روایتی از یک ترور، اینجا بغداد ساعت 1:20 بامداد
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهانش ساعت 1:20 بامداد جمعه 13 دی 98 توسط تروریستهای آمریکایی در بغداد ترور شدند.
باشگاه خبرنگاران جوان - بامداد جمعه 13 دی 98 بود که خبری همه را شوکه کرد. خبر رسید که سردار سرلشکر پاسدار حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به همراه ابومهدی المهندس فرمانده حشد الشعبی و همراهانش ساعت 1:20 بامداد در حمله ارتش تروریست آمریکا به فرودگاه بغداد ترور شدند.
ساعتی بعد روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بمناسبت شهادت سردار سلیمانی اطلاعیهای صادر کرد. در بخشی از این اطلاعیه آمده است؛ «به استحضار امت اسلامی بهویژه ملت شریف و قهرمان ایران میرساند، بامداد امروز (جمعه) و در پی حمله هوایی نیروهای متجاوز و تروریست آمریکایی در نزدیکی فرودگاه بغداد، سرباز ولایت و امت اسلامی سردار سرلشکر پاسدار حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده فداکار، شجاع و بینظیر نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از عمری مجاهدت، فداکاری و نقشآفرینیهای ماندگار و پرافتخار در راه اعتلای اسلام و دفاع از قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) و سرافرازی ایران عزیز، به شهادت رسید. در این حمله جنایاتبار، چند تن از همراهان وی و نیز فرماندهان و رزمندگان حشدالشعبی قهرمان عراق به شهادت رسیدند.»
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی *س_حاج قاسم از قنات ملک تا ورود به کرمان_س*سردار شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از فرماندهان شهید ایران اسلامی است که 20 اسفند سال 35 در روستای قنات ملک از توابع رابر در استان کرمان چشم به جهان گشود. حاج قاسم دو برادر به نامهای سهراب و حسین داشت که یکی از او بزرگتر و دیگری کوچکتر از او بود. دوران کودکی و دبستان را در زادگاهش گذراند و پس از آن بود که در 14 سالگی به کرمان رفت. دوران دبیرستان را طی کرد و توانست مدرک دیپلمش را دریافت کند. تحصیلاتش که به پایان رسید، به شغل بنایی مشغول شد و پس از آن بعنوان پیمانکار شرکت آب در کرمان فعالیتش را ادامه داد.
او در همان دوران بسیار به ورزش علاقه داشت و آن را حرفهای دنبال میکرد. حسین سلیمانی، برادر بزرگتر حاج قاسم در این باره میگوید: «حاج قاسم استاد کاراته بود و این رشته ورزشی را بسیار خوب بلد بود. البته به فوتبال هم علاقه داشت. او خیلی بروز و ظهور نمیداد که اهل ورزش است، اما اگر موقعیتی پیش آمد، حریف 10 تا 15 نفر هم بود.»
حاج قاسم از همان دوران کودکی هم به فکر دوستانش بود. حسین سلیمانی در خاطرهای دیگر درباره خصوصیات اخلاقی او میگوید: «حدودا 11 سال سن داشتم و کلاس پنجم ابتدایی بودم، بالطبع قاسم هم کلاس چهارم همان مدرسه بود. مادر ما در یک ظرف به من و حاج قاسم غذا میداد تا به مدرسه ببریم و بخوریم. یک روز قاسم به مادرم گفت «من دیگر با حسین غذا نمیخورم» من احساس کردم شاید او به دلیل اینکه من زیاد غذا میخورم میگوید دیگر با حسین غذا نمیخورد، اما واقعا اینطور نبود چرا که من هم مراعات میکردم.
آن روز گذشت و قاسم نیامد که با من در مدرسه غذا بخورد. فردای آن روز مادر در دو ظرف جداگانه به من و قاسم غذا داد. آن زمان در مدرسه ما دانش آموزانی از روستاهای اطراف میآمدند که شاید تنها یک وعده در روز غذا میخوردند و اوضاع مالی بسیار بدی داشتند. من به چشم خودم دیدم حاج قاسم ظرف غذایی را که مادر داده بود، بین همان دانش آموزانی برد که اوضاع مالی خوبی نداشتند و غذای خود را به آنان داد. خداوند همه خوبیها را به حاج قاسم داده بود.»
*س_وقتی حاج قاسم برای اولینبار سخنان ضد شاه شنید_س*18 سال بیشتر نداشت که برای اولینبار سخنان ضد شاه میشنود. حاج قاسم در بخشی از خاطراتش در کتاب «از چیزی نمیترسیدم» نوشته است: «اولین بار که کلمهای برعلیه شاه شنیدم، در سال 53 بود. در سالن غذاخوری با علی یزدان پناه مشغول صحبت بودیم. چهارم آبان 53 بود، روز تولد شاه. من داشتم شعری را در روزنامه که به منا تولد ولیعهدا نوشته شده بود، میخواندم. دیدم او ناراحت شد گفت: «شما میدونید همه این فسادها زیر سر همین خانمان است؟» ناراحت شدم و گفتم: «کدوم فسادها؟» علی از لختی زنها و مراکز فساد حرف زد. حرفهای او مرا ساکت کرد. آن وقت شاه در ذهنم خیلی ارزشمند بود. این حرف مثل پتکی بود بر افکار من!»
از آن روز به بعد، رفت و آمد او به مسجد قائم آغاز شد و پس از نیز به فاطمیه کرمان نیز می رود. همین جرقه ارتباطش با بچه های مذهبی شد و زمینه حضورش در مسجد ملک نیز فراهم شد. مسجد جامع کرمان هم، پاتوق بعدی او برای جنبوجوشهای انقلابی بوده است.
سرهنگ بازنشسته «حمید مهرابیپور»، یکی از قدیمیترین دوستان حاج قاسم درباره بخشی از فعالیتهای ضد رژیم شاه او میگوید: «در یک مقطعی، من و شهید «اکبر محمدحسینی» تصمیم گرفتیم مجسمه شاه را که در میدان آزادی فعلی شهر کرمان بود، پایین بیاوریم. تعدادی از جوانان انقلابی مسجد جامع ازجمله حاج قاسم برای این کار اعلام آمادگی کردند. البته ایشان آن روزها برای تمام فعالیتهای ضد رژیم پهلوی آماده بود. 3 شب برای آن کار برنامهریزی کردیم، اما در 2 شب اول، شرایط برای اجرای نقشهمان فراهم نشد. باید کمپرسی به محل میآوردیم و... و با توجه به حضور نیروهای شهربانی در خیابان، امکانپذیر نمیشد. اما بالاخره در شب سوم، مجسمه پایین کشیدهشد و این حرکت جوانان انقلابی، حسابی در کرمان سر و صدا بهپا کرد.»
او ادامه داد: «من یک سال از حاج قاسم بزرگتر بودم و سال 53 تا 55 رفتم خدمت سربازیام را انجام دادم. ایشان هم قاعدتا دیگر تا سال 55 باید برای خدمت اقدام میکرد، اما نکرد. اصلا بنا نداشت این کار را بکند. دوست نداشت در نظام پهلوی خدمت سربازیاش را انجام دهد؛ و عاقبت هم سربازی نرفت. اما همین جوان، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تبدیل به یکی از سربازان شایسته و فرماندهان شاخص نظام جمهوری اسلامی شد. به جرات میتوانم بگویم در ایران که هیچ، این سابقه سربازی، در تمام دنیا بیسابقه است. واقعیت این است که سردار سلیمانی قریب به 40 سال، پوتین از پایش درنیامد.»
سهراب سلیمانی برادر شهید نیز میگوید که او یکی از گردانندگان اصلی راهپیماییهای کرمان در زمان انقلاب بود.
*س_سردار سلیمانی، از پیروزی انقلاب اسلامی تا ورود به سپاه پاسداران_س*با پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی او که در آن زمان پیمانکار اداره آب کرمان بود ابتدا وارد بسیج و سپس در سال 59 وارد سپاه کرمان شد. دورههای نظامی مقدماتی و پیشرفته را در کرمان و تهران گذراند. دوران پایان آموزش پاسداری او همزمان شد با آغازین روز جنگ تحمیلی.
پس از پایان آموزشهای نظامی به کرمان باز میگردد و پس از آموزش چندین گردان از رزمندگان کرمانی به همراه آنها راهی مناطق عملیاتی جنوب کشور شد. مقابله با شورش ضد انقلاب در مهاباد از دیگر ماموریتهای او در این برهه زمانی است.
پس از بازگشت به کرمان به فرماندهی پادگان قدس سپاه در کرمان منصوب شد. عملکردش در ساماندهی نیروهای کرمان به حدی خوب بود که سردار سرلشکر پاسدار محسن رضایی فرمانده کل سپاه در دفاع مقدس در سال 1361 وی را به فرماندهی تیپ 41 ثارالله (ع) منصوب کرد. پس از آن نیز با درخشش این تیپ به دستور فرماندهی کل سپاه این تیپ به لشکر ارتقاء پیداکرد.
او بعنوان فرمانده لشکر 41 ثارالله در نبردهای والفجر 8، کربلای 4، کربلای 5 و تک شلمچه شرکت کرد. حاج قاسم سلیمانی همچنین در عملیاتهای متعددی از جمله فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجرهای مقدماتی، یک، دو، سه، چهار، خیبر و بدر به عنوان یکی از فرماندهان موفق حضور داشت.
*س_مبارزه سردار سلیمانی با اشرار در جنوب شرق کشور_س*پس از پایان جنگ تحمیلی، سردار سلیمانی وارد مبارزه با اشرار و قاچاقچیانی شد که از مرزهای شرقی ایران هدایت میشدند. مبارزه با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان از دیگر فعالیتهای او در این دوران بود. در واقع، این فعالیتهای امنیتساز او در این مناطق بود که باعث شد تا امنیت در این بخش افزایش پیداکند.
*س_انتخاب سردار سلیمانی به فرماندهی نیروی قدس سپاه_س*سردار حاج قاسم سلیمانی 15 بهمن 76 با حکمی از سوی آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب پس از سردار احمد وحیدی به عنوان دومین فرمانده این نیرو انتخاب شد. او در این نیرو فعالیتهای گستردهای در زمینه تقویت و گسترش فعالیتهای محور مقاومت انجام داد. در واقع این فعالیتهای سردار سلیمانی در کنار شهید عماد مغنیه بود که سبب قدرتمندتر شدن این نیرو و ناکامی رژیم صهیونیستی در رسیدن به اهداف خود در فلسطین و لبنان شد.
سال 1389 بود که سردار سرتیپ پاسدار حاج قاسم سلیمانی به جهت خدمات فراوان خود از سوی آیت الله خامنهای فرمانده معظم کل قوا و رهبر انقلاب اسلامی با یک درجه ارتقاء به درجه سرلشکری مفتخر شد.
*س_فعالیتهای سردار سلیمانی در مقابله با داعش_س*سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را میتوان یکی از برجستهترین شخصیتهای جبهه مقاومت دانست. شخصیتی که کوله باری از تجربه را از دوران دفاع مقدس با خود به همراه داشت. نقش او در مبارزه با گروهک تروریستی داعش به قدری مهم بود که باعث نابودی آن شد. البته باید گفت یکی از مهمترین فعالیتهای شهید سلیمانی انسجام و تشکیل جبهه مقاومت است. جبههای که باعث شد تا فتنه غربی و عبری که منطقه غرب آسیا را در برگرفته بود، با استراتژیهای حاج قاسم نابود شود.
فرمانده لشکر 41 ثارالله (ع) در دفاع مقدس، سازماندهنده نیروهای حزب الله در جنگ 33 روزه لبنان و فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که توسط دولت تروریست آمریکا ترور شد، کابوس جبهه النصره و داعش بود. کابوسی که نه تنها خواب را از چشمان داعشیها ربوده بود بلکه خواب و خوراک را از آمریکاییها نیز گرفته بود. واکنشهای جامعه جهانی پس از شهادت او به قدری گسترده بود که نشان از محبوبیت این فرمانده نظامی 63 ساله پس از چهار دهه جهاد و مبارزه بود.
*س_نقش مخرب گروهک تروریستی داعش در غرب آسیا_س*سال 2011 میلادی. گروهکی تروریستی به نام داعش، پیشرویهای خود را در عراق و سوریه آغاز کرده است. پس از ظهور این پدیده شوم، مدافعان حرم ایرانی در صدر آنها سردار حاج قاسم سلیمانی وارد عرصه نبرد با آن شد. پدیدهای که اگر نبود مجاهدتهای مدافعان حرم، شاید امروز در وضعیت دیگری به سر میبردیم. اما داستان چه بود؟
داعش در آن سالها با پشتیبانی استکبار جهانی عملیاتهای تروریستی بسیاری را در عراق طرح ریزی کرد. بعد از دستگیری «ابوعمر البغدادی»، ابوبکر البغدادی در سال 2010 میلادی به عنوان سرکرده این گروه تروریستی تعیین شد؛ همزمان با آغاز بحران در سوریه، عناصر گروه تروریستی دولت اسلامی عراق فعالیتهای خود در سوریه را آغاز کردند. شاخه این گروهک در عراق با نام «جبهه النصره لاهل الشام» تشکیل شد و در نهایت در سال 2013 ابوبکر البغدادی در پیامی صوتی ادغام «جبهه النصره» و «دولت اسلامی در عراق» را اعلام کرد تا گروهک تروریستی داعش دولت اسلامی در عراق و شام تشکیل شود.
تروریستهای داعشی در نخستین روزهای سال 2014 با انجام عملیاتهای تروریستی و کشتار بیرحمانه مردم وارد شهر فلوجه در استان الانبار عراق شدند و پس از آن نیز در شهرهای مختلف این کشور تحرکاتی را انجام دادند. خرداد سال 1393 تروریستهای داعش با پشتیبانی دشمنان استقلال عراق و منطقه غرب آسیا به موصل مرکز استان نینوا در عراق حمله کرده و فقط در عرض چند ساعت این شهر را تصرف کردند. پیشرویهای این گروهک ادامه داشت. پس از وقوع چنین جنایتهایی مسلمانان آن را تحمل نکردند و به دنبال راهی برای مبارزه با این پدیده شوم می گشتند. اما برای مبارزه موفق با تروریسم باید یک فرمانده عنان کار را در دست می گرفت. مدت زیادی طول نکشید که کابوس تروریستها یعنی مدافعان حرم و در راس آنها فرماندهانی همچون سردار شهید حاج حسین همدانی و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وارد میدان شدند.
*س_وقتی مسلمانان در برابر تروریستها قد علم کردند_س*سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تشکیل محور مقاومت که نیروهایی مانند جنبش النجباء، کتائب حزب الله و حشدالشعبی در عراق و گروههایی نظیر بسیج مردمی سوریه و اتحاد آنان با مدافعان حرم از ایران و تیپ فاطمیون و زینبیون در مقابل داعش ایستادند.
داعشیها با اتحاد نیروهای بسیج مردمی و مدافعان هر روز سنگرهای خود را یکی پس از دیگری از دست میدادند. مبارزات نیروهای مردمی ادامه داشت تا اینکه بالاخره مقاومت و مبارزه نتیجه داد. 30 آبان 96 بود که سردار سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در نامهای به رهبر معظم انقلاب پایان رسمی حکومت گروهک تروریستی داعش را اعلام کرد. این اتفاق مهم با پایین کشیدن پرچم داعش در شهر بوکمال سوریه نهایی و به همگان نیز اعلام شد.
این همان وعده صادق بود که پیشتر در تابستان همان سال توسط سردار سلیمانی در مراسم اربعین یکی از فرماندهان جبهه مقاومت شهید «مرتضی حسینپور» در گلزار شهدای شلمان لنگرود اعلام شده بود. همه این فعالیتها باعث شد تا در هنگامی که هیچ کسی امید به نابودی داعش نداشت، سردار سلیمانی وارد میدان شده و آن را از بین ببرد.
*س_مدالهای افتخار حاج قاسم از خادمی امام رضا (ع) تا دریافت بالاترین نشان نظامی ایران_س*کارنامه افتخارات حاج قاسم کامل است. خادمی امام رضا (ع) ستاره درخشان دیگری است که از تیر 93 در کنار سایر افتخارات و نشانهای افتخار بر سینه او میدرخشد.
روز 19 اسفند 97 نیز یکی از روزهای باشکوه برای ملت ایران است. چراکه حضرت آیت الله خامنهای فرمانده کل قوا نشان ذوالفقار بالاترین نشان افتخار نظامی ایران را به سردار سلیمانی اعطا کردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سردار حاج قاسم سلیمانی نخستین کسی است که این نشان را دریافت کرده است. البته سردار سلیمانی تا پیش از دریافت این نشان سه نشان فتح را هم از دستان فرمانده معظم کل قوا دریافت کرده بودند.
*س_عروج حاج قاسم و دیدار با معبود در بامداد جمعه_س*سردار سلیمانی پس از نابودی گروهک تروریستی داعش به کشورهای محور مقاومت یاری میرساند و به آنان مشاوره میداد. در یکی از این سفرها قرار بود حاج قاسم به عراق سفر کند. زمان موعود فرارسید و تاریخ سفر او به عراق 13 دی تعیین شد. او به همراه ابومهدی المهندس نائب رئیس حشد الشعبی، سردار پورجعفری رئیس دفتر، وحید زمانینیا و هادی طارمی و محمدرضا الجابری رئیس تشریفات حشد الشعبی به سوی بغداد پرواز کرده و بامداد جمعه به وقت تهران به فرودگاه این شهر رسیدند. چندی بعد و پس از خروج آنها از فرودگاه بغداد در حالیکه بالگردها و پهپادهای ارتش تروریستی آمریکا بدنبال ترور سردار سلیمانی بودند بالاخره به هدفشان رسیدند و ساعت 1:20 بامداد جمعه به وقت تهران این فرمانده نظامی را به همراه یارانش به شهادت رساندند.
*س_پیام فرمانده کل قوا و رهبر انقلاب در سوگ شهید سلیمانی_س*حضرت آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا در پی شهادت سردار شهید قاسم سلیمانی پیامی صادر کردند.
متن این پیام به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
ملت عزیز ایران!
سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد. دیشب ارواح طیبهی شهیدان، روح مطهر قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند. سالها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدانهای مبارزه با شیاطین و اشرار عالم و سالها آرزوی شهادت در راه خدا، سرانجام سلیمانی عزیز را به این مقام والا رسانید و خون پاک او به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت. این شهادت بزرگ را به پیشگاه حضرت بقیالله ارواحنا فداه و به روح مطهر خود او تبریک و به ملت ایران تسلیت عرض میکنم. او نمونهی برجستهای از تربیتشدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همهی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید.
شهادت پاداش تلاش بیوقفهی او در همهی این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوهی الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثهی دیشب آلودند. شهید سلیمانی چهرهی بینالمللی مقاومت است و همهی دلبستگان مقاومت خونخواه اویند. همهی دوستان و نیز همهی دشمنان بدانند خط جهاد مقاومت با انگیزهی مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است. فقدان سردار فداکار و عزیز ما تلخ است، ولی ادامه مبارزه و دست یافتن به پیروزی نهایی کام قاتلان و جنایتکاران را تلختر خواهد کرد.
ملت ایران یاد و نام شهید عالیمقام سردار سپهبد قاسم سلیمانی و شهدای همراه او بویژه مجاهد بزرگ اسلام جناب آقای ابومهدی المهندس را بزرگ خواهد داشت و اینجانب سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم و به همسر گرامی و فرزندان عزیز و دیگر بستگان ایشان تبریک و تسلیت میگویم.
سیدعلی خامنهای
13دیماه 1398»
*س_وقتی ملت ایران حاج قاسم را تا خانه ابدی بدرقه کردند_س*پس از شهادت سردار سلیمانی مردم ایران نیز به پاس قدرشناسی پیکر مطهرش را بر روی دست خود تشییع کردند. اهواز، نخستین منزل سردار پس از ورود به ایران بود. پس از آن نیز ملت ایران در شهرهای مشهد، تهران، قم و کرمان نیز فرزندشان را تا خانه ابدی بدرقه کردند. طبق برآوردهای انجام شده در حدود 25 میلیون نفر با حضور در این مراسمها پیکرهای مطهر شهدا را تشییع کردند.
*س_روی قبرم بنویسید سرباز نه عبارتهای عنواندار_س*سردار شهید حاج قاسم سلیمانی مانند همه مسلمانان وصیتنامهای داشت. او در گوشهای از آن خطاب به همسرش نوشته بود؛ همسرم، من جای قبرم را در گلزار شهدای کرمان مشخص کردهام. قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسید و نه عبارتهای عنوان دار...
بیشتر بخوانید