رئیسی 1400 به میدان بیاید، مشکلات حل میشود / شیوع کرونا از قم نبود
عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قالیباف معمولا 5 صبح تا 12 شب در مجلس است، گفت: گفتند شیوع کرونا از قم بود، در حالی که اینطور نبود.
عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه قالیباف معمولا 5 صبح تا 12 شب در مجلس است، گفت: گفتند شیوع کرونا از قم بود، در حالی که اینطور نبود.
به گزارش خبرگزاری مهر، احمد امیرآبادی فراهانی عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی با حضور در برنامه دستخط به سوالات مجری این برنامه پاسخ داد.
متن گفتگوی امیرآبادی به شرح زیر است: *سلام و خیلی خوش آمدید. من هم عرض سلام خدمت شما و مردم عزیز دارم. *اوضاع مجلس یازدهم چطور است؟ بعد از حواشی هیئت رئیسه، الحمدالله انتخابات خوبی هم برگزار شد. بله. الحمدالله الان تقریبا میتوان گفت مجلس دارد خودش را پیدا میکند و هفته آینده هم که کمیسیونها شکل بگیرد، طرح و لوایحی که دولت داده و طرحهایی که نمایندهها نوشتهاند، به کمیسیونها میرود. در هیئت رئیسه تمام تلاش ما بر این است که آنچه که الان مشکلات اساسی مردم است و میتوان با همکاری دولت به آنها بیشتر بپردازیم، آنها را مدنظر قرار میدهیم. نکته بعدی هم بحث نظارت است. تلاش این مجلس در این است که نظارت را بیشتر تقویت کند و احتمالا یکی از برنامههایی که در هیئت رئیسه بحث میکنیم و ان شاالله جمعبندی خوبی داشته باشیم و نظر خود دکتر قالیباف هم بر این است، این است که نهاد مجلس سفرهای استانی از باب نظارت داشته باشد. *یعنی هیئتی تشکیل میشود؟ بله. یعنی با نظر آقای رئیس مجلس هیئتی شکل میگیرد و خودشان هم حضور دارند؛ یک حالت نظارت ستادی است. بخش عمده وظیفه مجلس نظارت بر اجرای قانون است. نمیتوان در تهران نشست و گفت فلان پروژه که در بودجه تصویب شده در استان چگونه اجرایی میشود یا مشکل مردم در استانهای مختلف چیست؟ چون یکی از مشکلات اساسی در دورههای گذشته این بود که یک نماینده که وارد مجلس میشود، همواره دنبال حل مشکل حوزه انتخابیه خودش است. *از مسائل ملی بازمی ماند. بله. یکی از دلایل اصلی این است که میخواهد دوره بعدی رأی بیاورد. یعنی همش هم برای رضای خدا نیست، برای مردم هم نیست. مجبور است با وزیر کنار بیاید. وقتی با وزیر کنار میآید سوال، تحقیق و تفحص، استیضاح کنار میرود. فکر میکنم با برنامه ریزی که شخص آقای قالیباف و هیئت رئیسه مجلس دارد، اگر پیگیری شود به نظرم مجلس به جایگاه اصلی خود بازخواهد گشت. *این هیئت متشکل از هیئت رئیسه است؟ یا متشکل از اعضای کمیسیونها است؟ اولا استان به استان متفاوت است. بر اساس برنامهای است که برای آن استان خواهیم داشت اما این طرح، در حد روی کاغذ است. *باید پخته شود. بله. آقای دکتر هم کمیتهای برای این موضوع شکل دادند. آن کمیته بررسی میکند. *الان چه کسانی هستید؟ چند تا از مشاورین ایشان و برخی از اعضای هیئت رئیسه هستند و خودشان نظارت دارند تا این پخته شود و سفرها آغاز شود. *مجلس با این سفرها درگیر اجرا نمیشود و از تقنین و نظارت بازبماند یا میخواهد نظارت را تقویت کند؟ نه، میخواهد نظارت را تقویت کند، چون به حد کافی قانون داریم؛ مگر ضرورتی برای قانون پیش بیاید، کما اینکه الان هم شورای هماهنگی سران قوا خیلی قوانین را... و تعلیق میکنند یا قوانین جدید برای یک سال و دو سال تصویب میکنند. من فکر میکنم مشکل قانونگذاری نداریم، به اندازه کافی قانون داریم. مسئله اجرا است. اجرا هم نیاز به نظارت دارد. در مجلس مشکل نظارت داشتیم. برای نظارت نماینده باید احساس کند نماینده کل ملت ایران است. یکی هم بحث دخالت در عزل و نصبها است که آن بحث اجرا را بیان کردید، من فکر میکنم هر چه نمایندههای مجلس در عزل و نصبها دخالت کنند، قطعا در نظارت با مشکل برمیخورند. وقتی یک مدیرکلی را به وزیر معرفی میکنید که در استان بکارگیری شود قطعا نمیتوانید روی مدیرکل خوب نظارت کنید. *میگویند گفتید و گذاشتیم. بله دیگر. آن کسی هم که معرفی میکند این از آشناها، یا هم حزبیها یا از رفقا یا از اقوام هستند. کس غریبه را که نمیشناسید معرفی نمیکنید. قطعا میشناسید که معرفی میکنید. *یک چیزی که در مجلس دهم اتفاق افتاد و باعث ناراحتی شد، یکسری ردصلاحیت ها بود و بیشتر هم بخاطر مفاسد اقتصادی در بین برخی نمایندگان دهم بود. این تلنگری برای مجلس و هیئت نظارت بر نمایندگان است که خیلیها معتقدند بیاثر یاکم اثر شده است. میخواهید تحولی در این دوره در این بخش ایجاد کنید یا نشدنی است؟ یکی از مشکلات اساسی ما این است که وقتی کاندیدایی میآید رأی جمع کند، یکسری اصول را زیرسوال میبرد تا رأی جمع کند. برخی مواقع نیز آن اعتقادات خودش را حتی نمیتواند آزادانه بیان کند که می ترسد رأی نیاورد. حالا اینکه احزاب وجود ندارد و برنامهای نیست که به مردم ارائه شود بحث دیگری است. اما واقع مطلب این است که داخل مجلس هم همین وضعیت را داریم. هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان با رأی نمایندهها انتخاب میشوند. وقتی با رأی نمایندهها است و این هیئت به رأی نمایندگان برای انتخاب خودش نیاز دارد، قطعا در رسیدگی دچار تزلزل میشود. من فکر میکنم باید ترکیب هیئت عوض شود و خارج از مجلس باید اضافه شوند. مثلا یکی از حقوقدانان شورای نگهبان اضافه شود یا دادستان کل کشور یا رئیس دیوان عالی کشور، یکی از نماینده از قوه قضائیه به این هیئت اضافه شود. *این پیشنهاد بیان شده است؟ بله. الان طرح را ارائه دادهایم. طرح تغییر در هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان نوشته شده است. *یعنی یک گام عملیاتی است. بله. یک کار عملیاتی است و واقعا نه تنها در دوره دهم که در دورههای قبل هم همیشه از زمانی که این هیئت شکل گرفته، طرفدار نمایندهها بوده است و این خوب نیست. این هیئت بوجود آمد تا تخلف نمایندگان در داخل مجلس رسیدگی شود. بالاخره نماینده در چه مسائلی آزاد است؟ در نطق، در رأی دادن. خب وقتی من به عنوان نماینده خلاف میکنم، اینکه جزو وظایف نمایندگی نیست که مصونیت داشته باشم، کسی مصونیت قضائی ندارد. در نطق و بیان خود مشروط به اینکه به کسی تهمت نزند، حرف میزند باید ثابت کند، نشر اکاذیب نباشد. *یعنی این تقریبا قطعی است؟ این طرح وجود دارد و شورای نگهبان هم باید نظر بدهد. فردا نگویند دخالت در تفکیک قواست. باید بحث شود، ولی طرح ارائه شده است. *درباره آرای نماینده اشارهای داشتید که نماینده در رأی خود آزاد است. بحثی درباره شفافیت رأی نمایندهها وجود دارد که خود آقای قالیباف نیز اولین امضا را در این طرح زد. چند طرح در این زمینه مطرح است، این چه طرحی است؟ خیلی مباحث درباره آن زیاد است. این طرح را هفته قبل دوستان جوان مجلس نوشتند و به من دادند و علاقهمند بودند دکتر قالیباف نفر اول امضا کنند. آقای دکتر هم پذیرفتند و مطالعه کردند، البته از نظر ایشان برخی ایرادات وجود داشت و گفتند چون طرح اولیه است، امضا بشود و به کمیسیون آئیننامه برود و آنجا دیدگاههای اصلی را بیان میکنیم. خیلی طرحها وقتی به کمیسیون میرود بعضا کامل عوض و پخته میشود. در صحن هم ابتدا کلیات رأی بیاورد و بعد جزئیات یکی یکی بحث شود. *یعنی بر اساس این، هر رأیی که نماینده بدهد اعلام میشود که رأی چیست؟ اینجا یکسری آرا مخفی ماند. یکی رأی به اشخاص است. *مثلا وزرا؟ نه، وزرا علنی میشود. اشخاص در داخل مجلس؛ مثلا انتخاب رئیس کمیسیونها، انتخاب هیئت رئیسه مجلس و غیره، رأی مخفی است ولی رأی اعتماد وزرا، استیضاح، سوال از وزرا و برخی طرح و لوایح که رأی میدهند، شفاف خواهد شد و سیستم مجلس این را به صورت شفاف در اختیار عموم مردم به صورت روزانه قرار میدهد. البته میدانید تا قبل از مجلس ششم، رأی با قیام و قعود بوده است و آنجا هر کسی موافق بود بلند میشد و میشمردند. این شمارشها زمانبر بود و یا اشتباه میشد، بعد رأی الکترونیکی میشود. رأی الکترونیکی میشود نه برای از بین رفتن شفافیت آرا، بلکه برای اینکه زمان کمتری صرف شود و دقیقتر مشخص شود. این رأی الکترونیکی را به سمت و سوی مخفی کردن رأی و مخفی کاری میبرند. *ولی قبول کنیم که آن زمان اینطور نبود، فضای مجازی نداشتیم و این فشار رسانهای وجود نداشت. یک باره تمرکز میکنند روی یک نفر و ممکن است رأی خودش را عوض کنند. سر قضیه برجام این اتفاق افتاد. در انتخابات مجلس دهم موقعی که همه میگفتند گلابی برجام و آفتاب تابان، من ایام انتخابات مجلس دهم در قم بسیاری طرفدار برجام بودند و به من میگفتند چرا علیه برجام صحبت میکنید؟ من گفتم اعتقاد من این است. رأی ندادم و اعتقاد من است و بررسیهایی که در کمیسیون برجام انجام دادیم و متن را خواندیم و با کارشناسان مختلف صحبت کردیم، فهمیدیم این به ضرر ملت ایران است. من به یاد دارم همان زمان یکسری میگفتند ما به برجام رأی دادیم، در حالی که میدانستم رأی ندادهاند. بعد جلوتر آمدیم، درهمین مجلس یازدهم میگویند به برجام رأی ندادیم! این خوب نیست. شفافیت آرا برای همین جا به درد میخورد. بالاخره من یک رأیی دارم و به مردم می گویم به این دلایل به این رأی میدهم؛ موافق یا مخالف. مردم حق دارند بدانند. مردم با همان رأی من را انتخاب میکنند و شاید بگویند از این انتخاب پشیمان هستیم. من فکر میکنم این مسئله درست است. با این فضاهایی که در کشور نسبت به قبل بوجود آمده است، خیلی تفاوت وجود دارد. وضعیت اجتماعی و شناخت مردم و اطلاعاتی که لحظهای به دست مردم میرسد خیلی متفاوت با گذشته است. یعنی قابل قبول است. *باید تأمل روی این کرد که آسیب نزند. البته برعکس این هم وجود دارد. همین بحث فضای مجازی را که شما دارید، هم خوب و هم بد است. مثلا من 4 سال در هیئت رئیسه بودم و خیلی از تصمیمات را میدانستم چیست. یک عزیزی توئیتی میزد و این کاملا دروغ بود. درباره یک شخص، در مسائل مالیاش یا مسائل اخلاقیاش یا مسائل مختلف بود و این کاملا دروغ بود؛ چون ما مطلع بود. آنقدر دروغ بود که کسی جرأت نمیکرد توئیت بزند و بگوید این دروغ است. اینطوری یک توئیت میگرفت و طرف هم کنفیکون میشد. ما نمونههایی در ردصلاحیت ها داشتیم؛ من میدانستم، خودشان گفته اند من برای چه ردصلاحیت شده. در حالی که در حوزه انتخابیه و فضای مجازی چیز دیگری مطرح شد. یکی از ایراداتی که وجود دارد قانون برای رسیدگی به اینها ضعیف است. کشورهای غربی و توسعه یافته در این مسائل قوانین سختی دارند. یعنی کسی یک مطلبی نشر اکاذیب کند برخورد شدیدی با او میشود، ولی مثلا دیروز عکس نوشتهای را دیدم که منتشر شد که نمایندگان مجلس یازدهم 500 میلیون تومان بلاعوض میگیرند. این دروغ است. نماینده مجلس از سیستان داریم که 30-20 نفر در خانه او میمانند. مشکل در تهران دارند، بیمارستان در تهران باید بروند و توقع دارند نماینده اینطور به آنها رسیدگی کند. قبول نمیکنند. شما حساب کنید نسبت به مجلس دهم مصوبه جدیدی نداشتهایم. این را میگویند که مجلس انقلابی 500 میلیون تومان بلاعوض دریافت میکند. این دروغ است. *رقمش درست نیست؟ اصلا چنین چیزی نداشتهایم. ما گفتیم همان مصوبه مجلس دهم عملیاتی شود. یک عددی برای اجاره بود. خودم در قم دفتر خود را حدود 300 میلیون تومان رهن کردم. امسال که خواستیم تمدید کنیم گفت باید 5 میلیون تومان هم اضافه کنید. یعنی بر اساس محاسبات مشاورین املاک 300 میلیون و 5میلیون حدود 13 میلیون میشود. مجلس به ما در دفتر قم چقدر میداد؟ 8 میلیون میداد! نه فقط برای اجاره، بلکه آب، برق، گاز، چهار خط تلفن و هزینههای اینترنت است. شبکه دولت از ما پول میگیرد. برای اینکه به شبکه دولت وصل هستیم؛ چون فیبر نوری کشیدند. اجاره دفتر من حدود 13 تومان میشود. برای بقیه هزینهها 5 تومان... بعد میگویند نماینده مجلس 35 میلیون میگیرد! نمیگویند 15 میلیون اجاره دفتر میشود، ده میلیون اجاره دفتر میشود. قصهای که اخیرا برای طرح تعالی خانواده بود، این تاکید رهبری است و جمعیت ما پیر میشود. این طرح آمده است که یک حمایت اقتصادی از خانواده و فرزندآوری شود. گفتهاند سن 28 سال ازدواج اجباری است! همین قسمت فقط منتشر شد. من چون طرح را کامل نخواندم که بدانم چنین چیزی در طرح بود یا خیر. *به نظرم یک چیزی در شبکههای مجازی وجود دارد که متأسفانه اینجوری است. اینکه میگوئید هم خوب و هم بد است. میگوید من را میزند، من هم پولی خرج میکنم و آن طرف را می زنیم. هر کسی پول بیشتری در این فضا خرج کند به لحاظ رسانهای غلبه مییابد. خیلی سخت میتوانید افکار عمومی را توجیه کنید. بیچاره کسی که پول ندارد. *یعنی الان به این رسیده است که باید فکر عاجلی کرد. مردم هم آگاهی خودشان را از کجا میخواهند بگیرند؟ درست است که رادیو و تلویزیون حتما مؤثر است و اتفاقا درجه اعتماد به رادیو و تلویزیون در این فضا بیشتر شده است ولی لطمه این وجود دارد و نمیتوانید... شما ببینید، یک یهودی صهیونیست برای 120 شبکه ماهوارهای فارسی زبان که میخواهد بنیان خانوادهها را بهم بریزد، آقای مرداک، 3 - 4 میلیارد دلار خرج میکند، ولی صداوسیما ما از کل بودجهاش 60 درصد باید از تبلیغات بدست بیاورد. آن 40 درصدی که میخواهند بدهند، میگویند چرا این پیام را گذاشتید و چرا این آقا را آوردید و چرا آن را بردید! برخی سفرها که میرفتم، چون گروه پارلمانی پاکستان، قرقیزستان و کشورهای همسایه بودم، یا سوریه زیاد رفتم، شبکههای برون مرزی ما بسیار مؤثر بوده است. دیروز با یکی از نمایندگان افغانستان ملاقات داشتم، ایشان میگفت ما تربیتیافته همین کشور جمهوری اسلامی ایران هستیم؛ میگوید اینجا بزرگ شدیم، میگفت چرا باید شبکههای شما در افغانستان نمیتواند خوب اطلاعرسانی کند. هم فرهنگ ایرانی و هم بحث انقلاب اسلامی و هم استکبارستیزی را ترویج کنند؛ همین کارهایی که امریکاییها در منطقه علیه ملتها انجام میدهند. بالاخره این پول میخواهد. مجلس به نظر من مسئولیت سنگینی دارد که قوانین محکمی را در این زمینه تصویب کنیم تا مردم... بالاخره مواردی داشتیم که در ملاقاتهای مردمی به ما مراجعه میکنند، مثلا عکس همسر کسی را در کل فضای اجتماعی منتشر کرده است. اینها باید خیلی قوانین سختگیرانه ای داشته باشد. *در همین قصه آنچیزی که زیر نظر دادستانی کل است، رسیدگی به جرایم رایانهای است. بله یک کمیته است. *که مصداقها را بررسی میکنند. این کمیته 12 عضو دارد، 6 عضو نمایندههای دولت هستند. اطلاعاتی که الان بیرون آمده و اطلاعات پنهانی هم نیست. در مورد فیلترشکنها، در حوزههای فضای مجازی هر وقت خواستند تصمیم بگیرند دو عضو مجلس دارد، چهار نهاد بیرونی و 6 عضو دولتی است. مجلسیها هم در دوره دهم با دولت هماهنگ بودند. *یعنی 6 عضوی که از دولت هستند، اگر در جایی بخواهند آبستراکسیون کنند و نیایند، اصلا رأی شکل نمیگیرد. یعنی باید از لحاظ قانونی درست شود. کمیسیون فرهنگی مجلس دوره یازدهم مسئولیت سنگینی دارد. ان شاالله آقایان کمیسیون را شکل دهند و ببینیم چه کار میتوان کرد. *آقای قالیباف را چطور میبینید؟ برخی میگویند آقای قالیباف چهره اجرایی قوی است و در جایگاه رئیس مجلسی نمیتواند موفق باشد. در یکی دو هفته اخیر ایشان را جطور دیدید؟ در اینکه آقای قالیباف یک چهره اجرایی است شکی نیست. ولی مجلس دو کار مهم دارد که یکی قانونگذاری و دیگری نظارت است. کسی که در کار اجرایی بوده قطعا به بحث قوانین باید آشنا باشد، چون میخواهد آن قانون را اجرا کند. در نظارت هم معمولا کسانی که در سطح آقای قالیباف در رأس سازمانها قرار میگیرند نظارتهای ستادی داشتهاند، خودشان به عنوان مدیر عالی ناظر بودهاند. من فکر میکنم در این دو هفتهای که کنار ایشان مینشینم خیلی خوب توانسته مجلس را مدیریت کند. من فکر میکنم با آن روحیه ای که جهادی است، مثلا به ما گفت روز 14 خرداد همگی باید بیایید؛ روز تعطیل. روز جمعه هفته پیش از ساعت 5 صبح به مجلس رفته بود و همه مسئولین مجلس را خواسته بود. یکی یکی واحدها را بازدید و بررسی کرد. معمولا 5 صبح تا 12 شب در مجلس است، همین وقتگذاری انرژی میخواهد. در جلسات جمعبندی های خوبی دارند. تا امروز 5 - 6 جلسه هیئت رئیسه پشت هم برگزار کردهایم. جمعبندی هایی که میکنند خوب است. من فکر میکنم به عنوان رئیس مجلس موفق خواهد شد. *چند اعتبارنامه مانده است؟ سه تا! *چه میشود؟ یک اختلاف برداشتی در آئین نامه وجود دارد که معترضین معتقدند وقتی شعبه رد میکند، میتوانیم در صحن دوباره به رأی بگذاریم. دوستان دیگر معتقدند وقتی شعبه تائید کرد در صحن قرائت و تصویب اعلام شود. در آئیننامه ماده 29 و 32 سه عبارت «تصمیمگیری» داریم. نوشته برای تصمیم گیری در دستور کار مجلس قرار گیرد. کجا؟ یک؛ اعتبارنامههایی که معترض ندارد، شعبه تائید میکند که اکثریت نمایندهها هستند و فقط در مجلس سخنگوی شعبه میخواند و تمام است. دو؛ جای دوم که تصمیم گیری نوشته، جایی است که معترض دارد، شعبه تائید میکند، صحن قرائت میکند و تمام. سه؛ شعبه رد میکند، به کمیسیون تحقیق میرود و تائید میشود. باز هم اینجا عبارت تصمیمگیری است. میگویند چون تصمیم گیری نوشته، توسط سخنگوی شعبه در صحن قرائت شود و تمام شود. در بخش چهارم، معترض داشته، شعبه رد کرده، کمیسیون تحقیق هم رد کرده، میگوید داخل صحن میآید سخنگوی کمیسیون 15 دقیقه گزارش میدهد، نماینده ای که اعتبارنامه او رد شده است، نیم ساعت حق دارد صحبت کند و بخشی از وقت خود را میتواند به دو تا از همکاران خود بدهد، رأیگیری میشود. عبارت رأی گیری را آورده است. چون اینجا رأی گیری و آن سه مورد را تصمیم گیری آورده، الان محل اختلاف نظر مجلس است. من رفتم سوابق این کار را نگاه کردم. در مجالس قبلی اینجوری بود که رئیس مجلس، مثلا آقای لاریجانی، میخواند اعتبارنامه احمد امیرآبادی فراهانی منتخب مردم قم مطرح است. مکثی میکرد و من در صحن بلند میشدم. اعتراض ندارد، تصویب شد. اگر کسی در صحن میگفت من معترض هستم کمیسیون تحقیق میرفت، اما این در مجلس دهم در سال 97 آئیننامه عوض شد. گفتند چه معنی دارد رئیس مجلس اسم 290 نماینده را در صحن میخواند. شعبه برود و همه آنجا اعتراض را ارائه بدهند. آنجا کمیسیون آئین نامه تصویب میکند وقتی شعبه تائید کرد در مجلس قرائت میشود و رئیس مجلس هم میگوید تصویب شد. شورای نگهبان به این ایراد اصل 93 میگیرد. میگوید ما قرائت را قبول نداریم و باید در صحن مجلس به رأی گذاشته شود. *این برای چه زمانی است؟ سال 97. میگوید باید تصویب شود. بعد در کمیسیون آئیننامه نماینده شورای نگهبان میآید، آنجا نماینده شورای نگهبان با نمایندگان درباره عبارت «رأیگیری» به نتیجه نمیرسند و آنها هم «قرائت» را نمیپذیرد و در نتیجه عبارت «تصمیم گیری» را میآورند. این ابهام دارد. تصمیم گیری یک رأی گیری و اتفاقی باید رخ دهد. باید فاعلی داشته باشد. آیا این تصمیمگیری فقط خواندن است؟ اگر فقط خواندن بود که قبلا شورای نگهبان رد کرده است. یک اتفاق اینجوری در مجلس رخ داده است. دو نظریه وجود دارد. معترضین به اعتبارنامه این سه بزرگوار میگویند باید در داخل صحن رأیگیری شود. برخی از اعضای هیئت رئیسه و برخی نمایندگان دیگر این نظر را دارند که چون در آن سه جا تصمیمگیری است، سه تا نهایت نتیجهاش مثبت شده است، یک؛ نمایندهها کلا معترض ندارند، شعبه هم تائید میکند. دو؛ معترض داشته، شعبه تائید کرده است. سه؛ شعبه رد کرده و کمیسیون تحقیق تائید کرده است. این سه را «تصمیمگیری» میگوید. آئیننامه به رئیس جلسه اختیار این برداشت را میدهد. هر کسی آن را قبول کند. متأسفانه آئیننامه ابهام دارد. آئین نامه همان زمان خوب نوشته نشده است. *بر اساس قانون، تفسیر... تفسیر قانون با مجلس است. اینکه کسی که در جایگاه رئیس نشسته چه برداشتی از آئیننامه دارد در آن لحظه تصمیم گیرنده است. *کسی که در جایگاه ریاست نشسته است. بله. ولی میتوانیم دو فویت یا سه فوریت استفسار کنیم، سوال کنیم که آیا منظور قانونگذار از عبارت تصمیم گیری رأی گیری است؟ پاسخ بلی یا خیر. این به دوفوریت یا سه فوریت به صحن برود، رأی بدهند و به کمیسیون برود و رأی بدهد. *با این آقای قالیباف موافق است که چنین طرحی مطرح شود؟ وقت نداریم. باید فردا یا پس فردا اعتبارنامهها مشخص شود. در آئین نامه زمانبندی دارد ولی رسیدگی یا عدم رسیدگی شورای نگهبان مانع رسیدگی شعبه و رأی شعبه به تائید یا رد اعتبارنامه نیست. *شما عضو جبهه پایداری بودید. درست است؟ نهف من عضو جبهه پایداری نبودم. من خودم خیلی اعتقاد به حزاب و گروهها ندارم؛ ذاتا اعتقادی به حزب و گروه ندارم البته کار تشکیلاتی را اعتقاد دارم. من ابتدا جزو شورای مرکزی رهپویان شدم. الان شورای مرکزی جمعیت جانبازان هستم، چون آنجا مخصوص جانبازان است، دوستان پیشنهاد دادند. *رهپویان هم نیستید؟ نه. قانون احزاب میگفت باید عضو یک شورای مرکزی در یک حزب باشید. من الان در جمعیت جانبازان هستم. *از لحاظ فکری میگفتند به جبهه پایداری نزدیک هستید. درست است؟ دوستانی که در جبهه پایداری دارم را قبول دارم ولی برخی از آنها که رفتارهایی انجام میدهند را قبول ندارم. ولی واقعا برخیهایشان... *مثلا در همین انتخابات به چه چیزهایی اعتراض داشتید؟ به اینکه دوستان جلسه میگرفتند و من هم به منزل آقای پژمانفر میرفتم، من اعتقاد داشتم نباید اجازه دهیم اختلاف بین نیروهای انقلاب بیفتد. آن دوستان نسبت به آقای قالیباف قدری حرف داشتند، من میگفتم آقای قالیباف در داخل جبهه انقلاب است؛ مثل 4 کاندیدای دیگر. با همدیگر همفکری کنند و با هم توافق کنند یا فراکسیون اکثریت هر تصمیمی گرفت. برخی دوستان میگفتند این آقایان که کاندید شدند در جلسهای که آقای قالیباف است نباید حضور داشته باشند! مخالفت میکردند. حتی یک شب آقای دکتر نادران افطار دعوت کرد اینها اجازه ندادند آقای نیکزاد و آقای حاجی بابائی در ان افطار حضور داشته باشند. من از این کار ناراحت شدم. گفتم اصلا بروند و افظاری با هم داشته باشند و دور هم باشند. در خصوص مسائل کلان کشور صحبت کنند، درباره ریاست مجلس صحبت نشود. چرا باید مخالفت کنند؟ بالاخره آنها اعتقاد داشتند آقای قالیباف نباید رئیس مجلس شود. *اتفاقی که باید در صحن رخ میداد اتفاق خوبی بود. خیلی خوب شد. *شما با این تجربه فکر میکنید برای 1400 نیروهای انقلاب باز میتوانند دور هم جمع شوند یا تفرق خواهید داشت؟ یکی از مشکلات ما در مجموعه نیروهای انقلاب این است که یک شخصیت کاریزما که بتواند جمع کند در میدان نمیآید، اگر هم وجود داشته باشد. من اعتقاد دارم وجود دارد ولی به میدان نمیآید. *چرا نمیآید؟ فکر میکنم نگرانیهایی هست که نگران است نتواند تمامکننده باشد در حالی که من اعتقاد دارم میتواند تمامکننده باشد. دوم اینکه دوستان ما در مجموعه جبهه انقلاب بیشتر روی بحث گفتمان دارند تاکید میکنند. در حالی که در گفتمان معمولا سعی میکنند صفر و صدی ببینند و این خوب نیست. گفتمان را میتوانیم غیر صفر و صدی بیینیم؛ بالاخره یکی 90 است، یکی 80 است و یکی هم زیر 50 است. زیر 50 را باید هل بدهیم و بالا بیاوریم، در داخل گفتمان بیاوریم. برخی هم فساد دارند، فساد مالی و اخلاقی دارند. اینها را اصلا نمیتوان قبول کرد. من فکر میکنم برای 1400 اگر یک شخصیتی که بالاخره در تراز رئیس دولت جمهوری اسلامی و تراز انقلاب اسلامی باشد بیاید، نیروهای انقلاب دور او جمع میشوند. من فکر میکنم اگر آقای رئیسی بیاید همه مشکلات حل میشود. *این نظر شخصی شما است؟ بله. *برخی هم معتقد هستند الان یک کار بزرگ دست آقای رئیسی است. من فکر میکنم آقای رئیسی میتواند افرادی را در قوه معرفی کند. الان خیلی پروندههایی که در قوه قضائیه میرود، مستقیم و غیرمستقیم، با رفتار قوه مجریه مرتبط شده است. مثلا سرقت از چیست؟ بیکاری، اشتغال، بزههای اجتماعی، طلاق و... گیر طلاق در کجا است؟ گیر اصلی... *بله؛ ولی الان مدیریت کشور هم خیلی سخت است. قبول دارم ولی واقعا اگر روحیه انقلابی و جهادی و بسیجی داشته باشیم، از خودمان بگذریم و پا روی هوای نفس بگذاریم، مطمئنا موفق خواهیم شد، این وعده الهی است. مگر غیر این بوده است. در این 40 سال کجاها با توکل به خدا جلو رفتیم و شکست خوردیم؟ وضع ما از زمان جنگ بدتر است؟ از زمان جنگ وضع ما بهتر است. توقعات مردم بالا رفته، سبک زندگی عوض شده، این را متوجه هستیم و ما هم در بین مردم هستیم. من یک جلسهای با رئیس ایران خودرو داشتم و گفتم چرا اینطور میکنید و به ما بگویید جریان چیست؟ میگوید ابتدا از منابع انسانی شروع کنید. منابع انسانی حرف اصلی را در شرکت میزند یا نه. آنعهم در شرکتی که تخصصی است یعنی کار کاملا از تخصص و علم و فناوری بیرون میآید. میگوید در این ده دوره مجلس قبل، فقط 8 هزار نفر از کارمندان ایران خودرو را نمایندهها معرفی کردند. *ایران خودرو چند پرسنل دارد؟ فکر کنم 50 هزار نفر است. *تقریبا یک پنجم. چون شرکتهای وابسته زیاد دارد متفاوت آمار داده میشود. بعد میگوید چون نماینده مجلس پشت او بود باید در سطحی نگه داریم که راضی شود. نمیکنیم نماینده مجلس دنبال تحقیق و تفحص میرود. میگفت یک نماینده مجلس 300 نفر معرفی کرده است. *اسم نماینده را گفت؟ بله. *دوره چندم بود؟ این را ولش کنید. (میخندد). متأسفانه این وجود دارد. از بازار میگوید که سیاستهای کلان بانک مرکزی و سیاستهای کلان اقتصادی دولت، یکباره نقدینگی را به سمت ارز میبرد، به سمت مسکن یا یکباره به سمت خودرو میبرد. ایران خودرو چقدر تولید دارد که جواب این همه نقدینگی را بدهم؟ مانند سیل است که وقتی میآید همه را میزند و میبرد. 7 میلیون نفر ثبت نام کردند و 5/4 میلیون قرعه کشی برای 25 هزار خودرو شد! *احتمالا مجلس یازدهم به این امر ورود میکند. بله. حتما. ان شاالله کمیسیون صنایع خوبی شکل بگیرد. *فکر میکنید از جمع اصلاح طلبان چه کسی برای 1400 بیاید؟ من فکر میکنم چند نفری مطرح هستند، آقای ستاری، آقای اردکانیان، آقای تاجگردون، آقای جهرمی اگر به سمت گام دوم بروند، مطرح هستند. *آینده آقای لاریجانی را چطور میبینید؟ در عرصه ریاست جمهوری می آیند؟ یکبار به آقای جعفری (رئیس دفتر لاریجانی) گفتم آقای دکتر لاریجانی داخل مجلس مدیر خیلی خوبی است. مدیریت خوبی دارد ولی اینها جایگاه مردمی ندارند. مردم خیلی استقبال نمیکنند. *الان قدری هم بحث مجمع تشخیص ایشان جدی شده است. این خبرها درست است؟ به من گفتند نه. من یک روز از ایشان پرسیدم و بحث شورای عالی امنیت ملی هم پرسیدم گفتند نه، همان بحثی که داشتم و به دانشگاه میروم. بعد از اینکه از مجلس رفت ایشان را ندیدیم. *متولد قم هستید یا اراک؟ من متولد امیرآباد فراهان هستم. سال 52 *یعنی استان مرکزی؟ بله. * 1352؟ البته من 54 به دنیا آمدم، ولی مثل اینکه بیشفعال بودیم و دو سال شناسنامه ما را عقب گذاشتند تا به مدرسه برویم. من بعدا دستکاری کردم و 48 کردم تا به جبهه بروم. *یعنی 4 سال خودتان را پیرتر کردید. بله. بعد از جبهه رأی دادگاه گرفتیم و دوباره به 52 بازگرداندیم. *پدر چه کاره بودند؟ پدرم کشاورز بودند. 6 سالم بود که ایشان مرحوم شدند. *چه کشاورزی داشتند؟ در همان فراهان؟ در روستای خودمان باغ و زمین دیم داشتیم. *گندم؟ بله. *کنار پدر کشاورزی کردید؟ بله. من تا 8 سالگی که روستا بودم اخویها ما را به بیابان برای درو میبردند. *مادر خانه دار بودند. بله. ایشان سال 73 مرحوم شدند، البته وقتی اخوی من در سال 61 در کردستان مجروح شد، تقریبا 8-7 ماه ایشان بیمارستان بود و مادرم زیر تخت ایشان خوابید و 9 ماه هم من مجروم بودم و ایشان دوباره بیمارستان بود. این سختیها باعث شد ایشان زودتر از دنیا بروند. * چند خواهر و برادر هستید؟ دو تا خواهر خانهدار دارم و 4 برادر دارم. *برادرها؟ برادر بزرگ من شغل آزاد داشت و الان پیرمرد و بازنشسته است. برادر دومم راننده تاکسی است. برادر سومم هم شغل آزاد دارد. برادر چهارم پاسدار بوده و بخاطر جانبازی بازنشسته شده است. *چه زمانی ازدواج کردید؟ من سال 68 یعنی در 16 سالگی ازدواج کردم. کمر من یک ترکشی داشت که نزدیک به یک سال ضایعه نخاعی بودم و از کمر به پایین مشکل داشتم. بعد که ترکش جابجا شد، دکتر گفت باید زودتر ازدواج کنید و 16 سالگی زنمان دادند. *چطور آشنا شدید؟ پسر خاله ام برای خواستگاری خواهرخانمم آمده بود و در مراسم خواستگاری خواهرم دیده بودند و معرفی کردند. *همشهری هستند؟ پدر ایشان با مادر من دخترعمو و پسرعمو هستند. *مهریه چقدر بود؟ 100 هزار تومان. *خطبه عقد را چه کسی خواند؟ در محله ما حاج آقای بالایی است که رفتیم خواستیم عقد را ایشان بخوانند و نمیخواند، میگفت این بچه است. الان هم برخی مواقع من را می بیند و علاقهمند بهم هستیم. کنار دفتر من هم دفتر دارد. خاطره را بیان میکند، میگوید من الان هم خجالت می کشم که نمیخواستم عقد را بخوانم چون سن و سالی نداشتید. آن زمان من محاسنی هم روی صورت نداشتم. *چند فرزند دارید؟ سه فرزند، دو دختر و یک پسر دارم. دخترهای من خانهدار هستند. *ازدواج کردند؟ بله. در مجلس دهم که این خانمها طرحی برای کودکهمسری آورده بودند، گفتم ابتدا باید من را به دادگاه بفرستید چون دخترهای من در 16-15 سالگی ازدواج کردند. یکی از دامادها، پسر برادرم و دیگری هم یکی از فامیلهاست. داماد بزرگترم کارمند اداره بیمه است و داماد کوچک ترم پاسدار است. دو تا نوه هم دارم. *یعنی الان در 47 سالگی دو نوه هم دارید. بله. *دختر یا پسر هستند؟ دو تا نوههایم دختر هستند. پسرم هم دانشجوست. *با بچهها دور هم مینشینید؟ خیلی سخت است. فقط جمعهها اگر فرصت شود بعدازظهرها میتوانم. برنامه من معمولا اینطور است که شنبهها صبح تا ظهر - دوره قبل قم بودم البته دو دوره قبلی، این دوره که فعلا آقای قالیباف همش جلسه میگذارد و تهران هستیم، فعلا این طور شروع کرده است - ولی دو دوره قبلی من شنبهها صبح تا ظهر در دفترم مدیرکلها را میآوردیم و صحبت میکردیم. بعدازظهر شنبه هم با انجمنها و گروهها و تشکلها جلسه داشتیم. کارگروههایی در قم راه انداختم که 37 کارگروه هستند و با آنها جلسه میگذاشتم. شنبه شب هم مساجد مناطق میرفتیم. یکشنبه تا چهارشنبه هم تهران میآمدم تا کارهای طرحها و لوایح و مسائل ملی را پیگیری کنیم. چهارشنبه بعدازظهر هم دیدار خانواده شهدا میرفتیم و پنج شنبه هم صبح تا ظهر سرکشی از ادارات به صورت سرزده بود. بعدازظهر پنج شنبه هم روستاهای قم میرفتیم. تا شب بودیم. جمعه هم صبح تا ظهر هر هفته ملاقات مردمی داشتید. 150، 200، 100 نفر ملاقات مردمی داشتیم. بعد از ظهر جمعه اگر 4-3 ساعت وقت داشتیم خانه میآمدند. *در جمع خانواده بحث سیاسی میکنید؟ بله. *همفکر با شما هستند یا متفاوت از شمایند؟ بله. به قول خودشان همهشان آقایی هستند. کلا همفکر من هستند و خط قرمز آنها آقاست. *تفریح آقای امیرآبادی چیست؟ هیچ چیزی. *جایی برای تفریح نمیگذارید؟ نه. مگر یک زمانی در مجلس باشیم و از ساعت 6-5 که قدری صرمان خلوت میشد به استخر مجلس میرفتیم. *اهل سینما و تلویزیون؟ اخبار را پیگیری میکنم. برخی سریالها را مثلا در ماه رمضان کم و بیش دیدم. *کدام سریالها را دیدید؟ زیرخاکی و بچه مهندس 3! *چطور بود؟ خوب بودند. بچه مهندس خیلی خوب بود. در آخر که پیشنهاد ازدواج داد شوکه شدم. به عنوان یک بیننده پیشبینی نمیکردم. کارگردان آنجا را خیلی خوب ساخت. سریال «گاندو» هم خیلی خوب بود؛ یکی از شاهکارهای تلویزیون بود. شنیدم دو سه مورد اینچنینی در برنامه دارند. هر چه از این سریالها ساخته شود حمایت میشود و مردم هم علاقهمند هستند. شبکههای اجتماعی هم بسیار گسترده شده و من صداوسیما را از طریق همین موبایل می بینم. واقعا از این جهت خوب است و دسترسیها راحت شده است. *در سال 52 متولد شدید، جبهه هم رفتید. چند سالگی به جبهه رفتید؟ 13 سالگی در سال 65 رفتم جبهه. *کجا مجروح شدید؟ عملیات کربلای 5، در شلمچه مجروح شدم. *بخاطر دارید؟ مگر میشود آن خاطرات را فراموش کرد؟ گردان امام سجاد (ع) بودیم، خواستیم برای محاصره پتروشیمی بصره برویم. جلوتر رفتیم و پشت خاکریز عراقیها رفتیم. آنجا از اروند صغیر شروع به تیراندازی کردند. آنور خاکریز هم عراقیها متوجه شدند و ما را به رگبار بستند. کل گروهان را پشت خاکریز خواباندند. اولین نفر هم من تیر خوردم. بعد آنطور که آقای فرمانده گروهان ما و معاون ایشان تعریف میکرد، از آن سمت هم آرپی چی زده بودند و به کوله بیسیم من خورده بود ولی عمل نکرده بود. این برای کوله بیسیم و آهنی که دارد را داخل کمرم برده بود. از خاکریز اینور ریختند و کامل محاصره کردند و ما را زدند. یکسری بچهها را تیر خلاص میزدند. خیلی صحنههای سختی بود. آقای بیطرفان فرمانده گروهان ما تیربار برداشت و جلوی عراقیها را گرفت و به ما گفت خودتان را عقب بکشید. ما خودمان را عقب میکشیدیم و آنها جلو میآمدند. همین طور صحنه درگیری بود و اندک اندک از هوش رفتیم و نفهیمدیم چه شد. بعدها به هوش آمدم در بیمارستان صحرایی بودم. *شنیدم در سردخانه بودید. یعنی به عنوان شهید در سردخانه می روید و بعد میبینند که پلاستیک عرق کرده و میفهمند زنده هستید. یک شب در سردخانه بودید؟ آن در بیمارستان شهید فقیه شیراز اتفاق افتاد. یک شب ظاهرا تمام میکنیم. به سردخانه میبرند و معراج میبرند. صبح میخواستند شهدا را ببرند میبینند پلاستیک ما عرق دارد به بخش برمی گردانند و احیامان میکنم. اینها را من خودم متوجه نشدم، بعدا برای من تعریف کردند. *چیزی از آن شب در خاطر ندارید؟ هیچی. چون کلستومی هم بودیم، یعنی رودهها قطع شده بود و بیرون آورده بودند وقتی به هوش میآمدیم خیلی درد داشت. ضایعه نخاعی هم بودیم و کمر به پایین فلج بود باعث شد که خیلی اذیت میشدم. حدود یک سال هم روی ویلچر بودم. *بعد عمل کردند؟ نه. ترکش جابجا شد و من قطع نخاع نشده بودم. ضایعه نخاعی بودم. ترکش جابجا شد و با فیزیوتراپی پاهای من تکان خورد و عصا داشتم. *به عنوان خاکریز از شما استفاده کردند؟ آقای بیطرفان که فرمانده ما بود برای خاطره گویی دعوت کردند و در جمع خانمهای دانشجو گفت برادر رزمنده ای در جمع شما است که یک خاطرهای دارد و میخواهم بیان کنم. آنجا تعریف کرد وقتی ایشان بیهوش شد من با دو جنازه دیگر شهید ما را سنگر کرده بود. پشت ما ایستاده بود که جلوی عراقیها را بگیرد تا بچهها عقبنشینی کنند. تقریبا همان لحظه هم باعث شد تمام بدن ما داغون شود. (میخندد) *بعد درس را ادامه دادید؟ بله. بعد از جنگ من دوم راهنمایی بودم. برگشتیم و قدری هم وقتی وضع جسمانی من خوب شد، 68 تا 70 از دوم راهنمایی تا چهارم دبیرستان را خواندم. سوم دبیرستان را سه ماهه خواندم. اول حقوق قبول شدم و چون از قضاوت و وکالت خوشم نمیآمد، نرفتم و سال بعد دانشگاه تهران مدیریت دولتی قبول شدم. در عین حال عضو سپاه هم شدم. پاسدار بودیم تا سال 78 که شهدا را میآوردند، در قم من بین آن جمعیت و تریلی که بود، قرار گرفتم - چون مسئولیت برای بحث شهدا داشتم - فشار جمعیت باعث شد ترکش جابجا شود و دوباره سه ماه از کمر به پایین فلج شدم. به کمیسیون پزشکی سپاه فرستادند و با 73 درصد جانبازی که کمیسیون پزشکی سپاه زد ما را بازنشست کردند. بعد از آن سه سال بانک بسیجیان بودم. سال 85 اولین شورای شهر قم بدون اینکه عضو هیچ لیستی باشم رأی آوردم. آن زمان همراه با خبرگان بود و با رأی خبرگان اول قم شدم. در مجلس نهم هم با دکتر لاریجانی و آقای آشتیانی رأی آوردیم و در مجلس دهم هم با آقای ذوالنور و آقای لایجانی. *چطور مجلس به شما پیشنهاد شد که بیایید؟ بعد از شورای شهر به شما پیشنهاد شد؟ بله. آن زمان عضو شورا بودم - اگر خودستایی نباشد - چون یکی از اعضای فعال بودم. خانه من در منطقه محروم نیروگاه بود. *الان هم نیروگاه هستید؟ بله. خانهام را عوض نکردم. الان بخاطر بحث کمرم و اینکه پلههای خانه من زیاد است و آسانسور ندارد، حتما باید خانه را عوض کنم. توصیه پزشک است و متأسفانه آنجا دنبال زمین میگردم که خانه بسازم، پیدا نمیکنم. از آن محله هم نمیخواهم بروم چون هم عرق دارم و هم منطقه محرومی است و آنجا را دوست دارم. همان منطقه و همان مردم محروم باعث شدند من به اینجا برسم. *وضعیت فرهنگی قم چطور است؟ فرهنگی بد نیست، ولی از نظر اجتماعی خوب نیست. از نظر فرهنگی مردم خوبی دارد، از نظر توجه به مسائل ارزشها و فرهنگ ایثار و شهادت، ولایتمداری و بصیرت انصافا قم مثالزدنی است، اما متأسفانه بخشی داریم که اجتماعی است و بعضا زیرپوست شهر است، در بحث طلاق و اینها، باعث شده قدری بزههای اجتماعی بالا برود. مرکز مواصلاتی 17-16 استان کشور است. رفت و آمد زیاد است. *مهاجرت هم به آنجا زیاد شده است. بله. اول انقلاب قم 200 هزار نفر جمعیت داشت. *الان چقدر است؟ الان یک میلیون و 200 هزار نفر است. یعنی یک میلیون مهاجر هستند و خود قمیها تقریبا به زیر 40 درصد رسیده است. بالاخره یک شهر بینالمللی است. از 110 کشور دنیا آنجا جمعیت داریم. تقریبا طلبههایی که از شهرهای مختلف آمدهاند، مثلا چینیها 20 نفر هستند. حالا این دروغی هم که درباره چینیها گفته بودند، این بندگان خدا اصلا نرفته بودند. آخرین سفری که به چین داشتند قبل از شهریور بود که اصلا کرونا نبود. همه آزمایشهایشان هم منفی شد. گردن این طلبههای چینی انداختند. *درباره کرونا هم احساسی شدید که فوتیها را دو برابر اعلام کردید؟ نخیر؛ دقیق گفتم. 50 نفر فوت کردند و من هم بیان کردم. آقایان هم شکایت کردند و دادگاه رفتیم و تبرئه شدم. *یعنی مشخص نبوده اینها کرونا است. نخیر. آنها کاری میکردند که آزمایشها را فقط اعلام میکردند. در قم در اسفند 97 بهشت معصومه (س) بین 9 تا 12 نفر گواهی فوتی صادر میکرد. تصادفی، سکته، بیمارستانی و... این به 36 نفر رسید. مشخص بود از بیماری است. *در چه زمانی؟ در اسفند 98 به 36 نفر رسید. من گفتم آمار را دقیق اعلام کنید. حرف آنها از یک جهت هم درست بود که آزمایشهایی که گرفتیم مثلا 5 نفر یا 3 نفر است. من گفتم 50 نفر است. قبرهای بهشت معصومه را میدیدم و اینها... *اول هم بود و خیلی از کیتهای تشخیصی نبود. درست است. *از شما بعید دانستند که آقای امیرآبادی یکباره این صحبت را داشته باشد. چون شما اصولا تمام جوانب را میبینید. آقای رنجبران بیتوجهی بود. *خودتان هم گرفتید؟ من وسط تبلیغات انتخاباتی گرفتیم که متوجه نبودیم این کروناست. بعدا که میگفتند من کرونا گرفتم دروغ بود. روز اول توقع داشتیم یک اتفاق خوب در قم میافتاد و آن توجه ویژه دولت به قم بود؛ میدیدیم توجه نمیکنند! نه وزیر توجه داشت، نه رئیس جمهور توجه داشت. بعد هم آبروی قم را هم میبرند. میگویند شیوع از قم بود در حالی که اینچنین نبود؛ در قم شناسایی شد. این بزرگترین ظلم در حق قم بود. قم این شجاعت و جسارت را داشت که بگوید این دوتا بیمار کرونایی هستند؛ علائم کرونا را دارند. من شهرهای دیگر را اسم نمی برم که زودتر از قم داشتند و اعلام نکردند. خیلی قمهراسی شکل گرفت و اتفاقا بخشی هم برای خارج از کشور و ضدانقلاب بود چون میخواستند هم قم، هم حوزه را بزنند. کدام یک از مراجع با بسته شدن حرم مخالف بودند؟ در قم مراجعی که حضور دارند و مردم از آنها تقلید میکنند؟ هیچکدام مخالف نبودند ولی چرا این را مطرح میکردند؟ حوزه کجا مخالف این بود پروتکلهای بهداشتی و پزشکی در قم رعایت شود. چرا این را مطرح میکردند؟ یک مستمسکی میخواستند گیر بیاورند تا انقلاب و مرکز انقلاب، حوزه و روحانیت را بزنند، البته موفق نشدند. آیتالله اعرافی با آن نگاه بلند به میدان آمد و طلبههای چه غوغایی کردند. ایکاش این تصاویر به مردم نشان داده شود. *آقای حاجی صادقی اینجا آمدند و توضیح دادند طلبههای بسیجی چه کردند. من رفتم و در بین آنها بودم. من بیمارستان زیاد بستری شدم. من کلوستومی بودم، غیر از مادرم کسی نمیآمد، کیسه من را عوض کند. هیچ همراه مریضی نمیرود سرویس بهداشتی بیمارستان را بشوید. خداوکیلی کسی میشوید؟ *نه خداییش. ولی طلبهها چه کار کردند. سرویسها را میشستند، همراهی میکردند. خودشان کرونا میگرفتند! *در قضیه کرونا انقلابی اتفاق افتاد که به ما را به دوران جنگ برگرداند و حتی فراتر از آن! من با جوانانی در قم ارتباط داشتم، چه فامیل و چه غیرفامیل، نسبت به برخی دوستان طلبه حرف داشتند. در این قصه کرونا نگاه آنها کامل عوض شد. به نظر من اگر شهرهایی که روزهای اول بحث آن بود، قدری بیشتر مراعات میکردند، به کل کشور سرایت نمیکرد. *اوایل هم کم و کاستی داشتیم. اگر بین 25 اسفند تا 15 فروردین، آن زمان که سرلشگر باقری آمدند که برنامهریزی کردند یک قرنطینه شدید - در حد قرنطینه نه به معنای واقعی قرنیطنه - را در کشور اجرا کنند و قوه مجریه مخالف بود، اگر آن اتفاق میافتاد، خیلی بهتر از این میشد، ولی باز هم خیلی خوب عمل کردیم. با این وضعیت تحریمها، مشکلاتی که دولت دارد، معذورات بودجهای که دولت دارد و در جریان این هستیم. انصافا مردم و مسئولین در این قصه نسبت به کشورهای توسعهیافته مانند امریکا واقعا خوب عمل کردند، د کشورهایی مثل امریکا چه افتضاحی به بار آوردند. با آن منابعی که در اختیار دارند... *خوب عمل شد به خصوص هدایتهایی که رهبر انقلاب انجام دادند و در کنار آن آقای روحانی خوب به میدان آمد. خودشان خوب وقت گذاشتند و نشان میدهد اگر رئیس جمهور در جایی وقت بگذارد، به معنای واقعی چقدر مؤثر است. بله، اینکه جلسات را هفتهای دو بار برگزار کرد، خیلی خوب بود. البته بدانید که حکمی که آقا برای بحث ستاد کرونا داد خیلی مسئله را حل کرد. ما حق نداشتیم مجلس را تعطیل کنیم. فقط ولی فقیه میتواند حکم بدهد. یک نماینده نزد آقای لاریجانی اعتراض کردند چرا مجلس را تعطیل کردید، گفت آقا فرمودند هر چه ستاد کرونا مصوب کرد همه باید اجرا کنند. این حکم و فرماندهی واحد و دستوری که داده شد، خیلی از مشکلات را حل کرد. *قضیه بودجه هم همین طور بود. اگر دستور حضرت آقا نبود بودجه هم به راحتی جمع نمیشد. باید به مجلس میآمد و کدام موافق و کدام مخالف بودند.
*اصلا جمع نمیشد.
بله، واقعا برخی مقاطع نیاز است، حکمهایی که آقا صادر میکنند بسیاری از مشکلات و معضلات کشور را حل میکند.
*اعلام شفافیت اموال و داراییهای مسئولین را که قبلا پیگیری میکردید، پیگیر هستید یا فایدهای ندارد؟
این دو مسئله است. یکی «اعلام» است که قانون شد و متأسفانه در مجلس هشتم در یک ماه آخر بود و در مجلس نهم خیلی پیگیری کردیم. در مجمع تشخیص اتفاق خوبی رخ نداد و دو سال در آنجا خواباندند و قید «محرمانه» آوردند. این قید خوب نبود که اموال مسئولین که اعلام میکنند محرمانه است. متأسفانه در مسئولیت قبلی رئیس محترم قوه، سه سال این آئین نامه ابلاغ نشد. حاج آقای رئیسی تشریف آوردند در عرض دو ماه این را ابلاغ کردند. ما در مجلس که هماهنگ کردیم نمایندگان اموال خودشان را اعلام کردند؛ این یک اعلام است. الان هم نمایندگانی که رفتند باید اموال خودشان را اعلام کنند که قوه قضائیه بررسی میکند تا چیزی به ناحق اضافه نشده باشد. آن چیزی که در مجلس قبلی پیگیری کردیم و تصویب شد «از کجا آورده ای» است. آئین نامه اجرایی این را قوه قضائیه دارد بررسی میکند. این طور است که تمام مقامات بعد از انقلاب از شهردار منطقه تا رئیس جمهور و نخست وزیر و نماینده، رئیس بانکها و بیمهها باید جواب بدهند اموال خود را در این 40 سال از کجا آورده اند؟ حتی آنهایی که فوت کردهاند؟ این باید اجرا شود.
*این لایحه است؟
قانون شد.
*آئین نامه اجرایی را قوه میدهد.
بله. حاج آقا رئیسی دستور دادند و من هم چند وقت پیش خدمتشان پرسیدم گفتند به زودی آئیننامه میآید و شروع میکنیم. البته برخی مسئولین حرفهایی در مسائل مالی و اخلاقی و زندگی خود میزنند؛ از مردم خواهش میکنم به مسائل توجه نکنند. آنچه حقیقت دارد، مقامات رسمی کشور اعلام میکنند، فردا اموال من اعلام به قوه قضائیه میشود و هر چه قوه قضائیه اعلام کرد مردم باور کنند.
*خیلی لطف کردید. به رسم «دستخط» برنامه با دست خطی که جناب آقای امیرآبادی فراهانی برای ما به یادگار مینویسند، به پایان میرسد. «بسمه تعالی قرار بود شهید بشویم، اما نمی دانم چرا ماندیم ولی خدا کند که نمیریم که بدبخت ما آن روزی است که با مرگ طبیعی از دنیا برویم. دنیا بسیار فریبنده و پر زرق و برق است، خداوندا خود به داد ما برس و عاقبت ما را به خیر کند. جا دارد از برنامه خوب و پربیننده دستخط و عوامل آن قدردانی نمایم به خصوص مجری توانا و هنرمند انقلابی، جناب آقای رنجبران. با تقدیم احترام احمد امیرآبادی فراهانی».