قضاوت اقتصادی درباره وضعیت خانوار کفایت لازم را ندارد. ما به دلیل فقر اطلاعات، تصویر ناقصی از خانوار ایرانی داریم و تشخیص طبقه این خانواده‌ها از نظر درآمدی، در معرض خطاست به گونه‌ای که با چشم غیرمسلح هم خطاهای یارانه‌پردازی مشهود است. این میزان انحراف از هدف نشان می‌دهد که ما در تشخیص دچار اشتباه می‌شویم و ریشه این اشتباه درعدم وجود اطلاعات صحیح نهفته است». 

در این میان بسیاری از فعالان کارگری بر این باور هستند که تلاش دولت‌ها، در جهت کاهش هرچه بیشتر تعهدات خود به جامعه و به ویژه گروه‌های اجتماعی و درآمدی فرودست است. مازیار گیلانی نژاد (فعال کارگری) در این رابطه توضیح می‌دهد: «ما بر این باور هستیم که حرف خانم سخنگوی دولت خلاف شاخص‌های رفاه حداقلی تعریف شده سازمان ملل است. با هر شاخصی از توسعه انسانی و حداقل‌های انسانی که در منشورهای حقوق انسانی و حقوق بشر سازمان ملل متحد تعریف شده و صرف‌نظر از حقوق اولیه مندرج در کنوانسیون‌های سازمان جهانی کار، حداقلی‌ترین استانداردهای زندگی برای هر فرد، درآمدی بسیار بیشتر از 6 میلیون تومان را به عنوان خط فقر معرفی می‌کند».

وی افزود: «سوال بنده این است که آیا پول تو جیبی یا هزینه زندگی روزانه نوه‌های وزرا و سخنگویان و مسئولان رده بالای دولتی در حد این ارقام است که حقوق نفری 10 میلیون تومان را در بحث استحقاق یارانه یا خط فقر 6 میلیون تومانی را بپذیریم؟ اعلام کرده‌اند خانواری با درآمد 30 میلیون تومانی آنقدر استحقاق درآمدی دارند که نیازمند یارانه نباشند. این بسیار عالی است. پس چرا حقوق ماهانه مدیران دولتی را همین 30 میلیون تومان مقرر نمی‌کنند که به حدی از رفاه برسند که نیازمند دریافت یارانه نباشند و در عین حال کسری بودجه دولت نیز کاهش یابد؟»

******

ادعاهای تکراری گروسی درباره ایران

رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در مصاحبه با «فایننشال تایمز» مدعی شد: «ضروری است که ایران سطح همکاری با بازرسان دیدبان هسته‌ای سازمان ملل را به طور جدی بهبود دهد تا مانع از تشدید تنش با غرب شود».

او با تایید اینکه از بعد از تهاجم نظامی آمریکا و اسرائیل در ماه ژوئن، آژانس ده‌ها بازرسی از سایت‌های هسته‌ای ایران داشته است، گفت: «با این حال، به سایت‌های بمباران‌شده فردو، نطنز و اصفهان دسترسی نداشته‌ایم».

گروسی پیش‌تر هم مدعی شده بود که تصاویر ماهواره‌ای تحرکاتی را در اطراف سایت‌های بمباران‌شده نشان می‌دهد حال آنکه این به معنای بازگشت ایران به غنی‌سازی فعال اورانیوم نیست.

مدیرکل آژانس همچنین بیان کرد: «اگرچه تلاش می‌کنیم به رابطه پر دست‌انداز با ایران از زاویه تفاهم نگاه کنیم، این کشور همچنان ملزم به تعهداتش است».

او در ادامه این ادعا افزود: «نمی‌توانید بگویید عضو NPT هستم، اما به تعهداتم عمل نمی‌کنم. نمی‌توانید از آژانس انتظار داشته باشید که بگوید «اوکی، از آنجا که جنگی را پشت سر گذاشته‌اید، پس در یک دسته‌بندی متفاوت هستید (و شما را به گونه‌ای متفاوت ارزیابی می‌کنیم).»

گروسی در تکمیل این ادعا گفت: «در غیر این صورت (اگر ایران سطح همکاری را بهبود نبخشد) مجبورم (به شورای حکام) گزارش دهم که هرگونه نظارت بر این مواد را (408 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده در سطوح بالا) از دست داده‌ام».

مدیرکل آژانس در نهایت لحن خود را کمی تلطیف کرد و به این جمع‌بندی رسید: «هنوز ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد با وجود کاهش بازرسی‌ها ضروری نیست، اما لازم است که سطح همکاری به طور جدی افزایش یابد».

******

آمریکایی‌ها برجام را پروژه‌ای موفق در تضعیف صنعت هسته‌ای ایران می‌دانند

خبرگزاری فارس نوشت:

پس از حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران، ترامپ مدعی شد که توانسته آن را نابود کند. اما نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا گزارش دادند که این تأسیسات نابود نشده و ممکن است صرفا چند ماه به عقب افتاده باشد. آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا»(DIA) در واکنش به ادعای نابودی کامل هسته‌ای ایران، اعلام کرد: «تنها 3 تا 6 ماه به عقب‌افتاده است.» نشریه آمریکایی نیویورک‌تایمز در گزارشی نوشت: «یافته‌های طبقه‌بندی‌شده نشان می‌دهد که حمله آمریکا، ورودی‌های تأسیسات را مسدود کرده؛ اما ساختمان‌های زیرزمینی آن‌ها را فرونریخته است.»

اگرچه حمله آمریکا نتوانست هسته‌ای ایران را نابود کند؛ اما برجامی که روحانی و ظریف امضا کردند، توانست به مدت 10 سال، قفل بزرگی بر صنعت هسته‌ای ایران بزند. کریس ون‌هالن، سناتور آمریکایی که یکی از اثرگذارترین قانون‌گذاران این کشور در فرایند طراحی برجام بود، چندی پیش تاکید کرد: «برجام هرچند کامل نبود، اما مانعی اساسی در برابر توسعه و پیشرفت ایران به‌ویژه در بخش هسته‌ای ایجاد کرد.»

نشریه نشنال اینترست پس از جنگ 12 روزه، راه مهار ایران را در مذاکره و توافق دانست و دراین‌باره نوشت: «اگر ایالات‌متحده نتواند ایران را سرنگون یا آن را آرام کند؛ باید استراتژی بهتری برای مهار بلندمدت آن تدوین شود. کاخ سفید تمایل خود را برای یک توافق هسته‌ای جدید با رژیم ایران نشان داده است. اگر دولت درست بازی کند و ترکیب مناسبی از هویج‌های دیپلماتیک و چماق‌های استراتژیک را به کار گیرد، ممکن است به توافقی دست یابد که گسترده باشد و منافع آمریکا را بهتر از توافقی که رئیس‌جمهور ترامپ در سال 2018 از آن خارج شد، تأمین کند.»

آمریکایی‌ها برجام را پروژه‌ای موفق در تضعیف صنعت هسته‌ای ایران می‌دانند. روشن‌ترین دلیل آن، جمله معروف باراک اوباما است که گفته بود: «برجام بدون شلیک حتی یک گلوله، برنامه تسلیحات اتمی ایران را متوقف کرد.» آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن، در روزهای آخر دوران مسئولیت خود گفت: «یک مشکلی که ما با موفقیت از طریق برجام از روی میز برداشتیم (آن را حل کردیم)، جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای از طریق سرکوب آن، بستن راه شکافت هسته‌ای و اطمینان از اینکه زمان دستیابی آن‌ها برای رسیدن به مواد لازم برای ساختن سلاح هسته‌ای، بیش از یک سال است. اکنون زمان دستیابی برای رسیدن به مواد شکافت پذیر، یک یا دو هفته است. دولت بعدی باید راهی برای این موضوع پیدا کند. من فکر می‌کنم توافق و مذاکره راه بهتری برای رسیدن به هدفمان باشد. دولت چه مال ما باشد چه ترامپ و چه اوباما، یک عزم مشترک وجود و دارد. همان‌طور که ما این سیاست را داشتیم، دولت بعدی هم این سیاست را خواهد داشت.»

ریچارد نفیو، نویسنده کتاب «هنر تحریم‌ها» و از چهره‌های متخصص آمریکایی در حوزه ایران، در ژانویه 2025 در مقاله‌ای با عنوان «آخرین فرصت برای ایران» در وب‌سایت آمریکایی «فارین افرز» نوشت: «حمله به ایران در زمانی که واشنگتن قصد دارد بر مناطق دیگر تمرکز کند؛ منابع زیادی را درگیر می‌کند. اگر حملات موفقت آمیز نباشد، اعتبار ایالات‌متحده ضعیف می‌شود. بهترین و بادوام‌ترین راه، توافق و دیپلماسی است. دیپلماسی (برجام) در زمینه کند کردن ایران کارنامه موفقی دارد. اگر خود ترامپ با یک توافق جدید موافقت کند، ممکن است ایران باور کند که این توافق پایدار خواهد بود. ایران تضعیف‌شده برای خاورمیانه سودمند است... راه امن، تلاش برای مذاکره است.»

******

 وفاق به‌معنای همراهی بر سر مصالح ملی است، نه رفیق‌بازی!

حجت الاسلام علیرضا سلیمی، نماینده مردم تهران و عضو هبات‌رئیسه مجلس در گفت و گو با سایت جهان‌نیوز درباره آخرین وضعیت استیضاح وزرا در مجلس اظهار کرد: «مجلس به هیچ وجه در موضوع استیضاح وزرا عقب‌نشینی نکرده است و در مسائل مربوط به مصالح کشور با هیچ‌کس تعارف ندارد. امیدوارم همان طور که آقای پزشکیان نیز تأکید کرده‌اند، در برخورد با نالایق‌ها تعارفی در کار نباشد، قوم‌وخویش‌بازی از میان برود و رفیق‌بازی نیز جایی نداشته باشد. ان‌شاءالله خود دولت به این موضوع ورود کند تا هزینه‌های کمتری تحمیل شود. اگر دولت در این زمینه پیش‌قدم شود، مجلس در پیگیری این موضوع کاملاً جدی خواهد بود».

سلیمی در ادامه با اشاره به روند فعلی استیضاح‌ها در مجلس گفت: «استیضاح وزرا فرآیندی است که در مجلس آغاز شده و بی‌تردید تا حصول نتیجه نهایی پیگیری می‌شود».

وی در ارتباط با اتهامات مطرح‌شده درباره برخی از وزرا در مجلس تصریح کرد: «در این زمینه سؤالات جدی وجود دارد که وزرای مورد اتهام باید به آن‌ها پاسخ دهند؛ اگر واقعاً مسائلی که درباره این وزرا مطرح می‌شود صحت داشته باشد و در برخی موارد نیز اسناد غیرقابل انکاری در دست است امیدوارم این افراد در صورت صحت اتهامات، از مردم شرم کنند و خود کنار بروند؛ در غیر این صورت، دولت و مجلس طبق وظیفه قانونی خود عمل خواهند کرد».

سلیمی در ادامه، درباره اتهاماتی که علیه برخی وزرا مطرح شده است، گفت: «امروز برخی از وزرایی که نام آن‌ها در مجلس مطرح شده، از سوی قوه قضائیه تفهیم اتهام شده‌اند و هنگامی که موضوع به این مرحله می‌رسد، دیگر نباید در برابر استیضاح این وزرا سکوت کرد».

وی در ادامه، با اشاره به مشکلات موجود در وزارت جهاد کشاورزی، اظهار داشت: «در استیضاح وزیر کشاورزی، بحث امنیت غذایی کشور مطرح است. کافی است به وضعیت دام، مرغ و لبنیات نگاه کنید؛ چگونه ممکن است قیمت این اقلام فقط در چند روز گذشته، دوبار افزایش یابد؟ این شرایط نشان می‌دهد که دولت باید به موضوع ترمیم کابینه ورود کند و مجلس نیز این مسئله را با جدیت دنبال خواهد کرد».

عضو هیات رئیسه مجلس تأکید کرد: «مجلس در این‌گونه موارد با هیچ‌کس تعارف ندارد و اگر برخی فکر می‌کنند با شعار یا عناوین خاص می‌توانند مجلس را فریب دهند، سخت در اشتباه‌اند. وفاق به‌معنای همراهی بر سر مصالح ملی است، نه رفیق‌بازی! آیا وفاق یعنی کوتاه آمدن از منافع مردم و آتش زدن به جان ملت؟ از نگاه ما، ملاک وفاق، منافع ملی است و هرجا دولت یا افراد از این اصول کوتاه بیایند، مجلس عقب‌نشینی نخواهد کرد و اجازه نخواهد داد چنین شعارهایی مجلس را از انجام وظایف خود بازدارد».