دوشنبه 5 آذر 1403

علت اصلی مقابله عربستان با آمریکا

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
علت اصلی مقابله عربستان با آمریکا

یک تحلیلگر مسائل خاورمیانه گفت: معتقدم هر چه سیاست خارجی‌مان در حوزه منطقه‌ای فعال، قوی و درست است؛ متأسفانه در فرامنطقه خصوصاً در اروپا نمی‌توانم امتیاز مثبتی به آن بدهم و به نظرم تبدیل به پاشنه آشیل‌مان شده و سبب شده که منافع ملی‌مان حداقل در آن حوزه تأمین نشود.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از ایلنا، قیس قریشی، در پاسخ به این سوال که در جریان سفر جو بایدن به عربستان، درخواست واشنگتن برای افزایش صادرات نفت با مخالفت مواجه شد، در جریان اجلاس اوپک پلاس نیز شاهد همین روند بودیم که حتی منجر به لغو نشست آمریکا با شورای همکاری خلیج فارس شد و همین امر نشان می‌دهد تلاش ریاض برای زمین زدن دموکرات‌ها در انتخابات کنگره و متعاقب آن انتخابات ریاست جمهوری با تمامی ابزارهای موجود آغاز شده است؛ برنامه‌های بن‌سلمان برای آینده چیست، گفت: به‌طور کلی سیاست سعودی در چند سال گذشته مخلوطی از آزمون و خطا بوده و هرچه از سال 2016 به زمان حال نزدیک‌تر می‌شود تا امروز که سال 2022 است به نظر می‌آید که بن‌سلمان یک سیاست تجربه‌محور را اعمال می‌کند. فکر می‌کنم ایشان توانسته با تمام تندروی‌ها و اشکالاتی که به شخصیت‌شان وارد است و با تمام تهوری که دارد، امروز متفاوت از سال 2016 عمل کند. سیاست سعودی امروز یک سیاست چندلایه و چندبعدی است و به طور مشخص در دکترین سیاست خارجی‌شان این نکته آشکار است که از سیاست مصالح به کار می‌برند یعنی دیدن مصلحت بر ورود به جنگ محاور و محورها اولویت دارد.

وی ادامه داد: در موضوع سفر بایدن و دلگیری دموکرات‌ها از سعودی می‌توان گفت که سعودی در سیاست خارجی‌اش سعی می‌کند که هرجا مصلحتش اقتضاء می‌کند، مستقیم و غیرمستقیم، اعلام شده یا غیراعلام‌شده وارد ائتلاف شود؛ به طور مثال اگر توجه کنید علیه ایران وارد ائتلاف با اسرائیل، آمریکا و کشورهایی است که علیه ایران فعالیت می‌کنند و به طور مشخص در مسئله داخلی ایران با اسرائیل اتاق عملیات مشترک دارند، لابی‌های طرفدار و لابی‌هایی که از سعودی و اسرائیل حمایت می‌شوند، نسبت به تحریم ایران به طور مشخص یک حرف را می‌زنند.

وی افزود: افرادی که از سوی این لابی‌ها حمایت می‌شوند در واشنگتن و لندن به طور مشخص یک رویه و یک روند را علیه ایران دارند. کسانی که از این لابی‌ها حمایت می‌شوند خیلی با هم منسجم هستند و یکصدا رفتار می‌کنند و این نشان می‌دهد که در محور ایران سعودی‌ها به طور مشخص ائتلافی با اسرائیل در وهله اول و در وهله دوم ائتلافی با آمریکا دارند؛ چراکه آمریکا شرایطی دارد که حاضر است با ایران تفاهم کرده و در درگیری‌های ژئوپلتیک و برون‌مرزی‌اش اولویت‌هایش طوری است که می‌تواند از این محور جدا شود اما محوری که در خاورمیانه علیه ایران شکل گرفته، محوری است که خیلی هم‌صدا بوده و گویی که یک اتاق عملیات مشترک دارند.

این کارشناس مسائل منطقه گفت: اصل دلیل جدال ریاض با آمریکا و به معنای دقیق‌تر دموکرات‌ها به این دلیل است که شما شاهد بودید در دوره 4 ساله طلایی ترامپ برای سعودی، کاخ سفید تقریباً صددرصد خواسته‌های سعودی را چه در حوزه داخلی و درگیری‌ها و تنش درون خانواده آل سعود به نفع بن سلمان و به نفع سلمان بن عبدالعزیز چه در حوزه منطقه‌ای درگیری‌شان در یمن، با ترکیه، قطر و ایران به طور کامل برآورده کرد و صددرصد از سعودی‌ها حمایت کردند. البته حضور ترامپ نفع فوق‌العاده‌ای برای پوتین و روسیه داشت و می‌بینید در مسائل داخلی آمریکا، سعودی‌ها با روس‌ها همسو هستند هرچند این بازی به نظر من کلان‌تر از ضربه زدن به دموکرات‌هاست.

وی ادامه داد: من فکر نمی‌کنم تنها هدف، زدن دموکرات‌ها باشد اما یکی از مسائلی که باعث می‌شود سعودی‌ها یا در اصل بن‌سلمان و پوتین با هم همراه باشند تقریباً زاویه‌ای است که دموکرات‌ها با شخص بن‌سلمان و پوتین و روسیه دارند. هرچند من معتقدم که سیاست ترجیح مصالح برای سعودی‌ها بر ورود به جنگ محورها اولویت پیدا کرده است. یعنی هم محور غرب در اوکراین و هم محور شرق که در اوکراین، در تایوان و در ایران این تنش بالا گرفته است. پس شما سیاست سعودی را نگاه می‌کنید که سیاستی چندلایه است یعنی فایل‌ها جداگانه است و مجزا هستند و براساس هر فایل ائتلاف خودشان را دارند، هر جایی که مصلحتی با یک کشور یا یک سری کشورها دارند، آن مصلحت را ترجیح می‌دهند و اینطور نیست که مانند سابق به رفتار آمریکا نگاه کنند و صددرصد با سیاست‌های آمریکا همراهی کنند.

وی افزود: بر این اساس فکر می‌کنم می‌شود تصمیمات سعودی را طی دو سال گذشته به این سمت دید که در یک سال و اندی گذشته پس از روی کار آمدن دموکرات‌ها و دولت جو بایدن بیشتر رو به سمت مصلحت‌اندیشی است تا این‌که به جنگ‌هایی ورود کند که پرهزینه باشد و اقتصادش را به خطر بیندازد.

قریشی در پاسخ به این سوال که آیا عربستان با روی کار آمدن مجدد جمهوری خواهان به دنبال پیوستن به توافق ابراهیم است، گفت: بعید می‌دانم غایت خواست سعودی‌ها از کمک کردن به جمهوری‌خواهان یا آرزویشان برای یک دور دیگر ریاست‌جمهوری ترامپ صرفاً ورود به توافق ابراهیم باشد چرا که ممکن است اساسا براساس مصلحت یا فشار هیچ گاه نخواهند به این روند بپیوندند؛ چراکه دیدیم در اوج فشارهای دولت ترامپ که بسیار هم فشارهایی جدی بود، سعودی‌ها حتی‌المقدور مقاومت کردند و علیرغم آنکه پشت پرده ارتباطی کاملاً امنیتی، اقتصادی و سیاسی با اسرائیل برقرار کردند، اما به توافق ابراهیم نپیوستند. پس من فکر نمی‌کنم حتی با روی کار آمدن مجدد ترامپ لزوماً سعودی دغدغه‌اش این باشد که وارد توافق ابراهیم شود.

وی ادامه داد: در نتیجه شاید هدف سعودی را بتوان در رابطه با ضعف‌های آمریکا در منطقه خاورمیانه تحلیل کرد؛ برای مثال در لبنان برای اولین‌بار بعد از 1948 یک حزب عربی از یک طرف و از طرف دیگر حزبی که جزو لاینفک و فعال محور مقاومت و محور مؤتلف و متحد ایران است یک ضرب‌الاجل دو، سه ماهه به اسرائیل و آمریکا می‌دهد و خیلی صریح و بسیار مصمم، یعنی من تمام مراجع اسرائیلی را خواندم، بسیار تهدید آقای سیدحسن‌نصرالله را جدی گرفته بودند که اگر ظرف این مدت مشخص تا قبل از تعیین تکلیف انتخابات رئیس‌جمهور در پارلمان لبنان، مرز دریایی بین لبنان و فلسطین اشغالی تعیین نشود ما حوزه استخراج گاز کاریش را خواهیم زد و نه فقط کاریش بلکه اگر اسرائیل پاسخی به این حمله بدهد تمام مراکز و حوزه‌های استخراج گاز در اسرائیل، فلسطین اشغالی و مرز دریایی تاریخی فلسطین و ساحل مدیترانه را خواهیم زد و اجازه نخواهیم داد که یک کشتی یا یک متر مکعب گاز از اسرائیل به سمت اروپا صادر شود و باور بفرمایید اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها در کمتر از 3 ماه تمام شروط دولت لبنان را پذیرفتند و این پیروزی بسیار بزرگی است و امکان نداشت یک دهه قبل با چنین تهدیدی، دولت لبنان و حزب‌الله بتواند چنین دستاوردی داشته باشد.

وی افزود: در عراق نیز به همین نحو شاهد بودید که کشورهای حوزه خلیج فارس، سعودی، امارات، اسرائیل، ترکیه از سویی و آمریکا از سوی دیگر تمام تلاش‌شان را برای حذف متحدین سنتی ایران در این کشور کردند اما امروز دولتی که در عراق سر کار آمد، دولتی است که متحد کامل و صددرصد جمهوری اسلامی ایران است. در یمن نیز محور سعودی، امارات با حمایت آمریکا تنها یک راه پیش روی خود دارد که به رسمیت شناختن دولت صنعاست. در سوریه هم شاهد هستیم که حتی ترک‌ها به دنبال ارتباط دیپلماتیک با دولت سوریه هستند و اردوغان و وزیر امور خارجه ترکیه اذعان کردند که هیچ مشکلی برای دیدار با اسد ندارند. حداقل در خاورمیانه این نشان می‌دهد که دوره‌ای که آمریکا تعیین‌کننده مطلق در سیاست‌گذاری خاورمیانه بود به پایان رسیده و حداقل می‌توان گفت اگر برای یک مقطع میان‌مدت یا کوتاه‌مدت در نظر بگیریم، این ضعف در آمریکا و اسرائیل وجود دارد.

وی تاکید کرد: امروز سعودی‌ها می‌دانند آمریکا دیگر کشوری نیست که به طور سنتی در خاورمیانه توان این را داشت که با ضربه کشنده حریفان خودش را از گردونه و نبرد خارج کند و این سبب می‌شود که کشورهای حوزه خلیج‌فارس تک‌تک به دنبال مصالح خودشان و نه دنباله‌روی از محور آمریکا باشند. وقتی اراده‌ای از طرف آمریکا برای جنگیدن و حتی اراده‌ای از طرف اسرائیل به عنوان خشن‌ترین طرفی که ادعا می‌شود نیروی نظامی زیادی در خاورمیانه دارد، برای جنگیدن و حذف رقبا وجود ندارد، به تبع آن روی سیاست خارجی این کشورها تأثیر گذاشته است. من فکر می‌کنم که سعودی‌ها به هر حال این را در نظر دارند که آمریکا به عنوان یک بازیگر فعال مایشاء و مقتدر مطلق در منطقه دیگر نمی‌تواند نقش‌آفرینی کند، پس بر اساس همین رفتار می‌کنند که ما باید دنبال شرکای متنوع باشیم و مصالح تجاری‌مان را با چین و روسیه تضمین کنیم. معتقدم این اتفاق بزرگی است که در خاورمیانه رخ داده و واقعیت این است که کشورهای منطقه و خصوصاً سعودی به عنوان یک کشور مادر در سیاست‌های منطقه در کنار ایران، ناتوانی آمریکا و اسرائیل را در تمام کردن قضایا به نفع آن محور خیلی جدی گرفته است.

این کارشناس مسائل منطقه همچنین در پاسخ به این سوال که شاهد بودیم که وزیر امور خارجه عربستان در تازه‌ترین اظهاراتش در رابطه با گفت‌وگو با ایران اعلام کرده که «مذاکرات با ایران به نتیجه ملموسی نرسیده است»، آیا اساسا با توجه به توقف مذاکرات وین و تحولات داخلی ایران اراده‌ای برای تداوم مذاکرات در ریاض وجود دارد، گفت: در پاسخ به این سوال و در خصوص سیاست سعودی در قبال ایران باید به پیروزی‌های مکرر تهران در منطقه اشاره داشته باشیم؛ برای مثال در رابطه با دستاورد امروز لبنان در حوزه تعیین مرزهای دریایی با اسرائیل هیچ تحلیلگر اسرائیلی، اروپایی و آمریکایی را ندیدم که این مساله را دستاورد ایران نداند؛ یعنی این‌که اسرائیل و آمریکا در کمتر از 3 ماه به شروط دولت لبنان تن دادند کمتر کسی صرفاً به نام حزب‌الله ثبت می‌کند بلکه در نهایت به نام ایران هم ثبت می‌شود. همچنین در خصوص پیروزی چهارچوب هماهنگی احزاب شیعی (اطار تنسیقی) و تشکیل دولت عراق به ریاستِ آقای محمد شیاع‌السودانی نیز در کمتر تحلیلی دیدم که این مساله به جمهوری اسلامی ایران نسبت داده نشود.

وی ادامه داد: همچنین به رسمیت شناختن تلویحی دولت صنعا و انصارالله در یمن و اینکه به هر حال امروز محور سعودی - امارات لازم است برای هر تفاهمی با دولت مستقر در صنعا وارد مذاکره شود و دست بالای انصارالله که امروز بخش بزرگی از جغرافیای یمن و جمعیت یمن زیر قدرت انصارالله هستند، کارناوال‌های مردمی‌ای که خصوصاً در جشن‌های ولادت پیامبر اعظم در یمن برگزار شد، نشان داد که چه میزان از جامعه یمن، دولت صنعا و انصارالله را به رسمیت می‌شناسد که یک سیلی محکم به ائتلاف سعودی - اماراتی بود و در کنار همه این موارد، اتفاقات سریعی که در سوریه در حال رخ دادن است، آشتی حماس و دایر کردنِ دوباره مقر در سوریه، اذعان اردوغان و وزیر امور خارجه ترکیه به علاقه‌مندی به روابط با سوریه، بازگشایی سفارت‌های کشورهای حوزه خلیج‌فارس در سوریه، پیوستن قریب‌الوقوع سوریه به جامعه عربی و همه این‌ها نشان می‌دهد که ایران دستاوردها و پیروزی‌های بزرگی در منطقه داشته است.

وی افزود: با این حال یک جا این ضعف در سیاست خارجی ایران لحاظ می‌شود و آن چالش و تنش با غرب و آمریکا در برنامه هسته‌ای است که پاشنه آشیل ایران حداقل در نگاه سعودی‌ها و سیاست‌خارجی سعودی به شمار می‌رود؛ یعنی مطمئن باشید اگر امروز ایران به یک تفاهمی با 1+5 یا 1+4 و متعاقباً آمریکا در رابطه با قضیه هسته‌ای‌اش برسد، شرایط برای سعودی‌ها خیلی تفاوت خواهد کرد، زیرا لحظه‌ای که ایران و آمریکا به طور غیرمستقیم تفاهم کنند، دقیقاً همان لحظه‌ای است که آمریکا به سعودی‌ها می‌گوید ما تفاهم کردیم و تنش بیشتر را نمی‌خواهیم و آن‌جاست که ریاض مجبور می‌شود به سمت کاهش تنش با ایران حرکت کند ولی تا زمانی که این شکاف و چالش بین ایران و غرب در قضیه هسته‌ای اتفاق می‌افتد، این برای سعودی‌ها پاشنه آشیل ایرانی‌هاست و تا آن موقع تلاش می‌کنند حداکثر امتیاز را از ایران بگیرند و به طور حداکثری به ایران فشار بیاورند.

قریشی گفت: امروز شاهد هستید که در اوج اعتراضات داخلی و تحولاتی که باور دارم در آن اعتراض روند خودش را به طور صحیح دنبال نکرد و سعودی به طور عریان همراه با اسرائیلی‌ها در حوزه رسانه‌ها، لابی‌ها و منتصبان فارسی زبان به آن‌ها علیه منافع و امنیت ملی ایران اقدام کردند و اقدام می‌کنند؛ اگر توافق هسته‌ای شکل گرفته بود و ایران به یک کاهش تنش با اروپا می‌رسید و حتی اگر همین امروز هم به آن برسد، دیگر سعودی‌ها دستشان برای این طور حرکات خیلی بسته خواهد بود، یعنی این‌جاست که اهرم آمریکا اهرم فعالی خواهد بود، زیرا واشنگتن اعلام می‌کرد که تنش بیشتر در خاورمیانه نمی‌خواهیم و ترمز سعودی‌ها را در ائتلاف‌شان با اسرائیل و اتاق مشترک عملیات‌شان علیه امنیت ملی ایران می‌کشید.

وی ادامه داد: متأسفانه تا زمانی که حداقل در نگاه سیاست‌خارجی سعودی این تنش مستدام و مداوم در پرونده هسته‌ای بین ایران و غرب، برای ایران یک ضعف حساب شود و ریاض حس کند می‌تواند از این ضعف نهایت سوءاستفاده را با اسرائیلی‌ها داشته باشد، این سخن وزیر امور خارجه عربستان مطرح می‌شود که بله امروز با توجه به چالش ایران و غرب و با توجه به مشکلات داخلی‌ای که ایران درگیر آن است، سعودی‌ها نتیجه ملموسی نگرفتند زیرا فکر می‌کنند می‌توانند امتیازات حداکثری از ایران بگیرند اما هر زمان توافقی میان ایران و غرب شکل بگیرد، دیگر چنین سخنی را از بن فرحان نخواهیم شنید.

وی افزود: معتقدم بلاتکلیفی در سیاست خارجی ما خصوصاً با اروپا برایمان تبدیل به یک ضعف شده است، یعنی متأسفانه باید بگویم که در اروپا به شدت بر سر مسئله اعتراضات داخل مانور داده می‌شود و این در حالی است که ما امروز در سه پایتخت مهم اروپایی سفیر نداریم؛ یعنی ماه‌هاست که در انگلستان سفیر نداریم و سفارت‌خانه‌مان عملاً رها شده است. در فرانسه نیز سفیر نداریم و در آلمان مأموریت سفیرمان تمام شده و الان مدت‌هاست که به‌طور هفتگی یا ماهیانه مأموریتش تمدید می‌شود و سفیر جایگزین نداریم. شما نگاه کنید که سفرای ما در این سه کشور اروپایی تا چه میزان می‌توانستند در رابطه با این‌که در اتحادیه اروپا تصمیماتی علیه ایران به این تهور و با این تندروی گرفته نشود، تأثیرگذار باشند. هر چه سیاست خارجی‌مان در حوزه منطقه‌ای فعال، قوی و درست است؛ متأسفانه در فرامنطقه خصوصاً در اروپا نمی‌توانم امتیاز مثبتی به آن بدهم و به نظرم تبدیل به پاشنه آشیل‌مان شده و سبب شده که منافع ملی‌مان حداقل در آن حوزه تأمین نشود.

وی تاکید کرد: واقعاً امیدوارم وزارت امور خارجه برنامه داشته باشد یعنی منطقی نیست که من به عنوان یک مدافع سیاست خارجی آقای امیرعبداللهیان و دولت آقای رئیسی در نگاهش به شرق و ایجاد توازن به شرق فکر می‌کنم از آن طرف بام افتاده‌ایم. برای بار چندم می‌گویم باور دارم که اگر امروز چشم‌اندازی بر پلن یک، دو و سه در سیاست خارجی‌مان تعریف کنیم و به سمت کاهش تنش حرکت کنیم، من فکر می‌کنم کشورهای منطقه رفتار خودشان را بر آن اساس تغییر خواهند داد و تا زمانی که این ابهام در برجام، روابط دوجانبه بین ایران و اروپا ادامه‌دار باشد، محلی برای سوءاستفاده اسرائیل و سعودی علیه منفعت و امنیت ملی ما خواهد بود.

همچنین بخوانید