تغییر خط بزرگترین شکاف فرهنگی را در ایران به بار میآورد
عضو شورای سیاستگذاری دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری گفت: تغییر خط بزرگترین شکاف فرهنگی و تاریخی را در ایران به بار خواهد آورد.
عضو شورای سیاستگذاری دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری گفت: تغییر خط بزرگترین شکاف فرهنگی و تاریخی را در ایران به بار خواهد آورد.
به گزارش خبرگزاری مهر، شانزدهمین نشست از سلسلهنشستهای «زبانشناخت» با موضوع «خط فارسی و عملکرد نهادهای متولی» توسط دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری و با حضور جمشید سرمستانی، مدرس ویرایش در دانشگاه و پژوهشگر حوزه خط فارسی و مهدی صالحی، مجریکارشناس این سلسلهنشستها، از ساعت 14 تا 16 دوشنبه 19 دی در سالن جلسات طبقه چهارم حوزه هنری برگزار شد.
مهدی صالحی مجریکارشناس این نشست، با اشاره به اینکه تمدن با خط شروع شده و یکی از مؤلفههای تولید و حفظ فرهنگ است، گفت: حکمرانان تمدن اسلامی همواره از خط استفاده کرده و مؤلفه مهم فرهنگ اسلامی، خط آن است. از قضا این خط نیاکانی و امروزین فارسی ما را ایرانیها تولید کرده و به تاجران عرب آموزش داده بودند و همین خط در دوره تمدن اسلامی وارد کوفه شد و با عنوان خط کوفی در سراسر تمدن اسلامی انتشار یافت.
صالحی دراینباره ادامه داد: ایرانیان سهم جدی و اثربخش و انکارناپذیری در تولید و توسعه دانشها و بهکارگیری هنری این خط داشتند.
وی درخصوص اهمیت خط فارسی ادامه داد: تمامی جلوههای فرهنگ اسلامی ایرانی با خط فارسی عجین شده و اگر با رویکرد دقیق باستانشناسانه نگاه کنیم، قرآن با خط ایرانیان که مسلمانان از آن استفاده میکردهاند، نوشته شده است. از این خط در تمدن اسلامی استفاده میشده و این افتخاری برای همه ما ایرانیان است.
صالحی افزود: این خط ذوق عامه را هم تقویت میکرده و با رویکرد هنرمندان ایرانی در هنر و توجه به بازنمایی عالم مثال در هنر و معماری، جلوهای از عالم مثال ایرانیان در خط نستعلیق نمایان شده است.
وی با اشاره به تقلید روشنفکران از تفکرات غربی و خودباختگی نظری در برابر آنان در حوزه خط، افزود: در دوره ملتسازیها و با رویکردی استعماری، روشنفکران عصر مشروطه به هزارویک دلیل بهدنبال تغییر خط فارسی رفتند که امثال ملکمخان و آخوندف برای خط فارسی دستور خط جدید نوشتند. طبق گزارشی حدود 26 خط جدید برای خط فارسی نوشتند و تلاش کردند که حروف را به تقلید از حروف لاتین بهصورت جداجدا بنویسند. حتی ملکمخان کتابی را هم در فرانسه به شیوه خط جدید طبق نظر خود چاپ کرد و زمانی این کتاب در سفارت ایران در فرانسه موجود بود.
صالحی دراینباره ادامه داد: این تلاشها، با تقویت پشتوانههای نظری و حقنهسازی حاکمیتی، در بعضی کشورها ازجمله در ترکیه به نتیجه رسید و امروزه عملاً خط فارسی عثمانی دیگر به کار نمیرود و افراد در صورت نیاز باید آن را بیاموزند. تغییر خط در ترکیه شکاف فرهنگیتاریخی عمیقی را به بار آورد.
وی با اشاره به بحث تغییر خط در کشورهای جماهیر شوروی، ازجمله در تاجیکستان گفت: هنوز هم در کشورسازیها بهدنبال تغییر خط هستند و در بین استادان زبانشناسی ما هنوز این رویکرد مدافعانی دارد و حتی سه سال پیش در نشستی دکتر عاصی گفته بودند که خط فعلی فارسی باید عوض شود. دکتر کوروش صفوی هم با نگاهی داروینیستی، از مدافعان تغییر خط فارسی هستند و از قضا این استادان دلایل علمی خودشان را هم میآورند و البته به تخریبهای فرهنگی این دیدگاه و به تجربههای دیگر کشورها نظر ندارند و بیگمان توجه نمیکنند که این کار آب ریختن به آسیاب امپریالیسم زبانی است.
این مدرس ویراستاری در ادامه، این پرسش را طرح کرد: چرا بحث تغییر خط در کشورهایی همچون فرانسه و آلمان و انگلیس و حتی در کشورهای عربی مطرح نمیشود؟ اهتمامی که در همه کشورها به حفظ خط و ارزشهای آن هست، چرا در کشور ما دیده نمیشود؟
صالحی در این زمینه ادامه داد: با توسعه فناوریهای چاپ و نشر، نیاز به فناوریهای خط محسوستر است. گرچه ابزارها عوض شده، هنوز فکر تغییر خط در راهبردهای استعماری وجود دارد. با ورود گوشیهای تلفن همراه، تمام ایرانیها مجبور بودند فینگلیش بنویسند و بزرگترین تهدید برای خط فارسی از طریق فناوری شکل گرفت. با اقدام هوشمندانه وزرات صمت، وزارت ارتباطات و فرهنگستان زبان و ادب فارسی، همه شرکتهای واردکننده تلفن همراه موظف شدند از خط فارسی پشتیبانی کنند. معتقدم که اگر متولیان زبان فارسی همین یک کار را برای خط فارسی کرده باشند، واقعاً کار مهمی کردهاند و باید از آنها تجلیل کرد که مانع ایجاد شکاف فرهنگی مهمی شدهاند. اگر این اتفاق نمیافتاد امروز همه ما فینگلیش مینوشتیم.
وی افزود: جا دارد که مستندی دراینباره و اینکه چه کسانی مانع این شکاف فرهنگی شدند، ساخته شود.
صالحی در ادامه با اشاره به تحول در آموزش خط خوشنویسی توسط انجمن خوشنویسان نوین ایران به ماجرای مقابله انجمن خوشنویسان سنتی با انجمن خوشنویسان نوین ایران پرداخت و با ابراز تأسف گفت: اتفاق هولناکی که افتاده این است: انجمنی پیدا شده که آموزش خوشنویسی با قلمنی سرتخت و دوات را کنار گذاشته و با تحولی جدی در آموزش، از ابزارهای روز و قلم با سر کروی استفاده میکند. در این انجمن، افراد طی یکسال خوشنویس میشوند و گاه به درجه استادی میرسند. چنین خدمتی به فرهنگ و خط فارسی کمنظیر است؛ اما انجمن خوشنویسان سنتی و بهتبع آنها نهادهای حاکمیتی همچون وزارت ارشاد تاکنون مقابل آنها ایستادهاند. نغز اینکه مؤسس انجمن خوشنویسان نوین ایران، خود شاگرد استاد امیرخانی و استاد خوشنویسی در همان انجمن سابق بوده است.
صالحی دراینباره هشدار داد: خط خوش در جامعه ما مایه آبرو و یکی از محورهای مهم آموزش بوده است و در واقع آبباریکهای برای وصلشدن به ریشههای فرهنگ. مخزنی بوده که ریشهها را نمناک نگه میداشته؛ اما امروزه هیچ مزیتی به حساب نمیآید و در آموزش و ترویج آن، کوتاهی و قصور و تقصیر واقعاً بارز است.
وی در ادامه به بیتوجهیهای وزارت آموزشوپرورش پرداخت و گفت: این وزارتخانه هم دیگر روی خط تکیه نمیکند و در پژوهشی که دکتر غفوری درباره کتابهای درسی انجام دادهاند، نشان دادهاند که در کتابهای درسی، خط تحریری در حال ازبینرفتن است. امروزه به بهانه شیوههای جدید آموزش به بچهها مشق شب نمیدهند. همین کار باعث میشود توان نوآموزان در آموختن خط و زبان کمتر بشود. البته در دفاع از حذف مشق شب، دیدگاههایی شبهعلمی و غیربومی هم مطرح کردهاند که کاملاً مخدوش و ردشده است. جدا از این، آموزشها در حوزه آموزش خط هم ناپخته شده و نایکدستیهایی در خطوط مدارس مشهود است.
این مدرس ویراستاری در ادامه به تلاشهای دکتر پرویز ناتلخانلری برای تدوین شیوهنامهای یکسان و مشترک برای خط فارسی در دوران پهلوی دوم اشاره کرد و گفت: دکتر خانلری در آن زمان با برگزاری همایشی سعی کرد استادان زبان فارسی را برای رسیدن به آئینی مشترک که همه از آن تبعیت کنند، جمع کند؛ اما به نتیجهای نرسند. ایشان بیش از 50 سال پیش به ضرورت تدوین آییننامه راهنمای نگارش و استفاده از خط رسیده بود.
صالحی افزود: باید قواعد و شیوهنامههای مشخصی برای کاربردها و آموزش خط و تعیین تکلیف آن تدوین میشد.
وی در ادامه به تشکیل کارگروهی برای تدوین دستور خط فارسی در دوره ریاست دکتر حسن حبیبی بر فرهنگستان زبان و ادب فارسی پرداخت و گفت: در نزدیک به 50 جلسه با حضور حدود 80 تن از استادان، فرهنگستان به دستور خطی رسید که به اولین شیوهنامه مکتوب جدی متولیدار خط فارسی تبدیل شد. با آمدن شیوهنامه فرهنگستان که البته با ظرفیتهای 30 سال پیش نوشته شده بود، قرار بود بقیه شیوهنامهها که برخی استادان منتشر کرده بودند، جمع شود؛ ولی بهمحض منتشرشدن این دفترچه، افراد بسیاری آن را نقد کردند. بنابراین با تشکیل کارگروهی این نقدها بازنگری و دستور خط بازنگریشده منتشر شد. بعد از چند سال هم براساس همان دستور خط، کتاب «فرهنگ املایی زبان فارسی» منتشر شد که املای بیش از 32 هزار واژه را برمبنای مصوبات فرهنگستان تعیین تکلیف میکند. البته این فرهنگ نیز نکات و ایرادهایی دارد.
صالحی با اشاره به تأسیس انجمن ویرایش و درستنویسی و مطالبه از فرهنگستان اظهار کرد: در جلسهای با دکتر حداد عادل در حدود سال 1393، یکی از مطالبات ما از فرهنگستان این بود که باید در دستور خط بازنگری شود. بعد از گذشت 2 سال، کارگروه بازنگری دستور خط تشکیل شد که بنده بهنمایندگی از انجمن در این کارگروه شرکت کردم. حدود 50 جلسه در این خصوص برگزار شد. در دوره کرونا هم جلسات مجازی شد و نهایتاً پیشنویسی نوشته شد که بعد از حدود دو سال، هنوز تصویب و ابلاغ نشده است. شوربختانه در این دوره، دو نفر از استادان، دکتر داوودی و دکتر ذوالفقاری هم به جهان باقی کوچ کردند.
وی در ادامه به ذکر چند معضل درخصوص خط فارسی در این پیشنویس پرداخت و گفت: سرعت تغییرات در دنیای جدید آنقدر شدید است که با این کندی در روند تصویب شیوهنامهها، همه زحمتها به هدر میرود. دیگر اینکه، از زمانی که شرکتهای تولیدکننده تلفن همراه ملزم و موظف به حمایت از خط فارسی شدند، تاکنون صفحهکلید کاملاً فارسی و ایرانی نساختهایم و همه صفحهکلیدها منبع و سرور خارجی دارند. البته اینها نرمافزارها دقیقاند؛ اما در اساس برای عربها تولید شدهاند و مبنای زبان فارسی ندارند. ما توانستهایم فینگلیشنویسی را محدود کنیم؛ اما چون نرمافزار غلطیاب و شیوهنامهای را ترویج نکردهایم که کاربران براساس آن کار کنند، متأسفانه مردم مدام در حال تولید و انتشار غلطها هستند.
صالحی افزود: قرار بود در کارگروه بازنگری دستور خط، شیوهنامه نوشتار محاورهای را که الان در فضای مجازی بهشدت رایج است، منتشر کنیم؛ ولی هنوز اندر خم یک کوچهایم. در این روزگار، محاورهنویسی دارد دنیای زبان فارسی را درمینوردد. مدیر انجمن ویرایش و درستنویسی ضمن اشاره به قانونیبودن دستور خط مصوب فرهنگستان، از نبودن نهاد متولی حفاظت از این دستور خط انتقاد کرد و گفت: این متن که به امضای رئیسجمهور رسیده و حکم قانون را دارد، ضمانت اجرایی نداشته و حتی نهادهای حاکمیتی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و آموزشوپرورش و صداوسیما آن را اجرا نکردهاند. آموزشوپرورش جایگاه اصلی را دارد؛ اما رسمالخط خودش را داشت و پس از سالها جدال با فرهنگستان، باز با همان رسمالخط بییال و دم و اشکم و بیقانونوقاعدهاش، سواد نوشتاری زبان فارسی را تضعیف کرده است.
وی افزود: ازآنجاکه در زبان فارسی با حروف چسبان و بحث ترکیبها مواجهیم، قطعاً برای این چسبندگی حروف به قواعد مشخصی نیاز داریم و در اینجا باید فناوری هم به کمک بیاید تا قوانین بهدقت اجرا شود و عدهای ویراستار زبده هم بر عملکرد آن نظارت کنند. هیچ نهادی تاکنون متولی این قضیه نبوده و فرهنگستان هم وظیفه مطالبه و ترویج این دستور خط را برای خود قائل نبوده است. برای نمونه باید عرض کنم که رئیس محترم فرهنگستان، مشاور عالی مقام معظم رهبری هستند و در دفتر ایشان رفتوآمد دارند و با رهبر عزیزمان هم مراوده نزدیک دارند؛ اما انتشارات بیت رهبری، براساس رسمالخطی است که مصوب فرهنگستان نیست. اینجا نمیخواهیم به کسی خرده بگیریم؛ سخن بر این است که این دستور خط که در آغاز باید در این نهاد تأثیرگذار رعایت میشد، رعایت نمیشود.
صالحی ادامه داد: اگر دکتر حداد صحبت و مذاکره و توجیه و پافشاری میکردند، قطعاً رهبر انقلاب که در فعل و قول، مدافع و مجری قانون هستند، از این روند غیرقانونی پیشگیری میفرمودند. ایشان از انجام کار غیرعلمی و حتی غیرعرفی نیز پرهیز میدهند چه رسد به کار غیرقانونی. الان در جمهوری اسلامی ایران، فرهنگستان متولی قانونی زبان فارسی است و دستور خطی مصوب کرده که همه باید از آن تبعیت کنیم. البته در بعضی نکات هم ممکن است به نظر ما و به هر دلیلی مصوبه فرهنگستان غلط باشد و لازم باشد که در آن موارد از آن تبعیت نکنیم، ولی لازم است از بخش درست که بیشترین بخش آن است، تبعیت کنیم و بخش اندکی از آن را هم به بحث بگذاریم.
وی ادامه داد: سایت، فضای مجازی و انتشارات دفتر حضرت آقا، همه به رسمالخطی است که شیوه نوشتاری شخص مقام معظم رهبری است. قطعاً با توجه به روحیهای که از ایشان سراغ داریم، ایشان راضی به این ماجرا نیستند. اگر با ایشان گفتوگو کنند، احتمالاً چنین خواهند فرمود که: «بله من شیوهای در خط خودم دارم. بنده دستراست بودم و بهخاطر مجروحشدن دست راستم، مجبورم با دست چپ بنویسم و ای بسا همین وضع، بعضی محدودیتها را برای من ایجاد کرده که جور خاصی بنویسم. این وضع بنده دلیل نمیشود که همه از این شیوه شخصی تبعیت کنند. حتی اگر نظر من این است، بالاخره استادان آمدهاند و این شیوهنامه، قانون شده است و حتماً همه باید از قانون تبعیت کنند.» و بیگمان ما قانونگراتر از ایشان سراغ نداریم.
صالحی گفت: این ضعف متولی امامزاده است که این قانون در هیچ نهاد و سازمانی و ادارهای و در کلیت حکمرانی، حتی در حرف هم رعایت نمیشود. همچنین هیچ سازوکار کارآمد و چابکی برای بازنگری این دستور خط وجود ندارد. بماند که هم این شیوهنامه باید بهروز شود و ضمانت اجرایی پیدا کند و هم فناوریهای اجرایی آن باید تولید و ترویج شوند و در دسترس قرار بگیرند و روزآمد و کاربرپسند شوند.
وی با بیان اینکه در این نشست داریم بخشی از تاریخ شفاهی خط فارسی در دوره معاصر را مرور میکنیم، به پیگیریهای جدی دکتر جمشید سرمستانی درخصوص خط فارسی در 20 سال گذشته اشاره کرد و گفت: یکی از کسانی که از روز اول پای دستور خط فرهنگستان ایستاد، آن را نقد کرد، درخصوص مبانی آن بحث کرد، آن را به چالش کشید، راهکار نشان داد، کتاب منتشر کرد و مقاله نوشت دکتر سرمستانی است. صالحی به اسارت هفتساله دکتر سرمستانی در دوران دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: ایشان بعد از بازگشت به وطن روی ویرایش و آموزش در این عرصه متمرکز شدند. ایشان از جایگاه یک فعال حوزه ویرایش و نگارش، تلاش کرد با فرهنگستان تعامل کند و این معضل و مسئله را ساماندهی مجدد کند و به فرهنگستان در این زمینه کمک کند؛ اما این تلاشها هم به نتیجه مطلوب و زودبازده خود نرسید.
ذوق و سلیقه محترم است؛ اما در حیطههای شخصی افراد
پس از سخنان صالحی، سرمستانی در ابتدا با تأکید به اینکه سخنانش گلایهمندی از شخص یا نهادی نیست، گفت: در مقطعی فکر کردم که شیوهها و قوانینی که بتواند تمام پرسشها و نیازهای نگارشی را برطرف کند وجود ندارد. بنابراین، دستبهکار نوشتن شیوهنامهای جامع برای این منظور شدم. پس از حدود 10 سال، یعنی در سال 1387، این تلاشها به ثمر نشست و کتاب «شیوهنامه و املانامه جامع خط فارسی» و چند سال بعد کتاب «قواعد جامع املای فارسی» به چاپ رسید. این کتابها مبنایی برای بررسی و نقد کتاب دستور خط فرهنگستان شد.
وی در ادامه به تاریخچهای از نامهنگاریهایش با فرهنگستان زبان وادب فارسی مبنی بر تدوین دستور خطی مناسب برای خط فارسی پرداخت و گفت: نخستینبار در خرداد 1387 طی نامهای 37 ایراد کتاب دستور خط فارسی را به اطلاع فرهنگستان رساندم. یک سال بعد در مهر 1388، پاسخی از فرهنگستان دریافت کردم که متأسفانه برطرفکننده ایرادهای مطرحشده نبود. بنابراین نامهنگاریها تا سال 1393 ادامه یافت که در این مدت، 6 نامه به فرهنگستان نوشتم و 2 پاسخ دریافت کردم که متأسفانه پاسخ دوم فرهنگستان نیز قانعکننده نبود. پاسخها از نظر من مستدل و علمی نبود و بسیاری از آنها پاسخی به این پرسش بود که «چرا این ایرادها وجود دارد؟».
این پژوهشگر حوزه خط فارسی در ادامه به ایرادهای مطرحشده که در نامهها نیز وجود داشته است، پرداخت و گفت: قواعد، تناقضها و کاستیهایی دارد که برای نویسندگان و ویراستاران راهگشا نیست. جاهایی هم نادرستیهایی هست که برمبنای استدلالهایی که در نامهها آوردهام غلط است. در جاهایی نیز با موارد مسکوتماندهای درخصوص بعضی از گروهواژهها مواجه میشویم. ایراد اساسی دیگر در کتاب دستور خط فرهنگستان، این است که فرهنگستان راه را برای ذوق و سلیقه باز گذاشته است.
وی افزود: ذوق و سلیقه محترم است؛ اما در حیطههای شخصی افراد. اگر این ذوقورزیهای شخصی در جامعه بیاید، موجب اختلاف میشود. این در صورتی است که فرهنگستان برای این ذوقها اصالت قائل شده و هنوز هم بر اِعمال آنها پافشاری میکند. همین نگاه موجب شده اختلاف بر سر املای برخی واژهها ادامهدار شود. فرهنگستان املای برخی واژهها را به دو صورت جایز دانسته که این وضع نیز با فلسفه وجودی دستور خط در تعارض است. وی ادامه داد: اگر این شیوهنامه است، باید تکلیف را مشخص کند نه اینکه بلاتکلیفی را تجویز یا توصیه کند.
سرمستانی در ادامه بر ارائه قواعدی فراگیر برای انواع ترکیبها تأکید کرد و گفت: یادگیری یک قاعده آسان است و پیشنهاد کردم که قاعده کلی ترکیبها یا قاعده دوهجایی و چندهجایی را که در کتاب «قواعد جامع املای فارسی» بیان کردهام، مبنا قرار دهند؛ اما فرهنگستان با این استدلال که قواعد شما مفصل است و ایرادهایی دارد، این درخواست را رد کردند.
این مدرس دانشگاه، چابکنبودن و کندی فرهنگستان در اجرای وظایفش را یکی دیگر از ای رداهای وارد بر فرهنگستان عنوان کرد و گفت: بهجای لحاظکردن دیدگاههای مستدل و علمی، ملاحظهکاریهایی در تدوین قواعد دارند و بهجای تجویز قاعده مشخص، سعی میکنند افراد شاخص و مطرح را راضی نگه دارند. یعنی اغلب، جایگاه و اعتبار اشخاص را بهجای دیدگاههای علمی و دقیق در نظر میگیرند. نکته دیگر اینکه در جلسات کارگروه بازنگری، در همه موضوعات، نقدهای بنده را هم بررسی میکردهاند. نزدیک به 50 جلسه برگزار کردهاند که مبنی بر دیدگاههای بنده بوده است؛ ولی متأسفانه جلسهها و نقدها را بدون حضور بنده بررسی کردهاند. دعوت به مناظره را هم نپذیرفتند و اصلاً نگفتند بیا ببینیم حرف تو چیست! حتی درخواستهایی که برای ملاقات با آقای حداد عادل دادم نیز جدی گرفته نشد.
این پژوهشگر در ادامه به کتاب «فرهنگ املایی خط فارسی» فرهنگستان اشاره کرد و گفت: آن کتاب بیشتر براساس سلیقه نویسندگان نوشته شده، نه براساس شیوههای دستور خط. زیرا وقتی فرهنگستان برای همه واژهها قاعده ندارد، چطور میخواهد تکلیف همه واژهها را مشخص کند؟!
وی افزود: چند نسل از فرزندان کشور از مدارس و دانشگاهها فارغالتحصیل شدهاند؛ ولی فرهنگستان هنوز قواعدی قابل اتکا به جامعه عرضه نکرده است.
صالحی هم در ادامه بر لزوم تشکیل کارگروهی که کارش فقط دستور خط باشد تأکید کرد و گفت: این کارگروه باید مدام پیگیر بازنگری قواعد براساس نیازهای روز باشد؛ چرا که خط مسائل و کاربردهای جدید پیدا میکند و ممکن است بحث شکستهنویسی هم پیش بیاید. صالحی ادامه داد: باید سازوکار مستقر و مستقلی که مدام کار کند داشته باشیم. حتی در توضیح قواعد با ضعفهایی مواجهیم و بحثهایی شده ولی از کنارشان رد شدهاند.
سرمستانی هم ابراز امیدواری کرد که ارادهای جدی مبنی بر اصلاح در فرهنگستان ایجاد شود و گفت: تا آن اراده نباشد، تلاشها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
صالحی در ادامه با اشاره به اینکه یکی از نکات طرحشده در کارگروه دستور خط این بوده که دستور خط جدیدی نوشته نشود و فقط دستور خط موجود بازنگری شود، ادامه داد: دکتر دبیرمقدم، معاون پژوهشی فرهنگستان و دبیر کارگروه بازنگری دستور خط، با طمأنینه و ریزبینی علمی و بزرگواری خاص خودشان خواستار پیشبردن کار تا حصول نتیجه مطلوب بودند و هستند. در آن نشستها بحث قاعدهگذاری به شیوهای کمتر اشتباهپذیر نیز مطرح شد؛ چون باید قاعدهای گذاشته شود که نرمافزارها هم بتواند براساس آنها کار کنند. ضعف مهمی که در این دوره مطرح بود، نبودن پیکره لازم برای بعضی مباحث بود.
وی بر مدنظرقراردادن شیوه جمعسپاری در تدوین قواعد تأکید کرد و گفت: در دنیای جدید نمیتوان کار را به شیوههای سابق پیش برد. اینکه 5 نفر یا 50 نفر بنشینند و قاعدهای تدوین کنند و انتظار داشته باشند که همه نیز بپذیرند، تقریباً ممکن نیست. بنابراین، باید سامانهای طراحی شود که در آن مسائل طرح و با همه در میان گذاشته شوند. بعدتر هم این جمعسپاریها به داوری گذاشته شود و درنهایت چنان شود که هر قانونی به تصویب رسید، همه دستاندرکاران و ذینفعان و ذیربطان از آن مطلع باشند و در تدوین آن دخیل و در اجرای آن توجیه باشند.
این ویراستار در ادامه با پیشکشیدن این بحث که «آیا وقت آن نرسیده نظریهای درخصوص خط فارسی داشته باشیم و به چند قاعده در این خصوص برسیم؟» هشدار داد: ملاحظهکاری قاعدتاً ما را زمینگیر خواهد کرد. نسبت قواعد خط در خیلی جاها مشخص نیست و بنابراین، باید رویکرد خط را در کلیت بازنگری کرد. بیگمان خط مهم است و فناوریها و کاربران فناوریها و مکانهای کاربرد خط در فجازی باید بتوانند براساس شیوهنامه از خط پشتیبانی کنند.
وی در ادامه با اظهار تأسف از ثبتنشدن خط فارسی در سازمان جهانی استاندارد گفت: نهتنها زبان فارسی، با این قدمت و سابقه در یونسکو ثبت نشده و روز جهانی زبان فارسی نداریم، خط فارسی هم در سازمان استاندارد جهانی ثبت نشده است. این ثبتنشدن، وضعیت متزلزلی را برای خط فارسی در عرصه جهانی ایجاد میکند. وی با ابراز تأسف و تعجب فراوان ادامه داد: یکی از معاونان کمیسیون ایران در یونسکو معتقد است که نهتنها خط فارسی بلکه نباید دنبال ثبت زبان فارسی هم رفت! این اظهارات در صورتی است که زبان فارسی تنها زبان زنده کلاسیک دنیاست و بیش از 2 هزار سال زبان جاده ابریشم بوده است. صالحی با طعنه گفت: شاید دوستان منتظرند که ترکیه یا هند یا حتی رژیم صهیونیستی بروند و روز زبان فارسی و خط فارسی را ثبت کند! صالحی مسئولیت ثبتنشدن خط فارسی را متوجه فرهنگستان زبان و ادب فارسی دانست و گفت: اگر دنبال این کار بروند، دیگر امثال شرکت اپل، اجازه نخواهند داشت که خط فارسی را از گوشیهای خود حذف کنند.
این عضو شورای سیاستگذاری دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری ادامه داد: ما گمان نمیکنیم که بر همه مسائل واقفیم و همه چیز را همگان دانند و دهها نفر در زمینه خط تجربه و سابقه دارند. سوال این است: این تجربهها کجا طرح و ثبت شدهاند؟ باید بپذیریم که در دنیای جدید باید به راهکارهای جدید تن بدهیم. فرهنگستان با یک جمعسپاری ساده و کمکگیری از همه دستاندرکاران خط میتواند مسائل خط را مطرح و حل کند و کاری کند که همه در تدوین دستور خط دخیل شوند و در اجرا از آن حمایت و تبعیت کنند. صالحی ابراز امیدواری کرد که این اخلاق علمی پیدا شود که بپذیریم همه چیز را همگان دانند. بپذیریم که در حوزههای ملی و هویتی نیاز به مشارکت جمعی است. دستورالعملدادن از بالا و مشارکتندادن ذینفعان و ذیربطان و متخصصان و حتی مشارکتندادن حرفداران، ما را به هیچستان میبرد و مایه بیاعتنایی به خط و زبان و بیاعتباری آن میشود.
وی افزود: البته که هرکس تجربه و نظری دارد، اما بیگمان در بهکاگیری خط در عرصه عمومی و حکمرانی، اصلاً کسی حق ندارد مثل رضا امیرخانی یا داریوش آشوری بنویسد. حتی باید بررسی شود که آیا ارشاد مجاز هست که به اینگونه دستورخطها اجازه انتشار بدهد یا از آنها حمایت کند یا نه.
صالحی ادامه داد: ما در حوزه زبان و خط فارسی، هنوز در مطالبات دهه 60 گیر کردهایم. هنوز با مسئلهای که مرحوم دکتر خانلری در دهه 40 مواجه بوده و در دهه 60 و 70 به آن پرداخته شده است، مواجهیم و پیشرفتمان کم بوده است.
وی هشدار داد: اگر این لَختی را از نهادهای حوزه خط و زبان برندارند، دیگران برای ما تصمیم میگیرند. روزی در شورای عالی فرهنگستان اعلام کردم که فرهنگستان هنوز مرجعیت علمی دارد و تا 10 سال دیگر گوگل مرجعیت علمی زبان فارسی را به دست خواهد آورد؛ اما امروز بعد از گذشت 3 سال، گوگل این مرجعیت را در عرصه عمومی و حتی حاکمیتی به دست آورده است و متولیان محترم گویا ترجیح میدهند در این باره حرفی گفته نشود. البته نباید از انصاف بگذریم که فرهنگستان با همکاری سازمان ثبت احوال در شیوه ثبت اسامی افراد در شناسنامهها و کارتهای ملی، همچنین با همکاری وزارت کشور در ثبت اسامی شهرها همکاری خوبی را رقم زده است. اما این همکاری باید به دیگر عرصههای زبانی و همچنین به دیگر نهادها هم رسوخ میکرد که چنین نشده است.
صالحی گفت: آموزش و پرورش و رسانه ملی ما نهتنها قلم ویژه خود را ندارند، از دستور خط فرهنگستان هم تبعیت نمیکنند و همین رسمالخط موجود را نیز درست اجرا نمیکنند! نرمافزاری هم به کار نمیبرند که مطمئن باشند درست عمل میکند. ویراستاران زبده را هم به کار نمیگیرند که متنها را یکدست کند. در سالهای گذشته نرمافزار نگار را که در خود فرهنگستان و با همکاری دانشگاه شهید بهشتی و زیر نظر 20 نفر زبانشناس تولید کردند، به کار نگرفتند و آنقدر به آن بیاعتنایی شد که به مرحله اجرا و عمومیسازی و تجاریسازی هم نرسید. حضرات متولی بفرمایند که این نرمافزار که با بودجه این مملکت تولید شده، الان کجاست و چرا به کار گرفته نشد؟ حمایت از نرمافزار ویراستیار که محصول شورای عالی اطلاعرسانی بود قطع شد و گروه تولیدکننده آن از ایران مهاجرت کردند. نرمافزارهای ویراویراست و پاکنویس هم که چندسالی است در حال شکلگیری هستند، جایگاه ویژه خود را نیافتهاند و در عرصه حاکمیتی و در عرصه عمومی و دانشگاهی جایگاه چندانی ندارند. بماند که این نرمافزارها هم همه نیازها را پاسخ نمیدهند و ما هنوز مجبوریم بسیاری از قواعد دستور خط را در متنها را بهصورت دستی اجرا کنیم.
وی در ادامه با اشاره به منحلشدن کارگروه خط و زبان فارسی در وزارت ارتباطات گفت: با اینکه برخی از فعالیتهای این کارگروه غلط و بیراههرفتن بود؛ اما قرار بود که از زیرساخت و فناوریهای زبان را حمایت کند. با بودجهای که این کارگروه داشته، فناوریهای زبان فارسی تاکنون باید بسیار پیشرفت میکردند که چنین نشد و در دولت قبل، با انحلال این کارگروه، حتی همان کورسوی امید هم کور شد و دولت جدید هم هنوز کاری نکرده است.
صالحی با افسوس بسیار ادامه داد: با مطالبهها و پیگیریهای هفتساله انجمن ویرایش و درستنویسی، توانستیم از معاونت علمی ریاستجمهوری، مجوز راهاندازی شتابدهنده زبان فارسی را بگیریم تا بتوانیم در این حوزه مسیرهایی را هموار کنیم. حتی وزارت ارشاد در دولت قبل حاضر شد در راهاندازی این شتابدهنده مشارکت کند و محل تأسیس را تأمین کند. اما ناباورانه یکی از معاونان دکتر ستاری، جلوی حمایتها را گرفت و کار به نتیجه نرسید.
وی ادامه داد: برای راهاندازی این شتابدهنده، شرکتهای فناور در حوزه خط و زبان فارسی، از جمله مؤسسه کامپیوتر اسلامی نور هم به میدان آمدند؛ اما حمایتهای اولیه و بهحق را جناب معاون قطع کردند. معاونت همه مجوزها را خودش داد، خودش قول حمایت داد، خودش ارشاد را به میدان کشید و خودش زیر حرف و قولش زد. بماند که فرهنگستان زبان و ادب فارسی در این زمینه هیچ حمایتی نکرد و حتی معاون فناوری وزارت ارتباطات هم قول تأمین بودجه داد و باز به این قول هم وفا نشد. این در صورتی است که نهادهای حاکمیتی باید با اقتدار، پشت ماجراهای خط و زبان و ادبیات بایستند.
صالحی در پایان به جمعبندی سخنانش گفت: مسئله خط و زبان در حیطه امنیت و قدرت نرم است و مردم نمیتوانند از ابتدا به آن وارد شوند. حاکمیت باید وارد شود و راهبری و حمایت کند و مردم و متخصصان را به همکاری فرابخواند. ولی متأسفانه نهتنها تاکنون چنین نکرده است، تلاشهای نهادهای مردمی برای رسیدن به این هدف و برای قانعکردن حاکمیت به نتیجه نرسیده است. این را باید در نظر داشته باشیم که خط فارسی امکان جهانیشدن حتی در حیطه اقتصادی دارد و نرمافزارهای آن میتوانند سرمایه نصیب کشور کنند.
سرمستانی هم در پایان این نشست گفت: در این نشست به آنچه باید گفته شود، اشاره شد و امیدواریم اتفاق خوبی در این زمینه بیفتد.
همچنین سلسلهنشستهای «زبانشناخت» به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری، در حوزه هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به حافظ، روبهروی کوچه پورموسی برگزار میشود و عموم علاقهمندان و پژوهشگران میتوانند در این نشستها شرکت کنند.